اشاره به نقش اهل بیت در تاریخ زندگانی انبیا(ع)
1. بنا به نقل منابع اهل تسنن و نیز منابع شیعه آنچه موجب پذیرش توبه آدم (ع) نزد پروردگار شد همانا تمسک آدم (ع) به کلمات الله (اهل بیت علیهم السلام) بود.
2. همچنین از بقایای به دست آمده از کشتی نوح نبی (ع) چنین بدست آمده که نوح (ع) برای سلامت رسیدن به مقصد، نزد خداوند متعال دست به دامان اهل بیت (ع) شدند.
3. نیز حضرت مریم (س) قبل از آنکه خداوند وجود عیسی (ع) را به ایشان اعطا فرماید، کلمات الله (اهل بیت) را تصدیق نمود. و میتوان گفت پیامبری نبوده مگر آنکه به کلمات الله (اهل بیت) تمسک جسته باشد.
تفاوتهای زن و مرد که به خلقت و ذات ایشان بازمیگردد بسیار مفید است!به لامپهایی که امروز مورد استفاده قرار میگیرد توجه کنید که برخی دارای نور سفید و برخی دارای نور زرد هستند در اینجا دو سوال مطرح است:
1. تفاوت این لامپها در چیست؟ در اینکه هر دو نوع لامپها از برق تغذیه میکنند شکی نیست و صرفا تفاوت آنها در نوع تجلی منبع تغذیه میباشد که یکی نور سفید و دیگری نور زرد از خود متساطع میکند. در باب زن و مرد نیز اوضاع به همین منوال است که در هر دو روح خدا دمیده شده و در این باره هیچ تفاوتی ندارند، لذا در یکی (مرد) صفت جلال خدا و در دیگری (زن) صفت جمال خداوند متجلی شده است.
2. آیا میتوان گفت لامپهای سفید بهتر از لامپهای زرد هستند؟ هیچ یک از دو لامپ سفید و زرد بر یکدیگر رجحان ندارند و چنانچه میدانیم اصولا آنها را تلفیقی و در نقش مکمل یکدیگر استفاده میکنند، لذا در باب زن و مرد نیز چنین است که هیچ یک بر دیگری برتری ندارد و فی الواقع هریک استعدادی دارند که مکمل استعداد دیگری میباشد.
تفاوت میان خلقت زن و مرد در کجا تجلی مییابد؟
هر انسانی در طول زندگی دورههای متفاوت ادراکی را پشت سر میگذارد که در یک نگاه ساده میتوان آن را به سه قسم دوره تخیلگرایی (کودکی)، دوره حسگرایی و سرانجام دوره عقلگرایی که محل بحث ماست تقسیم نمود.
نظری بودن عقل مردها و عملی بودن عقل زنها در کجا به ظهور میرسد؟
عقل خود به دو مرحله تقسیم میشود: عقل نظری و عقل عملی که در افراد عادی اغلب مردها در مرحله عقل نظری میمانند و زنها نیز اغلب از عقل نظری به سرعت فارغ و به عقل عملی میرسند. اما چه بسا افرادی که از کمال هر دو عقل برخوردارند.
نظری بودن عقل مردها و عملی بودن عقل زنها در کجا به ظهور میرسد؟ بسیار مشاهده میکنیم افرادی که در مقام متخصص و بیم دهنده هستند و علی رغم اطلاع از مضرات سیگار و مشروبات الکلی خود نیز دچار مصرف آنها هستند، اما در این میان آمارها دال بر این است که زنها بسیار کمتر از مردها به سراغ سیگار، مشروبات الکلی و ... میروند؛ چراکه زنها همانطور که اشاره شد در رفتار خود از عقل عملی استفاده میکنند و همین امر باعث میشود تا در مقام عمل بهتر و سنجیده تر عمل کنند، لکن مردان عقاید خود را در مرحله نظر متوقف و در مرحله عمل دچار اشتباه میشوند.
از بستگان ما مردی که اوضاع مالی چندان مساعدی نداشت برای همسرش یک النگو خرید، از قضا این ایام مصادف بود با زمان تنگ دستی خواهر آن زن و زن تصمیم گرفت تا النگو را برای رفع مشکلات خواهر خود به وی هدیه کند و مرد از این کار بسیار خشمگین و ناراحت شد و قرار شد تا میان آنها قضاوت کنیم. همه حتی من زن را مقصر و مرد را محق میدانستند، اما پس از مدتی که خوب فکر کردم به این نتیجه رسیدم که کار زن درست و واکنش مرد نابجا بوده است.
زیرا همه ما مردها در نظر قبول داریم که خداوند در قرآن به انفاق سفارش فرموده و آن را امری پسندیده شمرده است و نیز قبول داریم اگر مرد برای همسر خود هدیهای بخرد و به همسر خود بدهد فی الواقع از آن پس مالک واقعی هدیه همان زن است که حق هر نوع دخل و تصرف در آن را دارد، مثلا میتواند آن را هدیه کند، اما چنانکه گفته شد اینها همه در مرحله عقل نظری مردها میماند حال آن که زن فورا و بالذات آن را به عمل میرساند.
جالب اینجاست که در باب ماجرای مذکور از دفتر مراجع نیز جویای جواب شدیم که آنها نیز زن را محق دانستند.در آفریقا مادر به همراه کودک خود در کنار رود در حال شستشو البسه بوده که ناگهان متوجه میشود تمساحی کودک او را به دندان گرفته، مادر که دید کودک او، پارهتن او در خطر است، تحت تاثیر عقل عملی به سمت تمساح رفت و دست خود را میان آروارههای آن قرار داد و به هر زحمت و به قیمت مجروح شدن خودش، کودک خود را نجات داد.
اغلب مردها با شنیدن این واقعه آن را تحسین میکنند ولی در مقام عمل و قرار گرفتن در این موقعیت برای نجات فرزند خود از دست تمساح متاثر از عقل نظری به دنبال آلتی (سنگ،چوب و ...) میروند تا با آن تمساح را وادار سازند تا کودک را رها کند.البته اگر همه چیز تحت تاثیر عقل عملی قرار گیرد سنگ بروی سنگ بند نمیشود و بهخاطر همین است که برای مثال بانوان از قضاوت منع شدهاند؛ زیرا به خاطر روحیه عاطفی که دارند ممکن است صرفا مشکلات و عوامل بیرونی منجر به جرم را بهانهای برای تبرئه مجرم قرار دهند، حال آنکه مرد میتواند با استمداد از عقل نظری اراده و ... فرد خاطی را نیز ببیند و تصمیم بهتری را اتخاذ کند.
خداوند در معیت 13 نور خود که محل تجلی جلال هستند، تنها یک نور و تجلیگاه جمال خود را قرار میدهد
پس نتیجه میگیریم مرد محل تجلی جلال (غیرت، عظمت و ...) خدا و زن محل تجلی جمال (حب، بخشش و ...) خداست و از تجمیع این دو نوع خلقت و همگامی آنها با یکدیگر است که بهترین موفقیتها و سرانجام خیر دنیا و عقبی حاصل میشود.ببینید که اگر زن شأن خود را شناخته و آن را مراعی دارد و به جایگاه خود آگاه باشد پی میبرد به این مهم که خداوند در معیت 13 نور خود که محل تجلی جلال خدا هستند، تنها یک نور و تجلیگاه جمال خود را قرار میدهد یعنی صدیقه طاهره که همه آنان را کفایت میکند.پیامبر در حدیثی میفرمایند: «اگر بخواهم سه چیز را از دنیا با خود ببرم نماز، زن و عطر را خواهم برد» و زن را به لحاظ ارزش و منزلت هم ردیف نماز قرار میدهد.
دشمن از چه راهی وارد میشود؟
باید توجه داشت که دشمن اعم از شیطان یا صهیونیسم جهانی نیز برای عداوت و دشمنی هیچ راهی جز تخریب نقش سازنده زن با توجه به همین تفاوتها نیافته است و آنان همه 13 نور الهی را رها و تمام حواس خود را معطوف به تخریب نور الانوار الهی، اسوه و بانوی کامله فاطمه زهرا گذاشته اند.اگر وقت اجازه میداد توضیح میدادم که دشمن از تمامی راهها نظیر بازیهای رایانه ای، فیلمها و ... برای تخریب زن به صورت اعم و فاطمه زهرا (س) به صورت اخص وارد شدهاند و ما از پیرامون خود و اقدامات آنها بیخبریم و شاید آنها بهعنوان دشمن، ارزش این مسئله را بهتر از ما درک نموده و اعتراف کرده است که فاطمه الزهرا (س) بی نظیر است.
چرا دشمن زنها را مورد هدف قرار داده است؟
مساعی دشمن در جهت انحراف جوانان بیشتر معطوف دختران است تا پسران و این امر نسبتی در حدود 60% به 40% دارد؛ زیرا آنان به خوبی میدانند وسیله معراج هر مردی یک زن است، فلذا با تخریب این زن وسیله رشد و تکامل مرد نیز منحط میشود و فی الواقع تاثیری که زنها بر مردها یا به عبارتی دخترها بر پسرها دارند بسیار بیشتر از عکس این قضیه است و دشمن با ساخت محصولات فرهنگی گوناگون در پی تخریب شأن زن و آموزش راههای منحرف ساختن پسران و مردان جامعه به زنها و دختران است.
فرض کنید ما یک بطری داریم، ممکن است در آن آب و یا شیر باشد، اگر آب باشد به تبع آن به آن بطری میگوییم بطری آب و آگر شیر باشد خواهیم گفت بطری شیر. پس ظاهر بطری فی الواقع تابع محتوای آن (آب، شیر و ...) است و البته این ظاهر بطری است که محافظ و سپر بلا و مدافع محتوا (آب، شیر و ... ) از آلودگی ها و غیره میباشد.
در باب زن و مرد هم اوضاع به همین منوال است، یعنی مرد در حکم همان محافظ )بطری) و زن در حکم محتوا (آب،شیر و ...) است و علاوه بر اینکه در رسیدن به کمال و سعادت (یافتن محتوای نیک) به شدت تحت تاثیر زن و رفتار اوست با این وجود مرد مسئول حراست از حریم عفت زن از نگاههای آلوده میباشد؛ چرا که همانطور که تبیین شد، زن مظهر جمال خداوندی است و جمال هم آسیب پذیر است و لذا مرد میبایست به عنوان تجلی جلال خدا با غیرت، درایت و ... از زن محافظت نماید.
وقتی که زن وسیله میشود ...
در اسراییل عینا مشاهده شده، زنهایی دارای برچسپ قیمت در ویترینها قرار داده شده اند برای عیاشی مردها. فرق آن زن با یک کلاه پشت ویترین چیست؟ غیر از این است که هر دو حق ندارند انتخاب کنند چه کس مالک آنها میشود؟در اروپا اگر قرار است جنسی 100 دلار به فروش برسد، یک زن با حالتی خاص آن را تبلیغ می کند و به وسیله آن زن جنس مذبور با قیمت 200 دلار به فروش میرسد، آیا این معنای تساوی حقوق مرد و زن است؟
علت بروز چنین رفتارهایی را میتوان چنین تبیین کرد که اسراییل خوب میداند که باید چه بکند؟ او میداند که باید زن را از مرد جدا (بطری را از محتوا) و سپس آن آب پاک و طاهر را به جوی آب بریزد، تا نه از مرد آنچه باید حاصل شود و نه از زن.
باید به سرّ هستی زن پرداخت تا به ظهور رسید
در باب اهمیت اندیشه و عقل زن باید دانست که طبق آمارها 70 درصد از مستبصرین که به اسلام گرویدهاند از زنها و 30درصد از مردان بودهاند و این خود گواه بر این است که زن پتانسیل بالایی برای درک حقایق دارد.چگونه در سایر کشورها نسبت به تبلیغ و ترویج دین اقدام کنیم؟
با یک شبکه تلوزیونی روی افکار و عقاید بانوان کار کنید. چون زنها حقیقت را بهتر درک میکنند و سپس بخاطر تاثیرگذاری که دارند فرزندان خود را نیز مطابق با افکار خود تربیت میکنند و لذا اهمیت زن در تبلیغ و ترویج دین بسیار واضح و مبرهن است. به همین خاطر است که غرب تمام تلاش خود را میکند تا زنها را در وادی چشم و همچشمی و ... از حقیقت راستین دور و از این طریق هم آن زن و هم مرد او را به بدبختی بکشاند.باید توجه داشت که دختر و زن در حکم یک نرم افزار است که اگر ویروسی شود هم خود و هم پسران و مردان را نابود میسازد.
یهودیان در مواجهه با اسلام
یهودیان بنا به وعدههای تورات میدانستند پیامبر اسلام از مکه ظهور خواهد کرد و به خاطر همین سه قوم آنها در شمال مدینه سکونت گزیده بودند، لکن به خاطر نژادپرستیها و دیگر عوامل قبول نمیکردند که پیامبر موعود از غیریهود باشد و پیامبر (ص) نیز درباره آنها چنین گفت که: «اینان ریش مرا سفید کردند».در تورات آمده که ابراهیم به خداوند گفت: «تو مرا نسلی ندادی و خدا در جواب گفت از نسل تو امتی بر جای مینهم که اگر تمام ستاره های آسمان را شمردی به تعداد آنها خوهی رسید.»
آیا منظور خدا جمعیت 15 یا 16 میلیونی یهودی بوده یا نه جمعیت 1 میلیارد و ... مسلمانان؟ واضح است که یهودیان باز هم بهخاطر نژادپرستیهای خود سعی دارند کلام خدا را مصادره به مطلوب کنند.در تورات خدا وعده داده از نیل تا فرات را به آل ابراهیم خواهم داد. آیا اکنون از نیل (مصر) تا فرات (عراق) مسلماننشین نیستند؟
یهودیت در پی عملی ساختن تئوری وراثت
یهودیان عصر پیامبر (ص) بنا به مندرجات تورات میدانستند که خدا وعده کرده نسل اسماعیل (ع) را کثیر که اشاره دارد به سوره مبارکه کوثر و ولادت فاطمه زهرا (س) خواهد گردانید و از آن دوازده 12 رئیس که اشاره دارد به ائمه اطهار (ع) پدید خواهند آمد.
یهودیان سخت در پی ایجاد پیوند با رسول خدا بودند، چنانکه دختران خود را به رسول خدا تحمیل میکردند تا از پیامبر فرزند دار شوند و اینگونه وعده مزبور الهی را به سمت خود بکشند و وراثت موعود را یهودیزه کنند لکن به خواست خدا پیامبر اسلام علی رغم همه تمسخرات زمان هرگز پسردار نشد و پسرهایی هم که متولد میشدند یکی پس از دیگری میمردند، تا اینکه خدا از خدیجه (س) فاطمه زهرا (س) را به پیامبر هدیه داد و با نزول سوره کوثر در باب آن حضرت تمام معادلات یهودیان بهم ریخت و از آن پس سعی کردند که وراث دوازده گانه محمد را یکی پس از دیگری از میان ببرند.امام در واقع قرآن معین است.
برای مثال امام حسین (ع) تفسیر دقیق آیات جهاد است، امام باقر (ع) تفسر آیات علم آموزی قرآن است یا امام سجاد (ع) تفسیر آیات عبودیت در قرآن کریم هستند و نیز بلعکس، قرآن نیز فی الواقع امام مصحف است.
تفاوت امام و پیامبر
پیامبر خود، شخصا به دنبال ما می آید تا ما را به راه سعادت هدایت کند. پیامبر به قدری درگیر و دغدغهمند هدایت مردم بود که خدا هم در قرآن به او یادآوری میکند و میگوید که لازم نیست برای هدایت آنها به آب و آتش بزنی. اما در امامت برای وصول به راه سعادت ما باید خود به دنبال امام برویم. چنانکه میبینیم 25 سال کسی خواهان علی نبود و علی هم اصراری بر هدایت آنها نداشت و یا اینکه امام حسین به کوفه نیامد مگر به دعوت و طلب کوفیان.
تلاش برای وراثت کشی و حمایت خداوند متعال
همانطور که قبلا گفته شد یهودیان وقتی از قضیه وراثت نا امید شدند تصمیم به تخریب ورثه بر حق محمد(آل محمد) و قتل آنها گرفتند. اقداماتی نظیر اقدامات معاویة بن ابوسفیان در باب ناسزا گفتن به امیرمومنان علی (ع) و ... شاهد این مدعاست.
ایشان از این اقدامات در پی تخریب چهره خاندان نبوت بودند و در واقع میخواستند آل علی را شجره ملعونه معرفی نمایند. حال آنکه پیغمبر خود شخصا در خواب آل امیه را به شکل بوزینههایی بر منبر خود دید که از آن خواب به بعد هیچکس خنده را بر چهره مبارک ایشان ندید، اما شیعیان هم در این باب دست روی دست نگذاشتند و لعنت نامه آل امیه را در غالب زیارت عاشورا ترتیب دادند.
یا در قضایای عاشورا تمام تدابیر در نظر گرفته شد تا قطع وراثت از خواندان نبوت صورت گیرد. حسین بن علی امام وقت را شهید کردند اما در باب جانشین او یعنی علی بن حسین دچار تردید شدند، زیرا امام قبلا تدبیر کرده بود و اسم هر سه فرزند خود را علی قرار داد، علی اکبر، علی اوسط و علی اصغر.آنان با توجه به اینکه علی اکبر شبیهترین مردم (ظاهرا، خلقا و ...) به پیامبر بود با اطمینان او را جانشین بعدی یافتند و به سخت ترین حالات شهید کردند. حال آنکه به فضل الهی امام بر حق سجاد بود و تئوری قطع وراثت آنها ناکام ماند.
شیعه در این باره نیز دست به تدوین زیارت آلیاسین زد
اقدام دیگر آنان برای از بین بردن وراثت و در واقع مهدویت نزد شیعیان کردند. ساخت فرق مختلف در مذهب شیعه بود، مثل زیدیه، کیسانیه و ... بود که سر انجام میبینیم امام هشتم امام علی بن موسی الرضا المرتضی (ع) برای بستن این راه به ایران سفر میکند تا دیگر فرقه ای بعد از آن پدید نیاید و فی الواقع از این منظر از جمله بزرگترین الطاف را به امام زمان کردهاند.
اگر ماجرای زهرا را بفهمید خواهید فهمید که چرا امام زمان ظهور نمی کند!
از جمله ویژگیهای منحصر به فرد حضرت زهرا (س) کریم بودن است. به هیچ عنوان قصد خواندن روضه مکشوفه ندارم، اما کرامت فاطمه زهرا آنجا آشکار شد که علی حین غسل با پهلو شکسته او مواجه شد.
آری فاطمه به مولای خود از درد خود هیچ نگفته بود، درد خود را شخصا تحمل میکرد اما صاحب ولایت را مشغول درد خود نمیکرد. چنانکه علی (ع) امیر صاحبکلام که حرفی را بیحکمت استعمال نمیکند در حین تدفین آن حضرت خطاب به رسول خدا جمله ای نقل میکند بدین مضمون که: فاطمه را در باب آن چه بر او گذشت سوالپیچ کن. چرا واژه سوال پیچ؟ چرا علی (ع) این لفظ را بهکار میبرد؟ بله فاطمه رازدار و غمدار ولایت بود و علی بیم داشت که فاطمه حتی نزد پدر هم سکوت کند و آلام خود را در سینه نگاه دارد و آنجا نیز بر ملا نکند که بهخاطر ولایت چه کرد.
برای ادای حق امام زمان باید زهرایی شد
برای نمونه به ولایتمداری ابالفضل العباس توجه کنید. چرا عباس (ع) بعد از سالها زندگی لحظه شهادت، امام حسین (ع) را برادر صدا میزند؟ آری عباس حق ولایت امام زمان خود را ادا کرد، در رکاب حسین بن علی جنگید در حالی که خود میدانست و به برادران خود هم گفته بود که ما نه بهخاطر برادری بلکه بخاطر حق امامت و ولایتی که حسین بر ذمه ما دارد برای او میجنگیم.
عباس در مصاف ادای حق ولایت همه چیز خود را داد تا سر آخر درک کرد که آری او نیز زهرایی شده است و فاطمه او را از خود میداند. آری عباس در مسیر ولایت در مسیر زهرا حرکت کرد و شد «ظهر الولایة» یعنی پشتیبان ولایت.امام زمان (عج) هم کلید ادای حق ولایت را بما دادهاند، از این روست که میگویند هر جا روضه عباس (ع) باشد من آنجا هستم یعنی من برای آنکه ظهور کنم و در میان شما باشم میبایست مانند عباس ظهر الولایة باشید