موازنه نظامی متعارف
الگوهای درازمدت هزینههای نظامی، واردات تسلیحات و تأمین بودجه نیروهای نظامی کشورهای منطقه، نقش کلیدی و حساسی را در شکل دادن به موازنه نظامی متعارف منطقهای بازی میکند. موازنه نظامی متعارف، وابستگی شدیدی به زمان و منابع دارد، به این معنی که دولتها میتوانند تغییرات اساسی در راستای تضعیف و یا تقویت نیروهای خود در طول زمان و از طریق برنامهریزی دقق، منابع مالی کافی و مدیریت صحیح منابع ایجاد نمایند. در میان کشورهای منطقه، تنها رژیم صهیونیستی توانسته به این مهم دست پیدا کند. صهیونیستها در این سالها همواره از مجموعهای از هزینههای نظامی مناسب، انبوهی از سرمایهگذاریهای خارجی مورد نیاز، ظرفیت صنعتی داخلی و راهبرد مناسب برخوردار بوده که این رژیم را قادر میسازد تا با وجود اندازه کوچک و نیروهای نظامی اندک که دارد، موازنه نظامی بهتری نسبت به سایر کشورهای منطقه داشته باشد.
ابهامهای بسیاری در تعداد نیروهای نظامی اعراب و رژیم صهیونیستی در اسناد غیرمحرمانه وجود دارد، به گونهای که تخمین دقیق تعداد نیروهای نظامی دو طرف بسیار مشکل است. هر گونه ارزیابی در مورد موازنه سوریه و رژیم صهیونیستی به عنوان مهمترین کشورهای منطقه، باید این حقیقت را مورد نظر قرار دهد که توان نیروهای نظامی که در این موازنه محاسبه میشود، میتواند بسیار متفاوت از شرایط کیفی نیروهای نظامی دو طرف باشد. تعداد نیروها، تنها عاملی محدود در مزیت این نیروها به شمار میرود، مگر اینکه عامل کیفیت را نیز به آنها بیفزاییم و در بررسی توان نظامی در نظر بگیریم. رهبری، توانایی هدایت عملیاتهای مشترک، روحیه نیروهای نظامی و توانایی اداره مراحل پیچیده جنگ، نمونههایی از دیگر شاخصههایی است که میتوانند در تحلیل موازنه نظامی نسبت به برتری در تعداد نیروهای نظامی در اولویت قرار بگیرند. این امکان وجود دارد که موازنه موجود را در برخی موارد کمی نموده و بر این اساس نتیجهگیری نماییم، اما بایستی توجه داشت که تکیه صرف به این موضوع (کمی کردن شاخصهها) باعث گمراهی شده و ما را از حقیقت دور خواهد کرد.
در جدول شماره (1) تعداد تجهیزات عملیاتی دو کشور سوریه و رژیم صهیونیستی به عنوان مهمترین قدرتهای منطقهای مورد بررسی قرار میگیرد. به لحاظ تعداد تجهیزات عملیاتی، سوریه در پارهای موارد برتری نسبی نسبت به رژیم صهیونیستی دارد، اما به لحاظ کیفی در بیشتر موارد نیروهای صهیونیستی نسبت به سوریها برتری کیفی محسوسی دارند که باعث کمرنگ شدن برتری عددی تجهیزات سوریه میشود. برتری کیفی تجهیزات رژیم صهیونیستی بیشتر به دلیل حمایتهای مالی غرب و آمریکا و عدم کارآیی و فرسودگی تجهیزات سوریه بیشتر به دلیل مشکلات مالی و تحریمهایی است این کشور در سالهای اخیر با آنها مواجه بوده است.
در ادامه جدولهای 2 و 3 میزان انتقال تسلیحات و حجم خردیهای نظامی دو کشور را نشان میدهد. این آمارها تا اندازهای مبهم و غیرواقعی هستند؛ چرا که تمامی کشورهای جهان همواره سعی میکنند تا آمار و اطلاعات روز خود را محرمانه حفظ نمایند. رژیم صهیونیستی از مزیت بهتری در واردات سلاح برخوردار است، اما در سفارشهای جدید خود به نظر میرسد که دچار اشتباه شده است؛ چرا که کشورهای دیگر بیشتر به دنبال تجهیزات غیرمتعارف هستند. به هر حال رژیم صهیونیستی در عمل مزیت نسبی خوبی در کیفیت تسلیحات وارداتی برخوردار است و میتواند این مزیت را با فناوری نظامی داخلی منطبق نماید. سوریه نیز در سفارش تسلیحات سابقهای طولانی دارد، هر چند در پارهای موارد سفارشهای این کشور تحویل داده نشدهاند.
رژیم صهیونیستی در واردات نظامی خود همواره ثبات خوبی داشته و تمامی سفارشها را در دوره زمانی بین 3 تا 10 سال دریافت نموده است. این رژیم از طریق موافقتنامههای اخیر خود، سامانههای پیشرفتهای همچون تسلیحات با دقت بسیار بالا، تسلیحات کشتار جمعی، سامانههای رهگیر، سامانههای راداری و سامانههای ارتباطی بسیار پیشرفته از غرب وارد نموده است. این تجهیزات و میزان کیفیت آنها برتری مناسبی برای این رژیم در کیفیت تجهیزات به وجود آورده است.
مقایسه کمی و کیفی نیروهای نظامی
مجموع نیروهای نظامی یک کشور عاملی متزلزل برای سنجش توان نظامی آن است؛ چرا که کشورها دارای ساختار و استانداردهای نظامی متفاوتی برای آموزش نیروهای خود میباشند. به این دلیل، مجموع نیروهای نظامی کشورها برای سنجش موازنه نظامی به تنهایی کارآیی چندانی ندارد. با این وجود، تعداد نیروهای نظامی در صورتی که خوب آموزش دیده و به خوبی تجهیز شده باشند، از عوامل افزایش قدرت یک نیروی نظامی است. جدول 4 و 5 آمارهای نسبتا دقیقی از مجموع نیروهای نظامی اعراب و رژیم صهیونیستی ارائه میکند و روندهای تغییر در حجم این نیروها را نشان میدهد.
نیروهای نظامی فعال رژیم صهیونیستی در طول این سالها تغییر چندانی نداشته و تقریبا ثابت بوده، اما بنا به دلایل مالی و فشارهای امنیتی وارده بر این رژیم، در پارهای مواقع میزان این نیروها دچار نوساناتی بوده است. آمارها همچنین نشان میدهند که رژیم صهیونیستی تا چه اندازه به نیروهای ذخیره وابستگی دارد. این رژیم نیروی فعال کوچکی دارد، اما در حال حاضر برنامههایی برای افزایش شمار نیروهای فعال و همچنین آموزش این نیروها دارد، تا به این وسیله آمادگی نیروهای فعال و ذخیره خود را بالا ببرد.
سوریه نیز همچنان آمار نیروهای نظامی خود را پس از جنگ با رژیم صهیونیستی در سال 1982 بالا نگه داشته است. اما این نیروها در دهه 90 به دلیل کسری بودجه نظامی این کشور دچار اندکی کاسته شدند، ولی همچنان تعداد نیروهای نظامی سوریه رقم قابل توجهی در میان کشورهای منطقه به حساب میآید. همچنین کشور مصر نیز رقم قابل توجهی در تعداد نظامیان خود دارد. پس از امضای قرارداد صلح بین مصر و رژیم صهیونیستی در سال 1979 تعداد نظامیان ارتش مصر همواره رشد داشته است. در حالی که افسران عالیرتبه مصری از آموزشهای نظامی افسران آمریکایی بهره میبرند، اما نیروهای نظامی این کشور از وابسته بودن به نیروهای وظیفه و نظامی کردن امور اجتماعی رنج میبرند.
اردن نیز از زمان صلح با رژیم صهیونیستی در سلا 1994 نیروهای نظامی ثابتی داشته است. این کشور تمرکز ویژهای برای ایجاد «نیروی عملیاتهای ویژه» 1 در کنار توسعه نیروی نظامی متعارف خود داشته است. همچنین در گذشته، بیشتر توجه فرماندهان نظامی اردن برای برخورد با تهدیدهای داخلی و حفظ تمامیت ارضی پادشاهی اردن بوده است.
ارتش لبنان از سال 2007 به این سو، به دلیل کاهش بودجه دفاعی این کشور، قانون سربازی را لغو کرد. به دلیل لغو این قانون، تعداد نیروهای فعال ارتش لبنان به یکباره از 72 هزار نفر به 59 هزار نفر کاهش یافت. نیروهای ارتش لبنان همیشه از آموزشهای بینالمللی برخوردار بودهاند، با این وجود ارتش لبنان در سطوح افسران ارشد همواره از نیروی کار اضافی رنج میبرد. در میان نیروهای لبنانی، تنها نیروهای امنیت داخلی این کشور هستند که از سرعت عملیاتی بالایی برخوردارند، اما این نیروها از کمبود نفرات رنج میبرند. در سالهای اخیر، اقدامهایی در جهت رفع کمبود نیروی امنیت داخلی انجام گرفته، اما با توجه به کمبود بودجه دفاعی و مشاجرههای سیاسی فراوان داخلی، مشخص نیست که لبنان در آینده با کمبود نیرو در این زمینه چگونه کنار خواهد آمد. با عنایت به موازنه نظامی بین رژیم صهیونیستی و سوریه، بسیار واضح است که شمار نیروها تنها بخشی از موازنه است و سایر عوامل انسانی نقش بسیاری در قدرت نیروهای نظامی دارند.
آموزش، تجربه و مدیریت نیروها، عوامل غیرقابل لمسی هستند که مقایسه و سنجش آنها بسیار دشوار است. رژیم صهیونیستی از استانداردهای آموزشی بهتری نسبت به سوریه برخوردار است، هر چند که این کشور برخی از برنامههای آموزشی خود را بین سالهای 2003 و 2005 کاهش داده است. جنگ رژیم صهیونیستی و حزبالله در سال 2006 و شکست این رژیم در این جنگ، صهیونیستها را به فکر تجدید ساختار نیروهای نظامی انداخت و به همین منظور، آموزشهای نیروهای نظامی آماده و ذخیره و مدت زمان آموزشها دچار تغییر شد. آموزشهای نظامی بین سوریه و رژیم صهیونیستی بسیار متفاوت است. صهیونیستها دورههای پیشرفتهای در زمینه آموزش نیروهای نظامی و فرماندهای دارند و این در حالی است که سوریها دورههای آموزشی محدودی در این زمینه دارد.
در زمینه آموزش نیروهای نظامی، لبنان در چند سال اخیر پیشرفتهای خوبی داشته است، اما فلسطینیها در این زمینه ضعف دارند. ناهماهنگی در بین شاخههای نظامی مختلف (نیروی زمینی، دریایی و هوایی) کشورهای منطقه امری عادی است و نیروهای نظامی کشورهای منطقه در صورت درگیری در یک جنگ گسترده، به سختی میتوانند بین واحدهای مختلف عملیاتی خود هماهنگی ایجاد کنند.
اختلاف سطح موجود در میان نیروهای فعال، در میان نیروهای ذخیره منطقه نیز وجود دارد. رژیم صهیونیستی تا اندازهای نیروی ذخیره خوب و آموزشدیدهای دارد. نیروهای نظامی ذخیره سوریه آموزش اندکی میبینند و تجربه کافی برای درگیر شدن در یک جنگ واقعی را ندارند. در مقابل اردن تنها کشور عربی است که یک نیروی عملیات ویژه پیشرفته ایجاد کرده است که به افسران جزء ارتش این کشور آموزشهای ویژهای برای افزایش روحیه وطنپرستی و بیطرفی سیاسی داده میشود. اردن با مشکلات مالی جدی در زمینه افزایش نیروها و تجهیز و نوسازی نیروهایش مواجه است. با این وجود، در سالهای اخیر تا اندازهای توانسته است نیروهای هوایی و زمینی خود را تقویت و نوسازی نماید. مصر و شماری دیگر از کشورهای عربی پیشرفتهایی در زمینه بهبود تعداد نظامیان خود داشتهاند اما بیشتر ارتشهای عربی، تجربه جنگی جدیدی ندارند و با مشکلات سیاسی و فرهنگی زیادی در داخل مواجه هستند که به همراه فساد اداری و بوروکراسی گسترده این کشورها، نیروهای نظامی آنها را با مشکلات مضاعفی مواجه نموده است.
تجهیزات زرهی و تسلیحات ضدتانک
در مورد تسلیحات سنگین، هواپیماهای جنگنده، موشکهای زمین به هوا و تجهیزات پدافند هوایی تفاوتهای کیفی بسیاری در میان اعراب و رژیم صهیونیستی به چشم میخورد. جدولهای 6 و 7 روندهای تسلیحات زرهی اعراب و این رژین را به خوبی نشان میدهند. نیروهای زمینی ارتش رژیم صهیونیستی و سوریه متکی به تانکهای سنگین هستند و تأکید ویژهای بر تسلیحات زرهی سنگین دارند. این موضوع به این دلیل است که جنگهای گذشته این کشورها و نتایج حاصله از آن، به شدت تحت تأثیر قدرت مانور تسلیحات زرهی سنگین بوده است. جدول شماره (6) نشان میدهد که رژیم صهیونیستی بیشتر بر تانکهای زرهی اصلی و نفربرهای زرهی که با تسلیحات سبک مسلح هستند تکیه دارد. ارتش سوریه نیز در مقابل از جانب تعداد زیادی از تانکها و سایر تجهیزات زرهی که ساخت شوروی سابق و روسیه هستند، حمایت میشود. سوریه در مقابل، تعداد کمتری نفربر زرهی نسبت به رژیم صهیونیستی دارد. مصر و اردن نیز همچنین مقادیر قابل توجهی تانک و تجهیزات زرهی دارند. در مقابل لبنان تلاش میکند تا همچنان توان عملیاتی تجهیزات خود را با تعمیر و نگهداری تجهیزات موجود حفظ نماید.
رژیم صهیونیستی در زمینه کیفیت تانکهای زرهی از امتیاز نسبتا خوبی نسبت به کشورهای دیگر برخوردار است. انواع صادراتی تانکهای «تی 72» در سوریه دارای امتیازات بسیاری هستند، اما کنترل آتش، هدفگیری و دید در شب این سیستمها نسبتا پایین است. قدرت زره، آتش در شب و تجهیزات دوربرد انواع صادراتی تانکهای «تی 72» بسیار پایینتر از برآوردهای پیشبینی شده این سیستمها میباشد. مصر همچنین مجموعه پیشرفتهای از تانکهای «ام 60» و «ام 1» دارد که به وسیله صنایع داخلی این کشور تجهیز و پشتیبانی میشوند. بسیاری از تسلیحات زرهی عصر شوروی کشور مصر در انبارها به صورت ذخیره نگهداری میشوند. اردن نیز مجموعهای از انواع تانکهای زرهی را نگهداری میکند.
رژیم صهیونیستی همچنین مقادیر قابل توجهی از «موشکهای ضدتانک هدایتشونده» و سایر تسلیحات ضد تانک دارد و همواره در حال بهبود سیستمهای ضدتانک و ضدزره خود است. سوریه در مقابل مجموعهای استثنایی از موشکهای ضدتانک هدایتشونده دارد و در سالهای اخیر به دنبال وارد کردن آخرین نوع از اینگونه تسلیحات از روسیه است. سوریه بیشتر به دلیل مقابله با حمله تانکهای صهیونیستها این تجهیزات را خریداری کرده است. رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر بیش از گذشته مورد کمین نیروهای فلسطینی و حزبالله قرار گرفته است که در این کمینها، نیروهای فلسطینی بیشتر از تسلیحات ضد زرهی سبک مانند گلولههای «آر.پی.جی» و بمبهای دستساز استفاده میکنند. به همین دلیل، رژیم صهیونیستی برنامه خود را بر مبنای افزایش توان نیروهای زرهی خود برای مقابله با این حملهها قرار داده است.
تجهیزات توپخانه
ارتشهای سوریه و رژیم صهیونیستی به عنوان ارتشهایی که در جنگها و رزمایشهای بسیاری شرکت کرده و تجربه بسیاری دارند، مقادیر قابل توجهی از تجهیزات توپخانه خودکششی دارند. هر چند این تجهیزات در تعداد و نوع آنها متفاوت است، اما در مجموع موازنه نسبتا برابری با یکدیگر دارند. ارتشهای عربی و رژیم صهیونیستی همچنین مقادیر عظیمی از توپخانه کششی دارند، در حالی که سهم سوریه نسبت به سایر همسایگانش بیشتر است. این موضوع بیانگر تأکید درازمدت سوریها به نیروی توپخانه است. به هر حال این موضوع نشانگر وابستگی بیش از اندازه سوریها به آتش وسیع و توپخانه کششی در موقعیتهای دفاعی است.
جدول شماره (9) تجهیزات توپخانهای خودکششی اعراب و رژیم صهیونیستی را از نظر کالیبر آنها مقایسه میکند. در ظاهر، تسلیحات سوریها نسبت به تسلیحات صهیونیستها از مزیت و تفوق بیشتر برخوردار هستند، اما در عمل، سوریه نسبت به توان موشکی دوربرد، توان تغییر آتش و دوباره هدف قرار دادن مواضع، سایر سیستمهای توپخانه، استفاده از سامانههای راداری، استفاده از تجهیزات هوایی بدون سرنشین و پشتیبانی تجهیزات از توان کمتری برخوردار است.
تعداد این نوع تجهیزات در مرحله نخست گمراهکننده است، در عین حالی که رژیم صهیونیستی نوع پیشرفتهای از راکتهای کاتیوشا را در اختیار دارد، تعداد تجهیزات موشکی مصر و سوریه که ساخت روسیه هستند، بیشتر است. سوریه همواره در پی دست یافتن به سامانههای پرتابکننده دوربردی است که دقت بیشتری داشته باشند. دمشق و تلآویو راکتهای پیشرفته ضد زره در اختیار دارند که میتوانند نقش نیروی توپخانه را در جنگهای آتی افزایش دهند، اما آمار دقیقی در مورد قدرت تحرک و نیروی آتش این تجهیزات در دست نیست.
نیروی هوایی، تسلیحات و فناوری
نیروی هوایی سوریه در میان کشورهای منطقه بیشترین هواپیمای جنگنده را در اختیار دارد، اما توان پشتیبانی لازم برای نگهداری این مجموعه عظیم هواپیماها را در اختیار ندارد. این مشکل در مورد مصر نیز صدق میکند. در مورد ارتش مصر بایستی اضافه کرد که مصر حجم عظیمی از تسلیحات از کار افتاده را نگهداری می کند که در هیچ یک از عملیاتهای نظامی به کار گرفته نمیشوند؛ افزون بر این، مصر برای دستیابی به تعداد بیشتری از هواپیماهای «اف 16» تلاش فراوانی دارد، اما این موضوع تصادفهای هوایی بیشتر و همچنین کارآیی کمتر نیروهای هوایی این کشور را در پی داشته است.
اگر تنها به مجموع تعداد هواپیماها نگاه کنیم، نیروی هوایی سوریه برتری محسوسی نسبت به سایر کشورها دارد. سوریها همچنین تعداد متنوعی از هواپیماها را در اختیار داشته و از آنها استفاده میکند. هر چند سوریه اقدامهایی برای آموزش نیروی متخصص برای استفاده از این هواپیماها انجام دادهاند، اما هنوز هم با مشکلات بسیاری در این زمینه روبرو هستند. جدول شماره (11) تعداد کل هواپیماهای نظامی و توان نبرد هوایی کشورهای منطقه را بررسی و مقایسه میکند.
جدول شماره (12) تعداد هواپیماهای پیشرفته کشورهای منطقه را از نظر نوع آنها نشان میدهد. هر چند تعداد کل هواپیماها در بررسی قدرت هوایی یک کشور بیتأثیر نیست، اما در شرایط جنگی، تنها هواپیماهای با کیفیت بالا میتوانند بر موازنه نظامی طرفین تأثیرگذار باشند. این جدول نشان میدهد که رژیم صهیونیستی در مورد کیفیت هواپیماهای جنگی خود از سوریه موقعیت بهتری دارد. هواپیماهای «میگ 29» و «سوخوی 24» سوریه به دلیل عمر زیادی این هواپیماها در حال حاضر قدرت عملیاتی قابل توجهی ندارند و در شرایط تک به تک، توان پایینتری برای رقابت با هواپیماهای پیشرفته صهیونیستی دارند. رژیم صهیونیستی در شرایط تهیه و خرید هواپیماهای نظامی نیز به تازگی شرایط خوبی نسبت به سوریه داشته و به نظر میرسد این برتری در آینده نزدیک محسوستر نیز شود. رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر به هواپیماهای پیشرفته همانند «اف 35» که از پیشرفتهترین هواپیماهای ارتش آمریکاست، دسترسی دارد، در حالی که سوریه در سالهای اخیر هیچ نوآوری در سیستمهای خود نداشته و هیچ نسل جدیدی از هواپیماهای رادار گریز، مافوق صوت و یا هواپیماهای الکترونیک به خدمت نگرفته است.
رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر بالگردهای تهاجمی پیشرفتهای همانند بالگرد «AH-64» آپاچی در اختیار گرفته است. قرار است به زودی تعداد 18 فروند دیگر از این نوع بالگردها که تجهیزات الکترونیک پیشرفتهای نیز دارند، به ارتش این رژیم تحویل داده شود. واحد بالگردهای تهاجمی سوریه نیز بسیار توانمند و جزو بهترین واحدهای ارتش این کشور است، اما در سالهای اخیر سوریها نتوانستهاند تجهیزات خود را نوسازی نماید. همچنین شیوههای آموزش و تاکتیکهای جنگی این نیرو نیز در طول یک دهه گذشته ثابت مانده و به روز نشده است. مقایسه تسلیحات هوا به هوا و هوا به زمین سوریه و رژیم صهیونیستی تقریبا غیرممکن است، به ویژه که هر دو تجهیزاتی سری در این زمینه دارند و اطلاعات دقیقی از این تجهیزات در دست نیست؛ اما چیزی که معلوم و آشکار است اینکه رژیم صهیونیستی بیشتر از سوریه به تسلیحات جدید و پیشرفته به ویژه تسلیحات آمریکایی دسترسی دارد. این موضوع از مهمترین مسائل تأثیرگذار بر موازنه نظامی دو قدرت منطقه است.
نیروهای پدافند هوایی مستقر در زمین
مصر، سوریه و رژیم صهیونیستی مقادیر قابل توجهی از موشکهای زمین به هوا را در اختیار دارند، اما باز هم این تنها نیروی هوایی رژیم صهیونیستی است که سامانههای پیشرفته میانبرد و دوربرد، سامانههای رادار و تأسیسات کنترل و فرماندهی را در اختیار دارد. برخی از کشورهای منطقه، نیروهای پدافند هوایی خود را در نیروی هوایی ادغام نموده و تحت یک فرماندهی واحد درآوردهاند، اما برخی دیگر نیز سامانههای پدافند هوایی مجزایی از نیروی هوایی دارند.
بیشتر کشورهای منطقه نیز سامانههای کوتاهبرد پدافند هوایی را در نیروی زمینی خود به کار گرفتهاند. لبنان تنها کشوری است که در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هیچگونه تجهیزات پدافند هوایی ندارد و از این لحاظ، یک استثنا به حساب میآید. رژیم صهیونیستی در این زمینه نیز به آخرین تسلیحات و فناوری آمریکایی دسترسی دارد و سامانههای خود را نیز به خوبی توسعه داده است. افزون بر این، تلآویو قادر است سامانههای دفاع موشکی زمین به هوای خود را با سامانههای دفاع ضد موشکی زمین به هوای خود را با سامانههای دفاع ضد موشکی در یک سامانه دفاعی چند لایه ترکیب نماید. سامانههای سوریه در حال حاضر نسبت به رژیم صهیونیستی قدیمیتر هستند و رادارهای این کشور در مقابل حملههای دقیق موشکی توان مقابله اندکی دارند. همچنین سامانه فرماندهی و کنترل نیروهای پدافند هوایی این کشور نیز در موقعیت مناسبی به سر نمیبرند. بسیاری از سامانههای دوربرد سوریه مانند موشکهای «SA-2/3/5/6» این کشور برای مقابله با سامانههای پیشرفته الکترونیک بسیار قدیمی هستند و کارآیی چندانی ندارند. اگر این سامانهها به شکل مداوم از رادارهای خود استفاده نمایند، به زودی شناسایی میشوند و مورد حمله قرار میگیرند؛ اگر هم این سامانهها بخواهند به صورت اتفاقی از رادارهای خود استفاده نمایند، یا اینکه رادارهای خود را خاموش نمایند، زمان واکنش طولانیتر میشود؛ اگر هم بخواهند از نیروی دیدبانی استفاده نمایند، قدرت هدف قرار دادن دشمن کاهش مییابد.
مصر و سوریه موشکهای «هاوک»2 و «آی هاوک»3 خود را توسعه دادهاند، اما این سامانهها نیز مشکلاتی دارند. موشکهای پاتریوت ارتش رژیم صهیونیستی تنها موشکهای پیشرفته دوربرد است که در منطقه وجود دارد. سوریه نیز موشکهای دوربرد «اس 300» و «اس 400» ساخت روسیه را در اختیار دارد که بسیاری از مزایای موشکهای پاتریوت را دارند. «موشکهای آرو»4 رژیم صهیونیستی تنها سامانههای پدافند ضدموشکی منطقه هستند که برد مناسبی دارند و منطقه وسیعی را تحت پوشش خود قرار میدهند. در سال 2009 میلادی گزارش شد که سوریه سامانههای موشکی کوتاهبرد5 را از روسها دریافت کرده است. این موشکها در پی قراردادی که چهار سال قبل از این تاریخ بین دو کشور امضا شد، به سوریه تحویل گردید. طبق این قرارداد روسها بایستی تعداد 36 سامانه را به سوریه تحویل دهند. در حال حاضر نه سوریه و نه رژیم صهیونیستی یک سامانه حسگر پیشرفته و ترکیب شده سامانههای پدافند زمین به هوا و هوا به زمین در اختیار ندارند. تلآویو در طول زمان همواره سامانههای دوربرد خود را تقویت کرده و سوریه بیشتر بر سامانههای کوتاهبرد تأکید داشته است.
مقایسه قدرت دریایی تطبیقی
همانند سایر مواردی که در این مقاله بحث شد، سوریه و رژیم صهیونیستی مهمترین نیروهای دریایی منطقه هستند، اما باز هم این صهیونیستها هستند که تجهیزات عملیاتی قابل توجهی داشته و موازنه منطقهای به نفع این رژیم است. در حال حاضر نیروهای دریایی سوریه و رژیم صهیونیستی برای عملیاتهای غیرمتعارف دریایی و یا حملههای آبی خاکی متمرکز شدهاند تا درگیر شدن در یک جنگ متعارف تمامعیار.
جنگ حزبالله و رژیم صهیونیستی در سال 2006 نشان داد که یک بازیگر غیردولتی همانند حزبالله نیر توان جنگ با نیروی دریایی رژیم صهیونیستی را دارد و در این جنگ بود که نیروهای حزبالله یک کشتی جنگی پیشرفته این رژیم را با موشکهای ضدکشتی خود مورد هدف قرار دادند. در عین حال نیروی دریایی رژیم صهیونیستی بیشترین تلاش خود را مصروف جلوگیری از نفوذ نیروهای حزبالله و حملههای غیرمتعارف به سواحل این کشور میکند.
رژیم صهیونیستی زیردریاییها و نیروهای سطحی پیشرفتهای در اختیار دارد که از طرف نیروی هوایی نیز حمایت میشوند. همچنین این رژیم برخی از موشکهای ضدکشتی جدید خریداری کرده که به وسیله تجهیزات الکترونیکی حمایت میشوند. رژیم صهیونیستی سه کشتی جنگی کوچک از نوع «سار.آر کلاس 5»6 دارد که مجهز به تجهیزات موشکی دوربرد بوده و توان عملیاتهای محدود و محلی را نیز دارند. این کشتیها به موشکهای ضدکشتی «هارپون»7 مسلح هستند و رادارهای مجهزی نیز دارند. همچنین سه زیردریایی کلاس «دولفین» نیز از سال 1999 به این سو فعال هستند.
نیروهای دریایی سوریه در سالهای اخیر از کمبود تجهیزات و امکانات جدید رنج میبرند و بیشتر به موشکهای ضد کشتی خود متکی هستند. نیروی دریایی سوریه مجهز به 3 فروند کشتی «کلاس پتیا»8 است که این کشتیها مجهز به توپ دریایی و اژدر نیز هستند، اما کمتر اقدام به گشتزنی در دریا میکنند و بیشتر در پایگاه دریایی قرار دارند. در سال 2009 سوریه در تلاش بود تا سامانههای موشکی ضد کشتی هدایتشونده «SSC-5» را از روسیه خریداری نماید. خرید این سامانهها و همچنین سامانههای «SSM یا خونت»9 گامی بسیار مهم در جهت نوسازی نیروی دریایی سوریه بود. این سامانه با 300 کیلومتر دامنه تأثیرگذاری مفید خود، نقش مهمی در موازنه دریایی منطقه خواهد داشت؛ با این وجود، تا سال 2010 هیچ گزارش تأیید شده مبنی بر تحویل این سامانهها به سوریه دریافت نشده است. سوریه همچنین در سالهای اخیر تجهیزات گشتزنی، امداد و نجات و بازرسی خود را با خرید تجهیزاتی همچون بالگردهای ضد زیردریایی «Ka-28» و هواپیماهای «سوخوی 24» و همچنین کشتیهای گشتزنی سریع که مجهز به موشکهای میانبرد هدایتشونده هستند، تقویت نموده است.
روندهای مخارج نظامی در منطقه
منابعی که کشورهای منطقه صرف توسعه و تجهیز نیروهای نظامی خود میکنند، بسیار وسیع است. هزینههای نظامی سوریه با توجه به کاهش منابع مالی این کشور همچنان در دهه گذشته رو به کاهش بوده و این مخارج در حال حاضر یک سوم میزان هزینههایی است که سوریه برای تجهیز و آماده نگه داشتن نیروهایش نیاز دارد. جدول شماره (15) روندهای اخیر مخارج نظامی کشورهای منطقه را بررسی میکند. این دادهها نسبت به آمارهای پیشین کمتر دقیق هستند، چرا که در مورد برخی کشورها ناچار به تخمین میزان مخارج بودیم؛ همچنین میزان برخی از کمکهای نظامی آمریکا به کشورها منطقه نیز مشخص نیست و این موضوع به عدم دقیق بودن آمارها به ویژه در خلال سالهای 2004 و 2005 انجامیده است.
مخارج نظامی رژیم صهیونیستی، اردن و سوریه کاهشی نسبی از اواسط دهه 1980 میلادی به این سو داشته است. به هر حال مخارج نظامی سوریه بیش از هر کشور دیگری به رژیم صهیونیستی نزدیک است. این موضوع نشان می دهد که مخارج نظامی سوریه در پی کاهش منابع و درآمدهای ملی این کشور کاهشی چشمگیر داشته و روندی نزولی را تجربه نموده است، با وجود این، افزایش کمکهای نظامی آمریکا به لبنان، این کشور هرگز برنامهای برای صرف هزینههای هنگفت برای تبدیل شدن به قدرت منطقهای نداشته و مسائل داخلی نیز از سوی دیگر همواره باعث کاهش بودجه نظامی تخصیصیافته برای نیروهای نظامی این کشور بوده است.
مخارج نظامی اسرائیل در طول دوره 2001 تا 2009 تا اندازهای ثابت بوده است، اما نسبت مخارج نظامی این رژیم به درآمد ناخالص داخلی، سال به سال در این دوره کاهش داشته است. در پی جنگ سال 2006 رژیم صهیونیستی و حزبالله، مناقشه بر سر تخصیص بودجه دفاعی همچنان بین دولت و پارلمان رژیم صهیونیستی باقی مانده است. نسبت مخارج نظامی سوریه به درآمد ناخالص داخلی این کشور در سال 2009 رقمی در حدود 5/3% بوده که از سال 1985 به این سو، رقم قابل توجهی به شمار میرود. سوریه همچنین در سالهای اخیر به دنبال دوستان منطقهای و بینالمللی بوده تا افزون بر دریافت کمکهای نظامی، بتواند نیازمندیهای خود را نیز از این کشورها تأمین نماید.
مقایسه واردات نظامی
روندها در واردات تسلیحات و تأمین بودجه نیروهای نظامی یکی دیگر از شاخصهایی است که نشان میدهد کشورها تا چه اندازه در تجهیز و نوسازی نیروهای نظامی خود موفق بودهاند. ارزیابی روندهای منطقهای تحت تأثیر محدودیتهای منابع ملی جهت مخارج دفاعی و کمکهای خارجی قرار دارد. آمارها در زمینه تخصیص بودجه به ویژه در مخارج نظامی کشورها چندان شفاف و دقیق نیست و بیشتر برگرفته از برآوردهای اطلاعاتی نیروهای امنیتی آمریکاست که توسط وزارت امور خارجه این کشور فراهم شده است.
به هر حال برخی آمارها برای بررسی روندهای موجود در یک دهه گذشته قابل بررسی میباشد. جدول شماره (16) برخی اطلاعات را در مورد سفارشها و دریافتهای جدید تسلیحات منطقه به دست میدهد. برای گردآوری این دادهها از منابع مختلفی استفاده شده است. این جدول نشان میدهد به غیر از سالهای 2005 و 2008 میلادی، رژیم صهیونیستی همچنان بیشتر از سوریه سلاح دریافت میکند. سوریه نیز در سالهای 2005 و 2008 افزایش قابل توجهی در سفارشهای خود داشته، اما مجموع دریافتهای این کشور همچنان نصف دریافتهای رژیم صهیونیستی است.
در حالی که تلاشهای کشورها برای تأمین مالی نیروهای نظامی به طور طبیعی مشخص هستند، اما در خلال سالهای 2000 تا 2010 برخی تغییرات مهم در منطقه روی داده است. در تمامی موارد، سوریه بعد از رژیم صهیونیستی قرار دارد و رتبه دوم را به خود اختصاص میدهد. تمام کشورهای منطقه به جز سوریه و لبنان در حال تجمیع داشتههایشان در زمینه تانکهای زرهی اصلی هستند.
رژیم صهیونیستی در حال گسترش تعداد تانکهای مرکاوای خود است و بسیاری از تانکهای «ام 60» خود را از رده خارج کرده است، در حالی که مصر ناوگان بزرگی از تانکهای «ام 60» را در اختیار دارد. مصر داشتههایش در زمینه تانکهای «ام 1» را نیز دو برابر کرده، به گونهای که میتوان گفت بدنه اصلی نیروهای زرهی ارتش مصر را این تانکها تشکیل میدهند.
اردن نیز تعداد تانکهای «ام 60» خود را کاهش داده و آنها را با تانکهای «MV4030/2» ساخت بریتانیا و تانکهای «الحصین»10 جایگزین نموده است. در مقابل سوریه همچنان از تانکهای قدیمی «تی 72» و «تی 60» بهره میبرد. در مورد هواپیماهای جنگنده نیز تغییراتی در منطقه رخ داده که بر موازنه نظامی بیتأثیر نبوده است. مصریها همچنان ناوگان هواپیماهای «اف 16» خود را حفظ کردهاند، در حالی که اردنیها تعداد این هواپیماها را در خلال سالهای 2000 تا 2010 به سه برابر افزایش دادهاند. رژیم صهیونیستی نیز در این دوره تعداد 102 فروند از این نوع هواپیما را خریداری نموده و به ناوگان خود افزوده است. سوریه تغییری در تعداد هواپیماهای خود نداده و لبنان نیز هیچ هواپیمای جنگی بال ثابتی در اختیار ندارد.
تعهد مصریها و اردنیها به صلح به رژیم صهیونیستی با وجود تمامی زمینههایی که برای جنگ بین این کشورها در طول دهه 90 وجود داشته، همچنان ادامه دارد. هیچ کدام از این کشورها در طول این دوره، برنامهییزی یا خرید نظامی برای آغاز یک جنگ با رژیم صهیونیستی نداشتهاند. مصر در این دوره ظرفیت صنعتی داخلی خود را افزایش داده و سرگرم تجهیز نیروهای داخلی بوده است. اردن نیز در این دوره بیشتر به نیروهای یگان ویژه و مسائل امنیت داخلی خود معطوف بوده است. در نتیجه تنها سوریه به عنوان مهمترین عنصر در موازنه نظامی اعراب و رژیم صهیونیستی باقی میماند.
موازنه نظامی غیرمتعارف
برخلاف موازنه نظامی متعارف، برآیندهای اخیر در موازنه نظامی غیرمتعارف به نفع کشورهایی است که منابع مالی محدودی دارند و در موازنه نظامی متعارف جایگاهی ندارند. این جنبه از موازنه، بین رژیم صهیونیستی و سوریه نمود بیشتر دارد و هرگز نمیتوان بدون در نظر گرفتن قابلیتهای نظامی غیرمتعارف و «جنگ مجازی»11 سوریه در مقابل رژیم صهیونیستی، تحلیل دقیقی از موازنه نظامی بین دو قدرت ارائه نمود. هر چند رژیم صهیونیستی در موازنه نظامی متعارف برتری دارد، اما بایستی توجه نمود که راهبردهای ناهمگونی که سالهای اخیر سوریه به کار گرفته، امنیت و منافع ملی رژیم صهیونیستی را با چالشی بزرگ در منطقه روبرو کرده است.
جنگ سال 2006 نیروهای حزبالله و رژیم صهیونیستی بهترین مورد از اقدامها برای تحت فشار قرار دادن رژیم صهیونیستی است. مهمترین جنبه موازنه نظامی غیرمتعارف سوریه و رژیم صهیونیستی، برقراری رابطه و حمایت سوریه از نیروهای سازمانهای فلسطینی و لبنانی همچون حماس و حزبالله است و این موضوع نشاندهنده راهبرد طولانیمدت سوریه برای مقابله با رژیم صهیونیستی در منطقه است. در این زمینه سوریه از نیروهای مبارز لبنانی نیز که برعلیه صهیونیستها مبارزه میکنند، حمایت میکند. حزبالله در طول جنگ سال 2006 قدرت خود را در جنگ غیرمتعارف نشان داد، هر چند که در زمینه تسلیحات متعارف ضعفهای فراوانی دارد.
جنگ مجازی
در حالی که جنگ مجازی یکی از مهمترین مؤلفههای راهبرد جنگ غیرمتعارف منطقهای سوریه است، اما موقعیت برتری این کشور نمیتواند بدون حمایت متحدین منطقهای پا برجا بماند. روسیه به عنوان کشوری که در سالهای اخیر تجهیز نیروهای نظامی سوریه را برعهده دارد، تأثیر قابل توجهی بر تجهیز تسلیحات غیرمتعارف منطقهای سوریه دارد. جنگ رژیم صهیونیستی و حزبالله در سال 2006 همکاری موفقیتآمیز سوریه و کشورهای منطقه را در جنگ غیرمتعارف نشان داد. دیگر کشور منطقهای که به تازگی به نفع سوریه وارد موازنه نظامی منطقه شده، ترکیه میباشد. ترکیه پس از 80 سال تلاش برای تحکیم اتحادش با اروپا، به تازگی تصمیمی سرنوشتساز گرفته است که به جای تمرکز بر اروپا، دوباره به خاورمیانه بازگردد و این بازگشت چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ نظامی هرگز به نفع رژیم صهیونیستی نخواهد بود. همچنین روابط آنکارا و تلآویو در سالهای اخیر (بر سر مسائل منطقهای)، همواره در حال چالش بوده است. در حالی که رژیم صهیونیستی از کردهای مستقل در جنوب ترکیه حمایت میکند، ترکیه نیز در مسائل فلسطین بیشتر جانب فلسطینیها را دارد. تجاوز رژیم صهیونیستی به کشتیهای کاروان کمکهای بینالمللی در آبهای غزه که پرچم ترکیه را داشتند، نمونهای از اختلافهای میان این دو قدرت منطقه است.
تسلیحات کشتار جمعی، موشکهای دوربرد و مسابقه تسیلحات اتمی
کشورهای عربی منطقه به جز لبنان، پایههای فناورانه لازم برای ساخت تسلیحات شیمیایی را دارند، اما به هیچ عنوان داراییهای خود را در زمینه تسلیحات شیمیایی فاش نکردهاند. در گذشته رژیم صهیونستی و مصر متهم به فروش و استفاده از این تسلیحات به دیگر کشورهای منطقه بودهاند. برای مثال، مصر در دهه 1960 از این تسلیحات در یمن استفاده نمود. همچنین در جنگ سال 1973 اعراب و رژیم صهیونیستی از این تسلیحات برعلیه نیروهای یکدیگر استفاده کردند. در حال حاضر هیچ کنترل و نظارت واقعی از سوی سازمان هم مربوطه برای بازرسی و کنترل تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی وجود ندارد و کشورها بسته به توان مالی خود، تاسیسات ساخت این سلاح را دایر کردهاند بیشک کشورهای مصر و سوریه برای موشکهای اسکاد خود کلاهکهای بیولوژیکی نیز برای این موشکها طراحی کرده باشند. رژیم صهیونیستی نیز با حمایت آمریکا و غرب زرادخانه غنی از سلاح شیمیایی و بیولوژیک دارد و در طول جنگهای خود از آنها استفاده میکند. بیشک رژیم صهیونیستی دارای تعداد نامعلومی سلاح اتمی است. مهمترین پایگاه اتمی این رژیم که در آن مشغول ساخت تسلیحات اتمی است، در شهر «دیمونا»12 قرار دارد و به همین نام نیز مشهور است. برپایه برآوردهای موجود در خصوص ظرفیت تولید پلوتونیوم در رآکتور دیمونا، رژیم صهیونیستی بایستی بین 100 تا 200 کلاهک هستهای داشته باشد؛ اما برخی برآوردهای غیررسمی دیگر، تعداد تسلیحات اتمی این کشور را بین 375 تا 500 کلاهک دانستهاند. رژیم صهیونیستی همچنین برای استفاده از تسلیحات اتمی خود، سامانه موشکهای بالستیک را نیز تقویت کرده تا مشکلی برای استفاده از تسلیحات اتمی نداشته باشد. همچنین نیروی هوایی این کشور بمبافکنهایی دارد که برای حمل بمبهای اتمی مناسب هستند. به هر حال رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا و غرب توانسته به تسلیحات هستهای دست یافته و موازنه نظامی در این زمینه را نیز به نفع خود تغییر دهد.
جمعبندی و نتیجهگیری
منطقه شرق خاورمیانه و فلسطین از زمان پایان جنگ جهانی دوم و اشغال فلسطین توسط صهیونیستها، صحنه درگیریها و جنگهای طولانی بین اعراب و رژیم صهیونیستی بوده است. در این بین حمایت غرب و آمریکا از این رژین همواره در موازنه نظامی منطقه به نفع صهیونیستها مؤثر بوده است. منابع مالی و کمکهای نظامی غرب به رژیم صهیونیستی و همچنین کمک به مجهز شدن این کشور به سلاح اتمی، منطقه را همواره مستعد درگیری و جنگ کرده است و این رژیم همواره به پشتوانه این حمایتها، در تحولات منطقه دست بالا را داشته است. در طول جنگ سرد و طی چندین جنگ، اعراب برخوردهایی با رژیم صهیونیستی داشتند که نتیجه کلی این جنگها به نفع این رژیم بود. شکست در این جنگها افزون بر تحمیل ضررهای مالی فراوان، منجر به تضعیف روحیه سربازان عرب گردید. حجم عظیم واردات نظامی و قراردادهای هنگفت تسلیحاتی، تجهیزات پیشرفته و به روز نظامی، انواع تسلیحات کشتار جمعی مانند تسلیحات شیمیایی، میکروبی و اتمی، نتیجه حمایتهای غرب از این رژیم است. این موضوع در مقابل برای اعراب تحریم و تضعیف نیروهای نظامی را در پی داشته است.
روندهای اخیر موازنه نظامی میان اعراب و رژیم صهیونیستی، با توجه نوع و تعداد تجهیزات، میزان نیروهای نظامی، میزان هزینههای نظامی و واردات تسلیحات و حمایتهای آمریکا از این رژیم در زمینه تجهیزات نظامی متعارف به نفع صهیونیستها است و این موضوع در جنگهای گذشته این رژیم با اعراب به اثبات رسیده است؛ اما موضوعی که به تازگی سبب گردیده است تا موازنه نظامی را در منطقه به ضرر رژیم صهیونیستی تغییر دهد، موضوع تجهیزات نظامی غیرمتعارف و جنگ مجازی است که باعث آسیبپذیری بسیار جدی تلآویو در این زمینه شده است.
سرمایهگذاری سوریه در تجهیزات غیرمتعارف و همکاری این کشور با روسیه، همچنین چرخش ترکیه به جانب اعراب، موازنه نظامی را در منطقه تحت تاثیر قرار داده است. جنگ 2006 حزبالله با رژیم صهیونیستی آخرین موردی بود که ضعف این رژیم را در مقابل راهکنشهای غیرمتعارف و جنگ مجازی نشان داد. ارتش رژیم صهیونیستی با تمام امکانات خود بیشتر بر تسلیحات متعارف متمرکز شده است و طبق سابقهای که در جنگها با همسایگان خود داشته، نیروهای متعارف خود را گسترش داده است. این موضوع باعث غافلگیری رژیم صهیونیستی در جنگ با حزبالله شد و شکست در این جنگ مسائل فراوانی در داخل این رژیم در پی داشت. آینده منطقه با توجه به تغییرات به وجود آمده در میان کشورهای عربی (ناآرامی و انقلابهای اخیر) به نظر میرسد آبستن تحولات فراوانی باشد. جایی که انقلاب در مصر و تغییر روابط این کشور با رژیم صهیونیستی به احتمال زیاد موازنه نظامی را به ضرر صهیونیستها بر هم بزند.