دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان / رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه
مقایسه شوروی وروسیه در نگاه به غرب
سیاست بنیادین پتر1 این بود که روسیه را در مسیر کشورهای غربی هدایت کند. مفهومهای حکومت یکه سالار و پادشاهی نوساز مفاهیمی بودند که در دور? او به هم درآمیختند و از مفهوم مدرن مشارکت جامعه و دولت فاصله گرفتند. او با در پیش گیری الگوی نوسازی از بالا، در صنعت، فناوری، دانش نظامی، بوروکراسی و آموزش سویههای نوین را آغاز کرد. اصول سیاستهای پتر توسط جانشینهای او نیز دنبال شد. در این سالها، روشنفکران یا نخبگان دانش آموخته روسی از سیاستهای غرب گرایان? حکومت حمایت میکردند.
بطور کلی، نسل اول نخبگان دانش آموخت? روسی گرایشی شدید به تقلید از الگوهای غربی و پیشبرد آن بواسط? حکومت داشتند. این گرایش تا آغاز فرمانروایی نیکلای اول در سال 1825 (1204) گرایش مسلط در میان روشنفکران روسی بود که عمدتا دارای پایگاه اشرافی بودند. اما نوسازی و انجام اصلاحات مستلزم ایجاد تغییر در ساخت سیاسی بود؛چیزی که تزارها به انجام آن ناتوان یا بیمیل بودند.فرایند غربی شدن،نخبگانی دانش آموخته به وجود آورده بود که بر مبنای ارزشها و نقشهای مشترک از نوعی احساس وهویت مشترک بر خوردار بودند. آنان به این سو گرایش یافتند که نقش خدمتگذاری عمومی را جدای از دولت، در پیوند با مردم (ملت) و بازگشت به اصالتهای فرهنگی به انجام رسانند. این تغییر نگرش را میتوان به مثاب? تحولی در دستور کار روشنفکران روسیه مورد ارزیابی قرار داد.
طلایهداران این تحول فکری کسانی بودند که به روشنفکران اسلاو گرا معروف شدند. از همین رو تحول در دستور کار روشنفکران روسی و رشد اصالت گرایی فرهنگی در این کشور تحت تأثیر رمانتیک گرایی قرار داشت. با نگاهی به این تأثیر پذیری است که میتوان دریافت چرا بحران هویت در میان روشنفکران روسی شکل گرفت2 و چگونه آنها برای بیرون رفت از این بحران روی به اصالتهای فرهنگی آوردند. وتقلید از غرب را نفی کردند وروشنگری روسی را از طریق نوزایی فرهنگ ملی پیگیری کردند. سپهر دیگر اندیشه اسلاوگرایان در بازگشت به اصالتهای فرهنگی روس، اعتقاد آنها به انحطاط غرب ونتیجتا مخالفت با جنبش روشنگری غربی بوده است. آنها به تندی علیه اصول و دستاوردهای تمدن غرب، شامل خردباوری، فردگرایی، صوری نگری و قانون باوری موضوع گیری کردند. بر همین اساس است که اندری والیسکی با همسنجی اسلاوگرایی و جنبش رمانتیک گرایی آلمان، آن را بخشی از جنبش ضد روشنگری غربی میداند. اسلاوگرایان در انتقاد از غرب از این نقد بنیادین گام فراتر نهاده و دامن? انتقادات خود را معطوف به برآیندهای روشنگری غربی در قالب نهادهایی چون دموکراسی کردند.3
در رفتار اجتماعی امروز روسیه، رگههای تقلید از غرب به طور روشنی مشهود است. کوچه و بازار و علایق مردم به سمت تقویت جامعهای با شاخصههای غرب پیش میروند و نگرانی چنین تغییری از دغدغههای اصلی دولت مردان روسیه است. زیرینه جامعه روسیه زیرینهای شرقی است که امروز، با لایهای غربی آمیخته شده درصورت عدم پیشگیری، دیری نخواهد پایید که لایههای غربی بر زیرینه شرقی رخنه کرده و تغییرات شکلی به تغییرات ماهوی منجر خواهد شد.
وزارت فرهنگ روسیه برای جلوگیری از تاثیرگذاری فرهنگ غرب بر جامعه امروز روسیه، خواستار افزایش مالیات فیلمهای غربی شده است، بدیهی است غرب گرایی در مناطق شهری با سرعت بیشتری نسبت به مناطق روستایی، در حال رشد است. به نظر میرسد دوری 70 ساله مردم از یافتههای نوین غربی در حوزههای مختلف نوعی اشتیاق در آنها برای تجربه داشتههای غربی پدید آورده است و اکنون به طور ملموسی میکوشند تا رفتارهای غربی از خود بروز دهند.پس از فروپاشی، فرهنگ غربی فرصت عرضه نمادهای غربی در روسیه را پیدا کرد.از سوی دیگر، مردم نیز به دلیل دوری مفرط از این نمادها در طول حاکمیت کمونیستی،تمایلاتی نسبت به این نمادها بروز دادند.اما اکنون به نظر میرسد هرچه از زمان فروپاشی دور میشویم بازگشت به هویت روسی فراگیرتر شده واز نسبت تمایل به غرب در بین مردم کاسته میشود.
این بحث که روسیه متعلق به شرق است یا غرب حتی در بین اندیشمندان روسی بسیار رواج دارد. در سالهای اولیه پس از فروپاشی، توجه به غرب بسیار با سرعت بیشتری دنبال شد اما هر چه از دوران فروپاشی دور میشود، جاذبههای شرقی بیشتر رخ مینماید. فرهنگ وادبیات روسی همواره همسازی بیشتری با شرق وفرهنگ شرقی داشته است. واز همین رو اگر چه ارتباط با غرب در برهههایی از تاریخ روسیه به آرزو تبدیل شده است اما هیچگاه نتوانسته لباس غربی را بر تن ساختار فضای سیاسی، فرهنگی واجتماعی کشور بکند.ادبیات شرق از دیر باز در روسیه مورد توجه بوده است. شرقشناسی در روسیه همواره مورد توجه بوده است به گونهای که مکتبهای شرقشناسی در روسیه به وجود آمده است که میتوان به دو مکتب مسکو وسن پترزبورگ اشاره کرد. گروههای شرقشناسی در سالهای گذشته توانستهاند نقش بسیار مثبتی در شناخت دولتمردان روس از شرق ایفا کنند. وارتباط دیرینه روسیه همواره با شرق پایدارتر بوده است. ادامه دارد...