تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۶  ، 
کد خبر : ۲۶۸۳۹۸

همگرايي، راهبرد ايران در خاورميانه


سیدناصر نعمتی

خاورمیانه سال‌هاست روی ثبات را به خود ندیده است. جذابیت این منطقه برای کشورهای اروپایی، آمریکا و حتی شرق دور باعث کشمکش‌های بسیاری در این خطه بوده است به گونه‌ای که در هر دوره‌ای مولفه‌های همکاری یا عدم همکاری کشورهای این منطقه با یکی از دولت‌های یادشده باعث ایجاد بحران و تنش در خاورمیانه شده است.

بی‌تدبیری و بی‌ثباتی در سیاست‌ها و حاکمیت کشورهای منطقه نیز در به وجود آمدن این شرایط بی‌تاثیر نبوده است. تنها کشوری که به اذعان کارشناسان بین‌المللی در این منطقه از ثبات برخوردار بوده، ایران است تا جایی که از آن به عنوان جزیره ثبات در خاورمیانه یاد می‌شود.

هرچند ایران در مناسبات میان خود و همسایگان همواره به دنبال ترمیم و توسعه روابط بوده و سیاست تنش‌زدایی را در پیش گرفته، اما دخالت کشورهای دیگر به خاطر منافع آنان در این منطقه به پیچیدگی این روابط انجامیده است، به طوری که بخشی از این پیچیدگی‌ها حتی در دوران دولت روحانی که شعار تنش‌زدایی و توسعه همکاری‌های منطقه‌ای را با جدیت بیشتری دنبال می‌کند، ادامه دارد.

ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای در مناسبات خاورمیانه، اثرگذاری غیرقابل انکاری دارد و درخواست مذاکره با ایران برای حل مسائل منطقه‌ای و حتی بین‌المللی بر جایگاه و نقش کشورمان تاکید دارد. با این همه، بررسی روابط منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایه نشان می‌دهد این کشور مدافع ایجاد ثبات و امنیت حاصل از روابط کشورهای منطقه‌ای است و دخالت کشورهای دیگر را عامل برهم خوردن نظم منطقه‌ای می‌داند.

سودای اردوغان برای بازیابی موقعیت تاریخی

ترکیه در چند سال اخیر با ارائه چهره‌ای متفاوت از خود سعی در احیای جایگاه خود در تاریخ منطقه داشته است. اردوغان با تلاش برای ایجاد اصلاحات در داخل و به کوشش بیشتر برای توسعه روابط خارجی خود چهره بین‌المللی ترکیه را بهبود بخشید و داعیه دار ارائه الگویی برای کشورهای اسلامی بود. از این حیث این کشور سعی داشت جا پای جمهوری اسلامی ایران بگذارد که همین نقش را پس از پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه داشته است.

مولفه‌هایی چون توسعه روابط با کشورهای غربی، اختلاف نظر در بحران‌های منطقه‌ای و تضاد در عملکرد دیپلماتیک ترکیه (که بعد‌ها باعث تضعیف جایگاه این کشور نیز شد) روابط تهران - آنکارا را هرچند در ظاهر همگرا نشان داده است، اما در باطن نشانه‌هایی از اختلاف‌های جدی وجود دارد.

این اواخر، اعمال برخی اصلاحات از سوی اردوغان باعث نزدیکی بیشتر این کشور با جمهوری اسلامی ایران شد و مناسبات اقتصادی دو کشور مولفه‌ای برای افزایش همگرایی دولت‌ها بوده است.

تنش در رابطه با برادر بزرگ‌تر عرب‌ها

عربستان به عنوان کشوری که خود را برادر بزرگ‌تر کشورهای عربی منطقه می‌داند، همیشه سعی کرده است در معادلات منطقه‌ای، دست بالاتر را داشته باشد. سعودی‌ها در این مسیر ایران را یک رقیب جدی می‌دانند و کمتر سعی کرده‌اند با همکاری دوجانبه به موضوعات خاورمیانه بپردازند چرا که معتقدند این همکاری و سهیم کردن ایران به کاهش قدرت و نفوذ آنها در منطقه خواهد انجامید. همین رویکرد بخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی عامل تیرگی روابط در دوران مختلف بوده است. هرچند نمی‌توان این مساله را به همه سال‌های پس از انقلاب 57 نسبت داد، اما برآیند مناسبات چیزی جز این نبوده است.

طبیعی است در سال‌های اخیر با تشدید بحران‌های منطقه‌ای، تنش حاصل از این رویکرد سعودی‌ها در قبال ایران بیشتر شده و اختلاف سلیقه‌ها در مسائل سوریه، عراق، بحرین و حتی همکاری با کشورهای فرامنطقه‌ای مانند اتحادیه اروپا و آمریکا به شکاف میان تهران و ریاض دامن زده است.

ظهور نگاه‌های مثبت پس از سقوط صدام

اگر از جنگ هشت ساله میان ایران و عراق بگذریم و دوران تازه سیاسی در این کشور را مورد نظر قرار دهیم، روابط ایران و همسایه غربی‌اش پس از سقوط صدام رو به گسترش بوده است. برخورداری از اکثریت شیعه، عوامل مذهبی و عتبات عالیات، اثبات حسن‌نیت و کمک‌های ایران در دوران پس از صدام، عدم توفیق سیاست‌های آمریکا و برخی کشورهای منطقه در این کشور، همه و همه باعث نزدیکی و اعتماد بیشتر سران عراقی به جمهوری اسلامی ایران شده است.

عراق هنوز کشوری است که تحت نفوذ و گرایش‌های قومیت‌ها و گروه‌های مختلف قرار دارد. نگاه مثبت جریان‌های مختلف سیاسی مذهبی در عراق به ایران در روابط این دو کشور تاثیر زیادی داشته است. به طور مثال تعبیر مقتدی صدر در این باره موید همین مطلب است: «ایران و عراق، دو روح در یک بدن هستند». همین مناسبات دوجانبه باعث نگرانی داعیه داران بزرگ‌تری در خاورمیانه و همپیمانان بین‌المللی آنان بوده و تلاش آنان برای ایجاد تنش و بدبینی در روابط دو کشور همواره مشهود بوده است.

صفحه‌ای تازه در رابطه با کویت

سفر امیر کویت در خرداد ماه امسال نقطه عطف تازه‌ای در مناسبات دو کشور بود و به تعبیر تحلیلگران صفحه تازه‌ای در روابط ایران و کویت باز شد. دعوت حسن روحانی از شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح برای سفر به تهران و حضور او در ایران نشان از اراده‌ای متقابل برای توسعه روابط داشت. هرچند برخی این سفر را دارای اهداف دیگری همچون میانجیگری در روابط ایران و عربستان قلمداد کردند، اما مذاکرات دوجانبه و امضای شش سند همکاری در این سفر چیزی نیست که بتوان براحتی از کنار آن گذشت. پس از تیرگی حاصل از حمایت کویت از عراق در جنگ تحمیلی، سفر امسال امیر این کشور به تهران تاریخی خوانده شد. سفری که عملا شورای همکاری خلیج فارس را دچار شکاف بیشتری کرد و به صف‌بندی‌های تازه در منطقه قوت بیشتری بخشید.

شیعیان، مولفه‌ای تعیین‌کننده

حدود 70 درصد جمعیت بحرین را شیعیان این کشور تشکیل می‌دهند که از لحاظ نژادی و ریشه‌ای با ایرانیان بومی جزایر خلیج فارس نزدیکی بسیاری دارند. مخالفت این‌دسته از شیعیان بحرینی با سیاست‌های آل‌خلیفه و اعتراضات آنان بخصوص در چند سال اخیر موجب تشدید اختلافات در روابط ایران- بحرین شده است. نزدیکی گرایش‌های سیاسی و مذهبی آل‌خلیفه به آل‌سعود این کشور را در صف مخالفان عربی سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در منطقه قرار داده است.

به دنبال اعتراضات سه سال گذشته در بحرین، حکومت این کشور ایران را به دخالت در امور داخلی و حمایت از معترضان بحرینی متهم کرد که ایران با محکوم‌کردن سرکوب اعتراضات شیعیان توسط نیروهای امنیتی بحرین و ارتش عربستان، این اتهام را رد کرد و آن را بهانه‌ای برای سرکوب‌های داخلی برشمرد.

گشایشی تازه در مناسبات تهران - دوحه

ایران و قطر در سال‌های اخیر نگاه مثبتی به روابط دوجانبه داشته‌اند و تنها عاملی که باعث ایجاد خلل در مناسبات دوحه تهران شده، مساله سوریه است. اختلاف نظر در بحران سوریه موجب دوری این دو کشور در همکاری‌های سیاسی شد که پس از زاویه گرفتن قطر با سیاست‌های عربستان در شورای همکاری خلیج فارس و کمرنگ‌شدن بحران سوریه در منطقه دوباره فصل مشترک دیدگاه‌های دوکشور آغاز شده است. قطر پس از نگاه انتقادی به سیاست سعودی‌ها تمایل بیشتری برای نزدیکی به ایران پیدا کرد.

هرچند نباید ریشه‌های عربی این کشور و بازی آنها با کارت ایران برای امتیاز گرفتن از اعراب را نادیده گرفت، اما به نظر می‌رسد این نزدیکی دیپلماتیک که بخصوص پس از سفر اواخر سال گذشته وزیر امور خارجه ایران به دوحه اتفاق افتاد، ظرفیتی جدید را برای گشایش روابط دو کشور ایجاد کرده است.

امارات و ادعای تکراری

باوجود همه نزدیکی‌هایی که در روابط اقتصادی و گردشگری ایران و امارات وجود دارد، همواره ادعای مقامات امارات درباره سه جزیره واقع در خلیج فارس که جزولاینفک خاک جمهوری اسلامی ایران به حساب می‌آید در مناسبات دو کشور تنش‌آفرین بوده است و مانع نزدیکی سیاسی و دیپلماتیک دو کشور می‌شود. اما نشانه‌های بهبود روابط دو کشور پس از روی کارآمدن دولت حسن روحانی بیشتر دیده شد به طوری که وزیر امور خارجه این کشور در سفر سال گذشته خود به ایران از تلاش برای بهبود مناسبات دو کشور خبر داد. وی در جای دیگری نیز گفته بود: «ما با جمهوری اسلامی ایران همسایه هستیم، اما به این سطح اکتفا نمی‌کنیم و می‌خواهیم شریک جمهوری اسلامی ایران باشیم.»

دیپلماسی پنهان قابوس

پادشاه عمان در دوران حکومت خود همواره سعی داشته است در منازعات منطقه‌ای و بین‌المللی رویکردی صلح‌جویانه داشته باشد. او حتی در جنگ تحمیلی نیز با رویکرد اعراب در حمایت از عراق همراه نشد و بر خاتمه جنگ تاکید داشت. سلطان قابوس در طول دوران پادشاهی خود در مناسبات خود با ایران همواره از ایجاد تنش جلوگیری کرده است و فراتر از آن سعی داشته نقش واسطه برای تنش‌زدایی روابط ایران و غرب را بازی کند. همین رویکرد در همگرایی سیاسی و دیپلماتیک دو کشور تاثیرات بسزایی داشته است و دیپلماسی پنهان سلطان قابوس برای رفع تنش‌ها از رابطه ایران با کشورهای غربی به آن کمک بسیاری کرده است. سفر متقابل رئیس‌جمهور ایران و پادشاه عمان نیز در یک سال گذشته در همین چارچوب قابل تحلیل است.

تناقضات سیاست خارجی پاکستان

پاکستان همواره منافع خود را در سیاست خارجی فعال اما متناقض جستجو کرده است. این کشور از یک سو با آمریکا و عربستان روابط نزدیکی دارد و از سوی دیگر با برقراری رابطه با ایران سعی می‌کند از ظرفیت‌های ژئوپلتیک این کشور در منطقه سود ببرد. در سال‌های گذشته کشور پاکستان بخصوص در مناطق مرزی با ایران و افغانستان همواره محل فعالیت و رشد گروه‌های تروریستی بوده است و جمهوری اسلامی ایران از ناحیه اشراری که به خاک پاکستان پناه می‌برند، آسیب‌های زیادی خورده است. پاکستان به دلیل برخورداری از تنها یک نوار مرزی امن و باثبات آن هم در مرز مشترک با ایران علاقه‌مند به حفظ روابط دوستانه با تهران است، اما تناقضات موجود میان روابط خارجی این کشور برخی اوقات به واگرایی سیاست خارجی ایران و پاکستان می‌انجامد. همکاری‌های اقتصادی این دو کشور یکی از عوامل نزدیکی تهران- اسلام‌آباد است.

منافع مشترک و توسعه روابط تهران- کابل

کشوری جنگزده که درگیری‌های داخلی و دخالت‌های خارجی مانع جدی توسعه این کشور بوده است. رنج افغانستان از این دو مساله مورد تاکید همه کارشناسان توسعه‌ای است. همین شرایط باعث شده دولت افغانستان با شرایط نه‌چندان باثبات در کشورش به دنبال شرکای منطقه‌ای برای رهایی از این وضع باشد. کمک‌های ایران از زمان جنگ سرخ در این کشور تاکنون نیز حسن‌نیت این کشور را برای افغان‌ها ثابت کرده، اما چند دستگی و جایگاه دیرینه قومیت‌ها در این کشور مانع شکل‌گیری روابط پایدار بوده است.

حضور بلندمدت نیروهای ناتو و آمریکا در افغانستان و تبلیغات علیه جمهوری اسلامی ایران در تغییر نگرش برخی مردم نسبت به روابط تهران - کابل موثر بوده است. با این همه شرایط ایران در مناسبات با افغانستان در منطقه بهتر از سایر کشورهاست و منافع مشترک دو کشور به توسعه این روابط دامن زده است. موقعیت مهم این کشور از لحاظ جغرافیایی در منطقه، آن را به کانون توجه کشورهای مختلف تبدیل کرده است و در این میان، ایران نیز با ایجاد روابط پایدار با این کشور سعی در ایجاد ثبات و امنیت در مرزهای شرقی خود دارد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات