* میگویند این دهه را باید دهه لاریجانیها نامید. هریک از برادران لاریجانی در یکی از دستگاهها و نهادهای مهم نظام مشغول فعالیت هستند.
** شاید هم تخیل است.
* چطور؟
** به هرحال چرخه روزگار با مسائل مختلفی حرکت میکند، برویم سر اصل موضوع.
* آقای دکتر چه زمانی تصمیم به حضور در مجلس گرفتید؟ این تصمیم به زمان استعفا از شورای عالی امنیت ملی برمیگردد یا نه پیش از آن تصمیم داشتید؟
** من قبلاً جواب این سوال را دادهام.
* آن زمان گفتید قصد ورود به مجلس را ندارید.
** نداشتم. واقعاً تصمیم برای حضور در مجلس نداشتم. حتی یک روز قبل از اینکه زمان نامنویسی تمام شود در سفر مصر بودم. برخی آقایان از قم تماس داشتند اما بنا به دلایل مختلفی هم برایم مسجل شده بود کاندیدا نشوم. وقتی از سفر برگشتم، مصمم بودم برای اینکه این کار صورت نگیرد.
* دلایل شما برای عدم حضور چه بود؟
** دلایل متعددی داشت. هم به دلیل سابقه طولانی در کار اجرایی، احساس میکردم حدود 30 سال است کارهای اجرایی در سمتهای مختلف انجام دادهام. دلیلی هم نداشت که قلمرو کارهایم را به راحتی عوض کنم. در ضمن یک فرصتی برای اینکه مقداری به خودمان برسیم و به کارهای علمی و دانشگاهی مشغول باشیم، فراهم شده بود. از سوی دیگر احساس میکردم شرایط سیاسی کشور شاید نیازمند چنین اقدامی نباشد.
* چگونه تصمیم شما تغییر کرد؟
** در همان فاصله 24 ساعت آخر، مجدداً برخی از آقایان تماس داشتند. تماسها به نوعی بود که برای من یک قدری مشکل شد، پاسخ منفی به آنها بدهم. به دلیل جایگاهشان به دلیل ارتباطاتی که با آنها داشتم. مصالحی میاندیشیدم که پاسخ منفی دادن صحیح نیست. بنابراین تصمیم به شرکت گرفتم.
* شما فردی معتقد به فعالیتهای حزبی هستید تصمیم به حضور در مجلس یک تصمیم تشکیلاتی بود یا شخصی؟
** من قبول دارم که به کار تشکیلاتی اعتقاد دارم. این را مخفی نمیکنم و فکر میکنم یکی از نقیصات کشور ما این است که کارهای انتخابات و رفتار ایرانی کشور ما متکی به تشکیلات منظم نیست. این حسن یک جامعه دمکراتیک است که با تشکیلات کار کند. هنوز من فضای کشور را اینگونه نمیبینم. به دلایل مختلف جریانات حزبی کمسو هستند. ممکن است بعضیها از اصطلاح «همسو» استفاده کنند اما در کل جریانات حزبی «کمسو» هستند. در مورد انتخابات حضورم کاملاً غیرتشکیلاتی و شخصی بود. نسبتی با بزرگان دینی داشت.
* پس دلیل حضور شما در انتخابات صرفاً درخواست برخی از علما و روحانیون بود؟
** به هرحال من از یک خانواده روحانی هستم. با همه مراجع کشور ارتباط خانوادگی و نزدیک داریم. بنا به افراد ممکن نسبتهای متفاوت داشته باشیم. من قبل از اینکه به عالم سیاست بیایم با این رجال دینی ارتباط و نسبت داشتم. وقتی به عرصه سیاسی آمدم یک نسبتهای سیاسی هم بوجود آمد اما آن جایگاه عمیقتر و تاثیرگذارتر است، من ادب کردن به بزرگان و مراجع تقلید را یکی از شاخصههای سنت فرهنگی خودمان میدانم.
* بعد از کاندیداتوری جریانات سیاسی اصولگرا از جمله راست سنتی حمایت قاطعی از حضور شما در انتخابات داشتند.
** نه. آن موقع اینطور نبود. جبهه متحد و گروههای اصولگرا بودند اما آقای ناطق حتی خیلی موافق نبود من به قم بروم. بعدها که من به قم رفتم و رسما کاندیداتوری را اعلام کردم در لیست خودشان قرار دادند.
* قضیه کاندیداتوری از قم چطور صورت گرفت؟ ابتدا قرار بود از تهران در لیست جبهه متحد اصولگرایان باشید؟ آیا اختلافات موجب تغییر حوزه شد؟
** نه. در تهران دنبال این بودند من حتماً در لیست باشم تا روزهای آخر هم اصرار داشتند. بحث اختلافی که عنوان شد را در رسانهها دیدم.
* بله آن زمان مطرح شد به دلیل اختلافات درون جبهه و بحث سرلیستی تغییر حوزه دادید؟
** نه. اصلاً به آنجاها نرسید. حتی برخی دوستان که آمده بودند، اصرار داشتند که شما را جزو سرلیستها میگذاریم. من اصلاً برایم مهم نبود سرلیست باشم یا تهلیست. همان مکانیزمی که برای شما شرح دادم موجب کاندیداتوری از قم شد.
* اتفاقی که در بحث انتخاب رئیسمجلس هشتم رخ داد. تفاوت چشمگیر آرای شما با آقای حداد عادل و چرخش اصولگرایان به سمت یکی دیگر از نیروهای خود برد تحلیل شما از این موضوع چیست؟
** ممکن است دلایل مختلفی در رویکرد نمایندگان وجود داشته باشد. آقای حداد عادل برادر بسیار عزیز من است. وجود ایشان هم نافع بوده و هست و برای مجلس هشتم عنصر ذیقیمت هستند اما برداشت من این است که نمایندگان با اطلاعاتی که داشتند، احساس میکردند شرایط فعلی جنس مدیریتی متفاوتی را میطلبد. شاید سوابق اجرایی طولانیمدت و در حوزههای مختلف کار کردن برای آنها عنصر تعیینکنندهای بود که متناسب دانستند اینگونه رأی دهند.
* چقدر عملکرد مجلس هفتم در این زمینه موثر بود؟ تغییر رویکرد نمایندگان به هیأت رئیسه به دلیل انتقادات و انتظارات برآورده نشده از مجلس قبل نبود؟
** شاید البته مجلس هفتم یکسری نکات مثبت داشت. تغییر حدود نصف بافت هیأت رئیسه و دو سوم مجلس، نشان میدهد مردم یک تغییری را طالب بودند. اما این به تنهایی کفایت نمیکند که برخی کارهای مثبت مجلس هفتم را نادیده بگیریم. البته ممکن است نقدهایی هم به آن وجود داشته باشد. من الان به دنبال این نیستم که به گذشته برگردم. سنت اجرایی من هم این نیست که کاری به گذشته داشته باشم.
* تغییرات هیأت رئیسه همانطور که اشاره داشتید محدود به رئیس نشد. آرای آقای باهنر هم تنزل داشت و ایشان نایب رئیس دوم شدند. این موضوع به دلیل همان انتقادات و نحوه تعامل ایشان با دولت نیست؟
** اینبار روش انتخاب افراد و هیأت رئیسه بین اصولگرایان یک روش دمکراتیک بوده همه افراد کاندیدا اعم از رئیس و نواب رئیس خودشان را در جلسات ما مطرح کردند. خیلی هم متکثر بود. مثلاً برای نایب رئیسی شاید 10 یا 11 نفر کاندیدا بودند. برای منشیها خیلی بیشتر شاید 40 نفر ثبتنام کردند. من فکر میکنم این روش درستی بود. افرادی که فکر میکردند، تکلیفشان این است که به این عرصه وارد شوند، حضور پیدا کردند و خودشان را عرضه کردند. الان بین اصولگرایان کسی نیست که بگوید من میخواستم کاندیدا شوم و کسی مانع شد. آقای باهنر البته جزو نیروهای بسیار خدوم مجلس است. فوقالعاده هم در ادوار مختلف زحمت کشیدهاند. همین کثرت زمان شاید یکی از دلایل بوده است. من شخصیت آقای باهنر را محدود نمیبینم که طرفداری کردند، ایشان یک آدم آزاداندیشی هستند. من فکر میکنم روش ما روش درستی بوده افراد به صورت دمکراتیک وارد چرخه میشوند. بخصوص در جایی که باید مظهر دمکراسی باشد. نشان جمهوریت تا حد زیادی تبلورش در مجلس است.
* یک پیامی که انتخاب هیأت رئیسه مجلس هشتم و بخصوص رئیس مجلس میتواند داشته باشد این است که جناح راست سنتی، تجدیدنظری روی نیروهای اصولگرا در قوای مهم کشور داشته است این نگاه ممکن است به انتخابات ریاست جمهوری هم وجود داشته باشد؟
** من از رجالالغیب نیستم اما اینکه مردم در انتخاب مجلس یک پیام داشتند تردیدی نیست. آن پیام به همه گروههای سیاسی یک نکته را القا میکرد. طبعاً جریان اصولگرا هم درکی از این پیام داشت. بهترین راه و راحتترین راه که این پیام را تعبیر کنیم این است که باید با یک روش دمکراتیک ببینیم نظرات چیست. این تغییر در فکر آنها کاملاً دیده میشد. این به معنای تغییر راه به طور کلی نباید تلقی شود بلکه شاید میخواستند نوع دیگری کارها سامان یابد.
* در جریان انتخاب رئیس مجلس هشتم مطرح شد شما جلسات و دیدارهایی با آقای احمدینژاد داشتید که بعد از آن حامیان دولت در مجلس از ریاست شما حمایت کردند. چه توافقاتی با دولت صورت گرفت؟
** من جلسهای در این زمینه با آقای احمدینژاد نداشتم. مجلس همیشه باید استقلال خودش را حفظ کند. بر این باور هستم که نمایندگان به قسمی که خوردهاند باید پایبند باشند نه به چیز دیگری. دیگران مینویسند اما سبک من اینطور نیست. رأی که در مجلس دادند نیز این تئوری را باطل میکند.
* چطور؟
** سهم طیفهای مختلف مجلس معلوم است. وقتی 237 نفر رأی میدهند، قاعدتاً یک چنین چیزی نمیتواند تبلور داشته باشد. اینجا گرایشات مختلف سیاسی وجود دارد و این گرایشات سیاسی برخی کاملاً مقابل هم هستند، بنابراین یک چیز دیگری در آن نهفته است و این خیلی سادهانگارانه است که ما از درون یک نشست و برخاست این پدیده را بتوانیم کالبدشکافی کنیم. این موضوع برمیگردد به یک نگاه پدیدارشناسانه که افراد درون یک دالان تاریخی قابل ارزیابی هستند. یعنی همان نقطه حال را نمیتوان ارزیابی کرد. یک پروسهای افراد در گذشته دارند که این پروسه یک فضایی در حرکت فکریشان میگیرد. بنابراین نمیشود این موضوع را ساده دید.
* این پروسه برای دولت نسبت به تجربه همکاری با شما در شورای عالی امنیت ملی بود یا انتقاداتی که به ریاست مجلس قبل داشتند؟
** فقط دولت نیست. من در ادوار مختلف با دولتهای مختلف کار کردهام همه اینها تجربه انسان را میافزاید و بنابراین میخواهم بگویم موضوع را در یک مقطع کوتاه نمیشود ارزیابی کرد. یک پروسه تاریخی گذشته است. به اضافه اینکه گروههای مختلف در این مجال یک تلقی از برونرفت از شرایط داشتند. به هرحال همه این افراد دلسوز انقلاب هستند. ممکن است شرایط کشور را طوری میبینند که نیاز هست یک اقدامی صورت گیرد. آرایش سیاسی کشور، اجرای سند چشمانداز و برخی از مسائل داخلی و خارجی نقش دارد. روی هم یک بستهای تشکیل میشود که آنها تشخیص دادند چه نوع سازماندهی میتواند مفید باشد. میتوان همه اینها را در نظر گرفت.
* سابقه عدم همکاری با احمدینژاد در شورای عالی امنیت ملی یک نقطه ضعف برای تعامل مجلس هشتم با دولت نهم نیست؟
** رفتار من در آنجا هم همینطور بود. قرارمان این بود که برای حوزههای استراتژی کشور در درون، یک هماهنگی میان دولت، قوه قضائیه، قوه مقننه و حتی احزاب سیاسی در شورای عالی امنیت ملی وجود داشته باشد. مشرب من این بود که پروژههای استراتژیک را نمیشود بدون ایجاد یک نوع همگرایی بین قوا و حتی جریانهای مهم جلو برد. لذا من با بسیاری از این بخشها ارتباطات داشتم و توضیح میدادم. 15-10 جلسه مهم با روزنامههایی که خیلی متفاوت فکر میکردند داشتم و شرایط را کاملاً برای آنها توضیح دادم حتی با برخی رجال سیاسی برجسته کشور از اصلاحطلب، اصولگرا و میانهها جلسه داشتم. هیچوقت دنبال ایجاد تضاد نبودم. الان هم نیستم. ممکن بود در مسائل مختلف در حوزه فرهنگ، سیاست و اقتصاد نگاههای متفاوت داشته باشیم. اما کشور همیشه از درون هماهنگی بیشتر بهره میبرد تا ایجاد تضاد.
* به همین دلیل از ابتدای تشکیل مجلس هشتم در جایگاه رئیس مجلس بحث کمیته حل اختلاف را مطرح کردید؟
** بله. این هم یکی از دلایلش بود. فکر میکنم بعضی از این اختلافات در نحوه اجرای قوانین میتواند در مذاکرات به یک نتیجه برسد. من این را در جاهای دیگر تجربه کردهام. این یک گام است. ضمن اینکه هر قوهای باید سر جای خودش باشد. مطابق چارچوب قانونی خودش عمل کند. قوه مقننه یک جایگاهی دارد. تصویب قانون با مجلس است. تفسیر قانون هم با مجلس است. کس دیگر نمیتواند این کار را انجام دهد. اما گاهی در نحوه اجرا اختلافنظر به وجود میآید. تلاش این است حتیالمقدور حل شود. اینگونه سایشها بین قوا به نفع مردم و حاکمیت نیست. تا آنجا که ممکن است باید اختلافنظرها با حفظ منزلتها کاهش پیدا کند. این به معنای این نیست که به طور کامل محقق میشود باید تلاش کرد.
* اولین نطق شما از جایگاه ریاست هستهای و واکنش به گزارش البرادعی بود. جایگاه مجلس را در پرونده هستهای چه جایگاهی تعریف میکنید؟
** مجلس به تعبیر حضرت امام در رأس امور است. بنابراین نمیتواند از یک پدیده مهم و استراتژیک برای کشور دور شود حالا چه مسأله پرونده هستهای و چه مسائل دیگر. نباید انتظار داشت و دنبال این بود مجلس از مسائل مهم کشور دور بماند. اصلاً امکانپذیر نیست.
اگر یک مجلسی چنین کاری را به خود تحمیل کند باید بداند مطابق قانون اساسی و فرمایشات امام(ره) حرکت نکرده است. نکته دیگر اینکه رئیس مجلس عضو ثابت شورای عالی امنیت ملی است. علاوه بر این من نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی بودهام و ارتباط نزدیکی نه تنها با این موضوع، بلکه با مسائل دیگر هم داشتهام.
* جنابعالی ممکن است مذاکرات در باب پرونده هستهای را در جایگاه ریاست مجلس پیگیری کنید و این به معنای تغییر مرکز تصمیمگیریها در مورد پرونده هستهای نیست؟
** نه. این به معنای نقل و انتقال پرونده نیست. به معنای نقش داشتن و نقش موثر داشتن مجلس است. ما نمیخواهیم هیچ قوهای دچار خوابآلودگی در مسائل مهم کشور باشد. هر قوهای باید نقش ممتاز موثر و رو به جلویی در مسائل کشور داشته باشد. در حال حاضر در صحنه سیاسی کشور مسائل اقتصادی و مسایل بینالمللی جایگاه مهمی دارد و میتواند نقطه تمرکز باشد. بنابراین برای مجلسی که میخواهد دارای استراتژی باشد و طبقهبندی از نظر اولویتها داشته باشد، طبیعی است که مسائل مهم را در رأس قرار دهد. این به معنای نقل و انتقال پرونده نیست.
* ممکن است از این جایگاه مذاکرات و رایزنی در پرونده هستهای را ادامه دهید؟ به طور مثال در سفر اخیر سولانا این مسائل پیگیری میشود؟
** البته آقای سولانا با من تماس داشتهاند. نظرشان این بود ملاقاتی باشد. این دیدار در شکل کار دیپلماتیک کشور میتواند صورت گیرد اما پرونده در مسیر خودش کار کند. به هرحال ما در موقعیتی هستیم که به عنوان قوه مقننه میتوانیم کمک کنیم و این پرونده را پشتیبانی کنیم.
* اختلافنظرهایی که در شورای عالی امنیت بین شما و رئیسجمهور بر سر حل پرونده هستهای وجود داشت در این مقطع در شکل دیگر بروز پیدا نمیکند؟
** برای هر اختلافی یک راهکار برای رفع آن وجود دارد. شورای عالی امنیت ملی جایگاه بحث همین چیزهاست. همه افراد هستند که نظر میدهند و نهایتاً رهبر معظم انقلاب تصمیم نهایی را میگیرند.
* پیگیری موضوع پرونده هستهای در مجلس را ارتباط میدهم به بحث دیپلماسی پارلمانی. جایگاه دیپلماسی پارلمانی در سیاست خارجی کجاست؟ شما برنامهای برای تقویت این ظرفیت در مجلس هشتم دارید؟
** دیپلماسی پارلمانی یک بخش تاثیرگذار در روابط کشورها و حل مسائل است یعنی ممکن است بخش اجرایی یک موضوعی را دنبال کند. اما پارلمانها هستند که میتوانند با دیپلماسی خودشان این موضوع را شکل دهند و به مسیر نزدیکتری سوق دهند.
* جایگاه استفاده از دیپلماسی پارلمانی در کشور ما چگونه است؟
** در کشور ما دیپلماسی پارلمانی بوده اما خیلی پرفروغ نبوده است. من فکر میکنم مجلس هشتم با این ترکیب نیروها میتواند فعال باشد و با مشارکت دادن و اطلاعرسانی به نمایندگان منفعل عمل نکنند. خیلی از مذاکرات ما در مسأله هستهای میتواند از درون همین گفتوگوها تغییر کند و منطقها به هم نزدیک شود.
* شما یکی از مشوقان مذاکره با آمریکا در زمان دبیری شورای عالی امنیت ملی بودید؟ این موضوع را در مجلس هم پیگیری میکنید؟
** مسأله ارتباط با آمریکا یک نقطهای است و بستگی دارد به اینکه شما چه تحلیلی از شرایط داشته باشید. اگر دنبال این باشند که نیزهپراکنی کنند نباید تصور کرد که از درون مذاکره میتوان جلوی نیزهها را گرفت. آنجا سپر نیاز است. این سپر حرف نیست. این احتیاج به مقتضیات زمانی و مکانی دارد. موضوعی که من در دبیرخانه دنبال میکردم این بود که در مسأله عراق یک مشکل مهمی پیش آمده بود.
آمریکا در عراق مثل موجودی که در سوراخ گیر کرده باشد دست و پا میزد. این سوراخ را عمیقتر و در آن فرو میرفت. به همین دلیل با عصبانیت سلاحها را به سمت مردم نشانه میرفتند. باید میپذیرفتند که نمیتوانند این مسأله را حل کنند. یکی از راهحلها این بود که بفهمند جایگاهشان آنقدر ممتاز نیست که بتوانند اقدام مؤثری انجام دهند. درخواستهایی برای مذاکره مطرح کردند، تحلیل ما در دبیرخانه این بود که امنیت عراق میتواند تاثیرگذار در منطقه باشد و به نفع جمهوری اسلامی بود که امنیت در عراق به دست دولت عراق برقرار شود. لذا ما این تئوری را مطالعه کردیم که برای کمک به دولت عراق آمادهایم. سه یا چهار دور مذاکره انجام دادند بینفع هم نبودند. اما اینکه در شرایط پارلمان ایران بتوان این مذاکرات را داشت به نوع شرایط زمان و مکان بستگی دارد و اینکه مفید باشد یا نه باید ارزیابی شود.
* درخواست برای ایجاد ارتباط از سوی پارلمان آمریکا در مجلس هفتم مطرح شد؟
** بله. تقاضاهایی کرده بودند. چندی پیش هم تقاضایی کردند. ما مطالعه میکنیم.
* در فاصله زمانی خروج از شورای عالی امنیت تا ورود به مجلس بحثی را به عنوان دولت «وحدت ملی» مطرح کردید. هنوز این موضوع را مدنظر دارید؟ شاخصها و مصادیق دولت وحدت ملی چیست؟
** من آن بحث را از سر تجربیاتی که در اداره کشور داشتم مطرح کردم، هنوز هم به آن پایبند هستم. اگر ما بتوانیم بین گرایشات مختلف سیاسی یک منطقی را ایجاد کنیم که همه مشارکت داشته باشند، برای بالا بردن ظرفیت کشور مفید است. البته من رئیس دولت نیستم، رئیس قوه مقننه هستم. در مجلس این تعامل را برقرار کردهام. همه گروههای سیاسی با گرایشات متنوع فعال هستند و نقش دارند. ارتباطشان با من هم برقرار است. من فکر میکنم این حتماً مفید است. این موضوع باعث میشود جریانات مختلف سیاسی حیات فکری داشته باشند و به جای لجبازی، دعوا یا پستونشینی و نقشهکشی رو بازی کنند. این موضوع به هرحال به حال کشور مفید است.
* در صحبتها اشاره کردید به طراحی استراتژیک و برنامه برای مجلس هشتم. توضیح بیشتری میدهید؟
** الان شاید یک زمان خوبی باشد که ما یک حرکت تاسیسی را در اداره کشور و تقنین دنبال کنیم. این موضوع میتواند بر سه پایه و اصول استوار باشد.
* چه اصولی؟
** نگاه عمیقتر دینی به قانونگذاری و رسوخ بیشتر در حوزه دین و معرفت. مولفه دیگر استفاده از 30 سال مدیریت کشور و تجربیات سرریز شده به داخل مجلس و نکته سوم استفاده از تجربیات بینالمللی و دریافت علمی و دانش روز است. میتوانیم در جهت نوعی غنیسازی فکر توسعه کشور گام برداریم.
* فکر میکنم بر سر موضوع توسعه کشور دیدگاههای مختلف مطرح است؟
** بله. در بحث توسعه کشور اختلافنظر وجود دارد. برای برخی مدلهای ملموس موردنظر است و برخی خیلی به تئوری عدالت معتقد نیستند کما اینکه در غرب هم کسانی که نگاه دموکراتیک دارند و چند دهه قبل قائل به مسأله عدالت نبودهاند در این دو سه دهه در نظریاتشان اخیراً چرخشی به وجود آمده است.
* گفتمان عدالت در شعارهای انتخاباتی آقای احمدینژاد مطرح بود. فکر میکنید چقدر تحقیق یافته و آیا در دور بعد انتخابات همچنان این نگاه مورد توجه کاندیداها و مردم باشد؟
** من فکر میکنم نظریهای که حضرت آیتالله خامنهای مطرح کردند که پیشرفت و عدالت را باید در یک مجموعه دید، یک حرف کاملاً عمیقی است. عدالت بدون پیشرفت معنا و مفهوم ندارد. بالعکس آن هم ضررهایی دارد. تفکرات سوسیالیستی در حوزه اقتصاد ناجی نیستند و اینها نوعی تحقیر شخصیت انسانی و محصور کردن تفکر انسانی است. این عامل پیشرفت نیست. الان تئوری دولت رفاه یک مقدار نظرشان را تعدیل میکنند. بنابراین اگر ما عنصر عدالت را درست تعریف نکنیم ممکن است به پیشرفت لطمه بزند.
* این اتفاق در حال حاضر در دولت نهم رخ داده است؟
** نه. کاستیهایی داریم. یکی از مشکلات کشور ما این است که واژگانی که متکی به مفاهیم عمیق و سنت هستند، در حوزههای مختلف خوب باز نشدهاند. حتماً باید عدالت را تعریف کنیم. مقصود ما از عدالت چیست؟ پایه تعریف از عدالت باید این باشد که هرکس یا هرچیز در جایگاه خودش قرار گیرد.
یکی از خصوصیات در مورد عدالت این است که همه در برابر قانون یکسان باشند. قانونگرایی، مبنا را قانون گذاشتن یکی از مؤلفههای مهم عدالت است اگر کسی کار خیلی خوب بدون قانون میکند، باید بداند کار ضد عدالت انجام میدهد.
ممکن است یک فردی کار خیلی خوبی انجام دهد اما قانون را زیرپا بگذارد. باید بداند این نمیتواند عدالتخواه باشد.
عنصر دیگر در تئوری عدالت این است که باید رقابت روان در حوزههای مختلف اعم از اقتصاد، سیاست، فرهنگ و... باشد. در جایی که رقابت نیست باید بدانیم عدالت کمسو است. اگر در حوزه توسعه اقتصادی کشور بنابر عدالت است یک رکن آن باید رقابت باشد. عنصر سوم که به نظر من در مفهوم عدالت مهم است این است که در تئوری عدالت باید فاصله طبقاتی کاسته شود نه اینکه بیشتر شود. ما نمیگوییم که برای ثروت باید حد گذاشت. این معنی ندارد. نمیگوییم ثروت بد است. ثروت میتواند ذاتاً خوب باشد به شرط آنکه در جای درست و از طریق درست مصرف شود اما اگر یک تئوری توسعه با رقابت و قانونگذاری پیش رفت و فاصله طبقاتی را زیاد کرد باید بدانیم از عدالت دور میشویم.
* خیلی از این مؤلفههای عدالت با آنچه امروز اتفاق میافتد فاصله دارد. فکر میکنید مجلس بتواند به بازگشت دولت به مسیر اصلی کمک کند؟ به طور مثال در مسأله پایبندی به قانون اجرای سند چشمانداز و برنامه توسعه را توسط دولت نهم چطور ارزیای میکنید؟
** البته برخی از اینها را دولت نهم توجه دارد. برخی را هم ممکن است نتوانسته باشد. مواردی را باید دقیقتر دید. مثلاً در بحث ایجاد فضای رقابت با تاکیدات رهبر معظم اصل 44 روان کردن اقتصاد است. دولت نهم هرچه روی این موضوع سرمایهگذاری کند مثبت است. همین موضوع را اگر به یک مسئول قوی محول و اجرا کنند، یکی از مؤلفههای مهم عدالت است.
در مورد سند چشمانداز گامهایی برداشته شده برخی هم باید تلاش کنند. سند چشمانداز یک سند ملی است که همه باید به آن سمت حرکت کنیم.
* یکی از انتقادات نمایندگان مجلس هفتم به دولت عدم اجرای قانون برنامه و سند چشمانداز بود. مجلس هشتم چه برنامهای برای این موضوع دارد؟
** ممکن است برخی اقدامات به گونهای بوده که در ارزیابی نمایندگان مجلس هفتم اینگونه بوده باشد. ما در مجلس هشتم برنامهریزی میکنیم. آنچه ما دنبال میکنیم تقویت کمیسیونهای مجلس و ارتباط با نخبگان بیرون از مجلس است. یک ارزیابی پایهای در مسائل اقتصادی و سیاسی برای همه نمایندگان و همگرا کردن فکری مهم است.
* یکی از موارد پیشروی مجلس بررسی رأی اعتماد به وزیر کشور است. به دولت توصیه داشتید وزیر کشور قوی به مجلس معرفی کند. شاخصهای وزیر کشور قوی را در چه میدانید؟ فکر میکنید دلایل اختلاف پورمحمدی با رئیسجمهور چه بود؟
** وزیر کشور یک وزیر استراتژیک برای کشور است. وزیر کشور متفاوت از برخی وزرای دیگر است. ما خصوصیات وزیر کشور قوی را برای اطلاع دولت مطرح کردهایم. این دیگر سلیقه رئیسجمهور است. ایشان میتواند بگوید من این را تشخیص ندادم. قوه مقننه نباید جای رئیسجمهور تصمیم بگیرد. رئیسجمهور میتواند با نگاه خودش وزیر انتخاب کند. البته توصیه من به عنوان یک برادر مسلمان به رئیسجمهور که میخواهد تصمیم بگیرد این است که به آن خصوصیات توجه کند.
* تغییر و تحولات در کابینه نهم را چطور ارزیابی میکنید؟ شما اگر رئیس دولت بودید موافق این روش و برکناری وزرا بودید؟
** سبکهای مدیریتی متفاوت است. آقای رئیسجمهور یک سبک مدیریتی دارند. من هم یک سبک مدیریتی. ما نباید جایگزین او شویم. در اینکه مدیران اگر مستمر و پایدارتر باشند در کارشان اعتماد دارند را قبول دارم البته تغییر مدیران عیب نیست ولی باید بنا به ضرورت صورت بگیرد.
* جنابعالی همواره مدافع کار حزبی بودهاید زمانی که برخی از دولت نهم عنوان کردند به احزاب باج نمیدهیم شما موضعگیری صریح داشتید. در همین زمینه فعالیتهایی هم صورت گرفت و ائتلاف شما با آقایان قالیباف و رضایی تشکیل شد. سرانجام آن ائتلاف سه نفر چه بود؟
** همانطور که عرض کردم، نقدهایی که بر کار تشکیلاتی در کشور صورت گرفت را قبول ندارم. معتقدم اگر یک تشکیلات، تشکیلات باثبات و دارای مانیفست باشد برای حرکتهای مدنی کشور بسیار مفید است. به نفع دولت و مجلس و قوای کشور است و غیر از این ما راهکاری نمیبینیم.
نکتهای که مقام معظم رهبری گفتند: خوب نیست طبقه اشرافیت به وجود آید. در حوزه سیاست هم معنی میدهد. دلیلی ندارد یک عدهای قیم دیگران باشند. باید افراد قابلیتهایشان را عرضه کنند. اما اینکه بحثی که ما با دو برادر عزیز داشتیم یک جریان سیاسی بود، نه، جریان سیاسی نبود. ما در آن موقع فکر میکردیم جریان اصولگرا یک کمی باید بسط پیدا کند. این یک قبیله نیست، یک فکر است. این فکر اینقدر کوچولو نیست که بعضیها دیده بودند. باید وسیعتر باشد. ماموریت ما این بود که این را نشان دهیم.
* پس آن ائتلاف یک جریان و یا تلاش اولیه برای تشکیل حزب و جدایی از اصولگرایان نبود؟
** نه. بعضیها ممکن است دوست داشتند که این یک جریان شود اما اگر بخواهد این چیزها یک جریان شود باید یک سازوکار دیگر داشته باشد. حداقل بنده با این ایده وارد قضیه نشدم. فقط علاقه داشتم جریان اصولگرا فربهتر شود.
* در واقع این ائتلاف یک واکنش مقطعی بود؟
** آن سازوکار اولیه بود. من البته آن سازوکار سه ضلعی جبهه متحد را نیز اولیه میدانستم. این یک شروع بود نمیتواند پایه یک تشکل قرار گیرد. تشکل باید یک مبنای خیلی عمیقتر داشته باشد.
* فرمودید ائتلاف برای تشکیل و پایهگذاری یک جریان و حزب نبود چه هدفی را برای آن طراحی کرده بودید؟
** یک اصلاح مسیر بود. برای اینکه اصولگرایی را خیلی تنگ نبینند. موثر هم بود. به خصوص در برخی از لیستها چه در تهران و چه در جاهای دیگر در واقع تا حدودی اهداف آن ائتلاف تامین شد.
* در آن زمان عنوان شد شما نامهنگاریهایی نیز در رابطه با این ائتلاف سه نفره با مقام معظم رهبری داشتید. درست است؟
** نه. در آن زمان در این زمینه با ایشان نامهنگاری نکردم. اما در زمینه مسائل مهم دیگر بود.
* میتوانم بپرسم چه مسائلی؟
** مثل مسائل پیرامون جمهوری اسلامی و موضوعات دیگر به عنوان نماینده ایشان در شورای عالی امنیت نامهنگاری داشتم.
* دکتر علی لاریجانی صداوسیما با علی لاریجانی شورای عالی امنیت و رئیسمجلس چه تفاوتهایی دارد؟
** هیچ! همان آدم است (میخندد). به هرحال انسان تجربیاتی پیدا میکند که روی انسان تاثیر میگذارد. مرحوم ملاصدرا معتقد به حرکت جوهری بود اینکه هر انسانی در هر لحظه یک انسان دیگر است. بر این اساس علی لاریجانی که اول شروع به صحبت با شما کرد تا پایان همان فرد نیست. انسان در طول مسیر کار اجرایی اندوختههایی دارد که روی خودش اثر میگذارد. اگر بنا بر اخلاص و کار برای خدا باشد انشاءالله خداوند هم توفیق بیشتری را برای خدمت میدهد.
* در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا میشوید؟
** وارد مسائلی شدید که اصلاً به مذاق ما نمیخورد. (میخندد)
* به مذاق شما نمیخورد. اگر تشکیلات سیاسی همسو شما را کاندیدا کند چه؟
** به هرحال ما خودمان هم در این مسأله نقش داریم. (میخندد)
* آقای دکتر تحلیل شد رئیسمجلسی شما از سه جهت به نفع آقای احمدینژاد و کاندیداتوری احتمالی ایشان در دور بعد شد اولاً شما کاندیدا نمیشوید. ثانیاً با رأی اصولگراها به آقای حداد ایشان هم کاندیدا نیست و ثالثاً با توافقات صورت گرفته مجلس در سال آخر دولت احمدینژاد برای دولت او چالش به وجود نمیآورد.
** فکر میکنم خیلی تحلیل صحیحی نباشد. نمیتوان مسائل سیاسی را اینقدر با چشمبندی تعریف کرد. من اینگونه فکر نمیکنم. شرایط آینده کشور را باید به اراده ملت سپرد. عناصر و رجال مختلف در کشور هستند که میتوانند در انتخابات حضور داشته باشند. آنچه ما در مجلس دنبال میکنیم برگزاری یک انتخابات پرفروغ با مشارکت گسترده مردم است.