محمدحسین مهرزاد
آیتالله مهدوی کنی نقش و جایگاه در خور اهمیتی میان اصولگرایان داشت اما در سالهای آخر عمر اثرگذاری وی بهشدت کاهش یافته بود. درست همان سالهایی که محمود احمدینژاد ریاست دولت را بر عهده داشت و اصولگرایان برای مواجهه با او هر روز داستان تازهای داشتند. آیتالله سالخورده تلاش کرد در مجلس هشتم آنها را گرد هم آورد و یک لیست به عنوان خروجی کل جریان اصولگرا ارایه کند اما نتوانست و خود گفت که ما میخواستیم یک لیست واحد اصولگرایی بیرون بدهیم اما ١٣ لیست از کنار آن درآمد. در کنار آیتالله مهدوی کنی، حبیبالله عسگراولادی نیز نام بزرگی بود که دبیرکلی جبهه پیروان خط امام و رهبری را در اختیار داشت اما سالهای تلخ ٨٨ به بعد او را نیز از میان اصولگرایان طرد کرد تا اثرگذاریاش کمتر و کمتر شود. اصولگرایان پیش از این دو زعیم ناطق نوری، هاشمیرفسنجانی و حسن روحانی را هم از خود طرد کرده بودند حالا مهدویکنی و عسگراولادی را هم از صحنه به در کرده بودند.
مرحوم مهدوی کنی، در آخرین تلاش سیاسیاش وارد انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٢ شد تا شاید بتواند کاندیداهای متعدد اصولگرا را متحد کند اما این آخرین تلاش او هم با نافرمانی کاندیداها ثمر نداشت و راست قافیه را باخت. پس از درگذشت آیتالله مهدویکنی که محور اصلی وحدت اصولگرایان بهشمار میرفت، این سوال مطرح شد که پس از او چهکسی میتواند گروههای مختلف اصولگرا با سلایق مختلف سیاسی را دور هم جمع کند؟ برای پاسخ به این سوال روشن بود که نگاهها به جانشینان آیتالله مهدویکنی چه در جامعه روحانیت مبارز و چه در مجلس خبرگان رهبری دوخته شد. با این وجود سخنرانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز در تشکیلات یکتا و نیز جهتگیریهای رییس مجلس خبرگان رهبری درباره دستهبندیهای سیاسی اصولگرایان و عملکرد مسوولان نظام این گمانه را تقویت کرد که جانشینان آیتالله مهدویکنی ممکن است نتوانند در آستانه انتخابات مجلس دهم همه نیروهای اصولگرا را جذب یک ائتلاف فراگیر راهبردی کنند. چهره دیگری که برای وحدت اصولگرایان میکوشد نیز سید رضا تقوی، رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه است. با این حال حضور او نیز در جمع یاران احمدینژاد که فاصلهای معنادار با بدنه اصولگرایان دارند باعث شده تا برخی با عینک بدبینی به تلاشهای وی برای برقراری وحدت در جبهه اصولگرایی بنگرند.
این بدبینیها در کنار سکوت برخی چهرههای سنتی اتحادبخش اصولگرایان مثل حجتالاسلام علیاکبر ناطق نوری که گفته ترجیح میدهد از فعالیتهای انتخاباتی بهدور باشد، موجب شده که اصولگرایان عملا با خلأ فرماندهی مقتدر و وحدتآفرین مواجه شوند. همین موضوع نیز باعث شده تا بخش گستردهای از آنان عملا فرماندهی گفتمانی خود را در سه چهره موثر یعنی آیات موحدیکرمانی، یزدی و مصباح تقسیم کنند و در فرماندهی عملیاتی دستشان خالی بماند. وضعیت فعلی اصولگرایان وقتی بغرنجتر میشود که سخن از احتمال کنارهگیری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از انتخابات مجلس شورای اسلامی به گوش برسد.
در طول ماههای گذشته طیف وسیعی از اصولگرایان محور تمامی فعالیتهای انتخاباتی خود را جامعتین عنوان کردند اما دیدارهای مشترک آیتالله محمد یزدی، دبیرکل جامعه مدرسین و آیتالله موحدیکرمانی، دبیرکل جامعه روحانیت به تعداد انگشتان یک دست هم نرسید. در عوض اصولگرایان گروه گروه و دسته دسته به صورت جداگانه با آنها ملاقات کردند. پیشتر اختلاف نظر آیات یزدی و مصباح در زمان انتخابات ریاستجمهوری گذشته رسانهای شد و آیتالله یزدی سخن از تلاشهایی گفت که میرفت تا جامعه مدرسین را دو شقه کند. به دلیل همین اختلافات تصور همسویی دو دبیرکل روحانی با مصباح یزدی دور از ذهن بود اما تصور اختلاف عمیق جامعتین با یکدیگر هم عجیب بود.
با این حال هفته گذشته آیتالله موحدی کرمانی، دبیرکل جامعه روحانیت در پاسخ به پرسش خبرنگار «اعتماد»گفت که معلوم نیست جامعه مدرسین بخواهد وارد انتخابات مجلس شود. او این را هم اضافه کرد که از موضع جامعه مدرسین آگاهی ندارد!عدم آگاهی موحدی کرمانی از تشکل روحانی معتبری چون جامعه مدرسین کار را برای اصولگرایانی که فکر میکردند میتوانند روی محوریت این دو نهاد حساب کنند سختتر از گذشته کرد و کار را تا جایی پیش برد که حالا نه تنها وحدت عملیاتی فراهم نشده که اصولگرایان در راه وحدت گفتمانی هم با مشکلات جدی مواجه هستند. اما کدام چهرهها امروز از شانس بیشتری برای فرماندهی عملیاتی اصولگرایان برخوردارند؟ از فعالیت آنها در طول ماههای گذشته میتوان به چند نام رسید: علی لاریجانی، سید رضا تقوی، محمد رضا باهنر، غلامعلی حداد عادل.
علی لاریجانی
روز گذشته خبرگزاری خبرآنلاین نزدیک به علی لاریجانی در گزارشی تلاش کرد تا لباس فرماندهی را شایسته قامت او معرفی کند. در این گزارش آمده است: «حالا فقط یک نفر است ظرفیت لازم برای برعهده گرفتن نقش محوری برای برقراری ارتباط میان گروههای متنوع اصولگرا را ایفا کند: علی لاریجانی». این رسانه نزدیک به لاریجانی البته برای اثبات شایستگی لاریجانی تنها به نمایندگان مجلس مراجعه کرده است اما هم لاریجانی و هم حامیان او که البته کماثر و کم تعداد نیستند به خوبی میدانند که در میان اصولگرایان مخالفان قسم خوردهای برای رییس مجلس فعالیت میکنند؛ مخالفانی که در سخنرانی ٢٢ بهمن او اخلال میکنند، در مجلس برایش رقیب میتراشند، در ولنجک جلسات متعدد با احمدینژاد دارند، حزب میزنند و هزار و یک فعالیت سیاسی و غیرسیاسی انجام میدهند تا حوزه نفوذ این سیاستمدار معتدل را کاهش دهند. تلاش خبرآنلاین البته میتواند نشانهای باشد برای دور تازهای از فعالیت لاریجانی اینبار نه برای یک جایگاه رفیع در ساختار حقوقی جمهوری اسلامی که برای ایفای نقش پدر معنوی اصولگرایان. آیا او این توان را دارد؟
سیدرضا تقوی
رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه که به تازگی قائممقام دبیرکل جامعه روحانیت مبارز شده است سال گذشته تلاش فراوانی به خرج داد تا بتواند اصولگرایان را به صورت نمادین هم که شده زیر یک سقف جمع کند اما نتوانست. برگزاری پنج جلسه همگرایی اصولگرایان تلاش او بود اما چهرههایی نظیر لاریجانی، ولایتی و قالیباف هرگز در این جلسات شرکت نکردند تا این جلسات تعطیل شود و تقوی در همسو کردن اصولگرایان شکست بخورد.
محمدرضا باهنر
مرد لابیهای مجلس اگر فقط یک کار را خوب بلد باشد آن یک کار لیست بستن برای انتخابات است اما او تا امروز هیچگاه رهبری عملیاتی را عهدهدار نبوده و بیشتر بازیگری کرده تا کارگردانی. از سوی دیگر باهنر مخالفان جدی میان احمدینژادیها دارد. او در ماههای اخیر تلاش فراوانی کرده تا جبهه پایداری را در خیمه اصولگرایی نگاه دارد. باهنر هنوز نتوانسته کاریزمای رهبری اصولگرایان را برای خود بسازد.
غلامعلی حدادعادل
رییس فراکسیون اصولگرایان مجلس از آن دست چهرههای سیاسی است که در کل جریان اصولگرا یک نفر هم رابطه شکرابی با او ندارد و همه برایش احترام قایلند. او اگرچه در تمام این سالها تلاش کرده تا رابطه خوبی میان تمام اصولگرایان برقرار کند اما به دلایل مختلف از جمله عدم علاقه شخصی خودش نخوانسته محور فعالیتهای جمعی آنان باشد. سالهای ریاست حداد بر مجلس هفتم نیز باعث شده تا او دیگر در جمع اصولگرایان که حالا شاخه های متعددی دارند نخواهد نقش آفرینی عملیاتی داشته باشد.