تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۳۹۱ - ۱۵:۳۵  ، 
کد خبر : ۲۴۱۵۰۲

سخنرانی در مراسم سالگرد مرحوم کردان (مازندران)


بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
اللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج‌ والعافیة والنصر واجعلنا من‌ خیر انصاره و اعوانه‌‌ والمستشهدین‌ بین‌ یدیه‌
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعاً سلام الله ابداً ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله اخر العهد منی لزیارتکم.
خدای بزرگ را سپاسگزارم این توفیق را عنایت فرمود تا در جلسه بزرگداشت خادمی عزیز و ماندگار در جمع شما مردم مؤمن، وفادار، قدرشناس و انقلابی مازندران و شهر ساری حاضر باشم. جا داشت و جا دارد که در این جلسة بسیار ارزشمند علما،بزرگان و صاحب نظران دربارة جایگاه خدمتگزاری و خدمت و خادمان مخلص و مجاهد سخن بگویند و فرهنگ فداکاری، ایثار و تلاش مخلصانه را در جامعه نهادینه کنند.
من می خواهم در خدمت شما خیلی کوتاه در تشریح عظمت زندگی و فداکاری مرحوم کردان جملاتی را عرض کنم. البته بسیاری از شما از نزدیک با او آشنا بودید و زندگی کرده اید و در صحنه های سخت سرنوشت ایستادگی، ایمان و عشق او را به ارزش های الهی از نزدیک مشاهده کرده اید سخن من تکراری خواهد بود.
من می خواهم به اصل حقیقت، هدایت و کمال انسانی برگردم. در ایام شهادت امام حسین (ع) هستیم.امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است. اوج کمال انسانی و تجلی همة زیبایی ها و ارزش های الهی در وجود امام حسین(ع) است. قیام، حرکت و ایستادگی امام، لحظه به لحظة امام، فریاد، سکوت و عشق و اخلاص امام الگو و اسوه است و در قله و نقطة کمال است. حادثة عاشورا صحنه هنرنمایی خود خداست. خدا می خواهد جمال، عظمت، قدرت، خلاقیت و همة صفات و اسماء الهی را یک جا و در یک صحنه متجلی کند؛ صحنة کربلا و حادثة عاشورا.
حادثة عاشورا و حرکت امام و برنامه ریزی و عمل امام یک دورة کامل مکتب توحید، نبوت، امامت ، عدل و معاد است. همة حقیقت و آن چیزی که خدای متعال برای هدایت و کمال انسان فرو فرستاده و اراده کرده است، همة آنها در یک صحنه و صحنة کربلا و عاشورا در اختیار بشر و در معرض دید همة انسان ها و همة تاریخ قرار گرفته است. کربلا اوج توحید و اوج عشق و محبت، اوج روابط زیبایی خانوادگی و اجتماعی و اوج اخلاص و نقطة کمال عبودیت امام و یاران امام است و صراط مستقیم و راه زندگی عزتمند و آزاد و خدایی است. کربلا راه انسان زیستن و تحقق همة آرمان ها و اهداف پیامبران در طول تاریخ است. همان چیزی است که خدای متعال از انسان و انسان الهی توقع دارد.
همه حادثة عاشورا درس است. ابعاد حادثة عاشورا بیشمار است. من می خواهم کوتاه یکی از این ابعاد مهم را بازگو و یادآوری کنم. امام حسین(ع) آمدند راه و مسیر درست و صراط مستقیم الهی را ترسیم کردند. اوج عزت، ایثار و فداکاری را نمایش دادند. جلوة خدا را در انسان به ظهور و عمل رساندند. اما حادثة عاشورا یک اتفاق بزرگ و برنامه ریزی بسیار دقیق و ظریف از ناحیه امام حسین(ع) برای تفکیک مرز اسلام ناب محمدی از خط نفاق، خودخواهی ها، قدرت پرستی هاست.
عزیزان من! بدترین ظلم به جامعة بشری ظلمی است که از ناحیة مدعیان علیه بشریت اعمال می شود. این ظلم هم خطرناک ترین،هم اثرگذارترین و هم ناجوانمردانه ترین ظلمی است که علیه دین، ارزش های دینی و الهی انجام می شود. کسانی آمدند که از اساس به حرکت و رسالت پیامبر و توحید و ارزش های الهی هیچ باوری نداشتند، هیچ اعتقادی به خدا، قیامت و اسلام نداشتند، گفتند که اساس رسالت پیامبر یک داستان بوده است. اما همان افراد با لباس جانشینی پیامبر و با توجیه مشروعیت به ناحق گرفته شده از پیامبر عزیز به دنبال سلطه بر جامعه،غارت جامعه و تحمیق جامعه و ادامة حکومت داری و قدرت-نمایی بودند.
در چنین شرایطی که ظالمان و غاصبان خود مدعی حق و جانشینی پیامبر هستند، تفکیک صراط مستقیم و مسیر حق از باطل بسیار بسیار سخت، مشکل و ناشدنی است. در شرایطی که دنیاطلبی ها، دنیاپرستی ها و خودخواهی ها عمومیت و سیطره پیدا کرده و مشروعیت خود را به نام جانشینی پیامبر و رهبری دینی بر جامعه تحمیل می کند، تفکیک خط حق از خط باطل بسیار بسیار مشکل است.
شما دوران امام علی و امام حسن(ع) را ببینید، کسانی بودند که روزها در صف حضرت امام حسین (ع) بودند، اما شب ها در لشکر دشمن و در حال رد و بدل کردن معاملات، مبادلات و قول و قرارها؛ یعنی هم از چهرة دین و هم از امکانات باطل و ضد دین استفاده می-کردند که در دورة امام حسین(ع) این به اوج خودش رسید. فرهنگ خودخواهی، دنیاطلبی، کار برای خود و فرهنگ نفاق عمومیت پیدا کرد. در چنین شرایطی بازآفرینی و باز شناساندن خط توحید کار سختی است و نیازمند فداکاری، مظلومیت، خون دادن و خون جگر خوردن است و امام حسین(ع) این مأموریت عظیم را به زیبایی انجام داد و به ثمر رساند.
شما ببینید صحنة کربلا، صحنة مدیریت امام حسین (ع) است. مخالفین امام و دشمنان دین مدعی بودند که امام علیه حکومت قیام کرده و بیعت نکرده و بر حکومت جانشین پیامبر خروج کرده است. این ادعای آنها بود، ادعایی دروغ. آنها دشمن کسی که علیه حکومت قیام کردند نبودند. دیدیم که با بسیاری از دشمنان حتی دشمن غیر مسلمان کنار آمدند و همکاری کردند. آنها با اساس پیامبر،دین و عدالت و توحید دشمن بودند و امام حسین (ع) باید به زیبایی این چهرة نفاق را بر ملا می کرد و ادعای دروغین را افشا می کرد.
صحنة کربلا را ببینید،امام چقدر زیبا طراحی می کند. قدم به قدم ادعاهای دشمن را باطل می کند و در برابر چشم تاریخ قرار می دهد. صحنه کربلا را ببینید؛ مدعی بودند که امام علیه حکومت قیام کرده است. بسیار خوب، کسی که علیه حکومت قیام می کند با او چه می کنند؟ او را دستگیر می کنند و اگر جنگی شد او را می کشند، اما صحنه کربلا فقط کشتن نبود. امام آن قدر زیبا برنامه ریزی کرد تا چهرة نفاق برای همیشه تاریخ افشا شود و صراط مستقیم الهی در برابر دید جهانیان قرار بگیرد.
به صحنة کربلا نگاه کنید، آنها می خواستند ریشه را بزنند اما نمی-گفتند می خواهیم ریشه را بزنیم، امام کاری کرد که معلوم شد می خواهند ریشه را بزنند. امام گفت شما با من دشمن هستید، من بیعت نکرده ام، با این بچة شش ماهه چه کار دارید. باز امام خط را روشن می کند و چهرة آنها را افشا می کند. می گوید به این بچه شش ماهه آب بدهید می میرد و آب هم ندهید می میرد. مشکل آنها اگر واقعاً عدم بیعت امام بود ساعاتی صبر می کردند، این بچه به طور طبیعی از دنیا می رفت. اما چه کردند؟ با تیر گلوی بچه شش ماه را نشانه گرفتند. این تیر نشان دهنده عمق عقده ها، کینه ها، شقاوت ها و دشمنی های آنها با اصل دین، توحید، عدالت و نبوت بود. به بچه چه کار دارید. حالا بچه را کشتید، امام را کشتید، تمام اینها علیه حکومت قیام کرده بودند، همه آنها را کشتید تمام شد. چرا بعد از اینکه کشتید اسب ها را تجهیز کردید و با اسب ها بر بدن های مطهر تاختید؟
معنای این چیست؟ آیا این هم مقابله با گروهی است که بر خلیفه رسول الله قیام کردند و خروج کردند؟ نه خیر، معلوم است که موضوع چیز دیگری است. معلوم است داستان، داستان خروج علیه خلیفه نیست و شما با اساس مشکل دارید و عقده های خودتان و اجدادتان را که در جنگ خندق، احد و حنین به وجود آمد را خالی می کنید، معلوم است که شما وقتی امیرالمؤمنین در جنگ خندق آن طور می درخشد و شما کم می آورید، به خاطر اینکه ایمان نداشتید و از اول با نفاق آمده بودید عقده-ها را خالی می کنید.
حالا کشتید، چرا زن و بچه را اسیر گرفتید؟ زن و بچه که کاری نمی توانند بکنند. حالا زن و بچه را اسیر گرفتید، چرا سرهای بریده را جلوی زن و بچه ها می آورید؟ معلوم است که داستان چیز دیگری است.
عزیزان من! خواهش می کنم عنایت کنید. داستان کربلا دورة کاملی از مکتب است. کربلا به ما می گوید هر کس در هر لحظه آن چیزی است که در طول عمر زندگی کرده است. این نیست که در یک لحظه کسی زیر و رو شود. کسانی که یک عمر با خودخواهی و هوای نفس زندگی کرده اند، در لحظه های حساس و سرنوشت عفونت درونشان به بیرون منتشر خواهد شد. در صحنه های سرنوشت نمی توانند کنار حق بایستند. امام می آمد با اینها صحبت می کرد. در هر مرحله بارها صحبت کرد که وجدان آنها را بیدار کند. به آنها نشانه داد و استدلال کرد. حواسشان را جای خودش آورد بسیاری تأیید کردند، ولوله در لشکر افتاد اما چون زندگی آنها سراسر و در طول عمر آسودگی بوده نمی توانستند طرف حق را بگیرند.
بعضی ها می گویند حر در یک لحظه زیر و رو شد. بله، امام این قدرت را دارد که در یک لحظه انسان ها را زیر و رو کند، اما حر نتیجة یک عمر زندگی سالم خودش را به دست امام گرفت و امام به او عنایت کرد و آن عمر سالم زیستن به فریاد او رسید و در جبهه حق قرار گرفت.
امام آمد تعلیم کرد که عزیزان من، زندگی را بر مدار حق تنظیم کنید والا در لحظه های سرنوشت پاها خواهد لرزید، تشخیص جبهه حق و باطل مشکل خواهد شد و ننگ ابدی برای انسان های دنیاپرست رقم خواهد خورد. و داستان کربلا داستان جاری در تاریخ است. کل یوم عاشورا وکل ارض کربلا. هر لحظه، لحظه انتخاب است.
خدا را سپاسگزاریم که ملت عزیز ایران و مردم عزیز مازندران مردمی علوی، حسینی و مهدوی هستند. مردم مازندران مردمی الهی، موحد و در خط امام حسین(ع) و در خط نورانی ولایت و امامت هستند. سلام و درود خدا بر شما.
اما یک جمله کوتاه دربارة مرحوم علی کردان. شما او را بهتر از من می شناسید. فرزند برومند ایشان گفت چرا ایشان تنها رفت؟ چرا آن صحنه را طراحی کردند؟ چرا اجازه سخن گفتن ندادند؟ چرا هیاهو کردند؟ چرا این طور و صدها سؤال دیگر. من می خواهم بگویم، جناب آقای کردان! پدر شما مردی مؤمن بود و در تمام زندگی مؤمن زندگی کرد. در خدمت انقلاب و در خدمت مردم، پای ارزش ها و آرمان های انقلاب ایستاد و خدا به او این عظمت را عنایت کرد که رفت در صحنه-ای تک و تنها برای اینکه خط را روشن بکند. معلوم بود که طراحی برای سال 1388 و برای زدن جبهه حقیقی انقلاب و اسلام ناب محمدی است والا یک وزیری گیریم که اشتباهی کرده. خوب استیضاح یعنی چه؟ استیضاح یعنی طلب توضیح کردن. سوال می کنیم، آقا شما توضیح بده این کار را برای چه انجام داده اید؟ این حرف را برای چه زدی؟ اما هجوم سنگین تهمت، افترا، دروغ، لجن پاشی، توهین مستقیم چه ربطی به استیضاح دارد؟ در استیضاح نباید احترام کسی از بین برود؟ یک سؤال، جواب. قانع شدی، رأی می دهی و قانع نشدی رأی نمی دهی. چرا این قدر جوّسازی؟ از رسانه های بیگانه تا بعضی رسانه های داخلی و آدم های سستی که در طول زندگی شان یک حرف صادقانه از زبان آنها در نیامده است و همه در یک جبهه برای اینکه قامت این مرد را بشکنند، چرا؟
به خاطر اینکه اهداف بعدی در کار است و خوش به حال شما و خوش به حال پدر شما که مردانه ایستاد و به امام حسین(ع) تأسی کرد.
می توانست کارهای دیگری بکند. الان داریم که می آیند به وزیر می گویند آقا این امکانات و امتیاز را به ما بده، ما کاری به تو نداریم. خیلی مسائل پشت صحنه جفت و جور می شود اما مرحوم کردان این را نپسندید. این زیباست.
عزیزان من! طول عمر و زندگی مهم نیست، کیفیت زندگی مهم است. امام فرمود: رهبر ما آن طفل سیزده ساله است. یک طفل سیزده ساله آن قدر اوج می گیرد که امام می گوید رهبر ما طفل سیزده ساله است، اما آدم هایی داریم 90 ساله عمر کرده اند، در لحظه نودمین سال وابستگی آنها به دنیا و به جاه و مقام بیشتر از یک جوان 16 ساله و 25 ساله است. مهم نیست که مرحوم کردان چند سال عمر کرد، بلکه مهم این است که پاک، سرافراز و خدمتگزار زندگی کرد.
من به عنوان خادم مردم شهادت می دهم که مرحوم کردان مردی پاک، دلسوختة انقلاب و ارزش های انقلاب و مردم بود. هر جا می شنید کسی مشکل و نیازی دارد می سوخت و در حد توان تلاش می کرد کمکی بکند. او با این شیوة زندگی و انتخاب بزرگ به من گفت فلانی من نمی خواهم تو به مجلس بیایی، بلکه می خواهم تنهایی حضرت زهرا (س) را درک کنم. این عظمت یک مرد و حاصل یک عمر زندگی شرافتمندانه است. او با شرافت زیست و با شرافت از دنیا رفت. خوش به حال او و خوش به حال همة کسانی که دین خدا، توحید و ارزش های الهی را با زخارف دنیا عوض نمی کنند و خوشا به حال مردم عزیز مازندران که در دامان خودشان علما، فقها، عرفا، مجاهدان، خدمتگزاران، مدیران و انسان هایی بزرگ را تربیت و به بشریت عرضه کرده اند.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات