تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۳  ، 
کد خبر : ۲۶۳۱۵۴

انفجار تروریستی بیروت؛ انگیزه ‌و اهداف (بخش دوم و پایانی)

اشاره: سرویس خارجی: بلافاصله پس از انفجار مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت، این حادثه تروریستی با موج گسترده محکومیت جهانی مواجه شد و مقامات رسمی بسیاری از کشورهای جهان، آن را محکوم کردند، اما واکنش برخی دولت‌ها در قبال این جنایت، سبب ایجاد تردیدهایی در میان ناظران مسائل خاورمیانه شد. صرف نظر از موضعگیری کم رمق و مشکوک ریاض، تفاسیر ارائه شده از جانب رژیم صهیونیستی در ارتباط با انفجار بیروت، این پرسش را در اذهان عمومی ایجاد کرد که چه منافع مشترکی سبب می‌شود که تل‌آویو و ریاض، به یک اندازه از گسترش موج تروریسم، ناامنی و بی‌ثباتی در منطقه سود ببرند؟ این بخش از مقاله، سعی در بررسی تحلیل‌های ارائه شده پیرامون این موضوع دارد.

ثمره همکاری اسرائیل -عربستان

درچنین شرایطی است که همگرایی ویژه عربستان ورژیم صهیونیستی ازمرحله«منافع مشترک»به مرحله «همسویی راهبردی» رسیده و در قالب یک یادداشت تفاهم سرّی نمود یافته است.شبکه «المنار» با درج مقاله‌ای به قلم «ناصر شراره»به بررسی دخالت احتمالی عربستان درانفجارهای دوگانه علیه سفارت ایران دربیروت پرداخته است.وی می نویسد:جان کری، وزیرخارجه آمریکا به دنبال این بودکه شخصاً کمپین خشم آمریکاعلیه انفجارهای دوگانه مقابل سفارت ایران درمنطقه«بئر حسن»بیروت رارهبری کندتاپیام خود را به گوش عربستان برساند،چرا که جان کری دست داشتن احتمالی عربستان در این انفجارها را نوعی توهین به خود می دانست و قصد داشت با موضع گیری اش پاسخ این توهین را بدهد.

این در حالی است که بر اساس دیدگاه برخی منابع دیپلماتیک، این دو انفجار می‌تواند نخستین ثمره همکاری تازه آغاز شده ریاض و تل آویو قلمداد شود.برخی منابع دیپلماتیک غرب در بیروت تأکید کردند که جان کری اصرار داشت شخصاً خشم کشورش از انفجارهای انتحاری بیروت را بیان کند. این منابع، اصرار کری را ناشی از این می‌داند که وی به دو دلیل قصد داشته موضع تند آمریکا علیه عوامل پشت پرده این حمله را اعلام کند. نخست اینکه رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا یکی از اهداف این حمله را تحت تأثیر قرار دادن تلاش‌هایش برای به ثمر نشاندن مذاکرات 5+1 با ایران، قلمداد می‌کند؛

و دوم اینکه جان کری این حمله را (البته در صورت دست داشتن عربستان در آن) پاسخی توهین آمیز از جانب ریاض به درخواست خود محسوب می کند، چرا که کری در سفر اخیر خود به عربستان از مقام های این کشور خواسته بود برای ابراز مخالفت با نقش منطقه‌ای ایران و مشارکت حزب الله در جنگ داخلی سوریه، تنهاو تنها از فشارهای سیاسی بهره ببرندودست به هیچگونه اقدام امنیتی خصوصاً در لبنان نزنند،زیرا واشنگتن علاقمند است در سایه یک قطعنامه بین المللی،حداقل ثبات درلبنان برقرار باشد.پس از آنکه واکنش ریاض به حمله انتحاری «بئرحسن» به تأخیر افتاد، برخی منابع دیپلماتیک غربی در بیروت پیش بینی کردند که پس از صدور دو بیانیه در محکومیت این حمله از سوی وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید، عربستان هم این حمله را محکوم کند و این چیزی بود که عملاً (البته با یک تأخیر عمدی) بالاخره اتفاق افتاد. در همین زمینه، منابع یادشده اعلام کردند که واکنش عربستان به دو انفجار قبلی در حومه بیروت و حمله اخیر به سفارت ایران، نشان می دهد که عربستان مایل است موضع سیاسی خودرا درواکنش هایش بیان کند. به عبارت دیگر، عربستان مایل است نشان دهدکه اهداف مجریان این انفجارهارادرک می کند. ریاض درانفجار«بئرالعبد» سکوت اختیار کرد و پس از انفجار«رویس» نیز بیانیه محکومیت مبهمی صادر کرد و این انفجارها را معلول مشارکت حزب الله در جنگ داخلی سوریه دانست.ملاحظه می شود که برخی مواضع طرف های لبنانی در قبال حمله انتحاری اخیر، کج دار و مریز است، زیرا از یک سو می خواهند از مواضع آمریکا تبعیت کنندوازسوی دیگرنمی خواهند ریاض را هم خشمگین کنند، چرا که عربستان در حال جنگی پنهان با ایران است و در این شرایط ، جایی برای اتخاذ مواضع میانه روی نیست. در همین زمینه، منابع نزدیک به یک نهاد رسمی لبنان به برخی رسانه‌ها اعلام کردند که این نهاد قصد دارد با مردم لبنان سخن بگوید، اما بی هیچ توجیهی از تصمیم خود صرفنظر کرد.

عراقیزه کردن لبنان

ازسوی دیگر، قبل از انفجارهای دوگانه علیه سفارت ایران، اطلاعات امنیتی همسانی به دست آمد مبنی بر اینکه سازمان القاعده قصد داردعملیات های تروریستی درخاک لبنان راافزایش دهد. آنچه این اطلاعات را تقویت می کرد،این بودکه درمنطقه «معموره» خودرویی حامل حدود 300 کیلوگرم مواد منفجره کشف و ضبط شدونشان دادکه عوامل پشت صحنه این بمب گذاری درصددتشدیدهرچه بیشتر اقدامات خود هستند. همچنین درماه جاری،یک گروه متشکل ازچند لبنانی وسوری نزدیک شهرک«حوش الحریمی»در «بقاع»دستگیر شدند که در حال انتقال کمربندهای انفجاری از سوریه به لبنان بودند. در میان این کمربندها نوعی گردنبندمخصوص دردهای گردن پیداشد که با مواد منفجره پر شده بود؛ استفاده از این نوع کمربندها روش پیشرفته ای است که قبلاً حتی درعراق هم مورد استفاده قرار نگرفته است.برخی نهادهای امنیتی قبلاً هشدار داده بودند که ورود کمربندهای انفجاری وعناصر انتحاری به لبنان، به تنهایی نشان دهنده آغاز مرحله ای تازه ازتهدیدات تروریستی است.

این نهادها افزودند که دراین مرحله تازه،نباید فقط به فکرشیوه های برخورد با تروریسم بود،بلکه بایدایجاد شرایط سیاسی ومنطقه ای مناسب برای توقف حمایت مالی، سیاسی وامنیتی ازتروریسم،دردستورکارقرارگیرد. ارزیابی نهادهای یادشده این بود که بر اساس اطلاعات موجود و با توجه به دستگیری عوامل لبنانی و سوری حامل کمربندهای انفجاری، برخی تصمیم گرفته اند لبنان رانیزعراقیزه کنند.احتمالاًساعت صفراین پروژه قرار بود در ایام عاشوراآغاز شود،امااقدامات امنیتی گسترده وبی سابقه درجریان مراسم عزای حسینی،مانع ازاین شد که حوادث دهه اول محرم عراق،درلبنان نیزشبیه سازی شود.انفجارهای دوگانه علیه سفارت ایران ،برای جبران این ناکامی انجام شد تا حامل این پیام روشن باشد که اگر جلوی نقش منطقه ای ایران گرفته نشود،لبنان نیزتبدیل به عراقی دیگر خواهد شد.

چکیده ارزیابی های دیپلماتیک در چند روزنخست پس ازانفجار بیروت حاوی چند نکته است که مهمترین آن اشعارمی دارد که انفجارهای اخیرعلیه سفارت ایران، نشان دهنده رویارویی بی سابقه تل آویو و ریاض با ایران بوده و در واقع نوعی اعلام جنگ به ایران از سوی کشوری است که در این انفجارها دست دارد. براساس این ارزیابی‌ها،دواحتمال وجود دارد که آمر این انفجارها را مشخص می کند: یکی اینکه اسرائیل بااستفاده ازاختلافات عربستان وایران،دست به این اقدام زده،یااینکه انفجارهانخستین ثمره همکاری تازه آغازشده میان تل آویووریاض درزمینه های امنیتی وسیاسی است؛ موضوعی که روزنامه های عمده غرب نیزدرهفته های گذشته درباره آن سخن گفته بودند.براساس اطلاعات دیپلماتیک،این همکاری نشان دهنده ارتقای روابط ریاض – تل آویو از مرحله «منافع مشترک» به مرحله «همسویی راهبردی» است که در قالب یک تفاهم سرّی، نمود یافته و مهمترین بندهای آن می تواندبه این شرح باشد :

- همکاری سیاسی به منظور ناکام گذاشتن مذاکرات ایران و آمریکا.

- همکاری اطلاعاتی علیه حزب‌الله.

- دادن اجازه به هواپیماهای جنگی تل‌آویو برای استفاده از حریم هوایی عربستان علیه ایران. این مجوز برای جبران لغو تفاهمنامه اسرائیل و مصر در دوران حسنی مبارک صادر شده که طی آن طرف اسرائیلی می‌توانست برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران از حریم هوایی مصر استفاده کند.

تفسیر اسرائیل

این درحالی است که رسانه‌های صهیونیستی با اشاره به انفجار جنوب بیروت تلاش کردند که این حمله را به حضور حزب‌الله و ایران درسوریه مرتبط کنند.«آوی یسخروف» تحلیلگرامورعربی درپایگاه خبری «والاه»رژیم صهیونیستی مدعی حضورنیروهای ایران درنبردها ی سوریه شد وگفت:عملیات انتحاری علیه سفارت ایران در بیروت با توجه به درگیری عناصر تندروسوریه با نیروهای حزب الله و ایران، غیرمنتظره نبود و تقریبا پیش بینی می شد، چرا که سازمان های منتسب به شبکه القاعده فعال در سوریه تهدید کرده بودند که اهداف ایران در منطقه راهدف قرار خواهند داد.«یسخروف» با اشاره تلویحی به یکی ازاهداف اصلی اسرائیل،یعنی تلاش برای ایجادفتنه طائفه ای ومذهبی بین مسلمانان درمنطقه افزود:

به هرصورت این عملیات باعث رویارویی بین اهل سنت و شیعیان خواهد شد.خرابکاران انتحاری درزمینه یک هدف به منظورکشتن بیشترین تعداد ممکن از شیعان تلاش کردندواین وضعیت شبیه به پدیده ای است که درعراق به یک امرعادی تبدیل شده است،امادرلبنان تااین لحظه،این عملیات،تشدیدبی سابقه خصومت بین طوایف به شمارمی رود.این نویسنده صهیونیست بدون اشاره به اشغالگری اسرائیل درلبنان وحمایت غرب ازاین اشغالگری ودفاع مشروع لبنانی ها ازجمله حزب الله از میهن خویش، ادعا کرد:ادغام مواد منفجره با یک خرابکار پرانگیزه، به یک سلاح انتحاری تبدیل می شودکه متوقف کردن آن دشواراست.درهمین راستا، شبکه دوم تلویزیون اسرائیل در اولین واکنش یک مسئول رسمی درباره انفجار بیروت ،به نقل از «ساهی هنگبی» عضو کمیته خارجی و امنیت کنیست مدعی شد:

اسرائیل هیچ ارتباطی با این انفجار ندارد.«هنگبی» به رویترگفت:خونریزی در بیروت ناشی از درگیر بودن حزب الله در بحران سوریه است و اسرائیل هیچ ارتباطی با انفجارهای گذشته یا کنونی ندارد.درهمین حال،«ران بن یشای» تحلیلگرامورنظامی در روزنامه«یدیوت آهارونوت» گفت: درحالی که بشار اسد با کمک نیروهای حزب الله موفقیت‌هایی را در نبرد علیه شورشیان سوریه کسب می کند، اقدامات خشونت آمیز در عرصه لبنان افزایش می یابد.او نیز همسو با سایر رسانه‌های رژیم اسرائیل بر طبل دامن زدن به جنگ طائفه ای و مذهبی بین مسلمانان و اختلاف افکنی بین اقشار مختلف مردم لبنان کوبید و افزود: نباید اشتباه کرد، لبنان و سوریه به علت مشارکت حزب الله در نبرد کنار نظام سوریه، به عرصه جنگ بین اهل سنت و شیعیان تبدیل شده‌اندودر پشت سر آنها،طرف های خارجی بسیار قوی قرار دارند. مهم است به این نکته اشاره شود، زیرا حمله به سفارت ایران در بیروت، صرفا یک اقدام تروریستی مجرمانه نبودکه توسط یک گروه رادیکال سنی اجرا شد ، بلکه سیگنالی برای ایران و حزب الله و همه طوایف در لبنان بود. یشای با طرح یک سری ادعای بی اساس علیه ایران گفت: هدف از این سیگنال، طبیعا نشانه رفتن به سمت ایرانی‌ها است.

او گفت:خودروهای بمبگذاری شده در لبنان امری عادی شده است،اما وقتی مسئله مربوط به عملیاتی چند لایه و پیچیده تا این سطح است، این ظن وجود دارد که بایدبه دنبال مسئولان عملیات، در بین سازمان های افراطی فعال در سوریه گشت، نه سازمان‌های سنی در لبنان. اما عملیات علیه سفارت ایران فقط بالابردن کارت قرمز برای ایران نبود، بلکه همزمان،هدف از آن ضربه زدن به حزب‌الله لبنان بود .این تحلیلگر صهیونیست، خرسندی اسرائیل از حمله به سفارت ایران دربیروت راپنهان نکردوازپیش بینی مسئولان اسرائیلی درخصوص وقوع چنین حملاتی سخن گفت؛امری که دست داشتن این رژیم درحملات را تقویت می کند.«یشای» مدعی شد:«ژنرال «بنی گانتس»رئیس ستاد ارتش اسرائیل چند ماه پیش گفت آتش، شروع به سوزاندن همه طرف های جنگ سوریه کرده است. رئیس ستادارتش اسرائیل،علل کاهش برخوردبین اسرائیل وحزب الله راابرازداشت،اما تجربه خاورمیانه به ویژه دردوسال اخیربه ماآموخت که یقین قطعی وجودنداردوبایدآماده رویدادهای غیرمترقبه بود.موشک های نصرالله همچنان آماده کارهستند ،بنابراین نباید اسرائیل،سهل انگاری وبی توجهی به خرج دهد.»

اسرائیل ودبیرکل حزب‌الله

واکنش های تحلیلگران صهیونیست درقبال حمله به سفارت ایران دربیروت ودیگرتحولات اخیر خاورمیانه، بیش ازآن که نشان دهنده اقتدارآنهاباشد،بیانگرعجزشان درمحقق کردن اهدافی است که بارها به تلاش خودبرای رسیدن به آنها اعتراف کرده اند.مسائل مرتبط باحزب الله لبنان،همواره جزو فاحش ترین شکست های راهبردی اسرائیل درمنطقه بوده است.دراین مقطع می توان به نمونه هایی ازناکامی های یاد شده اشاره کرد. باوجود دست برترسیدحسن نصرالله درحضورعلنی متوالی در ایام محرم ودرمراسم شب وروزعاشورای حسینی،اسرائیل نتوانست هیچ تحرکی برای تروروی ازخودنشان دهد.حضورعلنی وبی‌ سابقه سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در ایام محرم و در مراسم عاشورای حسینی که دو بار در شب و روز عاشورا مجموعا به مدت 34 دقیقه انجام شد، یک اتفاق امنیتی و سیاسی بود.بعد از جنگ 33 روزه در سال 2006 این یک اتفاق نادر بود که نصرالله به صورت علنی در میان مردم ظاهر شد و دقایقی را در کنار آنها ماند. حال این سئوال مطرح است که چه اتفاقی افتاده که باعث شده نصرالله تا این حد نسبت به حضورعلنی خودمطمئن باشدو پیام‌های وی ازاین حضورچیست؟منابع آگاه به عملکرد حزب الله اعلام کردند کسانی که به حضور علنی و مستقیم نصرالله بویژه برای بار دوم دقت کردند، معتقدند نصرالله بدون اینکه مانعی پیش روی خودقراربدهد،یاازپشت شیشه ضدگلوله سخنرانی کند،دراین مراسم مردمی حاضر شدواین درحالی است که سایر سیاستمداران لبنانی به اینگونه تدابیر عادت دارند.

وی همچنین خیلی عادی، لیوان آبی وکاغذ‌هایی مقابل خودداشت ومسائلی راکه بایدبه آنهااشاره کند،درآن نوشته بود.این منابع در موردروایت اسرائیل از ترورنکردن سید حسن نصرالله دراین حضورعلنی، با وجود تهدیدهای گسترده آنهامبنی برتروروی درهرجایی که دیده شود، اعلام کردندکه عذراسرائیلی‌ها، جالب‌تر از بی تحرکیشان در این راستا بود؛ چرا که تل‌آویو اعلام کرد حزب‌الله لبنان در زمان سخنرانی سید حسن نصرالله، موفق به ایجاد پارازیت در تجهیزات الکترونیکی اسرائیل شده بودوازسوی دیگر، سید حسن نصرالله سخنرانی خود را 18 دقیقه طول داد،درحالی که جنگنده های اسرائیل به 21 دقیقه زمان نیاز دارند تا از فرودگاه بلند شده و با ورود به بیروت، عملیات موشک باران اینچنینی انجام دهند.حتی اگر این توجیهات درست باشد، به آن معنی است که حزب الله لبنان موفق به کسب یک پیروزی الکترونیکی برای خود در جنگ های آینده با اسرائیل خواهد شد، چرا که باعث خواهد شد هواپیماهای این رژیم با هم برخورد کنند، یا با ایجاد پارازیت، مانع از پرواز آنها شود؛

به این ترتیب اسرائیل بدون داشتن رادار،کورخواهد بود و کاری از پیش نخواهد برد.این درمفاهیم نظامی به معنای تعطیلی مراکز فرماندهی وایجادفضای مناسب برای پایان جنگ به نفع حزب الله دراولین روزجنگ خواهد بود.این منابع همچنین این سئوال رامطرح کردندکه اگرهواپیماهای اسرائیلی به 21 دقیقه زمان نیاز دارند تا بتوانند عملیات موشکباران منطقه استقرار نصرالله را اجراکنند، چراحتی صدای پروازجنگندههابرفراز«صیدا» یا«صور»شنیده نشد؟چرا درسخنرانی روز13 نوامبر که نصرالله 61 دقیقه بر بالای تریبون سخنرانی کرد، اقدام به حمله نکردند؟این منابع اعلام کردند که اسرائیل به سه دلیل نمی خواهد به دبیرکل حزب الله لبنان تعرض،‌وخودراواردجنگی جهنمی کند.

1- آمریکا بنا به دلایل داخلی، به دنبال ورود به هیچ جنگی با پوشش اسرائیلی نیست.

2-آمریکا وارد مرحله ای پیشرفته در مذاکرات خود درباره برنامه هسته ای ایران با تهران شده است. با وجوداعلام اسرائیل مبنی برتلاش برای به شکست کشاندن این مذاکرات، به نظر می‌رسد نمی‌تواند ریسک کند ومنطقه را به سمت جنگی بکشاند که می‌داند این بار واشنگتن در کنار وی نخواهد بود.

3-حزب الله ازطریق اقدامات تاکتیکی روزمره،همواره به اسرائیل اجازه می‌دهد که بخشی از آمادگی‌های این حزب را رصد کند تا به میزان آمادگی مقاومت پی ببردو این در حالی است که حزب‌الله در نبرد سوریه نیز وارد شده است.

این منابع تاکید کردند که ازسویی دبیرکل حزب الله لبنان اهمیتی به تهدیدات و خطرات اسرائیلی‌ها برای ترورش نمی‌دهد وازسوی دیگر،بااین حرکت می خواست این نکته را به مردم وهواداران خودبگوید که هنگامی که آنهارابرای مشارکت درمراسم عزاداری ایام عاشورا واهمیت ندادن به تهدیدات تکفیری ها دعوت می کند،‌خودنیزدرکنارآنها حضوردارد.این منابع بعید ندانستند که حزب الله با این اقدام،می خواست این نکته راگوشزد کند که ورودآنها به جنگ سوریه به جای افزایش خطرات، باعث آرامش آنها و کاهش خطرات علیه آنها شده است،علاوه بر اینکه حضورمتوالی وی درمیان مردم نیزنشانگراعتقادمعنوی وی به محورمقاومت در مقابل تهدیدات تکفیری هاست. 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات