تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۷:۲۲  ، 
کد خبر : ۲۷۲۸۶۶
تئوريسين‌‌هاي اصلاحات براي اغتشاشات خياباني نسخه مي‌پيچند!

فشار دوسويه غرب و تجديدنظرطلبان عليه نظام


سعيد همتي

چند صد سند مكتوب و غيرمكتوب در دست است كه اثبات مي‌كند نظام سلطه و در رأس آن ايالات متحده امريكا براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران همچنان به جماعت تجديدنظرطلب داخلي دل بسته و اميد دارد؛ جماعتي كه توانسته به خوبي نقش يك اپوزيسيون داخلي عليه نظام را بازي كند و در مقاطع مختلف زماني براي براندازي حاكميت اقداماتي بس مؤثر انجام دهد.

اگرچه شايد تا روزهاي قبل از انتخابات رياست جمهوري سال 88 كمتر كسي به همپوشاني و تعامل دوسويه جماعت هواخواه ليبراليسم در داخل و نظام سلطه اذعان داشت اما اتفاقات آن سال و اعترافات برخي از چهره‌هاي متبوع هر دو طرف - كه در ادامه به بخشي از آن اشاره خواهيم كرد- به خوبي بر‌گزاره فوق صحه گذاشته و افكار عمومي را به اين باور مي‌رساند كه بايد همچنان نسبت به تحركات و رفتارهاي زيگزاگي اين طيف حساس بود.

اين روابط تنگاتنگ و دو سويه در حالي به عنوان اصلي بي‌بديل در افكار عمومي نقش بسته كه رهبران اين جريان همچنان تلاش دارند ضمن انكار واقعياتي نظير هم‌سويي و همذات‌پنداري «اصلاحات – غرب» به حاكميت بازگشتي آرام و غيرمحسوس داشته باشند.

برهمين اساس محمد خاتمي رئيس‌جمهور هشت ساله اصلاحات در يكي ديگر از اقدامات خود هفته گذشته براي تطهير چهره خود به مرقد مطهر حضرت امام رفت.

وي كه در سال 88 و حتي پيش از آن نيز در دولت اصلاحات يكي از اصلي‌ترين زمينه‌سازان اهانت به حضرت امام بوده، بدون آنكه هدف خود از حضور در مرقد امام خميني را توضيح دهد، با حضور عكاسان خبري و تعدادي از خبرنگاران راهي حرم امام خميني(ره) شد تا بدين وسيله از انزواي سياسي- اجتماعي سال‌هاي اخير خارج شده و به ظاهر ارادت خود را به بنيانگذار انقلاب اسلامي نشان دهد.

پورنجاتي رشته‌هاي خاتمي را پنبه مي‌كند

در حالي كه رهبران تئوريك جريان دگرانديش براي در دست‌گيري مراكز قدرت همچنان پافشاري مي‌كنند و برنامه‌هاي ويژه‌اي براي آن ترتيب داده‌اند اما مواضع برخي از افراد وابسته به اين جريان از يك سو چهره حقيقي هواخواهان ليبراليسم در داخل را نمايان‌تر و از سوي ديگر رشته پدرخوانده‌هاي اين جماعت را پنبه مي‌كند.

يكي از اين افراد احمد پورنجاتي، فعال سياسي اصلاح‌طلب و از نمايندگان مجلس ششم است كه در بخشي از گفت‌وگوي خود با روزنامه شرق كه اخيراً منتشر شده، اظهار مي‌كند:«شرايط تفاوت معنا‌داري نكرده است و همه دليل آن را مي‌دانيم. به نظر من امروز نوبت نقش‌آفريني بيشتر بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان است تا شخصيت‌هاي شناخته‌شده اين جريان؛ بدنه اجتماعي بايد رخ‌نمايي كند. ممكن است گفته شود مجال كافي وجود ندارد اما به نظر من از مجال‌هاي مختلف بايد نهايت بهره را برد. لازم نيست همه در قالب يك كمپين خاص عمل كنند بلكه از هر فرصتي كه به هر عنوان فراهم مي‌شود - حتي اگر يك برنامه خيلي طبيعي و عادي در مناسبتي مذهبي، ملي، كشوري و غيره باشد - مي‌توان براي آگاه‌سازي و ايجاد ارتباط ميان بخش‌هاي مختلف جامعه استفاده كرد.»

اين اظهارات در حالي از سوي پورنجاتي بيان مي‌شود كه رسانه و شخصيت‌هاي اين جريان پس از مراسم پاشايي خواننده پاپ كشورمان هم با بيان جملاتي نظير «آنها جمعيت جوان معترضي بودند كه آمده بودند حرفشان را بزنند»، «نمايش نمايش پاشايي نبود»، «مشايعت‌كنندگان منتقدين حكومت بودند» و «اين يك جنبش بود» تلاش مي‌كردند از اين موضوع بهره‌برداري سياسي كرده و جماعت حاضر در آن مراسم را اصلاح‌طلبان مخالف نظام! نامگذاري كنند.

بيان عبارت «رخ‌نمايي بدنه اجتماعي» از سوي اين چهره جريان تجديدنظرطلب نمي‌تواند معنايي غير از تجمعات خياباني آن هم در ايام مناسبتي و آشوب‌آفريني در كف خيابان داشته باشد؛ به بيان ديگر اظهار اين جملات از ماه‌ها قبل از انتخابات مجلس مي‌تواند اين پيام را داشته باشد كه جريان دوم خرداد براي بهره‌برداري از فضاي احساسي انتخابات برنامه‌هاي مدوني دارد تا همانند سال 88 كه ماه‌ها قبل خيابان‌هاي پايتخت را به اردوكشي‌هاي حاميان نامزدها تبديل كرده بود، خيابان‌هاي شهرها و استان را به صحنه آشوب و درگيري بكشاند.

حمايت‌هاي غرب از فعاليت‌هاي براندازانه  تجديدنظرطلبان 

در حالي جريان تجديدنظرطلب به اعتراف خودشان خود را براي موفقيت در انتخابات و به تبع آن ايجاد آشوب‌هاي اجتماعي در كشور به بهانه انتخابات و با بهره‌گيري از مشكلات مردم و نارضايتي‌هاي اقتصادي برخي از اقشار مردمي آماده مي‌كنند كه هواخواهان آنان در خارج از كشور هم قصد دارند به مانند گذشته حمايت‌هاي جانانه‌اي براي پيروزي آنها صورت دهند.

حمايت‌هايي كه در گذشته هم مي‌توان براي آن مصاديق فراواني جست‌وجو كرد كه بخشي از آن در اعترافات هيلاري كلينتون يادآوري شده است.

چند هفته‌اي است كه كتاب خاطرات هيلاري كلينتون وزير امور خارجه اسبق امريكا با عنوان «انتخاب‌هاي سخت» منتشر شده كه در آن به بيان پشت پرده بسياري از مسائل مي‌پردازد، ازجمله حمايت مقامات و سازمان‌هاي اين كشور از جريان تجديدنظرطلب در سال 88.

«نيمه دوم سال 2009 پر از تحولات غيرمنتظره‌اي بود كه بحث‌هاي بين‌المللي در مورد ايران را به طور چشمگيري تغيير داد. اول، انتخابات ايران بود. ماه ژوئن، احمدي‌نژاد پيروز انتخابات رياست‌جمهوري اعلام شد، انتخاباتي كه از هر لحاظ، اشكالات عميق داشت، اگر نگوييم تماماً تقلب بود. جمعيت زيادي در خيابان‌هاي تهران و سراسر كشور در اعتراض به نتايج انتخابات جمع شدند. لحظات غافلگيركننده‌اي بود. طبقه متوسط ايران به دنبال دموكراسي بودند كه انقلاب سال 1979 وعده داده بود، اما هرگز محقق نشده بود.»

«اعتراضات شدت گرفت و به «جنبش سبز» مشهور شد. ميليون‌ها ايراني در يك نمايش بي‌سابقه براي ابراز مخالفت به خيابان‌ها ريختند. بسياري از آنها حتي خواستار پايان كار رژيم شدند. نيروهاي امنيتي با خشونتي وحشيانه واكنش نشان دادند. شهرونداني كه مسالمت‌آميز راهپيمايي مي‌كردند، با باتوم مورد ضرب و جرح قرار مي‌گرفتند و دسته‌جمعي دستگير مي‌شدند.»

وي در اين باره به صراحت بيان مي‌كند: در پشت صحنه، تيم من در وزارت خارجه مداوم با فعالان در ايران در تماس بود مداخله‌اي اورژانسي هم براي جلوگيري از تعطيلي توئيتر به منظور تعمير و نگهداري انجام داد. اگر توئيتر قطع مي‌شد، معترضان از يك ابزار كليدي ارتباطي محروم مي‌شدند.

كلينتون همچنين مي‌افزايد: بنابراين پس از سركوب [جنبش سبز] در ايران، تلاش‌ها براي ارائه ابزار و فناوري فرار از سركوب و سانسور دولتي به فعالان طرفدار دموكراسي را افزايش دادم. طي چند سال بعد، دهها ميليون دلار سرمايه‌گذاري كرديم و بيش از 5 هزار فعال را در سراسر جهان آموزش داديم.

فشار دوسويه به جمهوري اسلامي ايران

در حالي جماعت اصلاحات در داخل همچنان به رويه مقابله با نظام ادامه مي‌دهند كه مورد حمايت تمام قد جريان غربي همسو با خود قرار دارند و تلاش دارند «تحريم» را به عنوان ابزار فشارهاي تكراري بار ديگر در دستور كار قرار دهند. بر همين اساس «مارك كرك» سناتور امريكايي روز جمعه كه گذشت در مجلس سنا كه اين هفته با اكثريتي جمهوري‌خواه آغاز به كار كرد در سخناني بيان كرد طي هفته‌هاي آينده بار ديگر طرح افزايش مشروط تحريم‌هاي ايران را مورد بررسي قرار مي‌دهد.

آن هم در حالي كه از مذاكرات ژنو 3 تاكنون چندين بار تحريم‌ها عليه كشورمان افزايش يافته و دامنه‌دار‌تر شده است.

آنچه مهم است ذكر اين نكته است كه غربي‌ها با افزايش فشارهاو تهديدات عليه ايران تلاش دارند نارضايتي عمومي ايجاد كرده و جماعت همسوي آنها در داخل اين نارضايتي‌ها را با اهداف براندازانه خود پيوند زده و غائله پيچيده‌تر از حوادث سال 88 رقم بزند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات