طرحی نو
همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد شیخ مهدی کروبی در نهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با ناکامی روبهرو شد، اما اتفاقات و حواشی این انتخابات، اعم از شیوه برخورد یاران همحزبیاش در مجمع روحانیون، انشقاق شدید بین اصلاحطلبان، تعداد و ترکیب رأی کروبی و... موجب شد، به این موضوع پی ببرد که اگر حزب یا سازمان منسجمی از او حمایت میکرد زمینه پیروزی در انتخابات نیز برای او بیشتر فراهم میشد. لذا بلافاصله پس از انتخابات حزبی فراگیر را تأسیس کرد تا به اتکای آن در انتخاباتهای بعدی و بهخصوص ریاستجمهوری به اهداف خود نزدیکتر شود.
اما به دلیل نوع عملکرد احزاب در انتخاباتهای گذشته، بهخصوص شکست اجماع حزبی و بروز شیوههای نامناسب رقابت سیاسی از سوی آنها در نهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، ذائقه و گرایش مردم که بسیاری از مشکلات و ناکارآمدیها را از ناحیه احزاب میدانستند، تغییر یافته و بدبینی به تحزب افزایش پیدا کرده بود، بهخصوص اینکه احمدینژاد بدون تابلو و پرچم حزبی به پیروزی رسید. بنابراین احزاب در بسیج سیاسی مردم دیگر توان گذشته را نداشتند.(۱)
واقعیت امر این بود که در دولت اصلاحات، احزابی همچون حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با تکیه بر پایگاه دولتی خود، با تندروی، صحنه سیاسی جامعه را به میدان کشمکش و نزاع تبدیل کردند که نمونههای عینی آن را در شورای شهر اول تهران، مجلس ششم، ساختارشکنی و هنجارشکنیهای متوالی و... میتوان دید. در این بین حتی احزاب اصلاحطلبی مانند کارگزاران نیز که شریک آنها در دولت اصلاحات بود، از تندرویهای آنها بینصیب نماندند. آنچه که مردم(جدا از درست و یا نادرستی مواضع و اصلاحطلب یا اصولگرا بودن) هرکدام از احزاب میدیدند، نه رقابتی معقولانه، بلکه نمایشی از یک نزاع سیاسی ملالآور بود که دائماً آرامش جامعه را به هم میزد. همین مسئله بیش از پیش مردم را به احزاب و گروهها بدبین میکرد. بر همین اساس رأی غیر حزبی مردم در انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری بیش از پیش آشکار بود.
با پدید آمدن وضعیت جدید، تغییر در تاکتیکها و آرایش سیاسی درون اصلاحطلبان امری اجتنابناپذیر مینمود و بهناچار برای انتخابات پیش رو میبایست طرحی نو دراندازند. از همان فردای انتخابات، جدایی مهدی کروبی از مجمع روحانیون و تشکیل حزب اعتماد ملی آغازگر این روند بود.
تأکید کروبی و یارانش بازبینی، نقد و اصلاح سازوکارهای گذشته جبهه اصلاحات بود. آنها معتقد بودند که هویت و حیات سیاسی احزاب با تهدیدات جدی روبهرو است و ائتلافهای گذشته نیز با اشتباهات برخی گروههای تمامیتخواه اصلاحطلب، که کروبی به طعنه از آن به «سیاستهای مشعشع» یاد میکرد، کارایی خود را از دست داده بود. کروبی در توصیف این وضعیت میگفت: «دو سال پیش در همین ایام دو قوه اجرایی و مقننه در اختیارمان بود و با اقبال و محبوبیت مردم هم روبهرو بودیم. جمعی از ما در مجلس و جمعی در کابینه حضور داشتند، ولی در عرض دو سال در سایه سیاست مشعشع و نیرومند هر دو قوه را تحویل دادیم.»(۲)
با چنین وضعیتی به ناچار بین کار جبههای و مشی حزبی باید دومی را برگزید و دیگر ائتلافهای سیاسی بین احزاب پاسخگو نبود.(۳)
تجمیع انتخابات و فرصت گسترش حزبی
با وصف فوق، آرایش احزاب در سال 85 با صفبندیهای گذشته تفاوت داشت. نخستین تفاوت سر بر آوردن گروههای جدیدی مانند اعتماد ملی و رایحه خوش خدمت از بطن دو ائتلاف بزرگ اصولگرایان و اصلاحطلبان بود که ترجیح میدادند به جای آنکه امتداد حزبی ائتلافهای سابق معرفی شوند، خود را نماینده طبقات و اقشار جدید اجتماع قلمداد کنند.(۴)
در چنین فضایی و همچنین پیش رو بودن دو انتخابات خبرگان رهبری و شوراهای شهر و روستا، اولین اقدامی که از سوی حزب اعتماد ملی انجام پذیرفت، شتاب در گسترش سازمان به سراسر کشور بود. این دو انتخابات برای حزب از اهمیت مضاعفی برخوردار بود، زیرا در اولین تجربه انتخاباتی پس از تشکیل، میتوانست ظرفیت خود را برای کسب و گسترش پایگاه اجتماعی و وزن سیاسی به محک آرای مردم بگذارد. اعتماد ملی از همان ابتدای سال 1385 اکثر دفاتر و هستههای مرکزی در استانها را راهاندازی و افتتاح نمود(۵) دبیرکل حزب نیز سال 85 را سال انتخابات و عرصه کار و فعالیت برای بازپسگیری شوراها نامید و از آمادگی حزب متبوعش برای حضور در دو انتخابات خبرگان رهبری و شوراها حتی در صورت تجمیع آنها خبر داد. وی همچنین ضمن هدفگذاری برای کسب پیروزی حداقلی، قاطعانه اظهار داشت: «ما در هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنیم.»(۶)
طرح تجمیع چهارمین دوره انتخابات خبرگان رهبری و سومین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا، فضای جدیدی را پیش روی اشخاص، گروهها و احزاب سیاسی قرار میداد. با اعلام این خبر در بهار سال 85 ، نوعی رقابت زود هنگام انتخاباتی کلید خورد و معادلات احزاب و گروهها که در حال تدارک برنامهها برای دو انتخابات مجزا از هم بودند، به هم خورد.
عکسالعمل جناحها و احزاب به این مسئله متفاوت بود. برخی گروهها از جمله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ضمن مخالفت با تجمیع، معتقد بود که برگزاری همزمان این دو انتخابات سبب میشود تا فرصت قابل ملاحظهای که در اختیار احزاب و گروههای سیاسی جهت آمادگی کامل برای حضور در انتخابات است، از آنها گرفته شود.(۷)
مجمع روحانیون مبارز و مجموعه اصولگرایان، مخالفتی با تجمیع انتخابات نداشتند. حزب اعتماد ملی نیز تجمیع انتخابات خبرگان و شوراها را منجر به برگزاری پرشورتر انتخاباتها میدانست. «گرامیمقدم» سخنگوی حزب در این باره اظهار داشت: «ماهیت برگزاری انتخابات مهمتر از زمان برگزاری آن است؛ زیرا اگر کسانی که نظارت بر انتخاباتها را برعهده دارند شرایط لازم و وضعیت مناسبی را برای یک رقابت سالم به وجود آورند خواهند دید که نتایج آن به نفع کشور خواهد بود.»(۸)
دبیرکل حزب اعتماد ملی نیز در مورد تجمیع دو انتخابات چنین اظهار نظر کرد: «جالب آنجاست که دو انتخاباتی که قرار است با هم برگزار شود کاملاً با هم متفاوتند. انتخابات مجلس خبرگان در رابطه با رهبری است و بر اساس آییننامهای که هماکنون وجود دارد، ویژه روحانیون است، اما در مقابل انتخابات شوراها مربوط به عموم مردم و وسیعتر است. دبیر کل حزب اعتماد ملی با اشاره به نظارت شورای نگهبان بر انتخابات خبرگان در عین حال این نظارت را یکی از تفاوتهای انتخابات خبرگان با شوراها عنوان کرد و گفت: انتخابات شوراها تنها انتخاباتی است که نظارت آن با شورای نگهبان نیست، بلکه با مجلس است، لذا اگر این دو انتخابات که قرار است همزمان برگزار شود، به خوبی پیش رود قطعاً در شور و نشاط مردم بسیار تأثیرگذار است.»(۹)
* پینوشتها در دفتر هفتهنامه موجود است.