تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۴  ، 
کد خبر : ۲۴۱۷۹۰
تحلیلی موشکافانه از فعالیت‌های مسکو و پاریس

سوریه؛ بهانه قدرت‌طلبی‌های روسیه و فرانسه

اشاره: روسیه برای بازیابی قدرت خود و فرانسه برای رقابت با رقبای اروپایی خود، سوریه را بهانه کرده و اهداف خود را دنبال می‌کنند. این مسئله ریشه‌های تاریخی دارد.

به گزارش خبرنگار فارس در فرانسه، سردی همیشگی و ارتباط محتاطانه و همراه با تردیدی که کشورهای اروپایی بخصوص فرانسه با همسایه بزرگ و قدرتمند خود دارد، ویژگی مناسبات فرانسه و روسیه است. این مناسبات بسیار از دوره حکومت شوروی متاثر است. این مسئله ریشه‌هایی تاریخی دارد که بر خلاف عادت مسئولان غربی و روسی که مانند هم این اختلافات را رد می‌کنند و حداقل مقابل رسانه‌ها از آن سخنی نمی‌گویند، این اختلافات به دور از عوامل دیدنی و اختلافات پیروان مذاهب مسیحی نیست. دنیای غرب بیشتر شامل کاتولیک، آنگلاساکسون و پروتستانی است که روسیه‌ی ارتودوکس را خیلی دوست ندارند. علاوه بر این برخی کشورهای غربی مانند فرانسه و ایتالیا حساسیتی فوق‌العاده در قبال روس‌ها دارند و دائما در تناقضی بزرگ به سر می‌برند که منافع مشترک آنان را بیشتر در معرض برخورد قرار می‌دهد. در ایتالیا و فرانسه بزرگترین احزاب کمونیست اروپا وجود دارد و علاوه بر این جریان‌های چپ که قبلا با شوروی در ارتباط بودند، نیز حضور دارند. علاوه بر این فرانسه و روسیه که هر یک احساس کرده‌اند که نقششان و وزنشان در دنیا کاهش یافته است، تلاش می‌کنند با دیگر از دروازه سوریه به دنیا بازگردند. پاریس احساس کرد می‌تواند قدرت بین‌المللی خود را از طریق لیبی باز یابد، در مقابل روسیه نیز شورای امنیت را سکویی برای بازگشت خود کرده و مانع هر قطعنامه‌ای می‌شود که دمشق را محکوم می‌کند. در این گزارش تلاش می‌کنیم محورهای ارتباط این دو کشور اتمی را از مواضع مختلف بررسی کنیم.
مناسبات سیاسی و راهبردی
این روزها با بازگشت روسیه به عرصه بین‌المللی سیاستی که شبیه سیاست شوروی است و دارای اهداف جدید و بزرگی است،‌ و با ادامه پیروی کشورهای غربی از خواسته‌ها خود در مقابل این حقیقت، سوالاتی مطرح می‌شود در غرب مبنی بر اینکه روسها دقیقا به دنبال چه هستند؟ به نظر می‌رسد در میان اروپایی‌ها، فرانسوی‌ها به درک روسی‌ها نزدیک‌تر باشند. اروپایی‌ها از جمله فرانسوی‌ها روسیه را مشکلی قدیمی می‌دانند هر چند آماده ورود به یک رویارویی جدید با روس‌ها نیستند اما فرانسوی‌ها معتقدند که روسیه به کسی احترام نمی‌گذارد مگر اینکه در مقابلش با قدرت بایستد برای همین شاهد نوعی تشدید تنش کلامی میان فرانسه و روسیه هستیم که در موضوع سوریه نمود پیدا کرده است بدون اینکه این مسئله بر دیگر مسائل و روابط دو طرف تاثیر بگذارد.
جایگاه ویژه مسکو در سیاست خارجی پاریس
مناسبات پاریس و مسکو دارای ویژگی‌های خاصی است. پاریس جایگاه ویژه‌ای به روسیه در سیاست خارجی خود داده است و علت این امر این است که مسکو نیز به پاریس، امتیازی را می‌دهد که فرانسه همیشه به دنبال آن می‌گردد و آن اتحاد مقابل رقبا و متحدان پاریس مانند آلمان و آمریکا از زمان ژنرال دوگول است به طوری که پاریس در مسکو یک چیز بیشتر نمی‌بیند و جز یک چیز از آن نمی‌خواهد و آن ثبات در کشوری مانند روسیه است که اگر دچار آشوب شود، از اروپا جز ویرانه‌ای باقی نمی‌ماند.
با وجود همه این مسائل، می‌توان گفت که کشوری اروپایی وجود ندارد که بتواند مانند فرانسه و به سبک خود با روسیه ارتباط برقرار کند. دشمنی بزرگ میان انگلیس و آلمان از یک جهت که ریشه در دوره‌های تاریخی دارد و تا امروز وجود دارد به فرانسه،‌ شریک سوم اروپایی و رقیب سرسخت این دو کشور اجازه می‌دهد تا با آزادی بیشتری با روسیه ارتباط بگیرد و با پس‌زمینه‌های کم ‌حساسیت‌تری با مسکو سخن بگوید. برخی امور بزرگ که نماد خاصی دارد به روابط اشاره می‌کند. هیچ کشور اروپایی نبود که بتواند در جنگ روسیه با گرجستان بتواند میانجیگری کند جز فرانسه. به طوری که نیکلا سارکوزی در اوت سال 2008 با ویلادیمیر پوتین رئیس جمهور وقت و نخست وزیر کنونی این کشور تماس گرفت و میانجیگری کرد تا ارتش روسیه پیشروی خود را به سوی تفلیس پایتخت گرجستان متوقف کند. سارکوزی به پوتین که ساآکاشویلی (رئیس جمهور غربگرای گرجستان) را تهدید کرده بود که مانند آمریکا که صدام را دار زد، او دار خواهد زد، گفت آیا می‌خواهی آنطوری [دوره ریاست جمهوری خود را] تمام کنی که جرج بوش تمام کرد؟. همین میانجیگری فرانسوی کافی بود تا ارتش روسیه پیشروی خود را به سوی کاخ ساآکاشویلی متوقف کند در حالی که همانروز روزنامه‌های فرانسه نوشتند که سارکوزی به رئیس جمهور گرجستان گفت: بدان که من حکومت تو را از سقوط نجات دادم.
مناسبات دوگانه در حد فروش ناوشکن میسترال به روسیه
نکته جالب توجه دیگر در مناسبات دوگانه روسیه و فرانسه، اقدام این کشور به فروش پنج ناوشکن نوع میسترال به روسیه بود که این اقدام فرانسه فراتر از مناسبات دوگانه بود و به داخل اروپا رسید جایی که فرانسه دائما تلاش می‌کند وزن خود را در اروپا در رویارویی با قدرت اقتصادی آلمان از طریق توسعه بخش‌هایی از مناسبات خود با روسیه داشته باشد. در کنار این، فرانسه اختلافاتی با مسکو دارد که در این اختلافات خواستار موضع مختلف روسیه است مانند موضوع هسته‌ای ایران یا مسائل افغانستان یا همانطور که در خصوص سوریه وجود دارد. همچنین نمی‌توان تصور کرد که مثلا فرانسه اقدام به فروش سلاح خود به روسیه کند یا آلمان. دو کشورش که دو عضو متحد آمریکا در سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هستند.
روسیه از دیدگاه فرانسه
بازگشت روسیه در شورای امنیت از دروازه سوریه، برای فرانسه امری ناگهانی نیست. هرچند که برخی در فرانسه تلاش می‌کنند اینطور وانمود کنند. فرانسوی‌ها با اینکه با اهداف روسیه آشنا هستند، همان کسانی هستند که در شورای امنیت در خصوص موضوع لیبی [در زمان انقلاب این کشور] به روسیه و چین دروغ گفتند و همین امر سبب حمایت این دو از قطعنامه سرنگونی نظام لیبی به بهانه حمایت از مردم این کشور شد. همچنانکه یک مسئول در وزارت خارجه چین به هیئت تنسیق ملی سوریه [از مخالفان داخلی سوریه] که به چین رفت، اخیرا اعلام کرد: در مسئله لیبی به ما دروغ گفتند و عمدا دروغ گفتند برای همین ما دیگر آنان [آمریکا، فرانسه و انگلیس] را باور نداریم و اجازه نمی‌دهیم هر چه می‌خواهند درباره سوریه اجرا کنند.
فابیو لیبرتی کارشناس امور راهبردی موسسه روابط بین‌الملل می‌گوید: همین کافی است که نگاهی به سخنان و مواضع مسئولان روسیه بیندازیم یا آنچه در روزنامه‌های این کشور نوشته می‌شود نگاهی بکنیم تا ببینیم که روسیه همیشه از دیدگاه نفوذ و سیطره یافتن می‌اندیشد. این ایده در قلب اهداف ولادیمیر پوتینی قرار دارد که در ابتدا قصد ساخت شوروی سابق و در پیش گرفتن راه‌هایی را دارد که در رویارویی با غرب خود را بالا بکشد که از جمله ابزارهای او انرژی است. سلاحی که روسیه هیچ گاه از به کار بردن آن دریغ نکرده است، چه از طریق قطع صدور گاز به اروپا که از اوکراین می‌گذرد چه از طریق شرکت گازپروم که تلاش می‌کند بر همه ابزار پالایش و فعالیت‌های حوزه انرزی در کشورهایی که گاز از آنان می‌گذرد، تسلط یابد. علاوه بر این روسیه تا الان زیر بار امضا کردن توافقنامه برای صدور انرژی به اروپا با اتحادیه اروپا نرفته است. ابزار انتقال انرژی از کشورهای اتحادیه به مثابه انتقال داخلی است نه ترانزیت، آنچنان که کشورهای اروپایی می‌خواهند. چرا که امضا کردن چنین توافقنامه‌ای مسکو را از اعمال فشار دوگانه بر کشورهایی که محل عبور و انتقال گاز هستند باز می‌دارد یا کشورهایی که از این گاز در اقتصاد خود استفاده می‌کنند. این وابستگی به انرژی بخصوص گاز سپس نفت، امکانات مادی دلچسبی را به روس‌ها می‌دهد که در روند بازسازی قدرت و افزایش نفوذشان در زمانی که آمریکا و اروپا دچار بحران‌های اقتصادی و افزایش قیمت نفت و نرخ بیکاری هستند، به آنان کمک می‌کند.
بازگشت قطب روسیه از سه محور:
اول) کشورهای مخالف غرب در منطقه خاورمیانه و آمریکای جنوبی؛
روسیه در رویاهای خود برای مقابله با غرب بر کشورهای مخالف سیاست آمریکا در منطقه و در آمریکای لاتین یعنی حیات خلوت آمریکا تکیه کرده است. در این کشورها نفوذ روسیه بخصوص در ونزوئلا را از طریق قراردادهای تسلیحاتی با هوگو چاوز و روابط خوب با کوبا افزایش یافته است. خاورمیانه نیز فضای خوبی برای این امر است چه در خصوص مسئله هسته‌ای ایران چه در افغانستان و اکنون سوریه که اختلافات روسیه و غرب به شورای امنیت رسید همچنانکه روسیه دائما اقدام به فروش سلاح‌های پیشرفته به این کشورها بخصوص سوریه در دوره اخیر کرده است.
دوم) شورای امنیت؛
روسیه از دهه 90 قرن گذشته سه بار از حق وتو استفاده کرده است. اولین وتو در سال 1997 بود. زمانیکه روسیه و چین در رویارویی با تصمیم انگلیس و فرانسه درباره پرتوریا از وتو استفاده کردند و دو بار نیز اخیرا در اکتبر 2011 و فوریه 2012 است. شورای امنیت ابزاری قانونی و رسانه‌ای و سیاسی برای بازگشت روسیه به عرصه بین‌المللی و از موضع کشوری صاحب نفوذ و تصمیم‌گیرنده شده است و دقیقا همین امر خشم کشورهای غربی را برانگیخته است آنان را چنان خشمگین کرد که با حرف‌های درشت که شایسته ادبیات دیپلماتیک نبود درباره وتو سوریه حرف زدند. آلان کاروس سرهنگ فرانسوی در همین خصوص می‌گوید که مسئله سوریه نیست. مسئله به موضوع عادی وتو باز می‌گردد که در دو دهه پیش همیشه آمریکا از آن استفاده می‌کرد.
سوم) سیاست بازی بر اساس تناقض‌های اروپایی‌ها
روسیه به سیاستی قدیمی بازگشت کرده است که کشورهای اروپایی را مقابل یکدیگر قرار می‌دهد. این سیاستی است که بریگینف در پیش گرفت که وولکوگونوف تاریخدان روسی از او نقل کرد که «ما باید آنقدر روابطمان را با آلمان عمیق کنیم تا جایی که خشم فرانسه را برانگیزیم».
در سال‌های اخیر، روسیه در موضوعاتی مانند چچن، موضوعات داخلی انتخاباتی و پرونده‌های حقوق بشر که اروپا به بهانه آن روسیه را تحت فشار قرار می‌داد، در تلاش خود برای برقراری ارتباط دوجانبه با کشورهای اروپایی به همه اهداف خود رسید و اروپایی‌ها هم دست از فشار بر پوتین برداشتند. موضوع سوریه بهانه‌ای بیش نیست که روسیه از طرق آن تلاش کرد به نقش جهانی خود بازگردد. در حالی که فرانسوی‌ها تلاش می‌کنند با حمایت از اخوان المسلمون سوریه نقش بهتری در جهان عرب پیدا کنند و این همان سیاستی است که آلن ژوپه وزیر خارجه فرانسه در سخنرانی خود در موسسه جهان عرب در پاریس در می گذشته اعلام کرد. مسکو تلاش می‌کند مانع گسترش دامنه فعالیت اخوان المسلمون و مانع رسیدن دایره قدرت اهل سنت در کشورهای اسلامی در محدوده شوروی سابق شود. این کشور درباره نقش آینده ترکیه نیز همین نظر را دارد که می‌خواهد اخوان المسلمون را مرکبی برای افزایش نفوذ خود در کشورهایی کند که روزی بخشی از امپراتوری عثمانی بودند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات