تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۴  ، 
کد خبر : ۲۷۴۰۰۵

بررسی نقش رسانه‌های گرم و سرد بر پایه نظریه‌ مک‌لوهان در تسریع روند پیروزی انقلاب اسلامی ایران (بخش اول)

امین نواختی مقدم: استادیار دانشگاه تبریز. / مرتضی میرزا نژاد: کارشناس ارشد علوم سیاسی - چکیده: گروه دیدگاه - مسئله مقاله حاضر این است که رهبری انقلاب چگونه و با کمک چه رسانه‌هایی، ایدئولوژی انقلاب را در میان توده‌های مردم ترویج داد و در مواقع لازم به بسیج و سازماندهی مردم پرداخت؟ برای پاسخ به این پرسش از رهیافت مک‌لوهان در باب تقسیم‌بندی رسانه‌ها به رسانه‌های گرم و سرد و تأثیر به‌کارگیری ابزار رسانه از سوی رهبری انقلاب و تسریع روند انقلاب اسلامی استفاده شده است. با تحلیل رسانه‌های مورد استفاده رهبران انقلاب، به‌ویژه امام خمینی(ره) و تطبیق آن با ویژگی‌هایی که مک‌لوهان در تقسیم‌بندی خود از رسانه‌های گرم و سرد برمی‌شمارد، می‌توان به درایت رهبری انقلاب و به‌ویژه حضرت امام(ره) در انتخاب نوع و نحوة به‌کارگیری رسانه‌ها برای ترویج ایدئولوژی انقلاب و بسیج توده‌ها، با توجه به‌شرایط انقلابی جامعه و وضعیت سیاسی رژیم پهلوی پی‌برد. واژگان کلیدی: رسانه‌های سرد و گرم، انقلاب اسلامی ایران، بسیج سیاسی، رژیم پهلوی، امام خمینی(ره). مقدمه: انقلاب‌ها به لحاظ زمینه‌ها، متغیرها و عوامل وقوع، بردار حوادث و دگرگونی‌های مختلف تاریخی یک کشور هستند. در وقوع این پدیده مجموعه تحولات و شرایط فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مداخله دارند که هیچ کدام نباید نادیده گرفته شوند. البته در هر انقلابی ممکن است یکی یا تعدادی از تحولات و عوامل نقش اصلی یا بارز داشته باشند. با این حال آنچه در نهایت وقوع انقلاب را گریزناپذیر می‌سازد عواملی اندک است که در سایه تأثیر و تأثر تحولات و شرایط خاص پدیدآمده و گسترش می‌یابد. این عوامل که در هر انقلابی دیده می‌شوند عبارتند از: نارضایتی عمیق از شرایط حاکم، پذیرش اندیشه‌های جدید، روحیه انقلابی، ساختار اجتماعی ـ سیاسی و رهبری انقلاب. در هر انقلابی اندیشه‌های جدید جایگزین، ذهن انقلابیان را تسخیر و بر رفتار آنان مسلط می‌شود. هیچ انقلابی بدون گسترش اندیشه‌های جدید روی نداده است. (پایگاه حوزه، 1385) بی‌شک انقلاب اسلامی ایران یکی از تأثیرگذارترین رویدادها در طول تاریخ جهان بوده است. این انقلاب تحیر بسیاری از پژوهشگران را موجب گردید اما برخی نیز به‌دلیل شناخت توانایی‌های اسلام سیاسی و جایگاه رهبری در اندیشه شیعی چندان ابراز تحیر و شگفتی نکردند، چنان‌که نیکی‌کدی عنوان می‌کند: «پدیده انقلاب برای پژوهشگرانی که روی مسئله تعامل مذهب و سیاست در ایران مطالعاتی داشتند چندان شگفتی‌ساز نبود». (Keddie, 1981: 27) از این‌رو شناخت عوامل، روندها و فرایندهای منجر به پیروزی انقلاب اسلامی حائز اهمیت زیادی است. یکی از شگفتی‌های انقلاب ایران فقدان رسانه‌های ارتباطی قوی و مدرن در دست رهبران انقلاب، و برعکس وجود رسانه‌های متعدد مدرن در اختیار رژیم پهلوی بود. معمولاً وقتی گروه‌های جامعه مدنی دارای رهبری، ایدئولوژی و توانایی سازماندهی و بسیج لازم باشند، اندکی نارضایی از هر نوع در بین توده مردم برای مؤثر ساختن مبارزه مفید خواهد بود. (بشیریه، 1382: 341) در انقلاب ایران علاوه ‌بر اینکه رهبری، ایدئولوژی قوی و توانایی بسیج و سازماندهی وجود داشت نارضایی در سطح گسترده‌ای نیز وجود داشت. مائو، از نظریه‌پردازان انقلاب می‌گوید: «از آنجا که توده‌ها انقلاب را از سر می‌گذارند و موقعیت انقلابی مدام در حال تغییر است، رهبری باید تماس خود را با توده‌ها حفظ کند». (کوهن، 141: 1385) حال مسئله این است که رهبران انقلاب ایران به‌ویژه حضرت امام خمینی(ره)، در دوران تبعید چگونه و از طریق چه رسانه‌ای، تماس خود را با نخبگان حفظ کرد؟ به عبارت دیگر عامل رهبری چگونه و به چه شیوه‌ای توانست نقش خود را ایفا و به بسیج سیاسی مردم اقدام کند؟ و با اینکه رسانه‌های مدرن و مهم در اختیار رژیم پهلوی بود ایدئولوژی انقلاب با استفاده از چه ابزار و رسانه‌ای توده‌ای گردید و گسترش یافت؟ به عبارت دیگر اندیشه جدید جایگزین، در جریان انقلاب اسلامی ایران به چه شیوه‌ای به توده‌ها انتقال یافت؟ نظریات جامعه‌شناسی انقلاب برای تبیین شکل‌گیری بسیج مردمی در انقلاب سه مدل تحلیلی ارائه می‌دهند. نوع اول به سؤال«چرایی» وقوع انقلاب یعنی بحث تبیین می‌پردازد و مسئله اصلی، شناخت ریشه‌ها و علل و دلائل وقوع فرایند انقلابی است. نوع دوم، پاسخ به پرسش «چگونگی» شکل‌گیری یا فرایند بسیج انقلابی است؛ یعنی نخبگان سیاسی انقلابی جامعه چگونه می‌توانند مردم ناراضی را در مقابل نخبگان حکومتی بسیج و سازماندهی کنند که یکی از پرسش‌های اساسی امکانات انقلابیان و شیوه‌های رهبری انقلاب است. در نوع سوم، پیامدهای بسیج انقلابی بررسی می‌شود؛ چراکه انقلاب‌ها با پیامدها و نتایج متفاوتی به بار می‌نشینند. (گلدستون، 1385: 30 ـ 13) هدف تحلیلی این مقاله تبیین چگونگی وقوع فرایند انقلاب اسلامی و بهره‌مندی انقلابیان از امکانات سیاسی و اجتماعی، یعنی بررسی چگونگی بسیج مردمی از سوی رهبری انقلاب و گسترش ایدئولوژی انقلابی در بین مردم است.

ایدئولوژی یکی از ارکان بسیج سیاسی منجر به انقلاب است و نقش قابل توجهی در پیدایش اوضاع انقلابی و چگونگی وقوع بسیج انقلابی دارد. ایفای نقش قابل توجه اسلام شیعی در انقلاب اسلامی ایران توجه محققان را به اهمیت فرهنگ، ایدئولوژی و کار ویژه‌های آنها در بسیج، وقوع انقلاب و ماهیت نظام‌های انقلابی جلب کرد. (اخوان منفرد، 1381: 50) مطالعه انقلاب‌ها حاوی این نکته است که گسترش ایدئولوژی‌های جدید در میان نخبگان و توده‌ها، به‌ویژه در دوره‌های پایانی رژیم‌های پیشین، همواره وجود داشته است و این عامل شاید مهم‌ترین عامل ایجاد کننده انقلاب است. (ملکوتیان، 1387: 17)

این وضعیت به گونه خاصی در دهه‌های پایانی رژیم پهلوی در ایران نیز دیده می‌شد؛ به‌گونه‌ای که در دو دهه 1340 و 1350، تلاش‌های گسترده روحانیت انقلابی و روشنفکران مسلمان در فراهم کردن زمینه‌های بازگشت به خویشتن و به فرهنگ و درون‌مایه‌های خودی در مقابل هجوم همه‌جانبه غرب و اندیشه‌های غربی را شاهد هستیم. (همان: 18)

قرائت امام از اسلام شیعی (حداقل در پاره‌ای از وجوه) چهره‌ای ایدئولوژیک بدان بخشید که تمامی دقایق و عناصر آرمانی، انسانی و انقلابی سایر ایدئولوژی‌ها را در خود انعکاس می‌داد. (اخوان منفرد، 1381: 51) در این ایدئولوژی انقلابی، اسلام، مکتبی توحیدی معرفی می‌گردید که غنای مفهومی و محتوایی آن، تمامی زوایا و حوزه‌های زندگی انسان و شئون فردی، اجتماعی، مادی و معنوی او را در بر می‌گرفت؛ سیاست را همنشین دیانت می‌کرد، هر دو را با سیمای عرفانی تزئین می‌نمود و هر سه را در کنش اجتماعی، در منزلت «تئوری راهنمای عمل» می‌نشاند. (همان: 55)

گرچه مهم‌ترین نوشته سیاسی امام، «ولایت فقیه» بود اما از نقطه نظر بسیج عمومی، سایر آثار ایشان، یعنی اعلامیه‌ها، بیانیه‌ها و سخنرانی‌ها مهم‌تر بودند؛ زیرا زبان ساده‌ای داشته و برای مردم به راحتی قابل فهم بود. به هر حال مجموعه آنها که در این مقاله استفاده شده است، بنیان ایدئولوژی انقلابی امام را تشکیل می‌دادند. محورهای اساسی این ایدئولوژی عبارت بودند از: تأکید بر ابعاد سیاسی اسلام شیعی و جنبه‌های ضددیکتاتوری و ضدامپریالیستی آن، تأکید بر مبارزه و پذیرش سختی و مشقات، ارائه تصویری تاریخی از حکومت اسلامی و تأکید بر ضرورت تشکیل آن، پرهیز از تفرقه میان مسلمین و تأکید بر وحدت میان اهل سنت و شیعیان. (همان)

برای ایجاد بسیج سیاسی میان اعضای جامعه گونه‌ای از ارتباطات سازمانی و ساختاری، هر چند ضعیف، باید وجود داشته باشد که رهبران انقلابی از طریق این سازمان‌ها با اعضای جامعه، ارتباط برقرار کرده و شرایط بسیج را مهیا کنند. اگر در جامعه‌ای هیچ نوع نهاد یا سازمان اجتماعی وجود نداشته باشد و مردم به صورت ذره‌گونه و پراکنده باشند و هیچ نوع ارتباط درونی میان اعضای جامعه در قالب گروه‌های اجتماعی وجود نداشته باشد، رهبران انقلابی به ‌دلیل عدم ارتباط با توده‌ها قادر به بسیج نخواهند بود، درنتیجه باید حداقلی از نهادها و سازمان‌های ارتباطی وجود داشته باشند تا امکان بسیج فراهم گردد. (ساسان، 1388)

در این مقاله منظور از بسیج سیاسی «ظرفیت و آمادگی سازماندهی» یا توانایی یک گروه برای تشریک مساعی، اقدامات مشترک و بسیج منابع (اعم از مالی، نمادین و عضوگیری) به منظور ترغیب مردم به پیروی از امر خیر مشترک و منافع جمعی علی‌رغم تفاوت در شرایط سیاسی ـ اقتصادی و وابستگی به پایگاه‌های سیاسی متفاوت است. (McAdam, 1999: 40 - 48)

حال با توجه به اهمیت ایدئولوژی در وقوع انقلاب و بسیج توده‌ها و همچنین اهمیت بسیج و سازماندهی توده‌ها برای سرنگونی رژیم، رهبران انقلاب اسلامی ایران چگونه و با کمک چه رسانه‌هایی، ایدئولوژی انقلاب را ترویج داده و به بسیج و سازماندهی مردم پرداختند؟ در این مقاله برای پاسخ به این پرسش از رهیافت مک‌لوهان در باب تقسیم‌بندی رسانه‌ها، به رسانه‌های گرم و سرد استفاده می‌شود تا ضمن پاسخ به پرسش مذکور، این مسئله نیز بررسی شود که با توجه به ویژگی‌هایی که هر یک از رسانه‌های سرد و گرم دارند، آیا گرایش بیشتر رهبران انقلاب به رسانه‌هایی که در قالب یکی از این دو تقسیم‌بندی سرد و گرم قرار می‌گیرند، تأثیری بر پیشرفت و تسریع روند انقلاب اسلامی ایران داشته است؟ فرضیه تحقیق را می‌توان چنین صورت‌بندی کرد: رهبری انقلاب با انتخاب سیاست استفاده از رسانه‌های سرد در سال‌های آغازین نهضت به ترویج ایدئولوژی انقلاب در بین نخبگان و توده مردم پرداختند و همزمان با ایجاد فضای سیاسی مساعد خاص در سال‌های 1357 ـ 1356، رهبران انقلاب، به سوی استفاده از رسانه‌های گرم (همزمان با رسانه‌های سرد) روی آوردند. از سوی دیگر رژیم شاه هم عمدتاً از رسانه‌های گرم استفاده می‌کرد ولی امام(ره) بنا به‌دلایلی موفق‌تر عمل کرد.

نظریات مک‌‌لوهان در باب رسانه گرم و رسانه سرد

تمرکز مک‌لوهان بر روی فن‌آوری، او را به سوی تفاوت قائل شدن بین رسانه‌های گرم و سرد در زبان رایج در دهه‌ای1960، هدایت کرد. (Williams, 2003: 67) به نظر مک‌لوهان تأثیر رسانه، به‌ویژه رسانه جدید، بستگی به ماهیت فرهنگی رسانه‌های متداول دارد. برای مثال، او می‌گوید فرهنگ قبیله‌ای به وسیله آشنایی ابتدایی با رسانه‌های گرم همانند رادیو و چاپ واژگون شده است. (Havick, 2000: 281) رسانه سرد، رسانه‌ای است که مشارکت زیادی را از ناحیه مخاطب طلب کرده و فهم پیام‌های آن احتیاج به قدرت تخیل مخاطب دارد، در صورتی که رسانه گرم آن است که مشارکت چندانی از مخاطب طلب نمی‌کند و به دلیل صراحت و وضوح، نیازی به تخیل ندارد. (کازنو، 1364: 45 و 46)

رسانه سرد، به مشارکت بالا وابسته است که به دوگانه بودن چگونگی فهم شخص از عملکرد رسانه تعلق دارد (Rice, 2003: 221 & 222) که این اصل اساسی در تفاوت گذاشتن بین رسانه گرم مانند رادیو و فیلم از یک رسانه سرد مانند تلفن یا تلویزیون است. رسانه گرم یعنی رسانه‌ای که یک احساس مجرد با کیفیت عالی را توسعه می‌دهد. معنی عالی، حالتی از خوب بودن است که پر از اطلاعات و داده‌ها باشد. یک تصویر بصری، معنی عالی و یک کارتون معنی پست دارد؛ صرفاً به این دلیل که اطلاعات بصری کمی ارائه می‌دهد. تلفن یک رسانه سرد، با یک معنی پست است؛ زیرا شنیدن تنها مقدار ناچیزی از اطلاعات را انتقال می‌دهد. همچنین سخنرانی نیز یک رسانه سرد با معنی پست است؛ زیرا داده و اطلاعات کمی را انتقال می‌دهد. به عبارتی دیگر، رسانه گرم اجازه نمی‌دهد که تماشاگر، خود پیام را تکمیل کند. بنابراین، رسانه‌های گرم مشارکت پایینی را می‌پذیرند و رسانه‌های سرد مشارکت بالا. (ibid: 223 & 224)

مک‌لوهان، رسانه‌های همه‌حسی را سرد و رسانه‌های تک‌حسی را گرم معرفی می‌کند؛ به عبارت دیگر، رسانه‌های گرم را شامل ابزارهایی می‌داند که می‌تواند مفهوم مورد نظر را به کمک ذهن و تخیل مخاطب، کامل کند؛ اما رسانه‌های سرد نمی‌توانند چنین امکانی را برای مخاطبان خود فراهم سازند. به ‌این ‌ترتیب رادیو گرم است؛ چون شنونده سعی می‌کند آنچه را می‌شنود با تصورات ذهنی خود تکمیل کند. در مقابل، تلویزیون رسانه‌ای سرد است؛ چون همه چیز را به بیننده نشان می‌دهد و جای فعالیت چندانی برای وی نمی‌گذارد. وی در تفاوت بین سینما و تلویزیون می‌گوید: «در سینما، فیلم توسط چشم‌ها دیده می‌شود، اما در تلویزیون، فیلم بیش از دیده شدن، لمس می‌شود». (حسن‌پور، 1389)

اصطلاح گرم (1) و سرد (2) از زبان محاوره‌ای آمریکایی گرفته شده و اشاره‌ای است به تمایز میان لطیفه‌پردازی سرد که فهمیدن و لذت بردن از آن احتیاج به قدرت تخیل داشته و نکته‌های گرم که به دلیل صراحت و وضوحشان نیازی به تخیل ندارند. (کازنو، 1364: 45 و 46)

مک‌لوهان جوامع میزبان رسانه‌ها را نیز به دو دسته تقسیم کرده است، یعنی به فرهنگ و معنی‌های مخاطب نیز اهمیت قائل می‌شود:

ما می‌توانیم کشورهای عقب افتاده را همانند رسانه‌های سرد و کشورهای پیشرفته را چون رسانه‌های گرم در نظر بگیریم. درست مانند وضعیت افراد حیله‌گر و زیرک یک شهر، در مقابل افراد ساده و بی‌غل و غش آن. (مک‌لوهان، 1377: 29)

همچنین مک‌لوهان با طبقه‌بندی فرهنگ‌ها، مشابه طبقه‌بندی‌ای که از رسانه‌ها ارائه می‌دهد، این پرسش را مطرح می‌کند که: «آیا یک رسانه گرم (یا یک رسانه سرد) که مورد استفاده قرار می‌گیرد، در یک فرهنگ گرم یا یک فرهنگ سرد متفاوت عمل می‌کند؟» در پاسخ می‌گوید: «تکنولوژی رسانه‌های گرم در فرهنگ سرد قبیله‌ای تمایل به برهم زدن روابط اجتماعی سنتی و برقراری الگوهای جدید رفتار و روابط دارند». (Havick, 2000: 281)

لوهان درباره علت نام‌گذاری وسایل سرد و گرم چنین می‌نویسد:

اوضاع و احوال با گذشته فرق کرده است. وقتی می‌گوییم فلان شخص نسبت به فلان موضوع گرایش سرد دارد، منظورمان این است که چنان با آن یکی می‌شود و آن‌چنان نسبت به آن احساس علاقه و تعهد می‌کند که گاهی اوقات بین او و موضوع، فاصله و تفاوتی نمی‌توان قائل شد. من دو صنعت گرم و سرد را به ‌طور متفاوت به کار گرفتم؛ زیرا در فرهنگ عامه به خصوص در بین جوانان، واقعاً سرد و گرم درست برخلاف معانی ظاهری آنها به کار برده می‌شود (رشیدپور، 1352: 112 و 113)

وسیله ارتباطی گرم از نظر او وسیله‌ای است که تنها یکی از حواس پنج‌گانه ما را در نهایت تکامل و قدرت به کار می‌گیرد. وسیله ارتباطی سرد، ضرورتاً دخالت و همکاری بیشتری از حواس مخاطب طلب می‌کند، در حالی که مخاطب یا گیرنده پیام در مقابل وسیله ارتباطی گرم از این دخالت بی‌نیاز است و همکاری او به حداقل می‌رسد. (همان: 113) رسانه گرم با حجم زیادی از داده‌ها همراه بوده و از نظر بیان مقصود، کامل است؛ آن‌چنان دارای وضوح و روشنی است که چیزی را باقی نمی‌گذارد، لذا به دخالت مخاطب در پر کردن فراموش‌شده‌ها و خلأها نیازی ندارد و همکاری او را به حداقل می‌رساند؛ همچنین بر خلاف رسانه‌های سرد، نیازی به افزوده شدن مقدار معتنابهی اطلاعات توسط مخاطب بر اطلاعات ارائه شده از سوی رسانه نداشته و تشریک مساعی چندانی را از طرف او ایجاب نمی‌کند. (مک‌لوهان، 1377: 23 ـ 37) پس سرد به عنوان صفت تعیین‌کننده مشارکت طبیعی و بالا، در اشکال خاصی از رسانه‌ها مانند تلویزیون، تلفن و کتاب، و گرم به‌ عنوان مشخصه مشارکت کم در اشکال دیگری از رسانه‌ها مانند فیلم، رادیو و چاپ به کار می‌رود. (Rice, 2003: 221-222) به نظر مک‌لوهان اساساً، رسانه گرم دربرگیرنده (3) نیست و رسانه سرد دربرگیرنده (4) است.

به هر صورت، بعد از صنعت چاپ، اغلب تکنولوژی‌ها گرم بوده‌اند اما در عصر تلویزیون یک نوع بازگشت به ارزش‌های سرد مشاهده می‌شود و فرد در رویارویی با تکنولوژی‌ها نقش فعال بازی می‌کند. این هم یکی از دلایلی است که نشان می‌دهد رسانه فقط محتوا نیست، بلکه خودش پیام است. (Rogaway, 1969) مک‌لوهان نسبت به تحولات فناوری رسانه‌ها، دید خوش‌بینانه‌ای داشت و می‌گفت:

اگر ارشمیدس نقطه اتکایی می‌خواست تا جهان را جابه‌جا کند، من رسانه‌ها را می‌خواهم تا جوامع را دگرگون کنند. (حسن‌پور، 1389)

تئوری گشتالت رسانه‌ها، لوهان را قادر ساخته است که طبقه‌بندی از رسانه را بر این مبنا که اطلاعات یک رسانه با «کیفیت بالا» مشارکت کمی در مخاطب برای پر کردن اطلاعات گم شده طلب می‌کند یا آنکه در «کیفیت پایین»، به مشارکت بیشتر مخاطب برای تکمیل پیام نیاز است، ارائه دهد. (Marchessault, 2005: 176)

لوهان رسانه‌های سرد را چنین بر‌می‌شمرد: 1. تلویزیون 2. تلفن 3. کارتون 4. سمینار و جلسات بحث و گفتگو 5. نوشته‌های ایدئوگرافیک 6. داستان‌های مصور 7. کلامِ انسان.

رسانه‌های گرم نیز عبارتند از: 1. رادیو 2. کتاب 3. عکس 4. مطبوعات 5. ضبط صوت 6. سینما و فیلم. (McLuhan, 2005: 159-166)          ادامه دارد...

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات