تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۹  ، 
کد خبر : ۲۶۷۹۱۲

«بوکوحرام»؛ خطری برای سراسر آفریقا (بخش اول)


سرویس خارجی:هر چند اقداماتی که گروه افراطی بوکو حرام در نیجریه به انجام می‌رساند، تروریستی به شمار می‌آید،امابا توجه به صبغه تکفیری‌گری رهبران این گروه، باید به دنبال چیزی فراتر از فعالیت‌های تروریستی درتحلیل ماهیت بوکوحرام بود.

ربودن 276 دختر دانش‌آموز از ایالت «بورنو» نیجریه بود که نام گروه افراطی بوکوحرام رابیش ازپیش برسر زبان‌ها انداخت و بعدازآن بودکه«ابوبکرشیکاو» سرکرده این گروه دریک نوار ویدیویی ضبط شده گفت‌: «من دختران شما را ربودم. بازاری برای فروش انسان‌ها وجوددارد.خدامی‌گوید که من بایدآنهارابفروشم.اوبه من دستورمی‌دهدکه بفروشم!»اما توجیه عجیب اوبرای ربودن این دختران16تا18 ساله،دستکمی ازاین سخنان نداشت.

«ابوبکر شیکاو» باحمله به دموکراسی و آموزش‌های غربی وتحصیل دختران،گفت:«این دانش‌آموزان ربوده‌ شده‌اند،زیراتحت آموزش‌های غربی قرار داشتند» و دقیقا همین نکته است که وجه تسمیه این گروه افراطی شده است.

در واقع، بوکوحرامبه زبان «هوسه»، یعنی«تحصیل غربی حرام است» واین گروه در سال 2002، به دست «محمد یوسف» در شهر«مایدوگوری» بنیان نهاده شد.

او رهبری کاریزماتیک و درس خوانده بود که به عنوان بخشی از تلاش‌هایش برای ایجاد حکومت مذهبی درنیجریه،سوار مرسدس بنزمی‌شد!

در واقع، او یک سلفی تکفیری بود و به شدت تحت تاثیر نظرات «ابن تیمیه» قرار داشت؛ فردی که آرای او مبنای نظری مکتب سلفی - تکفیری است.

محمد یوسف با دموکراسی، آموزش غربی و دانش به شدت مخالف بود. او حتی کروی بودن زمین راهم زیرسئوال برده بود!با کشته شدن وی درسال2009،فرددیگری به نام«ابوبکر شیکاو» رهبری این گروه را بر عهده گرفت.

او نیز فرد تحصیل کرده‌ای است که تحت نظارت یک عالم دینی درس خوانده و پس از آن برای ادامه مطالعات مذهبی، به دانشکده مطالعات حقوقی - اسلامی «بورنو» رفته است.

به همین دلیل است که او را به نام «دارالتوحید» نیز می‌شناسند که به معنی «متخصص در یگانگی خداوند» است!

ابوبکر شیکاو به زبان هوسه، فولانی، کنوری و عربی به روانی تکلم می‌کند،اما به انگلیسی حرف نمی‌زند.درواقع،اوگروهی رارهبری می‌کندکه هرچیزغربی را نفی می‌کند.او مستقیما با اعضای گروه خود حرف نمی‌زند و ترجیح می‌دهد از طریق چند فرد رازدار و برگزیده ارتباط برقرارکند.

شمال شرق نیجریه که بیشترین فعالیت بوکوحرام درآن بخش صورت می‌گیرد،ازلحاظ اقتصادی درتنگناست ودارای پایین‌ترین سطح تحصیلات دربین مناطق مختلف نیجریه به شمارمی‌رود وازاین روست که«ابوبکر شیکاو» به خوبی توانست ساکنان این منطقه را قانع کندکه مسئولان حاکم در «ابوجا» پایتخت نیجریه، فاسد هستند و بهترین نظام دولتی ،اجرای اکید قوانین شریعت(برداشت تکفیری آنان از اسلام) است که او می خواهد در نیجریه برقرارکند.

همین‌طوروعده اومبنی براینکه به همراهانش سلاح و مجوزی برای چپاول اعطامی‌شود، صدها مرد جوان را فریفته است.بنابراین، با توجه به وابستگی هر دو رهبر این گروه به مکتب سلفی تکفیری، اهدافی که بیان کرده‌اندو نیز فعالیت‌هایی که تاکنون به انجام رسانده‌اند،صرفا تروریست یا گانگستر نامیدن این گروه افراطی، ساده‌انگارانه به نظر می‌رسد.

تاریخچه سلفی‌گری

اولین جرقه مکتب سلفی‌گری در جنگ صفین کلید خورد که ماحصل آن خوارج بودند؛ افرادی بسیار متعصب و خشک مغز که در نهایت نیز حضرت امیرالمومنین علی (ع) به دست یکی از آنها به شهادت رسیدند.

در بخش دیگری از تاریخ،‌ «احمد بن حنبل» رهبری سلفی‌ها را بر عهده داشت. البته او فردی بسیار متقی و دین‌دار بود، با این حال،احمد بن حنبل به عنوان یکی از شیوخ اهل سنت، بسیار قشری‌گرا و معتقد بود که باید بر اساس نص قضاوت کرد و به اجتهاد اعتقادی نداشت.

در قرن 7 و 8 هجری، فردی اهل سوریه با نام «احمد بن تیمیه»رهبری سلفی‌ها را برعهده گرفت که اصلی‌ترین ایدئولوگ جریان سلفی به شمار می‌آید.

آیت‌الله العظمی سبحانی درباره او می‌گوید: «احمد بن تیمیه، واجد نصب خفی بوده است، یعنی بااهل بیت(ع)دشمنی داشت اماآن را بروز نمی‌داد.»

همزمان بابه قدرت رسیدن آل‌سعود درعربستان، رهبری سلفی‌ها به «محمد بن عبدالوهاب» می‌رسد که سر سلسله آل شیخ در عربستان سعودی‌ است. اکنون تکفیری‌‌ها که تندروترین گروه سلفی هستند، بزرگترین مدارس را دراختیار دارند ودرافغانستان و پاکستان قدرتمندهستند.

مهمترین ویژگی آنها،تلاش‌شان برای جذب فقراست که به خاطرساده‌زیستی شدیدی که دارند، به راحتی می‌توانند این کاررا انجام دهند. به‌عبارت دیگر،هرجا توسعه و آموزش انسانی دچارضعف است، زمین برای کاشت بذر تکفیری‌گری مستعد است.

ایدئولوژی سه مرحله‌ای

اما نکته‌ای که درتحلیل عملکرد سلفی‌های تکفیری نباید از نظر دور داشت،ایدئولوژی سه مرحله‌ای آنهاست.

در مرحله اول، در پی ایجاد امارت اسلامی هستند. با توجه به همین دیدگاه بود که نخست تلاش کردند افغانستان را به تصرف در‌آورند که ناکام ماندند و بعد به سوریه روی آوردند که در آنجا نیز به خاطر ایستادگی مقاومت اسلامی، نتیجه‌ای به دست نیاوردند.

مرحله دوم ایدئولوژی سلفی‌های تکفیری، ایجاد خلافت اسلامی است که در واقع، هدف از آن تصرف همه ممالک اسلامی و ایجاد مجدد خلافت است.تصرف کل جهان و ایجاد حکومت جهانی اسلام نیزمرحله سوم ایدئولوژی آنهاراتشکیل می‌دهد.

از آنجاکه تکفیری‌هااز تاسیس امارت اسلامی خود در خاورمیانه ناامید ‌شده‌اند، به نظر می‌رسد اکنون قاره آفریقا را هدف خود قرار داده‌اند. گزینش این قاره برای عملی‌کردن ایدئولوژی مکتب تکفیری نیز پر بیراه نیست.

قاره سیاه دو ویژگی خاص دارد که آن را مورد طمع تکفیری‌ها قرار داده است؛ نخست اینکه آفریقا سرزمین بسیار فقیری است و آنها می‌توانند با استفاده از ترفند ساده‌زیستی خود به راحتی در میان اقشار بی‌بضاعت،نفوذ کنند.

دوم اینکه، دربخش بزرگی از قاره آفریقا،هیچ کشوری به معنای واقعی وجود ندارد و تمام مرزهای ترسیم شده توسط استعمارگران، جعلی است. از این رو، هیچگونه احساسات ناسیونالیستی در میان کشورهای این حوزه وجود ندارد که بخواهد به مخالفت با سلفی‌های تکفیری بپردازد و از سوی دیگر، هیچ گروه مذهبی جدی در این کشورها حضور ندارد که با آنها به رقابت بپردازد.

بنابراین، آفریقا گستره خوبی برای تکفیری‌هاست که با جذب طبقات ضعیف،بتوانند مرحله اول ایدئولوژی خودراکه همان تشکیل امارت اسلامی است،به اجرا در‌آورند.

بنابراین کار گروه افراطی بوکو حرام، فارغ از اینکه آیا توانایی اجرایی‌ کردن اهدافشان را دارند یا خیر، کاری حساب شده است که علاوه بر به وجود آوردن خطر گسترش تکفیری‌گری، می‌تواند باعث احیای استعمارگری در قاره آفریقا شود، چراکه کشورهای غربی در آینده‌ای نه چندان دور، به بهانه مبارزه با همین گروه‌های افراطی به آفریقا لشکرکشی خواهند کرد تا راحت‌تر بتوانند ثروت غنی این مردم فقیر را چپاول کنند.

بوکوحرام، علیه دین

درحقیقت بوکوحرام،نامی که این روزها،رسانه های غربی از آن به عنوان گروهی افراط گرا یاد می کنند، با پوشش متعهد بودن به آموزه های اسلامی و جهادی، به انواع اقدامات تروریستی،کشتار،آدم ربایی و غارت دست زده است.

همانگونه که ذکر شد،این گروه با تحصیلات مدرن و کلاسیک، بویژه برای دختران مخالف است و برای ترساندن مردم ، دختران دانش آموز را می رباید و به فروش می رساند، به روستاها حمله می کند و کشتار به راه می اندازد .

طرفدارن این گروه با مظاهر قابل استفاده دنیای امروز مانندعلم ودانش،تحقیقات علمی وحتی باپدیده های ساده زندگی عادی،حتی کلاه ایمنی برای موتورسواران، به نام اسلام مخالفت می کنند!

بوکوحرام ، بعد از نام های آشنایی چون طالبان یا القاعده،این روزها با عملکرد به شدت افراط گرایانه خود به نام دین، بر سر زبان ها افتاده است. آنها به طالبان نیجریه هم معروف هستند و قصد دارند در این کشور حکومتی سلفی - تکفیری برپا کنند .

ازسال2009 که ابوبکر شیکاو سرکرده بوکوحرام شد، فعالیت های تروریستی این گروه تشدید شد که تاکنون چند هزار نفری در نیجریه قربانی این گروه شده اند و البته آمار دقیقی ازشمار قربانیان این تفکر در دست نیست.

«آدریان ادواردز» سخنگوی آژانس پناهندگان سازمان ملل، در تازه ترین گزارش خود از آفریقا گفت که 250هزار تن درداخل نیجریه آواره شده وحدود60هزار نفر نیز از ترس افکار و عقایدوحشتناک بوکوحرام ازاین کشور گریخته اند.

آنهامناطق شمال شرقی نیجریه راکه یکی ازمهمترین مراکزتولید نفت قاره آفریقاست، همچنین کشورهای نیجروکامرون رادستخوش ناامنی کرده اند. افکاروفعالیت این گروه سلفی وتندروکه جزخود، کسی را قبول نداردوهرمخالفی رامستحق مرگ می داند،سایه وحشت رابرنیجریه و بخش هایی از آفریقا حاکم کرده است.

این گروه که واپس گرایانه ترین برداشت ها را از احکام دینی دارد،تا اینجا توانسته رعب گسترده ای درمنطقه ایجاد کند.

«ابوبکر عثمان» ازاهالی ایالت «بورنو» نیجریه،هنوز روزی راکه مردان مسلح گروه بوکوحرام وارد روستای «ایزگه» شدند، به یاد دارد. آنان مردان روستا را دسته دسته به صف کرده وبا سلاح گرم وکارد،سلاخی کردند. بعد خانه به خانه جستجو کردند تا درنهایت شمارقربانیانشان در این روستا به 106 تن رسید.

در روستای «ساینوک» در 50 کیلومتری «مایدوگوری» در شمال شرقی نیجریه هم 75 نفر را به قتل رسانده و خانه ها را به آتش کشیدند. خیلی ازاهالی این مناطق،دختران وزنان جوان خود را برای در امان ماندن، به داخل مرداب ها و جنگل برده و پنهان کردند.

بوکوحرامی ها از سال 2010 تاکنون عملیات کشتار غیرنظامیان را در نیجریه با شدت پی گرفته اند؛ صدها راننده خودروهای سنگین و کامیون را در جاده‌های شمال نیجریه سربریدند.

درسپتامبر سال 2013 ،65 دانش آموز را در حالی که خواب بودند در دانشکده کشاورزی ایالت «یوب» قتل عام کردند، سپس در آوریل 2014 با بمب گذاری در یک ایستگاه اتوبوس، 100 شهروند نیجریه‌ای را کشتند.تحرکات این گروه در 6 می 2014 به روستای «گامبورو» در شمال شرق نیجریه رسید؛ همانجا که بعد از آتش زدن خانه ها و انبار کالای آن، 200 تن را به قتل رساندند.          ادامه دارد...

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات