صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۳  ، 
کد خبر : ۲۳۹۰۳۹

نفوذ رژیم صهیونیستی در قزاقستان و ازبکستان/ روزبه احمدپور

«بن‌گورین» اولین رئیس‌جمهور رژیم اشغال‌گر معتقد بود سیاست خارجی این رژیم باید متکی بر کشورهای پیرامونی و غیرعرب باشد؛ زیرا سرزمین‌های اشغالی چون در محاصره کشورهای عرب متخاصم قرار دارد، امکان توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با همسایگان را ندارد و لذا باید با کشورهای پیرامونی مرتبط گردد. رژیم صهیونیستی از یک‌سو به علت ضعف ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک خود و...

چکیده

نوشتار پیش‌ رو در پی بررسی روند نفوذ رژیم صهیونیستی در آسیای مرکزی با مطالعه موردی جمهوری ازبکستان و قزاقستان است. ابتدا مراحل و چگونگی حضور صهیونیست‌ها در آسیای مرکزی از زمان تشکیل این رژیم مورد کاوش قرار گرفته و علل اهمیت آسیای مرکزی برای صهیونیست‌ها و همچنین چرایی جذابیت رابطه با رژیم صهیونیستی برای سردمداران آسیای مرکزی تجزیه و تحلیل شده است. در مرحله بعد، با مطالعه دقیق، نحوه نفوذ سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و علمی فرهنگی رژیم صهیونیستی در جمهوری‌های ازبکستان و قزاقستان بررسی شده است. در این مقاله سعی شده بی‌طرفانه و با دید علمی به علل و زمینه‌های نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه آسیای مرکزی پرداخته شود.

واژگان کلیدی: آسیای مرکزی، رژیم صهیونیستی، ازبکستان، سرمایه‌گذاری، نفوذ سیاسی - امنیتی، نفوذ اقتصادی، نفوذ علمی- فرهنگی، قزاقستان.

 مقدمه

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، رژیم صهیونیستی با توجه به ظرفیت خاص منطقه و منافعی که این رژیم در منطقه آسیای مرکزی داشته و دارد، در زمینه‌های گوناگون در جمهوری‌های این منطقه نفوذ همه‌جانبه‌ای کرده است. سابقه روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای منطقه آسیای مرکزی در سه دوره تاریخی مجزا قابل بررسی است:

1- قبل از روی کار آمدن «گورباچف» و از سال 1948 که این رژیم نامشروع به‌وجود آمد؛ در بیشتر این دوره، شوروی موضعی خصمانه در قبال رژیم صهیونیستی گرفت و بالطبع جمهوری‌های منطقه آسیای مرکزی که هیچ‌گونه ارتباطی به جز از طریق حکومت مرکزی با جهان خارج نداشتند نیز هیچ رابطه‌ای با این رژیم برقرار نکردند.

2- دومین دوره از زمان روی کار آمدن گورباچف شروع شد و تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ادامه داشت؛ در این دوره، سیاست شوروی در قبال صهیونیست‌ها 180 درجه چرخش یافت و تا پایان سال 1991 بین دو طرف سفیر مبادله شد و به یهودیان روسیه اجازه داده شد تا مهاجرت همگانی به سرزمین‌های اشغالی داشته باشند.

3- سومین مرحله با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری‌های مشترک‌المنافع آغاز گردید. در این دوره، رژیم صهیونیستی به‌عنوان یکی از رقبای بانفوذ وارد صحنه رقابت منطقه‌ای گردید.[1]

از سال 1949 تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، رژیم صهیونیستی در بازی نظام دو قطبی در جناح غرب قرار گرفته بود و رژیم صهیونیستی با توجه به موقعیت راهبردی و ژئوپولیتیک خود در مقابله با کمونیسم، در جبهه غرب جایگاه منحصر به‌فردی کسب کرده بود. در آن زمان، قطب غربی و در رأس آن، آمریکا، به تقویت هم‌پیمان خود یعنی رژیم غاصب صهیونیستی پرداختند. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نقش این رژیم نامشروع به‌عنوان سدکننده توسعه نفوذ کمونیسم از بین رفت و همچنین به دلیل حمله صدام‌حسین به کویت در 1990 و آغاز جنگ خلیج‌فارس و به‌دنبال آن، ورود مستقیم نیروهای غربی به منطقه، نقش و جایگاه صهیونیست‌ها در چارچوب راهبرد غرب مورد تردید قرار گرفت و مسئله فرایند صلح اعراب و رژیم صهیونیستی و لغو تحریم‌های این رژیم از سوی پاره‌ای کشورهای عربی نیز این مطلب را تقویت کرد. لذا بعد از این موارد، رژیم غاصب به دنبال تعریف و ایجاد نقش جدیدی برای خود بود. نقش جدیدی که برای رژیم صهیونیستی در چارچوب راهبرد غرب در منطقه تعریف شد، مقابله با نفوذ ایران و روسیه در آسیای مرکزی است. در گزارش‌های محرمانه‌ای که سازمان سیا با همراهی وزارت امورخارجه رژیم صهیونیستی تدوین کرده بود، آمده است که باید در خاورمیانه نقش جدیدی به دولت رژیم صهیونیستی واگذار شود. این گزارش که با نظارت «ساموئل برگر»، مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، تدوین شده است، توصیه می‌کند که تلاش‌های صهیونیست‌ها برای نفوذ در جمهوری‌های شوروی سابق باید حمایت شود تا این رژیم در رأس مبارزه علیه نفوذ روسیه و ایران قرار گیرد. در این سند، نقش این رژیم نامشروع، «کوبای آمریکا» در منطقه بی‌ثبات آسیای مرکزی و حوزه دریای مازندران خوانده شده و از ترکیه نیز به‌عنوان هم‌پیمان اصلی این رژیم غاصب برای نفوذ در آسیای مرکزی نام برده شده است.[2]

رژیم صهیونیستی از یک‌سو به علت ضعف ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک خود و از سوی دیگر به علت انزوای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در خاورمیانه، سیاست گسترش نفوذ به خارج خاورمیانه را داشته و بنا به دلایل زیادی از جمله: حضور تعدادی جمعیت یهودی در کشورهای آسیای مرکزی، نزدیکی به مرزهای کشور رقیب و دشمن (ایران) برای فشار به ایران و داشتن امتیازی در مقابل نفوذ عمق راهبردی ایران از طریق حزب‌الله لبنان در مرزهای سرزمین‌های اشغالی، استفاده از منابع و ظرفیت‌های کشورهای منطقه آسیای مرکزی، استفاده از بازارهای مصرفی و صادرات تکنولوژی‌های سرمایه‌بر، سرمایه‌گذاری خاصی برای نفوذ همه‌جانبه در منطقه آسیای مرکزی انجام داده است.

راهبرد رژیم صهیونیستی در توسعه روابط با کشورهای منطقه آسیای مرکزی قفقاز را می‌توان در قالب سیاست‌های کلی این رژیم از ابتدای شکل‌گیری تاکنون تعریف کرد. در بیان ساده این سیاست، می‌توان نظر «بن‌گورین»، اولین رئیس‌جمهور رژیم اشغال‌گر را مطرح کرد. وی بر اساس آموزه اتحاد پیرامونی [3]معتقد بود سیاست خارجی این رژیم باید متکی بر کشورهای پیرامونی و غیرعرب باشد؛ زیرا سرزمین‌های اشغالی چون در محاصره کشورهای عرب متخاصم قرار دارد، امکان توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با همسایگان را ندارد و لذا باید با کشورهای پیرامونی مرتبط گردد.

نفوذ رژیم صهیونیستی در قزاقستان

نفوذ سیاسی

در میان کشورهای بزرگ آسیای مرکزی، قزاقستان با توجه به موقعیت و ظرفیت‌هایش، در صدر اهداف دیپلماسی رژیم صهیونیستی در آسیای مرکزی قرار دارد.

رابطه دیپلماتیک بین جمهوری قزاقستان و رژیم صهیونیستی در تاریخ 10 آوریل 1992 برقرار گردید. سفارت رژیم اشغال‌گر در قزاقستان در آگوست 1992 گشایش یافت و در مقابل، کنسول‌گری و سپس سفارت قزاقستان در سرزمین‌های اشغالی در می‌1996 شروع به‌کار کرد.[4]

نخستین مرحله توسعه روابط دوجانبه رژیم صهیونیستی و قزاقستان با سفرها و بازدیدهای مقامات دو کشور برای تعریف و تحسین کردن ظرفیت‌ها و راه‌های توسعه همکاری سودمند دوجانبه صورت گرفته است. در ذیل به تعدادی از سفرهای مقامات عالی‌رتبه دو کشور اشاره می‌کنیم. در سال 1992، نخست‌وزیر، معاون نخست‌وزیر و تنی چند از وزرای قزاقستان به سرزمین‌های اشغالی سفر کردند. در سال 1995رئیس شورای عالی و وزیر امورخارجه قزاقستان برای شرکت در مراسم خاکسپاری نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی به این کشور سفر کردند. در مقابل، وزیر علوم و اقتصاد رژیم نامشروع صهیونیستی در سال 1993، وزیر انرژی در سال 1993، هیئت نظامی به ریاست وزیر دفاع رژیم صهیونیستی در 1995، وزیر امورخارجه این رژیم در آگوست و سپتامبر 1995به قزاقستان سفر کردند.

اولین سفر رسمی رئیس‌جمهور رژیم صهیونیستی به قزاقستان در 1993 صورت گرفت. در سپتامبر 1993 نورسلطان نظربایف با رئیس‌جمهور رژیم صهیونیستی در آلماتی دیدار کرد. در این ملاقات، موافقت‌نامه تأسیس کمیسیون مشترک دوجانبه همکاری در زمینه تکنولوژی، ارتباطات هوایی، همکاری فرهنگی، توریزم و کنسولی بین وزرای خارجه دو کشور امضا شد.

رابطه دو کشور در جریان نخستین سفر رسمی نورسلطان نظربایف به رژیم اشغال‌گر در دسامبر 1995 به عالی‌ترین سطح خود رسید. در این سفر، بیانیه‌ سرمایه‌گذاری در زمینه‌های تولیدی مختلف توسط مقامات عالی دو کشور در چارچوب همکاری سودمند صادر شد. حمایت و تشویق همکاری در زمینه خدمات بهداشت عمومی و پزشکی، همکاری در زمینه مشارکت در بخش کشاورزی، همکاری در زمینه حفاظت از محیط زیست ازجمله این موارد توافقی همکاری بود.[5]

در سپتامبر 1999 معاون نخست‌وزیر و وزیر امورخارجه قزاقستان از سرزمین‌های اشغالی دیدار رسمی داشتند. در این دیدار، مقامات دو کشور به بحث و تبادل نظر در موضوعات مهم دوجانبه پرداختند.

دومین دیدار رسمی رئیس‌جمهور قزاقستان، نورسلطان نظربایف، از رژیم صهیونیستی در 3 تا 5 آوریل 2000 صورت گرفت. در این سفر، بیانیه‌ای درباره گسترش هرچه بیشتر روابط و همکاری دوجانبه صادر گردید و دو طرف از همکاری سودمندانه و مشارکت در طرح‌های دوجانبه حمایت کردند. در این سفر، رئیس‌جمهور رژیم صهیونیستی، قزاقستان را مهم‌ترین شریک خود در آسیای مرکزی معرفی کرد و از ملت قزاقستان به خاطر کمک و رهایی هزاران خانواده یهودی در طول جنگ جهانی دوم تشکر و قدردانی کرد. در این سفر در چارچوب مذاکرات بین دولتی، توافق‌نامه‌هایی در امور گمرکی، همکاری متقابل در زمینه تجارت و سرمایه‌گذاری امضا شد.

انجمن دوستی دو کشور در توسعه روابط دوجانبه رژیم صهیونیستی و قزاقستان و همچنین فراهم آوردن زمینه‌های نفوذ همه‌جانبه رژیم غاصب در قزاقستان نقش بسزایی دارد. در نوامبر 1997 کنست رژیم صهیونیستی طرح ایجاد انجمن دوستی و توسعه روابط دوستانه با قزاقستان را که از سوی جناح‌های مختلف مجلس حمایت می‌شد، تصویب کرد. «کوهنگ» عضو کنست و رئیس کمیته اقتصادی کنست، ریاست انجمن دوستی رژیم صهیونیستی و قزاقستان را دارد. در مقابل، گروهی از اعضای مجلس قزاقستان هم انجمن دوستی قزاقستان و رژیم صهیونیستی را ایجاد کردند.  

رابطه دوجانبه رژیم صهیونیستی و قزاقستان بر اساس 23 سند همکاری دوجانبه در جریان است و در حال حاضر پیش‌نویس موافقت‌نامه‌های دوجانبه‌ای در زمینه‌های پرهیز از مالیات مضاعف، همکاری در زمینه‌های علمی، فعالیت در زمینه ابتکار و نوآوری، استانداردسازی و مبارزه علیه قاچاق موارد مخدر در دست مذاکره و عملیاتی کردن مقدماتی است.[6]

در حال حاضر چهار مرکز کنسولی رژیم اشغال‌گر در قزاقستان دایر است که زیر نظر مرکز همکاری‌های بین‌المللی (MASHAV) زیرمجموعه وزارت امورخارجه رژیم غاصب فعالیت می‌کنند.

علاوه بر همکاری دولت‌های دو کشور در زمینه‌های مختلف، شهرداری‌های پایتخت‌های دوکشور هم با هم همکاری و رابطه بسیار نزدیکی دارند. موافقت‌نامه همکاری بین شهرداری تل‌آویو و آلماتی در دسامبر 1999 به‌دست شهرداران دو پایتخت در سرزمین‌های اشغالی به امضا رسید. برای توسعه روابط شهرداری‌ها، شهرداری تل‌آویو در ژوئن 2001 به دعوت رسمی شهرداری آلماتی در جشن دهمین سالگرد استقلال قزاقستان شرکت کرد. این سطح روابط، از نفوذ همه‌جانبه رژیم صهیونیستی در قزاقستان حکایت دارد.

 انجمن دوستی و کلوپ دوستان صهیونیست قزاقستان با توجه به حضور سیاستمداران و سرمایه‌داران بانفوذ یهودی از بازوهای مهم نفوذ هرچه بیشتر رژیم غاصب در قزاقستان به حساب می‌آید. در طرح ابتکاری بین سفارت‌خانه قزاقستان، سیاستمداران رژیم صهیونیستی، نمایندگان مجلس و تجار دو کشور، «کلوپ دوستان اسرائیلی قزاقستان» در مارس 2001 ایجاد شد. «دان تیخون»(Dan Tikhon)، سخنگوی سابق کنست، به‌عنوان رئیس این کلوپ انتخاب گردید.[7]

نفوذ امنیتی – جاسوسی رژیم صهیونیستی

رژیم صهیونیستی در تأمین و بهینه‌سازی تجهیزات جنگی و مخابرات نظامی قزاقستان حضور فعالی دارد. حتی برخی گفته‌ها از استفاده نیروهای رژیم اشغال‌گر از پایگاه‌های قزاقستان حکایت دارد. رژیم صهیونیستی از پایگاه هوایی بایکونور برای پرتاب موشک‌های مخابراتی و جاسوسی خود استفاده می‌کند. در مورخه 8 اردیبهشت ماه 1387 ماهواره جاسوسی رژیم صهیونیستی از پایگاه فضایی بایکونور قزاقستان به فضا پرتاب شد. به نقل از ایتارتاس، نماینده آژانس فضایی روسیه، «روس کاسموس»، موشک روسی-اوکراینی زنیت 3 SLB ماهواره رژیم صهیونیستی Amos 3 را از پایگاه فضایی بایکونور در قزاقستان به مدار برد. ماهواره Amos 3 باید در مدار، جایگزین ماهواره Amos 1 شود که در سال 1996 به فضا پرتاب شده بود. 3 Amos ارتباطات و انتقال اطلاعات با کیفیت بالا را در محدوده خاور نزدیک، اروپا، آفریقا و نیز برخی از مناطق آمریکای شمالی و جنوبی امکان‌پذیر خواهد کرد. [8]

نفوذ علمی و فرهنگی

رژیم صهیونیستی از ظرفیت‌های علمی و تکنولوژی برتر خود برای نفوذ در قزاقستان به‌طور کامل بهره برده است. این رژیم به‌خاطر نیاز وافر کشورهای منطقه آسیای مرکزی و از جمله قزاقستان به سرمایه و تکنولوژی برتر، توانسته در این زمینه‌ها در قزاقستان سرمایه‌گذاری و شرکت کند و بدین‌وسیله، زمینه نفوذ خود در سایر زمینه‌ها از جمله نفوذ سیاسی و امنیتی را فراهم سازد.

رابطه علمی و فرهنگی دو کشور از سال 1993 در چارچوب موافقت‌نامه‌هایی بین دو کشور توسعه یافته است. از سال 1993 تاکنون بیش از 250 متخصص قزاق با پشتیبانی مالی مراکز (MASHAV) و (SİNADCO) در این مراکز آموزش دیده‌اند. به علاوه، (Weitzman institute) که مرکز آموزش و تحقیقات علمی و بین‌المللی در زمینه علوم طبیعی است، دانش‌آموزان نخبه و تیزهوش قزاقی را در چارچوب کمپ‌های تابستانی در زمینه‌های علمی و فرهنگی آموزش داده ‌است.

هیئت‌های علمی و مقامات دانشگاهی و مسئولان مربوط با علم و صنعت دو کشور، بازدیدهای متعددی از کشورهای یکدیگر داشته‌اند که در این سفرها زمینه‌های همکاری علمی و تکنولوژیکی پایه‌گذاری شده است. دو کشور در سطح عالی تکنولوژی به‌ویژه تحقیقات فضایی، زیست‌شناسی و آموزش متخصصان قزاقی در مؤسسات آموزشی رژیم صهیونیستی با هم همکاری دارند. در دیدار رسمی نورسلطان نظربایف، رئیس‌جمهور قزاقستان و شیمون پرز، معاون نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، در جولای 2006 در آلماتی، دو طرف در مورد همکاری در این امور به توافقاتی دست یافتند.[9]

در سال 1992 «رابی رافائل پینهاسی»، وزیر ارتباطات وقت رژیم صهیونیستی، به‌منظور توسعه همکاری در زمینه مخابرات و ارتباطات راه دور، دیدار رسمی سه روزه‌ای از قزاقستان به عمل آورد. سپس یک هیئت نمایندگی قزاق به سرپرستی وزیر بازرگانی آن کشور در پاسخ به دیدار پینهاسی، در سفر به تل‌آویو، توافق‌نامه‌ای با رژیم صهیونیستی امضا کرد که طبق آن، این رژیم در توسعه کشاورزی و پرورش احشام، تربیت متخصص و نیز همکاری در توسعه مشترک تکنولوژی نوین صنعتی به قزاقستان کمک کند. بعد از امضای این توافق‌نامه، روابط رسمی دیپلماتیک بین رژیم صهیونیستی و قزاقستان برقرار گردید.[10]

رئیس مرکز برنامه‌های بین‌المللی وزارت علوم و آموزش قزاقستان در جولای 2006 دیداری از سرزمین‌های اشغالی داشت که در این سفر با رؤسای دانشگاه‌های این رژیم ملاقات کرد و دو طرف در مورد تحصیل دانشجویان قزاقی در چارچوب برنامه (Bolashak) به توافق رسیدند. در سفر دیگری که وزیر علوم قزاقستان و معاون نخست‌وزیر در 28 تا 30 اکتبر 2006 به سرزمین‌های اشغالی داشتند، در زمینه همکاری علمی و مبادله دانشجو به توافق رسیدند. در این سفر در زمینه برنامه (Bolashak) یاداشت تفاهم همکاری بین وزیر علوم و آموزش دو کشور به امضا رسید.[11]

یکی دیگر از زمینه‌های علمی و تکنولوژیکی حضور رژیم صهیونیستی در قزاقستان، فعالیت در زمینه ساختن شبکه اطلاع‌رسانی است. رژیم صهیونیستی با توجه به ظرفیت‌های علمی و تکنولوژیکی خود که تنها کشور خاورمیانه است که تجهیزات اطلاع‌رسانی مناسب و پیشرفته‌ای دارد، در زمینه ساختن شبکه‌های اطلاع‌رسانی، طرح‌هایی را به قزاقستان داده و همچنین به این کشور، ماهواره مستقیم و ارتباط تلگرافی ارائه کرده است.[12]

دو کشور در زمینه خدمات بهداشت عمومی و رابطه درمانی، در سطح عالی همکاری دارند؛ برای نمونه، وزارت بهداشت قزاقستان با مرکز درمانی (Sourasky Medical Center) در تل‌آویو همکاری علمی و بهداشتی بسیار نزدیکی برقرار کرده است. پزشکان و متخصصان بهداشتی قزاقستان طی دوره‌های مختلف در دانشگاه‌ها و مراکز علمی بهداشتی اسرائیل آموزش می‌بینند؛ برای نمونه، در سال 2005، 20 پزشک و 30 پرستار برای آموزش در زمینه بهداشتی و یافته‌های جدید علم پزشکی به سرزمین‌های اشغالی سفر کردند. در 10 جولای 2005 وزیر بهداشت قزاقستان به این رژیم سفر کرد. وی در مدت اقامت خود در آنجا از 10 تا 13 جولای با وزیر بهداشت رژیم صهیونیستی ملاقات کرد و در امور بهداشتی و آموزش پزشکی با وی به مذاکره پرداخت. وی همچنین از چندین مؤسسه آموزش عالی و چندین شرکت فعال در زمینه تولیدات بهداشتی و پزشکی دیدن کرد.[13]

دو کشور در زمینه فرهنگی و هنری، روابط سطح بالایی دارند. تاکنون چندین هنرمند برتر قزاقی در تل‌آویو و بیت‌المقدس از آثار خود نمایشگاه برگزار کرده‌اند. گروه‌های موسیقی و رقص دو کشور هم چندین بار در مراسم یکدیگر شرکت کرده‌اند. برای نمونه از اول فوریه تا 12 نوامبر 2005 باعنوان روز سینمای قزاقستان، فیلم‌های مدرن کارگردانان قزاقی در سینماهای تل‌آویو، حیفا و بیت‌المقدس به نمایش گذاشته شدند.

رژیم صهیونیستی در زمینه مذهبی و تبلیغ یهود از نوع صهیونیستی آن، در قزاقستان نفوذ کرده است. خاخام‌های یهودی در مراسم‌های مختلف به قزاقستان سفر می‌کنند؛ برای نمونه، در سپتامبر سال 2003 رئیس خاخام‌های رژیم غاصب صهیونیستی به همراه هیئت بزرگی از رسانه‌های جمعی این رژیم در کنفرانس «جهان سنت و مذاهب» در آستانه شرکت کردند. همچنین در سال 2002 تنی چند از خاخام‌های این رژیم نامشروع برای شرکت در کنفرانس یهودیان اوراسیا در قزاقستان شرکت و با رئیس‌جمهور قزاقستان دیدار و مذاکره کردند. این دیدارها و مذاکرات از نفوذ فرهنگی و دینی رژیم صهیونیستی در قزاقستان نشان دارد.[14]

نفوذ اقتصادی

از جمله شرکت‌های بزرگ رژیم صهیونیستی که در قزاقستان فعال هستند، می‌توان به «بتاشتیا»، «نتاخیم» و «مرهاف» اشاره کرد که بیشتر در زمینه کشاورزی فعالیت دارند. در سال 1992، در چهار پروژه مختلف با هدف تولید پنبه و گوجه فرنگی، محصول را به شش برابر افزایش داده است. پروژه «بنیاد دوی» نیز که در زمینه نگهداری حیوانات و کشاورزی پیشگام‌ترین بوده است، در یک دوره کوتاه، پروژه تولید شیر را 60 درصد افزایش داده است.[15]

مرکز همکاری‌های بین‌المللی رژیم صهیونیستی (MASHAV) با همکاری آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده (USAID) در بخش توسعه کشاورزی و سرمایه‌گذاری در بخش‌های دیگر قزاقستان فعال هستند.

هیئت‌های عالی‌رتبه اقتصادی و تجاری دو کشور، دیدار‌های متعددی از کشورهای یکدیگر داشته‌اند که در این سفرها، زمینه‌ها و راهکارهای حضور اقتصادی و تجاری رژیم صهیونیستی در قزاقستان پایه‌گذاری شده است. در 8 می‌2006 هیئت قزاقی به ریاست معاون وزیر کشاورزی در نمایشگاه بین‌المللی 2006 (AGRİTECH) شرکت کردند. در این سفر، معاون وزیر کشاورزی قزاقستان به وسیله گروهی سی‌نفره از تجار قزاقی که در زمینه کشاورزی و محصولات کشاورزی فعالیت می‌کردند، همراهی می‌شد. این سفر تا 12 می ‌به‌طول انجامید. در 9 می‌ معاون وزیر کشاورزی قزاقستان و وزیر کشاورزی رژیم صهیونیستی ملاقات کردند و در مورد توسعه روابط و همکاری جاری و چشم‌انداز توسعه همکاری دو جانبه در زمینه کشاورزی صنعتی در منطقه به توافق رسیدند. هیئت قزاقی از تعدادی از مزارع صنعتی سرزمین‌های اشغالی که در تولید شیر، گوشت و ماهی فعالیت داشتند، دیدن کردند. این هیئت همچنین با رئیس شرکت (TAHAL) که در زمینه آب صنعتی فعالیت دارد و همچنین مجتمع آموزشی مرکز توسعه همکاری‌های کشاورزی و بین‌المللی که زیر نظر وزرات امورخارجه این رژیم نامشروع فعالیت می‌کند، ملاقات کردند و به توافقاتی دست یافتند.[16]

در زمینه کشاورزی از جدیدترین سرمایه‌گذاری صهیونیست‌ها در قزاقستان می‌توان به تأسیس شرکت قزاقی- اسرائیلی (PRI-NIR RK 2004) اشاره کرد که در جنوب قزاقستان در پروژه تولیدات صنعتی پوره گوجه‌فرنگی فعال است. این پروژه صنعتی، فصل جدیدی از همکاری دو کشور در زمینه کشاورزی با شرکت تکنولوژی پیشرفته رژیم غاصب و سرمایه‌گذاری در زمینه صنعتی را فراهم آورده ست.

به گفته مسئولان قزاقستان، این کشور در چارچوب روابط با رژیم صهیونیستی ارزش فوق‌العاده و خاصی برای گسترش و تعمیق روابط تجاری دوجانبه سودمند، همکاری اقتصادی، سرمایه‌گذاری تکنولوژی قائل است. کمیسیون مشترک همکاری تجاری و اقتصادی رژیم صهیونیستی و قزاقستان، نقش مهمی در توسعه روابط دوستانه دو کشور داراست. تا سال 2007، این کمیسیون چهار دوره جلسه برگزار کرده که این جلسه‌ها در مارس 1992 در آلماتی و نوامبر 1994 در بیت‌المقدس، ژوئن 1998 در آلماتی، نوامبر 2004 در بیت‌المقدس برگزار شده است. وزیر صنعت و تجارت قزاقستان و معاون نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی ریاست این کمیسیون را برعهده دارند. [17]

در دیدار نخست‌وزیر قزاقستان از سرزمین‌های اشغالی در سپتامبر 1992 این کشور خواستار کمک رژیم نامشروع در زمینه‌های تولیدات صنعتی و بازاریابی آن‌ها در خارج از کشور برای کاهش وابستگی قزاقستان به صادرات مواد خام شد. علاوه بر این‌ها وی در ملاقات با رئیس آژانس یهود در مورد طرح‌های اقتصادی در زمینه بانکداری، سیستم مالی و سیاست سرمایه‌گذاری به توافقاتی دست یافت.[18]

در دومین دیدار رسمی رئیس‌جمهور قزاقستان در 3 آوریل 2000 از سرزمین‌های اشغالی، «کنفرانس سرمایه‌گذاری در قزاقستان» با شرکت تعداد زیادی از تجار و بانکداران رژیم صهیونیستی و تجاری از قزاقستان و هیئتی از منطقه جنوبی قزاقستان تشکیل گردید. گفت‌وگوها و مذاکرات در این دیدار، بیشتر به روابط اقتصادی دوجانبه اختصاص یافت و دو کشور در مورد تأسیس کمیته مشترک توسعه همکاری‌ها به توافق رسیدند و همچنین یک موافقت‌نامه گمرکی نیز به امضا رسید.

یکی از بازوهای نفوذ اقتصادی رژیم نامشروع صهیونیستی در قزاقستان، اتاق بازرگانی و صنعت قزاقستان است. هیئت نمایندگی دائمی اتاق بازرگانی و صنعت قزاقستان در پایان سال 2001 با هدف گسترش و توسعه روابط تجاری و اقتصادی در سرزمین‌های اشغالی تأسیس شد. این هیئت توسط «دیوید لوگزامبورگ»، کنسول افتخاری قزاقستان در رژیم صهیونیستی، هدایت و رهبری می‌شد.

از بازوهای دیگر نفوذ رژیم غاصب صهیونیستی در قزاقستان می‌توان به شرکت «رویتر» اشاره کرد. این شرکت از سال 2004 با مدیریت «میکائیل رویه»، معاون سابق شهردارتل‌آویو و «سرگئی ترس چنگوف»، نخست‌وزیر سابق قزاقستان، فعالیت خود را در قزاقستان آغاز کرده است. این شرکت، به تشویق ارتباط تجاری دو کشور کمک بزرگی کرده است.

رژیم صهیونیستی مخصوصاً در زمینه کشاورزی سرمایه‌گذاری خاصی در قزاقستان کرده است. چنانچه «شیمون پرز» در دیدار با «نظربایف» در چارچوب نشست توسعه سازمان ملل متحد در سال 2002، همکاری مشترک را مخصوصاً در زمینه کشاورزی در سطح عالی ارزیابی کرد و نقش قزاقستان را به عنوان شریک مورد اعتماد صهیونیست‌ها در منطقه بیان کرد.

چون سرمایه‌گذاری در کشورهای جهان سوم و مخصوصاً کشورهای آسیای میانه به‌خاطر موقعیت جغرافیایی و عدم ثبات سیاسی، خطر بسیاری دارد و سرمایه‌گذاران برای سرمایه‌گذاری در این مناطق نیاز به تعهدها و حمایت‌های بسیار بالایی دارند، رژیم صهیونیستی برای حل این مشکل، شرکت بیمه تجارت خارجی رژیم نامشروع (Iftric) را وارد عرصه کرده است. این شرکت متعهد به بیمه کردن و حل مشکل ریسک سرمایه‌گذاری بزرگ در قزاقستان است و صادرات کالا به این کشور و ارتباطات هوایی را برعهده دارد. در سفر هیئت (Iftric) به قزاقستان که در ژوئن 2004 صورت گرفت، مسئولان شرکت بیمه تجارت خارجی رژیم غاصب با مقامات عالی‌رتبه قزاقستان، تعدادی از وزرا، نمایندگان مجلس، شرکت‌های ملی و بانکداران ملاقات کردند. اکنون این شرکت، ریسک سرمایه‌گذاری خارجی در قزاقستان را تضمین کرده است.[19]

یکی از زمینه‌های سرمایه‌گذاری علمی و مالی رژیم صهیونیستی در قزاقستان در بیابان‌زدایی است. این رژیم با همکاری مالی ایالات متحده طرح‌های بزرگی در زمینه بیابان‌زدایی در قزاقستان اجرا کرده است. سفیر وقت رژیم صهیونیستی در قزاقستان در تاریخ 25/4/76 در گفت‌وگو با روزنامه «کازاخستانسکاپرادا» گفت: تل‌آویو برنامه توسعه سازمان ملل و طرح آبیاری و کشاورزی در استان «قزل ادرا» قزاقستان را که با بحران زیست‌محیطی ناشی از خشک شدن دریاچه آرال دست به گریبان است، اجرا می‌کند. وی در ادامه افزود: این دو طرح، نصب تجهیزات کشاورزی و تصفیه آب و پرورش سبزیجات در زمین‌های شور و کم‌آب است؛ در صورتی که قزاقستان مایل به اجرای طرح کاشت در زمین‌های شور و کم‌آب است، این رژیم و آمریکا آماده‌اند تا در این طرح‌ها سرمایه‌گذاری کنند.[20] رژیم صهیونیستی در زمینه ایجاد تأسیسات شیرین‌سازی آب دو دریای قزاقستان با ظرفیت 12000 متر مکعب در روز تا آخر سال 2007 و همچنین تهیه آب شرب چندین شهر قزاقستان فعالیت می‌کند.[21]

در 16 و 17 می‌2005 هیئت صهیونیستی به ریاست مدیر کل تجارت و کار وزارت صنعت رژیم اشغال‌گر به آستانه سفر کردند. در طول این دیدار، سرمایه‌گذاران و کارفرمایان دو کشور با هم به مذاکره پرداختند و در مورد چشم‌انداز و دورنمای همکاری‌های دو کشور در منطقه آسیای مرکزی در زمینه تجاری، ارتباطات مخابراتی، ارتباطات هوایی، هوافضا و سیستم امنیتی توافقاتی کردند.

رژیم صهیونیستی از پیوستن قزاقستان به سازمان تجارت جهانی حمایت کرده است. معاون وزیر صنعت و تجارت قزاقستان برای مذاکره درباره ورود قزاقستان به سازمان تجارت جهانی و انجام بحث‌های دوجانبه در این زمینه در 26-27 فوریه 2007 به سرزمین‌های اشغالی سفر کرد. امضای پروتکل دوجانبه در مورد ورود جمهوری قزاقستان به سازمان تجارت جهانی از نتایج این مذاکرات بود.[22] از آنجا که مذاکرات و بحث‌های دوجانبه در زمینه نحوه ورود به سازمان تجارت جهانی از پیچیده‌ترین و حساس‌ترین مراحل ورود به سازمان تجارت جهانی است که گاهی مذاکره در این‌باره سال‌ها به طول می‌انجامد، سرعت مذاکرات و توافق و امضای پروتکل نحوه ورود بین رژیم صهیونیستی و قزاقستان، نشان از همکاری و نفوذ گسترده اقتصادی صهیونیست‌ها در قزاقستان دارد.

مبادله توریست از زمینه‌های همکاری دوجانبه رژیم صهیونیستی و قزاقستان است و این امر از 2007 توسعه یافته است. از 28 ژوئن 2007 شرکت «سیاحت ایرلاین» یک خط هوایی در مسیر تل‌آویو و آلماتی به صورت منظم برقرار کرده است. [23]

بر طبق شاخص آماری، حجم معامله بین قزاقستان و رژیم صهیونیستی در حدود 7/698 میلیون دلار برای دوره زمانی ژانویه و دسامبر 2006 بوده است. حجم کل معامله بین دو کشور در ژانویه تا دسامبر 2006  در حدود 9/723 میلیون دلار بوده است. قزاقستان در حدود 4/622 میلیون دلار از رژیم صهیونیستی واردات داشته (در سال 2005 در مدت مشابه زمانی حدود 6/661 میلیون دلار واردات داشته است) قزاقستان در ژانویه و دسامبر 2006 در حدود 2/76 میلیون دلار به سرزمین‌های اشغالی صادرات داشته است. (میزان صادرات در مدت مشابه سال 2005 در حدود 3/62 میلیون دلار بوده است. سهم مشارکت سرمایه‌گذاران صهیونیست در اقتصاد قزاقستان از دوره زمانی 1992 تا دسامبر 2006 تا 300 میلیون دلار فراتر رفته است. در حدود 105 سرمایه‌گذاری کوچک، متوسط و بزرگ با مشارکت شرکت‌های صهیونیست در قزاقستان به ثبت رسیده است. مهم‌ترین آن‌ها در زمینه گاز و نفت، فلزشناسی، تولیدات صنعتی، تولید کابل، ساختمان‌سازی، ایستگاه راه‌آهن، تجارت و خدمات فعالیت می‌کنند.[24]

نفوذ رژیم صهیونیستی در ازبکستان

نفوذ سیاسی

در بین کشورهای آسیای مرکزی، ازبکستان به دلیل همراهی حکومتش با سیاست‌های غرب، مخالفت با اسلام‌گرایی و جمهوری اسلامی ایران و موقعیت خاص آن، مورد توجه رژیم صهیونیستی بوده است. روابط کامل دیپلماتیک میان رژیم صهیونیستی و ازبکستان در فوریه 1992 در سطح سفارت برقرار گردید.[25] این کشور، نخستین جمهوری مسلمان‌نشین آسیای میانه است که با رژیم صهیونیستی در اسفند ماه1370 رابطه برقرار کرد. به‌دنبال این روابط، سفارت این رژیم در تاشکند در مورخه 1371 در سطح سفیر آغاز به کار کرد و سفارت ازبکستان در سرزمین‌های اشغالی در بهمن 1371 افتتاح گردید. اندکی بعد از استقلال ازبکستان، این کشور از موقعیت و امتیاز کشورهای «کامله الوداد» با رژیم صهیونیستی برخوردار شد.[26]

در مورد نقطه عطف روابط دوجانبه رژیم غاصب و ازبکستان می‌توان از سفر «شیمون پرز»، وزیر امورخارجه وقت این رژیم، به ازبکستان در سال 1373 یاد کرد. در جریان این سفر، موافقت‌نامه‌هایی درباره همکاری امنیتی، برقراری پرواز، گردشگری و حمایت متقابل از سرمایه‌گذاری به امضا رسید و اعلام گردید که دو طرف، مواضع مشترکی در مبارزه با بنیادگرایی اسلامی دارند. این موضع در آن زمان اعتراض جمهوری اسلامی ایران را در پی داشت که در مقابل، مقامات ازبکستان اعلام کردند ما برای پیشرفت و حل مشکلات اقتصادی خود به تکنولوژی پیشرفته و سرمایه غرب و مخصوصاً صهیونیست‌ها نیاز داریم و هیچ‌یک از کشورهای اسلامی نه‌تنها به ما در این زمینه کمکی نکردند بلکه با یکدیگر برای نفوذ در زمینه‌های مذهبی و فرهنگی در ازبکستان رقابت کردند.

اولین دیدار مقام رسمی بلندپایه ازبک از سرزمین‌های اشغالی مربوط به سفر «کامل‌اف»، وزیر خارجه وقت ازبکستان، در فروردین ماه سال 1376 است که این سفر به‌منظور تنظیم برنامه‌های سفر «کریم‌اف» به سرزمین‌های اشغالی صورت گرفت و وی در این سفر از «نتانیاهو»، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، برای سفر به ازبکستان به صورت رسمی دعوت به عمل آورد. اولین سفر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به ازبکستان در تیر ماه 1377 صورت گرفت. نتانیاهو، نخست‌وزیر وقت این رژیم، در بازگشت از چین در مورخه 5 تیر ماه 1377 به مدت 4 ساعت در تاشکند برای ملاقات با مقامات ازبک و تحکیم روابط دوجانبه، توقف کرد.

در مقابل، بازدید رسمی «کریم‌اف» از سرزمین‌های اشغالی در تاریخ 23 شهریور 1377 انجام شد و در جریان آن، وی با رئیس جمهور، نخست‌وزیر و وزیر تجارت و صنایع رژیم غاصب ملاقات و گفت‌وگو کرد. در این سفر، دو کشور در زمینه برقراری خط هوایی میان تاشکند و تل‌آویو به توافق رسیدند. همچنین در این دیدار، دو طرف بر ضرورت گفت‌وگوهای دائمی سیاسی و همکاری در زمینه برخی مشکلات منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله مبارزه با تروریسم، تعصب مذهب و تجارت مواد مخدر تأکید کردند.[27]

«اسلام کریم‌اف» در این سفر به خاطر اینکه بازدیدش از سرزمین‌های اشغالی، روابط ازبکستان را با کشورهای اسلامی تشنج نکند، در یک اقدام نمایشی و سیاسی با یاسر عرفات، رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین هم دیدار و مذکره کرد. البته گفتنی است دولت خودگردان فلسطین نیز در تاشکند سفارت‌خانه دارد. [28]

هر دوکشور از برقراری و تحکیم روابط، اهداف خاصی را دنبال می‌کنند.

به‌دلیل نیاز مبرم ازبکستان به اصلاحات اقتصادی، رئیس‌جمهور ازبکستان، سیاست‌ها و اولویت‌های لازم برای گذر به اقتصاد بازار آزاد را بر اساس چهار محور ذیل اعلام کرده است:

1.                  اولویت اقتصاد بر سیاست؛

2.                  دولت مسئول اصلی انجام اصلاحات اقتصادی و تحولات دموکراتیک است؛

3.                  اولویت سیاست‌های اجتماعی قوی در جهت حمایت از اقشار آسیب‌پذیر؛

4.                  گذر تدریجی و مرحله‌ای به اقتصاد بازار آزاد.

با توجه به اولویت‌های پیش‌گفته، اهداف ازبکستان از برقراری رابطه با رژیم صهیونیستی عبارتند از:

·                      برخورداری از نفوذ و لابی محافل صهیونیستی در کشورهای غربی (به‌ویژه آمریکا) و سازمان‌های بین‌المللی به‌منظور توسعه روابط و برخورداری از امکانات آن‌ها؛

·                     بهره‌مندی از فناوری و دانش صهیونیست‌ها در زمینه‌های کشاورزی و دامپروری.

اهداف رژیم صهیونیستی از برقراری رابطه با ازبکستان عبارتند از:

·                     ایجاد شکاف در جبهه مسلمانان و افزایش تعداد کشورهای مسلمانی که این رژیم را به رسمیت می‌شناسند؛

·                     حضور در بازار مصرف 23 میلیونی ازبکستان؛

·                     پیگیری اهداف امنیتی- جاسوسی و جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه؛

·                     نفوذ سیاسی در منطقه‌ای که پیش از آن تحت نفوذ روسیه قرار داشت؛

·                     برخورداری و بهره‌مندی از منابع اولیه موجود در ازبکستان؛

·                     مهیاکردن زمینه‌های مهاجرت یهودیان ازبکستان و منطقه به سرزمین‌های اشغالی و سازماندهی یهودیان مقیم ازبکستان.

 نفوذ امنیتی

کشور ازبکستان از نظر همکاری امنیتی و نظامی با رژیم صهیونیستی در بین کشورهای منطقه آسیای مرکزی در موقعیت برتر و خاصی قرار دارد و مهم‌ترین کشور سوق‌الجیشی منطقه آسیای مرکزی برای رژیم غاصب به‌شمار می‌آید.[29]

 طی دیدار وزیر صنعت و تجارت رژیم صهیونیستی از تاشکند در ژوئیه 1998 رئیس جمهور ازبکستان، کریم‌اف، اعلام کرد: «این کشور در صدد خرید تکنولوژی نظامی از اسرائیل در آینده است.» وی همچنین اعلام کرد: «ازبکستان با تهدیداتی مشابه تهدیداتی که اسرائیل با آن مواجه است روبه‌روست.» مقامات دو کشور اعلام کردند که دو کشور با تهدیدات تروریسم و بنیادگرایی اسلامی از جانب ایران و افغانستان مواجه هستند.

در توسعه روابط نظامی و امنیتی دو کشور، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در اواخر تابستان 1998 سفری به تاشکند داشت. تنها چند هفته بعد از این سفر، کریم‌اف به سرزمین‌های اشغالی سفر کرد. در این سفر موافقت‌نامه همکاری نظامی و امنیتی بین مقامات دو کشور به امضا رسید. در این سفر، رئیس‌جمهور ازبکستان و نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کردند که دو کشور قصد قاطع دارند با بنیادگرایی اسلامی و تکثیر سلاح و بمب هسته‌ای در منطقه مبارزه کنند. در این دیدار، کریم‌اف علاوه بر تعریف و تمجید از شهرت صنعت نظامی این رژیم، از صنایع جنگنده‌سازی آن بازدید کرد و در مورد خرید انواع تسلیحات ازجمله سیستم‌های مخابرات جنگی، موشک‌های ضدموشک، سیستم‌های موشکی زمین‌به‌زمین و قمرهای مصنوعی به توافق رسیدند.[30]

از همکاری نظامی و امنیتی رژیم اشغال‌گر قدس حتی می‌توان به سرمایه‌گذاری در صنایع نظامی و نوسازی تجهیزات نظامی ازبکستان اشاره کرد که بیشتر در زمینه بهینه‌سازی جنگ‌افزارهای روسی مانند تانک T55 ، T62، T72 و نیز جنگنده‌های سوخو است.[31]

نفوذ اقتصادی

روابط اقتصادی و سرمایه‌گذاری شرکت‌های صهیونیستی در ازبکستان، نقطه سرآغاز برقراری روابط در سایر زمینه‌ها به حساب می‌آید. در این میان، «مرکز همکاری‌های بین‌المللی ماشاو» که وابسته به وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی است، نقش ممتازی دارد.

پیشقراول روابط اقتصادی صهیونیست‌ها و ازبکستان و مهم‌ترین زمینه سرمایه‌گذاری و فعالیت آن‌ها در ازبکستان، در زمینه صنعتی کردن کشاورزی و دامپروری است. برگزاری دوره‌های تخصصی در زمینه‌های کشاورزی و دامداری، اعزام بلندمدت و کوتاه‌مدت کارشناسان کشاورزی و دامپروری رژیم صهیونیستی به ازبکستان، مشارکت در طرح‌های تحقیقاتی پنبه با استفاده از مهاجران یهودی ازبکستان، تشکیل مجتمع‌های کشاورزی و دامپروری و صدور تکنولوژی صهیونیستی در زمینه کشاورزی، از جمله این همکاری‌هاست. در زمینه‌ دامداری نیز متخصصان صهیونیست با استفاده از تحقیقات دانشگاهی و مهندسی ژنتیک، روش‌های توسعه‌یافته‌ای را در بهره‌برداری از دام و طیور و محصولات آن عرضه کرده‌اند.

 دولت ازبکستان در صدد استفاده از تکنولوژی رژیم صهیونیستی در زمینه تجهیزات و فنون علمی کشاوری است. شرکت صهیونیستی نتفیم (Netafim) از اولین شرکت‌های فعال در این زمینه در ازبکستان است که تاکنون چندین طرح را از 1992 در مناطق مختلف این کشور اجرا کرده است. یکی از موفق‌ترین پروژه‌های این شرکت در ازبکستان، طرح «شاول آیزنبرگ» در آبیاری قطره‌‌ای بود که با کمک متخصصان، ازبکستان را قادر ساخت تا تولید پنبه خود را تا 40 درصد افزایش دهد در حالی که میزان مصرف آب را به میزان 50 درصد و مصرف کود و استفاده از مواد ضد آفت را بین 10 تا 20 درصد کاهش داد.[32]

ازجمله زمینه‌های نفوذ اقتصادی رژیم صهیونیستی در ازبکستان می‌توان به کمک‌های اقتصادی و تجهیزاتی در زمینه کشاورزی اشاره کرد؛ برای نمونه، اخیراً رژیم صهیونیستی 45 سیستم آبیاری قطره‌ای به ازبکستان، که کمبود منابع آب دارد، هدیه کرده است.[33] اهدافی که صهیونیست‌ها از این کمک‌های اقتصادی دنبال می‌کنند، نفوذ سیاسی و امنیتی در این کشور است. قاعده اصلی پیشقراول بودن نفوذ اقتصادی رژیم صهیونیستی در کشورهای آسیای میانه و زمینه‌ساز بودن این نفوذ برای سایر زمینه‌های نفوذ، از جمله سیاسی و امنیتی در مورد ازبکستان کاملاً صادق است.

رژیم صهیونیستی در ابتدای برقراری روابط با ازبکستان یک کمک 30 میلیون دلاری در اختیار این کشور قرار داد. از زمان برقراری روابط بین ازبکستان و صهیونیست‌ها، مناسبات دو طرف سیر صعودی داشته و در سال 1997 حجم مبادلات تجاری بین آن‌ها 20 میلیون دلار بوده است.[34]

از زمان استقلال ازبکستان تا سال 2001 شرکت‌های صهیونیستی در این کشور 45 مورد سرمایه‌گذاری مشترک کرده بودند که بیشتر در زمینه کشاورزی بود. رژیم صهیونیستی تا سال 2004 حدود 6 میلیارد دلار در صنایع شیمیایی، 7/4 میلیارد دلار در صنایع سنگین، 5/3 میلیارد دلار در صادرات مواد غذایی و 2/1 میلیارد دلار در صنعت پلاستیک و چرم ازبکستان سرمایه‌گذاری کرده است. در حال حاضر 30 شرکت مشترک صهیونیستی و ازبک در ازبکستان فعالیت دارند.[35]

 نفوذ علمی و فرهنگی

یکی از عوامل نفوذ رژیم صهیونیستی مخصوصاً در زمینه فرهنگی در ازبکستان، وجود اقلیت یهودی در این کشور است که از سوی رژیم صهیونیستی به نحو احسن حمایت و پشتیبانی می‌شوند. بر اساس آمار، به‌دنبال جنگ‌های اول و دوم جهانی، حدود 250 هزار یهودی در ازبکستان اسکان گزیدند که این تعداد تاکنون به علت مهاجرت به آمریکا و سرزمین‌های اشغالی، به حدود 30 هزار نفر کاهش یافته است. یهودیان ازبکستان مهاجر به سرزمین‌های اشغالی و آمریکا اکنون خود از عوامل نزدیکی و سرمایه‌گذاران اصلی رژیم صهیونیستی در ازبکستان هستند.

از دیگر عوامل نفوذ فرهنگی رژیم غاصب در ازبکستان، وجود مراکز فرهنگی و خیریه این رژیم در ازبکستان است که این مراکز در زمینه‌های فرهنگی و تبلیغ دین یهود (البته از نوع انحرافی رژیم صهیونیستی)، و اسلام‌ستیزی فعالیت می‌کنند. از مهم‌ترین این مراکز، مرکز فرهنگی به نام «ساخنونت» در تاشکند است. یکی از مهم‌ترین اقدامات این مرکز، آموزش زبان عبری است. در این مرکز که به پیشرفته‌ترین تجهیزات آموزشی مجهز است، فیلم‌ها و کتاب‌هایی درباره تبلیغ نحوه زندگی در سرزمین‌های اشغالی برای مراجعان پخش می‌شود. علاوه بر این‌ها در این مرکز، برنامه‌های مذهبی و مراسم اعیاد یهودیان برگزار می‌گردد و مسابقات ورزشی نیز از دیگر برنامه‌های آن‌هاست.[36]

انجمن دوستی ازبکستان و رژیم صهیونیستی نیز از ارگان‌های مهم فعال در زمینه نفوذ فرهنگی محسوب می‌شود.

چنانچه در مباحث علل نزدیکی کشورهای آسیای میانه به رژیم صهیونیستی ذکر شد، از ابزارهای نفوذ رژیم صهیونیستی در این منطقه از جمله ازبکستان، تکنولوژی و علوم برتر رژیم صهیونیستی است. این رژیم در چارچوب موافقت‌نامه‌های مختلف با ازبکستان در زمینه‌های گوناگون علمی از جمله تبادل استاد و دانشجو و پزشکی همکاری می‌کند. برای نمونه در جریان بازدید «شارنسکی»، وزیر تجارت و صنعت وقت رژیم صهیونیستی، از ازبکستان در تیرماه 1377 یک موافقت‌نامه همکاری‌های علمی بین دو کشور به امضا رسید. چنانچه در سال 2004 میلادی به دعوت وزارت خارجه رژیم غاصب تعدادی از نویسندگان ازبک از این کشور دیدار کردند.[37]

دولت صهیونیستی در چارچوب همکاری‌های علمی و بهداشتی با ازبکستان، تیم‌های پزشکی مختلف به ازبکستان اعزام کرده و همچنین پزشکان و پرستاران ازبک را آموزش داده است که در ذیل به چند مورد اشاره می‌کنیم. وزارت بهداشت رژیم صهیونیستی با همکاری سفارتش در ازبکستان و نیز کمیته یاری‌رسانی سازمان یهودیان آمریکایی جوینت، چشم‌پزشکان صهیونیست را به ازبکستان اعزام کرده است. در این طرح، دو پزشک سرشناس صهیونیست در رشته چشم‌پزشکی، پروفسور «دان ساخس» و دکتر «امانوئل شوالب» که از همکاران بیمارستان «تل هشومر» در سرزمین‌های اشغالی هستند، با اعزام به ازبکستان، ده‌ها عمل جراحی چشم را سامان دادند[38].

در همکاری علمی و آموزشی، دو پزشک متخصص زنان، دکتر «رام ایتان» و دکتر «یوئاو پلد» از بیمارستان «رابین» در یک سمینار، آخرین تجربیات و دستاوردهای پزشکی صهیونیست‌ها را در رشته امراض زنان در اختیار 50 نفر از پزشکان ازبک قرار دادند.

در چارچوب طرح آموزش پزشکان و پرستاران ازبک، صهیونیست‌ها تجربیات پزشکی خود را به ازبک‌ها منتقل می‌کنند. این طرح با همکاری سازمان یهودیان آمریکایی جوینت، تاکنون در مناطق فرغانه، ناووی، بخارا و خوارزم اجرا شده است و تاکنون 511 پرستار ازبک درآن شرکت کرده‌اند. علاوه بر این 396 نفر از این پرستاران برای آموزش بیشتر، مدتی نیز به سرزمین‌های اشغالی اعزام شده‌اند.[39]

 نتیجه‌گیری

به دنبال سقوط اتحاد جماهیر شوروی و ظهور جمهوری‌های جدید در قفقاز و آسیای مرکزی، رژیم صهیونیستی تلاش گسترده‌ای برای نفوذ اقتصادی و سیاسی در این منطقه – که اکثریت آن را مسلمانان تشکیل می‌دادند – آغاز کرد. نگاه رژیم صهیونیستی در توسعه روابط با کشورهای منطقه آسیای مرکزی را می‌توان در قالب سیاست‌های کلی این رژیم از ابتدای شکل‌گیری تاکنون ارزیابی کرد. چنانچه از زمان شکل‌گیری، این رژیم غاصب به خاطر انزوای همه‌جانبه در منطقه خاورمیانه، سعی داشته با کشورهای مسلمان و غیرعرب منطقه رابطه برقرار کند. بر اساس نظر «بن‌گورین»، اولین رئیس‌جمهور رژیم صهیونیستی، نظریه اتحاد پیرامونی مطرح گردید که این طرح برآن بود که سیاست خارجی رژیم صهیونیستی باید متکی بر کشورهای پیرامونی و غیرعرب باشد؛ زیرا این رژیم به دلیل اینکه در محاصره کشورهای عرب متخاصم قرار دارد، امکان توسعه روابط سیاسی و اقتصادی را با همسایگان ندارد؛ از این‌رو باید با کشورهای پیرامونی مرتبط گردد؛ اما پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی باعث شد که یکی از پایه‌های اصلی این طرح که ایران بود، از دور خارج شود و این عامل تا حدودی باعث عقیم شدن طرح گردید. با فروپاشی اتحاد شوروی، مقامات سیاسی صهیونیست فرصت مناسبی پیدا کردند تا با حضور و ایجاد ارتباط در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی، سیاست توسعه روابط با کشورهای پیرامونی را در پیش بگیرند و دوباره آموزه اتحاد پیرامونی را در سرلوحه سیاست‌های خود قرار دهند.

در موفقیت رژیم صهیونیستی در آسیای مرکزی از جمله ازبکستان و قزاقستان، از یک‌سو علایق سردمداران کشورهای منطقه به برقراری رابطه با رژیم غاصب و از سوی دیگر موفقیت دستگاه دیپلماسی رژیم صهیونیستی و موقعیت برتر علمی و تکنولوژیکی این رژیم دخیل بوده است. سردمداران کشورهای منطقه به دلیل سابقه کمونیسم و افکار لائیکی که دارند، با نفوذ اسلام و بنیادگرایی اسلامی در کشورهای خود مخالف هستند و این خود نوعی تفاهم با رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود چنانچه مقامات ازبکستان بارها از بنیادگرایی اسلامی به‌عنوان تهدید مشترک ازبکستان و رژیم صهیونیستی یاد کرده‌اند. پیشرفت تکنولوژیکی و علمی این رژیم در زمینه‌های کشاورزی، دامپروری، صنعتی، وجود تجار و سرمایه‌داران صهیونیست و یهودی آمریکا باعث جذابیت رابطه با آن شده است.

در کشورهای منطقه نفوذ رژیم صهیونیستی از زمینه‌های کشاورزی و دامپروری صنعتی شروع شده و به‌تدریج به سایر زمینه‌ها توسعه و گسترش پیدا کرده است. در حال حاضر، رژیم صهیونیستی در کشورهای ازبکستان و قزاقستان در کلیه زمینه‌ها از علمی و فرهنگی گرفته تا اقتصادی و سیاسی- امنیتی حضور فعالی دارد. سفرها و بازدیدهای مقامات عالی‌رتبه کشورهای منطقه به سرزمین‌های اشغالی و همچنین مقامات صهیونیست به کشورهای منطقه که در متن مقاله به صورت مورد به مورد ذکرشده، نشان از نفوذ این رژیم در منطقه دارد و سالیانه هیئت‌های متعدد تجاری، سیاسی، علمی، فرهنگی و نظامی تبادل می‌شود. در این سفرها مقدمات و راهکارای نفوذ سیاسی اقتصادی فراهم می‌شود. رژیم صهیونیستی در نفوذ خود در منطقه تا آنجا پیش رفته که در مورد بهینه‌سازی انواع جنگنده‌ها و تانک‌های روسی ازبکستان فعال است و سفینه جاسوسی صهیونیستی از پایگاه فضایی بایکونور قزاقستان به فضا پرتاب می‌شود.

 رژیم صهیونیستی از ابزارهای مختلف همچون شرکت‌های فعال در زمینه کشاورزی و دامپروری صنعتی، مؤسسات علمی و پژوهشی، دانشگاه‌ها، انجمن دوستی اسرائیل و ازبکستان و کلوپ صهیونیستی و قزاقی، سفارت‌خانه‌های رژیم اشغال‌گر در کشورهای منطقه و سرمایه‌داران یهودی آمریکایی برای نفوذ در آسیای مرکزی استفاده می‌کند. از دیگر ابزارهای نفوذ رژیم صهیونیستی در ازبکستان و قزاقستان می‌توان به یهودیان این کشورها اشاره کرد. در حال حاضر، تعدادی از یهودیان این مناطق که به سرزمین‌های اشغالی مهاجرت کرده‌اند، حلقه اتصال و تحکیم روابط این رژیم و کشورهای منطقه محسوب می‌شوند و بیشتر سرمایه‌گذاری‌ها در منطقه با تشویق و حمایت آن‌ها صورت می‌گیرد.

اکنون رژیم صهیونیستی با حضور در منطقه توانسته به دشمن خود یعنی ایران، نزدیک شود و در مقابل رابطه راهبردی ایران با حزب‌الله لبنان و نیروهای جهادی فلسطین، نوعی موازنه قوا ایجاد کند و ضعف عمق راهبردی در مقابل دشمنان منطقه‌ای خود را تا حدودی برطرف سازد. به طور کلی، می‌توان گفت با توجه به اهداف رژیم صهیونیستی و جذابیت‌های آن برای کشورهای منطقه آسیای مرکزی، اقدامات این رژیم در منطقه با موفقیت نسبی توأم بوده است.

 

[1] . علی‌اکبر رضایی، «اسرائیل در آسیای مرکزی»، فصلنامه آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 123، تیر 1377، صص 67-66.

[2] . محمدرضا ملکی، روابط ترکیه و اسرائیل و آثار آن بر آسیای مرکزی و قفقاز، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال هفتم، شماره 24، زمستان، 1377، صص56-39.

[3] Peripheral Alliance

[4] .http://www.kazakhemb.org.il/? CategoryID=1658&articled=163.

[5]. ibid.

[6] . ibid.

[7]. Ibid.

[9] . http://www.kazakhemb.org.il/? CategoryID=1658&articled=163.

[10] . رابرت فریدمن، «رژیم صهیونیستی و آسیای مرکزی: تحلیلی مقدماتی» ترجمه بدرالزمان شهبازی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال دوم، شماره 2، 1372، ص 162.

[11] . http://www.kazakhemb.org.il/? CategoryID=1658&articled=163.

[12] . علی اکبر رضایی،پیشین، ص 74-73.

[13] . . http://www.kazakhemb.org.il/? CategoryID=1658&articled=163.

[14] ibid.

[15] . علی اکبر رضایی، پیشین، ص 73.

[16] . http://www.kazakhemb.org.il/? CategoryID=1658&articled=163.

[17] .Ibid.

[18] . علی اکبر رضایی، پیشین، ص 73.

[19].  http://www.kazakhemb.org.il/? CategoryID=1658&articled=163.

[20] . علی اکبر رضایی، پیشین،  ص 73.

[21] . http://www.kazakhemb.org.il/? CategoryID=1658&articled=163.

 

[22] ibid.

[23] .ibid.

[24] .ibid.

[25] . www. Israel- mfa.gov.il/diplomatic mission.htm.p2.

[26] . Christopher BOUCEK, THE IMPACT OF ISRAELI FOREIGN POLICY IN CENTRAL ASIA: THE CASE OF UZBEKISTAN,  http://www.ca-c.org/online/2004/journal_eng/cac-04/09.boueng.shtml.

  [27] . دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، کتاب سبز ازبکستان، تهران: انتشارات وزارت امورخارجه، 1386، ص 156.

[28] . همان، ص 154.

[29] . Christopher BOUCEK, THE IMPACT OF ISRAELI FOREIGN POLICY IN CENTRAL ASIA: THE CASE OF UZBEKISTAN,

  http://www.ca-c.org/online/2004/journal_eng/cac-04/09.boueng.shtml.

[30] . ibid.

[31] .  داوود احمد زاده، نشست مشترک امنیتی نمایندگان آمریکا و اسرائیل در ازبکستان، گزیده تحولات جهان، شماره 28، تهران: موسسه ابرار معاصر تهران، 1383، ص 206.

[32] . رابرت فرید من، پیشین، ص 164.

[33]. http://www.mfa.gov.il/MFAFA/ReportsArchive/IsraelPolitics/010807-Uzbakistan

[34] . دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، کتاب سبز ازبکستان، پیشین، ص 154.

[35] . همان، ص 154.

[36] . همان، ص 155.

[37] . همان ، ص 156.

[38].  http://www.mfa.gov.il/MFAFA/ReportsArchive/IsraelPolitics/010807-Uzbakistan

[39] . ibid.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات