نفر دوم تیم مذاکرهکننده هستهای در گفت و گوی اختصاصی با سایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب تأکید کرد که طرح موضوع نیاز ایران به 190 هزار سو از سوی رهبر انقلاب، معادلات را به طور کامل به نفع ایران تغییر داد.
سید عباس عراقچی در گفت و گویی که سایت «khamenei.ir» آن را منتشر کرد گفته که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همواره از اصول مشخصی پیروی کرده است؛ اصولی که رهبر انقلاب اسلامی با توجه به مبانی انقلابی و اسلامی، آن را ترسیم کردهاند و دولتها نیز با توجه به ظرفیتهایی که داشتهاند در جهت تحقق آن تلاش کرده و میکنند، هر چند به گفته او، دولتها در تاکتیکها یا ادبیات با یکدیگر تفاوتهایی داشته باشند.
به گفته عراقچی موضوع پرونده هستهای فراتر از دولتها است: « این پرونده موضوعی است متعلق به «جمهوری اسلامی ایران»، پروژهای حساس که به گفته او در یک مسیر ثابتی حرکت کرده است؛ مسیری که در راستای احقاق حقوق مردم ایران در موضوع هستهای بوده و البته با درایت و رهبری حضرت آقا پیش رفته است. »
وی افزود: «من دائماً بر این موضوع تأکید دارم که دولتها مجری هستند و این جمهوری اسلامی ایران است که در نهایت تصمیم میگیرد و مسیر پرونده هستهای را انتخاب میکند. وی به بحث تعلیق سال 1383 اشاره کرد و گفت: در مقطعی، ایران تعلیق هستهای از سوی غرب را پذیرفت. تعلیق، «تجربهای ناموفق» اما «لازم» بود. این تجربه موجب شد تا به مردم و خودمان ثابت شود که حقوق جمهوری اسلامی ایران، صرفاً از طریق مذاکره و همراهی با کشورهای غربی محقق نمیگردد و ما پیش از هر مذاکرهای ابتدا میبایست خود را در عرصه میدانی تثبیت نماییم.
امریکاییها غنیسازی صفر میخواستند
به گفته عراقچی، مسیر هستهای با مقاومت جانانه مردم ایران و ایستادگی در مقابل همه تحریمها و فشارهایی که غرب تحمیل نمود و با رهبری داهیانه مقام معظم رهبری طی شد.
معاون ظریف معتقد است در کنار موضوع هستهای، یک جنگ سلطه و سلطهپذیری هم جریان داشت که ایران نمیخواسته زیر بار سلطه برود: « دشمن اصرار به تعلیق غنیسازی ما داشت و ما مخالفت میکردیم که حتی برای یک روز هم دیگر تعلیق نخواهیم کرد. » در این مدت شش قطعنامه توسط شورای امنیت صادر شد که همگی خواهان تعلیق بلادرنگ غنیسازی ایران بودند و ما در برابر آنها مقاومت کردیم. فیالواقع دعوای اصلی «نبرد ارادهها» بود که شکل گرفته بود. ما بعد از ۱۰ سال مقاومت و ایستادگی، زمانی وارد مذاکرات شدیم که دشمن پذیرفت غنیسازی ایران را قبول کند و لذا در این نبرد ارادهها، این جمهوری اسلامی ایران بود که پیروز میدان شد.
این پیروزی هم مرهون درایت و تدبیر مقام معظم رهبری و همراهی و ایستادگی مردم بود. به گفته عراقچی مقاومت باعث شد دشمنان به ادامه غنیسازی ادغان و قبول کنندکه در توافقی، غنیسازی بخشی از آن توافق خواهد بود. به گفته او، امریکاییها که زمانی حتی قبول نداشتند یک نیروگاه هستهای توسط یک کشور خارجی برای ایران ساخته بشود و معتقد به «غنیسازی صفر» برای ایران بودند، الان میپذیرند که ما به هر میزان که میخواهیم نیروگاه داشته باشیم و غنیسازی و تولید سوخت هم داشته باشیم.
آنها اکنون فقط درباره تعداد ماشینهای غنیسازی چانه زنی میکنند!
نفر دوم تیم مذاکرهکننده با اشاره به حمایتهای رهبر انقلاب از عاملین و مسئولان اجرایی کشور گفت: «عبارت «بچههای انقلاب» که ایشان برای تیم مذاکرهکننده به کار بردند، در آن شرایط سخت، برای ما یک دنیا ارزش داشت. برای ما که همواره خودمان را «سرباز انقلاب» دانسته و میدانیم، این تعبیر فرزند انقلاب بسیار لذتبخش بود.»
موضع رهبر انقلاب غنیسازی صنعتی را جا انداخت
عراقچی در بخشی از این گفت و گو «دیپلمات انقلابی» را تعبیر کاملاً درستی دانست: « یعنی انسان میتواند دیپلمات باشد و با ادبیات و نوع منشی که در دیپلماسی وجود دارد صحبت و رفتار کند ولی در عین حال اصول انقلابی خودش را هم حفظ کند و از موضع انقلابی، دیپلماسی را به پیش ببرد. همه ما در وزارت امور خارجه تحت ارشادات مقام معظم رهبری تلاش میکنیم.»
وی با اشاره به موضع گیریهای مقام معظم رهبری، این موضعگیریها را در نتایج مذاکرات تأثیرگذار دانست و گفت: «در مورد نیاز کشور به ۱۹۰ هزار سو، کاملاً معادلات را به نفع ما تغییر داد. عبارتهای فنی که ایشان بهکار بردند نشان داد که چقدر به جزئیات موضوع هستهای و حتی مسائل فنی آن اشراف دارند.»
معاو ن ظریف تصریح کرد: «من بهعنوان یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده اذعان میکنم که همه این موضعگیریها واقعاً دقیق، به موقع و راهگشا بودهاند. »به گفته عضو بلند پایه تیم مذاکرهکننده هستهای در شرایطی که بعضی از طرفها در مذاکره نسبت به اینکه آیا غنیسازی ایران میتواند ابعاد صنعتی داشته باشد یا نه ابراز تردید میکردند، یا مثلاً میخواستند غنیسازی صنعتی ایران را در ابعاد کوچکی محدود کننند، ورود ایشان بسیار تعیینکننده و تأثیرگذار بود؛ بهطوری که از آن زمان به بعد در مذاکرات، غنیسازی صنعتی ایران به یک بحث جاافتاده تبدیل شد و طرفهای مقابل ما هم متوجه شدند که بر روی این موضوع نمیتوانند چانهزنی کنند.» به گفته او الان دیگر این امر پذیرفته شده است.
عراقچی معتقد است خوی مذاکراتی غربیها مثل خوی رفتاریشان در سیاست خارجی است؛ زیادهخواهانه و زیادهطلبانه و از موضع استکباری و خودبرتربینی: «با عنایت به ارشادات مقام معظم رهبری ما بهشدت با این رفتار در مذاکرات مقابله کردهایم.» به گفته معاون وزیر خارجه، اگر روزی جزئیات مذاکرات منتشر شود، همه ملاحظه خواهند کرد که چقدر طرف مقابل سعی میکند با ادب با ما که نمایندگان مردم ایران هستیم، صحبت کند:
« این به خاطر حس اعتماد به نفس و حس غرور و عزتی است که مقام معظم رهبری در ما ایجاد کردهاند. لحن تند ایشان نسبت به برخی از طرفهای مذاکرهکننده که در پارهای از مواقع بیان شده است نیز موجب شد که غربیها از آن خوی زیادهخواهانه و نگاه از بالای خودشان دست بردارند و متوجه شوند که با یک ملت بزرگ و عزتمند در حال مذاکره هستند و نمیتوانند هرطور که خواستند صحبت یا عمل کنند.
وی داشتن «خط قرمز» را امری معمول دانست که کشورها این را دارند. طبیعی است هر کشوری برای خودش یکسری اصولی دارد که تعدی و عبور از آنها ممکن نیست.
به گفته نفر دوم تیم مذاکره کننده، در کنار تکنولوژی هستهای تقریباً حدود ۳۰۰ تکنولوژی یا صنعت دیگر در کشور پیشرفت میکند که بهنوعی وابسته به این تکنولوژی هستند.
عراقچی همچنین گفت که تکنولوژی هستهای به ملت ایران «اعتماد به نفس» داده و به «غرور ملی» تبدیل شده است: «من معتقدم برخلاف جنگ روانی غرب، اتفاقاً «مقاومت» ما در بحث هستهای به رمز قدرت ایران و یک انرژی متراکم برای ایستادگی تبدیل شد. امروز رمز قدرت ما همین توان نه گفتن به قدرتها است. غرب هم دقیقاً از همین موضوع میترسد و نه از بمب هستهای.»
هر دو تحلیل اشتباه است
معاون وزیر خارجه در مورد نحوه تعامل تیم مذاکرهکننده با رهبر انقلاب گفت: « مقام معظم رهبری در سِمت عالی نظام هستند و آن مواردی که باید اشراف داشته باشند را دارند و در بعضی جاها که تشخیص بدهند وارد جزئیات هم میشوند؛ در عین حال برای سربازان و فرماندهان خودشان در خط مقدم یک محدوده اختیاراتی برای حرکت کردن و مانور دادن قائل میشوند. وی افزود: «اینکه کسانی با اغراض خاص مطرح میکنند که فیالمثل واو به واو مذاکرات با ایشان چک میشود، یا از طرف دیگر برخی ادعا میکنند که ایشان در جریان مذاکرات قرار ندارند، هر دو اشتباه است.»
به گفته نفر دوم تیممذاکره کننده، یک روال معقول و منطقی در این خصوص وجود دارد: « بیتردید عقل و منطق حکم میکند که در مهمترین موضوع کشور حتماً عالیترین مقام مدیریتی کشور اشراف کامل باید داشته باشند که دارند و در جای خود راهنمایی، ارشاد و تبیین میکنند و این بسیار مشخص و روشن است.»
عراقچی ترجیح میدهدکه بگوید به نتیجه مذاکرات «امیدوار» است چون که به گفته او، دیپلمات باید امیدوار باشد. وی تأکید کرده که به نیات و اهداف طرف مقابل به هیچ وجه «خوشبین» نیست: « و اصلاً نباید هم باشیم اما در خصوص اینکه احتمال توافق هست یا نه، یک خوشبینیهایی وجود دارد. » او در عین حال گفته که عواملی وجود دارد که بدبینیهایی را ایجاد میکند: « فکر میکنم الان در یک وضعیت بینابینی قرار داریم. مذاکرات در مسقط فکر میکنم یکی از مقاطع کلیدی مذاکرات خواهد بود و خیلی از مسائل روشن خواهد شد. اگر بعضی از گرههای موجود در مسقط باز شود میتوان خوشبین بود.»
وی نظام تصمیمگیری و تصمیمسازی در جمهوری اسلامی را بهشدت مردمسالار یا به تعبیر غربیها دموکراتیک دانست که طی آن همه تصمیماتی که نهایتاً منجر به ابلاغ رهبر معظم انقلاب میشوند از یک روند و سازوکار طولانی تصمیمسازی و تصمیمگیری عبور میکنند: « در این فرآیند همه نظرات موافق و مخالف شنیده میشود» به گفته عراقچی، نهایتاً همه این نظرات در شورای عالی امنیت ملی تجمیع شده و به اوج پختگی و تکامل خودش میرسد و سپس خدمت رهبر انقلاب فرستاده میشود که ایشان ملاحظه کرده و در صورت صلاحدید ابلاغ میکنند.