صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۵  ، 
کد خبر : ۲۴۹۱۳۱

کدام نیرو پهپاد را به سمت دیمونا حرکت داد؟/سعدالله زارعی


پایگاه بصیرت:طی هفته گذشته دو اتفاق مهم در ارتباط با رژیم صهیونیستی افتاد ولی کمتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت یکی از این دو اتفاق برگزاری جشن بزرگ در مصر بمناسبت سالگرد جنگ رمضان و اتفاق دیگر ماجرای نفوذ پهپاد به منطقه جنوبی فلسطین بود. این دو اتفاق نزدیک به هم یک موضوع مشترک را تداعی کرد: محیط و مفهوم امنیتی اسرائیل در حال یک دگرگونی اساسی است.برگزاری مراسم جشن با حضور دهها هزار ارتشی و مردم مصر بمناسبت سالگرد آخرین جنگ مصر و سوریه با رژیم صهیونیستی از این جهت دارای اهمیت ویژه است که در این جنگ 16 روزه مصری ها و سوری ها با کشتن نزدیک به
10000نظامی اسرائیلی صحرای سینا و منطقه تابا را از اشغال نظامی آزاد کردند و از همه مهمتر «خط بارلو» که به چندین مانع مجهز شده بود، توسط گروهی از نیروهای اخوان المسلمین به فرماندهی سرهنگ بارلو شکسته شد و هزاران رزمنده به همراه تجهیزات نظامی، صحرای سینا که بیش از دو برابر مساحت کل فلسطین است (یعنی شامل سرزمین های 1948 که اسرائیل خوانده می شوند و سرزمین های 1967 که فلسطین اشغالی خوانده می شوند) را در عملیاتی برق آسا به تصرف درآوردند. در این عملیات دهها هواپیما و بالگرد و صدها تانک اسرائیلی منهدم شدند. البته یک هفته بعد نظامیان مصری بر اثر فشار مشترک آمریکا، انگلیس، فرانسه و شوروی با چشمان اشکبار صحرای سینا را ترک کردند و بار دیگر رژیم صهیونیستی در صحرای سینا مستقر گردید و از این رو خاطره خوش پیروزی رنگ شکست به خود گرفت.بعدها براساس پیمان کمپ دیوید، رژیم مصر جنگ 1967- جنگ رمضان که جنگ یوم کیپور هم خوانده می شود- را فراموش کرد و در روابط با تل آویو دورانی را شروع کرد که نظامیان رژیم صهیونیستی از آن به دوران«صلح سرد» (COLD PEACE )یاد می کنند. از آن روز به بعد «جنگ رمضان» برای کسانی اهمیت داشت که صلح با رژیم جنایتکار را قبول نداشتند و با استناد به آن می گفتند امکان غلبه بر اسرائیل وجود دارد و نیازی به صلح نیست. محمد مرسی و اخوان المسلمین تاکنون در این طرف قصه بودند و برای بسیاری این سؤال وجود داشت که اولین رئیس جمهور اخوانی مصر در سالگرد جنگ 73 چکار می کند آیا به عنوان یک دولت و در چارچوب توافقنامه ها از کنار موضوع می گذرد یا به عنوان عضو برجسته اخوان، خاطره جنگ رمضان را احیا می کند.
محمد مرسی راه دوم را انتخاب کرد و از این رو در اولین سالگرد این جنگ پس از شکل گیری دولت جدید، مراسم بسیار باشکوه و معناداری، برگزار شد البته در عین حال محمد مرسی در سخنرانی نسبتا طولانی خود در این مراسم اشاره کمتری به رژیم صهیونیستی کرد و از خیانت سادات در تن دادن به فشار جبهه هوادار رژیم صهیونیستی هم حرفی نزد و پیش از آن با نثار گل به قبر انور سادات از او به عنوان رئیس جمهور و فرمانده مصر در جنگ 6 اکتبر 1967 تجلیل کرد.تجلیل مرسی از نظامیان و مردمی که در جنگ رمضان شرکت کرده بودند و یادآور این نکته که مصر در مواجهه با دشمن با تمام قوا از خود دفاع می کند و اشاره به این که مصر در کنار فلسطینی ها قرار دارد، دارای معنایی بسیار فراتر از تجلیل مرسی از سادات می باشد چرا که امروزه سؤال مهم در سطوح منطقه ای و بین المللی این است که تحولات، مصر را به کدام سو می برد و در این میان رژیم تل آویو چه سرنوشتی پیدا می کند. از این منظر، مراسم روز شنبه 15 مهر- 6 اکتبر- برای آمریکا و صهیونیست ها پیام خوبی به همراه نداشت. حوادث هفته های اخیر صحرای سینا هم دلیل جداگانه ای است که طبعا بر میزان نگرانی آنان می افزاید.یک نکته کلیدی و بسیار مهم درباره مصر این است که نخبگان سیاسی در تحولات، نقش ثانویه داشته و توده های مردم بازیگران اصلی این میدان هستند. بر این اساس بیش از آن که محمد مرسی و اخوانی ها تنظیم کننده معادلات آینده باشند توده های مردم ایفای نقش می کنند. اگر تحلیل گران درباره آینده و مواضع بعدی مرسی و اخوان تردیدهایی دارند ولی درباره این که تحولات به سطوح اجتماعی راه یافته و هیئت حاکمه مصر را به سمت جلو می راند، تردید ندارند و این موضوعی است که روز به روز برجسته تر می شود. اگر به شور و حرارت مردم در مراسم بزرگ 6 اکتبر نگاه می انداختیم می توانستیم فشار ویژه آنان بر حکمرانان را به وضوح مشاهده نمائیم.
«جان اسپوزیتو» در صفحه 7 کتاب خود «اسلام سیاسی» که در سال 1373 منتشر گردید، می نویسد: «اسلام نیرومندترین بنیان قدرت اجتماعی در خاورمیانه و آفریقای شمالی است و حکومت های وابسته به غرب- در برابر آن بر خود می لرزند. زیرا اعراب در همه جا برای نجات از فلاکت و بدبختی های مختلف خود به آن متوسل می شوند این قدرت نه ساخته دولت های مصر و عراق بلکه قدرت مساجد ساده و بی آلایش است» مصر، ترکیه، عربستان و هر نقطه دیگر از جهان عرب دارای هر نوع از حکمرانی که باشند و حکمرانان آنان از طریق شیوه های دمکراتیک سر کار آمده یا با استفاده از قوه قهریه بر مردم خود تحمیل شده باشند، تاثیر محدودی در تحولات دارند و در نهایت ناچارند به راهی بروند که ملت ها پیش پای آنان قرار داده و یا بر آنها تحمیل می کنند. حضور پررنگ محمد مرسی در مراسم روز ششم اکتبر چه یک ابتکار عمل اخوانی باشد و چه برخاسته از نیازی که اخوان برای همراهی با مردم دارد، یک خبر مهم به حساب می آید. در متن این خبر این نکته که «مصر به عقب بازنمی گردد»، خودنمایی می کند و این خبر وحشتناکی برای غرب به حساب می آید.
خبر دوم مربوط به نفوذ یک پهپاد- هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی- در منطقه حساس و نظامی جنوب فلسطین و در نزدیکی با تأسیسات اتمی دیمونا است. این خبر دارای ابهامات و در نتیجه موجب گمانه زنی های ضد و نقیضی شده است. پیش از این و با فاصله کمی از دست یافتن ایران به پهپاد آمریکایی RQ170، یک هواپیمای جاسوسی رژیم صهیونیستی-از نوع هواپیمایی که چند روز پیش در آسمان «بئرالسبع» منهدم شد در بخش های شمالی فلسطین و در مجاورت پایگاه هوایی اسرائیل در صفد منفجر گردید. در آن زمان تنها یکی از رسانه های رژیم صهیونیستی این خبر را منتشر کرد و از قول یک مقام نظامی لشکر جلیل شمالی نوشت اسرائیل از دست یافتن حزب الله لبنان به یک تکنولوژی فوق مدرن که قادر است هواپیمایی را در 30 کیلومتری مرزهای خود ساقط کند، به شدت نگران است» کما اینکه در همان ایام یک هواپیمای جاسوسی دیگر آمریکا در کنیا ساقط شد و بر حجم سؤالات پیرامون نیروهای احیاناً نامرئی که قادر به نفوذ در سیستم امنیتی، فنی و اطلاعاتی هستند، افزود.
درباره خبر نفوذ یک هواپیمای جاسوسی به منطقه حساس امنیتی جنوب فلسطین فعلاً نمی توان اظهارنظر قطعی کرد. اسرائیلی ها یکبار می گویند این هواپیما توسط ایران و از طریق دریای مدیترانه و آسمان غزه وارد منطقه جنوبی فلسطین شده و تا 38 کیلومتر به داخل این منطقه نفوذ کرده و در حالی که به سمت پایگاه هسته ای دیمونا در حرکت بوده، ساقط شده است و بار دیگر می گویند این هواپیما از جنوب لبنان حرکت خود را آغاز کرده و به فاصله 38 کیلومتری از مرزهای غربی فلسطین ساقط شده است. بعضی خبرها هم نشان می دهد که هواپیما از صحرای سینا به حرکت درآمده و بعد از طی مسافتی نزدیک به 80 کیلومتر شناسایی و ساقط شده است. بعضی هم روی احتمال نقش داشتن خود رژیم صهیونیستی برای تأمین اهداف خاص تأکید کرده اند. در یک ارزیابی پیش هنگام می توان گفت احتمال اینکه اسرائیلی ها خود هواپیمای خود را ساقط کرده باشند چندان منطقی نیست چرا که پرستیژ نظامی-امنیتی، همواره برای این رژیم از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. بنابراین می توانیم بگوئیم کار هر کس هست کار خود اسرائیل نیست. تجربه هم نشان داده که وقتی اسرائیلی ها به یک «نام» اشاره می کنند، می خواهند «عامل اصلی» را از چشم ها دور نگه داشته و روند پرونده را مدیریت نمایند. اسرائیلی ها می گویند احتمالاً کار حزب الله است. با طرح این مسئله تا حد زیادی از نگرانی شهروندان غاصب کاسته می شود چرا که در این صورت دشمنی به این کار دست زده که قبلاً هم دشمن بوده و طرف جنگ هم واقع شده است، بنابراین موضوع در ردیف یک موضوع عادی قرار می گیرد.
بدترین خبر برای اسرائیلی ها این است که این پرواز از صحرای سینا انجام شده باشد و از قضا قرائن هم این احتمال را تقویت می کند. چرا که از یک سو همه می دانند که آمریکایی ها در فاصله 1357 تا 1389 چنین هواپیماهایی را به رژیم سابق مصر داده اند. از سوی دیگر همه می دانند که حزب الله ماجرا جو نیست و بخصوص از دست زدن به اقدامی که به ضرر متحد خود-دولت سوریه- است، اجتناب می کند. اگر بتوان ثابت کرد که این اقدام از سوی حزب الله انجام شده، طبعا این امکان فراهم می شود که دیگران هم در آسمان سوریه ظاهر شده و آن را پدیده ای متقابل معرفی نمایند.با این وصف و با تکیه بر اینکه ورود هواپیمای جاسوسی بر فراز بخش جنوبی فلسطین در سالگرد جنگ ششم اکتبر مصر با رژیم صهیونیستی اتفاق افتاده و محمد مرسی به همراه ارتش آشکارا به برجسته سازی دستاورد مصر در این جنگ و آمادگی آنان برای حضور پرقدرت در جنگی مشابه مبادرت ورزیدند، می تواند بخشی از سیاست «قدرت نمایی» در مقابل اسرائیل به حساب آید.
اما اعلام اینکه نظامیان و دولت مصر در یک تصمیم مشترک به چند کیلومتری دیمونا نزدیک شده اند به هیچ وجه به نفع رژیم صهیونیستی نیست چرا که با طرح این مسئله بر نگرانی شهروندان غاصب به شدت افزوده می شود و ارتش اسرائیل را وادار به واکنش در مقابل نیرویی می کنند که به درستی آن را نمی شناسد و در فاصله دو دهه اخیر بارها از این «نیروی مرموز» شکست خورده است. ارتش اسرائیل قادر نیست اطلاعات واقعی را درباره این هواپیما منتشر کند چرا که لازمه آن تن دادن به جنگ با مصر است این در حالی است که صحنه واقعی تحولات مصر را نه مرسی و اخوان و... می گردانند بلکه همان نیروی مرموزی که مبارک را ساقط کرد، صحنه مقابله با اسرائیل را هم مدیریت می کند. پس بهتر این است که دولتمردان و نظامیان این رژیم سکوت کنند که کرده اند.کیهان
 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات