مبالغه نيست اگر بگوييم آينده مذاكرات هستهاي ايران و 1+5 مبهم و غيرقابل پيشبيني است، مذاكراتي كه طي يك سال و نيم اخير سبك و سياقي تازه به خود گرفت و از همان نخستين روزهايش دو طرف درگير، رسيدن به يك توافق نهايي و جامع را قريبالوقوع عنوان ميكردند و با خوشبيني پايان تنشهاي چندساله در اين حوزه را نويد ميدادند.
حال امروز پس از برگزاري دهها جلسه در شهرهاي مختلف دنيا با حضور وزاري خارجه، معاون آنها و همچنين كارشناسان، ايران و شش كشور مقابل هنوز هيچ نتيجه مشخص و ملموسي از مذاكرات به دست نيامده و همچنان همه چيز به روزها و هفتههاي پيش رو موكول ميشود.
پس از آخرين دور از رايزنيهاي سياسي كه توسط محمدجواد ظريف در مونيخ با مقامات غربي صورت گرفت، دو طرف به صورت صريح يا ضمني، تمديد مذاكرات را بيهوده و فاقد ارزش ارزيابي كردند و با قاطعيت از تمركز روي شش هفته باقيمانده براي رسيدن به توافقات كلي كه چارچوب رسيدن به جزئيات را تعيين و مسير را هموار ميكند، سخن به ميان آوردند.
در اثناي همين شرايط مبهم و پيچيده مذاكرات - كه برخي از صاحبنظران از آن به عنوان بنبست در مذاكرات هستهاي ياد ميكردند - بود كه زمزمههايي مبني بر «توافق دومرحلهاي» به گوش ميرسيد؛ توافقي كه بيشتر از آنكه راهكاري براي رفع اختلافات فيمابين باشد ابزاري براي به سكوت كشاندن منتقدان و سرپوش گذاشتن بر اختلافات لاينحل بود.
رهبر انقلاب هم با اشاره به چنين زمزمههايي راهبرد آمريكايي را جهت «تطويل مذاكرات» با هدف « استمرار روند متوقفسازي در پيشرفت هستهاي ايران» اينگونه خنثي مينمايند: « همه آنچه هم قرارداد بسته ميشود بين مسئولان ما و بين طرف مقابل، بايد روشن، واضح، غيرقابل تفسير و تأويل باشد. اينجور نباشد كه طرف مقابل - كه با دبهكردن و چكوچانه زدن، كار خود را پيش ميبرد - بتواند باز سر قضاياي گوناگون، بهانهگيري كند، دبه در بياورد، كارها را مشكل بكند؛ نه، همه اينها براي اين است كه سلاح و حربه تحريم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند اين كار را بكنند خوب است.
البته بايد به معناي واقعي كلمه تحريم از دست دشمن خارج بشود، تحريم برداشته بشود؛ توافقِ به اين صورت[بشود]؛ والا اگرچنانچه در اين زمينه به توفيق نرسيدند، ملت ايران و مسئولان و دولت محترم و ديگران، راههاي فراواني دارند و يقيناً بايد آن راهها را طي كنند براي اينكه بتوانند حربه تحريم را بياثر كنند و كند كنند.»
كريخواني كري
اين سخنان مهم واكنشهاي متفاوتي را به دنبال داشت، آنگونه كه جان كري، وزير امور خارجه آمريكا كه انگار از بيان اينگونه سخنان توسط رهبري و بههم ريختن توافق سياسي ناراحت بود در مصاحبه با شبكه سي بياس بار ديگر با ادبياتي تهديدآميز عنوان ميكند: اگر شما (ايران) تصميمات لازم براي اثبات ماهيت صلحآميز برنامه هستهايتان را بگيريد يا اگر نتوانيد اين كار را انجام دهيد، ممكن است حاوي داستاني باشد كه هيچ يك از ما نميخواهيم آن را بشنويم.»
هرچند كه بسياري از كارشناسان داخلي و بينالمللي سخنان وزير امور خارجه آمريكا را جدي نگرفته و آن را صرفاً يك كريخواني ساده آمريكايي عنوان كردند اما باز هم دستگاه سياست خارجه كشورمان ترجيح داد در قبال اينگونه سخنان تهديد آميز و تحقيرگرايانه سكوت اختيار كند.
رئيسجمهور ايالات متحده آمريكا هم كه هفته پيش در مصاحبه با وب سايت « ووكس» ايران را متهم به حمايت از گروههاي تروريستي منطقه كرده بود، در كنفرانس مطبوعاتي خود با مركل اينگونه به مذاكرات هستهاي با جمهوري اسلامي ايران واكنش نشان ميدهد: ايران بايد تصميم بگيرد كه آيا ميخواهد به منازعات هستهاي خود پايان دهد يا خير. وي تأكيد كرد شش كشور شركتكننده در مذاكرات اعلام كردهاند كه به ايران حق داشتن قدرت هستهاي را ميدهند ولي سلاح هستهاي هرگز.»
اوباما با غير مفيد ناميدن تمديد بيشتر مذاكرات تأكيد ميكند: باقيمانده موارد فني نبوده بلكه اين موضوع به اراده سياسي بستگي دارد. تحريمها عليه ايران با وجود گفتوگوهاي هستهاي ادامه مييابد و نيازي به تمديد گفتوگوها نيست و ايران بايد هم اكنون تصميمگيري كند.
وي در ادامه اين كنفرانس خبري گفت كه با مركل توافق كرديم كه جامعه جهاني همچنان بايد تحريمهاي كنوني عليه ايران را ادامه دهد.
آنچه در اين ميان بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه سخنان بهنگام رهبري در باب مذاكرات هستهاي توانست تيم مذاكره كننده آمريكايي را خلع سلاح كرده، اجازه ندهد تا مذاكرات همچنان طبق خواسته طرف غربي به پيش رود و آنچنان كه بسياري از نظريهپردازان غربي اذعان كردهاند، اين موضعگيري توانست تيم مذاكرهكنندگان كشورمان را از افتادن در تله مقابل برهاند.
ظريف: طرف مقابل اراده سياسي نداشته باشد با 10 سال مذاكره هم به توافق نميرسيم
در حالي رئيسجمهور و وزير امور خارجه ايالاتمتحده آمريكا در مواضعي جداگانه ايران را به تحريمهاي بيشتر و حتي حمله نظامي تهديد ميكنند كه محمدجواد ظريف در راهپيمايي 22 بهمن به نوعي پاسخ اينگونه اظهارات را ميدهد. وي بيان ميكند: رسيدن به توافق مستلزم اراده سياسي طرف مقابل است و اگر طرف مقابل اراده سياسي داشته باشد، ميتوانيم به توافق برسيم و اگر طرف مقابل اراده سياسي نداشته باشد 10 سال هم مذاكره بكنيم به توافق نميرسيم.
ظريف در رابطه با يك مرحلهاي شدن مذاكرات هم تأكيد ميكند: ديدگاهي كه بنده خودم مدتي در مذاكرات دنبال كردم همين ديدگاه بوده و خوشحالم كه نظر مبارك مقام معظم رهبري هم بر اين موضوع تأكيد دارد.
تحريمهايي كه لغو نخواهد شد!
هرچند كه سخنان ظريف در راهپيمايي روز گذشته اين بارقه اميد را به همراه داشته كه ديپلماتهاي كشورمان نسبت به گذشته رويكردي آگاهانهتر و منطقي را براي ادامه مذاكرات در پيش گرفتهاند اما نميتوان به اين راحتي از برخي مواضع مقامات آمريكايي هم چشمپوشي كرد؛ مواضعي كه نشان ميدهد آمريكايي ارادهاي براي لغو تحريمها نداشته و تنها قصد دارند با «تمديدهاي ممتد» در هر دوره از مذاكرات راهبرد نهايي خود كه همان توافق كامل برنامه هستهاي كشورمان است را عملي كنند، آن هم در شرايطي كه رهبر انقلاب – در سخنان اخير خود همانطور كه اشاره شد- توافق نهايي را مشروط به لغو تمامي تحريمها ميداند.
به عنوان نمونه وندي شرمن، معاون وزير امور خارجه آمريكا ۳۰ مهر ۱۳۹۳ در گفتوگو با كريستين امانپور تأكيد ميكند كه در مذاكرات هستهاي به طرف ايراني علناً گفتهايم كه ما تحريمها را تعليق خواهيم كرد نه لغو:
«آنچه در اولين فرصت به ايران و به صورت علني گفتهايم اين است كه ما تحريمها را تعليق خواهيم كرد نه لغو زيرا بايد ببينيم كه ايران هر آنچه كه پذيرفته را اعمال ميكند و در يك بازه زماني به آنچه توافق شده پايبند ميماند. آژانس بينالمللي انرژي هستهاي نيز نقش بسيار مهمي ايفا ميكند زيرا آنها اقدامات ايران را بررسي و درباره پروتكل الحاقي نيز در نهايت اعلام خواهند كرد كه هيچگونه تأسيسات اعلام نشدهاي وجود ندارد. . . قبل از اينكه از كنگره بخواهيم تحريمها را بردارد بايد تمام اين گامها برداشته شوند.»
پادزهري براي رسيدن به مذاكرات خوب
اگر چه بر اساس موضعگيري چند باره ديپلماتهاي دو طرف ايراني و غربي، شرط اساسي ايران براي حصول توافق نهايي - «لغو يكباره تمامي تحريمها» - از دستور كار مذاكرات خارج شده بود و طرفين در حال رايزني براي تعليق يا لغو بخش محدودي از تحريمها بر اساس جدول زمانبندي بودند با اين حال سخنان مهم رهبري از جمله اينكه « در ازاي برخي اقدامات ايران مانند تعليق ۲۰ درصد، تعطيلي فردو و. . . طرف مقابل نيز بايد تمامي تحريمها را لغو كند »، توانست مسير اصلي را بار ديگر جلوي پاي ديپلماتهاي كشورمان قرار بدهد و هدف نخستين دستگاه ديپلماسي در مذاكرات هستهاي كه همان « لغو تمامي تحريمها به انضمام تعطيل نشدن فعاليتهاي هستهاي » است را بار ديگر سرفصل مذاكرات هستهاي ديپلماتهاي كشورمان قرار دهد.
با مرور موضعگيري مقامات ايالات متحده آمريكا طي 17ماه اخير در قبال پرونده هستهاي كشورمان و همچنين تلاشهاي گسترده آنها براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران طي 36 سال پس از انقلاب بعيد به نظر ميرسد كه بن بست بهوجود آمده در مذاكرات هستهاي در بهار 94- كه در آن دو طرف بايد به توافق برسند - هم به توافقي در خور توجه منجر شود چرا كه حاكميت ايالات متحده آمريكا بر فروپاشي جمهوري اسلامي ايران متمركز شده و از سوي ديگر در برنامه هستهاي آنها همواره بر عدم لغو تحريمها سخن به ميان آوردهاند بنابراين در چنين شرايطي پايان تخاصم ميان ايران و آمريكا چه در حوزه هستهاي و چه غيرآن غيرممكن و امكان ناپذير است.