آیتالله هاشمی حضور مردم بر مسائل خارجی و نگاه جهانیان را دارای تأثیر دانست و توضیح داد: استحکام نظام را از این حضور میفهمند. پایداری نظام را میفهمند. روی ایران و جمعیت ایران حساب میکنند و میگویند که مردم بیتفاوت نیستند. حساب جدیدی باز میکنند. از لحاظ ارزش اجتماعی، دنیا به این کار ارزش میدهد. بهنظرم همه پیامهایش به خارج مثبت است. بهعنوان مثال، میتوان به مراسم اربعین که در عراق اتفاق افتاد، اشاره کرد. دو، سه سالی است که این مراسم انجام میشود ولی این دفعه خیلی وسیع و دیدنی بود.
نظر دنیا با دیدن این صحنه خیلی فرق کرد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت در تعریف خود از توافق خوب در موضوع مذاکرات هستهای گفت: خیلی روشن است. حقوق ما نباید ضایع شود. ما حقوقی داریم که عضو آژانس هستهای در ژنو هستیم و حقوق آنجا هم روشن است و میتوانند از همه منابع صلحآمیز هستهای برخوردار باشند. طبعاً این برخورداری، تکنولوژی میخواهد. آنها مسئولیت دارند که به ما کمک کنند و نهاینکه مزاحمت ایجاد کنند. در اساسنامه آنها این نکته هست و ما هم مطالبه میکنیم. ما قطعاً دنبال (فناوری) هستهای «نظامی» نیستیم. ممکن است گزارشهایی که منافقین و دیگران میدهند، درحدی باشد که آنها حساس شوند. یا ممکن است به خاطر بعضی از خریدها و بعضی از چیزهایی که میتواند دومنظوره باشد، شبهه داشته باشند.
وی توافق بد را هم اینگونه معنا کرد: توافق بد این است که بخواهند بعضی از حقوق ما را نادیده بگیرند یا جلوگیری کنند؛ اگر این گونه باشد، بد است، منتها نسبی است، اگر بخواهند زیاد تجاوز کنند، سختتر است و اگر جزیی باشد بازهم بد است ولی به بدی کارهای دیگرشان، یعنی سلب حق مردم ایران نیست اگر ما درصدد هستهای نظامی بودیم، رهبری نمیآمدند که فتوا بدهند و به جایش یک بیانیه سیاسی میدادند. وقتی فتوا میدهند، معنایش این است که اعتبار اجتهاد و مقامشان ر�� در جامعه در گروی این فتوا میگذارند. آنها باید این را بفهمند. وقتی میخواهیم فقط برای کارهای صلحآمیز استفاده کنیم، باید براساس معاهدههای بینالمللی کمک کنند و حقمان محفوظ باشد. آیتا... هاشمی ادامه داد: البته در کنار این، یک موضوع دیگری هم هست که آژانس میگوید: «من هم باید ناظر باشم و مطمئن باشم» باید این را هم تأمین کنیم و وظیفه ماست که تأمین کنیم تا بگذاریم آنها مطلع باشند و ببینند که ما به طرف مسائل نظامی نمیرویم.
اگر این قیدها پیش بیاید، ما باید آمادگی نظارت را داشته باشیم و آنها هم باید حقوق ما را بدهند. بهنظرم حرف رهبری خیلی روشن است. این توافق خوب و بد را خود آنها میگویند. اول رژیم اشغالگر قدس و بعد آمریکاییها گفتند که اگر توافق نشود، از توافق بد بهتر است. ما هم همیشه قبول داشتیم. منتها بد را آنها به صورت دیگری معنا میکنند و ما هم بهگونه دیگری معنا میکنیم. آنها این گونه معنا میکنند که ردپایی پیدا نشود که ما دنبال هستهای نظام هستیم و ما این گونه معنا میکنیم که از حقوق ما چیزی کم نشود. این تفاوت وجود دارد، ولی قابل تفاهم است. وی در پاسخ به اینکه تعداد سانتریفیوژها هم در این موضوع است، گفت: بله.
اگر اینها عاقل باشند، ما بیش از اینها لازم داریم. بالاخره همین نیروگاه هستهای که داریم و همه آنچه الان در نطنز و فردو داریم، نمیتوانند سوخت نیروگاه بوشهر را تأمین کنند. البته سوخت آن را روسها تعهد دارند و فعلاً میدهند. بنا داریم چند نیروگاه دیگر بسازیم و باید هم بسازیم و این حق و مصلحت ماست که بسازیم. لذا باید به موازات آن، قدرت غنیسازی ما بالا برود. فکر میکنم اگر به تفاهم برسیم و با نظارت کامل هم باشد، دیگر دلیلی برای کارشکنی آنها وجود نداشته باشد. مثلاً میگویند ما از خارج به شما سوخت میدهیم که این حرف دلیلی ندارد. الان تعداد زیادی از کشورها مثلاً ژاپن هستند که اینها را دارند. آنها هم همین بحثها را با آژانس داشتند تا به اینجا رسیدند. من فکر میکنم معنای توافق خوب برای ما همین است که چیزی از حقوقمان کسر نشود.
وضع روابط ایران و عربستان بدتر از گذشته نبود اما...
آیتا... هاشمی در تحلیلی از روابط ایران و عربستان و در واقع نحوه تقویت و اصلاح تعاملات گفت: وضع الان بدتر از گذشته نبود ولی با اظهاراتی که در یک تریبون رسمی شد خیلی بد شده. در مقطعی خیلی خوب شد، ولی الان هم نسبت به گذشته خیلی بدتر نیست. پیش از انقلاب، ایران و عربستان به خاطر نفت و موضوعات دیگر با هم درگیر بودند و دائماً به هم پرخاش میکردند. بعد که انقلاب شد، آنها اوایل از انقلاب ما ترسیدند. مخصوصاً آن روزهایی که شعار صادر کردن انقلاب را میدادیم و بالاخره خود ملتها هم به فکر افتادند که راه ایران را بروند، آنها نگران بودند و روابطشان با ما بد بود. تا اینکه زمان به ریاستجمهوری من رسید. در جنگ هم آنها از صدام حمایت میکردند و پول میدادند و فضای آنها در اختیار صدام بود. امام هم وقتی حج قطع شد، نگران بودند و گفتند: این بد است که ما دولتی اسلامی باشیم و حج که از اصول مسلم اسلام و قرآن است، تعطیل باشد، بروید و درست کنید.
وی ادامه داد: مشکل اصلی ما و عربستان سرقیمت نفت بود که ملک عبدا... میگفت: اگر ما نفت را گران کنیم، آنها سوختهای دیگری پیدا میکنند و نفت از ارزش میافتد. من برای او ثابت کردم که چنین چیزی را به این آسانی نمیتوان درست کرد و ارزش نفت فعلاً به این زودی پایین نمیآید این دستور امام(ره) بود. ما هم دنبال این مسأله بودیم و وقتی رئیسجمهور شدم، کار خودم بود که انجام بدهم. پیگیری کردم که پیشرفت هم کردیم. یکی- دو برخورد با ملک عبدا... که آن موقع امیرعبدا... بود، در سنگال و پاکستان داشتم و مقدار زیادی با هم بحث کردیم و ایشان خیلی فرق کرد. یعنی چیزهایی را فهمید که ضد آن فکر میکردند. بهصورتی شد که در اجلاس سران در پاکستان، قرارمان این شد که ایشان به اتاق ما بیاید. چون هرکدام از ما اتاقی داشتیم، در سنگال من رفته بودم و در اینجا بنا بود که او بیاید. من در مجلس نشسته بودم که دیدم یکدفعه آمدند و گفتند: امیر منتظر شماست. آقای ولایتی گفتند: قرارمان این بود که ایشان بیاید، الان چه کار کنیم؟ گفتم: برویم، ما نباید تکبر کنیم و اصل بر حرف زدن است.
بلند شدیم و به طرف اتاقشان رفتیم، یکدفعه دیدیم که ملک عبدا... و همراهانش از اتاق به بیرون برای استقبال ما آمدند و گفتند: آمادهایم که به اتاق شما برویم. اصلاً یکدفعه زیرورو شدند. یعنی همان حالت تواضعی که نشان دادیم، ایشان را به آنجا آورد. در همان اتاق خیلی از معضلاتمان حل شد. آنها مخالف بودند که اجلاس بعدی در تهران باشد که حل شد. در جدّه یا ریاض بیانیه داده بودند. آیت الله هاشمی ادامه داد: از همانجا به سعودالفیصل تلفن کرد و گفت که بیانیه را لغو کنید. بعد از جلسه، مهمان نخستوزیر پاکستان بودیم و میخواستیم برای ناهار برویم. از در بیرون آمده بودیم و منتظر تا ماشینها برسند. ماشین من زودتر از ماشین آنها رسید، امیرعبدا... بدون محافظ در ماشین من سوار شد. این منظره یکدفعه خیلی چیزها را در نظر خبرنگارها و دیگران عوض کرد.
با هم وارد اجلاس شدیم و همان مانور کافی بود. مشکل اصلی ما سرقیمت نفت بود که ایشان میگفت: اگر ما نفت را گران کنیم، آنها سوختهای دیگری پیدا میکنند و نفت از ارزش میافتد. من برای او ثابت کردم که چنین چیزی را به این آسانی نمیتوان درست کرد و ارزش نفت فعلاً به این زودی پایین نمیآید. ایشان هم قبول کرد و همکاری کرد و مسأله نفت هم حل شد. آیتا... هاشمی با بیان اینکه در ادامه دوستی ما خانوادگی هم شد، گفت: وقتی به آنجا میرفتیم، معمولاً خانوادههای ما بودند و خانوادههای آنها هم میآمدند و مهمانی میدادند و از حد روابط دیپلماتیک یک مقدار جلوتر رفت و روابط خانوادگی شد. وی که برای اجلاس سران به تهران آمده بود، برخلاف عرف دیپلماتیک به اصرار خودش به منزل ما آمد.
به هر حال در آن فضا بسیاری از مشکلات را حل میکردیم. در عربستان خیلی کار کردیم. الان هم اگر ما شرایط را درست کنیم و آنها هم درست کنند، میتوانیم برگردیم. همین آقای سلمان آن موقع امیر ریاض بود. یک مهمانی برای ما گرفت که با خضوع رفتار کرد. همه چیز برادرانه برگزار شد. همه چیز را دوستانه برای من تعریف میکرد. ولی الان مسائل زیادی با هم در یمن، بحرین، سوریه، عراق، لبنان و حتی رژیم اشغالگر قدس داریم. ما قبول نداریم که آنها با اسرائیل حالت فعلی را داشته باشند. این اختلافات هست و باید اینها را حل کنیم. به نظرم میتوانیم که برگردیم.
با همکاری ایران و عربستان خیلی مشکلات حل میشود
آیتا... هاشمی در پاسخ به این سوال که آیا واقعاً کلید آرامش منطقه در دست ایران و عربستان است یا نه، تصریح کرد: البته فقط ما دو کشور نیستیم. خیلی کشورها در منطقه درگیر هستند. ولی ما دو کشور اگر با هم هماهنگ کار کنیم، خیلی چیزها حل میشود. ما طمعی به سوریه، عراق و بحرین نداریم. اختلافات ما براساس نگرانیهای دیگری است. عربستان اصلاً رژیمی وهابی است. یعنی عبدالعزیز بر آن اساس انقلاب کرده و پادشاهان عربستان هم به انقلابشان پایبند هستند. اما ما شیعه هستیم و مسائل خاص خود را داریم. در دورانی که با هم رفاقت کردیم، این مسأله را تحتالشعاع قرار دادیم و گفتیم که مسائل عقایدی مربوط به علماست و ما باید کشورداری کنیم. من فکر میکنم اگر این دو کشور باهم باشند، خیلی از تروریستهایی که پیدا شدند، از بین میروند. وی افزود: الان هر دو کشور نسبت به سیاستهای همدیگر در سوریه، یمن، بحرین، عراق و لبنان حرف دارند، ولی میتوان با هم تفاهم کرد و برای هر یک از اینها یک کمیسیون قرار داد و با تفاهم، کمیسیونها مسائل را حل کنند.
آخرین قرار ما با ملک عبدا... همین بود که هفت کمیسیون تنظیم کنیم و یک کمیسیون هم علمایی باشد تا آنها مسائل عقیدتی و فکری را حل کنند. شدنی بود. الان معتقد نیستم که همه کارها با ما حل میشود. در افغانستان وقتی که اینها با شوروی میجنگیدند، ما با هم بودیم و پیروز شدیم و واقعاً افغان ها شوروی را با کمک ما شکست دادند. ولی بعدها دعوا شد که سهم شیعه چقدر یا سهم سنی چقدر باشد! بالاخره اگر روابط صحیح باشد، فکر میکنم بهترین قدرت حل مشکلات منطقه در این دو کشور هست. دورنمای خاورمیانه از نگاه آیتا... هاشمی چگونه است؟ خودش پاسخ داد: الان خوب نمیبینم و بد میبینم. به خاطر همین اوضاعی که میگویید. اولاً به خاطر قدرتی که تروریستها پیدا کردند. در آخرین خبرها بود که تروریستها از الانبار آمدند و البغدادی نزدیک پایگاهی است که نظامیهای آمریکا در آنجا دارند تعلیم میدهند.
البته هنوز جنگ است و شاید نتوانند بمانند. اینها قدرت کمی نیستند. اگر کسانی حمایت دولتی را نداشته باشند، با این وسعت نمیتوانند کار کنند و در حد کارهای تروریستی و انتحاری خواهد بود که در جایی ضربهای بزنند یا انفجاری انجام دهند. ولی الان کشور درست کردند. در نقشه نگاه کنید، تقریباً یک ثلث سوریه و یک ثلث عراق را اشغال کردهاند که به اندازه انگلیس شده است! فکر میکنم این مشکلات به آسانی حل نمیشود. در یمن مسأله خیلی جدی است. یعنی در آنجا القاعده و سنیها اکثریت هستند. وی ادامه داد: در جنوب و شمال مسألهای بود که حل شده بود که دوباره الان اوج میگیرد.
(انقلابیون یمن) در حاشیه عربستان هستند و عربستان از پیروزی الحوثیها نگران است. وزرای خارجه شورای همکاری خلیجفارس جلسهای گذاشتند تا اجازه بگیرند که کار نظامی بکنند. من الان نگران یک جنگ در آنجا هستم. گویا شورای امنیت هم جلسهای داشت که روسیه وتو کرد. این برای من تازگی دارد. چون روز(شنبه۲۵ بهمن) خبری منتشر شد که کشتی حامل تسلیحات روسیه برای الحوثیها به آنجا رفت. اگر این باشد، مسأله یک مقدار بالاتر رفته است. افغانستان را هم میبینید که به هیچ وجه با هم کنار نمیآیند و عدهای معتقدند شیعه مهدورالدم است. در پاکستان هر روز میبینید یک مسجد را منفجر میکنند. میتوانیم همه اینها را ما با ملک سلمان حل کنیم اما یک دید و همکاری وسیع باید باشد. برای آغاز میتوان با این دو دولت کار را شروع کرد و بهتدریج جلو رفت.