تنش میان ترکیه و سوریه در هفته¬های اخیر به مهمترین خبر در محافل سیاسی کشورهای منطقه تبدیل شده است. خبر از احتمال جنگ بین آنکارا و دمشق، در صورتی که مهار نشود، غرب آسیا(خاورمیانه) را با چالشهای جدیدی روبهرو خواهد کرد و تبعات جبرانناپذیری برای دو طرف و کشورهای منطقه خواهد داشت.
تنشهای موجود بین دو کشور با اصابت چند خمپاره از خاک سوریه به شهر مرزی آکچاقلعه ترکیه در 3 اکتبر وارد مرحله تازه¬¬ای از بحران شد و احتمال درگیری نظامی بین دو کشور را افزایش داد. در این راستا، پارلمان ترکیه بلافاصله لایحه مجوز عملیات نظامی خارج از مرزهای این کشور «در صورت نیاز» را تصویب کرد و دولت آنکارا نیز نیروهای خود در مرز با سوریه را به حالت آماده¬باش درآورد. سؤال اساسی و مهم این است که در صورت حمله ترکیه به سوریه، تبعات جنگ برای این کشور چه خواهد بود؟
ترکیه از زمان شروع درگیریها در سوریه به همراه کشورهای عربی غرب آسیا(خاورمیانه) به روشهای مختلف از مخالفان بشاراسد حمایت کرد. ترکیه با گذشت یکسالونیم از تحولات سوریه، همواره در مجامع بینالمللی علیه دولت سوریه اعلام موضع کرده و با همراهی غرب و رژیم صهیونیستی از مخالفان سوری حمایت کرده است. پس از سرنگونی جنگنده ترکیه در حریم هوایی سوریه در ماه ژوئن، آنکارا نیرو و تجهیزات نظامی برای مخالفان بشاراسد اعزام کرد و دشمنی خود با دولت سوریه را علنی ساخت. حتی در روزهای اخیر نیز احمد داوود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، از مقامات آمریکایی و اروپایی خواست تا برای پایان بخشیدن به خونریزیها در سوریه به دخالت نظامی در این کشور اقدام کنند؛ اما آنچه می¬تواند ترکیه را از جنگ باز دارد، پیامدهای جبرانناپذیر جنگ است که برای ترکیه گران تمام خواهد شد و این عامل می-تواند این کشور را از درگیری نظامی با سوریه منع کند. جنگ با سوریه می¬¬تواند از بعد داخلی و منطقه ¬¬ای برای ترکیه تبعات منفی در پی داشته باشد.
از بعد داخلی می¬توان به مخالفت مردم و برخی احزاب ترکیه با جنگ علیه سوریه اشاره کرد. مردم ترکیه مخالف جنگ کشورشان با سوریه هستند؛ زیرا از تبعات جنگی که پایان آن مشخص نیست، بیزارند و جنگ با سوریه را به زیان منافع ملی ترکیه می¬دانند. از طرف دیگر علویها و کردها در جنوب و شرق این کشور حضور دارند و این از جمله موانع طبیعی اقدام ترکیه علیه سوریه به شمار میآید. ترکیه در سالهای اخیر با بحران کردها مواجه بوده و همواره با اقداماتی از سوی گروههای افراطی کردها علیه دولت مرکزی روبهرو بوده است. در چنین شرایطی ورود ترکیه به جنگ با سوریه، کردها را که جمعیت قابل توجهی بهشمار میروند، به دولت سوریه نزدیک خواهد کرد و موجب بروز مشکلات جدید علیه دولت آنکارا خواهد شد. در صورتی که دولت، حمایت مردم و جلب افکار عمومی را برای حمله نظامی به سوریه نداشته باشد نمی¬تواند به پیروزی در این جنگ امیدوار باشد.
با توجه به هزینه¬بر بودن جنگ برای کشورها، این جنگ بر اقتصاد و نیروی انسانی ترکیه نیز هزینه¬های گزافی خواهد داشت که مقامات آنکارا از این امر بهخوبی آگاه هستند. مقامات ترکیه متوجه این امر هستند که اگر در وضعیت کنونی بهطور مستقیم با سوریه وارد جنگ شوند، بی¬شک دیگر آنکارا مقام شانزدهم را در اقتصاد جهانی نخواهد داشت. مقامات آنکارا برای شروع جنگ باید هزینه¬های زیادی را صرف تجهیزات نظامی کنند و در این وضعیت، اوضاع اقتصادی ترکیه با بحران مواجه خواهد شد زیرا بخش وسیعی از بودجه دولت، برای هزینه¬های نظامی صرف خواهد شد. رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه، در دوران رهبری خود توانست اوضاع اقتصادی ترکیه را تا حد زیادی بهبود ببخشد و ترکیه را به یکی از قطبهای اقتصادی منطقه تبدیل کند. در وضعیت فعلی وقوع هرگونه جنگ به نابودی بخش وسیعی از زیرساختهای این کشور منجر خواهد شد و دستاوردهای 10ساله حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان را بر باد خواهد داد و اقتصاد ترکیه را در سراشیبی انحطاط قرار می¬دهد.
از لحاظ سیاسی نیز می¬توان به موقعیت متزلزل دولت «اردوغان» اشاره کرد چون حزب وی با آرایی نزدیک به احزاب رقیب توانست دولت را در ترکیه تشکیل دهد. وجود بحران جدید در سیاستهای این کشور میتواند موقعیت اردوغان را با مشکلات جدی مواجه کند و به انتقال قدرت به سایر احزاب منجر شود. در صورتی که اردوغان ترکیه را به جنگ تمامعیار با سوریه وارد کند، مخالفتها با دولت وی افزایش مییابد و زمینه برای سقوط دولت وی فراهم می¬شود و این پاشنه آشیل اردوغان برای پرهیز از جنگ با سوریه است.
حمله نظامی ترکیه به سوریه با توجه به اهمیت آن، بعد منطقه¬ای پیدا خواهد کرد. جنگ با سوریه، روسیه و ایران را بهعنوان حامیان بشار اسد به واکنش واخواهد داشت و غرب آسیا(خاورمیانه) را با بحرانها و چالشهای جدیدی مواجه خواهد ساخت و منطقه به دو گروه موافقان و مخالفان سوریه تبدیل می¬شود. ایران و روسیه از نفوذ غرب در منطقه نگران هستند و به همین دلیل، از دولت سوریه بهعنوان محور مقاومت علیه غرب و صهیونیسم در خاورمیانه حمایت می¬کنند؛ زیرا در صورت سقوط بشاراسد و روی کار آمدن حکومت دستنشانده غرب در این کشور، نفوذ صهیونیسم در منطقه افزایش می¬یابد و این به معنای از بین رفتن منافع حامیان سوریه در این کشور است. در این وضعیت لاجرم ایران و روسیه برای حفظ منافع خود در سوریه درگیر ماجرا خواهند شد. به همینخاطر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در پیامهای خود به مقامات ترکیه درباره هر گونه تجاوز به خاک سوریه هشدار داده است و این از اهمیت راهبردی دمشق برای روسیه حکایت دارد.
با توجه به اقدام اخیر غرب و صهیونیسم (ساخت فیلم موهن بر ضد پیامبر اکرم ص) که خشم مسلمانان جهان را در پی داشت، حمله نظامی ترکیه که بهعنوان متحد راهبردی غرب و صهیونیسم در غرب آسیا(خاورمیانه) است باعث می¬شود تا مخالفت و خشم مسلمانان منطقه از سیاستهای جنگ¬طلبانه ترکیه برانگیختهتر شود و حمایتهای مسلمانان منطقه¬ از دولت بشاراسد افزایش یابد و این اقدام در نهایت می-تواند به از دست رفتن اعتبار منطقه¬ای اردوغان در غرب آسیا منجر شود.
باتوجه به دلایل ذکر شده، احتمال اینکه آنکارا تمایلی برای آغاز یک جنگ نظامی با سوریه داشته باشد، وجود ندارد. از سوی دیگر، کشورهای حامی ترکیه از جمله آمریکا نیز نمی¬خواهند ترکیه وارد جنگ با سوریه شود زیرا با توجه به خیزش بیداری اسلامی در منطقه، خشم مسلمانان نسبت به اقدام اخیر غرب درباره ساخت فیلم موهن بر ضد پیامبر اسلام(ص) و همچنین پیش رو بودن انتخابات آتی ریاستجمهوری آمریکا، در اوضاع کنونی، هر گونه اقدامی از سوی ترکیه و حامیان آنها در منطقه به ضرر رژیم صهیونیستی و غرب تمام خواهد شد و واکنشهای منطقه¬ای را بهدنبال خواهد داشت. اینها عوامل بازدارنده¬ای برای ترکیه است تا از هرگونه اقدامی برای ایجاد ناامنی در خاورمیانه اجتناب کند.