بسماللهالرحمنالرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر واجعلنا من خیرانصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه
در فضای مدرسه در منطقۀ 10 تهران با مردم بسیار مؤمن و صمیمی و باصفا جلسه، جلسۀ بسیار خوبی است.
مطالب را دوستان مطرح کردند. من نمیخواهم به آن مسائل برگردم اما یکی دو نکته را خدمتتان عرض میکنم.
امروز برای همه روشن است که همۀ مسائل عالم به انسان برمیگردد و مهمترین موضوع عالم هستی انسان است. اگر انسان را از هستی برداریم چیز قابل ذکری باقی نمیماند. همۀ تجلی و عظمت و زیبایی و علم و حکمت و خلاقیت خدا از ظرف مخلوقی به نام انسان فرصت ظهور و بروز پیدا میکند و خدا انسان را خلق کرده برای اینکه بزرگ و با عظمت و عزت و سربلندی زندگی بکند. خدا انسانها را خلق نکرده که با حقارت و ذلت زندگی کند. خدا نخواسته که در جامعۀ انسانی میلیون میلیون بلکه میلیارد استعدادهای الهی انسانها قبل از شکوفایی پژمرده یا دفن بشوند. خواسته است همه شکوفا بشوند و این را در نهاد تمام انسانها قرارداده است که در همین زمین خدایی و آسمانی زندگی کنند و ملت عزیز ایران این شایستگی را دارد که در بالاترین تراز عزت و سربلندی زندگی بکند.
اگر ملتی بخواهد سربلند زندگی کند باید پیشرفته، مقتدر و آباد باشد. برای رسیدن به اینها باید عالم، شجاع، همبسته و متحد باشد، باید خودش و عظمتها، استعدادها و توانمندیهای خودش را باور کند. ملت ایران این شایستگی را دارد که در بالاترین تراز عظمت و سربلندی زندگی کند. لازمۀ اینها مدرسه و مدرسه است. همه چیز از مدرسه و خانه شروع میشود.
اگر آموزش و پرورش کشوری آباد بود، آینده و نسلهای پیدرپی آن کشور آباد و آزاد و سربلند زندگی خواهند کرد. باید به نقطهای برسیم که مدرسه کانون پرورش انسانهای بزرگ باشد. بچه باید بزرگی و خودباوری را در مدرسه تجربه کند، احساس عشق و محبت را در مدرسه تجربه کند. علم را که از عوامل اصلی عزت، سربلندی و بزرگی انسان است در مدرسه بیاموزد.
مدرسه زیباترین مکان یک کشور است. همهاش زمزمۀ انسانی، عشق و بزرگی است. بچههای ما در مدرسه باید شجاعت و روحیۀ آزادگی را بیاموزند.
خدا را سپاسگزارم که امروز جامعۀ فرهنگی ما بسیار بانشاط، مصمم و پرامید و هدفمند و پرتلاش مشغول تربیت فرزندان این ملت هستند. با این روحیهای که امروز در آموزش و پرورش میبینیم امید ما به آیندۀ درخشان چند برابر است.
خوشبختانه ابتکار، خلاقیت، نوآوری، شکوفایی و نشاط در فضای آموزش و پرورش ما موج میزند و از این بابت خدا را سپاسگزاریم. آقای وزیر گزارش دادند، البته اگر فرصت بود جزئیات را تشریح میکردند، کارهای بسیار بزرگ و ارزشمند در فضای آموزش و پرورش ما موج میزند و از این بابت خدا را سپاسگزاریم.
ما امروز این دو مجموعۀ دبستان و راهنمایی را دیدیم، تجهیزات بسیار خوبی به کار گرفته شده است. باید به سمت روزی برویم که همۀ مدارس کشور از بهترین و آخرین تجهیزات روز دنیا استفاده کنند. برای اینکه همۀ ثروت ملت فرزندانش است. یک ملت جز فرزندانش چیزی ندارد و اینها باید ببالند و بزرگ بشوند. باید انسانهای پاک، مؤمن، شجاع، عالم و توانمند و خودباور و تصمیم گیر با افق نگاه جهانی باشند. بچۀ کلاس اول دبستان ما باید با مسائل جهان - نه این مسائل پیش پا افتادهای که در بعضی رسانهها مطرح است - آشنا بشود. از همین کلاس اول باید طعم بزرگی و بزرگ منشی را بشناسد. باید شکل مدرسه و کلاس و نحوۀ تعامل با دانشآموز، احترام به دانشآموز، نحوۀ تدریس و تجهیزات به گونهای باشد که احساس شخصیت و بزرگی و سربلندی در آن زنده بشود و اینها شدنی است.
من یادم هست پنج شش سال قبل گفتم و تکرار کردم، خیلیها هم این را بهانۀ ادعا علیه خود من قراردادند. گفتم اگر بتوانیم چنین تصمیمی بگیریم که همۀ بودجههای کشور را به آموزش و پرورش اختصاص بدهیم، حتماً آن آینده ساخته خواهد شد، برای اینکه آینده را انسانهای بزرگ میسازند و اینها کجا تربیت میشوند؟ در مراکز تعلیم و تربیت. آن آرزوی من آن طور که میخواستم تا الان محقق نشده، اما کارهای قابل قبول و قابل تحسینی در حال انجام است.
بالاخره کشور بزرگ است و صدها مسئله و هزاران کار دارد. روند تصمیمگیری هم این جور نیست که کسی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده است هر چیزی که در نیتش هست را بتواند تصمیم بگیرد. بالاخره یک سازمان، نظام و ترتیباتی هست، اما در مجموع حرکت، حرکت خوبی و رو به جلو است.
من همین جا از همۀ دستاندرکاران، از جامعۀ فرهنگیان عزیزمان که انصافاً زن و مرد موجب افتخار هستند و از پاکترین و سالمترین اقشار جامعۀ ما اقشار فرهنگی هستند که مورد احترام همۀ ملت ایران هستند، از کادر آموزش و پرورش، نوسازی و خیرین مدرسه ساز تشکر میکنم.
چند روز پیش با یک خبرنگار امریکایی مصاحبه میکردم. گفت این همه به شما فشار آوردند، باز هم به ایران افتخار میکنید؟ به ایران قبل از اسلام هم افتخار میکنید؟ گفتیم بله، چرا به ایران افتخار نکنیم. ما به ایران افتخار میکنیم، معنایش این نیست که با حاکمان فاسدی که در بعضی مقاطع حاکم بودند و پدر ملت را درآوردند یا به کارهای زشتی که کردند افتخار میکنیم. خیر، ما به ملتی افتخار میکنیم که در طول تاریخ در فرهنگ و علم و ادب و ایمان و توحید سرآمد جهان بوده است. چرا افتخار نکنیم؟
ما را با کشوری مقایسه کرد. گفت فلان کشور که همسایۀ شماست از نظر جمعیت تقریباً مثل شماست، آنها از شما پیشرفتهتر هستند. شما 32 سال انقلاب کردید، اما آنها از شما پیشرفتهتر هستند. گفتم اولاً هر کس که پیشرفت بکند ما خوشحال میشویم، ما که از پیشرفت دیگران ناراحت نمیشویم. ما ملتی هستیم که خوبیها را برای همه میخواهیم. زمانی شاد هستیم که همه شاد هستند. این اوج کمال یک ملت است و شادی خودش را در شادی دیگران جستجو میکند. هیچ وقت نرفتیم سرزمینهای دیگر را تصرف کنیم و غارت کنیم و ملتها را به خاک سیاه بنشانیم برای اینکه خودمان مرفه زندگی کنیم. این را یک زندگی حیوانی میدانیم.
در ثانی شما چطور ملت ایران را با بقیه مقایسه میکنید؟ اگر 8 سال جنگ تحمیلی نبود و اگر بداخلاقی دولتهای شما، تحریمها و فشارها نبود، کشور الان پیشرفتهتر بود؛ و از طرف دیگر شما از کجا میدانید که آنها پیشرفتهتر هستند؟ ناراحت نمیشویم، ولی آنها کدام مورد در علم، صنعت، فرهنگ، شجاعت و انسانیت پیشرفتهتر هستند؟
البته بعد تسلیم شد. گفتم بله، من همیشه به ملت ایران افتخار میکنم، هر کس ملت ایران را شناخته به آن افتخار کرده است. این یک روحیۀ نژادپرستی و ناسیونالیسم نیست. این یادآوری مسئولیت بزرگ ملت ایران است. ملتی که مورد لطف خدا بوده است، همیشه موحد و پاک و انسانی زندگی کرده است. علم، عدالت، پاکی و حقیقت را دوست داشته است. بعد از اسلام هم که به اهل بیت پیامبر تمسک کرده و از بزرگی و عظمت علی(ع)، حضرت زهرا (س) و فرزندان آنها همینطور خوشهچینی میکند. ملتی که عاشورا، محرم و رمضان، 22 بهمن و 12 فروردین دارد قابل افتخار است، اما مسئولیت هم دارد، هر بهرهمندی و حقی یک مسئولیت دارد.
اگر خدا ملت ایران را بزرگ، مؤمن و شجاع کرده است، اگر در دامان ملت ایران هزاران هزار عالم و عارف و زاهد و دانشمند به بشریت هدیه کرده است، اگر ملت ایران را عاشق علم قرارداده است. ما کمتر داریم ملتی را که پدر و مادر از صبح تا شب اضافه کاری میکند، از نان و لباس و آسایش خود میزند برای اینکه بچهاش به جایی برسد. چقدر داریم که کارگر و کارمند حقوق ثابت دارد، شهریۀ دانشگاه و مدرسه میدهد. به خدا من مادری را دیدم که از بیماری رنج میبرد اما به خاطر هزینه درمان نمیکرد، میگفت هزینه مدرسه بچهام اولویت دارد. به خدا دوست داشتنی و قابل افتخار است.
جا دارد که هزاران نفر مثل بنده فدای عزت و عظمت این ملت بشود و جا دارد که 24 ساعت هم برای این ملت بدود، اما مسئولیت هم هست. هر کس در تاریخ برای خودش زندگی کرد، اثری از آن نماند؛ چه یک فرد و چه یک ملت. کسی که برای خودش زندگی میکند در خودش مانده است. اما آدمهایی که از خودشان بیرون آمدهاند و برای دیگران زندگی کردند، برای کمال و سعادت و رفاه بشریت و برای پیشرفت جهان و صلح و عدالت و پاکی و معنویت و یگانهپرستی زندگی کرده است، همان قدر بزرگ و ماندگار شده است و همانقدر عظمت پیدا کرده است.
چطور میشود آدم از خودش بیرون بیاید؟ میشود، پیامبر عزیز ما از همۀ زمین کنده بود و به خدا پیوسته بود. یک لحظه برای خودش زندگی نکرد. همهاش برای بشریت بود. امیرالمؤمنین و فرزندانشان همۀ وجودشان برای بشریت است. همین الان امام عصر(عج) نزدیک به 1200 سال است برای چه کسی دارد کار میکند؟ آن که همه عالم دستش است برای خودش چه میخواهد؟ شهدای منطقه 10 چرا ماندگار شدند و چرا عظمت پیدا کردند؟ برای اینکه برای خودشان زندگی نکردند.
عزیزان من! عظمت و ماندگاری و سعادت ما در این است که برای سلامتی جهان تلاش کنیم. آن کاسب و کارمند و کشاورز و معلم و کارگر و دانشآموز و دانشجو همانطور که کار خودش را انجام میدهد، این کار را در جهت سعادت جامعه قراربدهد و نیتش این باشد که خدایا من این را برای رفاه جامعه میکنم، جوری تنظیم میکنم که مردم محل راحتتر باشند. اگر ما 75 میلیون این گونه زندگی کنیم ببینید چه خواهد شد و چقدر جامعه زیبا میشود و چقدر جامعه دوست داشتنی و جهان چقدر زیبا میشود. این ظلمها، تجاوزها، جنگها، بداخلاقیها و خودخواهیها به خاطر این است که آدمهایی هستند که میخواهند برای خودشان زندگی بکنند و همهچیز را برای خودشان میخواهند، ولو به قیمت نابودی دیگران.
امروز همه باید دست به دست هم بدهیم، هر کسی هم تا امروز تردید داشته به این کاروان نپیوسته، بپیوندد. همه با هم برای ساختن ایران و ساختن ایران برای جهان است. البته متأسفانه بداخلاقیها از بیرون و داخل وجود دارد؛ آدمهای کوچک که برای پست و مقام و عناوین هرکاری میکنند. رئیس جمهور یعنی چه؟ آیا کمالاتی در او پیدا شد؟ چقدر رئیس جمهور است؟ همانقدر که نوکر مردم است. چقدر نوکر مردمی؟ همانقدر که رئیس جمهور هستی. بالاترین پستها و مقامها در عالم نوکری و خدمتگزاری مردم است. از آن طرف دنیا لشکرکشی میکند یک میلیون آدم را در همین ده سال کشت. برای چه؟ چرا به افغانستان و عراق حمله کردی؟
دیدید که ملت ایران را به تروریسم متهم میکنند. ملت ایران نیازی به این کارها ندارد. ملتی که با منطقش همۀ قلبها را تسخیر میکند، چه نیازی به این کارهای احمقانه دارد. آنهایی نیاز دارند که فرهنگ و منطق ندارند. آنهایی نیاز دارند که تمدن ساز نیستند. تمدن را با تیر و تفنگ نمیشود درست کرد، با اندیشه، فکر و معنویت، میشود درست کرد. با دوستی و عشق و محبت میشود تمدن درست کرد، تمدنی که با آدمکشی درست میشود تمدن نیست، توحش است.
چهار تا ساختمان تمدن نیست. در طول تاریخ آدمها را کشتند و به بردگی گرفتند؛ تمدن این نیست. تمدن آن روحیات و فرهنگ و ارزشها و سنتهای انسانی و پاکی و عشق و محبت است که در خون ایرانیها جاری است.
خیلی دارند تلاش میکنند، فهمیدهاند که ملت ایران زنده شده است. روح جمعی ملت ایران بیدار شده است. فهمیدهاند که ملت ایران روی ریل درست افتاده و با حرکت پرشتاب به سمت قلهها میرود. دست به دست هم دادند، این طرف و آن طرف داخل و خارج سنگی بیندازند، گرد و خاکی بکنند، غباری درست بکنند و سروصدایی بکنند که اولاً چهرۀ ملت ایران را مشوه کنند، در ثانی بتوانند توقف کوتاهی در حرکت ملت ایران به وجود بیاورند.
من میخواهم به آنها از زبان شما بگویم که دیگر بس است، تمام شد، هر اتفاقی در عالم بیفتد ملت ایران حرکت به سمت قلههای کمال را لحظهای متوقف نمیکند. در این حرکت پرشتاب ملت ایران وقفه ایجاد نمیشود، اگر امثال بنده هزار هزار باشیم یا نباشیم. ما قطرهای از اقیانوس ملت ایران هستیم.
من به بعضیها میگویم که خودشان را به زمین و زمان میزنند. عدهای که مدعی هستند و انتظار دارند ملت به آنها احترام بگذارند و جلوی پای آنها بلند بشوند. ما قطرهای از دریا و اقیانوس ملت ایران هستیم. خیلی خود بزرگبینی و جاهلانه است که کسی انتظار داشته باشد که اقیانوس در برابر قطره بلند بشود. قطره خودش را باید به اقیانوس بزند. قطره تا در اقیانوس است معنا دارد، اگر خودش را جدا و برتر دانست اصلاً وجود ندارد.
آینده از آن ماست. فرهنگیان عزیز، جوانان و علما و اندیشمندان این کشور، کسبه و بازاری، کشاورز و کارگر، سرمایهگذار و غیرسرمایهگذار، سیاسی و غیرسیاسی، برای فردای درخشان دست به دست هم بدهیم. بشتابید که آن فردا در انتظار شماست.
موفق و سربلند باشید