صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۳۹۰ - ۰۷:۵۳  ، 
کد خبر : ۲۳۰۰۳۳
واکاوی تلاش جدید آمریکا برای اخلال در اقتصاد ایران

تحریم بانک مرکزی ایران نا ممکن است/على قاسمى

اگرچه تحریم ها از ابتدای پیروزی انقلاب علیه ایران وجود داشته؛ اما در برهه جدید یک تغییر اساسی در آن به چشم می خورد که به تحریم هوشمند معروف است. منطق پشت این نوع تحریم ها این است که نخست مردم عادی هدف نبوده و بر این اساس آسیب زیادی به آنها وارد نمی شود و دوم اینکه...

اشاره:
خصومت آمریکا با جمهوری اسلامی ایران را صرفاً نباید در بعد سیاسی و دیپلماسی جست وجو کرد، بلکه مهم ترین بعد آن در زمینه اقتصاد بین الملل قابل پی جویی است. پس از تسخیر لانه جاسوسی و بلوکه کردن دارایی های ایران و قطع رابطه با ایران یک سری اقدامات شدید و انحصاری برای به انزوا کشاندن اقتصاد ایران در دستور کار مقامات آمریکایی قرار گرفت و با شیوه های مختلف در صدد ایجاد موانع بر سر توسعه اقتصادی ایران بر آمدند و تمام توان و دیپلماسی خودشان را در این راه به کار گرفتند.
تحریم اقتصادی ابزار آمریکا در برابر ایران
تحریم اقتصادی همواره ابزار قدرتمندی در سیاست خارجی آمریکا بوده و هست؛ اما بعد از پایان جنگ سرد بیشتر به کار گرفته می شود. از زمان دولت جفرسون، اجرای تحریم اقتصادی بخشی از اقدامات سیاست خارجی آمریکا به شمار می آمده است. یکی از جنجال برانگیزترین موضوع های بین المللی در دو و سه دهه اخیر در آمریکا، کاربرد تحریم های اقتصادی برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی در سراسر جهان شناخته می شود. این کشور در دوران پس از جنگ جهانی دوم با هدف محدود کردن دامنه قدرت و نفوذ اتحاد جماهیر شوروی، تحریم هایی علیه برخی کشورها اعمال کرد. در نخستین سال های جنگ سرد در دهه 1950 و سپس در دهه 1960، آمریکا برای کنترل نفوذ کمونیسم، کشورهای کمونیستی و کشورهایی را که با آنها روابط تجاری داشتند تحریم کرد؛ در دهه 1970، حقوق بشر به یکی از موضوعات کلیدی در سیاست خارجی آمریکا تبدیل شد؛ از اواخر دهه 1980، خطر تروریسم، مواد مخدر و گسترش جنگ افزارهای ویژه کشتار جمعی از زمینه های اعمال تحریم بوده است. روی هم رفته از 103 مورد تحریم اقتصادی از سال های 1945 تا 1990، آمریکا در 79 تحریم شرکت داشته است. آمریکا از سال 1993 تا سال 1996، 61 قانون و دستور اجرایی برای تحریم 35 کشور تصویب کرده است. در دوران حاضر آمریکا با توسل به 42 قانون فدرال، 142 بار به تحریم کشورهای ثالث مبادرت کرده است. به گفته ریچارد چینی وزیر دفاع پیشین آمریکا، هم اکنون 70 کشور با دو سوم جمعیت جهان تحت تأثیر تحریم های آمریکا قرار دارند. بر اساس مطالعه انجمن ملی تولیدکنندگان آمریکا، 3/2 میلیارد نفر یا به عبارتی 42 درصد از کل جمعیت جهان در اثر این تحریم ها از دسترسی به تولیدات و خدمات شرکت های آمریکایی محروم شده اند.(زهرانی،1376: 78-51)
اگرچه تحریم ها از ابتدای پیروزی انقلاب علیه ایران وجود داشته؛ اما در برهه جدید یک تغییر اساسی در آن به چشم می خورد که به تحریم هوشمند معروف است. منطق پشت این نوع تحریم ها این است که نخست مردم عادی هدف نبوده و بر این اساس آسیب زیادی به آنها وارد نمی شود و دوم اینکه احتمال به دست آوردن حمایت چندجانبه در این نوع تحریم ها بسیار بیشتر است و در نهایت با راه اندازی نافرمانی مدنی به اهداف دلخواه خودشان راحت تر دست پیدا می کنند. یکی از موارد مدنظر اینها تحریم بانک مرکزی ایران پس ازسناریوی از قبل طراحی شده اتهام ترور سفیر عربستان است.حال با این وضعیت یک سوال اساسی قابل طرح است آیا آمریکا توان دارد بانک مرکزی ایران را تحریم کند و در این راستا با چه موانعی مواجه است؟ در پاسخ به این سوال مهم باید گفت به احتمال زیاد آمریکا تنها می تواند به بانک مرکزی کشورش دستور دهد که بانک مرکزی ایران را تحریم کند چون سطح مبادلات دو کشور به پایین ترین حد خودش رسیده است؛ اما در همراه کردن سایر کشورها با یک سری موانع جدی مواجه است که بعید به نظر می رسد در این اقدام غیر عاقلانه، بتواند موفق باشد. در اینجا موانع پیش روی آمریکا به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد.
موانع پیش روی آمریکا در تحریم بانک مرکزی ایران
1- نیاز اروپا به نفت ایران؛ بر اساس آمارهای منتشره از سوی یورواستات، موسسه آمارهای اتحادیه اروپا، میزان صادرات نفت ایران به اتحادیه اروپا در 8 ماه نخست سال 2011 برابر با 1/9 میلیارد یورو برآورد شده که نسبت به مدت مشابه سال پیش از آن 3/0 درصد افزایش یافته است. این در حالی است که اتحادیه اروپا تحت فشار آمریکا تحریم هایی را علیه ایران وضع کرد. اگرچه این تحریم ها فروش نفت ایران را شامل نمی شود؛ اما آمریکا امیدوار بود با وضع محدودیت های مالی، صادرات نفت ایران به اروپا با مشکل مواجه شود. صادرات بیش از 9 میلیارد یورویی نفت ایران به اروپا نشان می دهد، انتظارات آمریکا در این زمینه برآورده نشده است. از طرفی نیاز اتحادیه اروپا به ماده استراتژیک نفت نسبت به سال های قبل بیشتر شده است. ارزش کل واردات نفت خام اتحادیه اروپا در طی همین مدت زمان 188 میلیارد یورو بوده است که 26 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش داشته است. ایران در 8 ماه نخست 2011بیش از 8/4 درصد نفت مورد نیاز اروپا را تأمین کرده و به عنوان هفتمین صادرکننده نفت به این قاره شناخته شده است.
2- افزایش تقاضای جهانی انرژی؛ چشم انداز آینده اقتصاد جهان، نشانگر افزایش رو به تزاید، تقاضای انرژی با نقش مسلط نفت و گاز است. با همه تلاش ها در راه کاهش دادن وابستگی اقتصاد جهانی به نفت خام، روند افزایش مصرف نفت خام همچنان ادامه دارد. دبیرخانه اوپک پیش بینی کرده است که تقاضای جهانی نفت خام در سال های آینده رو به افزایش است. نیاز 90 میلیون بشکه ای نفت، در سال 2025 به 115 میلیون بشکه خواهد رسید. با این وضعیت برای تداوم رشد پایدار اقتصاد جهانی، باید اطمینان بخشی برای بازارهای جهانی فراهم شود، در غیر این صورت بازار انرژی با نوسان های سخت روبه رو خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران با در اختیار داشتن 155 میلیارد بشکه ذخیره قابل استحصال نفت خام، 33 تریلیون مترمکعب ذخیره گازطبیعی، ظرفیت تولید روزانه 4 میلیون بشکه نفت خام و 600 میلیون مترمکعب گاز طبیعی جایگاه مهمی در تأمین امنیت انرژی جهان دارد.
3- مبادلات تجاری گسترده ایران با اتحادیه اروپا؛ آخرین آمار منتشر شده از سوی کمیسیون اروپا نشان می دهد کل مبادلات ایران و اتحادیه اروپا در سال 2010 بالغ بر 5/24 میلیارد یورو بوده است. ایتالیا بزرگترین شریک تجاری ایران در میان 27 کشور اروپایی در سال 2010 با 67/6 میلیارد یورو مبادله، بزرگ ترین شریک تجاری ایران در میان کشورهای اروپایی شناخته شده است. آلمان دومین شریک تجاری ایران طی سال 2010 با 65/4 میلیارد یورو و اسپانیا با 77/3میلیارد یورو سومین شریک تجاری ایران معرفی شده است. مبادلات تجاری ایران و اتحادیه اروپا در سال 2010 میلادی در حالی افزایش داشت که دولت آمریکا سیاست تحریم ایران را در این سال به طور جد دنبال می کرد و متحدان اروپایی خود را به شدت تحت فشار قرار داد تا از سطح مبادلات خود با ایران بکاهند. این وضعیت در 7 ماهه نخست امسال هم به همین منوال است.
4- مخالفت برخی از قدرت های اقتصادی؛ برخی از کشورها همچون چین، کره جنوبی و هند با اقدام علیه بانک مرکزی موافق نیستند. با اینکه دیوید کوهن معاون خزانه داری آمریکا به کشورهای اروپاپی سفر دوره ای داشت؛ ولی تاکنون هیچ گونه همکاری رسمی مبنی بر تحریم بانک مرکزی ایران اعلام نکرده اند. به این ترتیب برخی مقامات آمریکایی از مخالفت متحدان آمریکا با این اقدامات یک جانبه ابراز نگرانی می کنند و پیشنهاد داده اند کاخ سفید برای تصمیم گیری نهایی در زمینه تحریم بانک مرکزی ایران باید با بسیاری از کشورها مذاکره کند تا از حمایت آنها از این روند اطمینان حاصل کند.
5- تمرکز اروپا بر حل بحران مالی؛ باوجود بحران مالی ایجاد شده در غرب، وضعیت بیکاری و نیاز مبرم مالی کشورها برای خروج از بحران، بعید به نظر می رسد کشورهای اروپایی که به دنبال حل این مشکل هستند، مشکل جدیدی را برای خودشان درست کنند. کشورهای منطقه یورو برای برقراری ثبات مالی و مقابله با بحران بدهی خود، به بیش از 3 تریلیون یورو کمک مالی نیاز دارند که برای تثبیت وضعیت شکننده یورو از چین، بانک جهانی و بانک های خصوصی، کمک خواسته اند. آنجلا مرکل، صدر اعظم آلمان هم هشدار داده است در صورت سقوط یورو صلح و امنیت اروپا در 50 سال آینده در خطر قرار خواهد گرفت.
6- راه های برون رفت؛ تاکنون اغلب بانک های دولتی ایران، همچون بانک ملی در تحریم قرار گرفته اند بنابراین تحریم بانک مرکزی اولین تحریم بر ضد ایران نیست. تجربه های پیشین ایران و سایر موارد مشابه جهانی نشان می دهد، کشورهای تحت تحریم، راه های برون رفت از معضل را به سرعت پیدا می کنند چنانچه در تحریم بانک های دولتی ایران که چند سالی است علیه ایران اعمال می شود نه تنها معاملات ایران با سایر کشورها متوقف نشد؛ بلکه تجار با شیوه های جایگزین، در به سرانجام رساندن معاملات تجاری خود همواره موفق تر بوده اند اگر چه در این میان با موانعی نیز برخورد کردند. کارشناسان حوزه پولی و مالی معتقدند پیش از این بسیاری از معاملات ایران به دلیل تحریم خزانه داری آمریکا و حتی سازمان ملل به صورت نقدی انجام می شد و افزودن تحریم بانک مرکزی به بانک های دولتی تنها معاملات پولی را نسبت به گذشته کمی دشوارتر می کند.
7- اتهام سوخته سیاسی؛ موضوع تحریم بانک مرکزی ایران از زمان جورج بوش مطرح بوده به گمان مقامات آمریکایی و اروپایی بانک مرکزی ایران تجارت را برای بانک های تحریم شده ایرانی در سطح بین المللی آسان تر می کند. همچنین آنها مدعی شده اند احتمال دست داشتن بانک مرکزی ایران در انتقال پول برای گروه هایی مانند حزب الله نیز وجود دارد. این اتهام را سال گذشته نیز در اجلاس جهانی صندوق بین المللی پول که در آن 178 کشور جهان حضور داشتند، به ایران زدند؛ اما حضور رئیس کل بانک مرکزی در اجلاس جهانی صندوق بین المللی پول و دفاع منطقی و توضیحات وی در اجلاس سال گذشته، پذیرفته شد و در همان جا نیز این موضوع خاتمه یافت. امسال هم که مسئولان بانکی در پایان ماه جاری دوباره در اجلاس جهانی صندوق بین المللی پول حضور پیدا می کنند باید با استدلال قوی و حتی بازخواستی و با دیپلماسی فعال این توطئه کهنه و دنباله دار را خنثی نمایند.
8- مشکلات حقوقی؛ بانک مرکزی در هر کشوری از نظر مجامع بین المللی نهادی مستقل است و تاکنون در جهان سابقه نداشته است که بانک مرکزی کشوری مورد تحریم قرار بگیرد. از طرفی از حمایت های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برخوردار است و این دو نهاد که ایران در آنها عضویت دارد و همکاری خوبی از لحاظ پرداخت حق السهم داشته به احتمال قوی با اقدام آمریکا مخالفت می نمایند.
البته موانع دیگری هم وجود دارد که از آنها صرف نظر می کنیم. در شرایطی که ایالات متحده با وضعیت نابسامانی در اقتصاد خود مواجه است، افزایش بیشتر قیمت نفت منجر به تشدید رکود تورمی و رشد قیمت کالاهای مصرفی در این کشور خواهد شد. بدین لحاظ باتوجه به ترس فزاینده مقامات آمریکایی از شدت گرفتن رکود تورمی در اقتصاد خود و وضعیت نه چندان امیدوارکننده نماگرهای اقتصادی و بازرگانی، تصمیم برای پیگیری تحریم بانک مرکزی بیشتر به ضرر آمریکا تمام خواهد شد و از طرف دیگر خود آمریکایی ها به آن معترفند که تحریم رویه مناسبی برای تغییر رفتار ایران نیست. روزنامه هافینگتون پست در راستای همین موضوع می نویسد: «ایران بیش از 30 سال انواع و اقسام تحریم ها را تجربه کرده دیگر نمی توان ادعا داشت که هرگونه اعمال تحریمی علیه ایران بخواهد و بتواند فی الفور و سریع نظام را تحت تأثیر قرار بدهد. در واقع خود نمایندگان و سناتورهای آمریکایی می دانند که این رویه مناسبی برای مقابله با تهدیدی به نام ایران نمی باشد.»
البته تحریم و اعمال محدودیت برای یک کشور سختی و تبعاتی به همراه دارد، ولی نتایج حاصله از مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته بر کارا نبودن تحریم ها صحه گذاشته است. یکی از این منابع برجسته تحقیقی، کتاب «ارنست اچ. پریگ» به نام « احساس مطلوب یا کار مطلوب با تحریم ها»
(feeling Good or Doing Good with sanctions) است. نویسنده به گونه ای متقاعد کننده و مستدل نشان می هد که عموماً تحریم های یک جانبه به اهداف مورد نظر خود نائل نمی شود، بلکه تأثیر نامطلوب بر منافع آمریکا به جا می گذارد. یا ماحصل مطالعات مرکز راهبردی و بین المللی مستقر در واشنگتن مطالعات گسترده ای در حوزه تحریم ها و جایگزین موثر دنبال کرده که در گزارش پایانی آن آمده است: «برقراری ارتباط سازنده با کشورهایی که رفتارشان ناخوشایند است اثربخش تر بوده و ضرر آن به منافع آمریکا کمتر از هنگامی بوده که ارتباطات اقتصادی و سیاسی از طریق تحمیل تحریم های فراگیر یک جانبه قطع شده است.» مشابه همین تحلیل ها از سوی مراکز و موسسات دیگر آمریکایی هم گزارش شده که تحریم یک جانبه آمریکا بر ایران بدون آنکه واقعاً ارزش داشته باشد، بازتاب نامطلوبی بر منافع آمریکا داشته است. محروم شدن شرکت های آمریکایی از فعالیت در بخش نفت ایران بر موقعیت ژئوپلیتیک آمریکا در آسیای مرکزی نیز تأثیر منفی داشته است. اکثر تحلیلگران به این نتیجه رسیده اند که کارایی تحریم های یک جانبه آمریکا بر اقتصاد ایران ناچیز بوده است و نمی تواند آمریکا را به اهدافش برساند.

 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات