تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۹  ، 
کد خبر : ۲۶۰۵۴۶

دکتر صدرالحسینی کارشناس مسائل خاورمیانه در جلسه هفتگی انصار حزب‌الله:


آثار جنبش بیداری اسلامی

الهام بخشی انقلاب اسلامی کار را به آنجا رسانید که مردم بسیاری از سرزمین های اسلامی بیدار شدند و حرکتی به نام جنبش بیداری اسلامی آغاز شد و استکبار و صهیونیسم احساس کردند که اگر این جنبش بیداری اسلامی گسترش یافته و عمومیت یابد و واقعیت های انقلاب اسلامی به گوش جهانیان برسد، اتفاقی خواهد افتاد که طومار چند صدساله امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم را از بین خواهد برد. پس در مقابل جنبش بیداری اسلامی که یک حرکت مردمی بود، در سوریه دخل و تصرف کرد. سوریه که نقطه وصل انقلاب اسلامی با مقاومت حزب الله لبنان و حماس و مجاهدین در فلسطین بود.

 بنابراین آنها احساس کردند که اگر بتوانند یک جبهه جدید را برای انقلاب اسلامی ایجاد کنند، اولاً می توانند در مقابل جنبش بیداری اسلامی یک سد نفوذ ایجاد کنند و دوم اینکه می توانند سرپنجه های انقلاب اسلامی یعنی حزب الله لبنان و مجاهدین در سرزمین فلسطین را تضعیف کنند. لذا هر چقدر صهیونیست ها و آمریکایی ها مجبور بودند در مصر که عمده بیداری اسلامی در آنجا شکل گرفت و مبارک را به داخل قفس برد، عقب نشینی کردند، لابد به سوریه فشار می آورند. پس نمی توان نظر بعضی از تحلیلگران را که بدون توجه به سوریه بیداری اسلامی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و واقعیت های صحنه را مورد توجه قرار نمی دهند،پذیرفت.

و بعضاً صحبت از این می کنند که مثلاً مردم در سوریه  علیه آقای بشار و دولت او خواستند حرکتی را انجام دهند و دولت در مقابل آنها ایستاد و حالا جمهوری اسلامی هم به کمک دولت بشار آمده است. نه این طور نبوده است. این بخشی از واقعیت است و تمام آن نیست. واقعیت این است که استکبار جهانی عقب نشینی خودش  در سرزمین هایی که بیداری اسلامی در آنها به وجود آمده بود را می خواست در سوریه جبران کند. بنابراین خواست که یک صحنه سازی شکل دهد و آن این بود که تلاش کند در سوریه حرکت را مردمی نشان دهد.

بنابراین در ابتدا حرکت ها به ظاهر از مساجد شروع می شد. لذا فتوادهندگان سلفی اعلام کردند که مردم علیه دولت باید قیام کنند. حرکت هایی هم صورت گرفت اما این حرکات آنچنان نبود که بتواند دولت را سرنگون کند. اینها در پی مشابهت سازی با کشورهایی بودند که جنبش بیداری اسلامی شکل گرفته بود. بنابراین نتوانستند اتفاقات را مدیریت کنند و مردم در صحنه حاضر نشدند. البته طبیعی بود که هر دولتی مخالفینی دارد و آقای اسد هم ۳۰-۲۵ درصد مخالف داشت و از طرف دیگر ۴۰-۳۵ درصد طرفدار صددرصد بشار بودند و بقیه هم برای آنها تفاوتی نمی کرد؛ چرا که برای آنها مهم نبود که چه کسی حاکم می شود.

 بنابراین شرایط به گونه ای شد که هر چقدر که الجزایر و العربیه فشار آوردند و حرکت های جنگ روانی صورت دادند، نتوانستند مردم را به اندازه کافی در خیابان ها حاضر کنند و لذا مجبور شده و تروریست ها را وارد کارزار کرده و مرز ترکیه را باز کردند و از آنجا نیروهای القاعده را از کشورهای دیگر به مراکزی در  نزدیکی مرز با سوریه گسیل کردند و تا منطقه حلب و ریف دمشق هم نفوذ کردند اما دولت آقای بشار به خوبی توانست خودش را جمع و جور کند.

آثار ایستادگی جمهوری اسلامی در کنار سوریه

ارتش سوریه که به مدت ۴۰ سال در آماده باش به سر می برد و آماده مقابله با رژیم صهیونیستی بود، توانست مدیریت کند و با کم و زیاد توانست یک امنیت نسبی در مجموعه مراکز مهم سوریه مثل پایتخت ایجاد کند. اما هر چقدر که ارتش سوریه تلاش کرد، از آن طرف قطری ها با پول، سعودی ها با تبلیغات گسیل وهابیون و القاعده و آمریکایی ها با کارهای سیاسی و انگلیسی ها و فرانسوی ها  و آلمانی ها در کنار آمریکایی ها با خیانت و فشارهای سیاسی این دولت را تحت فشار قرار داده بودند به طوری که بعضی از جلسات سوال می شد که آیا آقای اسد ایستادگی خواهد کرد و در کشور خواهد ماند؟ چون تصور می کردند که موضوع سوریه، تمام شده است! اما این اتفاق نیفتاد و مهمترین دلیلی که باعث شد این طور نشود، ایستادگی جمهوری اسلامی در کنار سوریه بود و این نکته خیلی مهمی است.

 درست است که ۱۰ ماه بعد از تحولات سوریه، روسیه و چین هم آمدند. روسها به دلیل اینکه ایران به مدت ۱۰ ماه به تنهایی توانست از دولت تحت ظلم صهیونیسم و آمریکا حمایت کند، آمدند و متوجه شدند که اینجا موضوع اهمیت داری است و به آینده خاورمیانه گره خورده است. روسها و چین حداقل سه قطعنامه در سازمان ملل متحد را که علیه سوریه بود، وتو کردند. روسیه بعضی از امکانات و تجهیزات نظامی را که قرار نبود به کسی بدهد به دلیل هجوم اسلحه از جانب آمریکایی ها و سعودی ها و آلمان و فرانسوی ها و انگلیسی ها به سوریه داده است.

 بنابراین با تمام  حیثیت آمده است و او باید انتخاب کند که به چه شکل می تواند از این معرکه خارج شود. آیا با این شکل کنار مردم سوریه بایستد و یا اینکه بدون نتیجه خارج شود. امروز روند حرکت سوریه نشان می دهد که کاملا به نفع ملت و دولت سوریه است.

 آنها می خواستند در همان سال ۲۰۱۲  کار بشاراسد را تمام کنند؛ ولی جمهوری اسلامی ایران در طرح هایی که مطرح می کرد می گفت که تا سال ۲۰۱۴ رئیس جمهور سوریه باید بماند و بعدا در یک فرآیند قانونی تعویض شود و الان می بینیم که سال ۲۰۱۳ به نیمه رسیده است و در حقیقت اگر ۶ ماه دیگر شرایط امروزی تداوم بیابد که شواهد حاکی از تداوم وضعیت است مشخص می شود که جمهوری اسلامی حداقل در آن نقطه  اولیه که اعلام کرده بود با استقامت ایستاده است.

 اما نکته مهم دیگر اینکه بالاخره در اجلاس سران گروه ۸ که کشورهای قدرتمند و صنعتی دنیا هستند، اینها نتوانستند برای سوریه به توافقی برسند و علیرغم اینکه اروپایی ها خیلی فشار می آوردند، روسها استقامت کردند و به این نتیجه رسیدند که در کنفرانسی به نام کنفرانس صلح ژنو ۲ شرکت کنند. در آنجا اختلافات خیلی فراوان بود. در مدت بسیار کوتاهی آقای جان کری به عنوان وزیر خارجه آمریکا سفرهای زیادی به منطقه انجام داده بود و تلاش زیادی کرد تا اینکه به گونه ای روسیه را به معامله وادار کند.

 اما آن طور که بیان شد روسها حتی در گروه دی ۸ مقاومت کردند و در گفت و گوهای پوتین و اوباما هم این موضوع مجددا مورد تاکید قرار گرفت.

 از طرف دیگر آمریکایی ها هم به قول و قرار خودشان وفادار نبودند و همان زمانی که اعلام می کنند کنفرانس ژنو۲ می خواهد برگزار شود، ورود اسلحه را به سوریه تسریع می کنند و تلاش می کنند تا تسلیحات جدیدی را برای معارضین ارسال کنند تا بلکه بتوانند به این طریق سرزمین های بیشتری تحت نفوذ تروریست ها قرار گیرد و در ژنو ۲ بتوانند با دست بالاتر صحبت کنند.

پیروزی القصیر و نقش حزب‌الله

 اما در این میان اتفاقاتی افتاد که از جمله پیروزی نیروهای ارتش سوریه در القصیر بود. القصیر فاصله بین سوریه و لبنان بود. شاید این سوال برای دوستان به وجود آمده باشد که موضوع به لبنان چه ارتباطی دارد. امروز سرنوشت سوریه به طور مستقل به لبنان و کشورهای دیگر از جمله عراق گره خورده است. القصیر محل دپوی تسلیحات و عقبه و پشتیبانی تروریست ها بود. آن هم از طریق شمال لبنان که توسط سعد حریری پسر رفیق حریری تغذیه می شد.

در القصیر حزب الله لبنان هم تعداد محدودی از نیروهایش را به نیروهای ارتش سوریه ملحق کرد و تعدادی هم شهید داد. سید حسن نصرالله هم اعلام کرد به این دلیل وارد القصیر شدیم تا لبنان دچار جنگ داخلی نشود و ثابت هم شد که اگر حزب الله وارد این صحنه نمی شد، آقای الاسیر را  که در مقابل سید حسن نصرالله علم کرده بود و یک عده اراذل و اوباش را به دنبال او راه انداخته بودند که جوانان سنی لبنان را جمع کند و در مقابل حزب الله بتواند عرض اندام کند.

وی در صیدا آشوبگری کرد و لذا ارتش لبنان و حزب الله ریختند و تعدادی از آنها را کشتند و الاسیر هم به گفته بعضی ها فرار کرد که احتمال به درک واصل شدن او هم هست.

 امروز باید خوشبختانه اعلام کنم که ارتش سوریه خوب درخشیده است و از طرف دیگر ارتش سوریه که سال ها در مقابل رژیم صهیونیستی به حالت آماده باش قرار داشتند، حدود دو سال است در مقابل جنگ های خیابانی هم قرار گرفته اند و البته تعدادی از آنها هم فرار کرده اند و قاعدتاً باید این طور باشد که ارتش تسلیم شود، اما اتفاقی که افتاد این بود که مردمی که طرفدار دولت خودشان بودند در قالب قوای وطنی به کمک ارتش آمدند. البته این گروهی که در قالب قوای وطنی در کنار ارتش هستند فقط شیعی  نیستند. این قوا از نیروهای شیعی، علوی، مسیحی، سنی با نسبت های مختلف تشکیل شده اند.

جنگ شیعه و سنی؛ خطری که جهان اسلام را تهدید می‌کند

 امروز خطری که جهان اسلام را تهدید می کند به راه انداختن جنگ شیعه و سنی از جانب آمریکایی ها است. بعد از سال ۲۰۰۵ میلادی که حزب الله لبنان توانست موفقیت هایی را در جنگ ۳۳ روزه کسب کند و صهیونیست ها را به خاک مذلت بکشاند، آمریکایی ها و صهیونیست ها تحقیق کردند که چه کنند تا مقابل قدرت حزب الله بایستند. اتاق های فکر آنها به این نتیجه رسید که تنها و مهم ترین کاری که می توانند انجام دهند جنگ بین شیعه و سنی است. لذا شیعه هراسی و ایران هراسی راه انداختند.

بعد از فتح القصیر توسط ارتش سوریه همه رسانه های غربی گفتند که ایران این کار را انجام داد. در زمانی می گفتند سلاح های دور برد جمهوری اسلامی، زمانی دیگر می گفتند تکنولوژی هسته ای ایران و حالا می گویند دخالت در امور دیگران!

کمتر دولتی غربی است که طی پانزده روز گذشته این موضع را نگفته باشد. سعودالفیصل وزیر خارجه عربستان سعودی گفته ما از دخالت ایران خسته  شده ایم، ایران در پی ایجاد کشور بزرگ شیعی است و سنی ها را می کشد.  قرضاوی به عنوان فتوا دهنده اهل تسنن که در قطر زندگی می کند با هشت نفر از علمای تکفیری به دفتر رئیس جمهور مصر می رود و می نشیند و می گوید تا من به هدف خودم نرسم از این جا نمی  روم. حالا هدفش چه بود؟

 این بود که باید مصر با سوریه قطع ارتباط کند و در مساجد مصر فراخوان نیرو شود برای اینکه به سوریه اعزام شوند و علیه دولت و ملت سوریه بجنگند و بعد شایعه پردازی کنند که گردان های روحانیون سلفی در حال اعزام به سوریه اند تا مردم اهل تسنن را تحریک کنند و از طرف دیگر رهبر معظم انقلاب با درایتی که دارند اجلاس علمای بیداری اسلامی را برگزار می کنند. همه شیعیان و اهل تسنن را از فرقه های مختلف دعوت می کنند و به دنبال این موضوع هستند که بتوانند ایجاد وحدت کنند.

 مراکز فرهنگی ما فتاوای مراجع بزرگ را جمع آوری می کنند در خصوص اینکه صب و ناسزاگویی به علما و بزرگان اهل تسنن حرام است ولی آنها چه می کنند؟ اینجا انسان متوجه می شود که وقتی حضرت امام(ره) می فرمایند اسلام ناب محمدی(ص) یعنی چه؟

رئیس‌جمهور و سیاست ایران در قبال سوریه

کسینجر یکی از سیاستمداران اسبق کاخ سفید حدود ۴ دهه است نظریه پردازی می کند. او می گوید که حافظ اسد من را شکست داد و  امروز بشار اسد اوباما را شکست داد.

 این یعنی اینکه همه آنچه که آمریکایی ها و اذناب آنها در جهان و منطقه  می توانستند به میدان آوردند و به قول کسنیجر جنگ جهانی سوم در سوریه شکل گرفته است. حالا الحمدلله وضعیت سوریه بسیار مناسب است، خدای ناکرده نباید کسی تصور کند مثلا ملت ایران از این حمایتها خسته شده است و یا باتوجه به تغییر شرایط سیاسی کشور و آمدن دولت جدید چنین برداشت شود که سیاست ایران در قبال سوریه دستخوش تغییر می شود؛  چرا که به لحاظ ماهوی منتخب مردم هم همین سیاست را تایید کردن.

در پایان باید عرض کنم که نشست ژنو۲ دعوا بر سر حضور جمهوری اسلامی است. آمریکایی ها و انگلیسی ها و آلمان و فرانسه می گویند که ایران در این نشست حضور نداشته باشد و روسها می گویند اگر ایران نباشد، سرنوشت ژنو ۲ مساوی با ژنو۱ می شود یعنی به شکست می انجامد. سوریه هم اعلام کرده که بدون حضور جمهوری اسلامی شرکت نخواهد کرد. این نشان دهنده اقتدار و قدرتی است که جمهوری اسلامی دارد و ما به ثبات منطقه ای اعتقاد داریم.

ان شاءالله همه امت حزب الله نسبت به موضوع سوریه و اینکه سرنوشت امروز سوریه به سرنوشت آینده خاورمیانه و غرب آسیا و مقاومت گره خورده است نباید غفلت کنند و  توجه کافی داشته باشند.

پرسش و پاسخ

* آقای حسن روحانی رئیس جمهور منتخب در کنفرانس خبری خود گفتند که این مردم سوریه هستند که در مورد کشورشان تصمیم خواهند گرفت. نظر شما چیست؟

** نظر بنده هم همین است. جمهوری اسلامی هم همین را می گوید. در قالب یک انتخابات قانونی که در آن آرامش برقرار باشد و در یک فرآیند کاملا حساب شده باید اتفاق بیفتد. آقای بشار اسد تا سال ۲۰۱۴ رئیس جمهور خواهد بود و بعد از ۲۰۱۴ باید انتخابات برگزار شود.

* باتوجه به تحولات مصر آیا آقای مرسی رئیس جمهور این کشور استعفا خواهد داد یا تا پایان دوره قانونی باقی خواهد ماند؟

** بهتر است که استعفا ندهد و بتواند خودش را جمع و جور کند و متوجه شرایط باشد. ولی آنچه که از اخبار و اطلاعات در اختیار است کسانی که الان در میدان التحریر حضور دارند به این راحتی هم به منزل برنمی گردند.

* علت حمایت های مردمی از دولت بشار اسد چیست؟

** علت حمایت های مردم دو- سه مورد است. یکی اینکه حقیقتا آقای بشار اسد آدم خوبی  است و خیلی از مردم خودش دور نیست. ایشان از همان اول که سر کار آمد، به دنبال اصلاحات بود و یک عده دیگری نگذاشتند. بشار اگر آدم بدی بود در این فشارها که به دولت و ملت سوریه آمده فرار می کرد. در نزدیکترین نقطه به محل زندگی ایشان بمب گذاری کردند و تعدادی از نزدیکان ایشان را کشتند ولی ایشان ایستاد. نکته بعدی اینکه الان مردم سوریه به چه کسی می توانند اعتماد کنند؟ آیا به این آدم خوارها و جگرخوارها و آمریکایی ها و صهیونیست ها و وهابی ها می توانند اعتماد کنند؟ بنابراین الان مردم متوجه این موضوع شده اند که امنیت مطلوب آنها را آقای بشار اسد می تواند ایجاد کند.

* بی تردید اسرائیل از بحران سوریه بسیار سود برده و در پشت پرده تلاش فراوانی برای ضربه زدن به سوریه می کند. در موضوع سوریه دلیل سکوت رژیم صهیونیستی در رسانه‌ها چیست؟

**‌ رژیم صهیونیستی نمی خواهد به این طریق یک جبهه جدیدی علیه خودش باز کند و اتفاقی بیفتد که رسانه های جهان اسلام علیه او بسیج شوند. لذا او از اینکه مسلمانان در سوریه  به خودشان مشغول هستند، سود می برد.

* این کسانی که امروز در سوریه می جنگند، دیروز در لیبی در حال جنگ با معمر قذافی بودند. در آن زمان اینها انقلابی و مجاهد بودند، از نظر شما حال چه شده که اینها تروریست و مزدور استکبار خوانده می شوند؟

**‌ نخیر، اینها کسانی نبودند که صرفا از لیبی آمده باشند. در بین معارضین لیبیایی، چچنی، عرب، افغانی، پاکستانی و استرالیایی و کانادایی و آلمانی هستند. همین روز گذشته پلیس اسپانیا یک گروه را دستگیر کرده که افراد را داوطلبانه جذب و به سوریه می فرستادند. از طرف دیگر آنهایی که از طرابلس و بنغازی آمدند، بعضی شان از القاعده بودند، همان موقع هم آنها اوباش بودند و البته مردم و مجاهد هم همراهشان بود. تعدادی از اینها در لیبی جزء القاعده بودند.

* علت انتقال قدرت در قطر چیست؟

** پادشاه سابق سرطان گرفته بود و وضعیت بسیار ناجوری داشت. بنابراین کاری کرد که به نظر می رسد کار خودش هم نبود. و یک برنامه کاملا آمریکایی برای جلوگیری از توسعه بیداری اسلامی بود چون یکی از شعارهایی که در بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی مطرح است اینکه چرا نباید افراد نسل بعدی در حکومت حضور داشته باشند. به نظر بنده احتمال این موضوع وجود دارد که این یک الگو و مدلی برای دیگر کشورها از جنس قطر باشد. یعنی آمریکایی ها آمدند به طور آزمایشی در این نقطه یک تغییر را ایجاد کردند و به جای اینکه جنگ قدرت نماد ظاهری پیدا کند و افسار کار از دستشان خارج شود، آمدند و گفتند ما این را مدیریت می کنیم و به صورت آرام انتقال قدرت را صورت می دهیم.

* ریشه تفکرات تکفیری ها در سوریه چیست؟

** تکفیری ها کسانی هستند که هرکس غیر از خودشان را کافر می دانند و به دیگران انگ راهزنی و غیر توحیدی می زنند. همان کسانی که به زعم خودشان می گویند ما باید اموات قبور (متبرک) شیعه را دفن کنیم، شیعیان چون دین ندارند(!) اموات را به این شکل دفن می کنند. لذا ما باید به اینها یاد بدهیم!

* آیا بعد از جا به جایی قدرت در قطر، تغییری در مورد سیاست خارجی این کشور با سوریه اتفاق می افتد؟

** بعید است چنین چیزی اتفاق بیفتد. قطر هم مثل دیگر کشورها همه حیثیت خودش را در این زمینه گذاشته است. اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که قطری ها دارای سیستم مدیریت و نگاه سودگرایانه هستند. اینها افرادی هستند که به دنبال سود بیشترند. اگر اتفاقاتی بیفتد و این پسر جوان ۳۳ ساله که پادشاه قطر شده است قدرت تصمیم گیری  آزاد  داشته باشد ممکن است مقداری نسبت به موضوع سوریه آرام آرام عقب نشینی کند. اما در حال حاضر اینها از خودشان اختیاری ندارند که کسی فکر کند یک تغییر عمده ای ممکن است، ایجاد شود.

* آینده روابط حماس با سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟

** جمهوری اسلامی ایران در مورد اینکه ارتباط سوریه با حماس به طور کامل قطع نشود نقش داشته است و ما درک می کنیم و این درک را به سوری ها منتقل کردیم که افراد حماس اخوانی و سلفی هستند لذا نباید از آنها انتظار داشت که کنار شما بایستند. همان گونه که به حماسی ها گفته می شود که سوریه به شما خیلی کمک کرد. همین الان هم در نقاط مختلف سوریه اردوگاه های فلسطینی ها وجود دارد. سوریه در این اوضاع و احوال هم به آنها کمک می رساند و امنیت آنها را حفظ می کند و لذا آنها هم نباید در کنار دشمنان سوریه باشند.

این موضعی است که جمهوری اسلامی گرفته و بخش قابل توجهی از حماس هم این موضوع را درک کرده اند. باید این نکته را متذکر شد که هرکس در کنار مقاومت باشد یعنی در کنار جمهوری اسلامی ایران است و ما خط مقاومتمان را با جریانات ثابت نبسته ایم و خدای ناکرده ما نگران این موضوع نیستیم. البته دغدغه داریم و دلمان نمی خواهد که حماس در این آزمایش بزرگ سرنگون شود. اما اگر این اتفاق هم افتاد، خط مقاومت با این گروه ها و جریانات از بین نخواهد رفت؛ چرا که فلسطین یک آرمان همیشگی برای جهان اسلام بوده و خواهد بود.

* آیا اینکه گفته می شود جناح نظامی حماس طرفدار گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران و سوریه است و اما جناح سیاسی به قطر و عربستان تمایل دارد، حقیقت دارد؟

** این را باید پذیرفت که بالاخره معمولا مجاهدین اهل تلاش و زحمت هستند و سیاسیون کمتر اهل تلاش و سختی هستند. بالاخره مجاهدین در صحنه بوده اند و می دانند که ایران و سوریه برای آنها چه کار کرده است. سیاسیونی که در پشت میزهای مذاکره و در شرایط معمولی بودند این درک را ندارند و ما باید تلاش کنیم آنها را که ممکن است قدری گرایشهای ضد سوری و ایرانی داشته باشند، اولا حذف نکنیم.ثانیا  با آنها گفت و گو کرده  و آنها را به یکدیگر نزدیک کنیم تا خدای ناکرده حماس دوشقه نشود.

* آیا رشد اسلامگرایی سنی که منشاء آن اخوان المسلمین است و اقبال به آن منجر به رشد سلفی گری و دشمنی و ستیز با شیعیان نمی شود؟

** به طور کل خیر. چون در بین اخوانی ها هم دو دیدگاه وجود دارد و نمی توان در مورد آنها به طور یکنواخت اظهار نظر کرد. نکته بعدی اینکه فعلا سلفی ها کسانی هستند که در جهان اهل تسنن برای براندازی حکومت های طاغوت بیشترین موقعیت را دارند و این را نباید فراموش کرد. بنابراین نباید همه اینها را با یک چوب برانیم.

* تجربه دو دهه اخیر نشان داده که اسلامگرایی سنی هیچ سنخیتی با انقلاب اسلامی و شیعه ندارد و در واقع سکولاریسم در جوامع سنی مذهب به نفع شیعیان و انقلاب اسلامی است.نظر شما چیست؟

** این نظر خوب است.

* دلیل ناآرامی های اخیر در ترکیه چیست؟ آیا با مسائل سوریه نسبتی دارد؟

** حتما نسبت دارد؛ چرا که وقتی آنها می بینند قول بهشان داده می شود که موضوع سوریه دو هفته ای تمام می شود ولیکن به دو سال و اندی طول می کشد! وقتی مردم آنکارا و استانبول در خیابانهای خود مشاهده می کنند که القاعده هتل های آنکارا و استانبول را اجاره می کنند و می بینند که اینها رفت و آمد می کنند. مردم ترکیه نسبت به القاعده حساسیت دارند، لذا صبرشان تمام شد و برای موضوعی که خیلی هم مهم نبود دیدید که چه وضعیتی به وجود آمد. البته تعدادی از موضوعات دست به دست هم داد و حتما باید با کمک جمهوری اسلامی از این منجلابی که در آن واقع شدند، خارج شوند.

* باتوجه به حمایت کشورهای عربی و مرتجع از سلفی ها چرا از مردم ایران جهت همکاری با مردم مظلوم سوریه دعوت نمی شود؟

** آنها نیازی ندارند. الان هم شرایط دنیا به گونه ای نیست که بتوان یک اتفاق را مدیریت و به نفع خود تمام کرد.

* فرق بین شیعیان و علویان چیست؟ آیا در تعداد ائمه اختلاف دارند؟

** در سوریه همه مذاهب وجود دارند. علوی ها در واقع یتیمان اهل بیت(ع) و آل محمد(ص) هستند. این لفظی است که مقام معظم رهبری برای اینها بیان کردند؛ یعنی اینکه زمانی که عثمانی ها به سوریه آمدند، اینها مسلمان و شیعه بودند، لذا به کوه ها فراری شدند و بعدها آرام آرام آموزه های شیعی آنها فراموش شد. بنابراین شرایطی برای اینها به وجود آمد که بسیاری از اینها در حقیقت آموزه های اصلی شیعه را فراموش کردند. به حضرت امیر(ع) و اهل بیت  پیامبر(ص) علاقه دارند ولی وقتی از آنها می پرسی، هیچ اطلاعی از اهل بیت ندارند، لذا از جهت فکری و ایدئولوژی یتیم بوده اند. اما کتابهای آنها را که بررسی می  کنیم متوجه می شویم که اینها ائمه علیهم السلام را قبول دارند.

* اخیرا یکی از نظامیان روس، عربستان را به دلیل حمایت های بی دریغ از شورشیان سوری تهدید به بمباران کرده است. فکر می کنید این تهدید چقدر جدی است؟

** بعید می دانم خیلی جدی باشد. اما اینکه خود روسها گفته  اند تا زمانی که شما به شورشیان اسلحه می دهید ما هم به دولت سوریه کمک خواهیم کرد، رسما اعلام کرده اند.

* باتوجه به تحولات منطقه  آیا می توان انتظار انقلاب در عربستان سعودی و همچنین قطر داشت؟

**  به نظرم نطفه انقلاب در شرق عربستان بسته شده است. اتفاقاتی که در بحرین افتاد کمک زیادی به بیداری مردم عربستان به خصوص شرق این کشور کرد. مردم عربستان در یک حکومت نظامی اعلام نشده زندگی می کنند و شرایط آنها بسیار دشوار است. ما ناامید نیستیم. خداوند متعال ممکن است قلبها را یک شبه متحول کند. آن چیزی که براساس دودوتاست، فعلا انقلاب در عربستان سعودی متصور نیست. البته نمی گوییم که ناممکن است اما در مناطقی مثل شرق عربستان دور از تصور نیست که به مناطق دیگر هم سرایت کند.

* حزب الله در آزادسازی القصیر تمام قد حضور داشت، اما در دیگر جبهه های نبرد مثل حمص و حلب حضور ندارد. علت این امر چیست؟

** یکی از دلایل حضور حزب الله هم مرز بودن القصیر با لبنان بود. یعنی در حقیقت یک اقدامی را انجام داد که این ناآرامی ها به داخل لبنان نیاید.

از طرف دیگر هر نقطه ای در سوریه شرایط خاص خودش را دارد و سنگرهای بسیار سنگین و با مراقبت های ویژه در القصیر بود و شاید در جاهای دیگر از جمله حمص، حلب و لاذقبه به این شکل نیست. و بالاخره در یک جاهایی حزب الله اعلام حضور  کرده است و این دلیل بر این نیست که جنگ میدانی کند؛شده است؛ چرا که بالاخره جنگ شهری است و خانه به خانه است و یک مقداری باید با صبر و تحمل ان شاءالله پیش برود.

* قوای سوری هرچند کند اما طی دو هفته گذشته با اتکاء به حملات پرحجم هوایی در حال سرکوب معارضین هستند. آیا علیرغم تمایل اوباما برای ورود مستقیم به جنگ سوریه، فشار جمهوریخواهان و جبهه معارضین، دولت آمریکا را مجبور به مداخله به اصطلاح بشردوستانه یا ایجاد منطقه پرواز ممنوع خواهد کرد؟

** با شرایطی که الان اوباما دارد علیرغم اینکه جمهوریخواهان به شدت فشار می آورند؛ همین آقای جوبایدن این نکته را اعلام کرده که ما سلاح بیشتری به سوریه می فرستیم اما موضوع پرواز ممنوع، موضوعی نیست که بتوانند به تنهایی تصمیم گیری کنند. بالاخره روسها در این رابطه مراقب هستند و این موضوع باید از مجرای شورای امنیت سازمان ملل انجام شود.و دادن اس ۳۰۰ به سوریه هم در قالب همین موضوع قابل تحلیل است که اگر بخواهد یک چنین اتفاقی بیفتد دست سوریه خالی نباشد.

البته گفته شد که هفته گذشته ناو نظامی آمریکا در مدیترانه در حرکت به سواحل کشور غاصب صهیونیستی است که اتفاقا در بندر طرطوس سوریه دو ناو از روسها از مدتها قبل حضور دارند. همه حیثیت بزرگان سلاح در دنیا در اینجا جمع شده است. اگر آمریکایی ها بخواهند خیلی فشار بیاورند بعید است که روسها از جهت نظامی عقب نشینی کنند.

* چه مقدار از کشور سوریه در دست معارضین و چقدر در دست دولت این کشور است؟

** باید گفت هیچ جایی که معارضین بتوانند یک پرچم از خودشان بلند کنند ندارند. اگر چنین بود تا به حال ده ها دوربین سی ان ان و الجزیره و العربیه می رفت و پرچم اینها را نشان می داد. اینها تکه تکه  و مشغول جنگ های پارتیزانی هستند. به طور کل لکّه هایی روی نقشه سوریه هستند و این نیست که بگوییم بخشی از سرزمین سوریه در اختیار آنهاست. در القصیر هم که یک استان بود چند نقطه در اختیار معارضین بود که بازپس گرفته شد.

* دستگاه دیپلماسی کشورما چقدر توانسته در بحران سوریه و منطقه، تاثیر مطلوب بگذارد و درست عمل کند؟

** حقیقتا در قضیه سوریه دستگاه دیپلماسی بسیار خوب عمل کرده است. بالاخره یک نماینده ویژه ای گذاشته است. آقای امیر عبداللهیان خوب کار می کند. او با تمام وجود و ارزشهایش کار می کند نه اینکه فقط ماموریت اداری اش را انجام  دهد؛ انصافا با اعتقاد کار می کند. و الحمدلله نتایج مطلوب گرفته شده است و موضوع پرونده سوریه هم به دست یک شخص معمولی با مجموعه ای که کسی بتواند روی آن حرف بزند نیست و در بالاترین سطح تصمیم گیری و اقدام می شود

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات