محمد اسماعيلي
روزهاي اول مهر ماه با سفر دولتمردان يازدهم به نيويورك همراه شده؛ سفري كه حساسيت آن بيشتر به مذاكرات هستهاي ايران با طرف غربي برميگردد و به اعتقاد بسياري از كارشناسان ميرود تا مذاكرات يك ساله را با سكتهاي دوباره مواجه سازد و اين تنها بحث و جدلهاي رسانهاي كه همواره پيرامون رويدادهاي مهم پديد ميآيد، نيست چراكه با مرور فراز و فرود مذاكرات هستهاي طي 12 ماه گذشته و نوع كنشهاي طرف غربي به توافقات فيمابين ميتوان به خوبي دريافت كه آنچه در اين ميان ميگذرد، چيزي فراتر از جار و جنجال است.
به هر روي اظهار ميشود كه اختلاف ايران با 1+5 بر سر سه محور اساسي است:
1- تعداد سانتريفيوژها
2- فردو
3- نحوه و زمان رفع تحريمها.
اما سطح اختلافات موجب شده كه هنوز برگزاري نشست 1+5 با ايران در سطح وزراي خارجه در نيويورك در هالهاي از ابهام باشد چراكه طرف غربي همچنان بر خواستههاي خود ايستاده و تيم مذاكرهكننده ايراني نيز همچنان تلاش دارد تا امتيازات متوازني را به طرف مقابل دهد تا مبادا سعدآباد ديگري شكل بگيرد.
درست در سفر مهر ماه سال گذشته بود كه براي اولين بار وزراي امور خارجه دو كشور ايران و آمريكا پس از نزديك به 35 سال بر سر يك ميز نشستند و پس از آن بود كه رؤساي دو كشور در اقدام پرحاشيه و تأمل برانگيز با يكديگر گفتوگوي تلفني داشتند؛ اقداماتي كه هزينههاي زيادي را براي جمهوري اسلامي ايران به همراه داشت و سؤالات متعددي را در افكار عمومي مطرح كرد نظير آنكه آيا قطع رابطه 35 ساله جاي خود را به روابط دوطرفه خواهد داد؟
آيا ايالات متحده آمريكا از دشمنيهاي 60 ساله خود عليه ملت ايران دست برخواهد داشت؟
آيا نگاه سياستمداران غربي نسبت به جمهوري اسلامي ايران تغيير كرده است و آنها تصميم گرفتهاند از در دوستي و آشتي با ملت ايران درآيند؟
پاسخ به اينگونه سؤالات و دهها پرسش مشابه، شايد فرصتي يك ساله ميخواست، از مهر 92 تا مهر 93 تا افكار عمومي داخل و جرياني كه هواخواه و شيفته مذاكره با طرفهاي غربي – به خصوص آمريكا – بود، به نگاهي واقعبينانه و حقيقي از تفكرات و اهداف سياسيون غربي برسند.
اما مهمترين اتفاقات يك سال گذشته را – با محوريت رفتار و عملكرد آمريكاييها عليه جمهوري اسلامي ايران - ميتوان در سه مؤلفه خلاصه كرد:
1- توسعه تحريمهاي بينالمللي
2- افزايش تهديدهاي نظامي
3- گسترش تحقيرها و توهينها عليه ملت ايران.
همانطور كه اشاره خواهد شد آمريكاييها به كمك متحدانشان سه مؤلفه مورد اشاره را طي 12 ماه گذشته به صورت همزمان و موازي در كنار يكديگر پيش بردند تا بتوانند ضمن متوقف كردن ايران در حوزه هستهاي از توانمندي كشورمان در ساير بخشها هم جلوگيري كرده و «نماد و الگوي مقاومت منطقه در مقابل نظام سلطه» را مخدوش كرده و به افكار عمومي دنيا اين را القا كنند كه كشور يا جامعهاي نميتواند در مقابل ابرقدرتهاي بينالمللي مقاومت كند.
به هر روي، سه ماه پس از ديدارهاي دوجانبه ايراني-آمريكايي در نيويورك و تماس تلفني رؤساي جمهور دوكشور، سه دور مذاكرات فشرده و پشت درهاي بسته در ژنو برگزار شد كه نهايتاً به توافقنامهاي با عنوان «برنامه اقدام مشترك» منجر شد؛ اقدامي كه بسياري از رسانههاي داخلي وابسته به يك جريان سياسي از آن به عنوان «واقعهاي تاريخي» ياد كرده و پاياني شيرين بر 60سال دشمني آمريكاييها قلمداد ميكردند؛ آرزويي كه تنها پس از يك سال به دليل اقدامات سهگانه ايالات متحده آمريكا – كه در ادامه به تشريح آن خواهيم پرداخت - به كابوس تبديل شد.
توسعه تحريمها
دولتمردان يازدهم از همان آغاز شكلگيري دولت تأكيد داشتند كه مذاكرات هستهاي با غرب با دو هدف عمده «برداشتن تمام تحريمهاي ظالمانه عليه مردم» و «مرتفع كردن مشكلات اقتصادي و معيشتي» صورت خواهد گرفت اما هر چه از زمان توافقنامه
ژنو 3 ميگذشت نه تنها گشايشي در وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم اتفاق نيفتاد بلكه به گسترش تحريمهاي بينالمللي عليه كشورمان هم كشيده شد.
به يك ماه از توافق بر سر «برنامه اقدام مشترك» نكشيد كه سازمانهاي بينالمللي و دستگاههاي حكومتي غربي به صورت نوبتي دامنه تحريمها عليه كشورمان را گسترش دادند كه بخشي از مهمترين آن در يكسال اخير را ميتوان اينگونه عنوان كرد:
تحريمهاي اتحاديه اروپا عليه ۱۷ شركت ايراني
شوراي اتحاديه اروپا طي اعلاميهاي كه در سايت رسمي خود- در تاريخ 8/9/92 - منتشر كرده اعلام ميكند تحريمها عليه 17 شركت ايراني را ادامه ميدهد.
در اين اعلاميه شوراي اتحاديه آمده است: اين اتحاديه به موجب تصميمي كه در 23 مارس سال 2012 اتخاذ شده اعمال محدوديت بر برخي شركتهاي ايراني را ادامه ميدهد. شركت مديريت ساخت نيروگاههاي هستهاي ايران و 16 شركت كشتيراني شركتهايي هستند كه در فهرست تحريمي اتحاديه اروپا قرار گرفتهاند. شوراي اتحاديه اروپا همچنين تحريمها عليه سه شركت «ايران ترانسفو»، شركت «توربوكمپرسور نفت آسيا» و شركت «ساخت توربوپمپ» و «كمپرسور ساتاك» را لغو كرده است.
خزانهداري آمريكا هم تحريمهاي جديد را وضع ميكند
دو هفته بعد از تحريمهاي اتحاديه اروپا،آمريكا به اقدام مشابهي دست ميزند و نام شماري از شركتهاي ايراني را در ليست تحريمهاي جديد قرار ميدهد. وزارت دارايي آمريكا در اين اقدام با صدور بيانيهاي 17 شركت ايراني و خارجي را به دليل نقض تحريمهاي اعمالي عليه ايران در فهرست سياه قرار ميدهد و بنابر بيانيهاي كه صادر ميكند شركتهاي عيوض تكنيك، مارو صنعت، نگين پرتوخاور، صنايع هوايي قدس و صنايع هوايي ايران را تحريم ميكند. اين وزارتخانه همچنين تحريم شركت ميداويل آسيا، شركت سنگاتانكر؛ دو شركت به ثبت رسيده در سنگاپور و شركت فرلاند، به دليل انتقال تانكر به تانكر نفت ايران را نيز مورد توجه قرار ميدهد.
وزارت دارايي آمريكا در همان ايام طي بيانيهاي اعلام ميكند كه با وجود مذاكرات هستهاي ميان ايران و 1+5 براي رسيدن به يك توافق جامع و بلندمدت، ايالاتمتحده به اجراي تحريمهاي خود به خصوص در حوزه نفتي و نظام بانكي مصمم است.
در اين بيانيه تأكيد ميشود: ما همچنان متعهد هستيم تحريمها را به طور جدي اجرا كنيم و تلاشهاي ايران براي دور زدن تحريمهاي اعمالي عليه برنامه هستهاياش را آشكار كنيم.
اين خبر زماني اعلام شده بود كه وندي شرمن معاون سياسي وزارت امور خارجه و ديويد كوهن، معاون وزير دارايي در امور تروريسم و اطلاعات مالي در جلسه علني كميته بانكي سنا حاضر شدند تا بتوانند تحريمهاي جديد عليه ايران را به عقب بيندازند.
تحريم 31 فرد و شركت طرف معامله با ايران توسط آمريكا
18روز پس از آغاز اجراي توافق ژنو، آمريكا 31 شركت و فرد را با اين ادعا كه «اين اشخاص و شركتها تحريمهاي وضعشده عليه ايران را زير پا گذاشتهاند» به ليست تحريمهاي خود اضافه كرد.
اين ليست تنها دو روز پس از هشدارهاي وندي شرمن معاون وزيرخارجه آمريكا و ديويد كوهن معاون خزانهداري اين كشور درباره ادامه مراودات اقتصادي برخي شركتها و كشورها با ايران منتشر شد.
دفتر روابط خارجي وزارت دارايي آمريكا بر همين اساس با انتشار اطلاعيهاي اعلام ميكند كه «شماري از اشخاص و شركتهاي طرف معامله ايران را مورد تحريم قرار داده است كه اين اشخاص و شركتها تحريمهاي وضعشده عليه ايران را زير پا گذاشتهاند.»
در اين اطلاعيه ادعا شده است: «آنها به برنامه هستهاي و موشكي ايران و گسترش فعاليتهاي تروريستي كمك رساندهاند.» بنا بر اين اطلاعيه، اموال تحريمشدگان در آمريكا توقيف خواهد شد و شهروندان آمريكايي از معامله با آنها منع ميشوند. سه بازرگان ايراني در صدر تحريمشدگان جديد هستند كه به ادعاي وزارت دارايي آمريكا براي دور زدن تحريمها اقدام به تأسيس چندين شركت در گرجستان، اماراتمتحدهعربي، تركيه و سوئيس كردهاند. علاوه بر اينها چندين بازرگان و شركت فعال در تركيه، اماراتمتحدهعربي، گرجستان، آلمان، اسپانيا، افغانستان و ليختن اشتاين نيز تحريم شدهاند.
اوباما خواهان افزايش تحريمها
رئيسجمهور آمريكا در اواسط اسفندماه- 22 اسفند - 92 در نامهاي به كنگره اين كشور خواهان تمديد تحريمهاي بينالمللي عليه ايران ميشود و كتباً وضعيت اضطراري در قبال ايران را يك سال ديگر تمديد ميكند.
اتحاديه اروپا مجدداً تحريمها را از سر ميگيرد
دو روز پس از درخواست اوباما از كنگره، اتحاديه اروپا طي نشستي تصميم ميگيرد تحريمهاي سالانه عليه جمهوري اسلامي ايران را تمديد كرده و دامنه آن را مانند گذشته گسترش دهد.
آمريكا افراد و مؤسسات جديدي را در ارتباط با ايران تحريم كرد
اما وزارت خزانهداري آمريكا براي سومين بار پس از توافق ژنو3، روز سهشنبه، نهم ارديبهشت افراد و مؤسسات جديدي را به دليل كمك به برنامه توسعه موشكهاي بالستيك ايران و همچنين همكاري با تهران براي دور زدن تحريمهاي نفتي در فهرست جديد تحريمهاي خود قرار داد. رويترز در اين باره مينويسد: اين وزارتخانه ميگويد كه هشت شركت مستقر در چين مرتبط با شخصي به نام «كارل لي» كه از نام «لي فَنگ وِي» نيز استفاده ميكند و به شكل صوري تحت عنوان «گروه شركت سهامي بازرگاني و اقتصادي» (LIMMT) ايجاده شدهاند به دليل صدور قطعات موشك به ايران تحريم شدهاند.
در اين بيانيه آمده است كه اين بازرگان اماراتي سال ۲۰۰۹ در همين ارتباط در فهرست تحريمها قرار گرفته بود.
اين بار 8 فرد و 20 شركت ايراني در ليست تحريم
گويا توسعه تحريمها توسط كشورهاي غربي و به خصوص آمريكاييها تمامناشدني است و پس از گذشت ماهها از توافق بين ايران و 1+5 بار ديگر وزارت خزانهداري آمريكا در اوايل شهريورماه 93 ، هشت فرد حقيقي و حقوقي و 20 شركت ايراني را در ليست تحريمهاي جديد خود قرار ميدهد و سخنگوي شوراي امنيت آمريكا در اين باره تأكيد ميكند كه تحريمهاي بينالمللي عليه ايران متوقف نخواهد شد و ادامه خواهد داشت. وندي شرمن هم با تأكيد بر اينكه تاكنون 680فرد و نهاد ايراني را در ليست تحريمها قرار دادهاند از ادامهدار بودن اين روند سخن به ميان ميآورد.
18 بار تهديد نظامي در 12 ماه ديپلماسي
در حالي آمريكاييها در كنار ساير شركاي بينالمللي خود دامنه تحديد و تحريمها را هفتگي افزايش ميدانند كه تهديدات عليه جمهوري اسلامي ايران افزايش پيدا كرد، آنگونه كه طي پنج ماه ديپلماسي دولتمردان يازدهم هفت بار تهديد نظامي عليه ايران صورت گرفت و طي يكسال به 18 بار افزايش يافت؛ اقدامي كه تنها با سكوت و لبخند ديپلماتهاي ايراني همراه بود و ناراحتي و افكار عمومي داخلي را به همراه داشت.
برخي از مواضع تند و توأم با تهديد مقامات غربي از اين جمله بود:
رويكرد آمريكا در قبال تسليحات نظامي شيميايي سوريه بايد به ايران نشان دهد كه براي رويارويي تسليحاتي، پتانسيل حل مسئله به شكل ديپلماتيك وجود دارد. رئيسجمهور آمريكا در عين حال گفت كه ترجيح او براي حل مسئله به شكل ديپلماتيك به اين معنا نيست كه به تهران حمله نظامي نميكند (25/6/92 رئيسجمهور آمريكا در گفتوگو با شبكه ايبيسي آمريكا.)
شلدون آدلسون بزرگترين حامي مالي جمهوريخواهان در دانشگاه يشيوا هم در شهريورماه اعلام ميكند: آمريكا بايد قبل از شروع مذاكره با تهران در خصوص برنامه هستهاي ايران را با«بمب هستهاي» هدف قرار دهد(30/6/92).
باراك اوباما تهديدات علني از نوع آمريكايي را كمتر از دو هفته بعد از تهديدات اوليهاش در ديدار با نخستوزير رژيم صهيونيستي اظهار كرد: تهران بايد صداقت خود را با اقداماتش ثابت كند. . . همه گزينهها از جمله «گزينه نظامي» روي ميز باقي ميماند. (9/7/92)
دانكن هانتر، عضو كميته نيروهاي مسلح كنگره هم مانند ديگر سياسيون آمريكايي تأكيد ميكند: فكر ميكنم اگر ما مجبور باشيم ايران را بزنيم، نبايد با نيروهاي زميني عمل كنيم بلكه اين كار را بايد با «بمباتمي» تاكتيكي انجام دهيم تا آنها را براي يك، دو يا سهدهه به عقب برانيم. (15/9/92)
رئيسجمهور آمريكا بار ديگر (16/9/92) به صراحت ايران را تهديد به حمله نظامي ميكند: اگر ايران به توافق پايبند نماند، تحريمها را افزايش ميدهيم و آمادگي براي «گزينه نظامي» وجود دارد.
وزير امور خارجه اين كشور هم هماهنگ با رئيس دولتش (19/6/92) بيان ميكند: اگر ايران هر بخشي از توافقنامه را نقض كند، همه پيشرفتها متوقف ميشود و آمريكا ميتواند «به صورت نظامي» پاسخ دهد.
جان كري همچنين در گفتوگو با العربيه، شبكه اختصاصي سعودي تأكيد ميكند: ايران بايد اندوخته اورانيوم5/3درصد خود را محدود كند. ايران نبايد واجازه ندارد رآكتور اراك را تكميل كند. ايران اگر توافق را كنار بگذارد «گزينه نظامي» در پيش گرفته خواهد شد(5/11/92).
گسترش تحقيرها و توهينها عليه ملت ايران
فاز ديگر از سناريوي غربيها در موضوع هستهاي كشورمان با واژه «تحقير ايرانيها» عينيت پيدا ميكند؛ آنجايي كه مقامات سياسي غربي در كنار اقدامات مورد اشاره به ادبيات توهينآميز و تحقير محور عليه مردم كشورمان روي ميآوردند؛ موضوعي كه با واكنش جدي جامعه ايراني مواجه شد.
توهين شرمن به ايرانيها
در يكي از اين اقدامات در حالي ارگانهاي مطبوعاتي جرياني نشانهدار در داخل، مذاكرات ژنو 3 را برد تاريخي ارزيابي ميكردند كه خانم وندي شرمن بلافاصله در اظهاراتي بيادبانه و شرمآور بيان ميكند: «فريب و نيرنگ بخشي از DNA ايرانيان است. . . ما به دنبال حذف تحريمهاي وسيع عليه ايران نخواهيم بود و تنها به ايران فرصت ميدهيم براي از بين بردن نگرانيهاي ما، مدتي «استراحت» كند.»
توهين به رئيسجمهور
همين فرد پس از گذشت چند هفته توزيع سبد كالا در ايران را صدقه آمريكاييها به مردم ايران بيان كرده و سپس با تحقير رئيسجمهوركشورمان تصريح ميكند: «شما در اخبار ديديد كه ايران اخيراً به طور قابل مشاهدهاي غذا به مردم فقير در جامعه داد كه به نوعي نشاندهنده اين است كه كاهش هدفمند و محدود تحريمها تأثير مستقيم بر مردم اين كشور داشته است، همانطور كه روحاني قول داده بود كه اين پول صرف اهداف ديگر نشود.»
دخالت در امور داخلي ايران
«دخالت در امور داخلي ايران» و «زير سؤال بردن استقلال كشور» هم در دستور كار نمايندگان دولت آمريكا قرار گرفته بود كه يكي از مصاديق آن، بيانيه رسمي و تهديدآميز وزارت امور خارجه آمريكا بود كه در آن دولت ايالاتمتحده خواهان رفع حصر خانگي سران فتنه شده بود.
در بخشي از اين بيانيه آمده: «سه سال پيش در چنين روزي حكومت ايران نامزدهاي پيشين انتخابات رياست جمهوري و رهبران مخالفان، مهدي كروبي، ميرحسين موسوي و همسرش، فعال حقوق زنان، زهرا رهنورد را بدون تفهيم رسمي هرگونه اتهامي تحت حصر خانگي قرار داد. ما در محكوم كردن ادامه حبس آنها و آزار اعضاي خانوادهشان و در طلب آزادي فوريشان، به جامعه جهاني ميپيونديم.»
توهين به ظريف
مصداق ديگر مداخله بيشرمانه در امور داخلي ايران زماني است كه آقاي ظريف در سفر به لبنان برسر مزار عماد مغنيه حاضر ميشود. «كيتلين هايدن» سخنگوي شوراي امنيت ملي كاخ سفيد در واكنش به اداي احترام ظريف به مغنيه، با صدور بيانيهاي آن را محكوم، حزبالله لبنان را به اقدامات خشونتآميز متهم كرده و تصميم ظريف براي گلگذاري در مزار فردي كه او و سازمانش تروريستي هستند، «پيامي غلط ارسال ميكند» و «به تشديد تنشها در منطقه منجر ميشود.»
عبرت بگيريم
همانگونه كه تشريح شد طي يك سال مذاكره جمهوري اسلامي ايران با آمريكا و متحدانش نه تنها «گشايش معيشتي و اقتصادي» در داخل اتفاق نيفتاد بلكه «گستره تهديد، تحريم و تحقير و مداخله» توسط غربيها هم افزايش پيدا كرد.
بنابراين بر اساس تجربيات عيني يكسال اخير بايد نوع مواجهه با غرب مبتني بر «عقلانيت توأم با واقعبيني و دشمنشناسي دقيق» باشد به گونهاي كه در هيچ دورهاي از مذاكرات «منافع، دستاوردها و عزت جمهوري اسلامي ايران زير سؤال نرفته»، «رشد و توسعه علمي در كشور متوقف نشود» و «الگوي مقاومت و ايستادگي در مقابل نظام سلطه» دستخوش تغيير قرار نگيرد.