تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۱  ، 
کد خبر : ۲۶۹۸۷۲

طراحي ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم در جمهوري اسلامي ايران

حسين ظريف‌منش / عضو هيئت علمي دانشگاه جامع امام حسين(ع) - محمد تولايي / دكتراي دورۀ عالي جنگ دانشگاه جامع امام حسين(ع) - رضا مقيسه / كارشناس ارشد مطالعات دفاعي استراتژيك دانشگاه جامع امام حسين(ع) - چكيده: جنگ نرم، واقعيتي غيرقابل انكار است، چنانچه تدبيري براي مقابله با آن انديشيده نشود، نه به معناي فقدان اين واقعيت بلكه به معناي غفلت است و اگر براي مقابله با آن اقدام شود، ولي براي چنين اقدامي برنامه‌ريزي، هدايت و هماهنگي لازم وجود نداشته باشد، اقدام‌ها به نتيجۀ مطلوب منتهي نخواهد شد. اين تحقيق با روش توصيفي ـ پيمايشي انجام شده است. جامعۀ آماري تحقيق، 70 نفر از مسئولان و كارشناسان حوزه‌هاي گوناگون كشور هستند كه با جنگ نرم آشنايي داشته و در سطح راهبردي در كشور، مسئوليت مقابله با دشمنان را داشته‌اند. روش نمونه‌گيري، تصادفي، ابزار نمونه‌گيري، پرسشنامه‌ با پرسش‌هاي بسته و در بعضي موارد باز است كه براي اعتبارسنجي از روش آلفاي كرونباخ استفاده شده است. يافتۀ مقاله بيانگر آن است كه مقابله با جنگ نرم، نيازمند حضور همۀ نهادها يا سازمان‌هاي مرتبط و كليدي كشور در ساختاري راهبردي براي «ايجاد سامانۀ رصد صحنۀ جنگ نرم و مديريت راهبردي آن» و «هدايت و هماهنگي عمليات مقابله با جنگ نرم» است. واژگان كليدي: جنگ نرم، مديريت راهبردي، ج.ا.ايران، انقلاب اسلامي، آمريكا.

مقدمه:

با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357، ماهيت ضداستكباري آن در سياست خارجي ج.ا.ايران نمود يافت و با الهام‌بخشي آن براي ملت‌ها و نهضت‌هاي آزاديبخش و آزاديخواه اعم از مسلمان و غيرمسلمان، استكبار جهاني متوجه آن قدرت عظيم الهي شد و از همان ابتدا انواع تهديدها اعم از سخت و نرم را عليه آن اعمال كرد.

رهبر بصير، حكيم و فرزانۀ انقلاب اسلامي حضرت امام خامنه‌اي (مدظله‌العالي)، در اين راستا مي‌فرمايند: «مخالفان، نظام را، اين حركتِ براساس حكم الهي و دين الهي را برنمي‌تابند... آثار مترتب بر اين نظام را در دنيا مي‌بينند... و اين، منافع مادي آنها را تهديد مي‌كند. به هر حال مي‌فهمند منشأ، اينجاست؛ لذا مقابله مي‌كنند، معارضه مي‌كنند» (بيانات فرماندهي معظم كل قوا حضرت امام خامنه‌اي در ديدار با اعضاي مجلس خبرگان رهبري در مورخۀ 1388/12/06).

بر اين اساس، جنگي كه استكبار جهاني و در رأس آنها آمريكا در حوزۀ نرم عليه انقلاب اسلامي به راه انداخته‌اند، در واكنش به تهديدهايي است كه از سوي انقلاب اسلامي متوجه منافع مادي آنها بوده و طبيعي است كه با قوت و قدرت گرفتن فزايندۀ انقلاب اسلامي و به ويژه گسترش روزافزون آن در اقصي نقاط جهان، نه تنها دشمني آنها كنار گذاشته نخواهد شد، بلكه ابعاد و دامنۀ اين دشمني و اقدام‌ها از جمله در حوزۀ جنگ نرم نيز توسعه خواهد يافت.

معظم‌له در تبيين استفاده دشمن از جنگ نرم عليه انقلاب اسلامي و ملت ايران اين چنين مي‌فرمايند: «جنگ نرم؛ راست است، اين يك واقعيت است... چه بكنم اگر كسي نمي‌بيند؟! چه كار كند انسان؟! من دارم مي‌بينم صحنه را، مي‌بينم تجهيز را، مي‌بينم صف‌آرايي‌ها را، مي‌بينم دهان‌هاي با حقد و غضب گشوده شده و دندان‌هاي با غيظ به هم فشرده شده عليه انقلاب و عليه امام و عليه همۀ اين آرمان‌ها و عليه همۀ آن كساني كه به اين حركت دل بسته‌اند را؛ اينها را انسان دارد مي‌بيند» (بيانات فرماندهي معظم كل قوا حضرت امام خامنه‌اي در ديدار با جمعي از شعرا در مورخۀ 1388/06/14).

در جايي ديگر افزوده‌اند كه: «امروز جمهوري اسلامي و نظام اسلامي با يك جنگ عظيمي مواجه است» (بيانات فرماندهي معظم كل قوا حضرت امام خامنه‌اي در ديدار با دانشجويان و نخبگان علمي در مورخۀ 1388/06/04). چطور ممكن است جنگ در كشور واقعيت داشته باشد و تمام اركان و اجزاي آن كشور، آماده و در حال مقابله با دشمن نباشند؛ اين تحقيق يكي از عوامل مؤثر در نارسايي ياد شده را فقدان ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم در كشور مي‌داند؛ اين فقدان حتي باعث كاهش اثربخشي نهادها يا سازمان‌هايي نيز شده است كه در اين حوزه فعال هستند. هدف تحقيق حاضر، اين است كه ضرورت و تشكيل ساختار سطح راهبردي مقابله با جنگ نرم را به همراه مأموريت، وظايف و اعضا در كشور اثبات نمايد.

اين پژوهش، از نظر هدف، كاربردي و از لحاظ روش، ماهيت توصيفي ـ تحليلي دارد و داده‌هاي مورد نياز از روش كتابخانه‌اي و پيمايشي گردآوري شده‌اند. در اين تحقيق، ابتدا مأموريت، وظايف و اعضايِ ساختارِ سطح راهبردي مقابله با جنگ نرم از محتواي منابع و متون علمي مرتبط با حوزۀ جنگ نرم، استخراج شده و سپس در قالب پرسشنامه با 7 پرسش كلي و 275 پرسش جزيي (گويه) بين 70 خبره توزيع شده كه در مجموع 44 پرسشنامه معتبر به دست آمد و نتايج آن بررسي و تحليل شده است.

1. كليات

1-1. طرح مسئله

با وجود جنگ نرم عليه انقلاب اسلامي و اولويت مقابله با آن از منظر فرماندهي معظم كل قوا حضرت امام خامنه‌اي (مدظله‌العالي)، تاكنون براي مقابله با دشمنان كه هدفمند براي نابودي انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي تلاش مي‌كنند، ساختاري در سطح راهبردي كه بتواند همۀ ظرفيت‌هاي موجود را به طور هماهنگ به كار گيرد، ايجاد نشده است، تا با ايجاد ارتباط، سازماندهي، هماهنگي و هم‌افزايي ميان اجزا، با جنگ نرم دشمنان مقابله كند. اين نارسايي مي‌تواند مشكلاتي را براي نهادهاي مرتبط در سازماندهي، هم‌افزايي و تعيين راهبرد ايجاد كند؛ به عبارتي ممكن است به دليل عدم پايش و رصد جامع و كامل فعاليت‌هاي دشمنان داخلي و خارجي، كاستي‌هايي در مسير تحولات و پيشبرد هدف‌هاي نظام پيش آيد.

همچنين اگر اين ساختار متمركز بر مقابله با جنگ نرم نشود، دغدغه‌هايي كه مقام معظم رهبري به صراحت در اين ارتباط بيان فرموده‌اند، برطرف نخواهد شد و نهاد و تشكيلاتي كه بتواند پاسخگوي آن باشد، وجود ندارد و به همين دليل، تصميم‌ها و راهبردها يا اجرا نمي‌شوند يا به موقع اجرا نخواهند شد. افزون بر اين، به دليل ناهماهنگي و همسو نبودن فعاليت‌هاي عملياتي دستگاه‌ها و نهادهاي كشور در اين عرصه، هم‌افزايي و عملكرد مؤثر و مضاعفي به وجود نخواهد آمد.

فرماندهي معظم كل قوا حضرت آيت‌العظمي امام خامنه‌اي (مدظله‌) در آخرين ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي فرمودند: «در عرصۀ تهاجم پيچيده و فراگير فرهنگِ جبهۀ استكبار بر ضد نظام اسلامي، شوراي عالي انقلاب فرهنگي همچون يك قرارگاه اصلي، وظيفۀ سياستگذاري راهبردي و هدايت دستگاه‌ها و مراكز تأثيرگذار فرهنگي و بخش‌هاي اجرايي را بر عهده دارد» (بيانات فرماندهي معظم كل قوا حضرت امام خامنه‌اي در ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مورخۀ 1390/3/23)؛ اما اينكه اين شورا در حال حاضر تا چه ميزان به عنوان «قرارگاه اصلي» در اين عرصه فعال است و يا الزام‌هاي ساختاري لازم را داراست، محل بحث و اختلاف مي‌باشد و البته شايسته است عوامل و موانع آن مرتفع شود تا اين شوراي مهم و راهبردي كشور بتواند مطالبه‌ها و انتظار به حق معظم‌له را به خوبي تأمين نمايد.

مسئلۀ اين تحقيق آن است كه اگر براي مقابله با جنگ سخت به ساختارهاي راهبردي، عملياتي و راهكنشي (تاكتيكي) نياز است، براي تعميق و پيش‌برندگي انقلاب اسلامي و افزايش بازدارندگي و دفاع از انقلاب اسلامي و مقابله با جنگ نرم نيز به طراحي ساختاري در سطح راهبردي نياز است تا آن ساختار بتواند با مأموريت و وظايف مشخص و اعضايي توانمند، مقابله با جنگ نرم در كشور را متمركز و هدفمند نمايد.

1-2. اهميت و ضرورت تحقيق

به فرمودۀ امام خامنه‌اي (مدظله العالي) كه جنگ نرم راست است و اولويت دارد، وقتي مهم‌ترين اولويت و مشكل و درگيري كنوني كشور با دشمنان، جنگ نرم است، نبايد براي آن امر مهم، ساختار راهبردي در كشور طراحي و راه‌اندازي شود و به گونه‌اي عملي و با انگيزۀ قوي وارد ميدان مديريت، هدايت و راهبري شود؟ و تقسيم كارها و فعاليت‌ها ميان نهادها و شخصيت‌هاي حقيقي و حقوقي كشور را در اين موضوع به طور اثربخش و كارآمد برعهده گيرد؟

در جنگ‌ها اگر در راهكنش (تاكتيك) اشتباه شود، آنها قابل اصلاح و بازنگري هستند؛ اما اگر در راهبرد و جهت‌گيري اشتباه شود، قابليت جبران و بازنگري آسان نيست، اكنون آيا اولويت‌ها و جهت‌گيري‌هاي جنگ نرم در كشور معلوم است؟ آيا در كشور، مسئول راهبَري و هدايت فعاليت‌هاي مقابله با جنگ نرم معلوم است و نقش خود را در حال حاضر بازي مي‌كند؟ محققان، علت را فقدان ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم در كشور مي‌دانند.

1-3. پيشينۀ تحقيق

تاكنون در كشور ساختارهاي راهبردي در قالب شوراها يا ستادهايي براي مقابله با نقشه‌ها و عمليات دشمن در حوزه‌هاي نظامي و امنيتي طراحي و راه‌اندازي شده است؛ ولي با وجود اهميت و اولويت جنگ نرم دشمنان عليه كشورمان، تاكنون به طور مستقل و اختصاصي براي مقابله با جنگ نرم ساختار يا ستاد راهبردي، طراحي نشده است.

نويسندگان پس از مرور منابع و اسناد دريافتند كه دربارۀ قدرت نرم و جنگ نرم در كشور منابع علمي خوب و زيادي به شكل بومي توليد شده و برخي نهادها و سازمان‌ها از آنها براي مقابله با جنگ نرم استفاده مي‌نمايند، اما در مورد «ساختار مقابله با جنگ نرم» در كشور ـ به ويژه در سطح راهبردي ـ تحقيق خاصي در كشور انجام نشده و اگر هم انجام شده يا چاپ نشده يا داراي طبقه‌بندي بوده است.

1-4. هدف‌هاي تحقيق

هدف اصلي تحقيق «تبيين ساختار سطح راهبردي مقابله با جنگ نرم در كشور به منظور هدايت هماهنگ و منسجم فعاليت‌هاي مقابله با دشمن در جنگ نرم» و هدف‌هاي فرعي آن «بررسي وضعيت ساختارهاي راهبردي موجود كشور براي مقابله با جنگ نرم»، «دستيابي به مأموريت‌هاي عمدۀ ساختارِ راهبردي مقابله با جنگ نرم»، «تبيين وظايف كلي، اصلي و جزيي ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم» و «تعيين اعضاي (حقيقي يا حقوقي) عمدۀ ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم» مي باشند.

1-5. پرسش‌هاي تحقيق

پرسش اصلي تحقيق عبارت است از: «ساختار مقابله با جنگ نرم، در جمهوري اسلامي ايران در سطح راهبردي چگونه بايد باشد؟» و پرسش‌هاي فرعي تحقيق عبارتند از: «1. آيا ساختارهاي راهبردي موجود، پاسخگوي نياز كشور در مقابله با جنگ نرم دشمنان مقابله مي‌باشد؟»، «2. مأموريت‌هاي عمدۀ ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم چه بايد باشد؟»، «3. وظايف اصلي ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم در كشور كدامند؟» و «4. اعضاي اصلي (حقيقي يا حقوقي) ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم در كشور كدامند؟»

1-6. فرضيه‌هاي تحقيق

پاسخ‌هاي پرسش‌هاي فرعي كه در مجموع، پاسخ فرضيه‌اي به پرسش اصلي تحقيق است، عبارتند از:

(1) شوراي عالي انقلاب فرهنگي نمي‌تواند ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم در كشور باشد.

(2) براي مقابله با جنگ نرم، نيازمند ساختار راهبردي جديدي با محوريت و موضوعيت كار فرهنگي و اجتماعي مي‌باشد.

(3) مأموريت ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم، «جهاد و تهاجم نرم به مباني فرهنگي و عقيدتي و سياسي دشمنان»، «دفاع از مرزهاي عقيدتي و فكري اسلام و انقلاب در برابر تهاجم‌هاي دشمن» و «جلوگيري از تخريب هويت، عقايد و رفتار مردم» است.

(4) وظايف عمدۀ ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم «برخورداري از قدرت نرم»، «به كارگيري، هدايت و توزيع منابع غني قدرت نرم بالقوه و بالفعل كشور»، «رصد برنامه‌ها و عملك��د دشمنان»، «رصد برنامه‌ها و عملكرد اجزاي نظام جمهوري اسلامي در بُعد جنگ نرم»، «آينده‌نگري و نظارت مبتني بر تحقق هدف‌هاي انقلاب اسلامي» و «توان طراحي صحنۀ عمليات نرم مقابله با جنگ نرم دشمنان» است.

(5) ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم بايد متشكل از مسئولان حقوقي همۀ عرصه‌ها و حوزه‌هاي كشور اعم از فرهنگي، مذهبي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي، علمي، نظامي باشد، البته اعضاي حوزۀ فرهنگي و اجتماعي، نقش محوري و مركزي دارند.

1-7. متغيرهاي تحقيق

متغير مستقل تحقيق «جنگ نرم دشمنان عليه انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران و ملت ايران» و متغير وابسته «ساختار مقابله با جنگ نرم در جمهوري اسلامي ايران در سطح راهبردي» مي‌باشد.

1-8. نوع و روش تحقيق

اين تحقيق از لحاظ هدف، «كاربردي» و از لحاظ روش، توصيفي ـ پيمايشي» مي‌باشد. روش گردآوري اطلاعات، «مطالعه و بررسي اسناد و مدارك و پيمايش» و روش تحليل داده‌ها، «تحليل مضامين و محتواي سخنراني‌ها و اسناد اساسي نظام و متون علمي، تطبيق با ساختارهاي مشابه، تحليل آماري نظرات خبرگان» مي‌باشد. جامعۀ آماري تحقيق، 70 نفر از مسئولان و كارشناسان حوز‌ه‌هاي امنيتي، فرهنگي، دفاعي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي كشور هستند كه با جنگ نرم آشنايي داشته و در سطح راهبردي در كشور، مسئوليت مقابله با دشمنان در حوزه‌هاي نرم و سخت را تاكنون داشته‌اند.

نمونۀ آماري تحقيق، 44 نفر از خبرگان جامعۀ آماري مي‌باشند. روش نمونه‌گيري، تصادفي، ابزار نمونه‌گيري، پرسشنامه با پرسش‌هاي بسته و در بعضي موارد باز است كه براي اعتبارسنجي از روش آلفاي كرونباخ (به عنوان ابزاري براي محاسبۀ قابليت اعتماد و روايي سنجي تحقيق‌هاي كمّي) استفاده شده است. آلفاي كرونباخ، ضريبي است كه ميزان همبستگي مثبت اعضاي يك مجموعه را با هم منعكس مي‌كند. هر چقدر آلفاي كرونباخ به عدد يك نزديك‌تر باشد، اعتبار سازگاري دروني بيشتر است.

پس از تكميل تعداد 44 پرسشنامه، آلفاي كرونباخ پرسشنامه‌ها از طريق نرم‌افزار SPSS 19 محاسبه شده و مقدار آن 0/985 به دست آمد كه بيانگر درجۀ اعتماد و ثبات در سنجش موضوع در پرسشنامه مي‌باشد. از اين رو اعتبار پرسشنامه، تأييد شده و نتيجۀ حاصل به شرح زير ارائه شده است:

جدول شمارۀ 1. تعيين اعتبار به كمك آلفاي كرونباخ

خلاصۀ وضعيت پرسشنامه‌ها

درصد

تعداد

 

 

43/2

19

اعتبار خيلي بالا

وضعيت‌ها

56/8

25

اعتبار بالا

100/0

44

جمع كل

آمار قابل اطمينان

تعداد گويه و پرسش

آلفاي كرونباخ

275

0/985

2. مفاهيم و چارچوب نظري

ادبيات حاكم بر اين تحقيق، ادبيات «جنگ نرم» و «طراحي ساختار» مي‌باشد. از اين رو ابتدا رويكردها و چارچوب‌هاي جنگ كه «جنگ‌هاي دانشي و فكري» جزو مهم‌ترين و اخيرترين آنهاست، آورده شده و سپس با توجه به تعابير و مفاهيم مختلف جنگ نرم، تعريفي عملياتي از جنگ نرم ارائه شده است. جنگ نرم در ابعاد مختلفي ظهور و بروز دارد و انقلاب اسلامي، تك‌بُعدي نبوده و براي تعميق و دفاع از آن بايد همه‌جانبه و جامع وارد عمل شد. طراحي ساختارهاي عملياتي و راهبردي نيز داراي روش و الزام‌هاي خاص خود مي‌باشد كه در ادامه بيان شده است.

2-1. چارچوب‌هاي (پارادايم) جنگ

انديشگاه شريف و انديشكدۀ كاوشگران آينده، انواع چارچوب‌هاي جنگ‌هاي كنوني و آينده را به شكل زير ارائه نموده‌اند كه مي‌توان از آن استنتاج كرد، ماهيت و هويت بيشتر جنگ‌هاي اخير، جنگ نرم است.

شكل شمارۀ 1 نشان مي‌دهد كه جنگ‌ها به سمت جنگ‌هاي «فكري»، «دانشي» و «نرم» در حال شكل‌گيري است (انديشگاه شريف، 1388: 109، 110، 355 و 366). اين شكل بيانگر آن است كه يك چارچوب از چارچوب ديگر به عنوان اهرم استفاده مي‌كند (")، يك چارچوب بر چارچوب ديگر تأثير مي‌گذارد (4)، دو چارچوب (پارادايم) با يكديگر تعامل دارند و از تأثيرگذاري دو طرفه برخوردار هستند (1) يك چارچوب در راستاي سير تكاملي چارچوبي ديگر ظهور يافته است (¢).

2-2. جنگ نَرم

در منابع علمي، جنگ نرم، تعابير و مفاهيم گوناگوني دارد؛ براي مثال عده‌اي آن را «جنگ فرهنگي» مي‌دانند: «جنگ نرم از سنخ جنگ فرهنگي است. ابزار و ادوات جنگي در اين نوع جنگ از سنخ ابزارهاي فرهنگي و فكري و انديشه‌اي و مَنِشي بوده و از جنس ابزارها و وسايل نظامي نيستند. دشمنان در جنگ نرم به دنبال تسخير باورها و ارزش‌هاي يك ملت هستند. تصرف قلب‌ها و مغزها، هدف اصلي جنگ نرم است و وقتي به هدف نايل شوند در حقيقت، جبهۀ مقابل را به جبهۀ خودي تبديل كرده‌اند و در چنين شرايطي، نيازي به تسخير نظامي كشور و يا دخالت رسمي و مستقيم براي تغيير نظام حاكم نيست، بلكه اين هدف را خود آن ملت، كه همگي يا بخش عمده‌اي از آنها بر اثر جنگ نرم به جبهۀ دشمن پيوسته‌اند، تأمين مي‌كنند، و اگر نيازي به جنگ سخت باشد با كمترين مقاومت از سوي كشور هدف روبه‌رو خواهند شد و با هزينه‌اي بسيار اندك به هدف خود نايل مي‌شوند» (شريفي، 1389: 26).

حضرت امام خميني(ره) در مورد جنگ نرم يا انحراف فرهنگي و عقيدتي مي‌فرمايند: «اگر انحرافي در فرهنگ يك رژيم پيدا شود و همۀ ارگان‌ها و مقام‌هاي آن رژيم به صراط مستقيم انساني و الهي پايبند باشند و به استقلال و‌ آزادي ملت از قيود شيطاني عقيده داشته باشند و آن را تعقيب كنند و ملت نيز به تبعيت از اسلام و خواسته‌هاي ارزندۀ آن پايبند باشد، ديري نخواهد گذشت كه انحراف فرهنگي بر همه غلبه كند و همه را خواهي نخواهي به انحراف كشاند، و نسل آتيه را آنچنان كند كه انحراف به صورت زيبا و مستقيم را راه نجات بداند و اسلام انحرافي را به جاي اسلام حقيقي بپذيرد و بر سر خود و كشور خود، آن آورد كه در طول ستمشاهي و به ويژه پنجاه سال سياه بر سر كشور آمد» (امام خميني(ره)، 1367: 316).

حضرت امام خامنه‌اي (مدظله‌العالي) هم در مقاطع مختلف، جنگ نرم را اين‌گونه تعريف فرموده‌اند: «جنگ نرم؛ يعني جنگ به وسيلۀ ابزارهاي فرهنگي، به وسيلۀ نفوذ، به وسيلۀ دروغ، به وسيلۀ شايعه‌پراكني؛ با ابزارهاي پيشرفته‌اي كه امروز وجود دارد، ابزارهاي ارتباطي‌اي كه ده سال قبل و پانزده سال قبل و سي سال قبل نبود، امروز گسترش پيدا كرده است. جنگ نرم يعني ايجاد ترديد در دل‌ها و ذهن‌هاي مردم» (بيانات فرماندهي معظم كل قوا حضرت امام خامنه‌اي در ديدار با جمع كثيري از بسيجيان كشور در مورخۀ 1388/09/04).

در مجموع مي‌توان جنگ نرم را به شكل زير تعريف نمود: «ايجاد ترديد در دل‌ها و ذهن‌هاي مردم نسبت به باورها و فرهنگ اسلامي و انقلابي به وسيلۀ ابزارهاي فرهنگي (مانند دروغ، شايعه‌پراكني‌ و...) و ابزارهاي پيشرفتۀ ارتباطي ا��روزي توسط طاغوت و مستكبران و دشمنان داخلي در حوزه‌هاي مختلف، ديني، فرهنگي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و حقوقي حيات كشور و ملت».

2-3. حوزه‌ها يا ابعاد جنگ نرم

شايد تصور شود «جنگ نرم»، فقط به حوزۀ نظامي و امنيتي مرتبط است، اما با توجه به تعريف‌ها و ماهيت جنگ نرم، حوزه‌ها و ابعاد آن بيشتر صبغۀ غيرنظامي و غيرامنيتي دارند. آقاي شريفي در بين سايرين، ابعاد جنگ نرم را جامع‌تر معرفي نموده‌اند كه در ادامه آمده است:

(1) بُعد ديني: شبهه‌پراكني‌هاي مذهبي و اعتقادي، سوءاستفاده از روحانيت، فرقه‌سازي، دين‌سازي، ترويج اسلام آمريكايي.

(2) بُعد فرهنگي: تخريب هدفمند فرهنگ و هويت اسلامي، تغيير در سبك زندگي، الگوسازي‌هاي فرهنگي و اجتماعي، ترويج زبان انگليسي، توجه به شركاي بالقوۀ ليبراليسم و عرفي‌گرايي (سكولاريسم) در جهان اسلام.

(3) بُعد سياسي: خدشه در مباني مشروعيت حكومت اسلامي، ترويج دموكراسي، ترويج جامعۀ مدني، تأسيس و تقويت سازمان‌هاي مردم‌نهاد (سمن‌ها)، بسترسازي براي نافرماني مدني، حمايت از گروه‌ها و افراد معترض، آموزش و تربيت مهره‌هاي اثرگذار، مبارزه با تروريسم.

(4) بُعد اجتماعي: استفاده از آسيب‌هاي اجتماعي، ترويج قوميت‌گرايي، ايجاد شبكه‌هاي اجتماعي مرتبط.

(5) بُعد حقوقي: استفاده از ظرفيت‌هاي قانوني سازمان‌هاي بين‌المللي، مسئلۀ حقوق بشر، حقوق زنان و دختران.

(6) بُعد عاطفي و احساسي: تحريك احساس‌ها، نااميد كردن مردم، استخدام چهره‌هاي موجه، استفاده از شعارها و نمادهاي خوب و جذاب.

(7) بُعد اقتصادي: تك محصولي كردن اقتصاد، جلوگيري از روابط اقتصادي منطقه‌اي، ايجاد نابساماني‌هاي اقتصادي، اعمال فشارهاي اقتصادي» (شريفي، 1389: 127 و 202).

2-4. انقلاب اسلامي و جهاد نرم

دفاع در اسلام در زمان غيبت، با توجه به نوع جنگ، متفاوت است. دستور اسلام براي مقابله با انواع تهديدها و جنگ‌هاي مستكبران و منافقان در حالت‌هاي سخت، مقابلۀ جهادي و دفاعي است و در جنگ‌هاي نرم، مقابلۀ جهادي و تهاجمي است. نمونۀ اين نوع تهاجم به مباني فرهنگي طاغوت و دشمنان مستكبر، خود انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 بود كه به رهبري حضرت امام خميني(ره) در ايران شروع شد.

«حركت اسلامي و انقلاب اسلامي، عبارت است از طغيان بر ارزش‌هاي جاهلي و نظام‌هاي طاغوتي كه بشر را به زنجير كشيده و موجب ظلم و فساد و تبعيض طبقاتي و نژادي و فحشاي عمومي و ستم‌پذيري توده‌ها و ديگر بدبختي‌هاي ملت‌ها شده و همه چيز را فداي سود بيشتر و حاكميت ظالمانۀ بيشتر صاحبان زر و زور نموده است. پس، حركت صحيح اسلامي، صف‌بندي ميان دو نظام ارزشي و مبارزۀ ميان دو فرهنگ است»‌ (بيانات فرماندهي معظم كل قوا حضرت امام خامنه‌اي در پيام به حجاج بيت‌الله الحرام در مورخۀ 1370/03/26).

با وجود پشتوانۀ غني معارف الهي و ديني، مقابله با جنگ نرم كار سختي نيست؛ امام خامنه‌اي (مدظله‌العالي) در اين‌باره مي‌فرمايند: «امروز ما در يك ميدان جنگ و كارزار حقيقيِ فكري قرار داريم. اين كارزار فكري به هيچ وجه به زيان ما نيست؛ به سود ماست. اگر وارد اين ميدان بشويم و آنچه را كه نياز ماست ـ از مُهمات تفكر اسلامي و انبارهاي معارف الهي و اسلامي ـ بيرون بكشيم و صرف كنيم، قطعاً بُرد با ماست» (بيانات فرماندهي معظم كل قوا حضرت امام خامنه‌اي در ديدار علما و روحانيون كرمان در مورخۀ 1384/02/11).

2-5. فرايند و روش‌هاي مقابله با جنگ نرم

مقابله با جنگ نرم نيازمند روش‌ها و راهكنش‌هاي (تاكتيك‌هاي) متناسب با نوع جنگ نرم دشمن و نوع هدفي است كه دشمن براي خود انتخاب كرده است؛ گاهي دشمن به دانش‌آموزان حمله مي‌كند، گاهي به دانشجويان، گاهي از راه فيلم‌هاي مستهجن به سراغ دانش‌آموزان مي‌رود و گاهي با بازي‌ها و سرگرمي‌ها و...؛ بنابراين براي مقابله بايد از روش‌هاي مناسب استفاده كرد. آقاي متقي، فرايند و الگوي مديريت جنگ نرم را به اين شكل تبيين نموده‌اند: «1. مديريت جنگ نرم براساس الگوي ارتباط مؤثر، 2. مديريت جنگ نرم از طريق ظرفيت‌سازي، 3. مديريت جنگ نرم از طريق غافلگيري راهبردي، 4. مديريت جنگ نرم از طريق بي‌اعتبارسازي توانمندي‌ها و 5. مديريت جنگ نرم از طريق مصالحه» (متقي، 1388: 56).

2-6. ساختار يا ستاد راهبردي

سطحي از سازمان‌ و ساختار كه مأموريت‌ها و تصميم‌هاي كلان توسط آن تدوين و تبيين مي‌شود و بيشتر تعامل‌هاي حياتي و اساسي محيطي سازمان، به اين سطح از ساختار سازمان مربوط مي‌شود. به اين ساختارها، ستاد يا شوراي راهبردي يا عالي گفته مي‌شود.

2-7. روش‌هاي طراحي ساختار سازمان

برخي منابع علمي، سه روش را براي طراحي ساختار سازمان معرفي مي‌كنند كه در ادامه توضيح داده خواهند شد:

2-7-1. طراحي ساختار براساس «ابعاد سازمان»

در طراحي ساختار سازماني، ابعاد سازمان را به دو دسته تقسيم مي‌كنند: ابعاد ساختاري (رسميت، تخصصي بودن، داشتن استاندارد، سلسله مراتب، پيچيدگي، تمركز، حرفه‌اي بودن، نسبت‌هاي كاري) و ابعاد محتوايي (فرهنگ، هدف‌ها و راهبردها، محيط، فناوري، اندازه) (دفت، 1378). در اين تحقيق، ابعاد محتوايي طراحي ساختار هدف‌هاي دشمنان، راهبردها، فناوري و ابزارهاي مؤثر بر جنگ نرم و مقابله با آن فرض شده است و تلاش گرديده به عوامل محتوايي بالا توجه شود.

2-7-2. طراحي ساختار براساس «مراحل سازماندهي»

از روش‌هاي طراحي ساختار و مشاغل سازماني، طراحي براساس «مراحل اساسي سازماندهي» است. آقاي رضائيان اين سه مرحله را به شكل زير بيان نموده است:

(1) «طراحي و تعريف كارها و فعاليت‌هاي ضروري،

(2) دسته‌بندي فعاليت‌ها بر حسب مشاغل و منصب‌هاي سازماني تعريف شده،

(3) برقراري رابطه ميان مشاغل و منصب‌هاي سازماني براي كسب هدف‌هاي مشترك» (رضائيان، 1379: 274). در اين تحقيق از همۀ مراحل بالا استفاده شده كه در ذيل الگوي مفهومي توضيح بيشتر آن آمده است.

2-7-3. طراحي ساختار براساس «فرايند و توالي كلي طرح سازمان»

يكي ديگر از روش‌هاي طراحي ساختار سازماني، طراحي براساس فرايند و توالي كلي طرح سازمان است. آقاي دانايي فرد فرايند چهارگانۀ اين روش را به شرح زير مي‌داند:

اجرا ¢ طرح عملياتي سازماني ¢ طرح راهبردي سازماني ¢ تحليل اوليه

وي تفاوت طراحي ساختار راهبردي و ساختار عملياتي سازمان را در جدول زير بيان نموده است (دانايي‌فرد، بي‌تا):

جدول شمارۀ 2. مقايسۀ طراحي ساختارهاي راهبردي و عملياتي

 

طراحي راهبردي

طراحي عملياتي

نوع تصميم

معماري بنيادي / شكل كلي سازمان

فرايندهاي عملياتي و مديريتي، جريان‌هاي كاري، مشاغل و سنجه‌ها

سطوح درگير

سطح عالي و مياني

همۀ سطوح

جهت طراحي

بالا ـ پايين

پايين ـ بالا

عامل تعيين‌كننده

راهبرد

دغدغه‌هاي عملياتي (هزينه، كيفيت / زمان)

همچنين وي تفاوت طراحي راهبردي و عملياتي سازمان را از نگاه ديگر به شكل زير بيان كرده‌اند (دانايي‌فرد، بي‌تا).

جدول شمارۀ 3. مقايسۀ طراحي ساختارهاي راهبردي و عملياتي

طراحي راهبردي

تركيب واحدهاي سازماني، تعيين روابط گزارش‌دهي، ايجاد پيوندهاي ساختاري ميان واحدها، تعيين سامانه‌هاي اطلاعاتي، سنجش و واپايش (كنترل) سازمان، تعيين رويه‌ها و شيوه‌هاي كلان سازمان، فنون كاري سازمان

طرح عملياتي

تعيين منابع كاري واحدهاي فرعي (ابزار، مواد)، تعيين سامانه‌هاي پاداش واحدهاي كاري، تعيين محيط فيزيكي كار در واحدهاي فرعي، طراحي مشاغل

از بخش‌هاي «تحليل اوليه» و «طرح راهبردي سازماني» اين روش طراحي، براي ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم استفاده شده است. در مجموع در اين تحقيق از تلفيق روش‌هاي مختلف طراحي ساختار سازمان استفاده شده كه توضيح آن در ادامۀ الگوي مفهومي آمده است.

2-8. ساختارهاي راهبردي مرتبط با جنگ نرم در ج.ا.ايرا�� (دفاعي، امنيتي و فرهنگي)

هيچ كدام از شوراها و ستادهاي راهبردي و ساختارهاي راهبردي كشور، براي مقابله با جنگ نرم دشمنان، مأموريت و رسالت و وظيفۀ خاصي ندارند و آنها براساس رسالت و مأموريت تعريف شده در راه هدف‌هاي انقلاب اسلامي، تلاش و كوشش مي‌كنند، اما مي‌توان گفت كه سه ساختار راهبردي براي مقابله با دشمنان در حوزه‌هاي نرم و سخت در كشور وجود دارند كه وقتي جنگ نرم منتهي به جنگ سخت شود، داراي وظيفه مي‌شوند، ولي مأموريت اصلي آنها به شرح جدول 4 مي‌باشد:

جدول شمارۀ 4. مقايسۀ مأموريت اصلي ستادهاي عالي دفاعي و امنيتي و فرهنگي

       نام شورا

مأموريت

شوراي عالي امنيت ملي

شوراي عالي انقلاب فرهنگي

ستاد كل نيروهاي مسلح

مأموريت اصلي

تأمين منافع ملي و پاسداري از انقلاب اسلامي و تماميت ارضي و حاكميت ملي

تدوين اصول سياست فرهنگي نظام جمهوري اسلامي در تعيين هدف‌ها و جهت برنامه‌هاي فرهنگي، آموزشي، پژوهشي و علمي و...

سياستگذاري و هماهنگي ميان نيروهاي مسلح براي مقابله و دفاع از كشور

محور اصلي مأموريت

امور دفاعي و امنيتي كشور

امور فرهنگي كشور

امور دفاعي و نظامي نيروهاي مسلح كشور

2-9. الگوي مفهومي تحقيق

الگوي مفهومي يك تحقيق بايد براساس مباني نظري و ادبيات موضوع به دست آيد و محققان را در حل مسئله و يافتن پاسخ پرسش تحقيق كمك كند. الگوي مفهومي اين تحقيق با توجه به مطالب پيشين به شكل زير مي‌باشد:

اين الگو بيان مي‌كند كه براي حل مسئله و طراحي ساختار مقابله با جنگ نرم در سطح راهبردي، بايد با نگاه همه‌جانبه به محيط جنگ نرم ـ يعني حوزه‌هاي فرهنگي، علمي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي، رسانه‌اي، دفاعي و امنيتي ـ از بين 5 گام طراحي ساختار، به سه گام اساسي اول (به شرح زير) براي تعيين «مأموريت»، «وظايف» و «اعضا» استفاده كرد:

(1) درك مسئلۀ ساختاري (تبيين رسالت و مأموريت ستاد راهبردي مقابله با جنگ نرم): الگوي ارائه شده نشان مي‌دهد كه درك مسئلۀ «ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم» وابسته به «تبيين مأموريت، ويژگي‌ها و توانمندي‌هاي مقابله با جنگ نرم» مي‌باشد.

(2) تحليل اوليۀ مأموريت و محيط (تعريف كارها و فعاليت‌ها و وظايف ضروري): همچنين اين الگو نشان مي‌دهد كه تحليل اوليۀ مأموريت مقابله با جنگ نرم، وابسته به تبيين و تشريح وظايف دقيق‌تر ستاد مقابله با جنگ نرم مي‌باشد.

(3) طرح‌ريزي راهبردي سازمان (دسته‌بندي و برقراري رابطه بين وظايف و اعضا و مشاغل): در نهايت، اين الگو نشان مي‌دهد كه پس از جمع‌بندي وظايف ستاد مقابله با جنگ نرم در سطح راهبردي، بايد اعضاي متناظر با وظايف را تعيين كرد. همچنين الگو نشان مي‌دهد كه براي تبيين و توصيف دقيق‌تر، لازم است مقايسه‌اي بين مأموريت، وظايف و اعضاي ستادهاي راهبردي دفاعي و امنيتي و فرهنگي كشور در حوزه‌هاي سخت و نرم انجام شود.

3. يافته‌هاي تحليلي ـ پيمايشي تحقيق

3-1. وضعيت كلي خبرگان و كارشناسان: سطح تحصيلات خبرگان و كارشناسان در نمونۀ آماري از بين 44 نفر به شرح جدول‌هاي زير مي‌باشد:

جدول شمارۀ 5. سطح تحصيلات خبرگان و كارشناسان

ميزان تحصيلات

فوق ديپلم

ليسانس

فوق ليسانس

دكتري

تعداد

-

5

13

26

وضعيت سابقۀ خدمت خبرگان و كارشناسان در عرصه‌هاي مختلف انقلاب در نمونه آماري از بين 44 نفر به شرح زير مي‌باشد:

جدول شمارۀ 6. سابقۀ خدمت خبرگان و كارشناسان

مدت خدمت

5-0 سال

10-5 سال

15-10 سال

20-15 سال

30-20 سال

سابقۀ خدمت در عرصه‌هاي مختلف انقلاب

-

-

4

1

39

حوزه‌هاي مسئوليت خبرگان و كارشناسان در نمونۀ آماري از بين 44 نفر به شرح زير مي‌باشد؛ به گونه‌اي كه هر فرد مي‌تواند از ابتداي خدمت تاكنون، يك يا چند حوزۀ مسئوليتي داشته باشد.

جدول شمارۀ 7. حوزه‌هاي مسئوليت خبرگان و كارشناسان

 

علمي

فرهنگي ـ اجتماعي

سياسي

اقتصادي

دفاعي و امنيتي

حوزه‌هاي مسئوليت تاكنون (يك يا چند)

27

27

4

4

30

2-3. تجزيه و تحليل داده‌هاي پرسش‌ها

براي تجزيه و تحليل داده‌ها به روش آماري با مشاوره و نظر استادان پس از تأييد اعتبار پرسشنامه به كمك آزمون كرونباخ، آماره و آزمون ميانگين و آزمون بينم (دو جمله‌اي) مورد بررسي قرار گرفته است.

3-3. محاسبۀ مقدار ميانگين

مقدار ميانگين به دست آمده (عدد 956/26) بالاتر از ميانگين پرسشنامه (عدد 822) است و حاكي از مطلوب بودن چارچوب نظر خبرگان مي‌باشد (توضيح: ميانگين پرسشنامه عدد 3 و ميانگين جواب پرسشنامه‌ها عدد 3/49 مي‌باشد). ميزان ميانگين پرسشنامه نشان مي‌دهد كه داده‌ها از پايايي خوبي برخوردار بوده‌اند.

4-3. آزمون بينم (دوجمله‌اي)

مقياس مورد استفاده در پرسشنامه مقياس ليكرت مي‌باشد. علت استفاده از روش ليكرت اين است كه نظرات كيفي پاسخگويان را به اعداد كمي قابل درك براي سامانه تبديل مي‌كند، پس چون اين اعداد داراي معناي كمي نيستند، براي تحليل آنها بايد از روش‌هاي غيرپارامتري استفاده شود.

جدول شمارۀ 8. طيف ليكرت

گزينه

بسيار كم

كم

متوسط

زياد

بسيار زياد

امتياز

1

2

3

4

5

از آنجا كه روش تحقيق توصيفي بوده و داده‌ها كيفي مي‌باشد، بنابراين از آزمون توزيع دو جمله‌اي (بينم) براي تحليل آماري استفاده شده است. تجربۀ بينم، تجربه‌اي است كه داراي خواص زير باشد:

(1) آزمايش فقط دو حالت داشته باشد (موفقيت، شكست)

(2) احتمال موفقيت ثابت باشد (p احتمال موفقيت و q احتمال شكست به گونه‌اي كه (p+q=1)

(3) آزمايش‌ها مستقل از هم هستند.

(4) آزمايش‌ها n مرتبه تكرار مي‌شوند.

اگر توزيع بينم منجر به موفقيت با احتمال p و عدم موفقيت با احتمال q=1-p گردد، در آن صورت، توزيع احتمال متغير x، يعني تعداد موفقيت در n آزمايش مستقل به شكل زير خواهد بود:

براي تحليل داده‌هاي پرسشنامه‌ها در همۀ پرسش‌ها، 3≥µ را به عنوان فرض صفر و 3

جدول شمارۀ 9. نمونۀ پاسخ تحليلي

آزمون دوجمله‌اي

معنادار بودن اختلاف ميانگين واقعي جامعه و داده‌هاي نمونه

ضريب موفقيت در آزمون

احتمال موفقيت مشاهده شده در نمونه

تعداد داده هر فرض در نمونه

فرض‌هاي صفر و يك براي هر پرسش

پرسش 1

0/000

0/50

0/19

8

3=>

فرض صفر

نقش شوراي عالي انقلاب فرهنگي

 

 

0/81

35

3 <

فرض يك

 

 

1/00

43

 

جمع نمونۀ آماري

از آوردن جزئيات پرسش‌هاي پرسشنامه، پاسخ خبرگان و تحليل آماري آنها به دليل مفصل بودن، خودداري مي‌شود و فقط جمع‌بندي و نتيجه‌گيري آن در ادامه آورده مي‌شوند.

نتيجه‌گيري

(1) يافته‌ها

در اين قسمت به بررسي پرسش‌ها و فرضيه‌هاي تحقيق و بررسي ميزان تحقق هدف‌هاي تحقيق پرداخته مي‌شود و در انتها نيز پيشنهادهايي آورده مي‌شوند.

نتيجۀ تحقيق براي فرضيۀ پرسش فرعي 1 (آيا ساختارهاي موجود راهبردي كشور، مي‌توانند با جنگ نرم دشمنان مقابله كنند؟):

جدول شمارۀ 10. ميزان نقش و مسئوليت ستادهاي راهبردي كشور

 

 

رديف

 

 

ستاد راهبردي

 

ميزان نقش، توانايي و مسئوليت كامل

خيلي زياد(5)

زياد(4)

متوسط(3)

كم(2)

خيلي كم(1)

 

موارد * دار تأييد شده‌اند

ميزان نقش

ميزان توانايي

ميزان مسئوليت كامل (متولي اصلي)

1

شوراي عالي انقلاب فرهنگي

* (81%)

(29%)

* (65%)

2

شوراي عالي امنيت ملي

* (72%)

(40%)

(45%)

3

ستاد كل نيروهاي مسلح

(44%)

(43%)

(35%)

جدول بالا كه حاصل نظرات خبرگان در پاسخ به پرسش 1 در پرسشنامه است، نشان مي‌دهد كه از نظر خبرگان، شوراي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي عالي امنيت ملي، نقش بيشتري در مقابله با جنگ نرم دارند و از سويي تأييد كرده‌‌اند كه ميزان مسئوليت شوراي عالي انقلاب فرهنگي بيشتر از سايرين است و در همين راستا تأييد كرده‌اند كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي از لحاظ توانايي از سه ساختار راهبردي ديگر كشور براي مقابله با جنگ نرم ناتوان‌تر است، پس اين نتايج نشان مي‌دهد كه مقابله با جنگ نرم تنها وظيفۀ شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيست و شوراي عالي امنيت ملي نيز نقش برجسته‌اي دارد و از سويي، مسئوليت مقابله با جنگ نرم تا حدودي به دلايل وزن بيشتر مسائل فرهنگي نسبت به مسائل حوزه‌هاي ديگر و هجمۀ دشمنان در حوزۀ فرهنگي مربوط به شوراي عالي انقلاب فرهنگي است و اينكه به دلايل مختلف كه در قسمت پيشنهادها خواهد آمد، شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي اين منظور نواقص و كاستي‌هايي دارد كه حتي بايد به منظور مقابله با جنگ نرم، مأموريت و اعضاي آن بازنگري شوند. به اين ترتيب، فرضيۀ فرعي 1 تحقيق، تأييد مي‌شود.

نتيجۀ تحقيق براي فرضيۀ پرسش فرعي 2 (آيا براي مقابله با جنگ نرم در سطح راهبردي به ايجاد ساختار جديد نياز است؟): پرسش دوم پرسشنامه به منظور بررسي ميزان ضرورت تشكيل ستاد راهبردي جديد مقابله با جنگ نرم طراحي شده بود كه با امتياز 79% خبرگان ضرورت تشكيل ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم را تأييد كرده‌اند. نتيجه به نوعي مؤيد فرضيۀ پرسش اول مي‌باشد و البته با توجه به نتيجۀ تحقيق در پرسش 1، كار فرهنگي و اجتماعي، «نقش محوري و مركزي» دارد.

نتيجۀ تحقيق براي پاسخ به پرسش فرعي 3 (مأموريت‌هاي عمدۀ ستاد راهبردي مقابله با جنگ ��رم چه بايد باشد؟): پرسش سوم پرسشنامه به منظور بررسي مأموريت ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم طراحي شده بود كه همۀ مأموريت‌هاي پيشنهادي با امتياز بالا به ترتيب زير به عنوان مأموريت اين ساختار و نهاد تعيين شدند:

جدول شمارۀ 11. رتبۀ مأموريت‌ها در نظر خبرگان

مأموريت

رتبه

ايجاد سامانۀ رصد صحنۀ جنگ نرم و مديريت راهبردي (برآورد، تحليل، طرح‌ريزي، نظارت) مقابله با جنگ نرم

98%

دفاع جهادي از مرزهاي عقيدتي و فكري مكتب اسلام ناب محمدي(ص) و انقلاب اسلامي (ايجابي ـ اقدام‌هاي پيشگيرانه)

90%

دفاع جهادي و جلوگيري از تخريب و تغيير نامحسوس هويت، عقايد و رفتار مومنين، مسلمانان و مردم كشور (سلبي ـ اقدام‌هاي تدافعي و بازدارنده)

90%

جهاد و تهاجم نرم به مباني فرهنگي و عقيدتي و سياسي دشمنان (ايجابي ـ اقدام‌هاي پيشدستانه)

83%

فرضيۀ سوم با كمي تفاوت تأييد شده است؛ به گونه‌اي كه نويسندگان مأموريت «ايجاد سامانۀ رصد صحنۀ جنگ نرم و مديريت راهبردي (برآورد، تحليل، طرح‌ريزي، نظارت) مقابله با جنگ نرم» را پيش‌بيني نكرده بود، ولي ساير مأموريت‌هاي تأييد شده به نوعي همان سه گروه مأموريتي فرضيه مي‌باشند.

نتيجۀ تحقيق براي پاسخ به پرسش فرعي 4 (وظايف اصلي و راهبردي مقابله با جنگ نرم در كشور كدامند؟): پرسش چهارم پرسشنامه به منظور تبيين وظايف ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم، طراحي شده بود كه همۀ وظايف پيشنهادي با امتياز بالا به ترتيب زير به عنوان وظايف اين ساختار و نهاد تعيين شدند:

جدول شمارۀ 12. رتبۀ وظايف در نظر خبرگان

وظايف

رتبه

«هدايت و هماهنگي براي اجراي مأموريت و عمليات مقابله با جنگ نرم»

100%

«رصد و پايش راهبردي طرح‌ها و عملكرد دشمنان داخلي و خارجي در جنگ نرم»

98%

«طراحي و سياستگذاري براي مقابله با جنگ نرم»

98%

«رصد و بررسي پيامدها و نتايج عملكرد اجزاي نظام (جبهۀ خودي)»

95%

«بسيج منابع و قدرت ملي براي مقابله با جنگ نرم»

93%

«تمهيد قانونگذاري براي مقابله با جنگ نرم»

88%

«ظرفيت‌سازي و شبكه‌سازي نيروي انساني براي مقابله با جنگ نرم در سطح كشور»

86%

نتيجۀ تحقيق براي پاسخ به پرسش فرعي 5 (اعضاي اصلي و راهبردي مقابله با جنگ نرم در كشور كدامند؟): پرسش پنجم و ششم پرسشنامه به منظور تعيين اعضاي ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم، طراحي شده بود، در بررسي و تحليل نقش‌ها و وظايف مقابله با جنگ نرم براي سازمان‌ها و نهادهاي 36 گانه در كشور مشخص شد كه از بين 36 نهاد يا سازمان، 16 نهاد يا سازمان نقش راهبردي نداشته و 20 عضو نقش و وظيفۀ راهبردي دارند.

نتيجۀ پرسش 5 و پرسش 6 در مورد سه نهاد مطابقت نداشت؛ به گونه‌اي كه خبرگان رئيس قوۀ قضائيه، وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات و رئيس سازمان تبليغات اسلامي در پرسش 6 به عنوان عضو انتخاب كرده‌ بودند، ولي براي سازمان متبوع اين سه شخصيت حقوقي، نقش يا وظيفه‌اي با امتياز بالا انتخاب نشده بود كه دليل اين عدم انتخاب، اعمال رويكرد سختگيرانه (يعني كسب ميانگين بيشتر از سه) اين سه نهاد نقشي كسب نكرده بودند كه با توجه به اين موضوع مي‌توان آنها را با رويكرد سختگيرانه از عضويت حذف كرد يا با رويكرد خوشبينانه اين اعضا را عضو ستاد دانست.

جدول شمارۀ 13. نتيجۀ عضويت اعضا در نظر خبرگان

پرسش 6

نتيجۀ عضويت

نتيجۀ ميزان نقش و وظيفه

رئيس‌جمهور

*

 

رئيس قوۀ قضائيه

*

امتياز بالا كسب نكرده‌اند

رئيس مجلس شوراي اسلامي

*

 

دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي

*

 

دبير شوراي عالي امنيت ملي

*

 

رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح

*

 

رئيس شوراي عالي مديريت حوزه‌هاي علميه

*

 

دفتر تبليغات حوزۀ علميۀ كشور

 

 

رئيس شوراي سياست‌گذاري ائمۀ جمعه

 

 

مسئول مركز رسيدگي به امور مساجد

 

 

دبير شوراي عالي مجازي

*

 

رئيس شوراي عالي شهرداري‌ها

 

 

وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي

*

 

وزير آموزش و پرورش

*

 

وزير علوم، تحقيقات و فناوري

*

 

وزير ورزش و جوانان

*

 

وزير كشور

*

 

وزير اطلاعات

*

 

وزير خارجه

 

 

وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات

*

امتياز بالا كسب نكرده‌اند

رئيس سازمان صدا و سيما

*

 

رئيس سازمان بسيج مستضعفين

*

 

رئيس سازمان تبليغات اسلامي

*

امتياز بالا كسب نكرده‌اند

رئيس سازمان تقريب مذاهب

 

 

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي

*

 

فرمانده نيروي انتظامي

*

 

بررسي امتيازها و انتخاب اعضاي اصلي ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم گوياي اين است كه فرضيه يعني حضور اعضا از همۀ نهادهاي مختلف علمي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي، امنيتي، نظامي و انتظامي كشور در اين ساختار تأييد شده است.

با دو پرسش ديگر ميزان نياز به حضور شخصيت‌هاي حقيقي در ساختار و تعداد آنها را نيز بررسي گرديده بود؛ نتيجه اين است كه خبرگان در پرسش 7 پرسشنامه، ضرورت حضور شخصيت‌هاي حقيقي علمي، فرهنگي و هنري در شوراي راهبردي را 68% تأييد نموده‌اند و در پرسش 8 پرسشنامه، خبرگان حضور 4 شخصيت حقيقي را در ساختار به اتفاق تأييد نموده‌اند.

جمع‌بندي و پاسخ به پرسش اصلي (ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم در برابر دشمنان جمهوري اسلامي ايران چگونه بايد باشد؟): نتايج 5 پرسش فرعي تحقيق، نشان مي‌دهد كه براي مقابله با جنگ نرم در كشور، همۀ نهادها يا سازمان‌ها بايد بسيج شوند، نتايج نشان مي‌دهد كه نمي‌شود گفت ماهيت جنگ نرم بيش از همه فرهنگي و اجتماعي است، ولي نهادهاي بزرگي مانند حوزۀ علميه، دانشگاه و بسيج را در مقابله با آن نقش نداد و فقط به حضور شخصيت‌هاي حقيقي حوزوي و فرهنگي و علمي در آن اكتفا نمود و از سويي نمي‌توان آن را عرصۀ جنگ و حضور هدفمند دشمن دانست، ولي وزارت اطلاعات، شوراي عالي امنيت ملي، ستاد كل نيروهاي مسلح، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نيروي انتظامي و قوۀ قضائيه را در مقابله با آن دخيل ندانست.

جدول شمارۀ 14. جمع‌بندي نتيجۀ پرسش تحقيق

 

ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم در كشور جمهوري اسلامي ايران

مأموريت و وظيفۀ ستاد يا ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم در اين تحقيق

نوع ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم براي كشور در تحقيق

عرصه‌هاي جنگ نرم

نهاد يا سازمان اصلي مقابله با دشمن

مأموريت منتخب با امتياز 98%:

«ايجاد سامانۀ رصد صحنۀ جنگ نرم و مديريت راهبردي (برآورد، تحليل، طرح‌ريزي، نظارت) مقابله با جنگ نرم»

وظيفه منتخب با امتياز 100%:

«هدايت و هماهنگي براي اجراي مأموريت و عمليات مقابله با جنگ نرم»

 

تركيبي از 20 نهاد يا سازمان حقوقي منتخب در تحقيق حاضر در سطح راهبردي

فرهنگي

شوراي عالي انقلاب فرهنگي / حوزۀ علميه و دانشگاه‌ها

سياسي و اقتصادي

دولت و مجلس

اجتماعي

بسيج و ناجا و قوۀ قضائيه

رايانه‌اي (سايبري)

شوراي عالي مجازي / وزارت ارتباطات / سپاه پاسداران / ناجا

امنيتي و نظامي

شوراي عالي امنيت ملي / ستاد كل نيروهاي مسلح

بنابراين نتيجۀ تحقيق نشان‌دهندۀ اين است كه جنگ نرم فقط ماهيت فرهنگي ندارد و مقابله با جنگ نرم در همۀ حوزه‌ها و عرصه‌هاي كشور، نيازمند حضور همۀ نهادها و سازمان‌هاي مهم و كليدي در ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم براي «ايجاد سامانۀ رصد صحنۀ جنگ نرم و مديريت راهبردي (برآورد، تحليل، طرح‌ريزي، نظارت) مقابله با جنگ نرم» و «هدايت و هماهنگي براي اجراي مأموريت و عمليات مقابله با جنگ نرم» مي‌باشد.

(2) پيشنهادها

(1-2) تشكيل ستاد راهبردي مقابله با جنگ نرم

با وجود تأكيد جدي حضرت امام خامنه‌اي (مدظله)، تاكنون در كشور به گونۀ جدي و همه‌جانبه با جنگ نرم مقابله نشده است و نهادها يا سازمان‌هاي مرتبط با موضوع ياد شده به دليل عدم ورود مشخص و منسجم، عملكرد خوبي نداشته‌اند، پس پيشنهاد مي‌شود ساختار مستقل و راهبردي در كشور تشكيل شود تا مأموريت و وظايف خود را عمل نمايد.

اين ساختارِ ستاديِ راهبردي مانند ساير شوراهاي عالي كشور بر حسب مأموريت مي‌تواند زير نظر بالاترين شخصيت حقوقي كشور يا افراد حقوقي ديگري باشد، البته اگر رياست آن زير نظر شخصيت حقوقي باشد كه كمترين تغييرها را در طول زمان داشته باشد، بهتر است؛ چرا كه با تغيير دولت‌ها برخي جهت‌گيري‌ها به لحاظ نوع و سطح جهان‌بيني و باورها متفاوت و متغير است. همان‌گونه كه در جدول 10 و 14 تأكيد شده است، بيشترين مسئوليت اين ساختار از جنس فرهنگي و اجتماعي و بهتر است رياست آن بر عهدۀ شخصيت حقوقي از جنس فرهنگي و اجتماعي باشد.

اعضاي پيشنهادي كارگروه‌هاي (كميته‌هاي) اصلي ستاد مقابله با جنگ نرم: با توجه به ميزان كسب امتياز اعضا در انجام وظايف هفتگانۀ ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم، مي‌توان آنها را حداقل اعضا، براي كارگروه‌هاي ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم در نظر گرفت.

جدول شمارۀ 15. اعضاي پيشنهادي كارگروه‌ها (كميته‌ها)

رديف

كارگروه‌هاي اصلي

اعضاي پيشنهادي

1

هدايت و هماهنگي براي اجراي مأموريت و عمليات مقابله با جنگ نرم

قوۀ مجريه/ شوراي عالي امنيت ملي/ ستاد كل نيروهاي مسلح/ شوراي عالي مجازي/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي/ وزارت كشور/ وزارت اطلاعات/ سازمان صدا و سيما/ سازمان بسيج مستضعفين/ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي/ نيروي انتظامي

2

رصد و پايش راهبردي طرح‌ها و عملكرد دشمنان داخلي و خارجي در جنگ نرم

قوۀ مجريه/ مجلس شوراي اسلامي/ شوراي عالي انقلاب فرهنگي/ شوراي عالي امنيت ملي/ ستاد كل نيروهاي مسلح/ شوراي عالي مديريت حوزه‌هاي علميه/ شوراي عالي مجازي/ شوراي فرهنگ عمومي كشور/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي/ وزارت آموزش و پرورش/ وزارت علوم/ وزارت ورزش و جوانان/ وزارت كشور/ وزارت اطلاعات/ سازمان صدا و سيما/ سازمان بسيج مستضعفين/ سپاه پاسداران/ نيروي انتظامي/ خبرگزاري‌ها و رسانه‌ها

3

طراحي و سياستگذاري براي مقابله با جنگ نرم

قوۀ مج��يه/ مجلس شوراي اسلامي/ شوراي عالي انقلاب فرهنگي/ شوراي عالي مجازي/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي/ سازمان صدا و سيما/ سازمان بسيج مستضعفين/ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي

4

رصد و بررسي پيامدها و نتايج عملكرد اجزاي نظام (جبهۀ خودي)

قوۀ مجريه/ مجلس شوراي اسلامي/ شوراي عالي انقلاب فرهنگي/ شوراي عالي امنيت ملي/ شوراي عالي مجازي/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي/ وزارت علوم، تحقيقات و فناوري/ وزارت كشور/ وزارت اطلاعات/ سازمان صدا و سيما/ سازمان بسيج مستضعفين/ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي/ نيروي انتظامي/ خبرگزاري‌ها و رسانه‌ها

5

بسيج منابع و قدرت ملي براي مقابله با جنگ نرم

قوۀ مجريه/ ستاد كل نيروهاي مسلح/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي/ سازمان صدا و سيما/ سازمان بسيج مستضعفين/ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي/ خبرگزاري‌ها و رسانه‌ها

6

تمهيد قانونگذاري براي مقابله با جنگ نرم

مجلس شوراي اسلامي/ شوراي عالي انقلاب فرهنگي/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي

7

ظرفيت‌سازي و شبكه‌سازي نيروي انساني براي مقابله با جنگ نرم در سطح كشور

قوۀ مجريه/ ستاد كل نيروهاي مسلح/ شوراي عالي مديريت حوزه‌هاي علميه/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي/ وزارت آموزش و پرورش/ وزارت علوم، تحقيقات و فناوري/ وزارت ورزش و جوانان/ سازمان صدا و سيما/ سازمان بسيج مستضعفين/ نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه‌ها/ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي/ دانشگاه‌ها/ خبرگزاري‌ها و رسانه‌ها

(2-2) تقويت و جهت‌دهي ستادهاي راهبردي نظام براي مقابله با جنگ نرم

به منظور ايفاي نقش مقابله با جنگ نرم در كشور و همكاري ستادهاي راهبردي نظام با ساختار راهبردي مقابله با جنگ نرم، بازنگري و تقويت مأموريت، وظايف و اعضاي اين ساختارها (شوراي عالي انقلاب فرهنگي، شوراي عالي امنيت ملي، شوراي عالي مجازي، ستاد كل نيروهاي مسلح و...) لازم است؛ براي نمونه براي شوراي عالي انقلاب فرهنگي به شكل زير استدلال و پيشنهاد مي‌شود: فرماندهي معظم كل قوا حضرت آيت‌العظمي امام خامنه‌اي (مدظله) در مورخۀ 1390/3/23 در آخرين ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي فرمودند: «در عرصۀ تهاجم پيچيده و فراگير فرهنگِ جبهۀ استكبار بر ضد نظام اسلامي، شوراي عالي انقلاب فرهنگي همچون يك قرارگاه اصلي، وظيفۀ سياستگذاري راهبردي و هدايت دستگاه‌ها و مراكز تأثيرگذار فرهنگي و بخش‌هاي اجرايي را برعهده دارد».

رهبر معظم انقلاب اسلامي با يادآوري تعبير چند سال گذشتۀ خود از شوراي عالي انقلاب فرهنگي به عنوان قرارگاه اصلي فرهنگي كشور افزودند: «در آن زمان براي برخي پرسش و يا ابهام به وجود آمده بود كه چرا يك اصطلاح نظامي براي مسائل فرهنگي استفاده مي‌شود، در حالي كه با تأمل در شرايط كنوني فرهنگي دنيا، مشاهده مي‌شود كه يك تهاجم عظيم و پيچيده در عرصۀ فرهنگ در جريان است. گسترۀ تهاجم فرهنگيِ جبهۀ استكبار، همۀ كشورهاي دنياست، اما در اين تهاجم، مهم‌ترين هدف، نظام جمهوري اسلامي است؛ زيرا نظام اسلامي در برابر نظام سلطه ايستاده و اثبات كرده كه در اين ايستادگي خود صادق است و توانايي مقابله و پيشرفت را نيز دارد». بنابراين بايد براي مقابله با جنگ نرم در مأموريت‌ها و وظايف و اعضاي اين شورا تجديدنظر نمود تا اين شورا بتواند در حوزۀ مقابله با جنگ نرم نيز عملكرد موفقي ارائه نمايد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات