اختصاصی بصیرت:تا مدتی قبل، بحران سوریه به صورت قابل توجهی بر تحولات منطقه و روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر از جمله کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و بطور عمده عربستان و قطر از یک سو، و ترکیه و مصر از سوی دیگر سایه افکنده بود. به میزانی که کشمکش در سوریه به نقطه اوج خود رسیده بود، تنش در روابط میان ایران با کشورهای مورد اشاره نیز اوج و شدت گرفته بود. نوعی جنگ سرد در ظاهر و نبردی گرم در واقع که خود را در سوریه، لبنان، عراق، و بحرین و تا حدودی یمن نشان می داد، در مناسبات بین ایران و کشورهای مقابل حکمفرما شده و وضعیت انفجارآمیزی را در منطقه بوجود آورده بود.
همزمان با جنگ تروریستها بر علیه دولت قانونی و خط مقاومت در سوریه ( تأثیرات و حاشیه آفرینیهای امنیتی آن در کشورهای اطراف، و ایجادشکاف و هم گسیختگی در صفوف کشورهای اسلامی و عربی در سطح منطقه و در میان قطبهای قدرت در سطح جهانی)رسانههای خبری و تبلیغاتی وابسته به نظام سلطه و ارتجاع منطقه حملات شدیدی بر علیه جمهوری اسلامی و مذهب تشیع راه اندازی کرده و خط ایران هراسی و شیعه هراسی را دنبال میکنند.
در چارچوب اصل نامقدس و ماکیاولی « هدف وسیله را توجیه میکند» متأسفانه منطقه اسلامی و عربی شاهد تلاش گستردهای از سوی نظام سلطه برای شعله ور کردن آتش جنگ مذهبی و دامن زدن به اختلافات طائفهای و تحریک فتنه های خفته و بحرانهای نهفته به سود خود و ارتجاع منطقهای میباشد. دشمنان وحدت امت اسلام ،آتشی را افروختند که هزینه سنگینی را برامت اسلامی تحمیل کرد.اما اینک که سمت و سوی کشمکش و بحران سوریه به طرف راه حلهای عقلایی و برقراری گفتگو میان طرفهای درگیر و تلاش برای جستجوی راه حلهای مسالمت آمیز سوری- سوری در حرکت است، منطقه ناگهان شاهد التهابات و تنشها و فعل و انفعالات و درگیریهای حاشیهای و حملات انفجاری و نعرههای مذهبی در عراق، پاکستان وسوریه میشود! تا جایی که تروریستهای بمبگذار در کویته پاکستان پس از کشتن عدهای بیگناه از کسبه و مردم این منطقه به خود اجازه میدهند که اطلاعیه شجاعت و فتح منتشر نموده و تهدیدات خویش را رسانهای نمایند! در این میان چند سئوال اساسی مطرح می شود: نخست این که آیا فروکش کردن بحران در سوریه باعث تشدید بحران در مناطق یاد شده میباشد؟
دوم،جستجو برای یافتن مرکز تصمیم گیری و مهندسی بحران در داخل جهان اسلام چقدر دارای اهمیت است؟
سوم،چگونه ناگهان یک بحران ایجاد می شود، اوج میگیرد، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار میدهد و رسانهها هم آن را داغ میکنند و در یک مقطع، ناگهان شروع به افول میکند و از محوریت و اولویت خارج می شود؟
آگاهی و توجه به کانون بحران آفرینان خانه براندازی مانند اشغال نظامی عراق و افغانستان،حملههای وحشیانه به لبنان و فلسطین، حمایت از آتش افروزی تکفیریها درمیانمار، پاکستان، عراق و...، می تواند امت اسلامی را به گذر از این مرحله و نزدیک شدن به وحدت و اقتدار برساند.