* آقای دکتر امیراحمدی، همانطور که حتما اطلاع دارید نیروئی به نام داعش (دولت اسلامی عراق و شام) به شهرهای عراق هجوم آورده و چند شهر بزرگ و کوچک را هم تسخیر کرده و قصد داشت به سوی بغداد پیشروی کند. اول بفرمائید این چگونه نیرویی است، از کجا آمده و چرا به این سرعت توانسته در عراق پیشروی کند؟
** اول جازه دهید از شما برای فرصتی که برای این مصاحبه فراهم کردهاید تشکر کنم. داعش یک نیروی تروریستی سنی وهابی است که تا این اواخر عمدتا در سوریه فعال بود ولی در آنجا به دلیل مشکلاتی که با بقیه نیروهای مخالف بشاراسد پیدا کرد توفیقی بدست نیاورد. در همین حال هم رابطهاش با القائده که زمانی، یار همدیگر بودند نیز بد شد. داعش از طرف عربستان، قطر و کویت حمایت میشود و حتی در گذشته ترکیه هم از آن حمایت کرده بود.
هدف این کشورها سرنگونی رژیم اسد بود و از هر نیرویی که هدف سرنگونی اسد را داشت بیدریغ حمایت میکردند و میکنند. ایران البته در سوریه در طرف مخالف این نیروها و کشورهای حامیشان بود و همچنان هم هست. بعد از اینکه این نیروها از سرنگونی فوری اسد مأیوس شدند به فکر افتادند که جنگ را به عراق هم بکشانند.
متأسفانه در عراق بی توجهی به ناراضیان سنی کشور، دخالت بیجای آن در سوریه و قدرت روزافزون کردهای استقلال طلب وضعیت شکننده ای بوجود آورده بود که هر روز به سوی وخامت بیشتری میرفت. داعش مخصوصا این وضعیت را از نزدیک داشت رصد میکرد و به دلیل ارتباط ملی رهبر آن (ابوبکر البغدادی) که عراقیالاصل است در عراق طرفدارانی هم داشت.
اما علت توفیق برقآسای داعش در موصل و مناطق همجوار (جدا از مشکلات دولتی، نارضایتی سنیهای عراق، و حمایت کشورهای حامی داعش) وضعیت شکنندهای است که حمله نظامی و اشغال عراق توسط آمریکا در آن کشور مظلوم به وجود آورده است. درست است که عراق 900 هزار نفر در ارتش دارد اما اینها اکثرا دستپرورده ارتش آمریکا و گاها از حقوقبگیران آن هم هستند.
متأسفانه عرق ملی اینها بسیار پائین است. حتی ارتش المهدی هم به بهانه آمریکایی ایجاد یک دولت مرکزی از میدان بیرون رانده شد. آمریکاییها هم که کم کم از نوریالمالکی دلخور شده بودند به طور مخفی و آشکار دشمنان دولت عراق را تهییج میکردند و سنیها را بالاخره یاغی ساختند. آمریکا مخصوصا میخواست که دولت المالکی تضعیف شود تا بتواند امتیازات بیحد و حصر از عراق بگیرد.
این سیاست آمریکا بعد از اینکه نیروهای نظامیآن کشور از عراق خارج شدند تشدید شد. شکی نیست که آمریکا در ایجاد این وضعیت جدید در عراق سهم بسزایی دارد هم به دلیل حمله و اشغال عراق و هم به دلیل تحریکات اخیر مخالفین علیه دولت المالکی.
* آمریکا این روزها خیلی آشفته به نظر میرسد و درصدد است که برای نجات عراق از دست داعش کاری کند. حتی گفته است که حاضر است با ایران هم برای راندن داعش از عراق همکاری بکند. این طور نیست؟!
** ظاهر قضیه این است اما پشت سر این نگرانی آمریکائیان و آمادگی برای همکاری با ایران در عراق داستان دیگری هم نهفته است. واقعیت این است که آمریکا هم مثل بقیه غافلگیر شده است. آمریکا فکر میکرد میتواند با تحریک مخالفین المالکی، او را مجبور به دادن بعضی امتیازها کند و شاید هم از شر او راحت شود.
آمریکا فکر نمیکرد که داعشی از راه برسد و نقشهاش را به هم بریزد. امروز هم آمریکا هدف مبارزه مستقیم با داعش را ندارد و با ایران هم سر تخریب داعش همکاری نظامی نخواهد کرد مگر اینکه اوضاع کاملا از کنترل آن خارج شود.
هدف آمریکا در عراق و در ارتباط با ایران را باید با دقت بیشتری فهمید. آمریکا تا وقتی که عربستان، قطر، کویت و ترکیه آشکارا علیه داعش موضع نگرفتهاند، به آن حمله نظامی نمیکند؛ حتی وقتی هم آمریکا چنان تصمیمی بگیرد به حملات هوائی صوری و محدود اکتفا خواهد کرد و در همین حال هم سعی خواهد کرد که دولت مورد قبول عربستان در آنجا سرکار بیاورد.
در سوریه آمریکاییها باعث یأس سعودیها شدهاند و میخواهند اگر امکان داشته باشد در عراق جبران کنند. این را هم یادآوری کنم که اقتصاد آمریکا ورشکسته است و برای عملیات تهاجمی به پول نیاز دارد و آنرا هم فقط عربستان و قطر میتوانند به او هدیه کنند. پس آمریکا وقتی درعراق دخالت نظامی جدی میکند که عربستان و متحدینش هم از آن سودی ببرند.
و اما در ارتباط با ایران، آمریکا میخواهد که جمهوری اسلامی ایران را به هر شکلی شده در منجلاب عراق درگیر کند. در عراق جنگ داخلی تمام عیار شکل گرفته و هرچه بیشتر هم دامنهاش وسیعتر خواهد شد. سوای دشمنی ساخته شده شیعه و سنی، کردها و نیروهای سکولار و طبقات فقیر و غیره همه درگیر این جنگ داخلی هستند. از دید آمریکاییها، ایران در عراق به آنها صدمات زیادی زده است و حالا وقت آن رسیده است که صدمه بخورد.
آمریکا در همین حال هم فکر میکند میتواند ایران را به سادگی وارد منجلاب عراق کند چون دعوا عمدتا بین سنیها و شیعیان است. از همه مهمتر، سنی داعشی، شیعیان ایرانی را از کفار میدانند و معلوم است که آنها با کفار چه میخواهند بکنند. از دید آمریکا، داعش قبل از اینکه خطری جدی برای آمریکا و منافعش در منطقه یا حتی عراق باشد، برای جمهوری اسلامی ایران خطرناک است.
مطبوعات آمریکا پر است از تجزیه و تحلیلهایی که هدفشان ترساندن ایران از داعش است و تحریک ایران برای دخالت نظامی در عراق؛ حتی دست راستیهای تندرو ضد ایرانی کنگره آمریکا هم میخواهند که دولتشان با ترفند همکاری، ایران را وارد منجلاب عراق کند.
* یعنی نظرتان این است که داعش برای ایران خطری ندارد و ایران نباید برای از بین بردن آن در عراق به دولت عراق کمک کند یا با آمریکاییها همکاری کند؟
** نه! من این حرف را به همین شکلی که شما مطرح کردید نزدم و نخواهم زد. من فکر میکنم که داعش یک نیروی سنی وهابی تروریستی است و برای ایران میتواند خطراتی فراهم کند، اما این را هم باید قبول کرد که داعش نیروی بزرگی نیست که بخواهد به این زودیها برای ایران خطر امنیتی- سرزمینی داشته باشد. 65 درصد جمعیت عراق شیعه است و آنها (یعنی 16-17 میلیون شیعه) حتما میتوانند از اماکن مقدس خود دفاع کنند. بغداد هم یک شهر 6 میلیونی است که تسخیر آن برای نیروئی چون داعش عملا غیرممکن است.
آنچه داعش را خطرناک میکند، حامیان دولتی آن است که آنها هم فعلا در عراق حضور فیزیکی ندارند ولی به خاطر دشمنی با ایران بدشان نمیآید که کشور ما را در منجلاب عراق گیر بیندازند. این را هم یادآوری کنم که هر نوع درگیری بین ایران و داعش به یک جنگ مذهبی بین سنی و شیعه تبدیل خواهد شد و این همان نقشه ای است که دست راستیها و دشمنان اسلام در دنیا دنبال میکنند. پس درگیری زودرس ایران با داعش درون خاک عراق به صلاح نیست.
اما ایران باید همان کاری را در عراق بکند که در سوریه میکند و درعراق سالها کرده است، یعنی کمک به دولت و نیروهای دفاعی عراق از طریق دانش نظامی و دیگر امکاناتی که ایران میتواند فراهم کند. در همین حال هم ایران باید مرزهای خودش را کاملا تقویت و مسدود کند و برای دفاع از آنها آمادگی کامل داشته باشد. در این مقطع اتحاد همه نیروهای ایرانی هم از الزامات امنیتی- دفاعی کشور است. ایران باید با درایت به نزدیکی نیروهای شیعه و سنی از هر نوعشان کمک کند. ایران امروز فرصتی پیدا کرده است که یک نقش تاریخی صلح سازی بین همه نیروها و فرقههای اسلامی بازی کند.
اما در ارتباط با همکاری نظامی ایران با آمریکا، من صلاح نمیبینم که این همکاری بدون مطالعه دقیق و در این مقطع زمانی انجام گیرد: اولا، هدف آمریکا همکاری نظامی نیست بلکه جانبی است به این معنی که سربازان ایران پیاده نظام آمریکا در عراق بشوند و در مقابل داعش و حامیانش قرار گیرند که صحیح نیست. ثانیا، ایران خطر امنیتی و نظامی فوری ندارد و لازم نیست برای رویارویی با داعش و حامیان آن عجله کند و با آمریکا در یک صف قرار گیرد.
این برای جمهوری اسلامی در دنیای اسلام هزینه خواهد داشت. ثالثا، هر نوع دخالت ایران در عراق باید بماند تا وقتی که آمریکائیان هم اکنون وارد میدان عملیاتی شده باشند. این خیلی مهم است. آمریکا میخواهد ایران اول وارد دعوا شود و بعد خودش اگر لازم شد حرکتی کند. ایران باید دقیقا عکس این نقشه حرکت کند. یعنی بماند تا اول آمریکائیان وارد صحنه شوند. این به ایران اجازه میدهد تا ارزیابی دقیقی از قصد آمریکا و از عکسالعمل حامیان داعش داشته باشد.
* از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید، ممنونم لطفا در پایان اگر مطلبی دارید که در سؤالهای ما نبود بفرمایید؟!
** میخواهم به چند امر مهم توجه دهم: یکی از افتخارات ما ایرانیها این است که در 200 سال گذشته هیچگاه به کشوری حمله نکردهایم و جنگهای ما عمدتا تدافعی بوده است. ما باید این تاریخ زیبا را حفظ کنیم و نگذاریم که ما را در عراق متجاوز کنند. یادمان نرود که در جنگ ایران و عراق، صدام حسین متجاوز بود و در جنگ نفتکشها در خلیخ فارس هم آمریکا به همراه عراق. یادمان هم نرود که در دنیای امروز زور تهاجمی و تجاوزی کاربری مفید ندارد. درهمین حال هم باید در نظر داشته باشیم که ما هنوز با عراق در حال آتشبس هستیم و بین دو کشور یک قرارداد صلح دائم امضاء نشده است.
متأسفانه نیروهای زیادی در منطقه دائما در صدد شعله ور ساختن جنگ تمام نشده ایران و عراق هستند و از این طریق میخواهند امنیت سرزمینی ما را به خطر بیندازند. همچنین یادمان نرود که اسرائیلیها روابط بسیار حسنهای با کردهای عراق دارند و در کمینند که کردها را به سوی استقلال هدایت کنند و برای ایران و عراق و کل منطقه دردسر درست کنند.
به اضافه، دخالت نظامی ایران در عراق، حتی زیر چتر هوائی آمریکا، نمیتواند برای مدتی که لازم است تا کشور به حالت عادی برگردد ادامه پیدا کند. از طرف دیگر، دخالت نظامی ایران حتما به دخالت نظامی عربها و شاید ترکها علیه ایران منتهی شود. ایران ظرفیت کافی برای یک درگیری منطقهای را ندارد.
بد نیست به نتیجه همکاری ایران و آمریکا در افغانستان هم بیتوجه نباشیم. ایران برای از بین بردن طالبان نقش مهمی بازی کرد و در به قدرت رساندن حامد کرزای نقش اصلی را داشت. با این وجود چند ماه بعد، ایران شد بخشی از محور شرارت. البته دنیا و آمریکا به مقدار زیادی عوض شدهاند و شاید آن اتفاق تکرار نشود اما باید جانب احتیاط را حفظ کرد.
دشمنان رابطه ایران و آمریکا، اسرائیل و عربستان به خصوص، دائما در کمین هستند که نگذارند بین دو کشور یک حرکت مثبت به نتیجه برسد. این نگرانی امروز که ایران با 1+5 در حال مذاکره است بسیار اهمیت دارد. ایران نباید بگذارد هیچ حرکتی، جلوی یک توافق برد ـ برد و به نفع منافع ملی کشور قرار گیرد.