تألیف: عبدالله شمسی
انتخابات شوراها
انتخابات سومین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، همزمان با انتخابات چهارمین دوره خبرگان رهبری برگزار میشد، به جهت ویژگی خاص انتخابات خبرگان رهبری و حضور مجتهدان و افراد موجهی که در تور بازیهای سیاسی و رقابتهای جناحی و حزبی نمیگنجیدند، فعالیت احزاب و گروههای سیاسی و به خصوص دومخردادیها، بیشتر معطوف به کسب کرسی شوراها بود.
دومخردادیها که دومین دوره انتخابات شوراها را نقطه شکست خود و پیروزیهای پیدرپی اصولگرایان میدانستند، سعی داشتند این نماد شکست را به نماد پیروزی برای بازگشت به قدرت تبدیل کنند.
انگیزه آنها هنگامی بیشتر میشد که مشاهده کردند اصولگرایان از معبر شورای دوم به دلیل عملکرد مثبت خود و شهرداران منتخب توانستند اعتماد مردم را جلب کنند، بهگونهای که اولین شهردار منتخب آنها در شهر تهران توانست، اعتماد عمومی را برای ریاستجمهوری کسب کند و حتی نتیجه انتخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم هم متأثر از همین کارنامه تفسیر میشد. از اینرو حضور نیمبند اصلاحطلبان در انتخابات خبرگان نیز به منظور ایجاد زمینه برای هماهنگی و همکاری برای انتخابات شوراها و حصول پیروزی در آن بود.(1)
بر این اساس، مسئله ائتلافهای انتخاباتی و ارائه لیست واحد از سوی هر دو جناح عمده سیاسی، به عنوان محورهای اصلی رقابت برای شوراها از خبرسازترین موضوعات مطبوعات و رسانههای کشور محسوب میشد.
البته رقابتهای انتخاباتی از سطح رقابت میان دو جناح فراتر رفته و به تشکلها و فراکسیونهای درونجناحی نیز کشیده شده بود. تعدد فهرستهای انتخاباتی در هر دو جناح، نشانگر این امر بود.
تعدد فهرستهای انتخاباتی در جریان اصولگرا، قابل توجه بود و با وجود تلاش شخصیتها و جریانات تأثیرگذار، به لیست واحدی دست نیافتند. در این طیف حدود شش لیست عمده انتخاباتی به چشم میخورد.
جناح اصلاحطلب سه لیست، با عنوانهای «ستاد اصلاحات» به ریاست مهندس بیطرف و سخنگویی مرتضی حاجی، «جنبش مردمی اصلاحات» به ریاست سیدهادی خامنهای و «حزب اعتماد ملی» به دبیر کلی مهدی کروبی ارائه دادند.
بزرگان دوم خرداد طعم انشقاق و شکاف را در انتخابات گذشته چشیده بودند و میدانستند که با وحدت میتوانند به حداقلی از قدرت برای ایفای نقش سیاسی دست یافته و از این طریق از حذف کامل خود از صحنه سیاسی جلوگیری نمایند، لذا برای نزدیکسازی نظرها و ارائه یک یا حداکثر دو لیست که تعداد زیادی از نامزدهای اصلاحطلب بهویژه در تهران را دربر میگرفت، تلاشهای زیادی انجام دادند که در مقایسه با احزاب و گروههای اصولگرا موفقتر بودند.(2)
حزب اعتماد ملی ضمن اصرار به استقلال حزب و لیست انتخاباتی جداگانه، بر تفاهم نیز تأکید میورزید(3) مهدی کروبی در اینباره گفت: «ما یک حزب اصلاحطلب هستیم و دیگران هم اصلاحطلب، اما ما میخواهیم خودمان کار کنیم. این چه ایرادی دارد؟ ما از اصلاحطلبان در لیست خودمان قرار میدهیم، اما با آرم اعتماد ملی کار میکنیم.»(4)
با تلاش دبیر کل حزب و جلسهای که او بانی آن بود با سیدمحمد خاتمی و هاشمیرفسنجانی هماهنگی لازم صورت گرفت که نتیجه آن، تفاهم گروههای کوچک و بزرگ دومخردادی در ارائه فهرستی واحد در شهر تهران بود.(5)
این فهرست مشترک، متشکل از 15 شخصیت اجرایی بود که شامل افراد زیر میشد: محمدعلی نجفی (معاون رئیسجمهور اسبق و رئیس سابق سازمان مدیریت و برنامهریزی)، احمد مسجدجامعی (وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی)، معصومه ابتکار (معاون رئیسجمهور و رئیس اسبق سازمان محیط زیست)، اسماعیل دوستی (استاندار اسبق کهگیلویهوبویراحمد)، سیدکامل تقوینژاد (معاون اسبق وزیر اقتصاد و وزیر تعاون)، علی نوذرپور (مدیر کل اسبق دفتر برنامهریزی عمرانی وزیر کشور)، عباس میرزاابوطالبی (معاون اسبق وزارت مسکن)، پیروز حناچی (معاون اسبق وزیر مسکن)، هادی ساعی (ورزشکار و جوان نمونه کشور)، حسن کریمی (معاون اسبق استانداری تهران و چند استان دیگر)، قاسم تقیزاده خامسی (معاون شهردار اسبق و مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره سازمان آب تهران)، زهرا صدراعظم نوری (نخستین شهردار زن ایران)، افشین حبیبزاده (رئیس دانشگاه کار واحد تهران)، شهابالدین طباطبایی (مشاور یونسکو در تهران) و الهه راستگو (مدیر کل اسبق اشتغال زنان وزارت کار).
ترکیب و تخصص فهرست، که متشکل از معاون رئیسجمهور، وزیر، معاون وزیر، استاندار و... بود، حکایت از عزم جزم دومخردادیها برای تصاحب کرسیهای شورای شهر تهران داشت.
در عین حال، حزب اعتماد ملی ضمن این تفاهم، شعارها و برنامههای خاص خود را برای انتخابات و مدیریت شهر تهران اعلام نمود. شعار کلی این حزب «تهران، به تو میاندیشم» بود.(6)
احزاب دومخردادی در کنار شعارها و تبلیغات ایجابی، رأی تأثیرگذاری بیشتر بر فرایند انتخابات، مشابه با گذشته (حتی آن زمانیکه خود در قدرت بودند)، با رویکردی سلبی، سیاست تبلیغاتی و عملیات روانیشان را با هدف گسترش انشقاق در صفوف رقیب، تأثیرگذاری بر ناظران و مجریان انتخابات و جلب افکار عمومی و آرای مردم، پیگیری میکردند. حزب اعتماد ملی نیز با شدت کمتر، چنین رویکردی را دنبال مینمود.(7)
انتخابات 24 آذر سال 1385 شوراها و خبرگان رهبری با مشارکت بیش از 61 درصد مردم انجام پذیرفت، اما احزاب اصلاحطلب از جمله حزب اعتماد ملی، از همان عصر انتخابات با راهاندازی جنگ روانی، خود را پیروز انتخابات خواندند.(8) به مرور و با اعلام نتایج صندوقها، ادعای پیروزی اصلاحطلبان که بهزعم خود مورد اقبال بی نظیر مردم قرار گرفته بودند، رنگ میباخت، لذا تاکتیکی جدید را پیشرو قرار دادند که آن ادعای مخدوشبودن روند شمارش آرا بود. آنها مجبور بودند برای سرپوش گذاشتن بر شکست و همچنین ادعای زودهنگام پیروزی، افکار عمومی را توجیه کنند.
برخی از ادعاهای آنها شامل موارد زیر میشد:
«طولانیشدن روند شمارش آرا توجیهناپذیر است»، «وجود صندوقهای رأی بدون پلمب، جابهجایی صندوقهای رأی در سایتهای شمارش آرا و ورود صندوقهای جدید»، «نگرانی اصلاحطلبان از اقدامات مجریان و ناظران در اخراج نمایندگان نامزدهای اصلاحطلب از سایتهای شمارش آرا»(9)، «مقامات عالی جلوی بدعت خطرناک در انتخابات را بگیرند.»(10)، «نگرانی از دخل و تصرف در آرای مردم».(11)
این در حالی بود که تنها، چهار نفر از فهرست مشترک دومخردادیها و حزب اعتماد ملی در تهران موفق به کسب آرای لازم شدند.(12) این نتایج با وجود ائتلاف دومخردادیها بر یک فهرست و ادعای پیروزی بینظیرشان، شکستی بزرگ محسوب میشد. در مقام مقایسه با انتخابات دوره نهم ریاستجمهوری که در آن مجموع آرای آقایان کروبی، معین و مهرعلیزاده حدود 35 درصد بود، اصلاحطلبان در انتخابات شورای تهران تنها 26 درصد آرا را به خود اختصاص دادند. این موضوع مؤید افت پایگاه اجتماعی و شکست این طیف، در انتخابات شوراها بود.(13)
البته، حزب در بیانیهای بعد از انتخابات مدعی شد که همراه با دیگر اصلاحطلبان در سراسر کشور توانسته 40 درصد از نامزدهای خود را راهی شوراها کند. در این بیانیه و دیگر اطلاعیهها و خبررسانیهای بدون ارائه آمار و مستندات، بیشتر سعی شده بود که اولاً انتخابات را پیروزی بزرگی برای خود و دیگر دومخردادیها جلوه دهند و ثانیاً با نسبتدادن 30 درصد آرا به افراد مستقل، پیروزی اصولگرایان را کمرنگ نمایند.(14)
متناقض با این ادعاها، کروبی چند روز بعد از انتخابات از دومخردادیها خواست در رابطه با نتایج انتخابات مبالغه نکنند، وی گفت: «متأسفانه برخی از دوستان ما بهنحوی سخن میگویند که گویی فتح خیبر کردیم... چهرههای سیاسی نباید درمورد انتخابات 24 آذر، با ارائه تحلیلهای سطحی مبالغه کنند.»(15)
در عین حال او، صرف شرکت در انتخابات را با توجه به عمر کوتاه حزب اعتماد ملی، مهم ارزیابی نمود. از نظر کروبی حزب در انتخابات خبرگان رهبری موفق عمل کرده بود.(16)
* منابع در دفتر نشریه موجود است.