تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۹۰ - ۰۷:۴۸  ، 
کد خبر : ۲۳۱۸۵۴

شکست رسانه‌ای آمریکا در برابر مخاطبان ایرانی


فرهاد مهدوی
در سالیان گذشته مخاطب ایرانی مورد طمع بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است و بیگانگان سعی می کنند تا به هر وسیله ای که شده بر روی مردم ایران تاثیر گذاشته و اهداف خود را در کشورمان به ثمر رسانند. مسیر اولیه و آسان برای نیل به این مقصود، راه اندازی رسانه ها در ایران است. نکته جالب امروز این است که حتی دولت ژاپن نیز قصد دارد یک شبکه تلویزیونی ماهواره ای به زبان فارسی برای ایرانیان راه اندازی کند. پیش از این، دولت کانادا نیز یک برنامه تلویزیونی فارسی زبان با نام «نگین» راه اندازی کرده است، اما آمریکایی ها و انگلیسی ها در این راه پیشروترند و هزینه های زیادی در این راه کرده و می کنند، ولی دستاورد چندانی به دست نیاورده اند. در این نوشتار سعی شده است اقدامات آمریکا و دلایل آن مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد.
در حالی که تلویزیون صدای آمریکا با افت شدید مخاطب مواجه شده است و اکثر کارکنان و مجریان و تحلیلگران آن در حال اخراج شدن هستند این ذهنیت در میان مسئولین آمریکایی قوت گرفته است که صدای آمریکا در حال ایرانی شدن و رفتار مطابق میل ایرانیان است و به این طریق اختلافاتی را با تیم جدید صدای آمریکا پیدا کرده اند که در ریل گذشته به تخریب چهره ایران به زبان فارسی برای فارسی زبانان بپردازد.
این تحکمات و زورآزمایی میان خواسته های مخاطب ایرانی و دستورهای اتاق های جنگ روانی آمریکا سبب شده است که تیم جدید صدای آمریکا به این نتیجه برسد که کار با وضعیت فعلی و برخی از ضد انقلابیون و تاکید بر تکرار پیام های دروغ و تبلیغات سیاه دیگر کارآمد نیست.
این وضعیت دشوار برای سایر رسانه های ضد ایرانی که به وسیله آمریکا علیه ایران راه اندازی شده است نیز به شدت مشاهده می شود،اکنون رادیو فردا و رادیو زمانه شباهت بیشتری به کامنتهای روزانه برخی از مخاطبین پیدا کرده است که نه تنها تاثیر خود را از دست داده اند بلکه مخاطبان آن هم به لحاظ کیفی و هم به لحاظ کمی دچار افت شدید شده اند.
شناخت مخاطب ایرانی
مخاطب ایرانی و شناخت آن یکی از مباحثی است که به دنبال ناکامی رسانه های فتنه گر در جذب مخاطب ایرانی و تأثیرگذاری بر آن مورد توجه اعضای کنگره آمریکا قرار گرفت و از شورای ملی ایرانیان آمریکا «نیاک» در واشنگتن که یکی از مهم ترین مراکز شناخت افکار عمومی در ایران است، توضیح خواسته شد که چرا در زمینه آشنایی با مخاطب ایرانی فعالیت مفیدی نداشته است. «جیم موران» نماینده دموکرات کنگره آمریکا در این جلسه گفت: مقامات منتخب آمریکا درباره ایران، در مقایسه با هر کشور بزرگ دیگری در جهان، آگاهی کمتری دارند. موران خطاب به حاضران در کنفرانس گفت: «مشارکت شما مورد نیاز است.» وی از آنها خواست تا در صحنه سیاست آمریکا بیشتر فعال باشند.
به گفته موران، نیرومندترین سلاحی که آمریکا برای ارتقای دموکراسی در ایران در زرادخانه اش دارد، صدور آرمان های خویش است که با ارزش های جهانی و خواست های بنیادین انسانی در ارتباط است.
هزینه‌های آمریکا بر روی مخاطب ایرانی
دام سازی برای مخاطب ایرانی برای آمریکا که به تکنولوژی های رسانه ای روز دسترسی دارد و از طرفی، بودجه هنگفتی برای مقابله با ایران در دست دارد، کار دشواری نیست. مقامات آمریکایی در حالی که سرگرم منازعات سخت در عراق و افغانستان هستند، منازعه نرم با ایران را از طرق شاهراه اطلاعاتی در دستور کار خود قرار داده اند.
در این منازعه ظریف و در عین حال دشوار، آمریکا از یک طرف بر شبکه های پورنوگراف، اجتماعی و فرهنگی سرمایه گذاری کرد و از طرف دیگر با راه اندازی شبکه های سیاسی از ملغمه های ضدانقلابیون، سلطنت طلبان و فتنه گران، مبارزه ای پیچیده را با جمهوری اسلامی آغاز کرد. راه اندازی شبکه های رادیویی و تلویزیونی و ماهواره ها که به صورت چندرسانه ای از طریق ماهواره و اینترنت قابل دریافت هستند، اوباما را به گونه ای مست از پیروزی در جریان فتنه کرد که در گزارشی به کنگره و مجلس سنای آمریکا از اقدامات روانی خود برای مقابله به ایران پرده برداشت.
براساس گزارش اوباما، مجموعه این اقدامات تحت عنوان بندی به اصطلاح قانونی با نام بند 1264 (قانون قربانیان سانسور ایران) انجام می شود. بر اساس گزارش اوباما، محور اصلی عملیات رسانه ای کاخ سفید علیه ایران، نهادی دولتی به نام «شورای پخش مدیران» (BBG) است و شبکه خبر فارسی صدای آمریکا (PNN) و رادیو فردا متعلق به رادیو آزاد اروپا/ رادیو آزادی
(RFE/RL) از جمله رسانه هایی هستند که در این پروژه نقش دارند. در گزارش اوباما سه منبع اصلی برای تأمین محتوای برنامه های ضدایرانی رسانه های دولتی آمریکا ذکر شده است. این منابع عبارتند از: «1) تصاویر ویدئویی تهیه شده توسط شهروندان روزنامه نگار ایرانی؛
2)تلفن های بینندگان از داخل کشور و تشریح آنچه دیده بودند؛ و 3) گزارش هایی از واکنش های ایرانیان خارج از کشور و همچنین واکنش های رسمی کشورهای مختلف از جمله آمریکا.»
اندیشکده آمریکایی آتلانتیک در گزارشی از این فعالیت های ناکام می نویسد: دولت اوباما تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا به هر طریق ممکن از معترضان داخل ایران حمایت کند، بدون آنکه دولت ایران دستاویزی داشته باشد که مدعی شود این ناآرامی ها از پی دخالت های خارجی ایجاد شده است. کلینتون هم اعلام کرد که وزارت خارجه جدای از 30 میلیون دلاری که در سال 2009 به توسعه آزادی اینترنت اختصاص داده بود، 25 میلیون دلار دیگر را در سال 2010 برای توسعه دسترسی به اینترنت در ایران و دیگر نقاط دنیا هزینه خواهد کرد.
اما چند ماه بعد، هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در کمیته روابط خارجی مجلس سنا در پاسخ به سوالی از سناتور «لوگر» از حزب جمهوریخواه با اذعان به شکست آمریکا در اثرگذاری مطلوب بر مخاطبان گفته بود: ما در وزارت خارجه، توئیتر عربی و فارسی را ایجاد کرده ایم ما درگیر یک جنگ اطلاع رسانی هستیم و صریح بگویم که ارزیابی من این است که ما این جنگ را باخته ایم. اما شبکه های ضدنظام و ایرانی امروزه در چند حوزه فعالیت می کنند که عبارتند از:
1- شبکه‌های ضدفرهنگی
توجه ویژه غرب به تهاجم به فرهنگ ایرانی اسلامی باعث شده که امکان تماشای حدود18000 شبکه تلویزیونی وجود داشته باشد که با رسیورها و دیش های معمولی می توان تا نزدیک2000 کانال ماهواره ای را در ایران با کیفیت بالا دریافت کرد. شبکه هایی که اکثر قریب به اتفاق برنامه های آنها با سنت و فرهنگ ایرانی و اسلامی در تضادند و اثرات مخرب روحی و روانی بر مخاطبان ایرانی می گذارند.
در بین شبکه های ماهواره ای که به سهولت در ایران قابل دریافت است، بیش از380 کانال خاص موسیقی وجود دارد که شبانه روز در حال پخش موسیقی، کولی، رقص، آهنگ های درخواستی و کنسرت هستند. عموم این برنامه ها آکنده از حرکات ضداخلاقی و اروتیکال است. در حالی که علاوه بر این شبکه های اختصاصی موزیکال، حدود1200 شبکه هم در خلال برنامه های خود کولی ها و شوهای موزیکال پخش می کنند.
در حوزه کودک و نوجوان بیش از250 کانال ماهواره ای قابل دریافت در ایران است ضمن آنکه بخش مهمی از برنامه های کانال های عمومی نیز به بخش برنامه های کودک و نوجوان اختصاص دارد. این شبکه ها علاوه بر پخش کارتون هایی که عموماً در تضاد با مبانی اخلاقی ماست، به فرهنگ سازی ارزش های لیبرالی و اومانیستی غرب در ذهنیت اطفال ایرانی می پردازد سعی می کند آنان را شیفته زندگی آمریکایی و غربی کند. در حوزه مصرف زدگی و فرهنگ سازی پوشش و مد، حدود80 شبکه وجود دارد که اختصاص به نمایش مد و لباس دارد، لباس هایی که رسماً تبلیغ فرهنگ عریانی است.
2- شبکه‌های ضدشیعی
در همین حال جریان های ضدشیعی با همکاری وهابیون و سازمان سیا اقدام به راه اندازی شبکه های ماهواره ای کرده اند که اعتقادات شیعی ایرانیان را هدف قرار دهند، پس از آغاز به کار نخستین شبکه ماهواره ای وهابیون به زبان فارسی به نام شبکه«نور»، دو شبکه دیگر نیز در راستای تشدید سیاست شیعه ستیزی وهابیت به نام های «وصال فارسی» و «کلمه» راه اندازی شده است. هدف عمده تأسیس شبکه وصال تأثیرگذاری بر مناطق عرب زبان جنوب ایران و جذب هوادار برای این فرقه ضاله می باشد. در این شبکه همچنین برنامه هایی نیز برای ایجاد تفرقه میان اقوام مختلف عرب زبان خوزستان تهیه شده است. شبکه ماهواره ای «کلمه» نیز به زبان فارسی به تبلیغ وهابیت و طرح شبهات متعدد علیه شیعه اقدام می کند. البته در این زمینه شبکه های ضدشیعی دیگری به زبان عربی این شبکه ها را حمایت می کنند که عبارتند از: «الحیاه مسلسلات»، «التحریر» و «النهار» شبکه های ماهواره ای مصر، شبکه شش مراکش، شبکه «نسمه» تونس، «روتانا»ی مصر، شبکه ماهواره ای «روتانا»ی سعودی، «ال بی سی» لبنان و ...
شبکه فارسی العربیه نیز یکی از فعال ترین شبکه های فارسی ضدایرانی و شیعه است که هم با ورود به مباحث سیاسی و هم مذهبی مقابله با هویت ایرانی اسلامی را در دستورکار خود قرار داده است.
3- شبکه‌های ضدانقلاب
در کنار شبکه های فوق، کانال های فارسی زبانی چون تلویزیون رنگارنگ، ملی، پارس، آپادانا، ایرانیان، کانال یک، آزادی، تپش، ایران، جام جم بین المللی، امید ایران و ای پی ان و ... در حال پخش برنامه های ضدانقلابی خود هستند که هر روز با شانتاژهای رسانه ای، قصد تسخیر چند ساعته تهران را دارند. در این طیف رسانه ای 20 کانال تلویزیونی در حال فعالیت هستند. این رسانه ها که اکنون وسیله طنز مردم ایران شده اند دارای کمترین برد در فضای رسانه ای می باشد زیرا اصلا شناختی از ایران ندارند و حتی برخی از مجریان آن به صراحت اعلام کرده اند که اگر روزی در فرودگاه مهرآباد بر زمین بنشینند در خیابانهای تهران گم می شوند. این شبکه از جهت دیگر کارآمد هستند و آن اینکه باعث بدنامی جریانهای ضد انقلاب شده اند و حتی در برخی از موارد بر علیه جریان فتنه افشاگریهایی داشته اند که در بی اعتمادی مردم بر آنها افزوده است.
4- شبکه‌های فتنه‌گر
راه اندازی شبکه های فتنه گر یکی از حساس ترین مراحل مقابله با نظام اسلامی بوده است، وزارت خارجه آمریکا در این راستا همزمان با گرم شدن فضای انتخابات ریاست جمهوری سال 88 فعالان روزنامه نگار نشریات زنجیره ای را که به خارج از کشور پناهنده شده بودند، گردهم آورد تا با راه اندازی سایت های جدید و همچنین همکاری با شبکه های ضدانقلابی فضای تبلیغی علیه جمهوری اسلامی را فعال نگه دارند. همکاری آنان با سایت های ضدانقلاب که سابقه اقدامات مسلحانه علیه انقلاب و یا خدمت در دربار پهلوی را داشتند از یک جهت باعث کاهش اعتماد مخاطب به آنان شد و از جهت دیگر درگیری هایی را بین سلطنت طلبان و فتنه گران که به رسواسازی همدیگر انجامید به وجود آورد، در همین حال آنان سایت های اطلاع رسانی ای را راه اندازی و اداره می کردند که از تأثیر قابل توجهی برخوردار نبود و به راه اندازی دو شبکه تلوزیونی «رسا» و «ایران ندا» اقدام کردند تا هم بتوانند پیام های ایرانی تری نسبت به جریان های ضدانقلاب منتشر کنند و هم بر خلاف بی بی سی و صدای آمریکا با گفتار ژورنالیستی تری به مقابله با ایران برخیزند.
شبکه رسا در دیلی نیوز آمریکا به ثبت رسیده و از حمایت های مالی، اطلاعاتی و فناوری وزارت خارجه آن کشور بهره می برد و اکنون با بحران مخاطب و بازخورد مواجه شده است و اعلام کرده است که در صورت تأمین نشدن منابع مالی در آینده ای نزدیک برنامه های خود را قطع خواهد کرد.
ایران ندا به همراه سایت نیمه تعطیل «جرس» نیز اعلام کرد اگر مشکلات مالی آن حل نشود، از 25 آبان به طور کامل تعطیل خواهد شد.
بیماری ای که شبکه های فتنه گر اکنون با آن مواجه شده اند پیش از این، گریبان شبکه های ضدانقلابی و ماهواره های مفسده انگیز را نیز گرفته بود به شکلی که دو شبکه ضدانقلابی «لایو پی ام» و «آی تی ان» در هم ادغام شده اند.
نتیجه
آمریکا در حالی جنگ روانی و رسانه ای خود را علیه نظام اسلامی ایران تشدید کرده است که شواهد موجود حکایت از شکست این کشور و هم پیمانانش در این زمینه دارد،چرا که مخاطب ایرانی به راحتی مجذوب برنامه های پر سروصدا و بی محتوای شبکه های تحت مالکیت غرب نمی شود و او نه تنها به فضای ساخته شده این رسانه ها که با واقعیت های ایران فاصله دارد، اقناع نمی شود بلکه نوعی احساس حقارت در تماشای این برنامه ها به وی دست می دهد که او را از این شبکه ها دور می کند. امسال بر خلاف دوسال پیش هرچه مخاطب به فضای انتخابات نزدیک می شود احساس همراهی و اعتماد کمتری بین او و رسانه های ضدانقلاب مشاهده می شود و این نتیجه حاکی از آن است که انتشار و انباشت اطلاعات علیه نظام جمهوری اسلامی نه تنها نتوانسته است آمریکا را در سلب اعتماد مردم به نظام به نتیجه برساند بلکه شبیه بومرنگ عمل کرده است و بزرگ ترین ضربه را به خود آنها برگردانده است.
مخاطب ایرانی ؛ سهل و ممتنع است یعنی از یک طرف همه قدرتها سعی در جذب آن دارند و در ابتدا هدفی آسان به نظر می رسد و با
راه اندازی رسانه های مختلف می کوشند بخشی از آن مخاطبان فعال و اثرگذار را به دست آورند و از سوی دیگر ،سواد رسانه ای که منجر به شناخت رسانه و پیام دشمنان شده باعث می شود که مخاطب ایران در مقابل قدرتهای رسانه ای متحمل شکست نشود و پیامهای رسانه ای در ذهن و رفتار او تاثیر گذار نباشد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات