علي بمان اقبالي زارچ
سرعت تحولات در عرصه بينالمللي در ماههاي اخير شتاب زيادي گرفته است. به نظر ميرسد سرعت رشد دانش و فناوري در روند تحولات نقشي جدي گرفته است مهترين تحولات اين روزها تحت تاثير تحركات تروريستي در عراق، برنامه هستهاي صلح آميز كشورمان و مذاكرات حساس 1+5 و تهديد و تكاپوي غرب و روسيه است. روابط شرق و غرب همواره متاثر از منافع راهبردي قدرتهاي بزرگ بوده است. امريكا و شوروي سابق همكاري نزديكي در جنگ جهاني دوم داشتند ولي پس از جنگ، طرح مارشال امريكا و تئوري كمونيسم شوروي سابق شروع جنگ سردي را پايهگذاري كرد كه ناتو و ورشو، كمكون و اتحاديه اروپا و اقتصاد بازار و اقتصاد متمركز ابزارهاي كليدي آن بودند.
اين رقابت بيش از 44 سال طول كشيد و حدود ربع قرن پيش با فروپاشي شوروي سابق و واژگوني ديرك اردوگاه كمونيسم كه پوتين آن را يك تراژدي بزرگ تاريخي ناميده است؛ تابوت جنگ سرد به گورستان موقت تاريخ سپرده شد و در ابتداي دهه پاياني قرن بيستم گروهي از سياستمداران از شروع ماه عسل غرب و شرق صحبت كردند.
سياست خارجي روسيه در دو دهه اخير به ترتيب الويتي بر محورهاي ذيل متمركز بوده است:
الف: امريكا و اتحاديه اروپا با هدف نوسازي اقتصادي و جذب سرمايه خارجي
ب: آسياي شرقي و خاور دور با محوريت چين و ژاپن براي فروش انرژي و جذب فناوري و سرمايه
ج:خاورنزديك با تمركز بر جمهوريهاي شوروي سابق و طرح اتحاديه شرقي
پوتين پس از سالها حضور در ساختار اصلي قدرت در كشورش و تقويت مولفههاي اصلي قدرت در روسيه تغييرات مهمي را در سياست خارجي طراحي كرد كه هدف اصلي آن احياي هويت و بازتعريف نقش مسكو در صحنه بينالمللي است. اين كشور پس از سالها تحقير و تهديد در صحفه شطرنج تعاملات بينالمللي بويژه در كوزوو، افغانستان، عراق، ليبي و غيره، اكنون در سايه واقعيتهاي جديد ژئوپليتيك و عدم موفقيت روشن امريكا در افغانستان، عراق، ليبي و سوريه و با بهره گيري از دو شمشير برنده و ابزار كليدي انرژي و بحرانهاي منطقهاي نهفته و فريزشده تغييرات بنيادين در سياست خارجي ايجاد كرده است. هدف اصلي پوتين در اين تغييرات ايجاد قدرتي يورآسيايي بزرگ با مركزيت روسيه است كه براي آن نيز سه طرح ويژه پان اروپايي با ائتلاف آلمان، پان خاورميانهاي با مشاركت ايران و پان آسيايي با حمايت چين و ژاپن تدوين و در حال اجراي آنان است.
در موضوع انرژي بسياري از قدرتهاي بزرگ اقتصادي و صنعتي در قالب طرحهاي خطوط انتقال نورث استريم و سوث استريم وابسته به انرژي روسيه هستند بيش از 70درصد انرژي آلمان در انحصار روسيه و پكن و مسكو نيز به تازگي بزرگترين قرارداد گازي را امضاء كردند و در موضوع بحرانهاي فريز شده ميتوان به بحرانهاي قره باغ بين آذربايجان و ارمنستان، بحران آبخازيا و اوستياي جنوبي در گرجستان، بحران ترانسنيستر در ملداوي، كريمه در اكراين و چندين بحران نهفته در كشورهاي روماني، مجموعه يوگسلاوي سابق و غيره اشاره كرد. در عين حال كه اتحاديه اروپايي در تدوين راهبرد كلان و درازمدت با روسيه ضعف جدي داشته و سابقه رفتاري در ربع قرن اخير گواه آن است كه اتحاديه اروپا كمتر در حل و فصل بحرانهاي خود موفقيتي داشته است.
در تغييرات جديد راهبرد اصلي اختلال در يك تازي امريكاييها و برهم زدن وضعيت و حالت عناصر اصلي پازل قدرت در عرصه جهاني است، اغلب در طول تاريخ منافع راهبردي روسيه و امريكا در يك راستا نيوده است. در شرايط جديد منافع حياتي امريكا حداقل در 5 محور ذيل در تضاد با روسيه است:
الف: توازن قدرت در اروپا و آسيا با حفظ نقش رهبري امريكا
ب:امنيت انرژي
ج: منع به كارگيري سلاحهاي هستهاي و عدم اشاعه سلاحهاي كشتار جمعي. شايان ذكر است كه زرادخانه اتمي روسيه ميتواند در سي دقيقه امريكا را نابود كند.
د:ممانعت از حملات ترورريستي در امريكا
ه:نقش و جايگاه روسيه در مجامع بينالمللي به ويژه داشتن حق وتو در شوراي امنيت سازمان ملل متحد
از نظر روسيه تقويت نيروهاي نظامي ناتو در نزديكي مرزهايش و طرح توسعه اين سازمان نمايش اراده خصمانه بوده و تصميمات سياسي و نظامي مقتضي براي تامين امنيتش اتخاذ ميكند. لاوروف وزير خارجه روسيه پس از ديدار با همتاي فنلاندي خود در ماه اخير اعلام داشت: " توسعه ناتو به سمت شرق غير سازنده بوده و تلاشهاي تصنعي براي تقويت زيرساختارهاي نظامي در همسايگي روسيه مغاير تعهدات اعضاي ناتو در سند 1997 (1376) است." اين در حالي است كه چاك هگل همتاي امريكايي وي بر اين باور است كه توسعه ناتو و تقويت نيروها اقدامي اساسي در راستاي اجراي تعهدات اعضاي ناتو براي دفاع از منافع ديگر اعضاء از جمله لهستان و روماني است.
پس از تشديد بحران و درگيري در اكراين كه تاكنون صدها تلفات انساني و صدها ميليون دلار خسارت براي اقتصاد اين كشور داشته است، جنگ لفظي طرفين به ويژه بعد از اجلاس سران امريكا با كشورهاي مركز و شرق اروپا در ورشو در اوايل خرداد جاري تشديد شده است. در اين اجلاس اوباما ضمن اعلام اختصاص يك ميليارد دلار براي تقويت نيروهاي نظامي ناتو و استقرار نيروهاي جديد زميني، هوايي و دريايي در شرق اروپا و كاستن از نگرانيهاي حاصله از بحران اكراين و حمايت رواني از كشورهاي اكراين، گرجستان و ملداوي و ديگر كشورهاي منطقه صراحتا روسيه را تهديد و اظهار داشت:" لهستان، لتوني، ليتواني و روماني تنها نيستند هر حملهاي بر عليه هر يك ار آنها، حمله بر عليه همه اعضاي ناتو هستند."
در همين راستا در حالي كه امريكا 5 بمباردير راهبردي خود از نوع بي2 و بي52 به انگليس اعزام كرد اقدامي كه استون وارن سخنگوي وزارت دفاع امريكا آن را بخشي از اقدامات و تعهدات كشورش نسبت به شركاي ناتو دانست. روسيه نيز بمبارديرهاي راهبردي خود را به منطقه آلاسكا و بيخ گوش امريكا اعزام كرد. همزمان نيز مانورهاي نظامي ناتو در ليتواني با 4700 نظامي امريكايي، كانادايي و محلي و بيش از 800 ماشين جنگي در حال برگزاري است روسها نيز در گير مانور مشابهي در كالينگراد هستند.
جمع بندي: با وجود اظهارات آقاي اوباما در سخنراني سالانه خود در مجمع عمومي سازمان ملل متحد در شهريور گذشته مبني بر موضوعيت نداشتن جنگ سرد و نبود بازياي براي بردن، امروز به دلايل بسيار زياد از جمله بحرانهاي اكراين و سوريه، قضيه پناهندگي موقت به اسنودن، تحركات نظامي طرفين در مركز و شرق اروپا، واكنشهاي اتحاديه اروپا در محدودسازي قدرت مانور روسيه در حوزه انرژي و تحريمهاي وضع شده دو سوي آتلانتيك عليه روسيه و به ويژه نمايش قدرت رهبران غربي در جشن نرماندي فرانسه شاهد رنسانس جنگ سرد جديد در قالب پيشرفتهاي هارد پاور و سافت پاور با محوريت روسيه، اتحاديه اروپايي و امريكا هستيم كه به طور يقين نحوه مواجه با اين روند جديد بسيار حساس و تعيينكننده بوده و هوشياري رهبران و روساي دول غير درگير را ميطلبد و هر كشوري كه دانسته يا نادانسته در مركز تلافي منافع راهبردي اين مثلث قرار گيرد، نه اينكه منافعي را به دست نميآورد كه قطعا بازنده عيني و ملموس رقابت قدرتهاي بزرگ خواهد بود و در حال حاضر نمونه عيني و دست به نقد آن وضعيت اكراين در ماههاي اخير است.