تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۳  ، 
کد خبر : ۲۴۹۰۵۹
تحلیل 9 دی از زوایای پیدا و پنهان نسل‌کشی مسلمانان میانمار

ارتباط پدیده «بودیسم صهیونیستی» با هلوکاست مسلمانان


دالایی لاما: رهبر مذهبی یا بازیگر سرویس‌های جاسوسی؟
آنچه در میانمار به عنوان یک نسل کشی در حال وقوع است و از سوی رسانه های غربی در یک بایکوت خبری به سر می برد را باید در رابطه با دالایی لاما؛ رهبر بوداییان و همکار سازمان جاسوسی آمریکا بررسی کنیم.تبت، سرزمین مقدس بودائیان و مرتفع ترین منطقه مسکونی جهان است، که از آن با نام "بام جهان" نیز یاد می شود، در جمهوری خلق چین و در مرز هند واقع شده است.
پایتخت سنتی تبت، شهر لهاسا است که اکنون مرکز استان تبت چین است. اداره امور این سرزمین، که معمولا تحت حمایت چین بوده، از قرن هفدهم به بعد بر عهده رهبر مذهبی بوداییان تبتی بود که عنوان «دالایی لاما» را دارد.«تنزین گیاتسو»؛ چهاردهمین دالایی لامای تبت است که در سال ۱۹۳۷ به عنوان کسی که روح بودا در او حلول کرده، معرفی شد! از همان سن و بر پایه خرافات رایج بودیسم، بر تخت سلطنت موروثی تبتی ها تکیه زد و در پانزده سالگی هم به عنوان رهبر تشریفاتی دولت تبت برگزیده شد.
«دالایی لاما» در بیست و چهار سالگی، به تحریک غرب و برای تثبیت حکومت خودمختارش، تبتی ها را به شورش علیه حکمرانی چینی ها فراخواند، اما در حالی که هزاران تبتی در نبرد با سربازان چینی جان می دادند، از ترس جانش، به هند گریخت و از دولت دهلی تقاضای پناهندگی سیاسی کرد.در سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶ (2001-2007 م)، چهار دیدار محرمانه «دالایی لاما» با رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید فاش شده است؛ سلسله ملاقات هایی که برای پیشبرد کودتاهای مخملی در جهان انجام می گشت که نمونه آن، کودتای نافرجام در برمه-میانمار- (موسوم به انقلاب زعفرانی) است.
«دالایی لاما» در پاییز ۱۳۸۶ (2007 م)، از دست جرج دبلیو بوش، بالاترین نشان ایالات متحده را دریافت کرد. در مراسم اهداء این نشان عالی، رئیس جمهور جنگ طلب آمریکا وی را «نماد جهانی صلح و بردباری» خواند، اما بسیاری از بودیست ها لاما را «گزینه معنوی سازمان جاسوسی سیا در انقلاب های مخملی» می دانند. دالایی لاما در ایران نیز، برای نخستین بار در ۶ تیرماه ۱۳۸۵، توسط روزنامه «اعتماد ملی» معرفی شد و با هدف تبلیغ «معنویت سکولار» و «عرفان های آمریکایی» گفتگوی تبلیغاتی مفصلی از وی منتشر شد.
روزنامه «کیهان» در ۲ بهمن ۱۳۸۶ با انتشار عکس ها و اسنادی فاش کرد که لاما با «کارل گرشمن»، رئیس «بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی» و از رهبران «سازمان جاسوسی سیا»، نشست های منظمی را برای پیشبرد کودتاهای مخملی برگزار می کند. بوداییان میانمار نیز ارتباط عمیقی با دالایی لاما دارند و خود را مطیع او می دانند و کشتار جمعی مسلمانان توسط آنها که یک نسل کشی تاریخی است را در بایکوت کامل خبری رسانه‌های غربی به انجام می رسانند.
ین اتفاق که محدود به یک نزاع فرقه‌ای نبوده، در راستای فرامین آمریکا به دالایی لاما و تلاش دولت میانمار برای اصلاحات مد نظر امریکا، پس از سفر کلینتون به این کشور اتفاق افتاده است.دولت میانمار که به نقض حقوق بشر علیه تبتی ها متهم بود با وضع قوانینی بر ضد مسلمانان این کشور فشار را بر آنها بیشتر کرد. ورود کلینتون و دیدار با رئیس جمهور این کشور شروعی بود بر فشار بیشتر بر مسلمانان.
پس از این دیدار تین سین؛ رئیس جمهور میانمار در یک سخنرانی اعلام کرد: "مسلمانان روهینگیا باید از کشور اخراج و به اردوگاه‌های پناهندگان سازمان ملل منتقل شوند."دولت میانمار همچنین به صورت رسمی دستور داد که مسلمانان دیگر حق بنا کردن مساجد جدید یا ترمیم مساجد قدیمی را ندارند. همین مصوبه کافی بود تا افراطیون بودایی و هندی نزدیک به ۷۲ مسجد را ویران کنند.
خشونت‌ها به دنبال حمله به یک اتوبوس حامل مسلمانان در استان راخین کلید خورد و پس از آن از ابتدای فوریه گروه‌های افراطی بودایی، با حمایت و همراهی پلیس و ارتش میانمار دست به کشتار گسترده و آتش زدن دهکده ها و مساجد و فراری دادن مسلمانان زدند. دولت میانمار در اقدامی هماهنگ از ورود گروه های امدادی و رسانه های بین المللی به این منطقه جلوگیری کرد و در سکوت مجامع بین المللی نسل کشی گسترده آغاز شده است که برخی رسانه ها آن را هولوکاست واقعی مسلمانان نامیده‌اند.
دو جنبه پدیده نوظهور «بودیسم صهیونیستی»
ارتباط دالایی لامای باصطلاح "معنویت گرا با بزرگان جهان ماده گرایی بسیار وسیع است : دیدارهای مکرر او با روسای جمهور آمریکا(از بوش تا اوباما) در کنار دیدار دالایی لاما با شیمون پرز و بوسه زدن بر دست شیمون پرز ماهیت استعماری این بازیگر فرقه ای را نشان می دهد.دالایی لاما در فلسطین اشغالی بر دیوار ندبه صهیونیست ها مناجات کرده و از محبوبیت خود برای تطهیر صهیونیست ها خرج می کند. ارتباط جریان رادیکال بودایی با سران سلطه در سه دهه اخیر ابعاد جدیدی پیدا کرده است به طوریکه غربی ها تلاش
می کنند با پشتوانه رسانه ای، معنویت سکولار مدل بودایی را برای مردم خود نیز ترویج کنند. نشریه اشپیگل آلمان چند سال پیش در هنگام سفر دالایی لاما به آلمان در یک نظرسنجی( شاید هم نظرسازی) محبوبیت دالایی لاما در بین مردم آلمان را بیش از پاپ که یک فرد آلمانی است دانست. به تعبیر جامعه شناسان غربی از چند دهه گذشته موج گرایش به معنویات در غرب شروع شده است از این رو اتاق های فکر صهیونیست ها ترجیح میدهند جریان بودایی را ترویج کنند .
این خط رسانه ای غربی می خواهد برای عطش فطری مردم سراب کاذبی چون بودیسم را عرضه کند. پیوند بودیسم افراطی(به رهبری دالایی لاما) با صهیونیست ها یادآور پدیده مسیحیت- صهیونیستی است از این رو باید پیوند استراتژیک بخشی از بودایی ها با صهیونیست ها را " بودیسم صهیونیستی" بنامیم. پدیده بودیسم صهیونیستی دارای دو وجه کاملا متناقض و متفاوت است؛ این جریان برای اقلیت های مسلمان، فشار فیزیکی ، خشونت و تبعیض را در پیش می گیرند و از طرف دیگر می خواهند قرائت معنوی ، سکولار و بی خطر از اسلام را ترویج نمایند.
با رهبری امثال دالایی لاما در مناطقی نظیر شرق و جنوب شرق آسیا فشار گسترده فیزیکی و تبعیضات حکومتی علیه مسلمانان اعمال می شود و هر ازگاهی قتل عام هایی همچون حادثه اخیر میانمار، صورت می گیرد و از سوی دیگر با حجم انبوه تبلیغ می شود که اسلام با بودیسم اشتراکات فراوانی دارد و از این رو به ظاهر درصدد دفاع از اسلام بر می آیند! جالب است بدانیم دالایی لاما گفته بود: «من خود را مدافع اسلام می‌دانم؛ چراکه قصد دارم دیدگاه مردم درباره این دین رحمانی را تغییر دهم» تاکید خوش رنگ و لعاب بودیسم بر تشابهات اسلام و بودیسم نه برای تقریب بشریت و انسان گرایی بلکه برای ترویج قرائت غیرجهادی از اسلام صورت می گیرد.
صهیونیست ها تلاش می کنند برای مهار قابلیت انقلابی اسلام ناب نوعی اسلام رحمانی صرف را با کاتالیزوری بودیسم ترویج کنند.جریان موسوم به "سنت گرایی" (در دو سطح روشنفکری – آکادمیک و سطح انسان گرایی جریان انحرافی در دولت )خواسته یا ناخواسته مشترکاتی با جریان ترویج معنویت گرایی عام دارد.اما وجه فشار سخت پدیده بودیسم صهیونیستی در منطقه جنوب شرق آسیا کارکردی عینا مشابه اسرائیل و صهیونیزم در خاورمیانه دارد.
غده سرطانی در میان مسلمانان جنوب شرق آسیا : تشابه میانمار با اسرائیل
تئودور هرتصل در تحلیل نقش اسرائیل گفته بود: «ما در آنجا باید بخشی از برج و بارو و استحکامات اروپا علیه آسیا را تشکیل دهیم، یک برج دیده بانی تمدن علیه وحشی گری بسازیم» (اسرائیل و عرب نوشته ماکسیم رودنسون ص 14) مقصود واقعی هرتصل آن است که فلسفه وجودی رژیم اسرائیل مکانی برای کنترل نمودن مسلمانان خاورمیانه است. رژیم اسرائیل با سیاست طرد مسلمانان و اسکان دادن یهودیان و غصب سرزمین فلسطین رویکرد اختلاف افکنی، ارعاب، تهدید، تحقیر و در نتیجه کنترل نمودن جمعیت مسلمانان خاورمیانه را در پیش گرفت.
به طور کلی در دنیا دو منطقه حساس وجود دارد که علاوه بر موقعیت ویژه ژئوپلتیکی جمعیت بالایی از مسلمانان را در خود جای داده و در صورت وحدت مسلمانان و قدرت یابی آنان تمدن مادی غرب را به شدت تهدید می کند: 1-منطقه خاورمیانه(به تعبیر وسیع تر: منطقه غرب آسیا) و 2- منطقه جنوب شرق آسیا. غده سرطانی اسرائیل برای کنترل نمودن مسلمانان خاورمیانه طراحی شده و به طور متناظر تقویت جریان بودیسم افراطی یا بودیسم صهیونیستی با خصلت مسلمان ستیزی رادیکال در منطقه شرق آسیا کارکردی مشابه اسرائیل را خواهد داشت.
میانمار‎ از موقعیت‎ استراتژیک‎ حائز اهمیتی‎ در منطقه‎ آسیای‎ جنوب‎‎شرقی‎ و آسیای‎ جنوبی‎ برخوردار بوده و می‎تواند نقش‎ مهمی‎ در منطقه‎ آبراه‎های‎ شمالی‎ اقیانوس‎ هند ایفا کند. در ادوار گذشته‎ مردمانی‎ از نژاد چینی‎ و هندی‎ به‎ میانمار‎ مهاجرت‎ کرده‎ و در نقاط‎ مختلف‎ این‎ کشور سکنی‎ گزیده‎اند و سایر ملل‎ نیز از طریق‎ دریا به‎ کشور میانمار‎ دسترسی‎ پیدا می‎کنند.
کُد به رسمیت نشناختن مسلمانان میانماری، قتل عام وحشیانه، تلاش برای اخراج آنان و اسکان دادن بودایی ها تماما با رویکرد ابتدایی رژیم اسرائیل مشابهت دارد و از طرف دیگر حمایت های مرموز و پشت پرده غرب از دولت میانمار و افرادی نظیر دالایی لاما ، ادله فوق را تقویت می کند. با تشکیل شدن غده سرطانی در میانمار ، غرب می خواهد مسلمانان تایلند، بنگلادش و حتی کل منطقه جنوب شرق آسیا را کنترل نماید.
گفتنی است در این یادداشت اشاره ای مختصر به پدیده نوظهور "بودیسم صهیونیستی" شد اما ابعاد و زوایای این پدیده بیش از گفته شده ها در این یادداشت است. ترویج بودیسم افراطی و حمایت از امثال دالایی لاما از سوی غرب سرمایه داری گرچه هم اکنون کارکردی برای تحت فشار قراردادن و کنترل نمودن چین دارد اما شاید برنامه آینده صهیونیست ها آن باشد که با منتقل نمودن وزنه ایدئولوژیک بودیسم به درون کشور چین مقدمات همکاری چین – آمریکا به مثابه همکاری انگلی مدل آمریکا – انگلیس احیا شود. مسیحیت صهیونیستی ماده اولیه مناسبات پنهان و عمیق ابرقدرت آمریکا با ابرقدرت معزولی به نام انگلستان بود و در روزهایی که افول آمریکا کلید خورده است پدیده بودیسم صهیونیستی شاید برای طراحی استعماری آینده دنیا تعبیه شده باشد.
میانمار کجاست؟
اتحادیه جمهوری میانمار کشوری است در آسیای جنوب شرقی. میانمار از شمال شرقی با چین، از شرق با لائوس، از جنوب شرقی با تایلند، از غرب با بنگلادش و از شمال غربی با هند مرز مشترک دارد و از جنوب غربی با خلیج بنگال و از جنوب با دریای آندامان محصور است. میانمار با مساحت 678500 کیلومتر مربع دومین کشور بزرگ آسیای جنوب شرقی است. این کشور 1900 کیلوتر مرز آبی دارد.
سه رشته کوه اصلی در میانمار وجود دارد که هر سه از شمال (هیمالیا) به جنوب کشیده شده‌اند.در سال 1824 برمه توسط بریتانیا اشغال و ضمیمه حکومت هند، مستعمره بریتانیا شد. در سال 1937 بریتانیا برمه را به همراه منطقه "آراکان" که اکنون به آن راخین نیز می‌‎گویند، مستعمره ای جدا از حکومت هند خواند و آن را برمه بریتانیا نام نهاد. تا اینکه در سال 1948 بریتانیا اجازه داد تا برمه استقلال یابد و از آن زمان به میانمار تغییر نام یافت.
نظامیان پس از کودتای سال 1962 توسط ژنرال "نِ وین" که منجر به سرنگونی دولت غیرنظامی نخست‌وزیر "او نو" شد حاکمیت را در این کشور به دست گرفتند. از آن زمان رهبری میانمار تحت کنترل رهبر نظامی درآمد. این شرایط تا سال 2011 ادامه داشت، زمانی که شورا به دنبال انتخابات سال 2010 منحل شد مراسم تحلیف ریاست جمهوری دولت غیرنظامی برگزار شد.میانمار طبق آخرین آمار بدست آمده جمعیتی بالغ بر 75 میلیون نفر برخوردار است.
قتل‌عام 20 هزار نفری و سیاست رسمی کوچ اجباری مسلمانان
در سال ۱۹۸۲ قانون حقوق شهروندی به تصویب رسید که به واسطه این قانون از میان ۱۴۴ قومیت موجود در میانمار ۱۳۵ قومیت حق شهروندی دریافت کردند و ۹ دسته از اقوام اقلیت از حق شهروندی محروم شدند که بزرگترین این قومیت های، مسلمانان روهینگیا است. دولت میانمار سیاست کوچ اجباری کل ۶ میلیون مسلمان روهینگیایی را از منطقه آرکان اتخاذ کرده است.
البته آمار رسمی جمعیت روهینگیا ۶ میلیون نفر است اما طبق آمار غیر رسمی جمعیت این قوم که صد در صد آنها مسلمان هستند به ۸ میلیون نفر می رسد. به واسطه این سیاست اتخاذ شده از جانب دولت قریب به ۱۵۰ هزار نفر از مسلمانان آرکان به بنگلادش، ۵۰ هزار نفر به تایلند و ۴۰ هزار نفر به مالزی و تعداد قابل توجهی به دیگر کشورهای آسیایی مهاجرت کردند.
در آخرین اظهار نظر رییس جمهوری میانمار بیان شده است که ۸۰۰ هزار نفر از این قوم را باید از میانمار اخراج کرد تا تنش ها پایان یابد." تین سین"، رئیس‌جمهور میانمار جمعیت 800 هزار نفری مسلمان روهینگیا در این کشور را قومیتی خارجی دانست و گفت: مسلمانان یا باید در اردوگاه‌های آوارگان متمرکز یا اخراج شوند.
حتی"آنگ سان سوچی" رهبر مخالفان دولت میانمار نیز که به تازگی از حبس خانگی آزاد شده است و اخیرا در یک تور اروپایی با اغلب رهبران اتحادیه اروپا دیدار و گفتگو داشته و همچنین مورد تمجید بسیاری از همین رهبران به خاطر ژست‌های حقوق بشری خود قرار گرفته نیز تاکنون هیچ موضع‌گیری و اظهار نظری درباره کشتار فجیع مسلمانان به دست هم کیشان خود نکرده است و حتی اعلام کرده است که این افراد میانماری نیستند.
موج خشونت‌ها علیه مسلمانان از یک ماه قبل زمانی آغاز شد که در درگیری بین یک فرد مسلمان با یکی از بوداییان، وی کشته شد، این ماجرا بهانه‌ای برای افراط طلبان جهت حمله به روستاهای مسلمان نشین و آتش زدن منازل آنها شد. آمار کشته شدگان حوادث اخیر از 20000 تا 58000 روایت شده است و در این بین آمار عجیب 160 کشته که از سوی وزارت خارجه ایران بیان شد چندان اعتباری ندارد حتی محافل حقوق بشری غربی نیز که سیاست اغماض و چشم پوشی در برابر جنایات را در پیش گرفته اند، آمار 20000 کشته را تایید کرده اند. سازمان عفو بین الملل در گزارشی کشتار 20 هزار مسلمان میانماری توسط گروههای بودایی و با اطلاع کامل دولت را تایید کرد.
تلاش برای اسکان دادن بوداییان به جای مسلمانان
نشریه انگلیسى «ساندى تایمز» در گزارشى از جنایات هولناک‏ چکمه‏پوشان میانمارى خاطرنشان مى‏کند، نظامیان این کشور مردم‏ مسلمان را مورد ضرب و شتم قرار داده، زنان را در جلو چشم ‏دیگران مورد تجاوز قرار مى‏دهند، مردان را مصلوب مى‏سازند و به ‏قتل مى‏رسانند.
براساس گزارش این روزنامه، هرروز شمار زیادى از مسلمانان فرارى با سرگذشتى هولناک و داستانهاى تکان دهنده‏اى از فشارهاى نظامیان میانمارى خود را به‏ اردوگاه‌هاى مرزى که در آنها غذا به اندازه کافى یافت نمى‏شود و انواع بیماری‌ها رواج دارد مى‏رسانند.براساس این گزارش، گفته ‏مى‏شود که نظامیان قصد دارند بودایى‌ها را به ایالت آراکان‏، در غرب میانمار که در گذشته مسلمان نشین بوده است، گسیل‏دارند.
کلکسیونی از خشونت و تبعیض علیه مسلمانان
چندین دهه تبعیض موجب شده تا مسلمانان روهینگیا مردمانی بی سرزمین باشند این در حالی است که دولت میانمار محدودیت هایی را برای مسلمانان اعمال کرده و حق داشتن زمین را از آنها سلب نموده و به مسلمانان اجازه تحصیل و خدمات عمومی را نمی دهد.
مسلمانان روهینگیا از جانب رهبران سوسیالیست میانمار و بودائیان افراطی خارجی به شمار رفته و حق شهروندی آنها توسط دولت میانمار نادیده گرفته می شود .دولت میانمار بهانه این کار را اینطور بیان می کند که مسلمانان روهینگیا مهاجرانی غیرقانونی هستند که از بنگلادش به میانمار آمده اند. دولت میانمار به مسلمانان روهینگیا اجازه سفرنمی دهد و اگر آنها بخواهند از یک روستا به روستای دیگر بروند باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.به طور کلی مسلمانان میانمار سالیان درازی است که مورد خشونت واقع شده اند.
مسلمانان روهینگیا اجازه تعمیر و نوسازی مساجد و یا مدارس خود را بدون مجوز دولت ندارند و هر کسی که اقدام به نوسازی این بناها کند زندانی می شود و از همین رو به مدت 20 سال است که در این منطقه مسجد و یا مدرسه جدیدی ساخته نشده است. خانواده های مسلمانان میانمار مجبور هستند تا در هر سال یک عکس خانوادگی را که شامل تمامی اعضای خانواده آنها باشد به دولت تحویل بدهند و در صورتی که نوزاد جدیدی در خانواده آنها متولد شده و یا یکی از اعضای خانواده آنها درگذشته باشد باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.
از دیگر محدودیتهایی که دولت میانمار علیه مسلمانان اعمال می کند این است که مسلمانان بدون کسب مجوز نمی توانند ازدواج کنند و برای گرفتن این مجوز هم باید مالیات بدهند. مورد دیگر آنکه مسلمانان نمی توانند در خانه های بتنی زندگی کنند و باید در کلبه هایی که متعلق به دولت است اقامت کنند و اگر این خانه ها تخریب شوند ساکنان آن زندانی می شوند. اگر مسلمانی در میانمار قصد دایر کردن فروشگاهی را داشته باشد باید با یک بودائی شریک شود.
فرد بودائی در این شرکات هیچ سهمی را نمی پردازد اما از سود حاصل از این فروشگاه بهره مند می شود.بر همین اساس، مسلمانان میانمار نمی توانند از خدمات اجتماعی همچون خدمات بهداشتی بهره مند شوند و حق کار کردن در ادارت دولتی را نیز ندارند. مسلمانی که در میانمار مرتکب جرم شود اجازه دفاع از خود در دادگاه را نداشته و مستقیما به زندان می رود و در برخی موارد مسلمانان مجبور می شوند تا بدون دریافت دستمزد برای بودائیان و یا دولت کار کنند.
حقوق بشر غربی: دروغی که قابلیت "دروغ بودن" را هم ندارد!
دروغ وقتی دروغ است و کارایی دارد که شباهتی به حقیقت داشته باشد و از طرف عده ای با واقعیت اشتباه گرفته شود. امروزه حقوق بشر غربی به سان یک سلاح دموکراتیک(!) غربی می ماند که به خاطر رسوایی فزاینده کند شده و قابلیت دروغ سازی و فریب مردم را ندارد.کشتار وحشیانه مردم مسلمان میانمار این سوال را به ذهن متبادر می سازد که توجیه مدعیان حقوق بشر در کشورهای غربی برای سکوت آزار دهنده در قبال این فاجعه چیست؟
ایالت متحده نه تنها در این مورد سکوت کرده بلکه با صدور بیانیه ای از نقش دولت میانمار در این بحران ستایش کرده است.در حالیکه گزارش منابع مستقل هم حکایت از آن دارد که گروه‎‎های افراطی و قوم‎گرای «ماگ» با پشتیبانی پلیس و ارتش به کشتار و آتش زدن دهکده‎‎ها و مساجد مسلمانان پرداخته‎اند. دولت میانمار نیز که مسئولیت دفاع از حقوق ملت را دارد، برای جلوگیری از این جنایات نه تنها اقدام جدی انجام نداده و حتی به‎گونه‎ای به جانب‎داری از گروه‎‎های افراطی پرداخته است. اظهارات مقامات دولتی که مسلمانان را مهاجران غیرقانونی خوانده‎اند، نشان از حمایت دولت برای پاک‎سازی مسلمانان دارد.
خون مسلمانان میانمار، مجسمه‌های بودا و کشته‌شدگان 11 سپتامبر
برای آنکه عملکرد خیانت بار و فاجعه آمیز داعیه داران حقوق بشری غربی را در قبال خون 20000 مسلمان میانماری بسنجیم شاید مقایسه کوچکی دور از ذهن نباشد؛ در حادثه 11 سپتامبر حداکثر 2900 آمریکایی کشته شدند . حادثه مشکوک 11 سپتامبر اگر حتی یک "خود زنی" از نوع صهیونیستی نبوده باشد در قبال حوادث وحشتناک میانمار کوچک بوده است. 2 جنگ خونین بزرگ به بهانه 11 سپتامبر صورت گرفت و اکنون دولت آمریکا در قبال کشته شدگان مظلوم مسلمان از دولت میانمار تقدیر می کند و اتحادیه اروپا که گوش فلک را برای دستگیری چند جاسوس در ایران کر می کند در قبال نسل کشی مسلمانان میانمار اینگونه عکس العمل نشان می دهد؛"میشل مان " سخنگوی "کاترین اشتون" مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا گفت : "اتحادیه اروپا از نزدیک در حال رصد کردن خشونتها علیه مسلمانان در میانمار است.!!"
جالب است به یاد آوریم در مارس 2001 در پی اقدام احمقانه طالبان در تخریب مجسمه های بودا در بامیان افغانستان چنان جوی در دنیا به راه انداختند که گویی بمب اتم بر سر عده ای ریخته شده است.آن زمان اقدامات جاهلانه ( والبته مشکوک و جهتدار) طالبان "دهشت افکنی فرهنگی" نامیده شد و امروز در برابر کشتار 20000 نفری مسلمانان تنها به " رصد فرهنگی"(!) اکتفا می شود.
در این دنیای پرفساد ، سنگ و خاک مجسمه از خون مسلمان با اهمیت تر است و مبدل این ظلم بزرگ رسانه های غربی هستند که اولویت های عاطفی و منطقی انسان ها را جابجا می کنند.در دنیایی که معنویت با بودیسم تعریف می شود خشونت غربی در لباس "حقوق بشر" ظاهر می شود: «گر شما اوضاع و احوال قرن هجدهم و قرن نوزدهم و قرن بیستم میلادى را مطالعه کرده باشید - همانى که خود غربىها تدوین کردند و گفتند، نه آنچه که مخالفان آنها و دشمنان آنها تدوین کردند - مىبینید که اینها چه کردند در شرق آسیا، در هند، در چین، در آفریقا، در آمریکا؛ چه بلائى بر سر بشریت آوردند؛ چه جهنمى براى ملتها و انسانها به وجود آوردند و آنها را سوزاندند؛ فقط براى بهرهکشى، براى استثمار. در علم پیشرفت کردند، در فناورى پیشرفت کردند، صنعت خودشان را به اوج رساندند، اما این را در خدمت بدبخت کردن ملتها به کار بردند؛ چرا؟ چون آن تمدن پایهى معنوى نداشت، معنویت در آن نبود. وقتى معنویت نبود، اخلاق هم نخواهد بود.
ادعاى آنها نسبت به اخلاق، ادعاى دروغین است؛ هیچ واقعیتى ندارد. بله، در فیلمهاى سینمائى، در تلاش هالیوودى، اخلاق هست، صبر هست، عقل هست؛ اما در واقعیت زندگى، این حرفها وجود ندارد. وقتى دورى از معنویت شد، این میشود.همین امروز شما ملاحظه کنید؛ در یک کشورى در شرق آسیا - در میانمار - هزاران انسان مسلمان دارند کشته می شوند، دارند فدا می شوند.
بر اثر تعصب، بر اثر جهالت - اگر نگوئیم دستهاى سیاسى در خود همین مسئله وجود دارد؛ فرض کنیم همان طور که ادعا میشود، بر اثر تعصبهاى دینى و مذهبى است - مدعیان دروغین حقوق بشر لب تر نمیکنند. همانهائى که براى حیوانات دل میسوزانند، همانهائى که اگر در جوامعى که مستقل از آنها هستند، وابستهى به آنها نیستند، کوچکترین بهانهاى پیدا کنند، صد برابر آن را بزرگ میکنند، اینجا در مقابل کشتار یک عده انسان بىگناه، بىدفاع، زن، مرد، کودک، سکوت میکنند؛ توجیه هم میکنند!
این، حقوق بشر اینهاست؛ حقوق بشرِ منقطع از اخلاق، منقطع از معنویت، منقطع از خدا. میگویند اینها میانمارى نیستند؛ خب، گیرم نباشند - البته دروغ میگویند، سیصد چهارصد سال است که اینها در آنجا زندگى میکنند؛ آنطور که به ما گزارش میشود - باید کشته شوند؟! همین حالت در طول سالهاى متمادى در همان کشور و در کشورهاى مجاور، از سوى غربىها، بخصوص از سوى انگلیس، نسبت به همان مردم وجود داشته.
پدر این مردم را درآوردند؛ هرجا پا گذاشتند، جز فساد و نابودى حرث و نسل - همان طور که خداى متعال در قرآن میفرماید - کارى نکردند. بله، براى اینکه بازار محصولات پیدا کنند، بازارهائى را آراسته کردند؛ مردم را با محصولات جدید آشنا کردند، براى اینکه تجارت خودشان را رونق بدهند. این تمدن، منقطع از معنویت و قرآن است.»(بیانات حضرت امام خامنه ای در تاریخ ۳۱/۴/۱۳۹۱)

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات