شعيب بهمن
جنبش مردم خاورميانه و شمال آفريقا، از يك سو در پي آزادي سياسي، چرخش نخبگان، پايان فساد، فروپاشي نيروهاي امنيتي و از سوي ديگر، دنبال برقراري حقوق عادلانه، حرمت اجتماعي و برابري شهروندان است. اين جنبشها نه تنها جهان عرب را به لرزه درآوردهاند، بلكه ساير كشورها را نيز در خصوص گسترش آن بيمناك كردهاند به نحوي كه اينك به نظر ميرسد بهار عربي، بسياري از نخبگان و سردمداران جهان را از خواب زمستاني بيدار كرده است.
در اين بين يكي از مسائلي كه از زمان آغاز اعتراضات جهان عرب مورد بحث و بررسي قرار گرفته، آينده روسيه و ميزان تأثيرپذيري مردم اين كشور از بهار عربي است. اين مسئله هنگامي شدت گرفت كه ميخائيل گورباچف، آخرين رئيسجمهور و رهبر حزب كمونيست شوروي سابق، در مصاحبهاي با راديو اروپاي آزاد، با انتقاد از وضعيت سياسي اخير روسيه، بيان داشت: «فقط كافي است به نحوه تعيين و شكلگيري نهادها و مسئولان اصلي كشور دقت كنيد، آنها كساني را كه قبلاً با آنها همدوره بودهاند و همسايگان قديمي خود كه با آنها فوتبال بازي ميكردند را براي اداره امور كشور برميگزينند.
مشكل اصلي اين است كه دوستيهاي شخصي، وابستگي و وفاداري و روابط فردي در همه اين تصميمات حاكم است. من با اين روش از بنياد مخالف هستم.» وي روند احياي دموكراسي در روسيه را بسيار كند و ناقص دانست و اعلام كرد كه اگر عناصر خودكامگي در حكومت روسيه به همين شكل ادامه يابد احتمال وقوع حوادثي مثل مصر افزايش خواهد يافت.
فارغ از آنكه به بحث امكان و احتمال تكرار حوادث كشورهاي عربي در روسيه بپردازيم، بايد توجه داشته باشيم كه روسيه دست كم به پنج دليل از قيام مردم خاورميانه و شمال آفريقا بيمناك است. اين دلايل عبارتند از:
1. روسيه نگران منافع و آينده روابط خود با كشورهاي منطقه است. روسيه در حوزه اقتصادي، با اكثر كشورهاي عربي روابط خوبي دارد. به خصوص فروش تسليحات و جنگافزارهاي روسي به كشورهاي عربي، از اهميت بسيار زيادي براي مسكو برخوردار است. از اين رو كرملين از تغيير رهبران جهان عرب و در پي آن، دگرگوني سياستهاي حاكم بر اين كشورها نگران است و به شدت منافع اقتصادي خود را در خطر ميبيند.
به عنوان نمونه روسيه در عرصه انرژي با ليبي همكاري ميكرد و بر اثر بمباران اين كشور، قراردادهاي نفتي روسيه و ليبي به خطر افتاده است. ليبي همچنين در سال 2009 قرارداد خريد تسليحات به ارزش چهار ميليارد دلار با روسيه براي خريد بالگردهاي نظامي «آليگاتور»، مجموعههاي پدافند هوايي «پانتسير اس ـ يك» و تانكهاي «تي ـ 90» امضا كرد و با توجه به وضعيت حاكم بر ليبي، بديهي است كه روسيه هيچ منفعتي از اين قرارداد نخواهد برد.
روسيه قصد فروش جنگندههاي «ميگ ـ 31»، موشكهاي بالدار «ياخونت» و مجموعه پدافند موشكي «اس ـ 300» را به سوريه به ارزش 10 ميليارد دلار داشت و احتمال ميرود اين قرارداد به اجرا درنيايد. در يمن نيز «علي عبدالله صالح» رئيسجمهوري يمن بر اثر قيامهاي مخالفان خود در وضعيت بسيار دشواري گرفتار شده و معلوم نيست كه روسيه درآمدي از قرارداد تسليحاتي يك ميليارد دلاري با اين كشور داشته باشد. در مجمع خسارات احتمالي وارده به روسيه در عرصه نفت و گاز و صادرات تسليحات روسي، حدود 25 ميليارد دلار برآورد شده است.
2. الگو شدن قيامهاي عربي و گسترش آن به كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز. روسيه به شدت از بروز هرگونه تغيير و تحول غير منتظره و غير قابل پيشبيني در مناطق پيراموني خود بيمناك است. به خصوص اگر اين تغييرات در كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز روي دهند، آنگاه بيثباتي و ناپايداري سياسي در سراسر منطقه گسترش خواهد يافت. چنين امري به هيچ وجه در راستاي منافع ملي و امنيتي روسيه محسوب نميشود. در نتيجه با توجه به اينكه احتمال تأثيرگذاري رويدادهاي كشورهاي عربي بر اوضاع قفقاز و آسياي مركزي وجود دارد، بنابراين روسها علاقهمند به برقراري ثبات در منطقه خاورميانه هستند.
3. گسترش بيداري اسلامي در خاورميانه و تأثير آن بر مسلمانان روسيه به خصوص در قفقاز شمالي. منطقه قفقاز شمالي يكي از بيثباتترين مناطق روسيه محسوب ميشود كه همواره درگير افراطگرايي و اعمال تروريستي بوده است. مسلماً اگر بيداري اسلامي در خاورميانه گسترش پيدا كند، آنگاه مرزهاي جمهوريها و بخشهاي مسلماننشين روسيه را نيز درخواهد نورديد. چنانكه ديميتري مدودف، رئيسجمهوري روسيه پيشتر اعلام كرده بود كه قيامهاي كشورهاي عربي ميتواند به دههها «حريق» كه افراطگرايي اسلامي را گسترش ميدهد منجر شود. وي همچنين معتقد است كه عصيانهاي عرب ميتواند «تأثيري مستقيم» بر وضع روسيه داشته باشد. از اين رو گسترش بيداري اسلامي در خاورميانه و تأثيرپذيري مسلمانان روسيه به خصوص در قفقاز شمالي، يكي از نگرانيهاي مهم مسكو محسوب ميشود.
4. ممكن است قيامهاي عربي به تشديد دموكراسيخواهي در روسيه منجر شود و مردم اين كشور را عليه سياستهاي كرملين برانگيزد. در اين ارتباط طي هفتههاي گذشته، چند تظاهرات ـ البته كوچك و نه چندان گسترده ـ در روسيه شكل گرفته است. در عين حال مقامات كرملين با توجه به فشارهاي اقتصادي و گسترش فساد در برخي از حوزههاي اقتصادي و اداري، نگران گسترش اعتراضات ميباشند.
5. افزايش حضور نظامي غرب به خصوص آمريكا در كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا؛ ايالات متحده در اكثر كشورهاي عربي، منافع زيادي دارد و مطمئناً نميگذارد اين منافع به سادگي از دست برود. از اين رو احتمال آنكه آمريكا براي حفظ منافع خود، دست به اقدام نظامي و حتي لشكركشي بزند، چندان دور از ذهن نيست؛ مدعاي اين مطلب، تهاجم نظامي ناتو به ليبي است.
در مجموع بايد توجه داشت كه اگرچه نوع قيامهايي كه در خاورميانه و شمال آفريقا جريان دارد هرگز نميتواند در روسيه اتفاق بيفتد، اما تحولات كشورهاي عربي، سياست خارجي روسيه را به شدت تحت تأثير قرار داده است. به خصوص كه روسها در آغاز نسبت به تحولات تونس غافلگير شدند؛ در مصر ابتدا به حمايت از حسني مبارك پرداختند و سپس د رحل و فصل موضوع تأكيد ورزيدند؛ در خصوص ليبي نيز مدودف و پوتين دچار اختلاف نظر شدند و در قبال تحولات يمن و بحرين سكوت كردند. از اين رو «غافلگيري»، «اختلاف نظر»، «عدم شفافيت» و «انفعال» را ميتوان مشخصههاي سياست خارجي روسيه در قبال تحولات خاورميانه دانست. همين امر موجب شده كه برخي از نخبگان روس، از ضرورت بازنگري در سياست خاورميانهاي مسكو سخن به ميان آورند.