صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۶  ، 
کد خبر : ۲۶۷۰۳۹

گروهکی که به نام اسلام دختران را می دزدد/محمدحسین مصطفایی

اقدام گروه افراطی بوکو حرام، در ربودن دختران نیجریه ای، کاری حساب شده است که علاوه بر توسعه خطر تکفیری‌گری، می‌تواند باعث احیای استعمارگری غرب در قاره آفریقا شود

پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: مقام معظم رهبری در روز سه شنبه، در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهاى اسلامى، به موضوع ربودن دختران توسط یکی از گروه های افراطی به نام اسلام، در یکی از کشورهای آفریقایی اشاره کردند و فرمودند: « امروز شما نگاه کنید، به نام اسلام در یک نقطه‌اى با انسانهاى بى‌گناه رفتار ظالمانه میکنند، در یک نقطه‌اى به‌خاطر اسلام مسلمانان را قتل عام میکنند. در آفریقا در یک مرکزى، در یک کشورى، کسى به‌خاطر مسلمان بودن مورد قتل و تجاوز و ظلم قرار میگیرد. در نقطه‌ى دیگرى کسانى به نام اسلام دخترهاى مردم را میدزدند و فرار میکنند؛ اینها به‌خاطر این است که پیام اسلام براى مسلمانان جا نیفتاده است. ما مسلمانها باید قرآن را، اسلام را درست بفهمیم و با میزان عقل و خِرَد خودمان و با راهنمایى اندیشه‌ى بشرى و اسلامى، به اعماق تعالیم پیامبراسلام و این پیامها برسیم.»

ایشان این موضوع را نتیجه تحریکات ایمانى و عقیدتى براى به جان هم انداختن مسلمانان، به‌وسیله‌ى دستهاى استکبارى دانستند و فرمودند: « امروز در دنیاى اسلام براى اینکه دستگاه‌هاى استکبارى به هدفهاى استکبارى خودشان برسند، براى اینکه مشکلات خودشان را پوشیده و مخفى نگه دارند، در میان مسلمانان اختلاف ایجاد میکنند؛ شیعه‌هراسى به‌وجود مى‌آورند، ایران‌هراسى به‌وجود مى‌آورند، براى اینکه رژیم غاصب صهیونیستى را محفوظ نگه‌دارند، براى اینکه تضادهایى که سیاستهاى استکبارى را در این منطقه به شکست کشانده است، به‌نحوى حل کنند؛...  آنچه امروز دستگاه‌هاى سیاسى غرب ترویج میکنند، همان جاهلیّتى است که بعثت پیغمبر براى زدودن آن - از محیط زندگى بشر - به‌وجود آمد. نشانه‌هاى همان جاهلیّت، امروز در دنیا، در این تمدّن رایج فاسد غربى، مشاهده میشود؛ همان بى‌عدالتى، همان تبعیض، همان نادیده گرفتن کرامت انسان، همان عمده کردن مسائل جنسى و نیازهاى جنسى.»

باید گفت افراط گرایی جاهلانه در جهان اسلام تا آنجا اوج گرفته که دامنه آن از حدود جغرافیایی خاورمیانه فراتر رفته و به قاره سیاه کشیده شده است. امروزه قاره آفریقا صحنه ترک تازی گروه های مختلف افراطی اسلامی است که البته هیچ درک درستی از اسلام ندارند و به نام اسلام جنایت های زیادی را مرتکب می شوند. این موضوع تصویر بسیار زشتی را از اسلام به دنیا مخابره می کند و غربی ها در حالی که خود ناقضان بزرگ حقوق بشر هستند، اسلام را متهم به انواع اتهامات می کنند.

 پایگاه تحلیلی - خبری بصیرت در مقاله ای با عنوان « پیدا و پنهان افراط گرایی و تروریسم در قاره آفریقا» به ریشه ها و عوامل این پدیده در قاره سیاه پرداخته است و در مقاله بعدی بحث را به زودی ارائه می کند.

در این گزارش با توجه به محکومیت اقدام آن گروه افراطی، یعنی گروه بوکوحرام، که دختران نیجریه ای را به نام اسلام ربوده است، گزارشی از اقدامات این گروه ارائه می شود:

گروه بوکو حرام یکی از گروههای تروریستی است که در سالهای گذشته با گسترش دامنه فعالیت خود به نام اسلام به ایجاد ترس و هراس بین المللی از اسلام دامن زده است.این گروه اگر چه در نیجریه فعالیتهای خود را آغاز کرده است اما کشورهای آفریقایی نگران از گسترش دامنه آن به کشورشان هستند.

مؤسسین

بوکو حَرام (Boko Haram) (به زبان هوسه به معنی تحصیل غربی حرام است) با نام رسمی (به عربی: جماعة أهل السنة للدعوة والجهاد) یک گروه مسلح و تندرو اسلامی در کشور نیجریه است که خواستار تعطیلی تمامی مدارس نوین و تحمیل قانون شریعت بر تمامی ۳۶ ایالت نیجریه است.

گروه بوکوحرام [1]گروهی است که در سال 2002  توسط فردی به نام محمد یوسف که تحصیل کرده عربستان سعودی است، در نیجریه تاسیس شده است. از سال 2009 با مرگ محمد یوسف، فردی به نام «ابوبکر شیکاو» رهبری این گروه را بر عهده گرفت. او نیز فرد تحصیل کرده‌ای است که تحت نظارت یک عالم دینی درس خوانده و پس از آن برای ادامه مطالعات اسلامی، به دانشکده مطالعات حقوقی و اسلامی «بورنو استیت» رفته است. به همین دلیل است که او را به نام «دارالتوحید» نیز می‌شناسند که به معنی «متخصص در یگانگی خداوند» است!ابوبکر شیکاو به چند زبان هوسه، فولانی، کنوری و عربی به روانی تکلم می‌کند اما به انگلیسی حرف نمی‌زند. در واقع، او گروهی را رهبری می‌کند که هر چیز غربی را نفی می‌کند. او مستقیما با اعضای گروه خود حرف نمی‌زند و ترجیح می‌دهد از طریق چند فرد رازدار و برگزیده ارتباط برقرار کند.

افکار

اصل گروه جماعت اهل سنت بودند که برای دعوت به جهاد تشکیل شدند. بوکوحرام به معنای حرام بودن کتاب و تحصیلات غربی است و این گروه معتقد است باید تحصیلات غربی را کنار گذاشت. آن ها خود را در مراکز دینی و مساجد گسترش دادند و بر بخش هایی از کشور مسلط شدند که البته این امر به معنای تسلط نظامی کامل نیست بلکه امکان اعمال حاکمیت برای دولت به صورت آزاد در این بخش ها فراهم نبود و گروه بوکوحرام می توانست در مواقع خاص ضرباتی را وارد کند.

ترکیبات عقیده ای

اگرچه رهبران گروه مسلمان هستند، اما در بدنه این مجموعه بسیاری از افراد غیرمسلمان هستند و نه تنها بدنه این گروه مسلمان نیست، بلکه اکثریت آنها غیرمسلمان اعم از مسیحی، بت پرست و بی دین های آفریقا هستند و مسلمان ها در بدنه اقلیت را تشکیل می دهند. حتی بنا بر گزارش های غیررسمی تا 90 درصد از بدنه بوکوحرام غیرمسلمان هستند.

دامنه فعالیت

اقدامات این گروه در ادامه یک سلسله اقدامات بود که در بخش های شمالی نیجریه انجام می دادند. در این بخش ها بیشتر مسلمانانی زندگی می کنند که از جهت فقر یک اختلاف طبقاتی فاحش با دیگران دارند و همین امر باعث شده بوکوحرام بتواند در این مناطق نفوذ کند.

دلایل رشد

آن چه در آفریقا و نیجریه در حال انجام است بخشی از پروژه کلی تری است که در آفریقای غیرعربی و سیاه در حال رخداد است. این پروژه به این شکل است که یک سری از گروه ها به دلیل اختلافات طبقاتی زیاد و دور ماندن از قدرت و امکانات و جهل در این کشورها و همچنین درک نادرست و ظاهری از اسلام برداشت های نادرستی از این دین  را ترویج می دهند. مجموعه ای از این عوامل باعث شده که اتفاقات اخیر در سطح کل آفریقای سیاه رخ دهد که نمونه آن را علاوه بر نیجریه در آفریقای مرکزی، مالی و دیگر کشورها شاهد هستیم و مقابله با این حرکات نیز مقابله درست و صحیحی محسوب نمی شود، یعنی برای موضوع یک معالجه درست در نظر گرفته نمی شود.

البته ریشه شکل گیری این گروه ها همگی با سیاست های استکباری گره خورده است. امروزه حضور فرانسویان در آفریقای مرکزی برای بهره برداری از ذخایر طبیعی این کشور، با ادعای مقابله با فراط گرایی دنبال می شود، در حالی که این یک بازی غربی ها برای حضور دوباره در آفریقاست. هیچ کس نمی تواند نقش استعمار غرب در آفریقا و شکل گیری سلفی گری در شمال آفریقا برای مقابله با استعمارگران غربی را منکر شود. همین سلفی گری امروزه مورد سوء استفاده چنین گروه های جاهل اسلامی شده و منجر به تروریسم و افراط گرایی گردیده است. در خاومیانه نیز نقش آمریکا و همراهان غربی- عربی او در ایجاد طالبانیسم کاملا محرز است و گروه های افراطی آفریقا در سایه ایجاد طالبانیسم شکل گرفته و رشد کرده اند. در تحلیل افراط گرایی در آفریقا نقش غربی ها هیچ جای انکار ندارد./

گسترش دامنه تکفیری گری

از آنجائی که تکفیری‌ها از تاسیس امارت اسلامی خود در خاورمیانه نا امید ‌شده‌اند، به نظر می‌رسد اکنون قاره آفریقا را هدف خود قرار داده‌اند. گزینش این قاره برای عملی‌کردن ایدئولوژی مکتب تکفیری نیز پر بیراه نیست. این قاره سیاه دو ویژگی خاص دارد که آن را مورد طمع تکفیری‌ها قرار داده است؛ نخست اینکه آفریقا سرزمین بسیاری فقیری است و آنها می‌توانند با استفاده از ترفند ساده‌زیستی خود به راحتی در میان قشر بی‌بضاعت نفوذ کنند. دوم اینکه، در قاره آفریقا، چندان کشوری به معنای واقعی وجود ندارد و تمام مرزهای ترسیم شده توسط استعمارگران جعلی است. از این رو، هیچ گونه احساسات ناسیونالیستی در میان کشورهای این حوزه وجود ندارد که بخواهد به مخالفت با سلفی‌های تکفیری بپردازد و از سوی دیگر، هیچ گروه مذهبی جدی در این کشورها حضور ندارد که با آن ها به رقابت بپردازد. بنابراین، آفریقا گستره خوبی برای تکفیری‌هاست که با جذب طبقات ضعیف بتوانند مرحله اول ایدئولوژی خود را به اجرا در‌آورند: همان تشکیل عمارت اسلامی. بنابراین کار گروه افراطی بوکو حرام، فارغ از اینکه آیا توانایی اجرایی‌ کردن اهدافشان را دارند یا خیر، کاری حساب شده است که علاوه بر گسترش خطر تکفیری‌گری، می‌تواند باعث احیای استعمارگری در قاره آفریقا شود، چراکه کشورهای غربی در آینده‌ای نه چندان دور، به بهانه مبارزه با همین گروه‌های افراطی به آفریقا لشکرکشی خواهند کرد تا راحت‌تر بتوانند ثروت غنی این مردم فقیر را چپاول کنند.

حامیان خارجی

 قدرت های بزرگ به ویژه کشورهایی مانند فرانسه به دنبال تامین اهداف خود از این روند هستند و نه تنها دخالت آنها در مجموع به حل موضوع کمک نکرده، بلکه به اعتقاد برخی ناظران و مسئولان به بخشی از مشکل در این مناطق تبدیل شده است.

در این حال دوگروه دیگر در این منطقه به نام مسلمانان دست به اقدامات خشونت آمیز می زنند که گروه اول سلیکا است؛ گروه سلیکا خود را مسلمان معرفی می کردند و این در حالی است که اعضای این گروه نیز مسیحی بودند، اما با اسم مسلمان بودن اقدامات خشونت آمیزی انجام می دهند. گروه دوم آنتی بالاکا است.  گروه آنتی بالاکا که خود را مسیحی معرفی کرده است به بهانه مقابله با گروه سلیکا اقدامات تروریستی در بانگی پایتخت آفریقای مرکزی انجام می دهند و تعداد زیادی از مسلمان های بانگی به همین دلیل کشته شده اند.آن چه در آفریقا در حال انجام است جنگ یک دین بر علیه دین دیگر نیست، بلکه یک جنگ سیاسی است. گروه هایی هستند که برای جلب مردم و حمایت برخی از کشورها اعم از مسلمان و مسیحی به خود رنگ دینی می دهند./

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات