جلسهای که بنام «کنفرانس آشتی ملی» در لبنان قرار است، با شرکت نمایندگان «جناحهای مختلف» تشکیل شود فقط تلف کردن وقت است. از چند هفته پیش فرستادگان عربستان سعودی تند تند بین دمشق و بیروت در رفتوآمد بودهاند تا طرفین را به توافق درباره کنفرانس راضی کنند. اما تلاش آنها نه برای تعیین دستور مذاکرات و برابر نهادن خواستهای طرفین و احقاق حقوق تضییع شده، بلکه برای حل یک معضل مختصر بود و آن تعیین محل «مذاکرات آشتی» بود.
امیل جمیل، رئیسجمهوری لبنان اصرار داشت که مذاکرات در کاخ ریاست جمهوری باشد و دیگران موافقت نمیکردند. کسانی که خود را نماینده «طرف دیگر» مینامد آخرین پیشنهاد جمیل را که فرودگاه بیروت بود، یعنی جایی که تفنگداران دریایی آمریکا مستقر هستند، رد کردند.
اندکی پیش از اعلام این نظر تانکهای ارتش لبنان مواضع مسلمانان رزمنده را هدف گرفتند و ضربهای دیگر بر پیکر آتشبس بیمسمای یک ماهه وارد کردند. اما با وجود برخورداری از انضباط و آموزش نظامی و تجهیزات برتر، سربازان تحت فرمان دولت فالانژ لبنان تلفاتی دادند.
در واقع حداکثر نتیجهای که از «مذاکرات آشتی» میتوان توقع داشت اینست که قرارداد آتشبسی دیگر، اینبار با امضاهای متعدد تعداد بیشتری از مقامات و شخصیتها بسته شود، تا خود این قرارداد جدید چه سرنوشتی داشته باشد تجربه دیرین در لبنان نشان داده است که آتشبسها پشت سرهم امضا میشوند و پشت سر هم نقض میگردند.
شرکت کردن در چنین مذاکراتی چیزی جز سازشکاری را نمیرساند. آیا «احتمال» آن هست که در نتیجه این مذاکرات امین جمیل کرسی ریاست جمهوری را ترک کند؟ آیا «احتمال» آن هست که در این مذاکرات حقوق حقه مسلمانان لبنان به آنها داده شود؟ یا از نفوذ آمریکا کاسته شود؟ یا ارتش صهیونیستی که متجاوز از یک سال است بخش مهمی از لبنان را اشغال کرده و به آدمکشی و ویرانگری مشغول است برود؟ آنچه برگزارکنندگان جلسه مذاکرات امیدوارند بدست آورند اینست که مسلمانان انقلابی را به انصراف از خواستهایشان راضی کنند، یا بین آنها جدایی بیندازند. یا دستکم مدتی وقت هدر دهند تا شور و شوق رزمندگان پژمرده شود و نیروهای ضد انقلابی مجال بیشتری برای تجدید سازمان و تدارک سرکوب به دست آورند. شرکت در چنین مذاکراتی به صلاح است؟
در این میان یک سرگرد آمریکایی به نام رابرت جوردن که سخنگوی واحد تفنگداران دریایی آمریکاست میگوید جنگجویان جنبش شیعی «امل» تیراندازی به سوی تفنگداران آمریکایی و یکی از رهبران «امل» از کشته شدن دو تفنگدار آمریکایی ابراز تاسف کرده است. پیداست که اینگونه سخنان به منظور ایجاد تفرقه و دلسردی در میان انقلابیون مسلمان است، چه خروج نیروهای آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی از مهمترین خواستهای آنهاست.
شیعیان لبنان، که بزرگترین گروه جمعیتی این کشور را تشکیل میدهند، در تشکیلات حکومتی به شدت محدود شدهاند و موانع متعددی در برابر آنها ایجاد شده است. از جمله هیچیک از شیعیان حق ندارند رئیسجمهوری یا نخستوزیر لبنان شوند دولت لبنان و کارچاقکنهای سیاسی برنامهای تنظیم کردهاند تا مسلمانان دیگر لبنان، از جمله افراد دروز را با وعده نقش بیشتر در حکومت بفریبند و آنها را از شیعیان جدا کنند و شیعیان را تنها بگذارند. و به همین دلیل بوده که در روزهای اخیر بیشتر درباره جنگ افراد دروز در کوهستان شوف خبر پخش کردهاند.
بیجهت نیست که سرنخ فعالیتهای میانجیگرانه لبنان را بدست مقامات دربار عربستان سعودی سپردهاند که دشمنی آنها با شیعیان روشن است. به علاوه برای متشتت کردن آراء در «کنفرانس آشتی» افرادی را که نه خودشان و نه گروههای طرفدارشان نقشی در جنگهای اخیر نداشتهاند و در گذشته کسی اعتراضی به سیستم حکومتی غیر عادلانه لبنان از آنها نشنیده، به کنفرانس دعوت کردهاند.
از جمله این افراد سلیمان فرنجیه، کمیل شمعون و ریمون اده هستند که هر سه مسیحیاند. علاوه بر آنها محافظهکارترین شخصیتهای مسلمان چون رشد کرامی، شفیق وزان و صائب سلام که هر سه سنی هستند، به کنفرانس دعوت شدهاند. البته برای گردانندگان کنفرانس دشوار نبود که از میان شیعیان نیز چند تن از محافظهکاران دست راستی را که در اصول با انقلابیون مسلمان مخالفند به کنفرانس دعوت کنند تا حفظ ظاهر کرده باشند.
هدف گردانندگان ظاهرا تبدیل کردن جنگ لبنان، به جنگ بین شیعه و سنی است تا ماجرای لشکرکشی تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی و ستمگریهای وحشیانه مسیحیان دست راستی فالانژ تحتالشعاع قرار گیرد و حضور سربازان قدرتهای غربی در لبنان درازمدت گردد.
حمله ناگهانی ارتش صهیونیستی به عزاداران حسینی در روز عاشورا در شهر نبطیه، کانون اصلی وحشت را در جبهه مشترک ضد انقلابی لبنان نشان میدهد. در طول پیشروی سربازان صهیونیست در لبنان، شدیدترین مقاومتها را شیعیان طرفدار انقلاب اسلامی کردند. هر چند در نخستین روزها رژیم صهیونیستی هدف تجاوز خود را مبارزه با فلسطینیها و ایجاد امنیت برای شهرهای مرزی و بیرون راندن قوای خارجی از لبنان قلمداد میکند، رفته رفته هدف اصلی از پرده بیرون میافتد. در جبهه ضد انقلاب وقوع انقلاب اسلامی در لبنان پیشبینی شده بود و سراسیمه به پیشگیری شتافتند. ولی این توطئه دیگر کارائی خود را از دست داده و نمیتواند منجر به سرکوب مجدد شیعیان گردد.