انرژی هستهای صلحآمیز ضرورتی برای فردا
بشر در فرایند کمال انسانی و ابزاری خود ناچار بایستی از مواهب طبیعی که خداوند تبارک و تعالی در نهاد جهان قرار داده است بهره ببرد. انسان در فرایند کمال اجتماعی خود و به تناسب رشد قابلیتهای عقلی و فکری خود بطور روزافزون طبیعت را شناخته و از آن بهره روزافزون جسته است. درک نموده است که میتواند از انرژی آتش بهرههای گوناگون ببرد و میتواند از منابع زیرزمین مانند ذغالسنگ و نفت تأمین انرژی نماید و مشکلات زندگی خود را رفع نماید. روزی دریافته است که میتواند از قدرت ماشینها به جای انسان استفاده کند و رنج و سختی انسان را کاسته و با قدرت ماشین سطح رفاه خود را به حد قابل قبولی برساند و به هر حال با تجارب بشر در قرنهای 16 و 17 انقلاب صنعتی حادث گردید و همگان دریافتند که چگونه انسان میتواند طبیعت را مسخر خود نماید و از آن بهره جوید. کشف الکتریسیته و برق و استفاده انسان از آن و نیز ساخت دستگاههای الکتریکی و الکترونیکی و مخابراتی موجبات ازدیاد بهرهوری انسان گردید. اوج بهرهگیری انسان از طبیعت و انرژیهای نهفته در آن به قرن بیستم و کشف انرژی اتم بازمیگردد. در واقع در یک تحلیل عمیق و دیدگاهی گسترده از تحولات تاریخ بشر آشکار میشود که کشف انرژی اتم در این عصر با توجه به رشد خارقالعاده جمعیت بر روی کره زمین امری اجتنابناپذیر بوده است.
بشر به جای تأمین انرژی مورد نیاز برای گذران زندگی خود راهی ندارد جز رشد و توسعه تکنولوژی هستهای و پرواضح است که بنا به مطالعاتی که انجام شده است تا چندین سال آینده انرژی فسیلی با تمام خواهد رسید. ضرورت بقای بشر، حفظ شهرنشینی و جوامع بشری تمامی دولتها و کشورهای جهان را به سرمایهگذاری بر روی انرژی هستهای فرامیخواند. دولتهایی که این ضرورت تاریخ را درک نکنند و در یک نگاه استراتژیک به آن نیاندیشند و سرمایهگذاری کافی بر روی این امر مهم حیاتی ننمایند در فردای زندگی خود دچار دریوزگی و بیچارگی خواهند شد.
جوامعی که نتوانند انرژی هستهای را در زندگی خود بکار گیرند، همگام با اتمام انرژیهای فسیلی و با توجه به رشد جمعیت چندمیلیاردی کره زمین و بویژه کشورهای فقیر در وضع عسرتباری بدتر از آنچه امروز زندگی میکنند گرفتار خواهند شد.
در این شرایط برای گذران زندگی در ابتداییترین شکل خود مجبورند از قدرتهای صاحب تکنولوژی هستهای (و طبعاً سایر تکنولوژیها) بطور بردهوار اطاعت نمایند و هویت انسانی و فرهنگی دینی و ملی خود را رها نمایند تا در اطاعت محض بتوانند در راستای اهداف پلید سرمایهداران و زالوصفتان بزرگ جهان که صحنهپردازان عالم در نظم نوین جهانی هستند حرکت نموده و مطامع پولپرستانه و کشورگشائیها و حکمفرماییهای ددمنشانه آنها ارضاء کنند. اکنون انرژی هستهای گلوگاهی برای جهان استکبار و جهان مستضعفین محسوب میگردد اگر کشورهای جهان سوم و بویژه در حال توسعه به این امر حیاتی توجه نکنند فردا یقیناً دیر خواهد بود.
آمریکای جنایتکار که اولین و تنها استفادهکننده انرژی هستهای برای اهداف ضدانسانی بوده است و متهم درجه یک دنیا محسوب میشود، امروز بدلیل جرمی که خود مرتکب شده است قصد دارد تمامی انسانهای نیازمند به انرژی هستهای را محاکمه نماید!
اورانیوم، چند هزار برابر فایده دارد
یک پرسش اساسی در افکار عمومی، درباره مقایسه سوخت نیروگاههای هستهای با سوخت نیروگاههای غیرهستهای است. که چرا اورانیوم؟ و چرا این سوخت تا به این حد موجب صرفهجویی است؟ و چرا همه به دنبال نیروگاه اتمی هستند؟
هر ماده از ذرات بسیار کوچک و غیرقابل شمارشی به نام اتم تشکیل شده است. هر اتم دارای یک هسته و قشری الکترونی است. قشرهای الکترونی، دارای بار منفی هستند و هسته که شامل پروتون و نوترونهاست، بار مثبت دارد. پروتونها و نوترونها به وسیله انرژی اتصالی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که این انرژی اتصالی میتواند از طریق شکافته شدن هسته آزاد شود و به صورت انرژی حرارتی مورد استفاده قرار گیرد. با این توصیف از میان مواد موجود در چرخه طبیعی «اورانیوم» با داشتن انرژی اتصالی بسیار زیاد، از عناصر سنگین به شمار میرود. بنابراین مقدار انرژی آزاد شده در هنگام شکافته شدن هسته اورانیوم، بسیار زیاد خواهد بود. به همین علت اورانیوم به عنوان سوخت راکتور اتمی مورد استفاده قرار میگیرد. وقتی که هسته اورانیوم شکافته شود، انرژی مهار شده زیادی به شکل انرژی حرارتی مورد استفاده قرار میگیرد.
حال باید پرسید که چگونه هسته اورانیوم شکافته میشود؟
نوترون، قادر به برخورد مستقیم با هسته اتم است که پس از برخورد با هسته اتم، آن را به دو قسمت تقسیم میکند. تکههای حاصل از شکاف هسته اتم با انرژی زیاد جدا شده و در نتیجه انرژی حرارتی آزاد میشود. با شکاف یک هسته، دو یا سه نوترون همزمان آزاد میشود که هر کدام میتوانند هستهای را بشکافند. با ازدیاد نوترونها، هستههای بیشتری شکافته میشود. تعداد هستههای شکافته شده فزونی مییابد و در نتیجه واکنش زنجیرهای آغاز میشود هر چند تعداد هستههای شکافته شده بیشتر باشد، به همان نسبت حرارت بیشتری آزاد میشود. از حرارت تولید شده میتوان برای تولید بخار و در نتیجه گردش توربینها استفاده کرد.
با این توضیحات میتوان نتیجه گرفت که بهرهبرداری از تفاوت میزان انرژی موجود در اورانیوم و سوختهای فسیلی، حق همه کشورهاست. اصولاً اورانیوم مورد استفاده در نیروگاههای اتمی، چیزی نیست که بدون هیچ تکنولوژی و علوم دیگری بتواند در ساخت بمبهای اتمی مورد استفاده قرار گیرد. صنعت ساخت بمب اتمی، موضوع متقاوتی است و اینگونه نیست که مثلاً مقداری از اورانیوم مصرفی در نیروگاههای هستهای را بتوان در کلاهک یک موشک گذاشت و آن را به سمتی شلیک کرد و سپس منتظر بود تا یک بمب اتمی به زمین بنشیند.
تاریخچه فعالیتهای هستهای
نخستین بمب اتمی جهان در سال 1945 و تنها چند هفته پس از امضای منشور ملل متحد توسط خلبانان آمریکایی در هیروشیما فرود آمد و آثار دهشتناکی از خود باقی گذاشت. که شهر هیروشیمای ژاپن را با بمب اتمی با قدرت 14/5 تن TNT و شهر ناکازاکی را با بمب دیگر با قدرت 23 تن TNT با سکنه آنها منهدم کرد و به دنبال این واقعه فاجعهآمیز، اصطلاح زمستان هستهای Nuclear Winter مطرح شد. منظور از زمستان هستهای این بود که بر اثر غبار حاصل از آزمایشات انفجارات اتمی در اتمسفر زمین، ابری ضخیم در مقابل اشعه خورشید ایجاد شده و در نتیجه سبب کاهش درجه حرارت زمین میگردد.
این واقعه زمانی رخ داد که نظام دو قطبی و جنگ سرد ایدئولوژیک بر روابط بینالملل حاکم بود و آمریکا که پس از جنگ خود را تنها قدرت هستهای جهان میدید مایل نبود کشور دیگری رقیب هستهای او شود و تا سال 1949 که اتحاد جماهیر شوروی اولین آزمایش هستهای خود را با موفقیت انجام داد انحصار سلاحهای هستهای را در اختیار داشت. با دستیابی شوروی به سلاح اتمی مسابقات تسلیحاتی وارد مرحله جدیدی شد که دکترینهای نظامی قدرتهای بزرگ را تحتالشعاع خود قرار داد. در واقع، با تثبیت دو قدرت پیروز جنگ، آمریکا و شوروی، و ادعای غیرقابل جمع آنان برای اعمال حاکمیت مطلق بر جهان که نهایتاً به جنگ سرد انجامید، تسلیحات هستهای به عنوان سنگ زیربنای استراتژیهای نظامی دو کشور و آخرین سلاح برای تحمیل اراده و برتری خود بر کشور رقیب مطرح شد. به دنبال آن چین، فرانسه و انگلیس به فنآوری هستهای بویژه سلاحهای اتمی مسلح شدند. از آن زمان سایه یک جنگ هستهای همواره بر سر ملتهای جهان سنگینی میکرد.
به این ترتیب، پنج قدرت اتمی طی تصمیمی اعلام کردند که کشورهای عضو مجمع عمومی سازمان ملل متحد باید با امضای پیمان منع تولید و تکثیر سلاحهای هستهای متعهد شوند که برای تولید و تکثیر سلاح اتمی اقدامی نکنند، در واقع، اساس و پایه NPT (پیمان منع تولید و گسترش سلاحهای هستهای) یک اقدام و تفکر تبعیضآمیز بود که پنج قدرت اتمی آن دوره، آن را ابداع و به عنوان یک روال در سازمان ملل نهادینه کردند.
به موازات افزایش خطر تقابل هستهای میان آمریکا و شوروی در دهههای 1950 و 1960 به ویژه پس از بحران موشکی کوبا که دو قدرت مزبور را تا مرز یک جنگ هستهای سوق داد.
با شروع رقابت مسابقات و دکترینهای دو ابرقدرت کشورهای صنعتی وابسته فعالیتهای هستهای خود را شروع نمودند اما برای کشورهای صنعتی پیشرفته (استرالیا، کانادا، ایتالیا، ژاپن، آلمان غربی، سوئد و سوئیس) که در دهه 60 از پیشروان برنامههای هستهای جهان بودند، مسأله تکثیر و تولید سلاحهای هستهای بسیار غیرمنطقی و خلاف عقل بنظر رسید بطوری که آنها ترجیح دادند این برنامهها را پیگیری نکنند. اساس این تصمیم در سایه چند عامل از جمله هزینه و امکانات نگهداری از سلاحهای فوق معنی مییافت. ساختارهای دفاعی مشترک در اروپا در حالی شکل گرفت که اکثر کشورهای اروپایی این حقیقت را درک کردند که تولید فردی سلاحهای هستهای، نه تنها موجب امنیت و آسایش نیست، بلکه هزینه سنگین و طاقتفرسایی نیز میطلبد.
آمریکا و شوروی مذاکراتی را به منظور کنترل تسلیحات هستهای آغاز کردند. اگر چه جو حاکم بر نظام بینالمللی در دوران جنگ سرد، از نظر مسکو و واشنگتن، خلع سلاح هستهای را هدفی دستنیافتنی یا بسیار بعید میساخت و آن را به زمانی دیگر موکول میکرد، اما این دو کشور درصدد برآمدند تا با انعقاد معاهدات دو یا چند جانبه در زمینه کنترل تسلیحات هستهای متحدان خود را از داشتن سلاحهای هستهای منصرف کنند تا قدمهای مثبتی بردارند.
معاهده NPT چیست؟
در مجموع بیش از 30 معاهده کنترل تسلیحات طی سالهای 1996 – 1959 به امضا رسید که برخی از آنها در چارچوب موافقتنامههای رسمی دوجانبه بین آمریکا و شوروی منعقد گردید.
از مهمترین معاهدات چندجانبه که به امضا رسید معاهده 1968 عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) بود که در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید که امضاءکنندگان این پیمان به طور قانونی متعهد میشوند که طرحهای گسترش سلاحهای هستهای را به اجرا درنیاورند مگر در مسیر صلحجویانه. این معاهده (N.P.T) از حوزه روابط دو بلوک فراتر رفت و با امضای آن از سوی اکثر کشورهای جهان امروزه به عنوان یکی از مهمترین معاهدات بینالمللی مطرح است. که ضمانتهای اجرایی، توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) پدید میآید و در پی آن، در دهه 70، گروه صادرکنندگان، تجهیزات هستهای (NSG) شروط صادرات را تنظیم کرد.
IAEA چیست؟
IAEA یا آژانس بینالمللی انرژی اتمی یکی از سازمانهای مستقل و تحت نظارت سازمان ملل میباشد که در سال 1957 تأسیس شد. این آژانس ضمانت اجرایی مفاد معاهدات بینالمللی را عهدهدار بوده، یعنی این آژانس، کارشناس و ناظر در فعالیتهای هستهای کشورهای عضو خود میباشد تا کشورهای عضو آژانس از مفاد معاهدات تخطی ننماید. هدف این آژانس استفاده صلحآمیز کشورها از انرژی هستهای و نظارت بر جلوگیری از تولید و تکثیر و گسترش سلاحهای اتمی اعلام شده است و طبق قانون حق تنبیه و جریمه و تعیین و تکلیف کشورها را ندارد که در حال حاضر از 190 کشور دنیا 137 کشور به عضویت آن درآمدند. مقر آژانس در وین پایتخت کشور اتریش میباشد.
این آژانس دارای مجمع عمومی است که با شرکت نماینده 137 کشور عضو تشکیل میشود. همچنین آژانس دارای ارگان سیاستگذاری است که شامل 35 کشور میباشد و از آنها به عنوان شورای حکام نام میبرند.
شورای حکام
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی 35 عضو دارد که از میان کشورهای عضو آژانس انتخاب میشود و به عنوان شورای حکام بر فعالیت آژانس بینالمللی انرژی اتمی به وظایف محوله عمل میکند. شورای حکام از سال 1996 میلادی به صورت رسمی کار خود را آغاز کرد. این شورا سالانه پنج بار جلسه تشکیل میدهد. وظایف شورای حکام عبارتند از:
- بررسی گزارشهای ارائه شده درباره موضوعات گوناگون مربوط به وظایف شورا.
- برنامه و بودجه آژانس.
- بررسی گزارشهای کنفرانس عمومی.
- تصویب توافقنامهها و پادمانها.
- ارائه توصیههای لازم به کنفرانسها و اجلاسهای عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی.
جلسات شورای حکام با حضور 2/3 به حد نصاب میرسد و هر یک از اعضا دارای یک حق رأی هستند دبیر کل سازمان ملل یا نماینده وی بدون داشتن حق رأی میتوانند در جلسات شورای حکام که با سازمان ملل مرتبط است شرکت کند.
NSG چیست؟
کشورهای تولیدکننده و صادرکننده تسلیحات و تجهیزات هستهای و اتمی را NSG میگویند که در واقع طبق مفاد آژانس، کشورهای عضو NSG، تعیین نوع امکانات و تجهیزات اساسی و مهم هستهای کشورها را در اختیار دارند که این انحصارطلبی با روح حاکم بر معاهده NPT مغایرت دارد.
پادمان چیست؟
معاهدهای است که مربوط به بازرسی بازرسان و کارشناسان آژانس از کشورهای عضو NPT میباشد که بازرسان به کشورهای عضو مراجعه و بازرسی و سرکشی مینمایند تا فعالیتهای هستهای کشورهای عضو غیرصلحجویانه نباشد.
ضمناً طبق معاهده پادمان کشورهای عضو NPT که فاقد سلاحهای هستهای میباشند باید 180 روز قبل از آغاز به کار نیروگاههای هستهای باید موضوع را به اطلاع آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) برسانند.
پروتکل الحاقی چیست و چگونه و چرا مطرح شد؟
مفاد اضافه شده به پادمان را پروتکل میگویند که در طرح جدید بنام پروتکل الحاقی معروف میباشد.
در سال 1990 میلادی پس از آنکه بازرسان بینالمللی انرژی اتمی به فعالیتهای مخفیانه رژیم عراق برای تولید سلاح اتمی پی بردند، این مسأله مطرح شد که رژیم عراق علیرغم اینکه NPT را امضاء کرده در حال دستیابی به تکنولوژی تولید سلاح هستهای است!
به دنبال این مسأله و سه سال بعد، یعنی در سال 1993 میلادی لایحهای تدوین شد که این لایحه به پیمان NPT ملحق گردید چون در سال 93 مطرح شد این عدد در نظر گرفته شد و از آنجا که قرار شد ظرف دو سال مقررات جدید ایمنی فعالیتهای هستهای اعمال شود به آن لایحه الحاقی 2 + 93 نام نهادند.
پروتکل الحاقی 2 + 93 شامل یک دیباچه و 18 ماده در 18 صفحه است. این پروتکل دو ضمیمه دارد که در 43 صفحه تنظیم شده است و مجموعاً پروتکل در 61 صفحه تنظیم شده است. در ضمیمه اول، فهرست 15 فعالیت قید شده که کشورها، این نوع فعالیتهای خود را ملزم هستند به آژانس گزارش کنند.
در ضمیمه دوم، فهرست دهها قلم تجهیزات و مواد غیرهستهای است که ملزم هستند واردات و صادرات آن را به آژانس گزارش کنند.
تاکنون 80 کشور از 137 کشور عضو آژانس پروتکل الحاقی را امضاء نموده ولی عملاً 33 کشور مفاد آن را عمل مینمایند.
پذیرش پروتکل 2 + 93 یک چرخه دو مرحلهای دارد. مرحله اول امضاء پروتکل از سوی دولت و یا نماینده دولت در آژانس بینالمللی و مرحله دوم تصویب آن از سوی مجلس است. بنابراین پذیرش پروتکل و تن دادن به ملزومات آن هنگامی است که از تصویب مجلس گذشته باشد.
برخی نکات مهم لایحه پروتکل الحاقی
کشورهایی که پروتکل الحاقی را امضاء نمودهاند متعهد میشوند که به روشهای جدید نظارتی و کنترلی آژانس تن بدهند.
که موارد مهم اضافه شده این پروتکل عبارتند از:
1- غیردولتی کردن تجهیزات و امکانات مهم و اساسی در فعالیتهای هستهای همچون سانتریفوژها و...
2- معرفی کلیه مدیران پروژههای هستهای به آژانس
3- حضور بلامانع بازرسان و بازرسیهای اعلام نشده در هر زمان و مکان از کشور امضاءکننده لایحه الحاقی در طی اطلاع 24 ساعت قبل از حضور
4- انجام نمونهبرداری محیطی (ماده 9).
5- ارائه اطلاعات دقیق در مورد مقدار سوخت هستهای موجود در کشور.
- گزارش فعالیت سیکل سوخت اتمی شامل موجودی از:
- سنگهای اورانیوم
- توریوم
- کنسانتره این مواد.
- گزارش تحقیقات انجام شده حتی بدون استفاده از مواد هستهای.
- اعلام مکان تحقیقات.
- اعلام موقعیت عملیاتی.
- برآورد میزان تولید سالانه معادن اورانیوم.
- گزارش هر نوع معامله در زمینه مواد هستهای.
البته طبق مفاد NPT عضویت در آژانس حتماً دلیل بر عضویت در NPT نبوده و همچنین عضویت در NPT دلیلی بر پذیرش بیقید و شرط مفاد آن نمیباشد چرا که هر کشوری میتواند بنابر مصالح ملی کشورش از عضویت آن خارج و تنها به عضویت آژانس درآید.
البته قابل ذکر میباشد که جمهوری اسلامی ایران یکی از معدود کشورهایی میباشد که هم به عضویت آژانس درآمده و هم معاهده NPT و هم قراردادهای پادمان را با آژانس امضاء نموده است و به مفاد آن پایبند بوده به طوری که همکاری ایران فراتر از مقررات و خواستههای معاهدات بوده است.
متن قطعنامه شورای حکام سازمان بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پس از ماهها بیم و امید بالاخره تحت فشار سیاسی آمریکا و متحدانش نظر خود را درباره فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران در قالب انتشار قطعنامهای شدیداللحن اعلام کرد. در این قطعنامه به ایران 50 روز فرصت داده شده تا نسبت به شفافیتسازی برنامههای هستهای خود و امضای پروتکل الحاقی به پیمان منع تولید و گسترش سلاحهای هستهای اقدام کند. انتشار این قطعنامه به سبب آنکه چندان مورد انتظار صاحب منصبان و کارشناسان سیاسی داخلی و خارجی نبود واکنشهای تندی در میان بیشتر مسؤولان و متخصصین و صاحبنظران را برانگیخت که نخستین واکنش رسمی ایران به تصمیم آژانس خروج اعتراضآمیز توسط علیاکبر صالحی نماینده دائمی ایران در آژانس بوده است.
در این نشست، شورای حکام پس از تصویب قطعنامهای کاملاً سیاسی مقرر نموده که ایران باید تا تاریخ 31 اکتبر (9 آبان) موارد خواسته شده (پذیرش پروتکل الحاقی بدون هیچگونه قید و شرطی – متوقف نمودن تحقیقات علمی در باب انرژی هستهای – متوقف نمودن فعالیتهای غنیسازی اورانیوم و...) را پذیرفته و طی گزارشی کامل و دقیق از موارد خواسته شده موافقت خود را اعلام و به آژانس ارائه نموده تا آژانس طبق یک جمعبندی این گزارشات را در تاریخ 25 آبان به کشورهای عضو شورای حکام ارسال تا در دومین نشست شورای حکام 20 نوامبر (29 آبان) در مورد فعالیتهای هستهای تصمیمگیری و نتیجهگیری نمایند.
سوابق هستهای ایران و مقایسه آن با میزان بهرهمندی سایر کشورها
طبق پیشبینیهای اولیه در رژیم سابق (قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) بایستی تا سال 1365 شمسی 20 هزار مگاوات از ظرفیت تولید الکتریسیته ایران از طریق انرژی اتمی تولید میشد و دولتهای ژاپن و آلمان طبق تعهداتی، قبول کردند که ایجاد تأسیسات زیربنایی هستهای ایران را آغاز کنند و به پایان برسانند اما پس از چند سال تحت فشارهای بینالمللی برخلاف NPT و معاهدات توافق شده، کار را متوقف کردند.
پس از ژاپن و آلمان، روسیه همکاری خود را در زمینه ایجاد تأسیسات هستهای در جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. مسکو به دلیل همکاری با ایران در زمینه انرژی هستهای تحت فشار بوده و از یک سو برای رهایی از فشارهای غرب حجم کمکها و فعالیتهای خود را در نیروگاه اتمی بوشهر بسیار پایین آورد و این مسأله باعث طولانیتر شدن زمان تکمیل پروژه و عدم بهرهبرداری به موقع ایران از این نیروگاه شد. از سوی دیگر روسها برای ادامه همکاری با ایران مبالغ بسیار بیشتری از ایران دریافت کرده و بیش از 300 شرکت هستهای روسیه توسط نیروگاه بوشهر از ورشکستگی نجات یافته است. در حالی که هنوز ایران از این نیروگاه بهرهای نبرده است!
جمهوری اسلامی ایران در سال 1968 میلادی پیمان NPT یا منع گسترش سلاحهای هستهای را امضاء کرد و در سال 1970 میلادی به تصویب پارلمان کشور رسید.
- تاکنون 11 بار در زمینه سلاحهای شیمیایی از ایران بازرسی به عمل آمده است که نتیجه این بازرسی نشاندهنده پایبندی جمهوری اسلامی ایران به پیمان منع تکثیر سلاحهای کشتار جمعی میباشد.
- در زمینه فعالیتهای هستهای نیز هر ساله چهار بار از تأسیسات هستهای ایران بازرسی به عمل آمده و پایبندی ایران به NPT اثبات شده.
طبق ارقام و آمار منتشره از سوی آلمان و فرانسه، تا سال 2000 میلادی روی هم رفته 1118 راکتور هستهای در سراسر جهان ساخته شده که 280 راکتور کوچک آن در تحقیقات و تولید ایزوتوپها برای استفاده در علوم پزشکی و صنایع مورد استفاده قرار میگیرد.
- از 400 نیروگاه هستهای کوچک نیز به صورت متحرک در کشتیها و زیردریاییها استفاده میشود.
- 438 راکتور بزرگ برای تولید الکتریسیته در 31 کشور فعال هستند و در تولید نیروی برق فعالیت میکند.
ایالت متحده آمریکا با 104 نیروگاه بزرگترین سهم را در استفاده از انرژی الکتریسیته از نیروگاه اتمی دارد.
کشور فرانسه با 59 نیروگاه اتمی بعد از آمریکا در ردیف دوم قرار دارد.
کشور ژاپن با 53 نیروگاه سومین کشور برخوردار از انرژی اتمی است.
روسیه با دارا بودن 29 نیروگاه و آلمان 19 نیروگاه در ردیف چهارم و پنجم قرار دارند.
همچنین کشورهای اکراین، انگلیس، کانادا، اسپانیا و کره نیز از نیروگاههای اتمی برخوردار میباشند.
طبق گزارش سازمان امنیت آمریکا، ایران تا سال 2001 میلادی 97 درصد انرژی مورد نیاز خود را از نفت خام و مابقی آن را از نیروی آب به دست آورده است.
ایران با بهرهبرداری از 12 تن ذخایر اورانیوم خود میتواند معادل 46 میلیارد بشکه نفت خام انرژی تولید کند.
مدیر عامل سازمان انرژیهای نو (یوسف آرمودلی) اعلام کرد، راهاندازی نیروگاه هستهای بوشهر باعث صرفهجویی سالانه 190 میلیون بشکه نفت خام میشود.
اتهامات ایران در زمینه فعالیتهای هستهای
- شورای حکام مدعی هستند که ایران از سال 1998 میلادی به این طرف پروژه تولید آب سنگین را به منظور غنیسازی اورانیوم آغاز کرده که از دید آنها این اقدام با اهداف صلحآمیز استفاده از انرژی هستهای مغایرت دارد.
- در گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی که از ایران در سال جاری (1382) تهیه شده ادعاهای زیر مطرح شده است:
1- در بازرسی از تأسیسات هستهای ایران در نطنز، در نمونهبرداری زیست محیطی بقایا و ذرات اورانیوم غنی شده مشاهده شده است که این تأسیسات یا از خارج وارد شدهاند و آلوده بودهاند و یا اینکه در یک مجتمع دیگر هستهای در ایران ساخته شدهاند.
2- بازرسان به سانتریفوژهایی برخورد کردهاند که در غنیسازی اورانیوم کاربرد دارد.
3- ایران هزار کیلوگرم هگزافلوراید و اورانیوم غنی شده وارد کرده که هماکنون موجود نیست.
4- ایران 400 کیلوگرم تترافلوراید و اورانیوم را به فلز اورانیوم تبدیل کرده است.
5- 400 کیلو دی اکسید اورانیوم از مس به سپراورانیوم طبیعی تبدیل شده است.
ایران پاسخ داده، طبق پیمان NPT کشورها برای واردات و تبدیل این مواد ملزم به اخذ مجوز نیستند.
6- غربیها نگران زبالههای اتمی بوشهر هستند و فکر میکنند که در تولید سلاح کاربرد دارد.
غربیها مدهی هستند که ایران فقط فعالیت هستهای خود را در بوشهر مطرح کرده و سایر مراکز هستهای خود را گزارش نکرده است، این ادعاها در شرایطی مطرح میشود که کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی سالانه حداقل چهار بار از ایران بازدید و بدون محدودیت از مراکز فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران که از اهداف صلحآمیز پیروی میکند، دیدن کردهاند.
افشاء نقش گسترده آمریکا و فرانسه در تجهیز رژیم صهیونیستی به سلاحهای هستهای
دانشگاه عبری قدس
بنای این دانشگاه در سال 1302 به اتمام رسید. این دانشگاه در کوه «سکوبس» واقع شده است و یکی از مهمترین قسمتهای ایجاد دانشگاه دانشکده فیزیک تئوری عملی است که در زمینههای انواع و اقسام فیزیک اتمی براساس طبیعت اتم و تجزیه و تغییر آن به انواع دیگر مطالعاتی انجام میدهد.
مدرسه شیمی وایزمن
شامل قسمتهای شیمی آلی و معدنی میباشد. همچنین قسمت فیزیکی و شیمیایی نیز از دیگر بخشهای این مدرسه به حساب میآید.
جمعیت تکنولوژی اسرائیلی «تخنیون»
در کوه کرمل در شهر حیفاء در سال 1292 هجری تأسیس شده است این جمعیت در سال 1303 به طور رسمی افتتاح گردیده و در سال 1338 قسمت جدیدی بنام مهندسی و دانش اتمی به این جمعیت اضافه شد. هدف این بخش در رابطه با کارآموزی دانشمندان در موضوعهای فیزیک اتمی و جمعآوری کارآزموده در مرکزهای اتمی در نبی روبین و دیمونا و ریشون لیزیون و ناحال سوریک بود.
مدرسه علمی وایزمن
در رحفوت در سال 1313 تأسیس شد. این مدرسه از جدیدترین تجهیزات در مسائل علمی و الکترونیکی برخوردار است و دارای پیشرفتهترین مرکز پرتاب بمب اتم میباشد.
فعالیتهای اتمی اسرائیل
سازمان انرژی اتمی اسرائیل سه ماه بعد از اعلام موجودیت صهیونیستها در فلسطین اشغالی تأسیس شد. این سازمان در آغاز وابسته به وزارت دفاع اسرائیل بود و سپس مستقل گردید و آزمایشگاههای آن در شهر «ناحال سوریک» متمرکز شده است و هزینه پژوهشهای علمی آن 1/5% کل بودجه ملی اسرائیل را تشکیل میدهد.
اسرائیل با استفاده از پروژه موسوم به «اتم در راه صلح» که یک پروژه آمریکایی است موافقتنامهای را امضا نمود که بر طبق آن از مساعدت و یاری آمریکا در ساخت مراکز اتمی و مجهز کردن آن به وسائل لازم برخوردار باشد. این کمکها شامل 265 تن اورانیوم طبیعی، 192 تن اورانیوم تقویت شده، 11 تن اورانیوم آماده، و 30 کیلوگرم پلوتونیوم خالص بود، بدینگونه اسرائیل به 90% از ضروریات و احتیاجات خود در رابطه با مراکز اتمی دست یافت. در سال 1336 موافقتنامه همکاری اتمی بین اسرائیل و فرانسه امضاء شد که ثمره آن تأسیس مرکز دیمونا در کویر نقب بود.
بعد از امضای موافقتنامه، اسرائیل در پشت پرده و پنهانی میان شنهای صحرا و در شهر کوچکی در منطقه دیمونا در دامنه کوههای دیمونا این مرکز را تأسیس کرد. این کشور در هشتم دیماه 1346 به وجود این مرکز رسماً اعتراف کرد. ساختمان این مرکز شبیه به مرکز اتمی میرکون فرانسه میباشد و براساس طرحریزیهای کمیته انرژی فرانسوی تأسیس شده است.
براساس اطلاعات جمعآوری شده و عکسبرداریها از این مراکز ثابت شده است که اسرائیل قادر به ساخت بمبهای نوترونی نیز میباشد حجم این بمبها کوچک و حمل و نقل آن آسان میباشد. انفجار آن همراه با انتشار اشعههای اتمی زیاد و کشتار تعداد زیادی از انسانها بدون ویران کردن ساختمانها و عمارتها میباشد و آن را اسلحه حرارتی اتمی نیز مینامند که در دو مرحله منفجر میشود که از تریتیوم و دوتیریوم در رابطه با پرتاب مقدار بیشتری از نوترون استفاده میشود.
بررسی راه خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای
خروج از معاهدات
پس از بررسی چگونگی شکلگیری آژانس، معاهدات N.P.T، پروتکل الحاقی، سوابق فعالیتهای هستهای ایران و در نهایت قطعنامه کاملاً سیاسی شورای حکام به اصلیترین بخش بحث که همان بررسی شیوههای خروج از این معاهده است میرسیم.
راههای اختتام معاهدات بینالمللی
راههای اختتام معاهدات بینالمللی به دو دسته بطلان و فسخ تقسیم میگردند.
بطلان که خود به دسته نسبی و قطعی تقسیم میشود در کل اشاره به مواردی دارد که معاهده به دلیل یکی از شروط اساسی صحت معاهدات که شامل قصد، رضا و جهت انعقاد معاهده میشود، قابل ابطال بوده و یا از ابتدا باطل باشد.
فسخ معاهدات بینالمللی شامل مواردی است که به علت اراده مشترک با یک جانبه طرفین، معاهده از بین میرود.
خروج از N.P.T با استناد به شرط تغییر بنیادین اوضاع و احوال
از سوی دیگر علاوه بر اختتام معاهدات بینالمللی، برای کشورهایی که داخل در معاهدات میشوند، شرایط خروج نیز پیشبینی شده است. به دیگر سخن اگر کشوری به معاهدهای پیوست، اما بنا بر عللی – که البته این علل در حقوق بینالملل احصاء شدهاند – درخواست خروج از معاهده را داشت، میتواند از معاهده خارج شود.
از مهمترین این دلایل تغییر بنیادین اوضاع و احوال است. از نظر دانشمندان حقوق بینالملل، اگر اوضاع و احوال شرایط زمان انعقاد قرارداد در آینده دچار تغییرات اساسی شود، کشور متعهد، امکان خروج از معاهدهای را که در شرایط قبلی امضا کرده است، دارد.
به سخن دیگر، اگر در ابتدای امضای معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، اصل بر این بوده است که با امضا و اجرای این معاهده، شرایط برای دستیابی ایران به فنآوری صلحآمیز هستهای فراهم میشود اما در حال حاضر این امکان از ایران یا هر کشور دیگری سلب شده است، امکان خروج از این معاهده فراهم است و خروج از دیدگاه حقوق بینالملل تبعاتی در بر ندارد.
البته قید تغییر اوضاع و احوال در یک صورت غیرقابل استناد است و آن هم صورتی است که این قاعده در خود قرارداد ذکر شده باشد که در زیر بررسی میشود.
خروج از N.P.T با استناد به خود معاهده
در عهدنامه منع گسترش سلاحهای هستهای به وضوح این شرط دیده شده است که اگر زمانی کشوری اجرای معاهده را خلاف منافع خود یافت، با تشریفاتی از آن خارج شود. بند 1 از ماده 10 این عهدنامه میگوید:
(چنانچه هر یک از اعضاء پیمان تشخیص دهد حوادثی فوقالعاده مربوط به موضوع این پیمان، منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است این حق را خواهد داشت که در اعمال حق حاکمیت ملی خود از این پیمان کنارهگیری نماید. این عضو باید کنارهگیری خود را با اطلاعیه قبلی 3 ماهه به کلیه اعضای پیمان و به شورای امنیت ملل متحد اعلام نماید.
اطلاعیه فوق باید حاوی بیان و شرح حوادث فوقالعادهای باشد که به نظر دولت مورد اشاره، منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است.)
حال، این سخن مطرح میشود که آیا واقعاً منافع ملی ایران به خطر افتاده است؟
پاسخ این است که: بلی! هماکنون جمهوری اسلامی ایران که خود داوطلبانه به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای پیوسته است، تحت فشارهای مضاعفی قرار دارد تا پروتکل الحاقی یک معاهده داوطلبانه را امضا کند و اجازه حضور همیشگی بیگانگان را در جای جای کشور بدهد. آن هم پروتکلی که هنوز توسط اکثریت کشورهای عضو معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای پذیرفته نشده است.
همچنین عهدنامه وین در مورد حقوق معاهدات در ماده 54 خود میگوید که (خروج از معاهدات به موجب مقررات معاهده قابل انجام است.) یعنی ایران میتواند به استناد به ماده 10 و اطلاع به کلیه اعضای سازمان و شورای امنیت ملل متحد از این پیمان خارج شود.
آثار مترتب بر خروج از N.P.T
اگر کشوری خواستار خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای گردید و اخطار موردنظر را به سایر کشورها فرستاد، و در صورت رضایت سایر اعضا، میتواند خروج از معاهده را به شورای امنیت اعلام کند. در این صورت هیچ اثری حقوقی برای کشور خارج شده نخواهد داشت.
نتیجه
گرچه این نوشتار مختصر، بسیار روشن است اما باید به عنوان نتیجه گفت که خروج از پیمانهای دست و پاگیری که باعث محرومیت کشور از دانشهای جدید، به خطر افتادن امنیت ملی و از بین رفتن غرور مردمی میشود، اگر با بررسی کامل انجام میشود، هیچگونه مشکلی را در برنخواهد داشت.
کلام آخر
در پایان باید یادآور شد که تنها راهحل همکاری همهجانبه ایران با این آژانس آن است که آژانس تحتتأثیر فشارهای سیاسی آمریکا و متحدانش قرار نگیرد و هیچگونه تبعیضی را با کشورهای دارای فعالیتهای هستهای و امضاءکنندگان NPT نداشته و به تعهدات خود مبنی بر حمایت و کمک در اختیار قرار دادن دانش هستهای جهت تقویت و گسترش صلحآمیز فعالیتهای هستهای پایبند باشد، در این صورت یقیناً جمهوری اسلامی ایران تمامی مسائل عمده در سازمان انرژی اتمی و اشکالات و شبهات مطرح شده را پاسخ خواهد داد و با رضایت کامل پروتکل الحاقی را امضاء خواهد نمود در غیر این صورت تنها راه برخورد و اصولیترین موضع در برابر این قطعنامه تجدیدنظر نسبت به عضویت در NPT خواهد بود چرا که تسلیم شدن در قبال آنها راه را برای تقاضاهای بعدی هموار میکند که شاهد این مدعی اظهارات برخی از کارشناسان آمریکایی و صهیونیستی است که اذعان میدارند که:
«ایران حتی اگر این پروتکل را بدون قید و شرط امضاء بکند همچنان نگرانی نسبت به فعالیتهای هستهای ادامه دارد و حتی این امضاء نمودن کافی نخواهد بود.»
در ادامه باید افزود که در صورت پذیرش پروتکل الحاقی یا خروج از NPT تفاوت چندانی بین آنها دیده نمیشود به این معنا که تبعات خروج از پیمان NPT بیشتر از تبعات پذیرش پروتکل الحاقی با این وضعیت موجود (تحت فشار بیگانگان و...) نیست چرا که در این صورت پذیرفتن پروتکل الحاقی، نه تنها از فشارهای بینالمللی کاسته نمیشود، که عقب رفتن مظلوم، ظالم را در انجام ظلم خود جریتر میکند اگر قرار بود با پذیرفتن این قبیل معاهدات، از فشارهای آمریکا کاسته شود، چرا زمانی که NPT را پذیرفتیم از فشارها کاسته نشد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هنوز به تعهدات قبلی خود عمل نکرده است؟ در چنین شرایطی ما چگونه میتوانیم حقوق ملت ایران را فدای زیادهخواهیهای غربیها کنیم و تن به تعهدات ظالمانه بدهیم؟
البته بسیار مناسب است که دستگاه دیپلماسی ایران، در یک حرکت هماهنگ و فعال، از تمام کشورهای اسلامی دعوت کند تا با تبیین مواضعی واحد و صریح از تریبون سازمان کنفرانس اسلامی، اعلام کنند که چنانچه اسرائیل و آمریکا به معاهده NPT نپیوندند، نه تنها پروتکل الحاقی را امضاء نمیکنند، بلکه همگی و بطور دسته جمعی از NPT خروج میکنند و بدین وسیله جلوی زیادهخواهیهای آمریکا و نظام سلطه جهانی را میگیرند و عرصه معادلات بینالمللی را، به نفع جهان اسلام و منافع مسلمین رقم بزنند.
البته همانطور که مسؤولین انرژی اتمی و دیگر مسؤولان نظام اعلام کردهاند جمهوری اسلامی خواستار خاورمیانهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی و هستهای بوده و تمام فعالیتهای هستهای خود را کاملاً صلحآمیز و مشروع دانسته چرا که طبق مقررات و ضوابط NPT کشورمان همکاریهایی فراتر از موارد خواسته شده در آژانس را تاکنون داشته است اما باید متذکر شویم که زیادهخواهان و متحدانشان بدانند که دولت، مجلس و مردم غیور جمهوری اسلامی ایران هرگز تحت فشارهای سیاسی و تهدیدات و باجخواهیهای آمریکا و متحدانش قرار نخواهند گرفت و آنچه را که مصالح و منافع ملی ایران ایجاب نماید اقدام خواهند نمود و در صورتی که در معرض خطر اعمال نفوذ اجانب و بیگانگان قرار گیرد ملت و نظام آرام نخواهد نشست زیرا هدف انقلاب اسلامی این بوده که با بازیهای قلدرمآبانه مبارزه نموده چرا که طبق دین، شریعت و فرهنگ ملی، ما اهل منطق و گفتمان هستیم.