علی مهدیان
گفتیم که شیاطین از ابزارهای مختلف و ازجمله علم غریبه برای دستیابی به مقاصد خویش بهره میبرند. جادوگری و وسوسه سکه رایج بازار این خناسان است.
اگر بخواهیم از قرآن شاهدی بیاوریم میتوان به موارد متعددی از بهکارگیری سحر در طول تاریخ آگاهی یافت در زمان حضرت سلیمان(ع) جادوگری رواج فراوانی یافته بود و بهرغم تسخیر شیاطین توسط ایشان، تأثیر آنها در جامعه آن روز کم نبود، آموزش سحر به مردم و استفاده نامشروع از آن ازجمله کارکردهای این شیاطین در مسیر دستیابی به اهدافشان بود. فروپاشی خانوادهها که با تعبیر «فیتعلمون ما یفرقون به بین المرء و زوجه» در آیه 102 بقره آمده است اثر دهشتناک پدیده شوم سحر است. مهمتر از مسایل شخصی و خانوادگی، ورود این مکاران به عرصه اجتماع است آنان برای تقویت حکومتهای ظالم و جلوگیری از بیداری و رهایی مردم از بند جهل و نادانی و بردگی تلاشهای زیادی کرده و میکنند در زمان حضرت موسی(ع) که این دانش رواج یافته بود و هنر افراد در شعبده و چشمبندی که از اقسام سحر است به اوج رسیده بود. خداوند ایشان را با دو معجزه عصا و دست نورانی بهسوی آنان مبعوث کرد و در مقابل فرعون معاصر ایشان تلاش میکرد با بهرهگیری از سحر ساحران به مقابله با حضرت موسی(ع) برخیزد ساحران نیز به طمع دریافت پاداش و رسیدن به دارایی دنیوی پیشنهاد فرعون را برای مقابله با حضرت موسی(ع) پذیرفتند قالوا ان لنا لاجراً ان کنا نحن الغالبین (اعراف، 113). گفتند آیا درصورت غلبه بر موسی(ع) برای ما مزدی هست؟ این آیه انگیزه ساحران را در بهکارگیری هنر و دانش خود نشان میدهد که چیزی جز رسیدن به متاع دنیوی نیست. اگرچه آنان در نهایت پس از پیبردن به حقانیت حضرت موسی(ع) به او ایمان آورده و به فرعون پشت کردند و در این راه به شهادت رسیدند. اما مهم صفآرایی آنان در برابر ایشان بود. که در نهایت در جهت استمرار حکومت فرعون و تداوم بردگی بنیاسرائیل ارزیابی میگردد.
در امت اسلامی نیز از ابتدا افرادی با استفاده از سحر و جادوگری درصدد آزار پیامبر(ص) و مسلمانان برآمدند و براساس آیات قرآن باید از شرّ آنان به خداوند پناه برد و با تمسک به منطق روشن دین در برابر آنان ایستادگی کرد ازجمله تفسیرهایی که برای «و من شر النفاثات فی العقد» (فلق، 4) شده آن است که در آن زمان زنان جادوگری بودند که با دمیدن در گرهها به افسون دیگران میپرداختند و خداوند به پیامبر(ص) و مسلمانان فرمان میدهد که از شر آنان به خدا پناه ببرند.
بنابراین افسونگری شیطانها مسأله تازهای نیست از دیرباز وجود داشته و در آینده نیز ادامه خواهد داشت مهم آن است که ما در برابر آنان خود را چنان مجهز کنیم که نه تنها گزندی از آنان نبینیم بلکه بتوانیم افسون شدگان را از شر شیاطین ایمن بداریم و راه نفوذ شروران را سد کنیم راه حل بحرانها و ازجمله بحران افسونشدگی چیزی جز تقوا و پناه بردن به خدای متعال نیست کسی که از خود مراقبت کند و با شناخت وظیفه در عمل بدان پایبندی نشان دهد خدای بزرگ نیز او را رها نمیکند و راه برون رفت از مشکلات و دشواریها را به او مینمایاند ان تتقوا اله یجعل لکم فرقاناً(انفال، 29) اگر تقوا پیشه کنید خداوند وسیله تمییز حق از باطل برای شما قرار میدهد.
بیتقوایی که در ناآگاهی به وظیفه و شانهخالی کردن از عمل به آن تجلی مییابد فرد را در مواجهه با شیطانها زمینگیر کرده و بسان رزمنده بیسلاحی است که چارهای جز تسلیم در برابر دشمن ندارد و بهراحتی به اسارت خواهد رفت.
بیشک اگر کسی در مسیر تقوا قرار گیرد زمام خود را بهدست نااهلان نمیدهد و فقط از خدا و اولیای خدا رهنمود میگیرد اولیایی که شیطانها در برابر آنان تسلیماند و بر آنان سلطهای ندارند، در این عصر که حجت خدا ارواحنا فداه در پس پرده غیبت قرار دارد چه کسانی میتوانند مصداق بندگان مسلط بر شیطان و شیطانصفتان باشند آیا جز کسانی که امام عصر(ع) آنان را حجت خود بر مردم قرار داده است؟ و آیا آنان کسانی جز دینشناسان بصیری هستند که دور از هواهای نفسانی و چرب و شیرین؛ و زرد و سرخهای دنیا رهمیسپارند؟ و آیا اگر کسی با وجود ولی فقیه زمانشناس و بصیر و عادل به راه دیگری برود از دستبرد شیاطین ایمن خواهد بود؟