تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۸  ، 
کد خبر : ۲۷۶۱۵۱

مروری بر تلاش‌های ناکام دشمنان علیه انقلاب اسلامی (بخش چهارم)

تهیه و تنظیم: سیدمهدی حسینی ـ مقدمه: در ادامه مباحث مروری بر توطئه‌ها، جنایت‌ها علیه انقلاب اسلامی، به ماجرای فاجعه خونین شهرهای استان آذربایجان‌غربی با مرکزیت ارومیه پرداخته شد و قضیه جنایت حزب دموکرات کردستان در مهاباد و شهر نقده را یادآور شدیم، اما در این شماره بر توطئه‌ها و جنایات دشمنان در آذربایجان‌شرقی می‌پردازیم. موقعیت این استان از شمال به کشور جمهوری ارمنستان و نخجوان و از غرب به ازبکستان و استان آذربایجان‌غربی، از شرق با استان اردبیل و جمهوری آذربایجان و از جنوب به استان زنجان محدود می‌شود. مهم‌ترین رودخانه این استان رود ارس است که این رودخانه مساحت زیادی از خط مرزی ایران با کشورهای مستقل شوروی سابق را شکل می‌دهد. در این استان عبور خط راه‌آهن از تهران به مسکو و جاده ترانزیت ایران- ترکیه- اروپا اهمیت ویژه‌ای به منطقه ایران داده است. همان‌طور که اشاره شد این استان پیشتر با شوروی سابق هم‌مرز بود و اکنون با سه کشور مرز مشترک دارد، در بخشی از این مرز 415 کیلومتر مرز آبی است. جمعیت استان آذربایجان‌شرقی از تعداد چشمگیری برخوردار می‌باشد. بالغ‌بر حدود چهار میلیون را به خود اختصاص داده و دارای طوایف مختلفی باشد که مشهورترین آنها ایلات ارسباران و شاهسون‌ها می‌باشند و جملگی آنها شیعه هستند و همواره مشاهیر، علما، شاعران و دانشمندان تأثیرگذاری از این خطه برخاسته‌اند که از مفاخر ملی ایران محسوب می‌شوند، اما این استان مهم در همان روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی با دسیسه‌های زیادی روبه‌رو شد که غائله‌ای خونین در شهر تبریز، مرکز استان و سایر نقاط دیگر از آن موارد است.

بستر تاریخی استان

جریان‌های تجزیه‌طلب و وابسته به بیگانه در تاریخ ایران از زمان‌های دور همواره چشم طمع به اشغال این منطقه داشته‌اند. ماجرای جنگ‌های ایران و روس که به انعقاد قراردادهای گلستان و ترکمنچای منجر شد، نمونه‌ای از آن است. کشورهای استعمارگر در زدوبند و رقابت‌های سیاسی همواره برای دستیابی به منابع عظیم نفتی ایران در تلاش بوده‌اند. از طریق گروه‌های وابسته به خود جای پایی در این منقطه باز کنند تا در ادامه با گرفتن امتیازات سیاسی- اقتصادی مقدمات انضمام آن را به خاک خودشان فراهم سازند در ماجرای پیشه‌روی که اعتبارنامه‌اش در مجلس چهاردهم لغو و روزنامه‌اش توقیف شده بود با همکاری مسئول وقت حزب توده شاخه تبریز، اساس فرقه دموکرات آذربایجان را طرح‌ریزی کردند و طی برنامه‌های از پیش تعیین‌شده‌ای آذربایجان را تحت اشغال خود درآوردند. در ماجرای پیشه‌وری در سال 1324 نیز مردم آذربایجان از این تحرکات حمایتی نکردند و خودشان در مقابل آن ایستادند. طبق اسناد تاریخی پیش‌بینی شده بود که تبریز پایتخت حکومت پیشه‌وری گردد، اما مردم به پا خاسته پیش از ورود ارتش کلیه مقامات فرقه دموکرات را که به آنها دسترسی داشتند، اعلام کردند. آذربایجان در جهت آزادی، استقلال و انسجام و پیوستگی با سرزمین ایران همواره صحنه قیام و جنبش‌های بسیاری بوده و تأثیر تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت سیاسی کشور داشته است. در قضایای جنبش تحریم تنباکو، همگامی در نهضت مشروطه، سپس نقش آن در اعاده مشروطه، قیام شیخ‌محمد خیابانی، حمایت مردم از نهضت ملی صنعت نفت و حوادث مربوط به انقلاب اسلامی از جمله قیام 29 بهمن 1356 از برجسته‌ترین نقش‌های آذربایجان‌شرقی در طول تاریخ بوده و بر مقابله با بیگانه مهر تأیید زده است.

طرح حزب خلق مسلمان

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در اسفندماه به اسم افراد و اشخاص موجه و خوشنام حزب خلق مسلمان اعلام موجودیت کرد. اعضای آن از جمله افرادی بودند که سال‌ها در مؤسسه دارالتبلیغ اسلامی، وابسته به کاظم شریعتمداری فعالیت داشتند، این جمع به قصد اینکه فعالیت‌های دینی و فرهنگی خود را توسعه دهند و وارد مرحله سیاسی هم شوند، تشکیل شد و از ابتدا تصور عمومی هم همین بود که حزب خلق مسلمان در مقابل حزب جمهوری اسلامی ساخته و پرداخته شده است تا با شکستن انحصار آن وارد عمل شود، اما در همان ایام افراد نفوذی وابسته به ساواک و روشنفکران خودفروخته و آلوده به فساد همچون رحمت‌الله مقدم‌مرغه‌ای ابتکار عمل را به دست گرفتند و به‌عنوان سخنگوی حزب خلق مسلمان موضع‌گیری و فعالانه در گردهمایی‌ها و مجامع شرکت می‌کردند و دائماً در مطبوعات به انتقاد و تخریب مواضع نظام می‌پرداختند. تشکیلات این حزب در مرکز استان آذربایجان‌شرقی، شهر تبریز مستقر شده بود، طولی نکشید انحرافات حزب خلق مسلمان آشکار شد، افراد اصلی و مؤسس که در کسوت روحانیت بودند جمعی استعفای خود را اعلام کردند، با استعفای این جمع افراد موجه حزب خلق مسلمان به‌خوبی به توطئه‌گر برای طراحی و انجام آشوب و غائله‌آفرینی علیه نظام و انقلاب تبدیل شدند، اما یک چهره و شخصیت دینی در جایگاه مرجعیت به‌نام سیدکاظم شریعتمداری را پشت سر خود داشتند و سعی می‌کردند او را در برابر امام قرار دهند.

ماجرای شریعتمداری

با مراجعه به رویدادها، حوادث و وقایع سال‌های 1342-1341 به بعد مشخص می‌شود که مواضع و رفتار و عملکرد شریعتمداری سبب رضایت مبارزان و انقلابیان نبوده است و مواضع او را در کنار رژیم شاه تحلیل می‌کنند و در عالم واقع هم از ابتدای انقلاب با نگاهی گذرا به جراید و مطبوعات سال‌های 58-57 نشان می‌دهد اغلب خبرنگاران و تحلیلگران رسانه‌های خارجی با وی گفت‌وگو می‌کردند و نقطه‌نظرات او را برجسته‌تر با تبلیغات فراوان همراه با حواشی و اظهارنظرات دامنه‌دار مطرح می‌ساختند و سعی می‌کردند به انحای مختلف او را چهره‌ای آزاداندیش، سالم، متسامح و آشنا به مسائل روز که سخت طرفدار دموکراسی است، ارائه دهند و در مقابل، امام راحل(ره) را سمبل صفات ضد ویژگی‌های آقای شریعتمداری قلمداد می‌کردند، علاوه بر آن شریعتمداری هم رفتار سیاسی و دینی‌اش با نوعی قطب‌شکنی رهبری و تضعیف مرکز انقلاب بر مدار امام خمینی(ره) همراه بود که آگاهانه یا ناآگاهانه به مظهر بهانه‌گیری و ایجاد تنش قومی به‌نام آذربایجان مبدل شده بود و در کنار او و تحت پوشش نام مرجعیت او عناصر ضدانقلاب و روشنفکران فرصت‌طلب از شریعتمداری برای اعلام استقلال و طرح ادعاهای قومی خود بهره می‌گرفتند، حتی در یکی از مصاحبه‌هایش در همان ایام تصریح کرد: اختیارات داخلی برای آذربایجان ضروری است.» ایشان همچنان بر سر مواضع خود اصرار ورزید تا غائله‌ای در آذربایجان و شهر قم بر پا شد. البته بعدها در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی پرونده مقدم‌مرغه‌ای و شریعتمداری و ارتباط آنها با رژیم شاه افشا شد و با شکست و انحلال این حزب، توطئه دیگری علیه انقلاب سر برآورد و آن انجام کودتا بود که در فروردین سال 1361 اجرا شد. در ادامه مباحث به آن خواهیم پرداخت.

غائله‌آفرینی حزب خلق مسلمان

این حزب که با هدف برپایی آشوب و بلوا سامان گرفته بود و عوامل بیگانه از بیرون، آن را هدایت می‌کرد در واقع مکمل آشوب‌های کردستان دیده شده بود. تحریکات رادیوهای بیگانه که در آن ایام تأثیر عجیبی بر اوضاع ایران داشت و در کنار آن فرصت برای گروهک‌های ضدانقلاب وابسته به شرق و غرب شرایط فوری را ایجاد کرده بود، به‌ خصوص در آستانه انتخابات به غائله‌آفرینی و ایجاد بحران‌ها دامنه بزنند. در این ماجرا نمونه بارز آن تلگرام همدردی موذیانه «عزالدین حسینی» به آقای شریعتمداری و محکوم کردن حمله به منزل او از سوی حزب دموکرات کردستان در کنار اطلاعیه سازمان منافقین خلق در مورد ضرورت احترام به مراجع تقلید، زمینه تحریک آقای شریعتمداری را فراهم می‌کردند. برای نمونه در روز جمعه 16 آذرماه 1358 عده‌ای از طرفداران شریعتمداری و به همراه گروه‌های مخالف به ساختمان رادیو و تلویزیون تبریز یورش بردند و کنترل آن را به دست گرفتند و خواستار گنجاندن موارد پیشنهادی آقای شریعتمداری در قانون اساسی شدند. روز پس از ملاقات اعضای شورای انقلاب با آقای شریعتمداری، وی با لحن ملایم و صریح‌تری به اظهار خواسته‌هایش پرداخت و گفت: «همه مردم با وحدت کلمه حقوق بیشتری می‌خواهند... ما همه موارد آن (قانون اساسی) را نفی نمی‌کنیم، ولی در بعضی از ماده‌ها باید تجدیدنظر شود...» پیرو این اظهارات متعاقب آشوب‌های شهر تبریز و فشار راه‌پیمایی‌های گسترده مردم در سراسر کشور، بالاخره شریعتمداری مجبور شد طی مصاحبه‌ای حزب خلق مسلمان را تشکل سیاسی مستقلی بداند و وابستگی این حزب را به خود تکذیب کند و از برخی مواضع گذشته خود عقب بنشیند.

جنایت و فاجعه‌آفرینی

روزهای ششم تا هشتم دی‌ماه 1358 شهر تبریز شاهد خشونت‌های همراه با کشته و مجروح بود، عده‌ای جایگاه نماز جمعه را به آتش کشیدند و درگیری وسیعی میان نمازگزاران و طرفداران حزب خلق مسلمان روی داد. دامنه درگیری‌ها به مقر حزب خلق مسلمان کشیده شد و افراد مسلح حزب 11 نفر پاسدار را به گروگان گرفتند، پیرو شورش‌های تبریز در شهر قم، عده‌ای آشوبگر که عکس شریعتمداری را در دست داشتند با چماق و سلاح سرد به اماکن عمومی حمله‌ور شدند و خیابان‌ها را مسدود کردند. به‌دنبال آن آشوب‌ها در تبریز هرج‌ومرج عظیمی به وجود آمد و طی زدوخوردهای هشت‌ساعته در تاریخ 19 دی‌ماه 1358، حدود 50 بانک به آتش کشیده شد و ده‌ها کشته و صدها مجروح بر جای گذاشت. به‌دنبال این فاجعه و جنایت‌ها بود که تعدادی از اعضای سپاه پاسداران وارد عمل شدند و محل تجمع و مقرهای حزب خلق مسلمان را تصرف و جمعی از سران آن را دستگیر کردند، عوامل پشت‌پرده و تأمین‌کننده منابع مالی توطئه‌گران تبریز یکی پس از دیگری دستگیر شدند، در میان آنها تعدادی از نظامیان پایگاه هوایی تبریز وجود داشتند که اسلحه مورد نیاز آشوبگران را تأمین می‌کردند. با دستگیری این عده و محاکمه آنها، غائله حزب خلق مسلمان در تبریز و قم پایان یافت و شریعتمداری به ناچار با انتشار اعلامیه‌ای در پایان عمر حزب خلق مسلمان، غیرقانونی بودن فعالیت آن را اعلام داشت و کشور و نظام جمهوری اسلامی یکی دیگر از غائله‌ها و بحران‌های خود را پشت‌سر گذاشت.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات