تروریسم فرقه ای در پاکستان و سکوت غرب؟!/فتح الله پریشان

اختصاصی بصیرت:پنج شنبه (21/10/91)، وقوع سه انفجار تروریستی در پاکستان سبب شهادت بیش از 100 تن که اغلب آنان از جامعه شیعی بودند، شد. با اعتراض شیعیان پاکستان به نداشتن امنیت مذهبی و عدم تدفین شهدا در اعتراض به انفجار تروریستی کویته، دولت پاکستان ناگزیر به سلب اختیار از دولت ایالتی بلوچستان، انحلال این دولت ایالتی و در دست گرفتن امور از سوی دولت مرکزی شد.به رغم این که کشتار شیعیان در سال های اخیر به یکی از اخبار رایج پاکستان تبدیل شده و زنجیره رخدادهای فرقه گرایی و تروریسم فرقه ای که از زمان حکومت ژنرال «ضیاءالحق» شروع شد، در این کشور روزبه روز افزایش می یابد، اما همچنان پرسش هایی در خصوص ابعاد و زوایای پیدا و پنهان اقدامات تروریستی اخیر و نقش گروه های سلفی فعال در این کشور به ذهن متبادر می شود که پاسخ به آنها شاید بتواند به تدقیق نگاه به تحولات منطقه ای پیرامون ما مساعدت نماید
1.- عوامل اصلی و پشت پرده که نقش آمر و حمایت کنندگی مالی، نیرویی و تسلیحاتی چنین اقدامات تفرقه افکنانه و مشمئزکننده را ایفا می کنند چه کسانی هستند و به کدام کشورها وابسته اند؟
2- اقدامات تروریستی از این قبیل تا چه وقت ادامه خواهد داشت؟
3- چرا جوامع بین المللی فکری برای این گونه اقدامات نمی کنند؟
اگرچه اقدام اخیر دولت پاکستان یک فتح باب مهم در حوزه مسائل مربوط به شیعیان پاکستان به حساب می آید، اما این اقدام اسلام آباد از جنس راهبردی نبوده و به تنهایی قادر نیست به این مسئله خاتمه دهد؛ با سابقه ای که از کوتاهی های سیستم امنیتی این کشور در تعقیب و دستگیری عاملان چنین حوادثی در اذهان شیعیان پاکستان و جهان وجود دارد و روزانه شاهد فعالیت آزادانه و تولید ادبیات ترور و خشونت علیه شیعیان از سوی برخی گروه های تروریستی در سایه سکوت حکومت مرکزی و سازمان های بین المللی هستیم به نظر می رسد این روند تداوم خواهد داشت.اگرچه گروه تروریستی «لشکر جهنگوی» مسئولیت این حملات را برعهده گرفت، اما بدون اعلام آن هم می شد حدس قوی زد که باز هم پای گروه های تروریستی سلفی و تکفیری چون این گروهک و سپاه صحابه که نسخه های پاکستانی تفکر القاعده ای و طالبانی هستند در میان است. جریان سلفی پاکستان با همراهی طالبان پاکستان که از زمان قدرت گیری طالبان در افغانستان، با همراهی سرویس امنیتی این کشور و پشتیبانی مالی عربستان قدرت عمل بیشتری به دست گرفته است، با تفاسیر اشتباه خود از سنت نبوی(ص) و تعطیلی قوه عقل و خرد، سودای بازگشت به سنتی را در سر می پروراند که خود نسخه مغلوط و محل تخطئه آن را در اختیار دارد؛ چطور می توان از سنت صحیح پیامبری که رحمه للعالمین است پیروی کرد و مشتی زن و بچه بی گناه مقر به آیین همان پیامبر(ص) را به فجیع ترین شکل به خاک و خون کشید.
بدون تردید قدرت های بین المللی چون آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و برخی کشور های محلی نظیر عربستان و قطر در پشت پرده این اقدامات حضور دارند و آنها نمی خواهد امنیت و صلح در منطقه برقرار شود.امروز عربستان به خاستگاه و محل صدور تروریسم به دنیای اسلام تبدیل شده است، به گونه ای که شیخ «محمد بدیع موسی» که هم اکنون در عربستان سعودی تدریس می کند، در پاسخ به استفتای «ارتش آزاد سوریه» درباره کشتار علوی ها و تعرض به زنان آنها تأکید کرد: «ریختن خون آنها، تعرض به زنان آنها، کشتن کودکان آنها و حمله به محل سکونت شان مجاز و حلال است.»
تروریسم سعودی محدود به مرزهای پاکستان نیست و می توان آن را در قربانگاه سوریه و عراق نیز لمس کرد؛ جایی که وهابیت بازیگر نقش اول سناریوی صهیونیستی - آمریکایی است. با دستگیری یک گروهک 250 نفره وهابی- تروریستی از سوی نیروهای عراقی در روزهای اخیر، اثبات شده این عناصر مورد حمایت آل سعود بوده و با بودجه ای 250 میلیون دلاری برای کشتار شیعیان و به راه انداختن جنگ طائفی به عراق آمده بودند.