تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۳۹۰ - ۰۷:۰۶  ، 
کد خبر : ۲۲۷۰۸۶
تاکتیک جدید جناح راست برای حذف منتقدان

اتهام همراهی اصولگرایان با اصلاح‌طلبان


درگیری های رسانه یی اصولگرایان با یکدیگر بر سر موضوع حوادث بعد از انتخابات همچنان ادامه دارد. اصولگرایان به خاطر انتخابات 88 دادگاه راه انداخته اند: هنوز دنبال متهم می گردند البته این بار از بین خودی ها. پیکان اتهام به سمت چهره های ارشد راست سنتی است: از لاریجانی گرفته تا مطهری، باهنر، شاید هم به همین زودی ها احمد توکلی و...: کیفرخواست هم مشخص است: «چرا در برابر معترضان حوادث بعد از انتخابات سکوت کردید یا حتی در ماه های اول، مخفیانه حمایت.»
این روزها محمدرضا باهنر و لاریجانی را در جایگاه پاسخگویی با اتهام هایی تند و تیز نشانده اند. همین 10روز پیش بود که باهنر مصاحبه یی کرد و با ادبیات خاصی گفت که اصولگرایان در برخورد با معترضان پس از انتخابات اشتباه کردند. کیهان و فارس درست می گویند بسیاری از رسانه های اصلاح طلب سخنان باهنر را که با چند روز فاصله از مطهری، حرف هایی زد برای دلجویی از اصلاح طلبان، تیتر کردند.
این شد بهانه یی تا روزنامه کیهان او را به همراهی با آنچه «فتنه 88» می نامد متهم کند. باهنر با ادبیاتی که از نگاه مخاطبان رسانه های اصولگرا تند است به همراهی با موسوی و کروبی تا سکوت در برابر معترضان متهم شد: از نگاه اصولگرایی یعنی کیفرخواستی «سنگین»: و از آنجا که فعلاصحنه دادگاه به جای صدا و سیما، روزنامه ها و سایت های جناح راست هستند، دیروز باهنر جواب یادداشت شریعتمداری مدیر مسوول کیهان را به دفتر این روزنامه فرستاد. کیهان به نوعی پاسخ باهنر را داد که گویا وی پیش از این نظر دیگری داشته و حال اگر موضعش تغییر کرده خوب است. همین داستان را درباره لاریجانی داشته ایم. این بار رسایی نقش خواندن اتهام ها را ایفا کرد و محل هم وبلاگ این نماینده حامی احمدی نژاد بود. از آنجا که لاریجانی شاید «صلاح» نمی دید خودش پاسخ دهد، هزینه پاسخگویی افتاد به دوش سایت مربوط به احمد توکلی. ادبیات یکی است. اصولگرایان سنتی می گویند اینها تندرو ها هستند و ما متهم هستیم که چرا با رفتاری «تند» با اصلاح طلب های معترض همانند آنها برخورد نکردیم. باهنر در جوابیه دیروزش به روزنامه کیهان گفته یکی از همین نمایندگان تندرو می گفته سه نفر معترضین را بدید به من تا در میدان قیام تهران «اعدامشان» کنم.
او در جوابیه اش تمام تلاشش را در تک تک واژگانش به کار برده تا نشان دهد چقدر «دور» است از نزدیکی با «کاندیداهای معترض به انتخابات» تا اگر رسایی گفته باهنر در یک جمع خودی پیش از انتخابات گفته بوده باید به موسوی نزدیک شد تا اگر او پیروز شد بتوانیم از او سهم بخواهیم، حالاباهنر در جوابیه کیهان، جواب رسایی را هم بدهد و بگوید: «متاسفانه جنابعالی در یادداشت خود اشاره کرده اید که باهنر از سران فتنه حمایت ضمنی می کند امیدوارم که همواره تقوا را در مراحل مختلف زندگی مدنظر داشته باشید که اگر دیگران هم بخواهند خارج از محدوده تقوا اظهارنظر کنند سنگ روی سنگ بند نخواهد شد، موضع بنده همواره این بود و بارها اعلام کرده ام که اصلاح طلبان می توانند در رقابت سیاسی شرکت کنند با چند شرط: اول اعلام برائت صریح از سران فتنه و دوم تعریف دقیق حد و مرز و مفاهیم راهبردی جریان اصلاحات. بارها اعلام کرده ام که سران فتنه به واسطه ایراد تهمت تقلب به نظام، ضربه زدن به اعتماد عمومی، تهدید وحدت ملی و تلخ کردن شیرینی حضور ؟میلیونی به کام ملت، بزرگ ترین جنایت را در حق مردم، نظام و کشور کردند و به همین واسطه مستحق اشد مجازاتند.»
به هر حال، به هر دلیل باهنر صلاح خودش و تشکیلاتش را در این می بیند که ادبیاتش تغییر کند: همانطور که ادبیات قبلی اش از سوی سیاسیون اصلاح طلب تعبیری به تغییر ادبیات اصولگرایان به نفع اصلاح طلب ها نشد حالاهم نامه منتشره از سوی دبیر جامعه اسلامی مهندسین حداقل در محافل اصلاح طلبی تعبیر خاصی ندارد جز دغدغه های ذهنی این سیاستمدار میانسال راست برای از دست ندادن جایگاهش در میان محافظه کاران سنتی. هر چند همانطور که سایت احمدی توکلی سعی کرده بود به نوعی از لاریجانی درباره ایستادگی اش در برابر اصلاح طلب ها و معترضان به نتایج انتخابات دفاع کند که حداقل روزنی برای دوستی لاریجانی با به قول آنها «میانه روترین» اصلاح طلب ها باز بگذارد، باهنر هم کمابیش سعی داشته از همین تاکتیک استفاده کند: آنجا که به کیهان می گوید: «برای شما ایجاد سوءتفاهم کرده جریان شعار مرگ بر فتنه گر است. مستحضر باشید که بنده معتقد نیستم که تمام فراکسیون اقلیت مجلس و جریان اصلاح طلب معادل جریان فتنه هستند. بنده بارها و از جمله در گفت وگوی اخیر با خبرگزاری مهر اعلام کرده ام که معتقدم در مجلس هشتم اصلاح طلب بدخیم نداریم. اما باید عرض کنم که متاسفانه گروه محدودی از همکاران مجلسی ما اینگونه نمی اندیشند و اتفاقا شعار مرگ بر فتنه گر ایشان، فراکسیون اقلیت مجلس را هم مخاطب خود می دانست.»
یا جایی دیگر می گوید ایستادگی او در برابر اصولگرایان نبوده بلکه مقابل تندروهاست: «متاسفانه برخی دوستان در مجلس اصرار بر چیدن میوه کال داشتند. باید جهت اطلاع شما عرض کنم که یکی از همکاران مجلسی، چند روز پس از انتخابات سال 88می گفت این 3 نفر را به من تحویل دهید، در میدان قیام اعدام می کنم هیچ اتفاقی هم نمی افتد. این گروه معتقد بودند که باید فشار بیاوریم تا مقامات عالیرتبه نظام هم همراه شوند، و این حتما در تضاد با تدابیر حکیمانه مسوولان ارشد نظام بوده است.» و باز برای اینکه نشود «خوارج» اصولگرایی، گفته هایش را با این جمله مزین می کند: در ارتباط با بیانیه علیه سران فتنه به اطلاع می رسانم که بنده از بانیان تهیه این نامه بودم نه صرفا امضا کننده آن. اتفاقا به دلیل رویکردی که در تهیه و جمع آوری امضا برای این بیانیه داشتیم، همکاران فراکسیون اقلیت نیز به جمع امضاکنندگان این بیانیه پیوستند.
دادگاهی مشابه برای لاریجانی
اتهام لاریجانی هم مشابه است: همراهی با اصلاح طلب های معترض. البته یکی مانند حمید رسایی نماینده حامی دولت می گوید حکم چنین اتهامی «اخراج است از شورای وحدت اصولگرایان تا سهم نبرند.» طبق آنچه او در وبلاگش نوشته بود سند این حرف هایش هم دستور تشکیل کمیته هایی مانند حقیقت یاب یا ویژه برای رسیدگی به اتفاقات پس از انتخابات بوده تا همراهی تلویحی با کاندیداهای رقیب احمدی نژاد که از نگاه آنها به نوعی بنزین در آتش اعتراضات بوده است.
سایت توکلی البته در دفاع از لاریجانی میدان بازی را تغییر داد و گفت نتیجه تمام آن کمیته ها به نفع اصولگرایان و به ضرر اصلاح طلب ها بود اما به جایش کارهایی که احمدی نژاد کرد همه آتش اعتراض ها را شعله ور تر کرد: از ماجرای تجمع در میدان ولیعصر و سخنان احمدی نژاد در آن میدان و تحریک معترضان پس از انتخابات تا همان حرف هایی که در مناظره ها به رقبایش گفت و «سکوت» یک دفعه یی بعد از شعله ور شدن اعتراض ها و به قول الف دوره یی رسید که احمدی نژاد و نزدیکانش حتی یک بار هم علیه معترضان موضع نگرفتند. الف این طور در دادگاه رسانه یی که رسایی تشکیل داده بود از رییس مجلس دفاع کرد تا نشان دهد «لاریجانی» همچنان اصولگراست: «برادران جبهه پایداری دلیل مخالفتشان با حضور لاریجانی در ساختار وحدت اصولگرایان را عملکرد ایشان در جریان فتنه سال 88 عنوان می کنند. در این باره، بازخوانی عملکرد و مواضع رییس مجلس و رییس جمهور در ایجاد، مقابله و مهارفتنه 88 ضروری است چرا که هم لاریجانی و هم احمدی نژاد در آن مقطع برای مهار فتنه در مسوولیت بودند و وظایفی به عهده داشته اند. خوب است ببینیم کدام یک به وظیفه شان در قبال فتنه بهتر و درست تر عمل کرده و کدام یک موضع مناسب تری درباره آن فتنه شوم گرفته است. احمدی نژاد جز اینکه با ارایه تهمت های ناروا در جریان مناظره 13خرداد، حریفش را به واکنش های تند سوق داد و زمینه را برای اجرای کودتای انگلیسی-امریکایی سال88 مهیا کرد؟ جز اینکه در جریان سخنرانی روز یکشنبه 24خرداد در میدان ولیعصر، با آن لحن تحریک کننده، بنزین روی جرقه های فتنه ریخت؟ شاید آقای لاریجانی به عنوان یک رجل سیاسی موضع به قدر کافی محکمی علیه جریان فتنه نگرفته باشد، اما به عنوان رییس مجلس تلاش موثری برای اقناع معترضان و جداکردن آنها از موسوی و کروبی انجام داد.»
متهم اصلی: سهم خواهان
نتیجه این دادگاهی که «خواهان و خوانده» هر دو اصولگرایند، فعلابه این سمت است که عقلای راست می گویند این آتشی است که گروه«تازه کار» اصولگرا راه انداخته برای سهم خواهی بیشتر با تاکتیک متهم کردن اصولگرایان به همراهی با حوادث بعد از انتخابات، تا آنها را بیرون کنند و خودشان سهم بیشتر ببرند. به هر حال این بگو مگو ادامه دارد و اصلاح طلب ها فعلانشان داده اند بی آنکه «دمی بر آتش این اختلاف بدمند» سکوت کردند و به این حرف ها، چرخش ها، نامه ها و دادگاه های رسانه یی اصولگرایان واکنشی نشان نمی دهند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات