تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۰  ، 
کد خبر : ۲۴۰۴۹۰

سخنرانی در همایش تجلیل از جانبازان قطع نخاعی


بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
در هفتة دفاع مقدس و ایام شکستن حصر آبادان در جمع جانبازان قهرمان و فضای ملکوتی خانواده‌های آنها هستیم. خدای بزرگ را سپاسگزارم که توفیق برپایی این جلسه را عنایت فرمود. صحبت کردن بنده دربارة جانباز و مقام جانباز، محلی ندارد. اما باید یک عرض ارادت به مقام جانبازی شما و همة جانبازان سرفراز این دیار داشته باشیم.
خدا انسان را برای خودش خلق کرد. ظرفیتی را در انسان قرار داد که بتواند همة اسمای الهی را متجلی کند. رنگ و بوی خدایی بگیرد. آن‌قدر بزرگ شود تا به خدا برسد. مظهر علم، حکمت، رحمت و غیرت خدا بشود. خدا یک سیر کمالی برای انسان قرار داد، از خاک تا خودش. پیامبران، کتاب و هدایت را فرستاد؛ اما رمز نیل به آن قله را فقط و فقط ایثارگری قرار داد.
ممکن است افرادی به خدای یگانه، پیامبر و راه پیامبر، عدل، امامت و معاد ایمان بیاورند، اما این ایمان آنها را به قله‌های کمال نخواهد رساند. سوخت، موتور و جوهر حرکت ایثارگری است. اگر ایثارگر نباشیم بزرگ نمی‌شویم. تجلی عظمت و بزرگی انسان در خلال ایثارگری است. خیلی‌ها ادعا می‌کنند، حرف زیاد زده می‌شود و مدعی فراوان است. اما حقیقت کمال را چه کسی درک می‌کند؟ قله‌های کمال را چه کسی فتح می‌کند؟ کسی که در مسیر ایثار حرکت می‌کند.
چقدر آمادگی داری که از خودت بگذری و از چه مقدار خودت بگذری؟ همان قدر بزرگی و فرصت کمال داری. افراد و مصلحان زیادی آمده‌اند و رفته‌اند. چه کسانی ماندند و اثرگذار و جاوید شدند؟ کسانی که در مسیر اصلاح جامعه ایثار و فداکاری کردند؛ هر کس به نسبت ایثاری که کرده است. کسی که حاضر است در راه خدا برای اصلاح جامعه و استقرار توحید و عدالت صدهزار تومان پول بدهد، به اندازه‌ای که از پرداخت این صدهزار تومان به رنج می‌افتد، همان‌قدر اثر دارد.
کسی حاضر است ماشین، خودرو، خانه، ملک و زمین بدهد. کسی هم حاضر است انگشتش را بدهد، اما کسانی هستند که حاضرند تمام وجود خود را تقدیم کنند.
اینها کسانی هستند که تمام پله‌ها و قله‌ها را یک‌جا فتح می‌کنند. اینها کسانی هستند که تاریخ را می‌سازند، سقف پرواز انسان را معین می‌کنند.
انسان‌ها انواع مختلف دارند. بعضی‌ها فقط خودشان را بالا می‌کشند. بعضی را باید بالا کشید، بعضی وقتی حرکت می‌کنند، هزاران و میلیون‌ها نفر را پشت خودشان مثل یک لوکوموتیو قدرتمند می‌کشند و به مقصد می‌رسانند. اینها ایثارگر هستند.
شهادت نقطة اوج ایثار است. کسی که شهید می‌شود، یک پرواز بلند می‌کند و همة وجودش را ایثار می‌کند. جانبازی شهادت مستمر است. جاری کردن شهادت در خون، رگ و روح جامعه است. هر ارزشی که در جامعة بشری، ماندگار و به ما رسیده است و به نسل‌های آینده منتقل خواهد شد، حاصل ایثار و فداکاری است. محال است یک زیبایی در عالم و تاریخ خلق شده باشد و در ورای آن ایثاری نهفته نباشد. محال است. اصلاً زیبایی و شکوفایی انسانی حاصل ایثار است. لن تنالوا البرّ حتی تنفقوا مما تحبّون.
بین خود و خدا اگر در جنگ تحمیلی ایثار نبود، امروز اثری از ایران، اسلام و خداپرستی باقی بود؟
بالاترین ایثارگران تاریخ پیامبر و آل پیامبر هستند. امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (س) هستند و نقطة اوج ایثار صحنة کربلاست.
اگر انسانیتی باقی مانده است، حاصل ایثار است. اگر کرامت، مروت، پاکی، توحید و عدالت و نبوتی، هر چه باقی مانده است، حاصل ایثار است. ایثار نبود اثری از ارزش‌های الهی باقی نمی‌ماند.
البته ایثارگران هم رتبه‌بندی دارند. 20، 30 سال ایستادن و سرخم نکردن خیلی است. جانباز روی ویلچر است اما چشم حقیقت بین انسان‌های پاک او را یک عَلَم برافراشتة در اهتزار می‌بیند. جانباز ساکت است، اما یک فریاد رسای حیات بخش جان‌ها و دل‌های بشریت است.
خدا را سپاسگزاریم که در انقلاب ما انسان‌های فراوانی به قله رسیدند و برای همه الگو شدند. از مرز خاک، جغرافیا و تن عبور کردند. جانباز روی ویلچرها و تخت‌ها شدند؛ صبور و آرام امّا طوفانی.
نمی‌خواهم وقتتان را بگیرم؛ اجازه دهید یکی دو جمله راجع به وضع جهان خدمتتان بگویم. سی‌سال قبل در همین روزها در چه شرایطی بودیم؟ دشمن کجا و ما کجا بودیم؟ اگر حصر آبادان شکسته نمی‌شد، معلوم نبود سرنوشت به کجا می‌رسید. همة قدرت‌های شیطانی عالم، همة سلاح‌ها و تجهیزات، امکانات مادی، بلندگوها و رسانه‌ها با هم بودند. اما این طرف دست‌ها خالی بود. امکاناتی نبود، ولی جان‌ها و دل‌ها الهی بود. باور کرده بودند که می‌توانند ما را ریشه کن کنند، عَلَم توحید را به زمین بزنند و برای همیشه راه پیامبران و کمال را از زمین پاک کنند. گفتند می‌خواهیم ریشة ملت ایران را بکنیم؛ یعنی ریشة همة خوبی‌ها را بکنیم. با اعتماد به نفس آمدند. همة محاسبات مادی هم درستی تصمیم آن‌ها را نشان می‌داد.
30 سال گذشته است. امروز آنها کجا هستند، ملت ایران، انقلاب اسلامی و پرچم توحید کجاست؟ به لطف خدا آن روح قدسی که به واسطة ایثار شما در وجود بشریت دمیده شد، امروز همة انسان‌ها را در همه‌جا بیدار کرده است.
ای‌کاش فرصت بود و مباحث جلسه‌ای را که با گروه‌های اجتماعی در امریکا داشتیم، اینجا پخش می‌کردیم. افرادی آمدند، سیاه پوست، سفید پوست، استاد دانشگاه، کارمند، کاسب، کارگر، زن و مرد، چه می‌گفتند؟ آن چیزی که شما سی‌سال پیش در سنگرها با هم پچ پچ می‌کردید تکرار می‌کردید، امروز زمزمة همة آزادی‌خواهان و عدالت طلبان جهان است.
در دل امریکا، علیه امریکا چه فریادها [که هست.] در اروپا، امریکای جنوبی و افریقا همین‌طور. چند روز قبل که در سودان بودیم، اتحادیة جوان‌ها، جوان‌ها را جمع کرده بود. قبل از ما سخنرانی کردند و دیدم هر چه که ما می‌خواستیم بگوییم، آنها بهترش را گفتند و همه یکپارچه شور و فریاد و آماده برای قیام جهانی بودند.
شما یک روز در اوج مظلومیت ایستادید و پرچم را بلند نگه‌ داشتید. امروز به لطف خدا این پرچم بر فراز همة کاخ‌های استکبار به اهتزاز در خواهد آمد. دشمنی که آن روز فکر می‌کرد در یک چشم به هم‌زدن و طی چند روز می‌تواند ریشة ما را بکند، امروز در کاخ‌های خودش سنگر گرفته است و در موضع دفاعی قرار گرفته است.
در امریکای جنوبی به کشوری سفر کردیم که حتی مسیحیت رقیق هزار گونه دستکاری شده هم به آنها نرسیده بود، اما وقتی نام ملت ایران می‌آمد یکپارچه شور و فریاد می‌شدند. به من دلداری می‌دادند که محکم باش، ما با شما هستیم. ما تا آخر در کنار شما در مقابل مستکبران هستیم. چه کسانی این حرف را می‌زدند؟ کسانی که صدسال زیر سلطة استعمار بودند.
به کشوری رفتیم که باید هواپیما را به خاطر اختلاف ارتفاع عوض می‌کردیم و هواپیمای کوچک‌تری سوار می‌شدیم. یکی دو ایرانی مرا دیدند و گفتند در این شهری که پیاده شدی، تحت سلطة طرفداران امریکاست. همة رسانه‌ها علیه ایران هستند. حتی یک رسانه یک خبر مثبت از ایران پخش نمی‌کند، مراقب باش. می‌گفتند که نگران هستند کسی پیدا شود که اهانت کند یا عمل خلافی انجام دهد، چون همة رسانه‌ها صهیونیستی هستند. گفتم نگران نباش. میان مردم رفتیم. گفتیم الله اکبر، کاّنهه یک دوست صدساله را پیدا کرده‌اند. چه ابراز محبت‌ها، چه شعارها و چه فریادها. می‌گفتند ما با شما هستیم.
به کشورهای شرق آسیا رفتم. بعضی‌ها که کمونیست هستند و اصلاً دینی وجود ندارد. ما طبق معمول به میان مردم رفتیم. هر جا جمعی بودند، به میانشان رفتیم. دیدیم چه خبر است. آنها به ما می‌گفتند ما تا آخر پای ملت ایران ایستاده‌ایم.
عزیزان من! روزی دشمن، مسلح و با تمام قدرت نظامی، سیاسی و تبلیغاتی کنار مرزهای ما بود. حتی یک بلندگو فریاد مظلومیت ما را در جهان منعکس نمی‌کرد. امروز دشمن در خانة خودش هم از فشار انقلاب شما در امان نیست.
با دغل، فریب و توطئه و ماجرا سازی‌های گوناگون مثل همین 11 سپتامبر و حمله به افغانستان و عراق، می‌خواهد چند روزی فرصت برای خود بگیرند تا بلکه بتوانند راه فراری پیدا کنند.
امروز همه ‌جای دنیا سخن از توحید، عدالت و کرامت انسانی است. من می‌خواهم شهادت بدهم که به خدا اینها همه‌اش کار شماست. شما دنیا، بشریت و کرامت بشریت را زنده کردید. کرامت انسان زیر چرخ‌های سنگین سرمایه‌داری و کمونیسم له شده بود. چیزی از انسان باقی نمانده بود. همه فکر می‌کردند انسان، حیوان سخنگوست. طراز انسان را در طراز حیوان‌ها برده‌ بودند، بل هم اضل؛ بلکه پایین‌تر از حیوان. شما طراز انسان را در جهان بالا کشیدید. توقع انسان از خودش را بالا بردید و این کار پیامبران و مصلحان و امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین(ع) است. البته بهای سنگینی پرداخت کردید؛ بهای سلامت، 25 سال سختی، درد، بیماری، ویلچر و … امّا کار بزرگتری در عالم انجام دادید.
ما با رؤسای رسانه‌های اصلی امریکا جلسه داشتیم. استادان و دانشجویان همه آمده بودند که بگویند ما با شما هستیم. چند نکتة خیلی جالب مطرح شد. همة آنها از وضع دنیا و مدیریت امریکا اظهار نارضایتی می‌کردند و در مقابل هجوم ما، هیچ کس از سیستم امریکا دفاع نمی‌کرد.
بزرگی، تحمل، عظمت روحی و ایثار تاریخ‌ساز شما، تاریخ را ساخت. به شما عرض کنم، این بیداری‌ای که امروز آغاز شده است، به لطف خدا به زودی به یک طوفان ستم برافکن تبدیل خواهد شد. نشانه‌هایش دیده می‌شود. آنجا گفتم که دارم از روی دلسوزی به شما اطلاع می‌دهم. طوفان عظیمی در راه است که بنیان‌های ستم شما را ریشه کن خواهد کرد. خودتان را اصلاح کنید و به راه خدا، پیامبران و انسانیت برگردید.
امروز هر کس در دنیا طعم عزّت و عدالت را می‌چشد، هر کس اعتقادی به ارزش‌های الهی و انسانی دارد، هرکس در صف توحید و عدالت ایستاده است، حاصل کار شماست. جانبازی افتخار جاوید است. تک تک شما مدال‌های درخشان بر سینة ملت ایران و بشریت هستید. 25 سال هر لحظه شهید شدن، چه عظمتی را در هستی خلق می‌کند. یک شهید، یک کشور را به خروش در می‌آورد؛ خیل عظیم جانبازان، هر لحظه یک شهادت جدید و البته یک افق جدید و مقام و کمالی بالاتر [است.]
من می‌خواهم به عنوان کوچکترین خادم و نوکر ملت ایران که افتخار می‌کنم در این سرزمین زندگی می‌کنم، با جانبازان و برخی شهدا دوست بوده‌ام و چهره‌شان را زیارت کرده‌ام، بگویم نه تنها ملت ایران، بلکه تاریخ به عظمت شما افتخار می‌کند.
به نمایندگی از قانون اساسی، نشان ایثار را به شما تقدیم می‌کنم. البته این نشان چیزی را به شما اضافه نمی‌کند، بلکه نشانة چند حقیقت است.
حقیقت اول قدرشناسی ملت ایران است. گوشه و کنار حرف‌هایی می‌زنند. مگر این حرف‌ها مسیر تاریخ را تعیین می‌کنند؟ مسیر تاریخ را مردان و زنان بزرگ، از خود گذشته و به خدا پیوسته تعیین کرده‌اند. ملت ایران قدرشناس ایثارِ ایثارگران است. ایثارگران و جانبازان در نظر ملت ایران بالاترین جایگاه و مقام را دارند و همة بشریت به شما به دیدة احترام و کرامت نگاه می‌کنند. شما کلاس سیار هستید. درس مستمر هستید. عطر شهادت هستید. ملت ایران قدرشناس شماست.
حقیقت دوم آن است که راه عزّت و کرامت همین است. ایستادن و آمادة فداکاری بودن، عزّت می‌آورد. افرادی فکر کردند اگر بزنند به مسیر دنیا، آن هم از مسیرهای شیطانی، به جایی می‌رسند. به کجا رسیدند؟ حرکت در سرازیری انسان را به قلّه نمی‌رساند. همة بشریت امروز فهمید که راه این است.
من صمیمانه از همة شما و خانواده‌های عزیز شما تشکر می‌کنم. گفتندکه خانواده‌ها در ثواب شریک هستند. من می‌خواهم کمی به جانبازان عزیز جسارت کنم و بگویم جانبازان در ثواب خانواده‌ها شریک هستند. در دل این زن‌ها و انسان‌های بزرگ چه می‌گذرد. وقتی پرده‌ها کنار رفت، خیلی از مناسبت‌هایی که امروز هست، محو می‌شود. معیارهای حقیقی و اصیل خودش را نشان خواهد داد. آن وقت است که همة بشریت به دنبال جانبازان و خانواده‌های آنها باشند که ما را هم ببرید و بالا بکشید.
من هفتة دفاع مقدس را به ملت ایران و همة شما تبریک می‌گویم. از خدای متعال می‌خواهم که لحظه لحظة شما را با سرعت نور به سمت آسمان، خدا و قلّه‌های کمال منتقل کند. از خدای متعال می‌خواهم که این راه روشن را همیشه در برابر ملت ما و ملت‌های جهان مستقر و پایدار بدارد.
می‌خواهم مژده‌ای به شما بدهم که تحقق وعدة الهی نزدیک است. به سرعت شرایط در حال مهیا شدن است.
سال اول که به سازمان ملل می‌رفتیم، دربارة متن سخنرانی با بعضی‌ها مشورت کردیم. گفتند سازمان ملل و نام امام زمان!
وعدة خدا نزدیک است. نتیجه‌گیری از ایثارِ ایثارگران تاریخ نزدیک است. به فضل الهی او خواهد آمد و همة شما با سلامت کامل او را یاری خواهید داد تا پرچم توحید را بر فراز جهان به اهتزاز در آورد.
والسلام علیکم و رحمة الله

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات