بابک زنجانی متولد 1353 خورشیدی است و معلوم است که با این سن و سال، نه سابقهای در انقلاب دارد و نه در جنگ. همچنین چندان اثری از فعالیتهای او در دوران قبل از دولت احمدینژاد وجود ندارد اما او سعی کرده برای خودش از این دست سوابق بتراشد و در مصاحبههایی که در ماههای قبل از زندان داشته، ادعا کرده که: «زمان سربازی به سپاه اردکان اعزام شده است. در اردکان چون مرتبتر بود و تمیزتر مینوشت به قرارگاه فرماندهی سپاه منتقل شد. بعد از حدود13 تا 14 ماه با دیدار اکبر هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهور سابق ایران از قرارگاه سپاه و تأکید بر نیاز برخی مراکز، از جمله بانک مرکزی به سرباز، وی را به عنوان سرباز به بانک مرکزی تهران میفرستند. چندی بعد راننده محسن نوربخش، رئیس وقت بانک مرکزی میشود. او در آنجا غیر از رانندگی کار ثبت نامهها را هم بر عهده میگیرد.
زنجانی بعد از اتمام دوره سربازی به دلیل اینکه «صاحب چند کارت» برای دلالی بانک مرکزی بود تصمیم میگیرد در تزریق دلارهای بانک مرکزی برای کنترل بازار فعالیت کند. او ادعا کرده نخستین ارزی که از بانک مرکزی برای توزیع گرفته 17میلیون دلار بوده؛ کارمزدی که بابت توزیع آن دریافت کرده هم 17میلیون تومان بوده است. او هر روز 17میلیون دلار از بانک میگرفت و پخش میکرد و 17میلیون تومان هم سود دریافت میکرده است!» و این آغاز داستانی است که خودش درباره خودش تعریف کرده و آن را سرآغاز فعالیت اقتصادی و سرمایهدار شدنش میدانست اما به مرور معلوم شد که این تاریخچه، تخیلی است و اصلا با واقعیت همخوانی ندارد.
اینکه او سرباز مرحوم نوربخش بوده از طرف عموم کسانی که در آن سالها در بانک مرکزی کار کرده اند دروغ دانسته شده و حتی بانک مرکزی نیز این را که کسی با عنوان بابک زنجانی در بانک مرکزی باشد تکذیب کرده است. بابک زنجانی درباره وضعیت مالی پدرش هم ادعا کرده که او جزو بنیانگذاران شرکت حملونقل T.B.T بوده که این موضوع هم با توجه به اسناد و مدارک موجود مجعول بوده است! زنجانی همچنین صحبتهایی درباره اینکه در سالهای دولت هاشمیرفسنجانی تاجر پوست گوسفند بوده و سود زیادی داشته، یا در مصاحبه دیگری گفته که پس از گرفتن دیپلم، کارگاه طلاسازی داشته و در زیر زمین بازار سبزه میدان مغازه داشته که آنها هم به نظر چندان درست نمی آید.
در دوره دولت سیدمحمد خاتمی هم اثری از فعالیت اقتصادی بابک زنجانی نیست و دقیقترین حرفی که میتوان درباره او زد این است که او نیز همچون امیرمنصور آریا در دوره دولت محمود احمدینژاد توانسته فعالیتهای اقتصادی گسترده انجام دهد و به عنوان یک سرمایه دار کلان شناخته شود؛ دولت احمدینژاد در خوشبینانهترین حالت، آنقدر توان تحلیل و پیگیری مسائل اقتصادی را نداشت که بتواند پرده از رفتارهای غیرقانونی بابک زنجانی بردارد.
در روزهایی که بحران ارز کشور را در برگرفته بود و قیمت دلار ظرف یکی دو ماه، از1300 تومان به بالاتر از 3000 تومان رسید، محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدینژاد همه تقصیرها را به گردن یک نفر به نام «جمشید بسمالله» انداخت و گفت:«قیمتهای ارزی بازار هماکنون صوری است و فردی به نام جمشید بسمالله این قیمت را در بازار آزاد تعیین میکند و البته دولت در جستجوی این است که قیمت ارز را به حدی برساند که صادرکننده، صادرات بهتری داشته باشد». معلوم است که با چنین تصورات و دیدگاههایی، بابک زنجانی حاشیه ای امن داشته تا بدون هراس فعالیتهای خود را دنبال کند و چهار اسبه بتازد و حتی خود را طلبکار از مردم و دولت هم بداند.
قرینه دیگری که برای این توصیف میتوان آورد این است که بعد از تغییر دولت کلا وضعیت و فعالیتهای اقتصادی زنجانی تغییر کرد و او روزگار دیگری را تجربه کرد. اما بابک زنجانی چطور شناخته شد؟
نگاهی به فعالیتهای اقتصادی بابک زنجانی
«گروهی که من صاحب آن هستم شامل 65 شرکت و در آمد 6-7 میلیارد یورویی است»؛ این سخن بابک زنجانی بود که با تبختر فراوان یکی دو ماه قبل از دستگیری عنوان شده بود . هلدینگ سورینت کیش همان گروهی بود که زنجانی به آن افتخار میکرد و اگر بخواهیم ریز جزئیات داراییهای زنجانی و فعالیتهای زیر مجموعه آن را ذکر کنیم شامل موارد زیر میشود:
هتل چهار ستاره مریم در کیش و ساخت هتل پنج ستاره سورینت کیش
پروژه ایرانزمین در 16 هزار متر مربع در شهرک غرب
مجتمع چهل کتاب روبروی دانشگاه تهران
پروژه دولت با زیربنای 4200 متر مربع به عنوان ساختمان اداری
مرکز تجاری – اداری ونک در تقاطع خیابان ولیعصر و شهید خدامی تهران
پروژه 301 آپارتمان و ویلای ساحلی کیش
پروژه تفریحی – گردشگری تهران قدیم در کیش به مساحت 60750 متر مربع
محصولات آرایشی کیش
باشگاه ورزشی سورینت (راه آهن تهران)
هواپیمایی قشم
شرکت ساختمانی کنت
کارخانه محصولات بهداشتی کنت
شرکت خدمات هوایی و مسافرتی سورینت پرواز
بانک ارزش تاجیکستان
موسسه مالی و اعتباری در امارات
سهامدار شرکت هواپیمایی انور ترکیه
همچنان که فهرست بالا نشان میدهد بابک زنجانی فعالیت اقتصادی رسمی نفتی نداشته است. پس داستان بابک زنجانی و نفت چطور بود و چطور آغاز شد که به اینجا رسید؟ بابک زنجانی خود در مصاحبهای عنوان کرده بود که ورودش به بازار فروش نفت، از سال 1390 آغاز شده بود و او در واقع به وسیله بانکش در خارج از کشور، پول نفت را به کشور وارد میکرده است:«بچههای شرکتهای مختلف نفت میشنیدند که سیستم ما دارد کار میکند. چون حساب باز کردن در بانکهای خارج خیلی سخت است. همین الان اگر کسی بخواهد در بانکهای خارجی حساب باز کند، باید 50 هزار دلار خرج کند.
نفتیها شنیده بودند که بانک First Islamic دارد این کار را انجام میدهد و یک مجموعه ایرانی است که تندتند پول حواله میکند. از طرفی دیگر 22 بانک در ایران به سیستم من متصل شده بود. هرکس که میرفت حتی 2 هزار یورو در بانکی حواله میکرد، اسم بانک من روی آن نوشته میشد. روی حواله مینوشت فرستنده پول First Islamic Bank. این را همه میدیدند. تا متوجه میشدند یک سوئیفت به نام First Islamic است صبح به صبح 50 نفر زنگ میزدند تا در این بانک حساب باز کنند. پس کسانی که به یک شکلی با نفت کار میکردند یکی یکی میآمدند در این بانک حساب باز میکردند...» به این ترتیب بابک زنجانی در ابتدا پولهای نفتی ایران در خارج از کشور را به بانکهای داخلی وارد میکرد تا نهایتا به او پیشنهاد میشود که نفت بفروشد : «من اعلام آمادگی کردم که شاید بتوانم برای نفت مشتری پیدا کنم.
من تلاش کردم از هند، سنگاپور، مالزی و... یکسری مشتری پیدا کنم. به نفتیها گفتم این مشتریها، نفت میخواهند اما نمیتوانند نفت ایران را بخرند... من در مالزی به دیدار ماهاتیر محمد رفتم. ایشان میخواست برای پتروناس نفت بخرد اما میگفت از ترس تحریم آمریکاییها نمیتواند این کار را بکند. به من گفت شما بیا واسطه شو، این نفت را بخر و به ما بده... من تاکنون 12 کشتی نفت برده ام و فروختهام میشود حدود 24 میلیون بشکه».( گفت وگو با مجله آسمان . شماره 71)
این اتفاقات در دوره دولت محمود احمدینژاد بوقوع پیوست و با تغییر دولت، بابک زنجانی خود حدس زده بود که به احتمال زیاد دیگر از این خبرها نیست و کمتر از یک ماه پس از تشکیل دولت حسن روحانی، زنجانی در گفتوگویی به صراحت گفت: «فعلا با مسوولان جدید دولت یازدهم حرفی نداشتهایم و منتظریم که آنها در کارشان مسلط شوند تا بدانیم طرف حسابمان کیست. ممکن است اگربرخوردهای فعلی ادامه یابد، پرونده خود را ببندیم و از ادامه کار با دولت منصرف شویم» .(9 شهریور . گفتوگو با ایسنا) او در آن روزها خود را بسیجی اقتصادی میدانست!
پایان داستان نفتی بابک زنجانی
پایان روزهای خوش بابک زنجانی و کمرنگ شدن ادعای او مبنی بر «بسیجی اقتصادی» بودن، زمانی بود که بیژن زنگنه وزیر نفت جدید بدون هیچ پردهپوشی و مصلحتسنجی عنوان کرد که وی مبلغ کلانی از پول نفت فروخته شده در دولت قبل را به خزانه دولت واریز نکرده است. نوزدهم شهریور زنگنه که کمتر از 40روز قبل از آن سکان وزارت را به دست گرفته بود، در پاسخ به سوالی در مورد واریز درآمدهای فروش نفت به حساب بابک زنجانی گفت:« این فرد بالای 2میلیارد دلار از پول نفت به فروش رفته کشور را هنوز برنگردانده است که در حال پیگیری این موضوع هستیم. در عین حال زنجانی گفته است که این مبلغ به حساب من واریز شده اما به دلیل اینکه آمریکا آن را بلوکه کرده، نمیتوانم مبلغ را به خزانه واریز کنم».
یک روز پس از اظهارات بیژن زنگنه، زنجانی سخنان زنگنه را تکذیب کرد و گفت این پول در حساب شرکتی وابسته به وزارت نفت در خارج از کشور است و عدم انتقال این پول به وزارت نفت ربطی به او ندارد. اما بابک زنجانی در ویدئویی که بر روی سایت یوتیوب منتشر کرد، گفت که نقش او در این ماجرا صرفاً کمک به افتتاح حساب برای یکی از شرکتهای وزارت نفت در بانکی بوده که او در آن کار میکرده است.
به گفته او این شرکت در هنگ کنگ به ثبت رسیده است. از آنجایی که این شرکت به دلیل تحریمها نمیتوانسته برای نقل و انتقالات پولی خود حسابی در خارج از کشور داشته باشد، او صرفاً کمک کرده که این شرکت بتواند حسابی در خارج از کشور باز کند تا پول عاید از فروش محصولات خود را دریافت کند. زنجانی گفت که به دلیل تحریمها علیه او و بانکی که او در آن فعال بوده و شرکت زیر مجموعه وزارت نفت در آن حساب داشته، انتقال این پول به ایران فعلاً با مشکلاتی همراه است.
زنجانی در واکنش به اظهارات زنگنه گفت: این حساب و موجودی آن توسط هیچ کشور و نهادی مسدود نشده و صرفاً مانع اصلی انتقال این پول به ایران این است که وزارت نفت میخواهد موجودی این حساب به حسابهای وزارتخانه یا بانک مرکزی واریز شود که به گفته او عملاً به دلیل تحریمهای بینالمللی انتقال سوئیفتی این مبلغ به آن حسابها امکانپذیر نیست. او گفت به محض اینکه شرکت هنگکنگی وابسته به وزارت نفت حسابی را معرفی کند که برای انتقال سوئیفتی مشکلی نداشته باشد، بلافاصله این پول را به آن حساب منتقل خواهد کرد. علیرغم تمام تلاشی که بابک زنجانی کرد و بعدها عنوان شد که برای اینکه پول نفت کشور را ندهد حتی به مقامات بلندپایه تاجیکستان پیشنهاد رشوه داده و از طریق بانک خود در آن کشور سند سازی کرده، اتفاقات به نفع بابک زنجانی نبود.
بحران فساد مالی در ترکیه به برکناری ده وزیر در آن کشور منجر شد و دستگیری «رضا ضراب» سرمایهدار ایرانی در آن کشور که زنجانی را رئیس خود خوانده بود، باعث شد که بعضی نمایندگان مجلس هم به صرافت بیفتند نامهای به قوه قضائیه نوشته و درخواست دستگیری او را داشته باشند. نهایتا اینکه نهم دی ماه بابک زنجانی دستگیر و به زندان اوین منتقل شد و سخنگوی قوه قضائیه این خبر را همان روز تائید کرد.
گفتهها و اخبار پس از دستگیری زنجانی
پس از دستگیری زنجانی، گردش کار پرونده بابک زنجانی به شدت از طرف مردم پیگیری و دنبال میشود و افکار عمومی نیز با عطش فراوان، هر کلمه از این اخبار را میبلعد، زیرا طبیعی است بازداشت مردی که حدود 2میلیارد و 400 میلیون یورو (حدود 9 هزار و 500 میلیارد تومان) به خزانه نفتی کشور بدهکار است، مردم را حساس کرده باشد. شانزدهم دی ماه، یک هفته پس از دستگیری بابک زنجانی، محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی دوره احمدینژاد در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سوال که آیا بابک زنجانی در دوره ریاست شما بر بانک مرکزی پولی به این بانک بابت فروش نفت واریز کرده بود یا خیر؟
گفت: ما هیچ ارتباطی با بابک زنجانی نداشتیم و نمیدانم ارتباط این فرد با کجا بوده است! بانک مرکزی نمیتواند دستوری را در مورد پول نفت به وزارت نفت صادر کند. هر کسی خود خوب و بدش را تشخیص میدهد و در مورد مسائل خود تصمیمگیری میکند. در همان روز عزتالله یوسفیانملا عضو ناظر مجلس در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی با اشاره به جلسه این ستاد و اینکه بحث بابک زنجانی یکی از موضوعاتی بود که در این جلسه مورد بررسی قرار گرفت، گفت: هماکنون سه ارگان از جمله دیوان محاسبات، سازمان بازرسی کشور و دادستانی تهران به صورت جد در حال بررسی این موضوع و پیگیری آن هستند. فساد آقای زنجانی بسیار بالا است و محدود به چند 100 میلیارد تومان نمیشود ایشان تصور نکند که میتواند با معاوضه املاک و کارخانجات خود در ایران خود را از این قضیه رها کند. هماکنون 30 شرکت متعلق به وی در ایران در حال فعالیت است که وی قصد دارد آنها را با پول خود معاوضه کند.
این عضو ناظر مجلس شورای اسلامی در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی ادامه داد: تمام ترفندهای وی به طور کامل از سوی مسوولان شناسایی شده است و متاسفانه باید بگویم که وی مسوولان جمهوری اسلامی را احمق فرض کرده بود. وی با اشاره به جعل نامه بانک مرکزی تاجیکستان درخصوص تحویل پولهای بدهکار بوده وی به وزارت نفت افزود: علاوه بر این بابک زنجانی نامهای را نیز از یک بانک روسی جعل کرده بود تا بتواند بدهی خود را پرداخت شده نشان دهد. دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه نیز در زمینه اتهامات زنجانی گفت: بابک زنجانی مدتها با وعده پرداخت بدهیهای خود به نهادهای اقتصادی کشور، توانسته بود مانع از شکایت این نهادها شود، ولی اموالی که زنجانی میگفت در خارج از کشور برای پرداخت بدهی خود دارد، هرگز به کشور وارد نشد.
در عوض، بابک زنجانی اسناد و رسیدهایی را به مسوولان قضایی تسلیم کرد که نشان میداد او بدهی خود را به دولت پرداخته، ولی وقتی به حساب مورد ادعای او مراجعه شد، معلوم شد هیچ پولی در آن حساب وجود ندارد، برای همین پیگیری اتهام جعل اسناد مالی و اقتصادی نیز به ابعاد پرونده این متهم اضافه شده. منصور حقیقت پور نایب رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز شبکههای نامریی فساد در سیستم اداری را عامل افزایش رانت خواری دانست و گفت: بابک زنجانی در سایه تحریم و با کمک مشایی رییس دفتر رییس جمهوری سابق امکان فروش و جابه جایی نفت را پیدا کرد، از این رو تحریمها تا حدودی در افزایش ویژه خواری نقش دارد اما نقش آن 100 درصدی نیست.
مسوول رسیدگی به پرونده بابک زنجانی در وزارت نفت هم در همان ایام اعلام کرد: زنجانی از دی ماه 91 هیچگونه معامله نفتی برای ایران انجام نداده است و با شکایت وزارت نفت دستگیر شده است. عبدالرحمن ندیمی بوشهری مشاور وزیر نفت همان زمان در گفتوگو با ایسنا اعلام کرد: شروع حضور آقای بابک زنجانی در معاملات نفتی به خرداد سال 1391 برمیگردد و از تاریخ اول دی ماه 1391 هم وزارت نفت با وی دیگر هیچ معاملهای نداشته است. البته قبل از آن وی از طریق بانک خود اقداماتی در جهت جابهجایی پول انجام میداد.
وی علت حضور بابک زنجانی در معاملات نفتی را چنین اعلام کرد: در شرایط فشارهای ناشی از تحریم و لزوم پذیرش ریسک، به تشخیص مقامات وقت وزارت نفت و بانک مرکزی برای عبور از این شرایط دشوار، فروش نفت به وی انجام گرفت. موضوع دیگری که مورد توجه بود این بود که آیا امکان بازپس گیری پول نفت از بابک زنجانی وجود دارد؟! محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه در بهمن 1392 از توقیف کلیه اموال زنجانی در داخل و خارج از ایران خبر داد که با همکاری خود زنجانی در معرفی این داراییها همراه بوده است. وی از بدهی 9000 میلیارد تومانی زنجانی به وزارت نفت و تصمیم قوه قضائیه برای توقیف این میزان ارزش از داراییهای زنجانی خبر داد.
در آن زمان اعلام شد که با فروختن بخشی از داراییهای زنجانی که در داخل ایران موجود است، میتوان بدهی مزبور به وزارت نفت ایران را تسویه کرد.
اما مصطفی پورمحمدی و عزتالله یوسفیان ملا عنوان کردند که داراییهای داخل کشور زنجانی مبلغ ناچیزی از بدهیهایش را شامل میشود و میبایست برای پرداخت کامل بدهیها، داراییهای وی در خارج از کشور را به داخل منتقل کنیم. یوسفیان ملا در این باره گفت: «براساس برآوردهای ما در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، در خوشبینانهترین حالت میزان اموال زنجانی در داخل حدود 4000 میلیارد تومان است که در واقع حتی نیمی از بدهی بابک زنجانی به وزارت نفت را هم شامل نمیشود.» وزارت نفت هم اعلام کرده که حاضر به دریافت اموال غیرنقدی بابک زنجانی نیست و باید پول نفت به طور نقدی به دولت پرداخت شود.
به این ترتیب تکلیف بدهی بابک زنجانی هنوز مشخص نیست، ضمن اینکه بابک زنجانی هنوز هم در بازداشت است. دادستان کشور دوازدهم اسفند ماه درباره این متهم توضیح داد: هرچه پرونده جلوتر میرود، موضوع پیچیدهتر میشود و بازپرس پرونده میگوید که وی صداقت ندارد. از آنجا که وی صداقت ندارد باید پیگیریهای بیرونی و کار کارشناسی انجام شود از این رو رسیدگی به این پرونده طول میکشد. به همین خاطر بازداشت موقت وی بعد از دو ماه تمدید شده است. هیاتی اخیرا به مالزی اعزام شد تا براساس ادعای این فرد که پولهایش در آنجا موجود است به بانک مورد نظر برود اما بانک گفته که این فرد چنین پول و موجودی در آنجا ندارد.
با این حال در آنجا مدارکی به دست آمد که در پرونده بسیار موثر است. وی اظهار کرد: اقدامات دیگری با کمک وزارت نفت، بانک مرکزی و دیگر دستگاهها در حال انجام است و امیدواریم با گزارش تکمیلی بانک مرکزی و همکاری لازم آنها هرچه سریعتر به نتیجه برسیم. مرتب از این فرد تحقیق میشود و اسناد و مدارک بیرونی نیز در حال جمعآوری است. به هرحال بابک زنجانی بدون تردید نه تنها مهمترین چهره اقتصادی سال 1392 کشور بود، بلکه به دلیل حواشی فراوانی که در مورد او وجود داشت، او را میتوان حاشیهسازترین چهره نفتی سال هم معرفی کرد؛ فردی که با اتکا به ثروت خود و به دلیل بهره مندی از ارتباطات خاص در زمان دولت گذشته، از آب گل آلود تحریم، ماهیهای مراد خود را صید کرد اما آنقدر زیادهخواه بود که به همان حد هم اکتفا نکرد تا پس از آنکه بدهی خود به وزارت نفت را پرداخت نکرد چارهای جز بازداشت او باقی نمانده باشد.
البته هنوز نه تکلیف بابک زنجانی روشن است و نه بدهی کلان او به وزارت نفت که برخلاف آنچه گفته میشد هنوز پرداخت نشده است. شاید سال آینده، تکلیف این بدهیهای کلان و سرنوشت بابک زنجانی با هم روشن شود.