سرويس خارجي: مخالفت آمريکا با پيش نويس قطعنامه پايان اشغالگري رژيم صهيونيستي در شوراي امنيت سازمان ملل متحد در ادامه سياست هاي دوگانه اين کشور در مساله فلسطين و تلاش براي جلوگيري از ورود ديگر کشورها و سازمان هاي بين المللي در مساله فلسطين است.شوراي امنيت سازمان ملل متحد به پيش نويس قطعنامه اي درباره اشغال فلسطين به دست رژيم صهيونيستي راي نداد.
در جلسه شوراي امنيت که نهم دي ماه براي راي گيري درباره پيش نويس اين قطعنامه تشکيل شد، هشت عضو شوراي امنيت به اين پيش نويس راي مثبت، آمريکا و استراليا راي مخالف و پنج عضو ديگر راي ممتنع دادند. بر پايه پيش نويس قطعنامه، دو طرف فلسطيني و صهيونيستي بايد ظرف مدت يک سال توافق صلح فلسطيني-صهيونيستي را به سرانجام ميرساندند و رژيم صهيونيستي تا سال 2017 ميلادي به مرزهاي پيش از 1967 ميلادي (1346 خورشيدي) باز مي گشت.
بر پايه مواضع مخالف مقامهاي آمريکايي درباره اين قطعنامه و فاصله اندک پيش نويس با تصويب– که فقط به يک راي موافق ديگر نياز داشت - مي توان گفت، آمريکا يکي از مخالفان کليدي اين قطعنامه و عامل راي نياوردن آن بود.
با نگاهي به پيشينه روابط آمريکا و رژيم صهيونيستي ميتوان به اين نکته پي برد که پشتيباني از رژيم صهيونيستي از سال هاي آغازين تشکيل اين رژيم يکي از اولويت هاي دستورکار سياست خاورميانه اي آمريکا بوده است.مقام هاي کاخ سفيد از دوران جنگ سرد همواره تلاش داشته اند از ورود ديگر کشورها و سازمان ها به پرونده فلسطين جلوگيري کنند و خود با پشتيباني تمام عيار از رژيم صهيونيستي، مديريت تحولات فلسطين را بر عهده بگيرند .در اين زمينه، اين کشور بارها طرحهاي طرف هاي ديگر مانند روسيه و حتي کشورهاي اروپايي و سازمان ملل متحد براي پايان اشغالگريهاي رژيم صهيونيستي را رد کرده است.
هر چند بخشي از دلايل اين رويکرد آمريکا نسبت به مساله فلسطين به فضاي جنگ سرد و تلاش براي جلوگيري از دخالت شوروي در مسائل خاورميانه بر مي گردد، اما بخش ديگري از آن را بايد در فشار لابي هاي صهيونيستي در آمريکا جستجو کرد که همواره تلاش داشته اند در هر شرايطي پشتيباني آمريکا از رژيم صهيونيستي را تضمين کنند.
فشار لابي هاي صهيونيستي و وابستگي بسياري از سياستمداران آمريکايي به سرمايه داران يهودي اين تضمين را براي رژيم صهيونيستي به دنبال داشته است که در تجاوز عليه مردم فلسطين هيچ نهاد يا سازمان بين المللي و هيچ کشور غربي سدي براي اين رژيم ايجاد نخواهد کرد.در تاييد اين ديدگاه مي توان به سياست هاي آمريکا در پشتيباني از رژيم صهيونيستي در سال هاي پس از پايان جنگ سرد و فروپاشي شوروي اشاره کرد.
يکي از توجيه هاي آمريکا در پشتيباني از سياست هاي نژادپرستانه رژيم صهيونيستي طي دوران جنگ سرد، جلوگيري از نفوذ شوروي در خاورميانه بود. ولي ادامه اين سياست در سال هاي پس از جنگ سرد نشان داد اين سياست با منافع گروه هاي زيادي در آمريکا پيوند خورده است؛ به گونه اي که ميتوان گفت، منافع رژيم صهيونيستي اولويت سياست هاي خاورميانه آمريکا را تعيين مي کند.
به همين دليل بود که با وجود اينکه گفتگوهاي صلح اسلو (1993 ميلادي) به ظاهر به دستاوردهاي مثبتي رسيده بود، کارشکني هاي رژيم صهيونيستي باعث شکست نهايي اين مذاکرات شد؛ اما آمريکا همچنان به پشتيباني خود از رژيم صهيونيستي ادامه داد.
درست در همين هنگام بود که «آريل شارون» نخست وزير پيشين رژيم صهيونيستي، وارد بيتالمقدس شد و به دنبال آن، انتفاضه دوم شکل گرفت و خشونت ها بالا گرفت. براي پايان دادن به انتفاضه، دولت «جورج بوش پسر» رئيس جمهوري پيشين آمريکا، چارچوب نقشه راهي را پيشنهاد کرد، اما پشتيباني هاي بي دريغ آمريکا از رژيم صهيونيستي باز هم به کارشکني اين رژيم در اجراي اين طرح منجر شد.
آخرين دور اين سياست خاورميانه اي آمريکا را مي توان در يورش 51 روزه رژيم صهيونيستي به نوار غزه در تابستان گذشته ديد که با وجود محکوميت جهاني کشورها، سازمان ها و نهادهاي منطقه اي و بين المللي، آمريکا از تصويب هر گونه قطعنامه در محکوميت اين اقدام رژيم صهيونيستي در شوراي امنيت جلوگيري کرد.
بنابراين عجيب نيست که آمريکا در اين دور از راي گيري شوراي امنيت براي پايان اشغالگري رژيم صهيونيستي از تصويب قطعنامه اي در اين زمينه ناخرسند باشد. مقام هاي آمريکايي از زمان آغاز اين بحث، به روشني اعلام کردند آن را در صورت ارائه به شوراي امنيت، وتو خواهند کرد.
اما اين نکته نبايد فراموش شود که ديگر دوران سياست هاي يکجانبه و سرکوب گرايانه به پايان رسيده و هزينه سياسي-اجتماعي پشتيباني از سياست هاي رژيمهايي همچون رژيم صهيونيستي بسيار سنگين شده است. تاييد کننده اين مساله نيز راي مثبت دولت ها و مجالس برخي کشورهاي اروپايي عليه اشغالگري رژيم صهيونيستي است.
مجلس را مي توان نمادي از مردم سالاري دانست و راي گيري مجالس اروپايي عليه رژيم صهيونيستي نشان مي دهد بسياري از غربي ها برخلاف دولت هاي خود پايان اشغالگري رژيم صهيونيستي را خواهانند.
در اين فضا، راي منفي به قطعنامه پيشنهادي عليه پايان اشغالگري رژيم صهيونيستي افزون بر اينکه در افکار عمومي جهاني آسيب شديدي به اعتبار آمريکا مي زند، شرايط را براي اقدام هاي مستقلانه طرف فلسطيني براي پيگيري حقوق فلسطينيان از راه نهادهاي حکومتي و سازمان هاي مردم نهاد بين المللي مهيا مي کند.
به همين دليل مي توان رد اين پيش نويس را به فال نيک گرفت؛ چرا که بار ديگر رويکرد دوگانه آمريکا نسبت به مساله فلسطين را به جهانيان نشان مي دهد و فلسطينيان را بيشتر ترغيب مي کند که به صورت مستقل تر اهداف خود را پيگيري کنند.
42 وتوي آمريکا
دولت آمريکا تاکنون 42 بار از حق وتوي خود به نفع رژيم صهيونيستي استفاده کرده است و اخيرا هم وتوي آمريکا مانع از تصويب طرح فلسطين براي پايان اشغالگري رژيم صهيونيستي طي دو سال شد.دولت آمريکا از زمان تاسيس سازمان ملل در سال 1945، 80 بار از حق وتوي خود عليه پيشنويسهاي قطعنامههاي شوراي امنيت استفاده کرده که 42 بار آن در رد محکوميت اقدامات رژيم صهيونيستي در منطقه عربي و به شکل خاص 31 بار در مخالفت با قطعنامههاي مربوط به مساله فلسطين بوده است.در ادامه مواردي را که وتوي آمريکا به نفع رژيم صهيونيستي تمام شده است را مرور ميکنيم:
- 10 سپتامبر 1972، عليه پيشنويس قطعنامهاي مربوط به شکايت از اقدامات جنگي رژيم صهيونيستي عليه لبنان.
- 26 ژانويه 1973، عليه پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت ادامه فعاليتهاي اين رژيم در سرزمينهاي اشغالي.
- 8 دسامبر 1975، عليه پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت آغاز حملات هوايي اين رژيم عليه لبنان.
- 26 ژانويه 1976، عليه پيشنويس قطعنامهاي که بر حق مردم فلسطين براي تعيين سرنوشت خود صراحت داشت و به اين رژيم توصيه کرده بود که از سرزمينهاي اشغالي خارج شود.
- 25 مارس 1976، عليه پيشنويس قطعنامهاي که از رژيم صهيونيستي خواسته شد به حمايت از اماکن مقدس پايبند باشد.
- 29 ژوئن 1976، عليه پيشنويس قطعنامهاي در تاييد حق بازگشت آوارگان فلسطيني به سرزمين خود و تعيين سرنوشتشان.
- 30 آوريل 1980، عليه پيشنويس قطعنامهاي که مبني بر احقاق حقوق قانوني مردم فلسطين از طريق شرکت سازمان آزاديبخش فلسطين در مذاکراتي که درباره حقوق مردم اين سرزمين در سازمان ملل برگزار شد.
- 19 ژانويه 1982، عليه پيشنويس قطعنامهاي که بر اعمال مجازات اين رژيم به جرم الحاق بلنديهاي جولان سوريه به سرزمينهاي اشغالي صراحت داشت.
- 2 آوريل 1982، عليه پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت مخالفت اين رژيم با ماده چهار کنوانسيون ژنو و همچنين محکوميت ترور بسام الشکعه، شهردار نابلس به دست اين رژيم.
- 20 آوريل 1982، عليه پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت يورش نظاميان اين رژيم به مسجد الاقصي.
- 8 ژوئن 1982، عليه پيشنويس قطعنامهاي که به رژيم صهيونيستي توصيه ميکند نيروهاي خود را از لبنان خارج کند.
- 26 ژوئن 1982 در رد پيشنويس قطعنامهاي که خواستار توقف فوري خشونتها در لبنان بود.
- 6 اوت 1982، در رد پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت عدم اجراي قطعنامهاي 516 و 517 شوراي امنيت از سوي رژيم صهيونيستي.
- 2 اوت 1983، در رد پيشنويس قطعنامهاي که ساخت شهرکهاي صهيونيستي را غيرقانوني ميدانست.
- 6 سپتامبر 1984، در رد پيشنويس قطعنامهاي که از اين رژيم ميخواهد به حاکميت ملي و استقلال لبنان احترام بگذارد.
- 12 مارس 1985، در رد پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت اقدامات رژيم صهيونيستي عليه ساکنان جنوب لبنان.
- 13 سپتامبر 1985، در رد پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت سرکوب شهروندان عرب توسط اين رژيم
- 17 ژانويه 1986، وتوي پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت اقدامات رژيم صهيونيستي عليه ساکنان جنوب لبنان.
- 30 ژانويه 1986، در رد پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت هتک حرمت مسجد الاقصي توسط اين رژيم و رد پايتختي بيتالمقدس براي اين رژيم و دعوت به پايبندي اين رژيم به حمايت از اماکن مقدس اسلامي.
- 6 فوريه 1986، وتوي پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت رهگيري يک جنگنده کشور ليبي توسط اين رژيم.
- 18 ژانويه 1988 وتوي پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت حملات مکرر اين رژيم به خاک لبنان.
- اول فوريه 1988، وتوي پيشنويس قطعنامهاي که از اين رژيم ميخواهد ماده چهارم کنوانسيون ژنو را اجرايي کند و از عمليات انتقامجويانه خود عليه فلسطينيان ساکن سرزمينهاي اشغالي دست بردارد.
- 15 آوريل 1988، در رد پيشنويس قطعنامهاي که اين رژيم را به پايبندي به ماده چهارم کنوانسيون ژنو دعوت کرد و در پيش گرفتن سياست مشت آهنين در مقابل انتفاضه فلسطين و اخراج هشت فلسطيني از سرزمينهاي اشغالي را محکوم کرد.
- 10 مه 1988، در رد پيشنويس قطعنامهاي در محکوميت حمله اين رژيم به جنوب لبنان.
- 14 دسامبر 1988، در رد محکوميت تجاوز اين رژيم به خاک لبنان در 9 دسامبر.
- 17 فوريه، 9 ژوئن و 7 نوامبر 1989 در محکوميت سياستها و اقدامات اين رژيم در سرزمينهاي اشغالي.
- 31 مه 1990 در رد پيشنويس قطعنامهاي که خواهان اعزام يک کميته بينالمللي براي انجام تحقيقات در مورد فردي بود که دست به قتل 7 کارگر فلسطيني زده بود.
- 17 مارس 1995، در رد پيشنويس قطعنامهاي که خواهان توقف مصادره اراضي قدس شرقي توسط اين رژيم بود.
- 7 مارس 1997 در رد پيشنويس قطعنامهاي که از مسئولان اين رژيم ميخواهد از تمامي فعاليتهاي شهرکسازي خود دست بکشند.
- 27 مارس 2001 در رد پيشنويس قطعنامه صدور مجوز تاسيس گروهي از ناظران سازمان ملل در کرانه باختري و غزه .
- 14 دسامبر 2001 در رد پيشنويس قطعنامهاي براي توقف فوري اقدامات خشونتآميز ميان دو طرف.
- 20 دسامبر 2002 در محکوميت قتل چند عضو سازمان برنامه جهاني غذا وابسته به سازمان ملل و همچنين تخريب عامدانه يکي از انبارهاي غذاي اين سازمان در فلسطين.
- 16 سپتامبر 2003، در رد پيشنويس طرحي براي توقف تهديدات اين رژيم براي ترور ياسر عرفات، رهبر فقيد تشکيلات فلسطين که با تصويب کنست اين رژيم آغاز شده بود.
- 14 اکتبر 2003 در محکوميت ادامه ساخت ديوار امنيتي که اين رژيم در اطراف سرزمينهاي اشغالي کشيده است .
- 25 مارس 2004 در محکوميت ترور احمد ياسين، بنيانگذار جنبش حماس .
- 5 اکتبر 2004 عليه پيشنويس قطعنامهاي که از اين رژيم ميخواهد شهرکسازيها را متوقف و از غزه عقبنشيني کند.
- 13 ژوئيه 2006 عليه پيشنويس قطعنامهاي براي توقف شهرکسازيها در غزه، آزادي گلعاد شليط، سرباز اين رژيم که در اسارت حماس بود در مقابل آزادي اسراي فلسطيني زندانهاي اين رژيم.
- 11 نوامبر 2006 در محکوميت کشتاري که اين رژيم در بيت حانون شهر غزه انجام داد و منجر به شهادت 20 فلسطيني و زخمي شدن دهها تن شد.
- 18 فوريه 2011 در محکوميت شهرکسازيهاي اين رژيم که از سال 1967 در کرانه باختري و بيتالمقدس آغاز کرده و غيرقانوني خواندن اين اقدامات .
- 30 دسامبر 2014 در رد پيشنويس قطعنامه فلسطين براي پايان اشغالگري اين رژيم طي دو سال و تشکيل کشور مستقل فلسطين براساس مرزهاي 4 ژوئن.