جام جم
بارش برف سنگین در بیشتر جادههای کشور
گفتوگوی «جامجم» با دکتر ماهاتیر محمد:انقلاب اسلامی الهامبخش خیزشهای مردمی در جهان است
استقبال غیرمنتظره از اوراق مشارکت 20 درصدی
واریز یارانههای نقدی؛ سهشنبه
کیهان
وزیر نفت:فروش نفت به اروپا را قطعا قطع میکنیم
تجدید میثاق هیئت دولت با آرمانهای امام و شهدا
جشنواره فیلم فجر به روایت شهید آوینی
مردم بحرین:خواست ما دستگیری و محاکمه آل خلیفه است
خراسان
۲۱ استان کشور در محاصره برف قرار گرفت
استقبال از اوراق مشارکت قیمت سکه را کاهش داد
۶۵۵ اختراع در جشنواره ملی نوآوری و شکوفایی رونمایی شد
وزیر نفت: به زودی صادرات نفت به برخی کشورهای اروپایی را قطع می کنیم
جمهوری اسلامی
آیت الله هاشمی رفسنجانی:مردم در 22 بهمن به همه تهدیدات و تحریمهای دشمن پاسخ میدهند
آغاز رزمایش بزرگ حامیان ولایت نیروی زمینی سپاه
افتتاح خط تولید سامانه موشک کروز دریایی ظفر
روسیه و چین قطعنامه ضد سوری غرب و اتحادیه عرب را وتو کردند
ابرار
هاشمى رفسنجانى:از اجراى برنامه هاى سخیف در سالروز پیروزى انقلاب خوددارى شود
احمدى نژاد:بشر امروز آگاهى و بیدارى خود را مدیون امام خمینى(ره) است
وزیر اقتصاد:دلار آزاد ۱۰ هزار تومان هم بشود تأثیرى بر اقتصاد کشور ندارد!
افتتاح خط تولید سامانه موشک کروز دریایى «ظفر»
رسالت
وزیر نفت:صادرات نفت به کشورهای اروپایی قطع میشود
افتتاح خط تولید انبوه سامانه موشک کروز
دکتر حداد عادل:110 شبکه ماهوارهای عدم حضور مردم در انتخابات را تبلیغ میکنند
آیت الله هاشمی رفسنجانی:حضور مردم در 22 بهمن پاسخ به تهدیدها و تحریمهاست
قدس
سلاح نفتی ایران آماده شلیک
افتتاح خط تولید سامانه موشک کروز دریایی ظفر
اندیشکده استرافورد:خواستههای تهران از سوی غرب پذیرفته میشود
امضای 6 میلیارد دلار قرارداد جدید گازی در خلیج فارس
سیاست روز
شلیک نفتی ایران به اتحادیه اروپا
راهکارهای برگزاری انتخاباتی سالم و به دور از تهمت و تخریب
اعلام مخالفت جهانی با اقدامات ضد ایرانی
تظاهرات مسلمانان علیه جاسوسی پلیس آمریکا از مساجد
حمایت
هشدار جدی ایران به کشورهای اروپایی
تجدید میثاق هیئت دولت با آرمانهای امام راحل
لاریجانی:انقلابیون، در زمین شطرنج دشمن قرار نگیرند
هاشمی رفسنجانی:مردم در22بهمن به تهدیدات وتحریمهای دشمن پاسخ میدهند
جوان
ایران شیر نفت را روی شغالهای اروپا میبندد
بازتاب گسترده خطبههای رهبر انقلاب در رسانههای خارجی
اعتراض مسلمانان آْمریکا به افزایش جاسوسی پلیس نیویورک در مساجد
آغاز رزمایش بزرگ حامیان ولایت
وطن امروز
افشای ابعاد جدید پروژه هدیه 60
یخبندان اروپا با 220 قربانی
انتقام از انقلاب
تایید 413 داوطلب رد صلاحیت شده
آفرینش
مهلت ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی تمدید شد
هاشمی رفسنجانی:انقلاب اسلامی افتخاری جاویدان برای تاریخ اسلام، تشیع و ایران است
احمدی نژاد:اندیشه و روح امام (ره) را در تک تک آزادیخواهان جهان میبینیم
لاریجانی:در حال حاضر به آرامش روانی و ادب سیاسی احتیاج داریم
مردم سالاری
سوال از رئیس جمهور بیهوده تابو شده است
انگیزه نخبگان برای ورود به مجلس باید تقویت شود
صادرات نفت ایران به برخی از کشورهای اروپایی قطع می شود
مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا:آماده مذاکره با ایران درهر مکانی هستیم
تهران امروز
حسینی:دلار10 هزار تومان هم بشود تاثیری بر اقتصاد ندارد؛مواضع شگفتانگیز وزیر اقتصاد
وزیر نفت:صدور نفت به برخی کشورها را قطع می کنیم
تاکید قالیباف بر پرهیز از سهمخواهی و تکروی؛جبهه متحد لیستهای انتخاباتی را رد کرد
سوال از احمدینژاد درنیمه دوم اسفند
فرهیختگان
آیت الله هاشمی رفسنجانی:حضور مردم در 22 بهمن پاسخی به تهدیدات دشمن است
پیش فروش 4 ماهه سکه متوقف شد
توقف فروش نفت به برخی کشورهای اروپایی
ایران صاحب بیشترین رشد مرگ سرطان در منطقه
ابتکار
اتمام حجت وزیر به روپاییها:به زودی نفت برخی کشورها را قطع میکنیم
سکه در سراشیبی افتاد
تیم احمدی نژاد برای مذاکره با هاشمی
لاریجانی:لگدپرانی سیاسی در انتخابات ممنوع
آرمان
تشکیل تیم مذاکره کننده برای رایزنی با هاشمی
الهام:مجلس آینده باید با گفتمان دولت همسو باشد
برخلاف تصور عموم یوان چین یکه تاز بازار ارز
فاز دوم هدفمندی در بودجه 91 نیامده
روزگار
اعتراض به ماکت مقوایی امام(ره)
سید محمد خاتمی:فرمان نمیپذیریم
نفت ایران در ازای کالای خارجی
وتوی قطعنامه علیه سوریه توسط روسیه و چین
دنیای اقتصاد
صنایع انرژیبر پس از هدفمندی
توافق احتمالی بر سر سقف سود سپردهها؟
توسط دکتر مسعود نیلی انجام میشود؛ریشهیابی تلاطمات ارزی
وزیر نفت خبر داد؛قطع زودهنگام صدور نفت به برخی کشورهای اروپایی
جهان صنعت
هشدار سردار به غرب
سرنوشت نامعلوم یارانه نقدی در سال آینده
واردات گوشت از مرز مجاز گذشت
سقوط 15 پلهای فضای کسب و کار در ایران
گسترش صنعت
2 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجحی در یک سال
قطع صادرات نفت به چند کشور اروپایی
بازنگری تعرفههای واردات
ایران دهمین تولید کننده بزرگ سنگ آهن جهان
گزیده سرمقاله برخی از روزنامه های16 بهمن ماه 1390
کیهان:به روز رسانی محاسبات غرب درباره ایران
«به روز رسانی محاسبات غرب درباره ایران»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم مهدی محمدی است که در آن میخوانید؛سخنان روز جمعه رهبر معظم انقلاب به دقیقترین معنای کلمه سخنانی کدگذاری شده بود. هر سطر و فرازی از آن پاسخی بود دقیق و کاملا نکته سنجانه به پیام هایی که در ماه های اخیر غربی ها سعی در رساندن آن به ایران داشته اند. بازتاب بسیار وسیع و گسترده این سخنان در محافل غربی و صف کشیدن تقریبا همه مقام های دست اندرکار امور ایران در اروپا و آمریکا برای اظهارنظر درباره آن نشان می دهد همه پیام هایی که باید منتقل می شد، منتقل شده و همه آنها که باید پاسخ پالس های ارسالی شان را دریافت می کرده اند، پاسخ ها را گرفته اند. وضع اکنون به گونه ای است که می توان گفت در نظام تصمیم سازی غربی ها درباره ایران جایی برای «اشتباه محاسباتی» باقی نمانده است.
ایران یک دور با زبانی کاملا راهبردی و عمیق محاسبات خود را برای غرب تشریح کرده است. اکنون دورنماها روشن است و غرب می داند که بابت هر گزینه ای که انتخاب کند و هر سناریویی که در پیش بگیرد، با چه پاسخی مواجه خواهد شد. بنابراین می ماند اینکه آیا طرف غربی هم در محاسبات خود بازنگری خواهد کرد یا نه.
این نوشته تلاش می کند به نحو اجمالی بخشی از این فرآیند شفاف سازی محاسباتی را که بدون تردید جز رهبر معظم انقلاب اسلامی کسی قادر به انجام آن نبود، مرور کند.
یکم- نخستین هدف غرب از تجمیع فشار بر ایران در چند ماه گذشته این بود که ایران را نسبت به تحولات منطقه منفعل کند. اگر دقیق تر باشیم، در واقع هدف غربی ها این بوده است که از تبدیل شدن وضعیت ژئوپلتیکی منطقه خاورمیانه به یک موقعیت کاملا ایرانیزه جلوگیری کنند.
آنچه غربی ها در سر داشتند این بود که با تجمیع انواع فشارها بر ایران در زمانی کوتاه، ایران به ناچار به مدیریت این فضا مشغول خواهد شد و علاوه بر اینکه بردهای راهبردی خود در منطقه را فراموش می کند، امکان استفاده از ضعف تاریخی آمریکا و اسرائیل در منطقه و جهت دهی به فوران اسلام گرایی را هم از دست خواهد داد. فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نماز جمعه تهران به وضوح نشان داد که هیچ نوعی از اعمال فشار بر ایران قادر نخواهد بود ایران را از تمرکز بر برتری راهبردی اش در منطقه، سرمایه گذاری روی بسط اسلام گرایی و استفاده از فرصت منحصر به فرد موج ضد اسرائیلی و آمریکایی در منطقه غافل کند.
کاملا برعکس، ایران به خوبی دریافته است که هدف همه این فشارها وارد کردن ایران به دورانی از غفلت است آن هم با این هدف که شاید غربی ها بتوانند خود را جمع و جور کنند و با خرید زمان، مسکن هایی برای دردهای عمیق منطقه ای خود بیابند.
وقتی ایران می داند هدف غرب دقیقا چیست، چرا باید به برآورده شدن آن کمک کند؟ غرب به دنبال آن است که هر طور شده ضعف خود را بپوشاند و ایران را درست در زمانی که فرصت بسط کامل مدل خود به منطقه را دارد، با مشغول کردن به پروژه های فرعی از این کار بازدارد. اکنون این اشتباه محاسباتی باید تصحیح شده باشد. غرب هر چه هم که فشار را بر ایران تشدید کند -که البته توانش در این زمینه از ادعایش بسیار کمتر است- قادر به متوقف کردن پروژه های منطقه ای ایران نخواهد بود و صحنه منطقه را کاملا باخته است.
دوم- دومین هدف غرب بویژه آمریکایی ها ازفعال کردن بی سابقه ابزارهای فشار بر روی ایران این بوده است که ایران را آنطور که خود می خواهد و با دستور کاری که از قبل طراحی کرده پای میز مذاکره بکشاند. آمریکایی ها مدت هاست تلاش می کنند یک مسیر مذاکراتی با ایران باز کنند و نیاز خود به این موضوع را هم آشکار و پنهان انکارنکرده اند.
باراک اوباما نامه اخیر خود به ایران را با عبارتی با این مضمون به پایان برده است که آمریکا آماده نشست بر سر میز مذاکره با ایران در هر زمان و مکانی است که ایران بخواهد. اینکه چرا آمریکایی ها چنین به مذاکره با ایران نیازمندند خود بحثی دیگر است لیکن پیداست که خروج از منطقه در اثر تنگناهای اقتصادی و ناتوانی از متوقف کردن برنامه های هسته ای و موشکی ایران و در نتیجه نیاز به مذاکره درباره آینده این برنامه ها، اصلی ترین عوامل تشدید این نیاز در ماه های گذشته بوده است.
آمریکایی ها بسیار امیدوار بودند که تحت فشار قرار دادن ایران برخی گروه های داخلی را به گسترش دادن لابی خود برای تن دادن نظام به مذاکره با آمریکا وادار کند و نهایتا در زمانی کوتاه ایران مقابل نشستن با آمریکایی ها را بپذیرد. سخنان روز جمعه رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان داد این طرح ریزی بسیار ساده دلانه بوده است و ایران در اثر مواجهه با فشارها به جای اینکه به این نتیجه برسد که باید با آمریکا مذاکره کرد اتفاقا به این نتیجه رسیده است که هیچ فایده ای در مذاکره با آمریکا نیست و با غربی ها باید با همان زبانی سخن گفت که خود عادت به استفاده از آن در سخن گفتن با دیگران دارند.
سوم- سومین هدف غربی ها در ماه های اخیر این بوده است که با تشدید بحث ها درباره احتمال قریب الوقوع بودن درگیری نظامی با ایران یا آنطور که خود دوست دارند بگویند با معتبرسازی تهدید علیه ایران، این دورنما را به ایران منتقل کنند که اگر در مقابل تحریم ها کوتاه نیاید آن وقت با گزینه ای دهشتناک تر یعنی درگیری نظامی مواجه خواهد شد.
این سر جای خود بحثی مفصل است که اساسا هدف طرح بحث «ایجاد تهدید معتبرنظامی علیه ایران» که ابتدا اسرائیلی ها آن را مطرح کردند این بوده است که با جدی کردن گزینه جنگ برای ایران، آن را وادار به کوتاه آمدن کنند نه اینکه واقعا خود را برای درگیری با ایران آماده سازند. تعبیر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی این است که که اگر می خواهید ناچار به جنگ با ایران نشوید، حرف زدن از جنگ را متوقف نکنید.
فرمایشات روز جمعه حضرت آقا ثابت کرد این بار هم غربی ها به کاهدان زده اند. اولا، مهم نیست که غربی ها چه در سر داشته اند؛ آنچه اکنون به واقع مهم است این است که ایران تهدیدهای نظامی علیه خود را جدی نمی داند و در نتیجه این گزینه آنطور که غربی ها می خواسته اند معتبر نشده است.
ثانیا، دقیقا بر خلاف آنچه آمریکایی ها تصور می کنند، ایران راهبرد ایجاد تهدید معتبر نظامی را به ضرر خود نمی داند. رهبر بصیر انقلاب اسلامی روز جمعه فرمودند تهدید به جنگ به ضرر غربی هاست. این پاسخی مستقیم به راهبرد ایجاد تهدید معتبر نظامی است.
فقط کافی است نگاهی به قیمت های جهانی نفت بیندازید تا عمق این موضوع معلوم شود. و ثالثا، روز جمعه روشن شد که ایران اگر ضرورت پیدا کند نه فقط هراس و ابایی از ورود به درگیری نظامی با غربی ها ندارد بلکه با اتخاذ نوعی راهبرد پیش دستانه تصمیم دارد از هر کشور و گروهی که وارد مبارزه با اسرائیل شود رسما و علنا پشتیبانی کند. جداگانه خواهیم گفت که این یک فاجعه راهبردی عظیم برای آمریکا و اسرائیل است چرا این وعده صادق حضرت آقا حتما به بسیاری از گروه ها انگیزه ای مضاعف و توانی غیر قابل محاسبه برای درگیری با اسرائیل خواهد داد. به مصر به پاخاسته نگاه کنید...
چهارم- چهارمین هدف غربی ها از فشارهای اخیر بر ایران آن چیزی است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی همواره آن را پروژه غرب برای جلوگیری از الگو شدن ایران در منطقه نامیده اند . مسلم است که آمریکایی ها از اینکه الگوی حکومتی و الگوی رفتار ایران در بقیه نقاط منطقه کپی شود و ایران در مسیر مبارزه با آمریکا و اسرائیل شرکایی جدید بیابد بسیار هراسانند .
محتوای کنفرانس اخیر هرتزلیا در اسرائیل هم همین را ثابت می کند. مکانیسمی که غربی ها برای رسیدن به این هدف انتخاب کرده اند این است که با وارد کردن فشار شدید بر ایران به بقیه کشورهای منطقه پیغام بدهند که الگوی ایران یک الگوی منزوی، شکست خورده و تحت فشار است و بنابراین تقلید از آن عاقلانه نیست. رهبر انقلاب روز جمعه با استدلالی بسیار قابل توجه بی اثر بودن این مکانیسم را نشان دادند. آقا فرمودند درست است که غرب فشار می آورد ولی این روشن است که ایران در مقابل این فشارها کوتاه نخواهد آمد و مقاومت خواهد کرد و همین مقاومت ایران باعث الگو شدن آن در منطقه و ترغیب دیگر کشورها به ایستادن در مقابل زورگویی های آمریکا و اسرائیل خواهد شد.
در واقع درست عکس آنچه غربی ها می پندارند فشار آوردن بر ایران به جای اینکه باعث از سکه افتادن الگوی آن شود، الگوی ایران را جذاب تر خواهد کرد آن هم برای مسلمانانی که باز به فرموده رهبر انقلاب هم از تحجر و خشک سری خسته شده اند و هم از غربگرایی روشنفکرانه.
پنجم- و نهایتا اینکه برای آمریکایی ها این حیاتی است که با ترساندن ایران از عاقبت رویارویی با خود، از فعال کردن گزینه های پاسخ ایران در مقابل فشارهایی که اخیرا تولید کرده اند جلوگیری کنند. غرب می خواهد هم به ایران فشار بیاورد و هم ابتکار عمل پاسخ دهی را از ایران بگیرد. رهبر معظم انقلاب روز جمعه به صراحت گفتند ایران در مقابل تهدید به حمله نظامی و تحریم نفتی غرب تهدیدهایی در اختیار دارد که آنها را در موقع مناسب اعمال خواهد کرد.
استفاده از این ادبیات در مقابل فشارهای غرب نشان دهنده آن است که ایران به جای اینکه از ارائه پاسخ صرف نظر کند، بیشتر ترغیب شده پاسخ های مناسب فراهم آورد و آمریکاییها خوب می دانند وضع ایران برای رویارویی با آنها از هر زمان دیگری در طول تاریخش بهتر است.
خراسان:اینجا دمشق است، به روایت الجزیره!
«اینجا دمشق است، به روایت الجزیره!»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سید محمد اسلامی است که در آن می خوانید؛21 سال پیش. دوربین خبرنگار روی تانک آمریکایی "چلنجر2" کار گذاشته شده است. این چنین "سی ان ان" جنگ اول خلیج فارس (1991) را مستقیم برای مردم آمریکا پخش می کند. این شبکه آمریکایی تنها مرجع گزارش خبرهای حمله آمریکا به عراق، برای نجات کویت، شده است. تصاویر 24 ساعته "سی ان ان" آنچنان متحیر کننده است که برخی آنها را باور نمی کنند. هیچ رسانه دیگری به جز "سی ان ان" نتوانسته در کارزار جنگ حاضر شود.
شایعه می شود که گزارش های تصویری سی ان ان در یک استودیو تهیه شده است و حتی برخی از این جنگ، به "جنگ سی ان ان" یاد می کنند. با پایان جنگ اول خلیج فارس، یک مفهوم جدید به مفاهیم ارتباطات افزوده می شود: "اثر سی ان ان" (CNN Effect). حالا همه می دانند که در جنگ های نوین، رنگ واقعیت با رنگین کمانی که رسانه ها برای مخاطبانشان می سازند، متفاوت است.
رسانه ها داستانی را تعریف می کنند که مردم آنچه صاحبان قدرت می خواهند، خواب ببینند. این همان گزاره ای است که می گوید: رسانه های بین المللی، سیاست خارجی دولت هایشان را ترویج می کنند. آنها برای سیاست گذاران، در افکار عمومی "تولید رضایت" می کنند.
کنفرانسی خبری که برای برخی، "ارزش خبری" ندارد
ماه هاست که تحولات سوریه، از مهم ترین خبرهای رسانه های جهانی است. رویترز، بی بی سی، الجزیره، سی ان ان، فرانس 24 و ... لحظه به لحظه اخبار این کشور را دنبال می کنند. اما همه آنها چند روز است که یک خبر را نادیده گرفته اند. 5 شنبه ای که گذشت، ژنرال مصطفی احمد الدابی، رئیس گروه ناظران اتحادیه عرب، کنفرانسی خبری برگزار کرد.
آقای "مصطفی الدابی" مدیریت بیش از 300 ناظر بین المللی از کشورهای مختلف عربی را بر عهده دارد که به سوریه سفر کردند تا بر اجرای مراحل طرح اتحادیه عرب برای پایان دادن به بحران سوریه نظارت کنند.
گفته های پیشین الدابی حدود 40 روز گذشته بارها عنوان یک بسیاری از روزنامه ها و خبرگزاری های منطقه و جهان شده بود. در این مدت بسیاری از روزنامه های منطقه مانند الاهرام، الخلیج، الشرق الاوسط و ... صف بسته بودند تا با او گفت و گو کنند. اما این بار وی حرف هایی زده که بیشتر به افشاگری شبیه است و رسانه ها علاقه ای به انعکاس آنها ندارند. نگاهی به سرخط گفته های الدابی، علت دیده نشدن این خبر را روشن می کند:
* شورشیان مسلح مسئول خشونت ها در سوریه اند.
* ارتش سوریه از مردم در برابر شورشیان دفاع می کند.
* دولت سوریه جلوی تظاهرات مسالمت آمیز را نمی گیرد.
* مخالفان بشار اسد در حمص، حتی به ناظران هم حمله کرده اند.
* آنها از برخی ناظران به عنوان سپر برای حمله به نیروهای نظام سوریه استفاده می کردند.
* کمپین رسانه ای برای مخالفت با فعالیت ناظران پیش از آغاز به کار آنها شروع شده بود.
* مردم سوریه به دنبال راه حل می گردند و «می خواهند در صلح زندگی کنند.»
گفته های الدابی، بسیاری از خبرهایی را که در ماه های گذشته از رسانه های متعارف منتشر شده است تکذیب می کند. در "سوریه به روایت الدابی" ماهیت خشونت ها و خونریزی ها معنای دیگری دارد، اما در "سوریه به روایت الجزیره و العربیه" مردم هر روز در ماشین کشتار جمعی بشار اسد از بین می روند. براساس گفته های الدابی، دولت سوریه به تعهداتش با اتحادیه عرب عمل کرده است، اما براساس خبرهای رسانه ها، شورای امنیت باید مجوز مداخله خارجی را در این کشور صادر کند. بنابراین واضح است که چرا از "کنفرانس خبری" مصطفی الدابی، در "خبر"های رسانه های همسو اثری یافت نمی شود.
"بلندگوی دستی" به جای "مذاکره"
در سکوت رسانه ای جریان های مخالف با سوریه، گفته های الدابی را "سودان تریبیون" منتشر کرد. مصطفی الدابی، در میان گفته هایش از عبارت "کمپین رسانه ای" استفاده کرد. این عبارت، خبر از یک تلاش همه جانبه و هماهنگ برای ایجاد تصویری از تحولات سوریه، مطابق میل مخالفان بین المللی بشار اسد دارد. "فراکسیون شورای همکاری خلیج فارس" در اتحادیه عرب، سیاستی اتخاذ کردند که با تعلیق عضویت سوریه در این اتحادیه و بسته شدن مجاری متعارف دیپلماتیک، رسانه ها جای دیپلمات ها را بگیرند.
الجزیره و العربیه، هماهنگ با رسانه های غربی، ابزار قطر و عربستان در پیاده کردن "دیپلماسی بلندگوی دستی" (Megaphone Diplomacy) در مواجهه با دمشق شده اند. مجریان در این سبک از دیپلماسی، فراتر از دستیابی به مصالحه حرکت می کنند و امتیازهای اضافی (Points Scoring) می خواهند. این چنین است که امروز روایت رسانه ای از اتفاقات سوریه با هدف کنترل افکار عمومی، زمینه ساز چانه زنی ها در مذاکرات بین المللی، از جمله نشست های شورای امنیت، شده است.
گفته های رئیس گروه ناظران اتحادیه عرب نشان می دهد دست یافتن به واقعیت های سوریه، دشوارتر از آن است که تصور می شود. این واقعیات به سادگی دست یافتنی نیست و جدل رسانه ای میدان دار تحولات بین المللی درباره این کشور شده است. شب گذشته چین و ر وسیه قطعنامه غربی - عربی علیه سوریه را وتو کردند. بازی جدید رسانه ای آغاز شد. منتظر گزارش های الجزیره و العربیه باشید...
جمهوری اسلامی:آنچه از ارقام مهمتر است
«آنچه از ارقام مهمتر است»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن میخوانید؛این روزها همزمان با ارائه لایحه بودجه سال 91 به مجلس شورای اسلامی، از تأخیر دولت در ارائه این سند مهم مالی، بسیار گفته میشود. این واقعیت نیز گوشزد میشود که با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس، بررسی و تصویب بودجه سال آینده تا پایان امسال ممکن نیست حتی اگر نمایندگان مجلس به توصیه رئیسجمهور که پس از 57 روز تأخیر در ارائه بودجه آنان را به دو شیفته کار کردن، فرا خواند! عمل کنند.
با این حال، مروری بر آنچه دولت در قالب سند مالی سال آینده برای کشور تدارک دیده است میتواند تا حدود زیادی تصویری از رویکردهایی که دولت در سال 91 دنبال میکند، ارائه نماید.
نخستین مسئله شاید به بودجه عمرانی پیشنهاد شده در لایحه بودجه سال 91 معطوف باشد. دولت بودجه عمرانی سال آینده را با حدود 5/93 درصد افزایش برای سال آینده حدود 38 هزار میلیارد تومان پیشنهاد کرده است.
در ادبیات اقتصادی به هزینههایی که دولتها برای ساخت طرحهای زیربنایی، زیرساختها و سازههای تولیدی انجام میدهند، بودجه عمرانی گفته میشود. افزایش حجم بودجه عمرانی در بودجههای سنواتی علاوه بر اینکه نشانه و علامتی برای رویکردهای دولت است میتواند تحت شرایطی خاص، پیامدهایی نیز برای اقتصاد کشور داشته باشد.
در شرایط فعلی اقتصاد ایران در واقع دولت میخواهد با افزایش چشمگیر بودجه عمرانی این پیام را به جامعه و کارشناسان منتقل کند که طی سال 91، منابع مالی بیشتری به حوزه زیر ساختی تزریق خواهد شد و در یک وضعیت معمول این افزایش منابع عمرانی به معنای تسریع در طرحهای زیربنایی، کاهش بیکاری و رشد تولید ناخالص داخلی است. در کنار این علامت، کاهش 6/5 درصدی بودجه عمومی از سوی دولت هم گویای پایبندی دولت به کوچک سازی است گرچه رشد بودجه شرکتهای دولتی این انگاره را تضعیف میکند. اما همانگونه که تأکید شد، این روابط در وضعیتی صادق خواهد بود که دولت در سالهای قبل به الزامات افزایش بودجه عمرانی پایبند بوده باشد که متأسفانه کمتر شاهد چنین تعهدی بوده ایم.
کافی است نگاهی به وضعیت سال جاری داشته باشیم. بنابر آمارهایی که نمایندگان مجلس ارائه کردهاند طی نیمه نخست امسال تنها 30 درصد از کل بودجه 35 هزار میلیارد تومانی سال 90 تخصیص یافته است یعنی رقمی در حدود 5/10 هزار میلیارد تومان.
علت این عقب ماندگی و عدم تخصیص اعتبار هرچه باشد با توجه به شرایط امروز و فردای کشور و استمرار برخی مشکلات اقتصادی، نمیتوان چندان امیدوار بود که موانع تخصیص بودجه عمرانی در سال 90 در سال آینده برطرف شده باشند.
با این تفاصیل حال این پرسش مطرح میشود که تدوین کنندگان بودجه سال 91 با چه استدلالی و با استناد به کدام تحلیل، بودجه عمرانی کشور را در سال آینده حدود 5/39 درصد بالا برده اند؟ بودجهای که امکان تخصیص آن در خوشبینانهترین حالت 30 تا 40 درصد است، چگونه میتواند در سال آینده محقق شود و اختصاص یابد؟
حتی اگر بخواهیم نگاهی سختگیرانه داشته باشیم، عملکرد دولت طی سالهای اخیر در مورد بودجههای عمرانی این پاسخ را در برابر پرسش فوق قرار میدهد که دولت با علم به عدم امکان تخصیص بودجه عمرانی، ارقام بالاتری را برای این سرفصل پیشنهاد میدهد که در پایان سال و در صورت اتمام بودجه عمومی و جاری، بتواند بدون نیاز به متمم، صرفاً با تغییر و جابجایی ردیفها از بودجه عمرانی تخصیص نیافته، برای کسر بودجه جاری خود استفاده کند.
این شیوه علاوه بر اینکه باعث میشود حجم بودجه جاری کم شود، با تکیه بر افزایش بودجه عمرانی، امکان تبلیغاتی خوبی نیز برای قوه مجریه فراهم میآورد. در این میان از این نکته غفلت شده است که حتی در صورت تخصیص کامل بودجه عمرانی، فاصله زمانی میان بهرهبرداری از زیرساختهای بودجه عمرانی با زمان تخصیص اعتبار و بودجه برای آنها، اقتصاد با حجم قابل ملاحظهای از نقدینگی مواجه میشود که تولیدی در برابر آن وجود ندارد و همین واقعیت، مشکلات تورم پولی را بوجود میآورد.
از این رو به نظر میرسد باید در تدوین و پیشنهاد بودجه از سوی دولت واقع گرایانهتر عمل شود و مجلس هم علیرغم موکول شدن بررسی لایحه بودجه سال 91 به ماههای ابتدایی همان سال، وسواس کارشناسی و دقت نظر لازم را در بررسی و تصویب لایحه بودجه اعمال کند.
رسالت:مجلس نهم صالح، قوی و سالم
«مجلس نهم صالح، قوی و سالم»به قلم صالح اسکندری است که در آن میخوانید؛انتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی 12 اسفندماه سالجاری برگزار میشود. اکنون گردونه رقابت بین احزاب و جریانات سیاسی در حال چرخیدن است. پیشبینی اینکه مردم کدام گوی اقبال را از گردونه بیرون میکشند برخلاف عقلانیت سیاسی است اما بدیهی است نتیجه انتخابات آتی متاثر از فاکتورها و عوامل مختلفی است که به طور مستقیم و غیرمستقیم میتوانند نقش تعیین کنندهای در فرماسیون و نحوه اولویت بندی سیاست گذاری ها در مجلس آینده ایفا کنند. رهبر معظم انقلاب طی بیانات مهمی در خطبه های نماز جمعه تهران فرمودند:«مشارکت مردم میتواند آینده کشور را تأمین و تضمین کند.
یک مجلس صالح و سالم و قوی میتواند بر عملکرد همه دستگاههای کشور اثر بگذارد؛ بر عملکرد دولت، بر عملکرد قوه قضائیه، حتّی بر عملکرد نیروهای مسلح میتواند اثر بگذارد. مجلس قوی، مجلس صالح، مجلس سالم، یک چنین وضعی دارد. خب، این مجلس را کی می تواند تشکیل بدهد، جز مردم؟ دشمن این را نمیخواهد. الان دو سه ماه است بوقهای تبلیغاتی دشمن دارند تلاش میکنند که مردم را ناامید و مأیوس کنند تا در انتخابات شرکت نکنند؛ بعضی هم در داخل بدون اینکه بفهمند چه کار دارند میکنند، متأسفانه با آنها همصدا میشوند! آنها مغرضند، اینها غافلند.»
مجلس شورای اسلامی اگر چه بر اساس اصول 62 تا 97 قانون اساسی یک ساختار تصمیمگیری است اما به شدت متاثر از فضاهای گفتمانی ای است که دردورههای مختلف بر آن غالب میشود . شاید یکی از دلایل این موضوع وجهه انتخابی آن باشد. صلاحیت، قوت و سلامت مجلس نهم مفاهیمی است که می تواند به انسجام گفتمانی و تامین و تضمین آینده کشور منجر شود.
تاریخ نشان داده که هر زمان مجالس فاقد صلاحیت، قوت و سلامت بوده اند کاری از پیش نبرده و هر جا دارای این شاخصه ها بوده اند به دستاوردهای بزرگی رسیده اند. از زمان صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه در 14 مرداد 1285 نزدیک به 105 سال می گذرد. یعنی بیش از یک قرن است که ما در ایران مجلس داریم. نظام پارلمانتاریستی به منظور تحدید استبداد متکی بر پایه های اصیل شریعت مقدس از همان ابتدا مستظهر به حمایت علما، روحانیت و روشنفکران بود.
البته پارلمان در مقاطع مختلف تاریخی در 15 سال آخر دوره مشروطه یعنی فاصله سالهای بین 1285 تا 1299 ( کودتای رضاخان)، دوران پهلوی اول و دوم و در نهایت در دوران جمهوری اسلامی تغییرات کمی و کیفی بسیاری پیدا کرده است. مجالس 15 سال آخر دوران 151 ساله قاجار عملا به پایگاه فراماسون ها، انگلوفیل و روسوفیل ها تبدیل شده بود و تنها معدودی از نمایندگان مثل آیت الله شهید مدرس درد کشور و مردم را داشتند و همین دردمندی و تعهد باعث شد که بتوانند مقابل مطامع استعمارگران قد علم کنند و به عنوان نمونه اجازه ندهند تا قرارداد ننگین 1919 تصویب شود.
قراردادی که مالکیت و سرقفلی ایران را در حوزه های مالی و نظامی یک جا به استعمار پیر انگلستان واگذار می کرد. ایادی استعمار در پوشش نمایندگان ملت درمجلس اول قانون اساسی نوشتند که 51 اصل آن رونویسی از قوانین اساسی کشورهایی نظیر فرانسه، بلغارستان و بلژیک بود که همان زمان مورد اعتراض نمایندگان و منتخبین علما و روحانیت قرار گرفت و در نهایت منجر به تدوین متمم قانون اساسی مشتمل بر 105 اصل در سال 1286 شد. در دوران اختناق و دیکتاتوری پهلوی اول نمایندگان به شدت تحت فشار بودند و در همین دوران بود که رضاخان قلدر نقش و حضور پر رنگ مرحوم مدرس را تاب نیاورد و تحت حمایت و هدایت مستقیم انگلیسی ها دستور شهادت این روحانی بزرگوار را صادر کرد.
در دوره پهلوی دوم به جز در فاصله سالهای 1320 تا 1332 مجلس نقش چندان پررنگی نداشت. در همین 12 سال که رضاخان از کشور تبعید شده بود و دیکتاتوری محمدرضا هنوز مستقر نشده بود.
مجلس سرمنشا خدمات بزرگی به کشور شد که از آن جمله میتوان به مخالفت با اعطای امتیاز نفت شمال به روسها بر اساس تعهدی که قوام السلطنه به آنها داده بود تا راضی شوند بعد از جنگ جهانی دوم خاک ایران را ترک کنند، مخالفت با قرارداد الحاقی و استعماری گس- گلشائیان، و یا تصویب قاطع طرح ملی شدن صنعت نفت در 29 اسفند 1329 اشاره کرد که در نهایت منجر به روی کار آمدن دکتر مصدق شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مجلس قانونگذاری در ایران به جایگاه رفیع خود در فرهنگ سیاسی کشور رسید تا جایی که با توجه به تئوری متمایز و عنایت ویژه مردمسالاری دینی به ضرورت اداره کشور بر مبنای اراده ملت فصل جدیدی در نظام پارلمانی ایران بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در باره این قوه فرمودند:«مجلس در راس همه امور است.» در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی برخی فراز و نشیب ها وجود داشته اما قدر متیقن اینجاست که ساختار مجلس در ایران روز به روز در حال تکامل است و مایه برکات زیادی برای فرهنگ سیاسی ایران شده است. در یک عکس فوری گفتمان حاکم بر مجلس هشتم چیزی جز مردمگرایی علوی در سایه اصولگرایی نبود.
مجلس کنونی به لحاظ بلوغ سیاسی و علمی نمایندگان جزء پیشرفتهترین مجالس در تاریخ انقلاب است که ضمن پایبندی به وظیفه نمایندگی و حفظ شان مجلس شورای اسلامی تجربه قابل قبولی از قانونگذاری را به یادگار گذاشت . روحیه عدالت محوری،توجه به مشکلات واقعی مردم ، توجه به مبانی اسلامی نظام و قانون اساسی، تاکید بر عزت جمهوری اسلامی در عرصههای بینالمللی، برقراری ارتباط منطقی با دستگاههای دولتی برای کمک به حل مشکلات مردم تاکید بر استقلال مجلس در برابر دولت، نقد درون گفتمانی و ... تنها بخشی ازنشانههای گفتمان حاکم بر این دوره مجلس بود.
مجلس هشتم یک تبیین صحیح از مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه ارائه داد و با تصویب قانون هدفمندسازی یارانه ها و همچنین نظارت بر حسن اجرای آن در جهت تالیف منافع کلان نظام و مردم حرکت نمود. البته این که مجلس هشتم چقدر توانست مطالبات مردمی را به فاکتورهای حمایتی تبدیل نماید بسته به قضاوت نهایی شهروندان در 12 اسفند است .
به تعبیر مقام معظم رهبری «مجلس مظهر حکومت مردمی است جایگاه تعیین مسیر حرکت دولت و ملت است مظهر خواستهای مردم در زمینه سیاستهای گوناگون ، چه داخلی وخارجی است، امید مردم است، معتمد مردم است، پشتیبان دولت است، راهگشای کارهای اساسی برای مسئولان نظام وکارگزاران کشور است.» مجلس هشتم تا کنون نشان داده که میتواند ترجمان ومعنای مناسبی از تعابیر رهبر معظم انقلاب باشد.
این مجلس برای اولین بار با حذف ملاحظات جناحی در بررسی صلاحیت ورای اعتماد وزرا نمونه کاملی از نقد درون گفتمانی را به نمایش گذاشت. علیرغم همسویی دولت ومجلس وتعلق آنها به بدنه اصولگرایی کشور معیارهای سیاسی و جناحی تاثیر چندانی در وظایف نمایندگی منتخبین مردم نداشت.
اقدام انقلابی اخیر مجلس شورای اسلامی در کاهش سطح روابط با دولت انگلیس و اخراج سفیر روباه پیر استعمار یکی از آن نمونه هایی است که هر ناظر بی طرفی را امیدوار می کند که هنوز خون مدرس در رگ های نمایندگان مجلس می جوشد. پیگیری نمایندگان برای قطع فروش نفت به اروپا یکی دیگر از اقدامات مثبت مجلس هشتم است که می تواند تهدیدات جمهوری اسلامی را در برابر تحریم های دشمنان عملی نماید.
چنین بیلان کاری در سابقه مجالس بعد از انقلاب علیالخصوص در تصویب قوانین جدی و مستحکم بینظیر است. هر چند نباید برخی از نقایص مجلس هشتم را نیز مانند قانون نظارت بر نمایندگان، یا موضوع دانشگاه آزاد و .... نادیده گرفت اما به نسبت دورههای گذشته مجلس کنونی مجلس موفقی بوده است. این موضوع در درجه اول مرهون گفتمان اصولگرایی حاکم بر فضای این مجلس است. ساختار ثابت است اما این گفتمان است که چنین کارنامه مطلوبی را میتواند به همراه داشته باشد.
درآستانه انتخابات مجلس نهم به اذعان بسیاری از دلسوزان نظام و مردم، تداوم گفتمان اصولگرایی راهگشای تشکیل مجلسی سالم، صالح و قوی است. دراین بین برخی سعی دارند با خردهگیری و ذرهبینی موفقیتهای چشمگیر اصولگرایان در اداره کشور را به حاشیه برانند. مجلس نهم مجلسی باید باشد که نمایندگان آن صلاحیت در اختیار داشتن کرسی های نمایندگی را داشته باشند.
مجلس نهم باید مجلسی قوی و مقتدر باشد تا در برابر زیاده خواهی های استکبار جهانی واهمه به خود راه ندهد و در عین حال نمایندگان آن از سلامت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برخوردار باشند تا فارغ از حاشیه ها متن گفتمان خدمت و پیشرفت در کشور پیگیری گردد.
حمایت:تحریمهای بینالمللی و نقض حقوق ملت ایران
«تحریمهای بینالمللی و نقض حقوق ملت ایران»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت است که در آن میخوانید؛طی روزهای اخیر، دور جدید تحریمهای تحمیلی برخی کشورها علیه ایران به خبر اول بسیاری از رسانه های جهان تبدیل شده است. این فضاسازیهای رسانه ای حکایت از یک جنگ روانی تمام عیار علیه کشورمان در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی دارد.
در عین حال، ماهیت حقوقی این اقدامات و ضرورت اتخاذ واکنشهای حقوقی سنجیده در قبال آن، موضوعی است که ورای مباحث رسانه ای باید مورد توجه و تأمل قرار داد. نظر به اهمیت این موضوع، چند نکته در این خصوص به شرح زیر تقدیم میشود با این امید که برای ارتقای آگاهیهای عمومی و اتخاذ تدابیر شایسته از سوی هر یک از ما شهروندان جمهوری اسلامی ایران مفید واقع شود.
نکته اول، توجه به این جنبه حقوقی است که در عرصه موازین بینالمللی، امکان اعمال تحریمهای سیاسی و اقتصادی علیه کشورها از جمله اختیارات شورای امنیت سازمان ملل است که برابر فصل هفتم منشور ملل متحد و به طور خاص ماده 41 مذکور در این فصل علیه کشوری میتواند اعمال شود که حسب داوری شورای مزبور، تهدیدی علیه صلح و امنیت جهانی محسوب میشود.
صرف نظر از اینکه اغلب تصمیم گیریهای شورای امنیت مبتنی بر خواست و اراده سیاسی اعضای دائم شورا (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین) اتخاذ میشود و همین امر یکی از نقاط ضعف اساسی منشور ملل متحد در حفظ نظم و امنیت بینالمللی است، به هر حال شورای مزبور تا به حال چندین قطعنامه به استناد ماده مربوطه منشور ملل متحد و به بهانه برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران به تصویب رسانده است که نتیجۀ این قطعنامه ها اعمال برخی محرومیتها و موانع فراروی تعاملات اقتصادی ایران با جهان بوده است.
آنچه طی هفته های اخیر علیه ایران مشاهده میشود از این نوع تحریمها نیست بلکه برخی کشورها خصوصاً آمریکا و کشورهای اروپایی به صورت یک جانبه تحریمهایی را هم به بهانه برنامه های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی و هم به بهانه حقوق بشر اتخاذ کردهاند.
ملت ایران با تحریمهای یکجانبۀ دولتهایی مثل آمریکا، سالهاست که آشنا میباشد و از این رو اقدامات جدید نیز در ادامه تلاشهای زورگویانه سه دهه گذشته دولتمردان آمریکا و برخی دولتهای غربی دنباله رو آمریکا محسوب میشوند.
طیف تحریم-های آمریکاییها علیه ایران از تنوع موضوعی مختلفی برخوردار هستند که شامل تحریمهای اقتصادی، انرژی، فعالیتهای هسته ای، موشکی و تسلیحاتی، و حقوق بشر و دموکراسی میشوند. نکته دوم توجه به این واقعیت است که از حیث حقوقی این گونه تحریمها خلاف موازین مختلف بینالمللی هستند.
در موازین بینالمللی، مستندات مشخصی از جمله نظر دیوان بینالمللی دادگستری یا نظر تفسیری کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملل متحد وجود دارد که صراحتاً اعلام داشتهاند حتی تحریمهای بینالمللی مبتنی بر اعمال اختیارات شورای امنیت سازمان ملل نباید قواعد بنیادین حقوق بشر را نقض کنند. بدین معنا که اگر تحریمها موجب نقض برخی از حقوق اساسی شهروندان تحت تحریم، از جمله حق حیات آنان شود، اقدامات تحریمی مشروعیت حقوقی ندارند. وقتی دست شورای امنیت سازمان ملل به عنوان مسئول حفظ صلح و امنیت بینالمللی برابر منشور ملل متحد، باز نیست که هر کاری را انجام دهد به طریق اولی این محدودیت در مورد اقدامات یک جانبه کشورها اعمال میشود.
اعمال محدودیتهای مختلف در مبادلات مالی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مختلف جهان، اعمال محدودیت بر رفع نیازهای دارویی و آزمایشگاهی کشور و یا امور آموزشی و توسعه ایران به روشنی حقوق ملت ایران را نقض میکند و باعث مزاحمت در مسیر پیشرفت کشورمان میشود. از این رو قطعاً خلاف موازین حقوقی است.
نکته سوم اینکه در قبال این تحریمها و اقدامات گستاخانه، به جز تدابیر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و رسانه ای لازم است تدابیر حقوقی دقیقی اتخاذ نمود تا در درجه اول، ابعاد حقوقی خلاف دولتهای زورگو به بهترین وجه در سطح جهانی تبیین شود و ثانیاً از ظرفیتهای مختلف بینالمللی برای مقابله حقوقی با این گونه زورگوییهای در نقاب تصمیم گیری حقوقی، استفاده مناسب به عمل آید.
سخن آخر
اقدامات حقوقی در عرصه جهانی در هم تنیده با متغیرهای متعددی خصوصاً سیاسی، اقتصادی و امنیتی است. اقدامات مختلفی که در پوشش حقوقی علیه کشورمان اتخاذ میشود در بسیاری موارد لایهها و پشتوانه های سیاسی امنیتی و اقتصادی و حتی فرهنگی مشخصی دارند. این هدف گذاریها را باید به درستی شناخت و برای خنثی ساختن آنها از تدابیر شایسته بهرهمند شد. از مراجع رسمی و غیرسمی کشورمان که مسئولیتهای حقوقی بر عهده دارند انتظار میرود سهم خود در تبیین ابعاد مختلف حقوقی تحریمها و روشهای مقابله حقوقی با آن را به خوبی ایفا کنند.
کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و مرکز حقوقی بینالمللی ریاست جمهوری طی ماه های گذشته تا کنون تولیدات نظری و گزارشات مشخصی در این حیطه تهیه و منتشر کردهاند اما نیازها و ابعاد فنی فراتر از این سطح است فلذا امید است مراکز یاد شده و هم دیگر نهادهای حقوقی و دانشکده های ذیربط، حضوری فعال را در این حیطه از خود نشان دهند.
آنچه روشن است اینکه زورگویان عالم، جنگی همه جانبه علیه منافع و کیان کشورمان در ابعاد مختلف را پیگیری میکنند و در این جنگ که ظاهراً توپ و تانک و موشک حضور ندارند، همبستگی و وفاق و همدلی همانند مقابله با جنگ نظامی آنها در طول 8 سال دفاع مقدس مورد نیاز است. مبادا فقط به فکر خود و رفع خواسته های خود باشیم و منافع ملت را نادیده بگیریم. با امید به آنکه به مدد الهی این فشارهای فراملی همانند گذشته موجب باروری خودباوری ملت و تکیه بیشتر به منابع و ظرفیتهای داخلی و تاثیر گذاری روزافزون پیام عدالتخواهانه ملت ایران به سراسر جهان شود.
مردم سالاری:آرمان های انقلاب فراموش نشود
«آرمان های انقلاب فراموش نشود»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم منصور فرزامی است که در آن میخوانید؛درست 33 سال پیش، در چنین روزهایی بود که بنیان حکومت شاهنشاهی و کبر شاهانه و ظلم هزار فامیل، زیرگام های مصمم ملت با اراده ایران سخت می لرزید و آخرین نفس های خود را برمیآورد.
ایرانی، اراده کرده بود تا زنجیر استعمار و استثمار غرب و شرق را بگسلد و از یوغ خود و دیگران ساخته ابرقدرتهای بیرونی و قدرت های پوشالی درونی رهایی یابد. عزمش جزم بود که فاصله های طبقاتی را در هم بریزد.
خواست که دستش برای دهان دیگران لقمه نگیرد. خواست که خود بسازد و ببافد و بکارد و از ساخته ها و بافته ها و کاشته های بیگانه بپرهیزد که گذشتگان حکیمش بدو آموخته بودند که کرباسش لطیف تر از حریر دیگران است.
بدو آموخته بودند که غیر برای راهش چراغ نخواهد گرفت. بدو آموخته بودند که منت «دونان» نبرد که نیاز به غیر، شیران را روباه زبون خواهد ساخت و چنین کرد و «ید واحده» شد و اساس کاخ ظلم را در هم پیچید و آغوش کشور برای مغزهای از وطن رمیده و نخبگان و فرهیختگان و عالمان تاثیرگذار ترک دیار کرده باز شد، تا از رنج غربت وارهند و به دامن ایران بازگردند تا همه با هم ایرانی را بسازیم که بایسته و شایسته شان ایران است; آن کنیم که جوهر انسانی ماست; آن کنیم که اصالت ایرانی ماست; تا دنیا از ما بیاموزد که : بزرگ فلسفه شاه دین حسین این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است و کاخ های ستم فرعون مابانه را فروریزد و بندگی غیر خدا را رها کند و بری از دود و دم و انحراف و بداخلاقی، رهرو صراط مستقیم باشد تا به سعادت برسد.
آن گاه که دنیا این شیوه نو را نخواست و گرفتار نبرد نابرابرمان کرد، مردانه ایستادیم و 8 سال به رزمش برخاستیم و سخن امام علی (ع) را به یاد آوردیم که فرمود: «برترین مومنان، آن کسی است که بیش از دیگران از خود و خانواده و مال خود ، مایه بگذارد» و همه در جبهه و پشت جبهه، ایثارگرانه در مقابل درفشش، مشت برآوردیم و فرزند سیزده ساله را به پیشواز تانک هایش فرستادیم و هستی خود را یک جا، سودا کردیم و کارها کردیم کارستان که واقعه کربلای حسین را می دانستیم تا کیان ما حفظ شد و آرزو کردیم که همانی باشیم که خون شهیدانمان می خواست. همان ایمان; همان اخلاص; همان از خودگذشتگی; همان یار و غمخوار هم بودن و مردن برای زنده ماندن و زندگی دیگران ! آرمان این بود: انسان شدن و انسان ساختن .
حال باید پرسید که آیا ما به آرمان های خود همچنان وفاداریم؟ آیا ما مقصریم که به عهد خود در دوران انقلا ب وفا نکردیم؟ آیا گناه از ماست که به آرمان های 34 سال پیش، با زراندوزی، راحت طلبی، دنیا دوستی، با به خود اندیشی، پشت کرده ایم؟ آیا حب مال و مقام ، ما را از راه به در برده؟ آیا بر کرسی ای تکیه زده ایم که جای ما نیست؟ آیا طالب چیزی هستیم که در خور ما نبوده است؟ آیا مسئولان ما حد خود و جامعه را می شناسند و توان ما و دنیا را می دانند؟ آیا باید با آن همه توانمندی، آن همه ذخایرخدادادی، به قولی با ذخیره 900 تن طلا و 120 میلیارد دلار، با آن همه مواهب طبیعی و جایگاه خاص جغرافیایی که هر گامش نعمت بی بدیلی است، آن همه جوان تحصیلکرده بیکار داشته باشیم و دیگران از فرار مغزهای ما بهره ها برگیرند و هزار اما و آیای دیگر که مثنوی هفتاد من کاغذ شود که اگر گویم زبان سوزد!
تهران امروز:دلار و اقتصاد ایرانی
«دلار و اقتصاد ایرانی»عنوان یاداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم محسن بهرامی است که در آن میخوانید؛وزیر امور اقتصادی و دارایی درحالی عنوان میکند که نرخ دلار 10 هزار تومانی بر اقتصاد کشور تاثیرگذار نیست که از مسئولان اقتصادی کشور بیان چنین جملاتی بعید به نظر میرسد. در حال حاضر نرخ دلار یک هزار و 800 تومانی در بازار نیز موجب شده است که اقتصاد کشور بسیار آسیبپذیر باشد که یکی از نقاط این آسیبپذیری، گرانیهای ایجاد شده در بازار است. باید به این نکته توجه داشت که نرخ واقعی دلار را قیمت آن در کف بازار تعیین میکند و اگر با وجود تامین دلار مورد نیاز واردکنندگان با قیمت مرجع باز هم بازار آشفته و پرالتهاب است، بنابراین بسیاری از اقلام مصرفی و مورد نیاز مردم در بازار از طریق قاچاق و تهیه ارز آن از بازار آزاد، تامین میشود.
گمرک ایران، ارزش واردات 10 ماهه سال جاری را حدود 50میلیارد دلار اعلام کرده است.
طبق آمارهای ارائه شده از سوی این سازمان بیش از 60 درصد از واردات مربوط به کالاهای سرمایهای و حدود 20 درصد آن، کالای واسطهای و تنها 12 تا 13 درصد از واردات کالای مصرفی است این درحالی است که حجم کالای مصرفی در بازار به صورت سالیانه بیش از 20 میلیارد دلار است و این موضوع نشان میدهد که بخش عظیمی از کالاهای مصرفی کشور توسط قاچاق تامین میشود بنابراین افزایش قیمت دلار تا حد 10 هزار تومان، روند قاچاق را بهشدت مختل کرده و آن را متوقف میکند که پس از آن باید منتظر انفجار قیمت در بازار بود، پس تاثیرگذاری قیمت دلار بر اقتصاد و بخصوص بازار، یک واقعیت غیرقابل انکار است.
البته میتوان سخنان وزیر امور اقتصادی و دارایی را یک نوع فرافکنی برای عدم توانایی دولت در کنترل بازار ارز تلقی کرد درحالی که این چنین موضعگیریای تنها پاک کردن صورتمسئله و نه حل کردن آن است.
اگر این عقیده وزیر است بنابراین باید اجازه داد که قیمت ارز، تابع عرضه و تقاضا باشد و در چنین موقعیتی نباید از انتظامی کردن بازار سخن گفت. اما اواخر هفته گذشته، رئیسکل بانک مرکزی از تک نرخی کردن ارز ظرف 48 ساعت به نرخ یک هزار 226 تومان خبر داد درحالی که با گذشت بیش از یک هفته، بازار همچنان در حال نوسان قیمت است. این موضوع نشان میدهد که نرخ ارائه شده توسط این بانک، یک نرخ تعادلی پایدار نیست و بنابراین نگاه داشتن بازار در چنین نرخی، بسیار مشکل است. دولت یا باید ارز را به حد کافی به بازار عرضه کند تا قیمت اعلامیاش حفظ شود و یا در صورت نداشتن ارز کافی، سیاستهای کنترلی دهه 60 را اجرایی کند. نکته قابل توجه نیز این است که دولت باید بر اساس برنامه چهارم و پنجم از سال 80 به وظیفه قانونی خود مبنی بر تعدیل نرخ ارز حداقل به اندازه مابهالتفاوت تورم داخلی و خارجی اقدام میکرد اما طی چند سال گذشته، نرخ ارز تقریبا از یک الگوی تثبیتی تبعیت کرده و دولتها به کمک دلارهای نفتی، اجازه تعدیل نرخ را نداد.
همچنین طی سالهای 1380 تا 1390، تورم اسمی قیمتها بیش از 3.5 برابر شده و نرخ دلار هم در این مدت از 800 تومان سال 80 به یک هزار و 120 تومان قبل از تک نرخی کردن، حدود 40 درصد افزایش یافته که به این معنی است که کالاهای خارجی در ایران به یک سوم قیمت واقعی عرضه میشود و بسیاری از تولیدات داخلی، بیش از این تحمل رقابت با کالای مشابه خارجی را ندارند،
در حالی که اگر به جای 2.5 درصد در سال، حداقل سالانه 10 درصد، نرخ ارز افزایش مییافت، امروز شاهد بیثباتی و نوسانات مخرب نبودیم. همچنین طی سی سال پس از انقلاب هر 10 سال یک بار، دولت مجبور به تنظیم تعدیل مثبت نرخ ارز، شده که این تعدیل قیمت همواره بالاتر از قیمت کف بازار بود اما در سال جاری، دولت بسیار کمتر از نرخ بازار، قیمت را تعیین کرد که همین موضع باعث شد، سیاست اجرایی از سوی بانک مرکزی، سیاست موفقی نباشد. بنابراین این بانک باید بهشدت از تجربههای ناموفق در این حوزه دوری کند تا بیش از این، اثرات التهاب نرخ ارز بر اقتصاد را شاهد نباشیم.
آفرینش:نقش تبلیغات در افکار عمومی
«نقش تبلیغات در افکار عمومی»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است که در آن میخوانید؛نقش رسانه و تبلیغات رسانه به حدی درزندگی و افکار عمومی تاثیر دارد که می توان یک امر بسیار مهم را غیر ضروری و یک موضوع بدون اهمیت را به امری بسیارحساس و حیاتی تبدیل کرد. اما یکی دیگر از شاخص های تبلیغاتی، ایجاد شور و هیجان و زنده نگه داشتن یادها ، مناسبت ها، وقایع مهم، تحولات حساس و ... می باشد. در این زمینه متصدیان امرباید طوری عمل کنند که مخاطب جذب زیبایی ها و ارزشهایی شود که در زمان گذشته شیرینی خاصی داشته است . در واقع هنر و جادوی تبلیغات آنجاست که مخاطب در حالتی قرار گیرد که خود را در فضای تداعی شده بیابد.
تبلیغات امری است که فقط وفقط به ذوق و ذکاوت بستگی دارد و لازم است تا افرادی در این زمینه وارد شوند که زمینه وجودی و خمیرمایه اولیه آن را داشته باشند. میلی به مقایسه و تشخیص درستی یا نادرستی مطلب زیر را نداریم و فقط به عنوان نمونه به آن اشاره می کنیم:
جشن عروسی نوه ملکه انگلیس یکی از پر سروصدا ترین و پرمخاطب ترین برنامه هایی بود که به سبب هزینه سنگین و به کارگیری از فناوری های مختلف از گریم گرفته تا ایجاد آتلیه ای طبیعی، همه و همه جنبه تبلیغاتی داشت و چنان میان مخاطبان در سراسر جهان تاثیر و هیجان ایجاد کرده بود که همه در کوچه و خیابان به وصف آن مراسم می پرداختند. جدای از هزینه بالایی که برای این جشن درنظرگرفته شد طبق آمار رسانه های خبری، درآمدی بیش از هزینه های صرف شده از محل فروش مجوز پخش برای کشورهای مختلف عاید انگلیس گردید. اما باعث شد تا واقعه ای بیادماندنی در اذهان عمومی جهان باقی بماند. لازم است تاکید کنیم که این فقط یک مراسم عروسی بود نه جشن ملی!!
متاسفانه متصدیان امور فرهنگی و تبلیغاتی در کشورما با توجه به اینکه در آستانه بزرگترین مناسبت ملی کشورمان قرار داریم آنطور که باید وشاید عمل نکردند و در زمینه هایی ضدتبلیغ ایجاد کردند. چرا باید به طوری ضعیف عمل کنیم تا مورد تمسخر و سواستفاده های شبکه های خبری خارجی قرار بگیریم.عظمت انقلاب و حضرت امام خمینی(ره) بیش از اینهاست که با چند تکه مقوا بخواهد به تصویر کشیده شود و ماکت ابتدایی آن از پشت توسط اشخاصی حمل شود وادامه ماجرا... لذا مسولان امر در نظر داشته باشند که در چنین مواقع حساسی باید از افراد و متخصصان حرفه ای در امر تبلیغات رسانه ای استفاده کنند.
به دقت به صورت مسئله توجه کنید: " ایران در موقعیتی قرار گرفته است که از یک سومورد فشارتبلیغاتی غرب قرار دارد و یک سو خود را پرچمدار نهضت بیداری اسلامی می داند که بنیان گذار آن حضرت امام خمینی(ره) می باشند".
حال جوابی که ما به این صورت مسئله داده ایم چیست؟ آیا واکنشی داشته ایم که وجهه ساز و معرف کشورمان به عنوان یک قدرت تاثیر گذار در منطقه و جهان اسلام بوده باشد.باید اقرار کرد که درزمینه مالی و اختصاص بودجه به هیچ وجه مسولین و دستگاه های کشور در امر دهه فجر و مناسبت های 22 بهمن خساست به خرج نمی دهند و مبالغ مناسبی برای این مراسمات درنظر گرفته می شود. اما باید قبول کرد که این هزینه ها باعث افزایش کیفیت امور تبلیغاتی نشده و یا آنطور که انتظار می رود مثمرثمر نبوده است.
دنیای اقتصاد:ضرورت توجه به مبادلات ارز
«ضرورت توجه به مبادلات ارز»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دکتر پویا جبل عاملی است که در آن میخوانید؛در نظر بگیرید، تولیدکننده و صادرکنندهای را که کالای خود را با هزینه و سودش، 1000 تومان تولید میکند. اگر به فرض نرخ دلار 1000 تومان باشد، بنابراین وی کالای خود را به قیمت یک دلار در خارج از کشور به فروش میرساند.
با داشتن اختلاف تورم داخلی و خارجی به میزان 12 درصد یا برای ساده شدن بحث، تورم صفر درصدی خارج و 12 درصدی داخل، میتوان فرض کرد که تولیدکننده نوعی ما، پس از این تورم، کالایش را به قیمت 1120 تومان به فروش میرساند.
حال اگر نرخ اسمی دلار به ریال هیچ تغییری نکند و در سطح 1000 تومان باقی بماند آن گاه این تولیدکننده مجبور است کالایش را در خارج به قیمت یک دلار و دوازده سنت بفروشد، در حالی که رقیب خارجی بدون هیچ تورمی نیازی به افزایش قیمت محصول خود ندارد و عملا تولیدکننده داخلی زیان میبیند، این در حالی است که اگر سیاستگذار پولی نرخ ارز را به همان میزان 12درصد افزایش میداد دیگر تولیدکننده ایرانی در رقابت با بنگاههای خارجی خسران نمیدید.
همین تحلیل برای عرضه کالای خارجی در ایران و رقابتش با تولیدکنندگان داخلی صادق است. یعنی با ثابت ماندن نرخ اسمی ارز، تولیدکننده خارجی کالایی را که به قیمت یک دلار است، میتواند همان 1000 تومان بفروشد و تولیدکننده داخلی با تورم 12 درصد 1120 تومان. این همان فشار فزایندهای بوده که طی بیش از یک دهه بر تولید داخلی ما سنگینی کرده است.
شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی بانک مرکزی در آذر ماه 1390 نشان میدهد که این شاخص نسبت به سال 1383، حدود 85/2 برابر شده است؛ یعنی قریب 3 برابر و با وجود تورمهای تکرقمی جهانی در این مدت میتوان عنوان کرد که اگر تولیدکنندگان ایرانی میخواستند همان قدرت سال 1383 را داشته باشند، نرخ ارز باید به همین تناسب تعدیل میشد. تازه این زمانی است که بخواهیم تولیدکنندگان ما به قدرت رقابتپذیری در سال 1383 برسند و هر چه این زمان را طولانیتر کنیم مشکلات نرخ ارز خود را بیشتر و بیشتر بروز میدهد.
اشتباه نکنیم، مشکل نرخهای بالای ارزی نیست. مشکل شوکهای قیمتی است. اگر میشد آرام آرام به این سطوح قیمتی دست پیدا کنیم، ای بسا افزایش نرخ ارز موهبتی دو چندان بود برای ما. از این دیدگاه باید عنوان کرد که رقم 1226 تومان بانک مرکزی که همه را برای تسویههای ارزی به سمت آن دعوت میکند و آن را تنها سطح مشروع میداند! نه تنها با واقعیات عرضه و تقاضای بازار همخوانی ندارد بلکه برضد تولید و اقتصاد ایران است.
علاوه بر این، فسادی که میتواند ناشی از عدم توجه به بازار باشد را نیز فراموش نکنیم. چه بسیار کسانی که امروز به دنبال دلار دولتی هستند تا با وجود تمام مشکلاتی که برای معامله در بازار وجود دارد آن را بفروشند. آخر چرا چنین نرخی انتخاب شده و بر آن تاکید میشود و برای نگه داشتنش مجبوریم تمامی معاملات را ملغی کنیم؟
شاید شوکی که بر بازار ارز وارد شد تا حدودی مخرب بود، اما میتوان اثبات کرد که این بازار آزاد، یعنی جایی که عرضه و تقاضای واقعی خود را نشان دادند حتی در زمان این شوک کارآ بود. کارآ به این معنی که قیمت بازار نشاندهنده کلیه اطلاعات موجود بود و برای این امر کافی است که تفاضل بهای دو دوره پشت سرهم را بهدست آورید و مشاهده کنید که برابر رقمی ثابت به علاوه یک متغیر تصادفی است.
این به اصطلاح نشاندهنده آن است که بهای بازار ارز ایران حتی در این دوره از یک مدل «گام تصادفی» (Random Walk) پیروی کرده و این می رساند که احتمال افزایش بها به خاطر انحصاراتی در بازار نمیتواند صحیح باشد. با وجود این واقعیات، سیاستگذار پولی باید باز به این بازار کارآ رجوع کند و قیمت را از آن طلب کند و در عین حال با قدرتی که دارد از شوکها جلوگیری کند و نسبت به تفاضل تورم داخلی و خارجی در بلند مدت حساس باشد.
گسترش صنعت:رتبهبندی شرکتهای برتر ایران ضرورت، آثار و کارویژهها
«رتبهبندی شرکتهای برتر ایران ضرورت، آثار و کارویژهها»عنوان سرمقاله روزنامه گسترش صنعت به قلم محمود کمانی است که در آن میخوانید؛امروزه اغلب متخصصان صنعت و اقتصاد بر این باورند که هیچ چیز به اندازه شفافیت در فضای کسب و کار، موجب شکوفایی رقابت و توسعه اقتصادی کشورها نمیشود. تجربیات جهانی نشان داده که رتبهبندی شرکتها براساس شاخصهایی که میزان تاثیرگذاری هر یک از بنگاهها و صنایع بر اقتصاد را مشخص میسازند، یکی از برترین رویکردها برای ایجاد چنین شفافیتی است. دستاورد چنین رتبهبندی بیش از هر کس، متوجه مدیران همین بنگاهها خواهد بود.
این مدیران قادر خواهند بود تا با استفاده از نتایج رتبهبندی، وضعیت رقابتی خود را بهتر شناخته و راهبردهای آینده شرکت را با بینش عمیقتری تدوین کنند. همچنین با حضور در رتبهبندی در کنار دیگر شرکتها، ضمن ایجاد تصویر برند برای بنگاه و تبیین میزان تاثیرگذاری خود در اقتصاد ملی، نظر سهامداران و دیگر ذینفعان را برای مشارکت در طرحهای توسعهای، برمیانگیزند.
رتبهبندی به سازمانهای حاکمیتی و سیاستگذاران اقتصادی در تحلیل روند اقتصادی کشور، تشویق رقابت در بخشهای دولتی و خصوصی و در نهایت اجرای سیاستهای اصلاحی، کمکهای ارزندهای میرساند. به عنوان نمونه زمانی که نتایج رتبهبندیهای چند سال، درصد رشد بالاتر و پیشی گرفتن صنعتی بهخصوص در مقایسه با صنایع دیگر را نشان میدهد، سیاستگذاران درک بهتری از پتاسیلهای توسعهای و فرصتهای سرمایهگذاری روی آن صنعت پیدا خواهند کرد بنابراین میتوانند نقشهراهی برای ورود آن صنعت به عرصههای بینالمللی، بازارهای جهانی و ارتقای برند ملی کشور ترسیم کنند.
سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی نیز با استفاده از نتایج رتبهبندی به تحلیل بازار سرمایه و شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری پرداخته و پژوهشگران حوزههای مدیریت و اقتصاد نیز میتوانند نتایج رتبهبندیها را به عنوان نقطه آغازی برای مطالعه روی عوامل تاثیرگذار بر رشد یا تنزل صنایع و بنگاهها تلقی کنند.
سازمان مدیریت صنعتی، به پشتوانه بیش از ۵۰ سال حضور موثر در فضای اقتصادی و اجتماعی کشور به عنوان نهاد فکری واسط میان فعالان بخش خصوصی و سیاستگذاران و بازوی توانمند نهاد متولی صنعت، معدن و تجارت، با ماموریت کمک به توسعه ظرفیت مدیریت کشور، از سال ۱۳۷۶ آغازگر طرح رتبهبندی شرکتهای برتر ایران با هدف شفافسازی فضای کسب و کار و تعیین میزان اثرگذاری بنگاهها بر اقتصاد ملی و در نهایت گسترش رقابت میان این بنگاهها بوده است.
از آنجا که در تهیه فهرست صد شرکت برتر، نگاه کلان ملی مورد نظر این سازمان بوده، تمرکز بر شناسایی آرایش بنگاههای بزرگ کشور قرار گرفته است. به عبارت دیگر چون رونق و رکود بزرگترین شرکتهای ایران بهدلیل وجود ارتباطات گسترده پسین و پیشین در تمامی سطوح اقتصاد کشور آثار خود را بروز میدهد، سازمان مدیریت صنعتی با تهیه این فهرست تلاش کرده است که تصویری سالانه و متکی به آمارهای کمی قابل اعتماد، از چگونگی تغییرات در وضعیت بنگاههای بزرگ کشور و صنایع و فعالیتهای مختلف اقتصادی در کنار یکدیگر ارائه دهد.
مبنای اصلی در رتبهبندی شرکتهای ایرانی حجم فروش آنها بوده که این مبنا از منطق اقتصادی بالایی نیز برخوردار است و در نمونههای مشابه بینالمللی نظیر رتبهبندی ۵۰۰ شرکت برتر جهان (فورچون ۵۰۰) نیز همین مبنا مورد استفاده قرار گرفته است؛ چرا که جریان درآمدی بنگاهها بیانگر خروجی نهایی آنها بوده و میزان تاثیرگذاری ایشان بر اقتصاد ملی را مشخص میسازد.
طی چندین دوره رتبهبندی، بهبودهای مستمری در شاخصهای مورد ارزیابی، تعداد شرکتهای حاضر و همچنین تخصصیسازی فرآیند رتبهبندی بر حسب صنایع مختلف، حاصل شده است. در رتبهبندی سال ۹۰ که براساس اطلاعات مالی سال ۸۹ صورت گرفته و انشاءالله همایش آن با حضور مقامات اقتصادی کشور و مدیران ارشد شرکتهای برتر در ۲۴ بهمنماه سالجاری برگزار میشود، تعداد شاخصها به ۲۵ عدد و تعداد شرکتهای بزرگ رتبهبندی شده به ۴۰۰ عدد افزایش یافته و اطلاعات به تفکیک ۲۲ گروه صنعتی ارائه شده است.
طی این سالها، همواره شرکتهای خارجی و اتاقهای بازرگانی، بهرههای فراوانی از نتایج رتبهبندیها جهت استفاده در انتخاب شریک تجاری مناسب برای Joint Ventureهای خود بردهاند.
یکی از ویژگیهای بارز IMI-۱۰۰، جامعیت آن یا به عبارت دیگر رتبهبندی شرکتهای بورسی و غیر بورسی در کنار یکدیگر است؛ چراکه برخلاف شرکتهای بورسی که اطلاعات آنها بهصورت شفاف در بورس موجود است، شرکتهای غیربورسی معمولا از ارائه اطلاعات خود به صورت عام خودداری میکنند. بنابراین قرار دادن این اطلاعات در اختیار سازمان مدیریت صنعتی جهت ارزیابی و بهرهمندی در طرح رتبهبندی، بیانگر عمق اعتماد ایشان به سازمان است که سرمایه ملی گرانبهایی برای سازمان بهشمار میرود.
چشمانداز سازمان این است که با ارتقای رتبهبندی IMI-۱۰۰ به رتبهبندی ۵۰۰ شرکت بزرگ ایران، تولید و عرضه گزارشهای تحلیلی مفید درباره علل رشد و تنزل شرکتها و نیز رتبهبندی آنها بر اساس موضوعات غیرمالی، سهم بزرگتری در تشویق رقابت حتی در سطح بنگاههای کوچکتر کشور ایفا کند.
امید است که با تلاشها و حمایتهای ارزندهای که از جانب نهادهای ملی و حاکمیتی کشور، شرکتهای پیشرو و سایر دستاندرکاران عرصه صنعت و اقتصاد صورت میگیرد، شاهد دستاوردهای عظیمتری از نتایج این طرح ملی، برای میهن اسلامیمان باشیم.