این حکومت پادشاهی که هیچ تناسبی با حکومت نبوی حضرت محمد(ص) نداشت، با ادعای مبارزه با کفر تقریباً با هر گروه سنی و شیعهای که با تفکر وهابی همراه نشد، به مخالفت و دشمنی برخاست و در حملات وحشیانه به کشورهای همسایه نیز تصاویر دهشتباری از تفکر خشن و بیرحمانه خود به نمایش گذاشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سر دادن شعار وحدت مذاهب اسلامی از سوی امامخمینی(ره) و شکلگیری انجمنها و نهادهای پیگیری وحدت میان مسلمانان در کشورهای مختلف و تأسیس مجمع تقریب مذاهب، همواره در کنفرانسهای بینالمللی نسبت به اقدامات تفرقهافکنانه و خشونتبار سیاستهای آلسعود و وهابیت در کشورهای اسلامی هشدار داده میشد. اما این حکومت سعی میکرد با عوامفریبی و بهرهگیری از قدرترسانه سیاستها و رفتارهای جنگطلبانه خود را از چشم همه مردم پنهان نگه دارد و با عنوان خادم حرمین شریفین جنایات خود را تطهیر نماید.
از آنجا که همواره گروههای شبهنظامی تکفیری در میدان رزم میجنگیدند و آلسعود از پشت صحنه با حمایتهای فراوان مالی و نظامی صحنه را مدیریت میکرد و در رسانههای وابسته به خود، چهرهای حامی مسلمانان اهل سنت نشان میداد، این عوامفریبی تا حدی هم کارگر بود. اما حقیقت چیزی نیست که در پشت ابر پنهان بماند.
علما و فعالان مذاهب مختلف و نخبگانشان کمکم پی به سیاستهای آمریکایی صهیونیستی آلسعود بردند و کمکم اشتباهات مکرر آلسعود پرده از چهره آنان برداشت بهطوری که تجاوزات این حکومت به یمن تیر خلاصی بر پیکره ایدئولوژیک دروغین آن شد.
جنگ آلسعود در یمن
در ابتدای حمله به یمن، علمای وهابی وابسته به آلسعود عربستان تجاوز این کشور به یمن را جنگ آلسعود اعلام کردند و تلاش کردند تا مسلمانان اهل سنت دیگر کشورها را در حمله به این کشور همراه خود کنند. اما مردم و علمای اهل سنت عراق که هنوز از فاجعه حملات و تجاوزات گروههای تکفیری داعش خلاصی نیافتهاند، بیش از همه بر دروغ بودن این ادعاها واقف بودند. همچنین شورای علمای اهل سنت پاکستان نیز نسبت به این مسئله واکنش نشان داد و در مخالفت با آن موضع گرفت.
سعودیها سالهاست با پرورش گروههای افراطی در پاکستان امید زیادی به همراه کردن این کشور با خود دارند.
محسن روحیصفت، کنسول سابق ایران در پیشاور درباره این موضوع اعلام رویکرد عربستان درباره جنگ یمن و نامیدن آن با عنوان جنگ بین شیعه و سنی عنوان میدارد: «در میان اهل سنت نظر واحدی درباره جنگ عربستان و یمن وجود ندارد. یکی از نمودهای این مسئله در پاکستان است. پاکستانیها عموماً نظر منفی نسبت به شیعه ندارند و به صورت مسالمتآمیز باهم زندگی میکنند بهطوری که 20 درصد جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل میدهند.»
وی میافزاید: «موضع واقعی اهل سنت پاکستان جنگ و درگیری با شیعیان نیست و بلکه بیشتر سعی میشود این موضع به آنها نسبت داده شود.»
این کارشناس تصریح میکند: «حتی درگیریهایی که بین شیعه و سنی در پاکستان رخ داد، شروع آنها با موضوعاتی همچون فئودالیسم و کارگری یا قومی و منطقهای بود اما با انگیزههای سیاسی گروههایی که به دنبال جلب کمکهای مالی عربستان هستند به آن رنگ و لعاب مذهبی داده میشود. این درحالی است که خود پاکستانیها هم میدانند واقعیت این نیست. از این رو اعلام موضع علمای اهل سنت در مخالفت با جنگ یمن امری بدیهی است.»
علاوه بر موضع قاطع بسیاری از علمای اهل سنت پاکستان و تصویب مجلس مبنی بر عدم دخالت این کشور در جنگ بین عربستان و یمن و منوط کردن دخالت پاکستان به در خطر بودن حرمین شریفین، فراکسیون اهل سنت مجلس ایران نیز علاوه بر موضعگیری قاطع سایر نمایندگان مردم در برابر قتل عام کودکان، زنان، مردان و سالمندان و ویران کردن منازل مسکونی و در یک کلام تجاوز به یمن را محکوم کرد.
همراه نشدن اهل سنت با سیاستهای تفرقهآمیز
در واقع نه تنها هیچ حمایت جدی از سوی علمای سنی سایر کشورها از این موضع تفرقهافکنانه نمیشود بلکه شورای اسلامی شافعی یمن در یک نامه مکتوب مراتب تشکر و قدردانی خود را از مواضع سیدحسن نصرالله در حمایت از مردم یمن در برابر تجاوزات عربستان اعلام میدارد. حجتالاسلام سالک، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی معتقد است: «سابقه حکومت آلسعود تنها حدود 80 سال است و اینطور نیست که صاحب تمدن و سابقه فرهنگی، سیاسی یا مذهبی باشد و به شکل عشیرهای حکومت را اداره کرده است و حاکمیت وهابیت بر آلسعود و وزارت اوقاف عربستان نتوانسته است تمام روحانیون اهل سنت عربستان را زیر پوشش خود بیاورد.»
وی تصریح میکند: «اهل سنتی در عربستان هستند که به هیچ وجه در وزارت اوقاف عربستان نامنویسی نکردهاند و موافق سیاستهای دینی وهابیت نیستند.»
وی میافزاید: «این موضع را که جنگ علیه یمن جنگ بین شیعه و سنی است چند عالم وهابی وابسته به آلسعود مطرح کردهاند و موضع اهل سنت نیست. علمای وهابی مواضع خود را براساس منافع و مصالحشان در خاورمیانه اعلام میکنند نه اسلام!»
پشت پرده اعلام آتشبس 5 روزه و حکم اعدام شیخ نمر
این وضعیت درحالی است که دولت آلسعود که شیعهستیزی را از همان ابتدای تشکیل سرلوحه خود قرار داده بود، در اقدامات جدیدی، حکم اعدام شیخ نمر را پیش از حمله به یمن اعلام کرد. در این خبر، واکنش علمای شیعه و حتی علمای اهل سنت کشورهای مختلف اسلامی را درپی داشت. بهطوری که به دلیل فشارهای حاصل از آن اجرای این حکم تا حدی مسکوت باقی ماند. اما پس از حمله به یمن و اعلام آتشبس 5 روزه از 23 اردیبهشت ماه، اعلام شد حکم اعدام شیخ نمر 24 اردیبهشت ماه اجرا خواهد شد.
یک استراتژیست و تحلیلگر امور خارجه در اینباره معتقد است: «به نظر میرسد آلسعود میخواهد در اوج کشت و کشتاری که در یمن به راه انداخته، آتش حاصل از اعدام شیخ نمر را نیز از سر رد کند. به این معنی که آلسعود میپندارد لابهلای خون و خونریزی که در میان مردم و شیعیان یمن به راه انداخته، شیعیان عربستان در ترس از حکومت پادشاهی آلسعود قرار گرفته است و فرصت مناسبی برای گرفتن زهرچشم از شیعیان عربستان است.»
وی میافزاید: « قرار بود که این حکم روز 24 اردیبهشت ماه اجرا شود زیرا سعودیها حساب آن را کردهاند که اگر شیخ نمر را در بحبوحه جنگ با یمن اعدام میکردند، در صورت شورش داخلی از سوی شیعیان عربستان، آلسعود در دو جبهه درگیر میشد یکی در یمن و دیگری در درگیریهای داخلی خود با شیعیان عربستان. از اینرو اجرای این حکم را به تعویق انداختند.»
بنابراین نظر، چنانچه شیعیان عربستان تصمیم داشتند بنابر مصالحی در عمل در برابر وقایع یمن سکوت کنند اما آلسعود با اجرای حکم اعدام شیخ نمر آنها را تحریک میکند تا علیه آنها بهپا خیزند.
جنگ یمن و اعدام شیخ نمر شمارش معکوس اضمحلال آلسعود
در چنین وضعیتی آلسعود خود را در معرض خطر دو خطای استراتژیک شامل تقابل با مردم یمن و تقابل با شیعیان داخلی قرار میدهد و قطعاً مورد نفرت و عملیات آنها قرار خواهد گرفت. در واقع با این اشتباههای استراتژیک سعودیها خودشان پایداری و ثبات حکومت خود را برباد خواهند داد و شمارش معکوس بمب ساعتی عمر خود را آغاز خواهند کرد. زیرا علاوه بر شیعیان، اهل سنت عربستان نیز دل خوشی از آلسعود ندارند.
بهطور عمده اهل سنت عربستان نیز از آلسعود ناراضیاند. همچنین حکومت پادشاهی سعودی در معرض خطر گروههای تکفیری همچون داعش و نیز تندروهای سنی داخل عربستان که رضایتی از آل سعود ندارد، است.
آیتالله محسن مجتهد شبستری عضو مجلس خبرگان رهبری درباره خبر اعدام شیخ نمر میگوید: «من فکر میکنم در نتیجه استیصال عربستان و آلسعود در مشکلات فعلیاش و رسیدن به بنبست در یمن و نیز اختلافات موجود در میان شاهزادگان سعودی، اجرای حکم اعدام شیخ نمر قطعاً به تشنج بیشتری در عربستان منجر خواهد شد که نتیجه آن انقراض و اضمحلال سعودیها خواهد بود مگر آن که دست از این اقدامات بردارد». وی درباره تأثیر اعدام شیخ نمر بر شیعیان و اهل سنت عربستان ضمن محکوم کردن این اقدام اظهار میکند: «شیخ نمر عالم مبارزی است که مردم به وی علاقهمند هستند و از آن جا که وی تنها حقایق را بر زبان رانده و اقدام مسلحانهای نداشته، حکم جرم وی اعدام نیست و قطعاً در نتیجه اعدام وی، هر انسان آزادیخواه و آگاه، چه شیعه و چه سنی معترض و منزجر خواهد شد.»
وی میافزاید: «البته باید توجه کرد جمعیت شیعیان عربستان قابل توجه است و واکنش آنها اثرات منفی برای امنیت و پایداری حکومت آلسعود خواهد داشت.»
براساس آنچه از نظر گذشت، به نظر میرسد عربستان سعودی با اقدامات اخیر خود در یمن و در داخل عربستان و نیز در خاورمیانه یک عملیات استراتژیک علیه خود را تا سقوط و اضمحلال نهاییاش آغاز کرده است. زیرا با اعلام اجرای حکم اعدام شیخ نمر شیعیان عربستان و یمن را علیه خود متحد میکند و از سوی دیگر تحت تأثیر تحرکات سنیهای تندرو و غیر تندروی عربستان و نیز اختلافات شاهزادگان سعودی زمینههای فروپاشی حکومت آلسعود را فراهم ساخته است.