تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۰  ، 
کد خبر : ۲۳۲۷۸۲

تاملی ریشه‌نگر در پیوندهای قرآن و سیاست (بخش دوم و پایانی)

سیدمرتضی نبوی اشاره: قسمت نخست این مقاله را روز پنج‌شنبه 23/11/82 مطالعه کردید. اینک قسمت دوم و پایانی آن را تقدیم حضورتان می‌کنیم. در این نوشتار سعی شده به سوالات زیر پاسخ داده شود. 1- نظر قرآن کریم در مورد اصل برقراری ارتباط چیست؟ 2- آیا قرآن در مورد چگونگی و کیفیت ارتباطات، ملاکها و میزانهای خاصی را در نظر دارد؟ 3- نسبت انسانها و ارتباطات اجتماعی چیست؟ 4- دیدگاه قرآن در مورد رهبری ارتباطات اجتماعی چیست؟ 5- آیا برای حفظ و توسعه ارتباطات اجتماعی ضمانتی وجود دارد؟ 6- آیا قرآن متعرض قرارداد اجتماعی شده است؟ 7- دیدگاه قرآن در مورد دولت (قلمرو، جمعیت، حکومت، حاکمیت) چیست؟ بدین ترتیب نویسنده مقاله، ویژگیهای سیاست قرآنی را از خلال پاسخ به پرسشهای فوق، تبیین نموده است. مقدمه: برای فهم دیدگاه قرآن در مورد سیاست از سوالات زیر شروع می‌کنیم:

6-3-1- هویت انسان
ریشه انسان خداست و بازگشت او هم به سوی خداست، این عبارت معروف «همه از خداییم و به سوی او باز می‌گردیم» از معارف قرآنی است: «انالله و اناالیه راجعون»(36) در مورد خلقت آدم خداوند به فرشتگانش می‌فرماید: «من اراده کردم جانشین (خلیفه) در زمین قرار دهم»(37) و دلیل این امر را عملی می‌داند که خداوند به او تعلیم داده است. در این داستان انسان موجودی معرفی شده که همچون خدا صاحب اراده است. هم می‌تواند اطاعت کند و هم سرپیچی به همین دلیل دارای مسئولیت اجتماعی است و از توان پاسخگویی نسبت به اعمال خود برخوردار است.
6-3-2- مسئولیت اجتماعی
در مورد مسئولیت اجتماعی انسان علامه طباطبایی چنین توضیح می‌دهد(38): «تمامی آیاتی که متعرض مساله اقامه عبادات و قیام به امر جهاد و اجرای حدود و قصاص و غیره است خطا بهایش متوجه عموم مومنان است نه رسول خدا(ص) به تنهایی، مانند آیات زیر: «نماز را به پا دارید؟»(39)، «در راه خدا انفاق کنید»(40) روزه بر شما واجب شد»(41)، باید از میان شما گروهی به وظیفه دعوت به خوبیها و امر به معروف و نهی از منکر قیام کنند»(42) «در راه او جهاد کنید»(43)... «محمد(ص) جز پیامبری نیست قبل از او پیامبرانی بودند و درگذشتند، آیا اگر او بمیرد یا کشته شود به قهقراء برمی‌گردید؟!
هر کس حرکت ارتجاعی کند به خدا ضرری نمی‌رساند»(45) که از همه آنها استفاده می‌شود دین یک صبغه و روش اجتماعی است که خدای تعالی مردم را به قبول آن وادار نموده است، چون کفر را برای بندگان خود نمی‌پسندد و اقامه دین را از عموم مردم خواسته است، پس مجتمعی که از مردم تشکیل می‌یابد اختیارش هم به دست ایشان است، بدون اینکه بعضی بر بعضی دیگر مزیت داشته باشند و یا زمام اختیار به بعضی دیگر مزیت داشته باشند و یا زمام اختیار به بعضی از مردم اختصاص داشته باشد و از رسول خدا گرفته تا پایین، همه در مسئولیت امر جامعه برابرند و این برابری از آیه زیر به خوبی استفاده می‌شود: «من عمل هیچ عاملی از شما را ضایع نمی‌کنم- چه زن و چه مرد- چون همه از همید»(46)
6-3-3- نفی تبعیض و اثبات برابری
از آیاتی که به آنها اشاره شد معلوم می‌شود که قرآن امتیازات نژادی، قومی و قبیلگی را قبول ندارد.(47) و همه انسانها را فرزند یک مرد و یک زن و برابر می‌داند و همه آنها مسئولیت دارند و همه از مزایای یکسان برخوردارند. «هر کس عمل شایسته به جای می‌آورد– خواه مرد و خواه زن- و ایمان داشته باشد، پس حتما او را به زندگی پاک می‌رسانیم و به بهترین نحو به او پاداش می‌دهیم»(48)
معلوم می‌شود که در بحث ایمان، انجام و عمل صالح و دستیابی به مراتب شایستگی، بین زن و مرد فرقی نیست و اهتمام قرآن به امر زن این مساله را روشن می‌سازد و از فرازهای برجسته‌ی تاریخ اسلام است.
همچنین وقتی خداوند به پیامبر امر می‌کند: «با آنها در امر مشورت کن»(49) و در وصف مومنان می‌گوید: «آنها کارهایشان را با شور و مشورت به انجام می‌رسانند»(50) نشان می‌دهد مردم در تصمیم‌گیریهای اجتماعی مشارکت دارند و با رعایت ارزشهای (وحی) خود خالق تصمیمات اجتماعی هستند.
6-4- دیدگاه قرآن در مورد رهبری ارتباطات اجتماعی چیست؟
6-4-1- اثبات حاکمیت مطلق فقط برای خدا
آیه 40 سوره یوسف، حکم (حکومت) مخصوص خدا (الله) است، امر کرده جز او را عبادت و بندگی نکنید، این دین استوار است و لکن اکثر مردم به آن علم ندارند»(51)
آیه 79 سوره آل عمران- «هیچ انسانی حق ندارد وقتی خدا به او کتاب و حکم نبوت بخشید، به مردم بگویند بندگان (عباد) من باشید»(52)
آیه 50 مائده- «آیا دنبال حکم (حکومت) جاهلی هستند؟! او چه کسی حکمش برای اهل یقین از حکم خدا بهتر است»(53)
آیه 62 سوره انعام- آگاه باشید که (حکم) فقط برای او (خدا) است. (54)
آیه 44 سوره مائده «هر کس مطابق وحی خدا (آنچه خدا نازل کرده) حکم نکند جزو کافران است»(55)
آیه 45 سوره مائده- «هر کس مطابق وحی خدا حکم نکند جزو ظالمان است».(56)
آیه 47 سوره مائده «هر کس مطابق وحی خدا حکم نکند جزو فاسقان است»(57)
آیه 59 نساء- ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا و رسول و ولی امر خودتان اطاعت کنید، پس اگر در مورد موضوعی منازعه بین شما درگرفت، آن را به خدا و رسول ارجاع دهید- اگر ایمان به خدا و روز قیامت دارید- این روش بهتر و از نظر ارجاع به منبع اصلی نیکوترین راه است.(58)
آیات 139 و 150 سوره آل عمران- «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر از کافران اطاعت کنید شما را به قهقرا برمی‌گردانند، که بازگشت خسارت آمیزی است. مولای شما خداست و او بهترین یاور است»(59)
با دقت در آیات فوق روشن می‌شود:
الف- عبادت مخصوص ذات حق است و حتی کسانی که از طرف خدا به آنها کتاب و حکم و ملک و نبوت بخشیده شده حق ندارند انسانها را به عبادت خود دعوت کنند.
ب- تعیین ارزشهای حاکم بر روابط اجتماعی و نیز اطاعت بندگان نیز مخصوص ذات حق است. منتهی خداوند اجازه صدور حکم و دعوت به اطاعت مطابق وحی الهی را صادر کرده است.
بندگان خدا می‌توانند و باید از کسی که امر به اطاعت از حکم خدا می‌کند اطاعت کنند.
ج- اطاعت از کافران که به اطاعت از غیر ارزشهای الهی دعوت می‌کنند، جایز نیست و چنین ولایتی، ولایت طاغوت است.
د- برای رفع اختلافات، حل منازعات و ایجاد وحدت در ارتباطات اجتماعی و قدرت دفاعی خداوند در قرآن کریم تدابیر نظری و عملی پیش‌بینی کرده است.
برای بیان نتیجه‌گیری بند د از موضوعات فوق به آیات زیر توجه فرمایید:
آیه 103 سوره آل عمران «مجتمعا به ریسمان الهی چنگ زنید و را تفرقه نپیمایید و...»
6-4-2- ریسمان خدا
مجمع البیان در تفسیر آیه 103 آل عمران درخصوص ریسمان الهی (حبل‌الله) اقوالی را بیان کرده است. اول اینکه ریسمان خدا قرآن است. دوم اینکه ریسمان خدا دین اسلام است.
سوم اینکه ریسمان خدا ائمه معصومین علیهم السلام هستند. صاحب تفسیر مجمع البیان جمع بین نظرها را ترجیح می‌دهد یعنی قرآن، دین اسلام و ائمه معصومین مجتمعا ریسمان خدا هستند. مرحوم طبرسی برای تایید نظر خود به حدیث زیر که ابوسعید خدری از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده استناد کرده است:
«پیامبر فرمودند ای مردم همانا من بین شما دو ریسمان باقی گذاشتم که اگر به آنها چنگ بزنید بعد از من هرگز راه را گم نمی‌کنید. یکی از آنها از دیگری بزرگ‌تر است. کتاب خدا ریسمان کشیده شده از آسمان به زمین است و عترت و اهل بیت من آگاه باشید که آن دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا سر حوض کوثر به من ملحق شوند»
پس کتاب و عترت مجتمعا رهبری روابط اجتماعی را به عهده دارند.
آیه 200 آل عمران- «ای کسانی که ایمان آورده‌اید صبر و استقامت داشته باشید و یکدیگر را به صبر و استقامت سفارش کنید و ارتباطات برقرار کنید...
مرحوم علامه طباطبایی در بحث روایتی از تفسیر این آیه چنین آورده است: «در کتاب معانی الاخبار از امام صادق علیه‌السلام روایت آورده‌اند که در تفسیر آیه: یا ایها الذین امنو اصبروا و صابروا و رابطو... فرموده «اصبروا» یعنی در مصائب صبر کنید و «صابروا» یعنی بر دشواریهای فتنه صبر کنید، و «رابطوا» یعنی اطاعت کسی که بدو اقتدا می‌کنید استوار باشید»(60)
و در تفسیر عیاشی از آن جناب نقل کرده که فرمود: «یعنی تک تک شما بر دین خود صبر کنید و دسته جمعی بر دفع دشمن صبر کنید (دفاع) و با امام خود ربطه‌ای استوار داشته باشید»(61)
علامه طباطبایی اشاره می‌کند قریب به این معنا از طرق اهل سنت از رسول خدا(ص) نیز نقل شده است.(62)
و در کافی از امام صادق(ع) روایت آورده که در معنای جمله اول فرمود: بر انجام واجبات صبر کنید و در معنای جمله دوم فرمود: بر مصائب صبر کنید و در معنای جمله سوم فرمود: «بر امامان خود صبر کنید» یعنی اطاعت آنها را گردن نهید.(63)
6-4-3- حفاظت از مرز قلمروهای اسلامی
همان طور که مشاهده کردید، ائمه معصومین علیهم‌السلام و دیگر مفسران، با استفاده از آیه 200 آل عمران، کلمه «مرابطه»(64) را به معنی مرزبانی نیز گرفته‌اند و آن را از وظایف مسلمانان شمرده‌اند.
6-4-4- مشروعیت و جواز اعمال قدرت و دعوت به اطاعت در ارتباطات اجتماعی
جواز دعوت به اطاعت از طرف انسانها نسبت به یکدیگر به طور مطلق وجود ندارد، مگر آن که این دعوت در مسیر اطاعت از ارزشهای وحی باشد یا از طریق وحی اجازه چنین دعوتی صادر شده باشد یا از طریق وحی اجازه چنین دعوتی صادر شده باشد. مثلا مخالفت امر پدر و مادر جایز نیست جز در مواردی که آنها فرزند را به شرکت دعوت کنند که در این صورت اطاعت جایز نیست. در مساله امر به معروف و نهی از منکر به هر انسانی اجازه داده شده که انسان را به اطاعت احکام الهی و نهز از محرمات او دعوت کند.
خداوند اطاعت از خود را ضروری و واجب می‌داند و جواز دعوت به اطاعت را به رسولان و ولی امر نیز صادره کرده است»(65)
در آیه 55 سوره مائده، قرآن کریم اعمال ولایت و دعوت به اطاعت را منحصر در سه دسته کرده است:
«منحصرا ولی شما خدا، رسول او و مومنانی هستند که نماز را برپا می‌دارند و در حال رکوع (نماز) زکات می‌دهند»(66)
حزب الله- حزب خدا کسانی هستند که ولایت خدا، رسول او و مومنان را می‌پذیرند.(67)
قرآن در آیه 51 سوره مائده نیز به صراحت مومنان را از پذیرش ولایت یهود و نصاری نهی می‌کند(68)
قرآن در آیه 141 سوره نساء نیز به طور مطلق پذیرش سلطه کافران را از طرف مومنان نفی کرده است(69)
پس در ارتباطات اجتماعی انسانها زمانی می‌توانند یکدیگر را دعوت به اطاعت کنند که مطابق موازین و ارزشهای الهی (کتاب و حکمت) باشد، در غیر این صورت جواز چنین دعوتی وجود ندارد و اطاعت هیچ انسانی از انسان یا انسانهای دیگر جایز نیست. حتی انبیاء و رسولان الهی هم حق ندارند بندگان خدا را به خود و عبادت خود دعوت کنند.
6-4-5- ضمانت اجرایی برای اطاعت انسانها از ارزشهای الهی
از آنجا که همه انسانها، خصوصاً مومنان به طور یکسان مخاطب قرآن و وحی الهی هستند، همگی مسئولیتی، برابر در اجرای دستورات و احکام خدا دارند و تامین زمینه پذیرش ارزشها در روابط اجتماعی چنانچه نیاز به تجهیز قوا و تامین شرایط دیگر داشته باشند، مجتمعا باید چنین زمینه‌ای را فراهم کنند، همین فرآیند به تشکیل حکومت اسلامی توسط مردم یا به عبارت دیگر تاسیس جمهوری اسلامی منجر می‌گردد.
برای رهبری روابط اجتماعی، مومنانی برگزیده می‌شوند که امانت دار شایسته‌ای برای جامعه باشند و براساس میزانها و ارزشها، عدالت را با پشتوانه مردم بر پا کنند. قرآن کریم در آیه 58 سوره نساء می‌فرماید: «خداوند امر می‌کند که امانتها را به اهل آن بسپارید و وقتی بین مردم حکم می‌کنید بر مبنای عدالت حکم کنید، چه خوب پندی است که پند خدا و همانا او شنوا و آگاه است»(70)
همان‌طور که در جای خود به تفصیل بحث شده از شرایط ضروری و حیاتی رهبری علم و عدالت مستمر است و گرنه جامعه گرفتار جهل و ظلم خواهد شد.
6-4-6- وظایف رهبری روابط اجتماعی
براساس آیات و تفاسیر مربوط مهم‌ترین وظایف رهبری، تلاوت آیات خدا برای مردم، تربیتهای اخلاقی و تعلیم کتاب و حکمت است که این امر مستلزم هدایت جامعه به سوی سعادت مادی و معنوی، امنیت، علم، شکوفایی همه استعدادها و حاکمیت ارزشهای اخلاقی در جامعه می‌باشد، که از آن به «حیات طیبه»(71)
یعنی زندگی پاک تعبیر شده است. در فرهنگ قرآن زندگی و حیات وقتی معنا و مفهوم پیدا می‌کند که ارزشهای الهی بر روابط اجتماعی حاکم شود.(72)
6-5- آیا برای حفظ و توسعه ارتباطات اجتماعی ضمانتی وجود دارد؟
6-5-1- قرآن برای خانواده بنیاد مستحکمی ریخته و حقوق خانواده را حتی در مورد وصیت وارث به روشنی بیان کرده است. خانواده هسته اولیه و محکم اجتماع است که فرهنگ اسلامی از طریق آن به خوبی پذیرفته و منتقل می‌شود. از وظایف و مسئولیتهای مهم خانواده تربیت اجتماعی فرزندان مطابق ارزشهای اسلامی است.
6-5-2- مسجد مرکز ارتباطات اجتماعی محله‌ها، مناطق و هر مرکز جمعیتی است. هر روز مسلمانان چند وعده دور هم جمع می‌شوند، با یکدیگر مرتبط می‌شوند و بین یکدیگر آشنایی برقرار می‌کنند و نوعی تعاون و امداد اجتماعی در مراکز جمعیتی کوچک برقرار می‌شود.
مساجد به عنوان پایگاههای بسیج اجتماعی از ابتدا تاکنون کاربرد داشته‌اند. امروز در هر کشوری اگر تعدادی مسلمان زندگی کنند، از طریق احداث مسجد با هم ارتباطات اجتماعی برقرار می‌کنند و مراسم اجتماعی مذهبی را انجام می‌دهند و بدین‌ترتیب جامعه‌پذیری اسلامی شکل می‌گیرد.
6-5-3- نمازهای جمعه و مسجد جامع- در هر شهر، هر جمعه مردم هر شهر در مسجد جامع گرد هم می‌آیند و ارتباطات اجتماعی شهری شکل می‌گیرد و آشنایی با مسایل سیاسی انجام می‌گیرد. امام جمعه که نقش بالای اجتماعی دارد، تهدیدها و فرصتها را برای اهالی شهرها بیان می‌کند و آنها را با منافع اجتماعی آشنا می‌سازد. ضن آن که نماز جمعه برنامه سازندگی معنوی و اخلاقی نیز دارد و به وحدت اجتماعی هم کمک می‌کند، نقش بازدارندگی نمازهای جامعه نسبت به تهدیدات دشمن نیز نیاز به توضیح ندارد.
6-5-4- روزه که سالی یک ماه اجرا در می‌آید برای تربیت اخلاقی، تقویت اراده و کسب تقوی پیش‌بینی شده و به نوع در تعاون اقتصادی و همدردی با ضعفای جامعه و رسیدگی به حال اجتماعی آنها نقش مهمی ایفا می‌کند.
پرداخت زکات فطره، تامین بودجه برای رسیدگی به حال مستضعفان جامعه است.
6-5-5- حج، گردهمایی جهان اسلام است که سالی یک بار انجام می‌شود(73) و ارتباطات جهانی مسلمان برقرار می‌شود و مسلمین در حج ابراهیمی از اوضاع سیاسی و اجتماعی کشورهای اسلامی باخبر می‌شوند و سبب وحدت جهانی مسلمانان است.
کعبه در عین حال پرچم اسلام و قبله مسلمانان جهان است و از نظر نمادین نیز مظهر هماهنگی، هم جهتی، هم هدفی و همداستانی مسلمانان جهان است.
«همانا اولین خانه‌ای (بیتی) که برای مردم بنا شده، کعبه می‌باشد که مبارک و سبب هدایت جهانیان است»(74)
6-5-6- جها در دفاه از مسلمانان و قلمروهای اسلامی پیش‌بینی شده و مرابطه (مرزبانی) یکی از ابعاد آن می‌باشد. مسلمانان مسئولند تا خود را برای دفاع در مقابل دشمنان مجهز کنند تا حدی که دشمن طمع به آنها نداشته باشد.
6-5-7- خمس و زکات برای تامین بودجه‌های عمومی و مخارج اجتماعی پیش‌بینی شده و هزینه‌های آموزش دین (فقه) و ترویج آن از این طریق تامین می‌گردد.
در امر ارتباطات اقتصادی خداوند به صراحت ربا را ممنوع کرده است.(75)
6-5-8- حوزه‌های علمیه- در هر شهری یک یا چند حوزه علمیه برای تولید و نشر علوم دینی و غیر آن پیش‌بینی شده و بعضی حوزه‌ها بر حسب استقرار مراجع بزرگ، حالت مرکزیت پیدا کرده است این حوزه‌ها براساس آموزش قرآن بنا شده است.
«نباید مومنان همه به سفر جنگی بروند، چرا از هر گروه اجتماعی تعدادی به سفر علمی نمی‌روند تا دانایی (تفقه) در امر دین پیدا کنند و هنگام بازگشت گروه اجتماعی خود را هشدار دهند و آنها را هوشیار کنند»(76)
تاریخ به خوبی شهادت می‌دهد که اسلام چقدر در تولید و نشر علم نقش‌آفرینی کرده است و به امر کتابت و نشر آن اهتمام ورزیده است.
علمای بزرگ حوزه به عنوان مراجع تقلید، نقش مهمی در حفظ و توسعه فرهنگی اسلامی داشتند و دانشمندان بزرگی در علوم مختلف از این حوزه‌ها برخاسته‌اند.
6-5-9- امر به معروف و نهی از منکر- این دو امر از بایدهای حتمی اجتماعی اسلام است که همه مسلمانان موظف به شناخت بایدها و نبایدها (معروفها و منکرها) و اقدام به امر و نهی آنها هستند. این دو امر اجرای بقیه فروع دینی (نماز، روزه، حج، جهاد، خمس و زکات) را تضمین می‌کند و جوامع انسانی را به صلاح می‌کشاند.
«باید در اجتماع شما جمعی (امتی) باشند که دعوت به ارزشها (خیرات) کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند، چنین اجتماعی اهل سعادت‌اند»(77)
«شما به دلیل اینکه امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و ایمان به خدا دارید بهترین امت (جماعت) هستید»(78)
«قرآن بعضی از اهل کتاب (یهود و نصاری) را به دلیل عبادت خدا، ایمان به خدا و معاد و امر به معروف و نهی از منکر و سبقت در ارزشها به عنوان شایستگان (صالحان) می‌ستاید»(79)
6-6- آیا قرآن معترض قرارداد اجتماعی شده است؟
موضوع قرارداد اجتماعی، در علم سیاست و جامعه‌شناسی، بیشتر جنبه فرضیه دارد و مبنای تنظیم ارتباطات اجتماعی است.
موضوعی در قرآن کریم مطرح است که از نظر فلسفه وجودی، نقش قرارداد اجتماعی را به طور کامل‌تر و جامع‌تر ایفا می‌کند و تاثیر واقعی در دعوت اجتماعی اسلام و به خصوص در پذیرش مسئولیت اجتماعی توسط انسانها دارد.
این موضوع به پیمان گرفتن پروردگار از نوع بشر برمی‌گردد:
آیات 172 و 173 و 174 سوره اعراف:
(وای رسول ما) به یاد آر (و خلق را متذکر ساز) هنگامی که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذریه آنها را برگرفت و آنها را بر خود گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند بلی ما به خدای تو گواهی دهیم که دیگر روز قیامت نگویید ما از این واقعه (قیامت یا معرفت و یا یکتایی خدا) غافل بودیم. و یا نگویید که چون پدران ما منحصرا بدین شرکت بودند و ما هم فرزندان بعد از آنها بودیم، پس پیروی پدران خود کردیم. آیا به کردار زشت اهل باطل ما را به هلاکت خواهی رساند؟ و بدین گونه ما آیات خود را تفصیل می‌دهیم باشد که از راه باطل به خداپرستی و معرفت و اطاعت حق باگرداند.»
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به منظور تفسیر این آیات روایاتی را نقل کرده که یکی از آنها برای تبیین بیشتر این میثاق الهی در اینجا ذکر می‌گردد.
«و در تفسیر عیاشی و خصایص سیدرضی از اصبغ‌بن نباته از علی‌بن ابیطالب(ع) روایت شده که گفت وقتی ابن‌الکواء نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: یا امیرالمومنین مرا خبر ده از خدای تعالی و اینکه آیا قبل از موسی با کسی از اولاد تکلم کرده؟ حضرت فرمود، خداوند با جمیع مخلوقات خود تکلم کرده، چه خوب آنان و چه بدشان و همه جواب او را داده‌اند، این معنا بر ابن‌الکواء گران آمد و مقصود امام را نفهمید و لذا پرسید چطور یا امیرالمومنین؟
حضرت فرمود: مگر کتاب خدا را نخوانده‌ای که به پیغمبر خود می‌فرماید: «اذا اخذ ... قالوا بلی «اگر این آیه را خوانده‌ای باید بدانی که خداوند کلام خود را به جمیع افراد بنی‌آدم شنوانده و ایشان هم جواب او را داده‌اند. ابن ابی‌الکواء! جمله قالوا بلی جواب بنی آدم است، خداوند به بنی آدم فرمود: به درستی منم معبود، یکتا، معبودی نیست جز من و منم رحمان و رحیم پس قرار آوردند به طاعت و ربوبیت، و رسل و انبیاء و اوصیای انبیاء را از دیگران جدا کرد و بشر را مامور به اطاعتشان کرد، بشر نیز در عهد ازل به همه اینها اقرار نمود موقعی که اقرار می‌کردند، ملائکه ناظر بودند و گفتند: ای بنی آدم ما علیه شما گواه شدیم تا در قیامت نتوانید بگوید ما از این امر غافل بودیم»(80)
از این آیات و روایات نتیجه گرفته می‌شود که خداوند قراردادی با همه انسانها دارد مبنی بر بندگی خدا و اطاعت از خدا و رسولان و انبیاء و اوصیای انبیاء گر چه انسانها صحنه این میثاق و اقرار خود را به یاد نمی‌آورند اما با مراجعه به فطرت و عقل خود این مساله را تصدیق می‌کنند و با همین تصدیق عقل، حجت بر بندگان تمام می‌‌شود و پاسخگوی خداوند نسبت به اعمال و مواضع و رفتار اجتماعی خود هستند.
مفهوم این قرارداد و میثاق به صورت اذان و اقامه قبل از هر نماز و حتی در تشهد نمازها تکرار می‌شود.
الله اکبر، اشهدان لااله‌الاالله، اشهدان محمد رسول‌الله، اشهدان علیا ولی الله
اشهدان لااله‌الاالله و اشهدان محمد عبده و رسوله
در نتیجه تدبیر قرآن و اسلام این است که این قرارداد اجتماعی هر روز چند بار با صدای بلند از ماذنه‌ها اعلام و یادآوری می‌‌شود و هر فرد بارها در شبانه روز آن را تکرار می کند و بر آن تاکید می‌ورزد که آن را نقض ننماید.
6-7- دیدگاه قرآن در مورد دولت (قلمرو، جمعیت، حکومت، حاکمیت) چیست؟
6-7-1- قلمرو
آن قدر که مرز فرهنگی از نظر قرآن اهمیت دارد، مرز جغرافیایی مورد تاکید قرار نگرفته است. قرآن همه انسانها را به کلمه واحده و وحدت کلمه فرا می‌خواند و دعوت به لااله‌الاالله و نفی شرکت برابر خداوند خالق و مدبر هستی و طرد و اربابان غیر از خدا می‌کنند تا انسانها امت واحدی نشوند، همچنان که در اصل هم امت واحده بوده‌اند»(81)
قرآن کریم پیش‌بینی کرده دین توحید بر روی زمین استقرار یابد و خداوند بدون خوف عبادت شود، در آن شرایط امنیت عمومی برقرار می‌شود، علم به اوج شکوفایی می‌رسد و بهره‌برداری از امکانات زمینه به نحوی خواهد بود که فقر از زمین رخت برمی‌بندند»(82)
البته تا آن زمان پیش‌بینی قلمروهای محدود و حفظ مرزهای آن را کرده و مرابطه (مرزبانی) تشریع شده است(83)
6-7-2- جمعیت امت است
همه کسانی که به خدا و رسول و روز قیامت ایمان آوردند جزو اسلام به حساب می‌آیند، هر جای عالم که زندگی کنند و رابطه آنها رابطه برابری و برادری است
6-7-3- حکومت
در هر قلمرو وی که مسلمانان زندگی می‌کنند، با توضیحاتی که داده شد، مسئولیت تشکیل ارتباطات اجتماعی و حکومت دینی به عهده همه آنها است.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در این مورد می‌فرماید:
«لیکن به هر حال امر حکومت اسلامی بعد از رسول خدا(ص) و بعد از غیبت آخرین جانشین آن جناب(ص) یعنی در مثل همین عصر حاضر، بدون هیچ اختلافی به دست مسلمین است، اما با در نظر گرفتن معیارهایی که قرآن کریم بیان نموده و آن این است که:
اولاً: مسلمین باید حاکمی برای خود تعیین کند.
ثانیا: حاکم باید کسی باشد که بتواند طبق سیره رسول‌الله(ص) حکومت نماید و سیره آن جناب سیره رهبری و امامت بود نه سیره سلطنت و امپراطوری
ثالثا- در مواردی که حکمی از احکام الهی نیست، عقلای قوم تصمیم بگیرند که بیانش گذشت، دلیل بر همه اینها آیات راجع به ولایت رسول خدا(ص) است به اضافه آیه شریفه زیر که می‌فرماید: «همانا (سیره و سنت) رسول خدا برای شما الگوی شایسته‌ای است- احزاب آیه 21»(84)
6-7-4- حاکمیت
حاکمیت به طور مطلق متعلق به خدا است و او انسان را در زمین جانشین خود قرار داده است و حاکمیت خدا روی زمین با حاکمیت ارزشهای الهی (کتاب و حکمت) به وسیله انسانهایی مومن تحقق پیدا می‌کند.
الحمدالله رب‌ العالمین
7- فرجام
در نوشتار حاضر کوشیده شد تا ترتیب ابعاد ارتباطات اجتماعی و رهبری آن و همچنین مفهوم دولت انضمامی (قلمرو، جمعیت، حکومت، حاکمیت) از دیدگاه قرآن بررسی شد و در نتیجه ویژگیهای سیاست قرآنی در حد بضاعت مزجاه نگارنده، مشخص گردد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات