تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۳ - ۰۳:۰۹  ، 
کد خبر : ۲۶۸۰۰۲

«داعش»؛ زخمي عميق بر چهره خاورميانه (بخش سوم)

اشاره: سرويس خارجي - برخي کشورهاي منطقه که تا چندي پيش بدون هرگونه ملاحظه‌اي، ازعمليات دهشت افکنانه داعش درسوريه حمايت مي کردند،ظاهرا امروزبه خطاي فاحش سياسي خود پي برده اند. ترکيه، يکي ازاين کشورهاست که با پيشروي داعش در عراق،هرچندبسيارديرهنگام، امامتوجه آسيب پذيري خود دربرابرموج تروريسم سلفي – تکفيري درخاورميانه شده است. دولت اردوغان که تصورمي‌کرد باتجهيزو آموزش مشتي جنايتکار درنده خو واعزام آنان به سوريه،مي توانددراندک مدتي حکومت اسد راسرنگون کند،بامشاهده رفتار داعش با ديپلمات هاواتباع ترک مقيم عراق،اکنون محصول نهالي راکه طي سه سال گذشته باکمک همپيمانانش درسوريه کاشته است،مي چيند.مسلما ديگرمتحدان ترکيه نيزدربرابرتروريسم تکفيري،وضعي بهترازاين کشوردرمنطقه نخواهند داشت واگرنخواهند همانگونه که به رشدوگسترش آن کمک کردند،قدمي هم براي متوقف کردن تروريسم درسوريه وعراق بردارند،بايد مطمئن باشندکه دهشت افکني آغشته به آموزه هاي سلفي – تکفيري، هيچ مرزي رادرخاورميانه محترم نمي‌شمارد. دربخش حاضر مقاله،بيشتربه اين خواهيم پرداخت.

داعش که تا پيش از اين با پشتيباني‌هاي مالي، نظامي و تسليحاتي رژيم صهيونيستي و برخي کشورهاي منطقه به نبرد درسوريه مشغول بود، اينک در عراق براي همپيمانان پيشين خود نيزتهديد به شمار مي رود. گروگانگيري 48 نفر از اعضاي کنسولگري ترکيه در موصل و خانواده‌هاي آنان و نيز شماري از رانندگان ترک، در حقيقت نتيجه مستقيم دسيسه چيني‌هاي پيشين عليه سوريه بوده است. گرچه پس ازمدت کوتاهي شبکه خبري «يني شفق» ترکيه از آزادي ديپلمات ها و 32 راننده ترک خبر داد، اما همچنان 28 راننده ديگر در چنگال شورشيان داعش گرفتارند. همچنين، ناآرامي‌هاي تازه عراق، تهديدي مالي براي ترکيه اي به شمار مي‌رود که طرح هاي شرکت هاي پيمانکاري و خدمات مهندسي آن در شمال عراق، 20ميليارد دلارارزش دارد.

اما آنگونه که «ارجمند آکسوي» رييس شوراي کار ترکيه وعراق گفته است، تحولات تازه عراق بيش ازاينکه سرمايه گذاري شرکت‌هاي ترکيه اي درشمال عراق را به مخاطره بيندازد،صادرات 12 ميليارد دلاري آنکارا به بغداد را متاثر کرده است‌. روزنامه «مليت» چاپ ترکيه به نقل از مسئول يک شرکت ترکيه اي که در شمال عراق فعاليت دارد، نوشت: فعالان ترک در منطقه به شدت از فرآيند اوضاع امنيتي عراق و از احتمال سرايت درگيري‌ها به شمال اين کشور، نگران هستند.

به نوشته اين روزنامه،«کمال قليچداراوغلو» رهبر حزب مخالف جمهوريخواه خلق ترکيه، اعلام کردکه اردوغان از گروه تروريستي داعش در سوريه پشتيباني کرد و اين دست پرورده «رجب طيب اردوغان» نخست وزير ترکيه، اکنون آنکارا را تسليم اقدام هاي خود در عراق کرده و ديپلمات‌هاي اين کشور را گروگان مي‌گيرد. «اوکتاي وورال» معاون حزب حرکت ملي ترکيه نيزدرهمين ارتباط گفت:«سياست‌هاي اشتباه اردوغان،ترکيه رابه چنين روزي انداخته است وداعش يکي ازفرزندان نامشروع حزب حاکم عدالت وتوسعه ترکيه درمنطقه خاورميانه است. »وي باانتقادازپشتيباني برخي دولت ها از اين گروه تروريستي، افزود: اين سياست، منافع ملي ترکيه را به خطر انداخته است.روزنامه «الثوره» سوريه نيز اعلام کرد: در رخدادهاي عراق، هيچ کشور غربي از نقش عربستان سعودي در پشتيباني از تروريسم و تامين مالي و تسليحاتي آنها درجبهه هاي گوناگون داخلي و خارجي عراق و سوريه، بي اطلاع نيست.

اين روزنامه سوري، همچنين قطر و ترکيه را به نقش آفريني مشترک در پشتيباني از تندروها، به درخواست آمريکا يا ميل و رضاي اسراييل متهم کرد.به نوشته الثوره، ظهور سازمان‌هايي چون داعش تصادفي نيست؛ بلکه حاصل پشتيباني درازمدت و آشکار از تروريسم است که کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس، وجوهات خود را براي گسترش آن اختصاص داده اند.همزمان پايگاه خبري عراقي «القرطاس نيوز» به نقل از يک مقام امنيتي اين کشور نوشت: پيش از اين 4000 سرباز آمريکايي به بغداد وارد شده بودند و به تازگي نيز 3000 نيرو به استان سليمانيه درشمال اين کشوررفته اند.اين نيروها همراه با ارتش و نيروهاي امنيتي عراق،ماموريت دارند، مناطق اشغال شده توسط افرادمسلح تروريست را آزاد کنند‌.

داعش در داخل عراق

اقدام هاي تروريستي داعش سبب شده است اين گروه ميان کردها و سني‌ها جايگاه چنداني نداشته باشد.در حالي که از گوشه گوشه عراق خبر مي رسد گروه‌هاي مردمي براي حفاظت از شهرها سلاح به دست گرفته‌اند، روزنامه عراقي «الصباح» نوشت: در شهر کردنشين «کرکوک» يک اتاق مشترک عمليات از نيروهاي ارتش و پيشمرگ هاي کرد تشکيل شد تا از نفوذ تروريست ها به شهر جلوگيري کنند و آنان را از مناطق اطراف کرکوک بيرون برانند.نيروهاي ارتش و عشاير در استان بابل هم به دنبال ناآرامي‌هاي موصل، به حالت آماده باش کامل درآمدند و بيش از 5000 نيروي داوطلب براي رويارويي با گروه هاي تروريستي در نينوا سازماندهي شدند.«محمد الجابري» رييس سازمان عشاير عراق، هم در گفتگو با الصباح بر آمادگي عشاير براي گفتگو و حل منازعات تاکيد کرد.

به گفته الجابري، عشاير عراق نشستي اضطراري براي بررسي اوضاع امنيتي خطرناک در استان نينوا تشکيل دادند و با صدور بيانيه‌اي، پشتيباني خود را از نيروهاي مسلح در رويارويي با داعش اعلام کردند. در اين ميان، کوتاهي برخي نمايندگان مجلس عراق براي حضور در نشست فوق‌العاده بيست و دوم خردادماه تامل برانگيز است. فقط 128 نفر از 325 نماينده به مجلس رفتندواين جلسه به حد نصاب نرسيد.اين در حالي است که همان روز روزنامه انگليسي «گاردين» از ربوده شدن 480 ميليون دلار از بانک‌هاي موصل و نيز تخليه انبارهاي سلاح‌هاي پيشرفته آمريکايي به دست داعش خبر داد.اينک توان نظامي و مالي داعش افزايش يافته، در حالي که زنگ خطر براي برخي همپيمانان پيشين اين گروه به صدا در آمده است.

اکنون زمان آن نيست که گروه هاي سياسي و قبيله‌اي در انديشه انتقام گيري و سوء استفاده از شرايط پيش‌آمده باشند، زيرا اقدام‌هاي داعش نشان داده است به هيچ گروهي وفادار نمي‌ماند و پيش از کشتن، از مذهب و آيين قربانيان چيزي نمي‌پرسد.اين روزها، همبستگي تنها راه پيش روي عراقي‌ها براي برون رفت از بحراني است که لحظه‌به‌لحظه سايه شوم خود را برسرآنان گسترده‌تر مي‌کند. دراين ميان،همپيمانان و پشتيبانان منطقه‌اي داعش هم به چشم خود مي‌بينندکه به هيچ روي از خطر اين گروه در امان نيستند‌.

انتخاب سخت ترکيه

ترکيه از يک سو به خاطر غلظت و تندي شعارهايي که عليه سوريه مطرح کرده بود‌، بازگشتن از اين شعارها را نوعي تحقير و شکست ارزيابي مي‌کند و از سوي ديگر، اگر بخواهد همچنان بر حمايت از تروريست‌ها ادامه دهد، بايد منتظر عواقب سخت‌تر اين موضوع در آينده باشد.از آغاز بحران سوريه، برخي حکومت‌هاي منطقه و برخي حکومت‌هاي فرامنطقه‌اي اقدام به حمايت از تروريست‌هاي مخالف دولت سوريه کرده و با ارسال منابع مالي و تجهيزاتي و آموزش اين تروريست‌ها ، به گمان خود در جهت ساقط کردن دولت قانوني بشار اسد تلاش مي‌کردند.

اين حمايت به قدري آشکار صورت مي‌پذيرفت که تروريست‌ها در برخي از اين کشورها داراي پادگان‌هاي آموزشي و لجستيکي بوده و با اسکورت و خط آزاد اين کشورها، بدون هيچ ممانعتي از مرز گذشته و وارد سوريه مي‌شدند و در صورت جراحت، در بيمارستان‌هاي همين کشورها مداوا مي‌گشتند. با اين حال تمام اين حمايت‌ها نتوانست خللي در عزم و اراده ملت مقاوم سوريه وارتش اين کشورايجاد کند وکشورهاي توطئه‌گر عليه نظام سوريه، اکنون دريافته‌اند که توان سرنگوني حکومت قانوني اين کشوررا ندارند.

امابحران ديگري براي کشورهاي حامي تروريست‌ها ايجاد شده است. در همان زمان که اين دولت‌ها مشغول حمايت از تروريست‌ها بودند ، تحليلگران بسياري بااشاره به نمونه طالبان که توسط آمريکا و پاکستان و برخي ديگر کشورها در افغانستان ايجاد و بعد باعث ناامني براي اين کشورها شد،هشدار مي‌دادندکه تکراراين فرآينددرحمايت ازتروريست‌ها درسوريه، باعث گسترش ناامني درمنطقه و جهان شده ودامن حاميان تروريست‌ها راخواهد گرفت.اکنون به وضوح مي‌توان اين موضوع را مشاهده کرد.

کشورهاي غربي نگران موج بازگشت تروريست‌ها به کشورهاي خود بوده و با وضع قوانين و مقرراتي،به دنبال لغو تابعيت اين تروريست‌هاي چشم آبي هستند وديگر کشورهاي حامي نيز وضعيتي مشابه دارند. در اين ميان، ترکيه بيشترين ضرر را کرده است. از يک سو حمايت اين کشور از تروريست‌ها، باعث اختلاف داخلي در اين کشور و برخي آشوب‌ها شد و ارتباط اين کشور با ايران و عراق را با مشکل مواجه ساخت و از سوي ديگر، اکنون اين دست‌پرورده‌هاي تروريسم، بلاي جان ترکيه شده‌اند. حمله به کنسولگري ترکيه در موصل عراق و گروگان گيري کارکنان کنسولگري، ترکيه را با چالشي سخت مواجه کرده است.

لغو سفر وزير امور خارجه اين کشور به آمريکاو درخواست از جامعه جهاني و سازمان ملل و ناتو براي دخالت در اين ماجرا، تنها بخشي از تاوان و هزينه‌اي است که ترکيه براي حمايت از اين تروريست‌ها پرداخت مي‌کند و قطعاً اگر اين کشور نتواند به نحو مناسبي اين بحران را پشت سر بگذارد، بايد شاهد موج نارضايتي در داخل ترکيه و استعفاي متصديان و مسئولان ترک باشيم.ترکيه از يک سو به خاطر غلظت و تندي شعارهايي که عليه سوريه مطرح کرده بود ، بازگشتن از اين شعارها را نوعي تحقير و شکست ارزيابي مي‌کند و از سوي ديگر اگر بخواهد همچنان بر حمايت از تروريست‌ها ادامه دهد، بايد منتظر عواقب سخت‌تر اين موضوع در آينده باشد.

به نظر مي‌رسد ترکيه بايد اين انتخاب سخت را انجام دهد که ضمن دست کشيدن از حمايت تروريست‌ها،برخي مشکلات و ناامني‌هاي محدود ومقطعي به واسطه اين چرخش راهبردرابپذيرد وبا تروريست‌هايي که درعراق و سوريه با عناوين مختلفي از قبيل القاعده،داعش يا ارتش آزاد فعاليت دارند ، مبارزه کرده و به نابودي و حذف ايشان کمک کند يا اين که با ادامه حمايت از اين تروريست‌ها،ناامني‌هاي مستمر،طولاني وگسترده‌تررا که امکان مهار آن نيز فراهم نخواهد شد،بپذيرد.درچنين شرايطي،هرانسان عاقلي،گزينه اول را انتخاب مي‌کند،حتي اگر اين انتخاب همراه با عقبگرد از مسير قبلي باشد.

البته اين موضوعي است که اکنون دامن ترکيه را گرفته است وقطعاً درآينده نزديک درصورت عدم مهارتروريست‌ها، دامن ديگر کشورها ازجمله عربستان رانيز خواهدگرفت،چراکه«هرکه بادبکارد،توفان دروخواهد کرد.»غرب نيزبايداين حقيقت رابپذيردکه تروريسم در همه شاخه‌ها و جلوه‌هاي آن محکوم است و نمي‌توان با بهانه‌هاي واهي، به گسترش تروريسم دامن زد. داعش تنهايک نمونه است.منافقين که اکنون تحت حمايت آمريکاواروپا به فعاليت مي‌پردازند،نمونه ديگري از تروريست‌هايي هستند که غرب آن را ايجاد کرده و پرورش داده است و اکنون اخباري از همدستي اين گروهک با داعش،براي انتقام از مردم عراق، به واسطه ضرباتي که چندي پيش از مردم عراق دريافت کردندوپادگان اشرف راازدست دادند،درمحافل خبري وسياسي مطرح است ونام بردن ازتروريست‌هاي داعش به عنوان«انقلابيون»توسط گروهک نفاق، مويداين مطلب است.

خدمات آمريکا به گروه‌هاي تکفيري

آمريکا و گروه‌هاي تروريستي تکفيري درعين آنکه در ظاهر با يکديگر در تعارض و تنازع هستند،امادر برهه‌هاي مختلف باتوجه به اهدافشان،ياخدماتي به يکديگرارائه کرده‌انديا باعث تقويت هم شده‌اند.«داعش» که اين روزها درعراق خبرساز شده است؛ سازماني با تفکر افراط‌ گرايانه است که در اوايل اشغال عراق توسط ايالات متحده و بريتانيا تاسيس شد.اين گروه درسال2004متعهد به وفاداري و حمايت ازالقاعده وبه عنوان القاعده عراق شهره شد. در15 اکتبر2006 بود که اين گروه به يک سازمان فراگير براي گروه‌هاي شورشي عراق تحت عنوان «حکومت اسلامي عراق» تبديل شد. اين گروه متشکل از گروه‌هاي شورشي متعددي است که البته بخشي از آنها،از گروه‌هاي آموزش ديده گارد رياست جمهوري سابق و فدائيان صدام هستند.

هدف اين گروه، تاسيس خلافت اسلامي در مناطق سني‌نشين عراق وسپس گسترش آن به سوريه است .اما خشونت اين گروه تروريستي براي پيگيري اهدافش به اندازه‌اي است که حتي القاعده و طالبان نيز ازآنهااعلام برائت کرده‌اند. بااين حال،شکل‌گيري همه اين گروه‌هاي تروريستي ازيکجا کليدخورد.در واقع، اخراج ارتش سرخ شوروي درافغانستان دراواخردهه 70ميلادي راشايد بتوان اولين انگيزه‌اي دانست که سبب شکل‌گيري القاعده شد.آمريکا که نمي‌خواست به طورمستقيم بااتحاديه جماهيرشوروي درافغانستان وارد درگيري شود، سعي کرد با فريب شماري از افراطيون و سلفي‌ها در کشورهاي اسلامي و تحريک احساسات اسلامي آنان، گروهي منحرف را تشکيل دهد که زير پوسته اعتقادات پوشالي وظاهرديني،منافع آمريکا در منطقه را تامين کنند.

به اين ترتيب، اين سازمان در اواخر دهه 1970 تحت عنوان دفتر«مکتب الخدمه» و با هدف آموزش، پشتيباني و تجهيز مجاهدين عرب براي جنگ با شوروي،آغاز به کار کرد. ماموريت اين گروه البته خيلي زود به ثمر نشست وارتش شوروي دراوايل دهه 80 مجبور به عقب نشيني از افغانستان شد، اما اين پايان راه القاعده نبود. پيروزي اين طرح، تصميم‌سازان غربي را بر آن داشت تا اجازه دهند اين پروژه به صورت مداوم در منطقه باقي بماند و هر جا لازم بود، در راستاي منافع غرب وارد عمل شود.

به همين علت با وجود اينکه بسياري از مبارزان اين سازمان بعد از خروج شوروي از افغانستان به کشورهاي خود بازگشته بودند، با تلاش‌هاي اسامه بن لادن، تروريست سعودي تبار، سازماني نوپا به نام القاعده به طوررسمي درسال1998 تاسيس شد و به اين ترتيب،اولين مرحله از تشکيل و تقويت نيروهاي تکفيري صورت گرفت؛مرحله‌اي که بايدمتذکر شد امري بود که عامدانه شکل گرفت.مرحله دوم خدمات آمريکا به گروه‌هاي تکفيري با حملات11سپتامبرکليد خورد. بعد ازآنکه دولتمردان وقت آمريکايي، القاعده رامسئول حمله به برج‌هاي دوقلوي سازمان تجارت جهاني دانستند،تصميم گرفتندبراي مبارزه بااين گروه تروريستي،به افغانستان که خاستگاه اين گروه بودلشکرکشي کنند،تاجايي که جرج بوش،رئيس‌جمهور اسبق آمريکا، حمله به افغانستان را جنگ صليبي خواند.

اين امردرکنار کشتارغيرنظاميان به ويژه زنان و کودکان بي‌پناه افغان، زمينه‌اي رافراهم کرد تا اعضاي القاعده خودرابه عنوان تنهانيروهاي جهادي معرفي کنند که در مقابل جنايت‌هاي آمريکايي‌ها ايستاده‌ است. بالتبع، اين تصوير به رهبران القاعده کمک کرد تا خودرابه عنوان نيروهاي مقدسي جلوه دهندکه درمقابل ظلم به گروهي ازمسلمانان بي‌دفاع ايستاده‌اندو با نشراين ديدگاه،توانستندنيروهاي بسياري راجذب سازمان خودکنند.به اين ترتيب،القاعده پس از11 سپتامبر وحمله آمريکابه افغانستان،ازيک سازمان سلسله مراتبي،به يک سازمان پيچيده،منعطف و پويا با دسترسي جهاني تبديل شد.

درواقع جهان پس ازاين حادثه، شاهدگذارازالقاعده به مثابه يک سازمان،به القاعده گرايي به مثابه يک ايدئولوژي بوده است. امروزه گروه‌هاي افراط‌گراي بي‌‌شماري درسطح جهاني بابهره‌گيري و تقليدازاهداف،ايدئولوژي وشيوه القاعده،به فعاليت‌هاي تروريستي مي‌پردازند،بدون اينکه به لحاظ سازماني باآن مرتبط باشند.زماني که آمريکابه بهانه نابودکردن تسليحات کشتار جمعي رژيم بعث صدام به عراق لشکرکشي کردواين کشوررابه اشغال در‌آورد،القاعده باهمان ايدئولوژي وديدگاه دراين کشورشکل گرفت که اين اتفاق نيزمرحله سوم تقويت گروه‌هاي تکفيري رارقم زد.          ادامه دارد...

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات