تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۰ - ۰۸:۰۶  ، 
کد خبر : ۲۳۶۲۹۶

مگر هاشمی‌رفسنجانی صدر فهرست احمدی‌نژاد نبود؟


 حسین رضوی
کلید خوردن روند ثبت‏نام نامزدهای مجلس نهم و همزمانی آن با سالگرد 9 دی، بحث‏های جدی را در میان مطبوعات طیف‏های مختلف جریان حاکم شکل داده است. بحث اصلی این رسانه‌ها که در قالب آرایش نیروها در جریان رأی‏گیری مجلس‌نهم شکل گرفته؛ به‏نوعی بازتاب حرکت هفته‌گذشته روزنامه ارگان دولت در باب احیای دوگانه احمدی‌نژاد-هاشمی‌رفسنجانی است. رویکرد رقبای درون جناحی دولت در این زمینه، تاکید بر این نکته است که «جریان فتنه» همچنان فعال است و «پروژه‌های دشمن» در این دوره از رأی‏گیری نیز، تداوم خواهد داشت.
هراس از «مارهای توسری‏ خورده»!
در این زمینه، روزنامه‌کیهان در سرمقاله پنجشنبه اول دی‏ خود از موضعی بالا به طیف‏های مختلف جریان راست هشدار داده و آنها را از «قطب‏بندی‏های کاذب» بازداشته است. محمد ایمانی، سرمقاله‏نویس کیهان، با طرح این سوال که «قطب‏بندی اصلی در انتخابات مجلس‌نهم را چگونه باید دید؟»، پرسش خود را در قالب‏هایی صریح‏تر و با این جملات توضیح داد: «آیا مثل انتخابات دوسال‌پیش که کسانی گفتند دوقطبی موجود، دوقطبی هاشمی‌رفسنجانی- احمدی‌نژاد است، باید فضا را همین‏‌گونه تصور کرد که طیف‏هایی القا می‌کنند؟ آیا قطب‏بندی مهم و اصلی، میان گروه 8+7 و جبهه پایداری است؛ چندان که طیف‏هایی به آن دامن می‏زنند؟»
ایمانی سپس در پرسش بعدی خود از «عملیات تاخیری و حرکت با چراغ خاموش و موتور روشن» اصلاح‌طلبان خبر می‌دهد و هدف آنان را «در حاشیه قرار دادن جریان‏های اصلی معارضه» معرفی می‌کند. از همین زاویه، ایمانی به انتقاد از هم‏جناحی‏های خود می‏پردازد و می‏نویسد: «قلم‌زنان حلقه انحرافی که به زعم خود می‌خواهند اعوجاجات سوال‏برانگیز این حلقه را با چسباندن هر منتقدی به هاشمی‌رفسنجانی و عملکرد ملامت‏برانگیز وی در قبال فتنه سبز بپوشانند و زیر پای اتحاد اصولگرایان در جبهه متحد را از این طریق شل کنند، در همان سناریویی نقش می‏آفرینند که برخی به‌ظاهر طرفداران جبهه متحد بازیگرانند و برچسب همراهی با حلقه انحرافی را به جبهه پایداری می‏زنند.»
وی با تاکید بر اینکه «انهدام انسجام جبهه حاملان انقلاب که امروز به نام اصولگرایی شناخته می‌شوند، مقصد اصلی دوقطبی‏های انحرافی است»، یادداشت خود را با این تعابیر پایان داده: «نباید از تک‌و‌تاب دشمن زخم‏خورده غافل شد. ظفر نهایی، محصول همین حزم و احتیاط و پایداری شجاعانه است. مسابقه انتخابات نمی‌تواند و نباید وسعت و حساسیت آوردگاه اصلی را از نگاه مترصد اصولگرایان بپوشاند. نباید گرمای آتش تفرقه، مارهای توسری‏خورده و افسرده را از حالت نیمه‏مرگی، به‌حیات انگلی بازگرداند.»
چه کسی بهتر از «اصلاح‌طلبان به حاشیه رفته»؟
اما در حالی‌که کیهان درباره اصلاح‌طلبان - و به تعبیر این روزنامه «مارهای توسری‏خورده»! - چنین هشدار می‌دهد؛ ارگان دولت چنین هشدارها و رویکردهایی را به نقد کشیده است.
دراین‏باره، روزنامه ایران در یادداشتی با عنوان «رقیب ضعیف بهتر است!» به نقد عملیات رسانه‏ای خبرگزاری فارس پرداخته و با اشاره به تعدادی از تیترهای این خبرگزاری که با محتوای «عدم تحریم انتخابات» به نقل از برخی اصلاح‌طلبان در این خبرگزاری مخابره شده؛ می‏پرسد: رسانه‌ای مثل فارس چه اصراری دارد با این کمیت فراوان خبری، حضور گروهی از سیاسیون به حاشیه رفته بر اثر عملکرد خودشان در دوران فتنه را در صحنه انتخابات آتی مجلس جدی قلمداد کند؟
سعید یوسفی‏پور، یادداشت‏نویس ایران، در پاسخ می‏نویسد: میدان رقابت به رقیب نیاز دارد. اما اگر شما بنا به دلایلی به رقابت جدی علاقه‌ای نداشته باشید؛ بهترین حالت برای تدارک یک میدان مجازی، به صحنه آوردن یک رقیب ضعیف و غیرواقعی است و امروز برای اصولگرایانی که از رقابت واقعی با افرادی که پایگاه‌ مردمی در اختیار دارند، اجتناب می‌کنند، چه کسی بهتر از «اصلاح‌طلبان ضعیف‏شده و به حاشیه رفته» که البته با توجه به خیانت‌های روا شده در طول دوران فتنه از کمترین پایگاه مردمی برخوردارند. بنا بر تحلیل ارگان دولت، «امروز جریان رسانه‌ای شبه‌اصولگرا با تمام توان می‏کوشد ضمن برچسب زدن به حریف واقعی و تلاش برای حذف او از میدان، رقیبی مجازی با عنوان «اصلاح‌طلبان معتدل و طرفدار نظام» را مطرح و صحنه رقابت مجلس را طراحی کند.»
تبیین تئوریک دوگانه احمدی‌نژاد-هاشمی
روزنامه ارگان دولت اما در تداوم حملات هفته گذشته خود به هاشمی‌رفسنجانی و تلاش برای احیای دوباره دوگانه احمدی‌نژاد - هاشمی در فضای کنونی، این هفته هم یادداشتی دارد. با این تفاوت که یادداشت سوم دی‏ عبدالرضا داوری برخلاف سرمقاله هفته‌قبل علی‏اکبر جوانفکر، واجد مبانی تئوریک است و با تکیه بر گفتمان «عدالت» (و تاکید بر هدفمندی یارانه‌ها) باردیگر آن دوگانه را تشریح کرده است. در شرایطی که احمدی‌نژاد و دولت وی در هفته‏ای که گذشت مانور دوباره‏ای را با قانون هدفمندی یارانه‌ها آغاز و از «حذف یارانه ثروتمندان» خبر داده‏اند؛ داوری نیز در مقاله خود عناوینی از گفته‌های چهره‌های مختلفی از خاتمی و حسن روحانی و هاشمی‌رفسنجانی گرفته تا لاریجانی، محسن رضایی و اسدالله عسگراولادی در نقد «اقتصاد صدقه‏ای» و سیاست‌های دولت، نقل کرده و نتیجه گرفته است: این پیوند و همگرایی وسیع، فراگیر و گسترده بین چهره‌های سیاسی وابسته به طیف‏های مختلف مدعی اصولگرایی و اصلاح‌طلبی که ذیل گفتمان «توسعه منهای عدالت» با محوریت اندیشه و برنامه سیاسی - اجتماعی اکبر هاشمی‌رفسنجانی گرد‌هم آمده‌اند؛ به‏خوبی حکایت از آن دارد که تضاد اصلی در جامعه ایران امروز جبهه‏بندی حول محور دو رویکرد متفاوت در برنامه‌های توسعه است.
بنا بر تحلیل نویسنده ایران، «در یک سوی این آوردگاه مجموعه‌ای از مدعیان اصلاح‌طلبی و نیروهای مدعی اصولگرایی - با هدایت هاشمی‌رفسنجانی- ایستاده‌اند که بر الگوی «پیشرفت منهای عدالت» پافشاری می‌کنند و در سوی دیگر این آوردگاه، آن دسته از نیروهای اجتماعی با هدایت دکتر احمدی‌نژاد قرار دارند که پیشرفت و توسعه را بدون عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت و درآمد سرابی بیش نمی‌دانند.»
کلاه سر حزب‏الله نرود!
تداوم رویکرد رسانه‏ای ارگان دولت در مواجهه با هاشمی اما با پاسخی صریح و بی‏سابقه از سوی روزنامه جوان روبه‏رو شد. محمد احمدی در شماره یکشنبه 4 دی این روزنامه با اشاره به اینکه «در روزهای منتهی به انتخابات ۱۳۹۰ دوباره دولتی‌ها دوگانه احمدی‌نژاد- هاشمی را برجسته کردند»، نوشتاری صریح را در نقد احمدی‌نژاد آورده و البته در ابتدای آن، یادآور شده: «این نوشتار درصدد دفاع یا ماست‌مالی از اقدامات هاشمی نیست... اما نباید در مقابل بازی‌های سیاسی با کارت سوخته هاشمی سکوت کرد که در این صورت، معدود افراد هیزم‌آور از دولت، احساس و باور نمایند که در حال سازماندهی افکار عمومی هستند و نخبگان حزب‌الله و کشور را نادان تلقی کنند.» وی در این باب، توضیحی‌قابل تامل دارد: هاشمی (چه هاشمی خوب و چه هاشمی بد) همان هاشمی صدر، میانه و حالِ انقلاب است. همان‌طور که خود ایشان نیز درصدد اثبات است، دیروز به امام(ره) نامه بدون سلامی نوشت و به قول خودش با امام «ور‌می‌رفت» و امروز به رهبری همان‌گونه می‌نویسد. دیروز به دنبال شورایی کردن رهبری بود و امروز نیز شخصا همان نگاه را دارد. دیروز چپ‌ها را واجد صلاحیت برای ورود به کابینه‌اش می‌دانست (معین، عبدالله نوری و...) و امروز نیز بخش زیادی از آنان را محترم می‌شمارد و...
وی براین اساس نتیجه می‏گیرد: «هاشمی همان هاشمی است. هاشمی خوب یا هاشمی بد از ثبات نگرش برخوردار است» و در ادامه می‏پرسد: آن سوی ماجرا فرآیند چگونه طی می‌شود؟
از اینجای مقاله است که احمدی به نقد صریح سابقه سیاسی احمدی‌نژاد می‏پردازد و می‏نویسد: احمدی‌نژاد امروز هاشمی را عامل بسیاری از مشکلات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور در دوران ریاست‌جمهوری‌اش می‌داند و با شعار علیه اقدامات دولتین سازندگی و اصلاحات به قدرت رسید. اما چنان افکار عمومی را بمباران کردند که همه یادشان رفت که احمدی‌نژاد با حکم هاشمی و در زمان ریاست‌جمهوری هاشمی استاندار این مملکت بود.
وی براین اساس می‏پرسد: آیا سیاست‌هایی که امروز احمدی‌نژاد علیه آنان شعار می‌دهد، دیروز اجرا نمی‌کرد؟ آیا اگر امروز یک استاندار سیاست‌های دولت را اجرا نکند، عزل نمی‌شود؟ بنابراین، چرا هاشمی، احمدی‌نژاد را استاندار کرد و بعد از انتصاب هم عزل نکرد؟ غیر از این بود که وی مجری لایقی برای سیاست‌های هاشمی بود؟
روزنامه جوان در ادامه به حضور مشترک احمدی‌نژاد و هاشمی در فهرست مخالفان اصلاحات در انتخابات مجلس ششم اشاره می‌کند و می‏نویسد: امروز دوستان احمدی‌نژاد افرادی مثل قالیباف و لاریجانی را به جرم همسویی و ارتباط احتمالی با هاشمی، برای توبه فاقد صلاحیت می‌دانند. برخی افرادی که به «ساکتین فتنه» معروفند، از نگاه دوستان احمدی‌نژاد نمی‌توانند در فهرست اصولگرایان باشند. حال آنکه شخص احمدی‌نژاد به همراه هاشمی در انتخابات مجلس ششم در فهرست جریان راست قرار داشتند. هاشمی نفر بیستم تهران و احمدی‌نژاد در رده‌های بعد از ۶۰ تهران قرار گرفت. چطور احمدی‌نژاد پذیرفت که در یک فهرست واحد با هاشمی در مقابل جریان اصلاحات صف‌بندی کند؟ چرا آن روز در اعتراض به گنجاندن نام هاشمی در فهرست ۳۰نفره تهران از فهرست خارج نشد؟ و چرا خواستار خروج هاشمی از فهرست نشد؟ احمدی‌نژاد و همه می‌دانستند که ورود هاشمی به انتخابات مجلس ششم صرفا برای تکیه بر کرسی ریاست مجلس بود. آیا احمدی‌نژاد پیشاپیش ریاست هاشمی را بر کرسی مجلسی که قرار بود خودش نیز در آن باشد، نپذیرفته بود؟
نویسنده یادداشت در ادامه هشدار داده: حزب‌الله نباید «تجارت سیاسی با کارت سوخته هاشمی» را به‌عنوان کلاهی گشاد بر سر خود ببیند...
احمدی در پایان یادداشت خود، کنایه‏ای هم حواله جوانفکر، مشاور مطبوعاتی احمدی‌نژاد، کرده و نوشته: «حتی آنان که مشکلات هاشمی را بسیار جدی می‌دانند و نقدهای جدی به وی دارند، معبر خود را برای نقد وی به امثال افرادی مانند جوانفکر گره نمی‌زنند.» و البته کنایه بعدی هم متوجه خود هاشمی شده: «باید به هاشمی گفت بدا به حال تو که آنقدر بد عمل کردی که امثال جوانفکر میدان‌دار نقد تو شده‌اند. حتی استاندار دیروز شما هم خود را برتر از آن می‌داند که به نقد شما بپردازد؛ بلکه این کار را به افرادی سپرده است که هیچ پیشینه‌ای در انقلاب ندارند و هویت خویش را نیز در سایه هویت دیگران می‌جویند.»

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات