تاریخ انتشار : ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۰  ، 
کد خبر : ۲۷۴۶۰۲
حزب اعتماد ملی و فتنه 88

احزاب سیاسی ایران (بخش دویست و هشتاد و پنجم)


تألیف: عبدالله شمسی

رفتار انتخاباتی شخصیت‌ها و احزاب برجسته جبهه اصلاحات در پیش، هنگام و پس از انتخابات سال 1388، حکایت از تحرکات بی‌سابقه و یا کم‌سابقه‌ای داشت که در آن مخالفان داخلی و خارجی و برخی از یاران انقلاب با استعانت از فرمول جنگ نرم و انقلاب‌های رنگین و پشتیبانی خارجی، کمر به تغییر مسیر انقلاب بسته بودند.

رفتار سیاسی اصلاح‌طلبان طی دو دهه، تحرکات فراتر از کارویژه انتخاباتی، فعالیت‌های ضدانقلاب خارج و داخل کشور، فعالیت‌های بی‌سابقه کشورهای غربی اعم از بخش رسانه‌ای و سفارتخانه‌ها، اعترافات سران کشورهای غربی در حمایت از آشوبگران، اسناد به‌دست آمده از برخی ستاد‌های اصلاح‌طلبان، اعترافات سران بازداشت‌شده اصلاح‌طلب، اعترافات جاسوسان و رابطان سرویس‌های جاسوسی مرتبط با ستادهای انتخاباتی و... همه حکایت از اجرای مرحله نهایی سناریوی براندازی و یا حداقل تغییر در برخی از ساختارهای جمهوری اسلامی داشت.

بحث براندازی نرم جمهوری اسلامی از اواسط دهه 1980 در محافل غربی و آمریکایی و سازمان‌های جاسوسی و ضدایرانی طرح و برنامه‌ریزی شده بود، این موضوع در سخنان مقامات آمریکایی به وضوح بیان شده است، «مایکل لدین» مشاور امنیتی در دولت ریگان و از عناصر نومحافظه‌کار و از حامیان تندرو و رادیکال جریان سبز (۱) در سخنانی در بنیاد نومحافظه‌کار FDD با موضوع مقابله با تهدید ایران گفت: «تا آنجا که من می‌دانم، سرویس‌های خارجی فعال در ایران از اواسط دهه 1970 تاکنون همگی تحلیل‌های نادرستی راجع به این کشور داشته‌اند و تقریباً تمام پیش‌بینی‌های این سرویس‌ها شکست خورده است. وی افزود، ما روزی خواهیم نشست و در مورد تاریخ پنهان جنبش سبز صحبت خواهیم کرد و همه شما خواهید گفت که جنبش سبز از 2009 شروع شد، اما من به شما بگویم که ما می‌دانیم و می‌توانیم مستند کنیم که ریشه این حرکت به اواسط دهه 1980 برمی‌گردد که در طول مراحل مختلف تکامل پیدا کرده است.»(۲)

براندازی نرم باید از طریق عناصر داخلی صورت پذیرد، لذا در همان زمان به شیوه‌های مختلف، به‌دنبال راهکارهایی برای اجرای آن بودند، در این مسیر اپوزیسیون تابلودار خارج‌نشین هرچند به‌عنوان سرپل و گروه‌های فشار در زمینه حقوق بشر و حتی ترور قابلیت‌هایی داشتند، اما به‌سبب دوری از متن مسائل ایران و عدم پایگاه اجتماعی و سیاسی، برای برنامه‌ای که می‌باید آرام و در سایه انجام پذیرد مناسب نبودند، لذا نفوذ در افراد و گروههای مستعد در دستور کار قرار گرفت، این نفوذ در سال‌های میانی دهه 1360 به‌صورت مشخص از بیت آیت‌الله منتظری شروع شد و در سال‌های بعد به حلقه‌های فکری و فرهنگی مانند کیان و نشریات تجدیدنظرطلب تسری پیدا کرد.(۳)

نتیجه این نفوذها باید در انتخابات سال 1388 به‌بار می‌نشست. استکبار با چیدن مهره‌های خود که شامل نزدیکان برخی از شخصیتها نیز می‌شد، به‌راحتی به ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی نفوذ کردند. برخی از این نفوذی‌ها، مهره‌های مستقیم سرویس‌های جاسوسی، به‌خصوص سرویس جاسوسی انگلیس بودند. استفاده از این شیوه‌ها و نقاط ضعف شخصیتی، افرادی مانند کروبی را وادار به بازی در پازل دشمن کرد.(۴)

در شماره‌های پیش، نقش کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی در فتنه سال 1388 بررسی شد، در ادامه به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که آیا حزب اعتماد ملی به اعتبار حزب‌بودنش و نه به اعتبار اعضا و دبیرکل آن در فتنه 88 نقش داشته است یا خیر؟ یا اینکه نقش‌آفرینی در این فتنه را باید در فعالیت‌ها و عملکرد کروبی و تعدادی از اعضا جست‌وجو کرد؟

حوادث پس از انتخابات 88 نشان داد که این حزب با همه گستردگی و برخورداری از سیاسیون باتجربه، نتوانست به‌هنگام وقوع یک بحران سیاسی، شفاف تصمیم گرفته و راه خود را مشخص کند. رفتارها و دیدگاههای متناقض تا جایی ادامه پیدا کرد که این تناقضات، احتمال فروپاشی نسبی حزب اعتماد ملی را به‌دنبال داشت. احزاب و گروههای سیاسی به‌هنگام وقوع یک بحران و چالش سیاسی، بلافاصله تشکیل جلسه داده تا وضعیت و موضع حزب را در این‌باره مشخص کنند، اما حزب نه‌تنها در حوادث پس از انتخابات هیچ جلسه‌ای برای ترسیم خط مشی خود در این حوادث برگزار نکرد، بلکه دبیرکل آن بدون توجه به مواضع و دیدگاههای حزبی، نقش اصلی را در افزایش بحران و فتنه پس از انتخابات ایفا کرد.(۵)

کروبی بدون توجه به راهبرد اعلامی حزب در سال 1388 که تأکید بر مشی و کار حزبی در انتخابات بود، راه نفوذ عناصر غیرحزبی را فراهم کرد و به این وسیله تا حدود زیادی تشکّل متبوع خود را از دایره تصمیم‌گیری و اقدام خارج کرد. با نگاهی به حلقه اول و دوم پیرامون کروبی به این نتیجه می‌‌رسیم که او از هم‌حزبی‌های خود فاصله گرفت و دل به افراد غیرحزبی سپرد. در حلقه اول و دوم پیرامون کروبی افرادی مانند تقی کروبی، حسین کروبی، کرباسچی، قوچانی، ابطحی، الویری، عباس عبدی، جمیله کدیور، مهاجرانی و... به‌چشم می‌‌خورند که قریب‌به‌اتفاق آنها شخصیت‌های خارج ازحزب بودند.

حجت‌الاسلام محمدباقر ذاکری از اعضای باسابقه حزب اعتماد ملی در این‌باره میگوید: با وجود اینکه کروبی کاندیدای حزب اعتماد ملی بود، اما اعضای این حزب، هیچ نقشی در برنامه‌ریزی‌های انتخاباتی وی نداشتند. در آستانه انتخابات ما شاهد بودیم که حلقه‌ای مشکوک که در گذشته از مخالفان کروبی بودند، وی را احاطه کردند؛ شخصیتهایی نظیر ابطحی، کرباسچی، عمادالدین باقی و عبدی که از طراحان اصلی برنامه‌های انتخاباتی وی شدند. بیانیه ها و اظهارنظرهای کروبی پیش از انتخابات و حتی پس از آن، بسیار متأثر از این افراد بود.(۶)

این عضو حزب اعتماد ملی، هدف کروبی از تأسیس حزب اعتماد ملی را استفاده ابزاری از اعضا می‌دانست. وی در تشریح این موضوع بیان می‌‌دارد: «من به کروبی متذکر شدم که مانع بزرگ حزب خود شما هستی و روحیات شما با خصوصیات حزبی هماهنگ نیست... حزب اعتماد ملی در اصل یک ستاد انتخاباتی چهارساله بود نه یک حزب، من بارها به کروبی گوشزد کردم که یک حزب، تعریف و فعالیت‌های خاص خود را دارد، اما اعتماد ملی فاقد هرگونه تعریف و روند مشخصی بود... کروبی از تشکیل حزب به‌دنبال استفاده ابزاری از اعضا بود و برای حفظ اعضا با امکاناتی که در اختیارش بوده آنها را تطمیع می‌کرد.»(۷)

منتجبنیا، جانشین دبیرکل حزب نیز در مصاحبه با هفته‌نامه دانشجویان در خردادماه سال 90 این‌گونه بر سخنان حجت‌الاسلام ذاکری صحه می‌‌گذارد: «در جریان انتخابات، برخلاف آنچه که تصور می‎شود، علی‎رغم اینکه دبیر این حزب کاندیدای انتخابات بود، حزب اعتماد ملی هیچ‎گونه نقشی نداشت. نه ستاد داشت، نه دخالتی در تصمیم‎گیری‎‎ها می‎کرد. تنها کارش این بود که ایشان را کاندیدا کرده و این مسئله را اعلام نمود. ستاد انتخاباتی کاندیدا هم در جای دیگری تشکیل شده بود و توسط افراد دیگری هم اداره می‎شد. اصلاً حزب هیچ‎گونه نقشی در این قضایا نداشت. کاندیدای حزب نخواست که حزب دخالتی در ماجرا داشته باشد و گفت من خودم می‎خواهم ستاد بزنم! بنده هم که قائم‎مقام حزب بودم، هیچ‎گونه نقشی در انتخابات نداشتم. البته اعضای حزب هم به‌شدت نسبت به این مسئله معترض بودند و می‎گفتند که آقا یعنی چه، ما کاندیدا معرفی کرده‎ایم، پس چرا ما را به بازی نگرفته‎اند؟(۸)

با رفتار کروبی پس از انتخابات، یعنی عدم پذیرش قانون و منویات مقام معظم رهبری، آشکارا اصول حزب وابسته به وی نقض شد. حزب اعتماد ملی در مقابل این رفتارهای فتنه‌گرانه هیچ جلسه‌ای تشکیل نداد تا موضع حزبی خود را شفاف بیان کند. در واقع، نمیتوان یک موضع یکسان از حزب درباره فتنه 88 مشاهده کرد، بلکه رفتار اعضا و بدنه حزب در استانها و شهرستانها با بخش رسانهای حزب (روزنامه اعتمادملی و پایگاه اینترنتی سحام‌نیوز) کاملاً متفاوت بود.

* پی‌نوشت‌ها در دفتر هفته‌نامه موجود است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات