تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۲:۴۶  ، 
کد خبر : ۲۷۳۵۱۲

علی مطهری: ظاهر جوانان ملاک شرایط فرهنگی نیست

مقدمه: نام شهید آیت‌ا... مرتضی مطهری با انقلاب گره خورده است؛ نمی‌توان به نهضت امام خمینی(ره) اندیشید و از نام و اندیشه مطهری غافل بود. بسیاری از همراهی‌ها با انقلاب در اثر تصویری بود که مطهری و همفکرانش از چشم‌انداز بعد از سقوط رژیم پهلوی ترسیم کردند. این‌که «امروز نظام اسلامی از نظر میزان دستیابی به آن آرمان‌ها در کجا ایستاده است؟» و «مهم‌ترین چالش‌های پیش روی نظام در آستانه 40 سالگی چیست؟»؛ سوالاتی هستند که علی مطهری، فرزند استاد شهید مرتضی مطهری به آن‌ها پاسخ داده است. بخش‌هايي از اين گفتگو در ادامه مي‌آيد:

* استاد مطهری بعد از امام خمینی(ره) به‌عنوان تئوریسین انقلاب و جمهوری اسلامی مطرح بودند و بسیاری از انقلابیون هم با تصویر ارایه شده از سوی ایشان به نهضت پیوستند. با این حال، در شرایط فعلی، گاه قرائت رسمی کنونی با برخی سخنان ایشان بسیار فاصله دارد مثلا درباره حقوق مردم، آزادی بیان و... حال این سوال‌مطرح‌ می‌شود که علت چیست و چه باید کرد؟

** هر انقلابی تا نظام ایده‌آل خود را مستقر کند، چندین سال وقت می‌خواهد و پس از گذشت مدت کوتاهی از پیروزی انقلاب اسلامی در حالی که هنوز نظام جمهوری اسلامی مستقر نشده بود؛ 8 سال جنگ عراق بر ما تحمیل شد. بنابراین حدود 10 سال از انقلاب ایران در شرایط نامتعادل اجتماعی و شرایط اضطراری گذشت.

دوره رهبری امام خمینی هم منطبق بر همین دوره است و در چنین شرایطی برخی آزادی‌ها محدود و برخی قوانین موقت تعطیل و تصمیمات ویژه اتخاذ می‌گردد. به طور مثال در دوره جنگ با یک اشاره امام(ره) چندین روزنامه که پشت جبهه را تضعیف می‌کردند، توقیف شدند و یا سوال 8 نماینده مجلس درباره ماجرای مک فارلین مسکوت گذاشته شد و یا درباره ادامه نخست‌وزیری آقای موسوی امام دخالت کردند، همه به خاطر این که جبهه‌های جنگ آسیب‌ نبینند و ضعیف نشوند.

این رفتارها همه به خاطر شرایط استقرار نظام و جنگ قابل توجیه است. مشکل از جایی شروع شد که ما خواستیم این رفتارها را به شرایط عادی سرایت دهیم، یعنی مثلا با همان شدتی که بعضی روزنامه‌ها در زمان جنگ توقیف می‌شد، روزنامه‌ها را توقیف و به طور کلی آزادی بیان را محدود کنیم و با منتقد و مخالف همان رفتاری را داشته باشیم که در زمان جنگ داشتیم. این در حالی است که خود امام در اواخر زمان جنگ در پاسخ به نامه چند تن از نمایندگان مجلس به این موضوع اشاره کرده و فرمودند کارهای فراقانونی که در این سال‌ها انجام شده، از این پس انجام نخواهد شد و مطابق قانون رفتار خواهیم کرد.(نقل به مضمون)

شهید مطهری در همان روزهای اول پیروزی انقلاب می‌گویند من به جوانان توصیه می‌کنم که خیال نکنند راه دفاع از انقلاب اسلامی جلوگیری از مطرح شدن افکار مخالف است. از اسلام فقط با یک نیرو می‌توان دفاع کرد و آن هم آزادی دادن به افکار مخالف و آن‌گاه پاسخگویی به آنان است و یا در جای دیگر می‌گویند بعضی از این جوانان پاسدار می‌گویند حیف گلوله برای سران رژیم شاه، در حالی که ما حق آسیب رساندن به یک مجرم را هم نداریم.

مجازات یک مجرم همان چیزی است که دادگاه صالح برای او تعیین می‌کند نه بیشتر. در آستانه پیروزی انقلاب هم استاد مطهری گفته‌اند در حکومت جمهوری اسلامی از کانالیزه کردن افکار و اندیشه‌ها خبری نخواهد بود و حتی احزاب غیراسلامی هم می‌توانند فعالیت کنند مشروط به این که با تابلوی خودشان فعالیت داشته باشند نه با تابلوی اسلام و فریب، نیرنگ و نفاق در آن‌ها نباشد.

هم‌چنین ایشان به سیره ائمه اطهار در برخورد با مخالفان، معاندان و کافران به‌خصوص نوع برخورد امیرالمؤمنین(ع) با خوارج اشاره می‌کنند که تا زمانی دست به سلاح نبرده بودند؛ از حقوق اجتماعی برخوردار شدند و حقوق آنان از بیت‌المال قطع نشد و آزادی بیان در حد اعلی داشتند به طوری که رو در روی امام علی(ع) انتقاد می‌کردند. شما این رفتار را با رفتار امروز ما با منتقدان و مخالفان مقایسه کنید که گاهی یک منتقد را به روز سیاه می‌نشانیم و از زندگی ساقط می‌کنیم.

اگر در دانشگاه است، از آن‌جا اخراجش می‌کنیم و حتی برای فرزندانش سخت‌گیری‌هایی ایجاد می‌کنیم و اگر کار دیگری دارد باز آن‌قدر فشار می‌آوریم تا از نظر اقتصادی در مضیقه قرار گیرد. این رفتارها باید اصلاح شود و یکی از عوامل موثر این است که نگاه ما به مسئله حفظ نظام باید تغییر کند و فکر نکنیم برای حفظ آن هر کاری می‌توانیم انجام دهیم زیرا برای یک کار مقدس از وسیله نامقدس نمی‌توان استفاده کرد.

* در حال حاضر، به نظر شما کسانی در جامعه هستند که ولو با سطحی پایین‌تر از استاد مطهری، خلا وجودی ایشان را پر کنند؟

** به نظر من کسی که جامعیت ایشان را حتی در سطحی پایین‌تر داشته باشد نداریم، اما کسانی هستند که از یک یا چند جنبه شباهتی به ایشان دارند. رهبر انقلاب از نظر نوع نگاه به دنیای اسلام و مسئله وحدت اسلامی و مسایل فرهنگی مثل سبک زندگی اسلامی و مسایل مربوط به فرهنگ عمومی به نظر من شباهتی به ایشان دارند و یا آقای هاشمی از نظر تیزبینی در مسایل سیاسی و باز نوع نگاه به دنیای اسلام و مسئله وحدت اسلامی شباهتی دارند.

همین‌طور آقای مصباح یزدی از نظر سبک بیان فلسفی از جهت روان‌گویی و روان‌نویسی شباهتی دارند؛ اما آن دقت نظرهای شهید مطهری چه در مسایل علمی و چه در مسایل اجتماعی مخصوص خود ایشان است و به نظر من ایشان را از این نظر فقط با امام می‌توان قیاس کرد به‌خصوص شجاعت و صراحتی که ایشان در مبارزه با نقاط ضعف جامعه داشت و با خرافات و رفتارهای غلط جامعه مبارزه می‌کرد، ویژه خود ایشان است و امروز کسی را شبیه ایشان نداریم و اکثر علما از کنار این مسایل می‌گذرند.

خود شهید مطهری می‌گوید مصلح واقعی کسی است که با نقاط ضعف جامعه خودش مبارزه کند اگرچه موجب کاهش محبوبیت او شود و یا می‌گویند یک مصلح اجتماعی در مقابل توهین‌هایی که به شخص او می‌شود، کرخت و بی‌حس است و در مقابل پایمال شدن حقوق مردم حساس است.

همین‌طور آن میزان حساسیت و اهمیتی که ایشان برای آزادی تفکر و آزادی بیان قائل بود، امروز در میان علمای ما یافت نمی‌شود. البته در طبقه روحانیون جوان افرادی ظهور کرده‌اند که اندیشه شهید مطهری را دنبال می‌کنند مثل آقای سروش محلاتی که امیدوارم تعداد این افراد افزایش یابد.

* آرمان‌های انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگی و سیاسی کدام بود و اکنون بعد از 35 سال کدام بیشتر محقق شده است؟

** در حوزه فرهنگی، مهم‌ترین آرمان انقلاب اسلامی استقلال فرهنگی به معنی عدم خودباختگی و خودکم‌بینی فرهنگی در مقابل فرهنگ‌ها و مکتب‌های بیگانه است و به عبارت کامل‌تر استقلال مکتبی است که خود را بی‌نیاز از مکاتب غیراسلام بدانیم. ضمن تعامل و داد و ستدی که با سایر فرهنگ‌ها و مکتب‌ها داریم به این معنی که نقاط مثبت آن‌ها را بگیریم و نقاط منفی را دفع ‌نماییم مانند تغذیه موجودی زنده که مواد مفید را جذب و مواد مضر را دفع می‌کند. خلاصه این که به مکتب و فرهنگ و سبک زندگی خودمان اعتماد داشته باشیم و در واقع شخصیت اسلامی و ملی ما زنده باشد تا ملت‌های دیگر نتوانند ما را استعمار فرهنگی کنند که به دنبال خود استعمار اقتصادی و سیاسی را دارد.

این آرمان به طور نسبی محقق شده است؛ اگرچه ایده‌آل نیست و رگه‌هایی از غرب‌زدگی هم‌چنان در جامعه ما وجود دارد. آرمان انقلاب در حوزه سیاسی هم در درجه اول استقلال سیاسی است، به این معنی که خودمان برای اداره کشور تصمیم بگیریم و نه سفیر آمریکا یا انگلیس یا روسیه. در این زمینه باید بگوییم کاملا موفق بوده‌ایم اما در آرمان‌های دیگر سیاسی خود مانند ایجاد احزاب قوی و آزادی بیان و در خدمت بودن سیاست برای دین و نه برعکس و حفظ استقلال روحانیت از حکومت، توفیق چندانی نداشته‌ایم.

* چالش اصلی نظام را در 35 سالگی چه می‌دانید؟

** چالش اصلی امروز نظام، نوع برخورد با منتقدان است که دچار سخت‌گیری بی‌جا و غیرضروری شده و واهمه بی‌جایی از اظهارنظر مخالف در بخشی از مسئولان امنیتی و اطلاعاتی کشور وجود دارد که همین باعث برخورد غلط در برخی حوادث و وارد آمدن آسیب به نظام گردیده است. ریشه این موضوع هم برداشت غلط از اصل موثر و مترقی ولایت‌فقیه و نیز مسئله حفظ نظام است که باید تلاش کرد تا این آسیب برطرف شود.

* یکی از ویژگی‌های مهم جمهوری اسلامی، تلفیق دین و سیاست بود؛‌ با این هدف که سیاست دینی شود. در حال حاضر شرایط فرهنگی جوانان نسل سه و چهار انقلاب، از منظر گرایش آن‌ها به ارزش‌های دینی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ دلایل؟

** شرایط فرهنگی جوانان در مجموع خوب است و ظاهر برخی از آنان ملاک نیست. جوانان ما در مجموع دیندار هستند و در شرایط خطر به دفاع از انقلاب اسلامی خواهند پرداخت؛ منتها باید دین را آن‌گونه که هست به آن‌ها ارایه کرد نه صرفا پوسته‌ای از دین. راه حل مشکلات روحی، روانی و جنسی جوانان در اسلام است ولی کمتر عالمی این مسایل را برای آن‌ها بیان می‌کند.

جوانانی که انقلاب کردند این‌طور نبود همه نماز شب‌خوان بودند،‌ بسیاری از آنان همین جوان‌های معمولی بودند و به خاطر فطرت پاک عدالت‌جویی و حق‌طلبی‌شان وارد میدان و برخی از آن‌ها شهید شدند. اگر دوباره همان شرایط یا جنگ پدید آید همان فداکاری‌ها و رشادت‌ها ظهور خواهد کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات