انتقاد از دولت را حق خود ميدانيم
اصلاحطلبها بدون شک در انتخابات پيروزي آقاي روحاني را پيروزي خودشان ميدانند.چرا که در نهايت امر، تنها کانديداي آنها آقاي روحاني بود.بعد از انتخابات همچنان از حمايت دولت خودداري نکردند و حتي تلاش ميکنند هرکجا کاري از دستشان بر ميآيد در رفع مشکلات انجام دهند . از دولت در مقابل کساني که در پي تضعيف دولت هستند دفاع ميکنند و به مخالفين پاسخ ميدهند.اين حمايت و تقويت به معناي انتقاد نکردن نيست،ما در منطق اصلاحطلبي حمايت را به معناي پيروي بي چون و چرا و کور کورانه نميدانيم که اگر از يک دولت يا شخصيتي حمايت کرديم،ديگر باب انتقاد و اشکال گرفتن را به روي خود ببنديم.ما به خودمان اجازه ميدهيم هر کجا که نقطه ضعفي ديديم تذکر دهيم.
ماهيت انتقاد با تخريب متفاوت است.زماني هست که کسي ميخواهد از دولت يا شخصي انتقاد کند به اين معنا که براي رفع آن تذکري ميدهد.اين انتقاد سالم و سازنده است. زماني هم هست که عده اي ميخواهند مشکلات طرف مقابل را با بهانهجويي بزرگ کنند و به سر او بزنند.او درصدد تخريب و تضعيف است که ما با اين منطق مخالف هستيم.خدمت کردن به دولت را هم تنها حمايت نميدانيم، بلکه حمايت با انتقاد سازنده را درست ميدانيم.حضرت امام(ره) ميفرمودند که انتقاد لطف پروردگار است.
در روايات فراوان تاکيد شده که اگر نقطه ضعفي از برادر مومنت ميبيني يادآوري کن.اما اين يادآوري غير از به رخ کشيدن است. عدهاي هستند که نقطه ضعفها را ميبينند وبا دانستن آن درصدد تخريب و ناکارآمد جلوه دادن دولت هستند.اگر ما انتقاد ميکنيم ميخواهيم کارآمدي دولت را بالا ببريم. ما دولت را در عين حال که موفق ميدانيم معتقديم دولت به تذکر نيز نياز دارد و ممکن است در مواردي مشکلاتي هم داشته باشد. ما که جزو دوستان دولت هستيم و به نحوي سرنوشتمان با هم گره خورده خودمان را موظف ميدانيم که از دولت انتقاد کنيم.
از روحاني براي انتخابات آتي حمايت ميکنيم
قائم مقام حزب اعتماد ملي گفت:در موارد زيادي بوده است که دولت به نقطه نظرها و انتقادات ما توجه کرده است. وقتي ميگوييم دولت، منظورمان ترکيبي است از شخص رئيسجمهور، وزرا و معاونين رئيسجمهور در رده بالا. در ردههاي پايينتر نيز منظورمان استانداران و مديران کل است. اين دو رده با هم متفاوت هستند. ممکن است شخصي انتقادناپذير هم در اين دو رده دولتي وجود داشته باشد.اما اکثريت دولتيها انتقادپذير هستند.خودشان را مطلق نميدانند و متوجه حسن نيت ما هستند.
ما اميد داريم که روزبه روز هم موفقيت دولت بيشتر و نقطه ضعفها برطرف شود تا روحاني بتواند به وعدههايي که به ملت و حاميانش داده جامه عمل بپوشاند و در پايان اين دوره همه ما سرفراز باشيم و بتوانيم خودمان را آماده حمايت از ايشان در دوره دوم بکنيم.انشاءالله در آينده در کنار اين دولت مجلسي هماهنگ و در اختيار ملت را نيز خواهيم داشت. مسلما کانديداي ما براي دوازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري آقاي دکتر روحاني است و از او حمايت ميکنيم. فکر ميکنيم دکتر روحاني در رياست جمهوري دوره دوم خيلي جامع تر و کامل تر از دوره اول خواهد بود.
دولت تحت فشار افراطيها قرار دارد
منتجبنيا خاطر نشان کرد:مجموعهاي که در انتخابات سال 92 شکست خوردند، خيلي تلاش کردند که بتوانند راي بياورند اما عليرغم همه تلاشها و هزينهها بيشتر از حدود چهار ميليون نتوانستند راي بياورند و در واقع شکست بدي خوردند.بعد از اين شکست به جاي آن که بيايند و در ميان مردم قرار بگيرند و با منتخب آنها هماهنگ شوند، رو به روي مردم قرار گرفتند. به جاي پذيرش شکست و ريشهيابي علت آن، آمدند و گفتند ما در مقابل سياست دکتر روحاني ميايستيم. اين سياست را در پيش گرفتند که اگر آقاي روحاني مطيع ما بود با او کنار ميآييم.اگر هم از ما تبعيت نکرد و خواست به شعارهاي خودش جامه عمل بپوشاند ما در مقابل او ميايستيم.
خوب طبيعي بود که آقاي روحاني با توجه به عدم استقبال مردم به شعارهاي غيرمنطقي آنها به برنامههايشان جواب منفي ميداد.ايشان به خاطر يک گروه افراطي به مردم پشت نميکرد پس در نتيجه گروه افراطي تقابل با دولت را پيش گرفتند.در اين دوسال گام به گام در تقابلشان پيشروي کردند. ديديد که با وزراي کليدي چه کردند. وزارتخانه حساسي مثل وزارت علوم را مدتي معطل نگه داشتند و وزير را پس از مدتي استيضاح کردند.
آنها هنوز هم دستبردار نيستند و وزرا و دکتر روحاني را تحت فشار قرار ميدهند تا دانشگاهها تحت کنترلشان باشد.بعد از اين مسائل آنها به سراغ زير مجموعه کابينه رفتند. در رابطه با استانداران، فرمانداران،مديران کل و مديران جز هم نظر ميدادند و آنقدر روي مسوولان و وزرا فشار ميآورند که گاهي فريادشان بلند ميشود. بعضي از استانداران ميگويند نميدانيم با برخي نمايندگان مجلس چه کنيم. البته برخي از وزرا هم در پيش آمد اين وضعيت بي تقصير نيستند به گونهاي که ميخواهند يک فرمانداريا استاندار تعيين کنند حتما بايد با نمايندگان افراطي به توافق برسند، اگر توافق ايجاد نشود آنقدر فشار ميآورند تا آن فرماندار يا استاندار ناکارآمد و يا برکنار شود.
افراطيون حتي در سياست خارجي نيز دخالت ميکنند
قائم مقام حزب اعتماد ملي خاطر نشان کرد: افراطيون حتي در ارتباط با سياست گذاري خارجي نيز دخالت ميکنند. ببينيد آقاي روحاني که يک ديپلمات،حقوقدان آشنا به دستگاههاي نظارتي و امنيتي ميباشد بر سر کار آمده است که سياستش اين بوده است که ما روابطمان را با دنيا اصلاح کنيم.طبيعي است که اين سياست را با مقام معظم رهبري هماهنگ کرده وبه اين نتيجه رسيده اند که بايد مذاکره کنند. در دوران انتخابات آقاي روحاني گفتند همانطور که سانتريفيوژها بايد بچرخد زندگي مردم نيز بايد بچرخد. مردم به همين شعار راي دادند.
گروهي انتخاب شدند که در راسش آقاي دکتر ظريف به عنوان يک ديپلمات مجرب و مورد حمايت همه است. ايشان سابقه دهها ساله در اين حوزه و يک مجموعه مجرب که مورد حمايت رهبري و دولت هستند را در دست دارد. حدود يک سال و نيم است که فعاليت جدي ميکنند و به گونهاي هم عمل کردند که دنيا انگشت به دهان مانده است که چطور ايران با اين استدلال و گفتمان دنياپسند وارد صحنه شده است.اين تيم به دنيا ثابت کرده که ايران اهل زور نيست بلکه با منطق ميخواهيم از صنعت و فناوري هستهاي به نفع ملتمان استفاده کنيم. تندترين مخالفان ما الان آرام هستند و حق ما را پذيرفتهاند. در خارج از ايران پيشروي داشتهايم به گونهاي که دنيا قانع شده است.شخص مقام رهبري روساي قوا و نخبگان کشور همه با اين تيم موافق هستند.
ما يک گروه افراطي به هر شکلي که شده مقابله ميکنند. تيم مذاکره کننده وارد ايران ميشود به جاي آنکه از آنها حمايت کنند ميروند و توهين ميکنند. اين توهين را به اشکال مختلف انجام ميدهند.کار به جايي رسيده است که از تشييع پيکر شهدا هم سوءاستفاده ميکنند. اين بزرگترين خيانت به شهدا است که استفاده ابزاري از شهدا کنيم. شهدا سرمايههاي ابدي و ملي ما و متعلق به همه ملت هستند. نه اينکه فقط براي يک جناح و گروه باشند. شهدا جانشان را در راه خدا، وحدت ملي و پيروزي کشور دادند تا اين کشور بماند.آن وقت عدهاي ارزشهاي جنگ را چنين به انحصار خودشان در ميآورند. هر جناحي که اين کار را انجام دهد چه اصلاحطلب و چه اصولگرا،خيانت به کشور است. البته همه اصولگرايان اين کار را نميکنند.
مردم براي انجام وظيفه در تشييع پيکر شهدا شرکت کردند اما عده اي مداحان را آوردند تا با سخنرانيهايشان از اين مراسم به نفع خود استفاده کنند. از اين بدتر کسي را به جايگاه آوردند که خودش و نزديکانش پروندههاي متعددي در مجلس،قوه قضاييه و نهادهاي امنيتي دارد.پرونده اختلاس دارند و مردم آنها را غارتگر بيت المال ميدانند.اين دهنکجي به ملت و شهدا است.اصلاحطلبها با اين حرکت مخالف هستند. ما ميگوييم آنها حرف بزنند و منطقشان را ارائه دهند. نه اينکه از طريق فشار و زور و از طريق تخريب شخصيتها و سوءاستفاده از سرمايهها و ارزشها وارد شوند.منطق اصلاحطلبها گفتمان منطقي و رقابت سالم است.
دولت در رسانههاي افراطي تخريب ميشود
نماينده سابق مجلس شوراي اسلاميگفت:امسال انتخاباتي در پيش داريم. ما ميگوييم بياييم و رقابت سالمي داشته باشيم. فضا باز باشد، جلسه،سخنراني . ميزگرد بگذاريم. مردم از بين ما انتخاب کنند به زور که نميشود مردم را به انتخاب کردن وادار کنيم. بارها اين گروهها تجربه کردند که وقتي به زور متصل ميشوند مردم عکس العمل نشان ميدهند. مردم نشان دادند که با اخلاق موافق هستند و به کساني راي ميدهند که توهين و تخريب نميکنند.چوب حراج به سرمايههاي ملي نميزنند. من به اين عزيزان نصيحت ميکنم که از اين تجربهها استفاده کنند و فضاي رقابت سالمي ايجاد کنند.اگر نسبت به دولت انتقاد دارند، انتقادشان را سالم بيان کنند. در روزنامههايشان آمدهاند و شخص رئيسجمهور را مورد حملات قرار دادند.
اين انصاف و قانون است که طبق قانون اساسي دومين شخصيت کشور را مورد تخريب قرار دهند؟ بعد انتظار دارند ايشان مشکلات کشور را حل کند و دردنيا هم با قامتي برافراشته از حقوق ملت دفاع کند. اميدواريم که در اين ماه مبارک رمضان اين دوستان متوجه زشتي کارشان بشوند.به جاي آن که بروند در مجالس احيا و سخنرانيهاي توهينآميز کنند و تهمت بزنند و جلسات مذهبي را به جلسه گناه کبيره مبدل کنند بيايند تا همه باهم راه تقوا، وحدت و صميميت را دنبال کنيم در عين حال هرکسي رقابت سالم هم انجام دهد.مردم هم به خوبي متوجه اوضاع ميشوند و هر روش ومنشي را که بپسندند انتخاب ميکنند.
وزرا بايد خودشان با مردم حرف بزنند
منتجبنيا افزود: نکتهاي که از روز اول به اشکال گوناگون به آقاي روحاني تذکر دادم اين بود که نبايد در برابر اين گروه کوتاه بيايد و تسليم شود.چرا که با تسليم شدن آنها کوتاه نميآيند. هر گامي که عقبنشيني کنيد ده گام پيشروي ميکنند و به سکوت شما اکتفا نميکنند.هدفشان از پا در آوردن دولت و حداقل ناکارآمد جلوه دادن اين دولت است. الان نيز عرض ميکنم آقاي دکتر روحاني و کابينه او نبايد کوتاه بيايند. بايد سر مواضعشان باشند چرا که مورد پسند و حمايت مردم است. ببينيد با همه مشکلاتي که هست مردم به اين دولت و رئيسجمهورش علاقهمند هستند. الان هم باز انتخابات برگزار شود اين دولت ميتواند راي به مراتب بالاتري از گذشته به دست بياورد.
خيليها که ايشان را نميشناختند امروز متوجه شدهاند که ايشان انساني خردمند است و ميتواند به خوبي کشور را اداره کند. نکته قابل توجه ديگر آن است که ما نبايد انتظار داشته باشيم که دکتر روحاني شخصا جواب مخالفانشان را بدهد. من اينجا يک گلايه از ياران نزديک ايشان دارم. از وزرا،معاونين،مشاورين محترم ايشان گلهمند هستم که به جاي آن که به عنوان خاکريز براي رياست جمهوري باشند در محدوده وظايفشان از دولت دفاع کنند، آقاي روحاني به سپر بلاي آنها تبديل شده است. وقتي به يک وزارتخانه اعتراض ميشود آقاي رئيسجمهور بايد پاسخگو باشد. اين کار درستي نيست.دومين شخصيت کشور نبايد در معرض حملات افراطيها قرار گيرد. وزرا بايد خودشان با مردم حرف بزنند و از دولت دفاع کنند.
چرا در برابر تخريبها ساکت هستند، معاونين و مشاورين رئيسجمهور چرا حرف نميزنند؟ از نخبگان هم گلهمند هستم که چرا صحبت نميکنند. اين سکوت افرادي که بايد صحبت کنند صحيح نيست. من تقاضا دارم که بگذاريم رئيسجمهور کليات را بيان کنند و در برابر افراطگرايان سپر بلا نشود. اميدوارم مسوولين تصميم بگيرند از رئيسجمهور، دولت و حوزه کاري ايشان دفاع کنند. منظور از دفاع،دفاع ناحق نيست.بلکه بيايند کارهايي که انجام دادهاند را اعلام کنند و در برابر بداخلاقيها ايستادگي کنند. تعدادي از آقايان هستند که ايستادگي ميکنند که ما از آنها تشکر ميکنيم اما مابقي سکوت کردهاند که دليلش را نميدانيم.
وجود سيدحسن خميني براي بعضيها تهديد است
قائم مقام حزب اعتماد ملي با اشاره به تشريح دلايل تخريب يادگار امام توسط افراطيون خاطرنشان کرد: بهانه ظاهريشان اين است که چون حرفهاي يادگار امام با منطق و گفتمانشان مغايرت دارد اينگونه تخريب ميکنند اما منطق آيتالله سيدحسن خميني منطق امام است و حرفهاي آن گروهها اين موضوع را نميپذيرد وليکن اين ظاهر قضيه است زيرا من معتقد هستم آنها حاج سيدحسن آقا را يک تهديد ميدانند. من نميدانم آنها براي کشور چه خوابي ديدهاند که بيت امام مخالف با توطئه آنها است.
چه برنامهاي در سر دارند که بايد آبروي بيت امام را براي رسيدن به اهدافشان مخدوش کنند.اين کشور هرچه دارد از امام است و رهبر ما ميگويد که ما ادامه دهنده راه امام هستيم. چرا بايد آنقدر نامردي و ناجوانمردي در ما باشد که از سفره امام(ره) مصرف کنيم، آبرو کسب کنيم و پست و مقام به دست بياوريم و در ادامه بيت ايشان را مورد بيحرمتي قرار دهيم. بايد مواظب بود.مردم هنوز عشق به امام و بيت او را در دل دارند و نبايد اجازه بدهيم که به اين بيت بياحترامي شود.
هشت سال اصلاحطلبان را از صحنه خارج کردند، آيا در برابر نظام ايستادند؟
ايشان در زمينه انتخابات مجلس خبرگان رهبري افزود:مجلس خبرگان و انتخاباتش شرايط خاصي دارد.محدود است و آييننامهاي را شوراي نگهبان تصويب کرده که گلوگاه کانديداها را ميبندد و اجازه نميدهد افراد به راحتي وارد صحنه شوند. کار مشکلي است اما من عقيده دارم که فضلاي جوان بايد وارد عرصه شوند. خبرگان جاي حساسي براي آنهايي است که خواب آشفتهاي براي نظام ديدهاند.
من در جواب کساني که از ورود اصلاحطلبان به خبرگان احساس خطر ميکنند ميگويم اصلاحطلبان که پيرو امام(ره) هستند و عليرغم همه بيمهريها هميشه خودشان را درون نظام دانستند و مرزشان را از ساختارشکنان جدا کردند. نبايد از آنها احساس خطر کرد، بلکه اين خطر از سمت تحريفگران خط امام بايد حس شود. کساني که ميخواهند جمهوريت و اسلاميبودن اين کشور را عوض کنند. آنهايي که گاهي دنبال جمهوريت نظام ميروند و ميگويند شرک است و گاهي سراغ اسلاميت ميروند و آن را با نگاه ارتجاعي معرفي ميکنند. اين افرادي که جمهوريت و هم اسلاميت نظام را برخلاف نظر امام مطرح ميکنند ترس دارند. معلوم نيست که وقتي وارد خبرگان و مجلس شوند چه بلايي سر نظام ميآورند. من هشدار ميدهم که اين جرياني که راه افتاده 180 درجه با راه امام و ماهيت نظام تفاوت دارد.
مردم، مسوولان، شوراي نگهبان و شوراي نظارت بايد مراقب باشند. اگر اينها بر اوضاع مسلط شوند چند روزه همه چيز را عوض ميکنند. اصلاحطلبان به هرحال درون نظام هستند. هشت سال اصلاحطلبان را از صحنه خارج کردند، آيا در برابر نظام ايستادند؟ الان فضا بهتر شده است با اينکه بيشترين نقش را در پيروزي دولت داشتند سهم زيادي نگرفتند چرا که قصد سهم خواهي نداشتند و براي مردم اين کار را کردند. ميگويند خوشحالند که آقاي روحاني به سر کار آمده و آرمانهايش با اصلاحطلبان نزديک است. نقطه مقابلش جرياني است که کاملا برانداز است. نه امام را قبول دارد و نه خط امام را، بايد از آنها احساس خطر کنيم.
مجلس بايد در دست اصلاحطلبها باشد
منتجبنيا در زمينه انتخابات مجلس شوراي اسلاميافزود: بخشي از موضوع آمادگي براي انتخابات مجلس به مردم و افکار عمومي باز ميگردد که من معتقد هستم مردم براي انتخابات مجلس آماده هستند اگر مشکلي در تاييد صلاحيتها پيش نيايد و فضاي آرام اما رقابتي وجود داشته باشد به طور طبيعي اکثريت مجلس بايد به اصلاحطلبها بويژه معتدلها اختصاص پيدا کند. بخش ديگري به دستگاههاي اجرايي و نظارتي مربوط ميشود که اولين گام در تاييد صلاحيتها را بر ميدارند.اگر آنها قانونمند عمل کنند و مثل دولت گذشته نباشند و تکيهشان فقط به قانون باشد انتخابات خوبي خواهيم داشت. کانديدا را ازمجراي چهار مجمع قانوني که مجمع تشخيص مصلحت نظام تصويب و رهبري تاييد کرده است وارد صحنه رقابت کنند.
و هياتهاي اجرايي و نظارت بايد قانونمند عمل کنند و به بهانهها متوصل نشوند. ما شنيدهايم بعضي از نهادها ليست دهها هزار نفر را براي هياتهاي نظارت فرستادهاند که اينها نبايد کانديدا شوند. اين توجيهها قابل قبول نيست .اصلا اين کارها توجيه قانوني ندارد. ممکن است عدهاي در شهرخود مخالفي داشته باشند نبايد به گفته مخالفين توجه کرد. اين جملهاي که براي ما بايد احراز صلاحيت بشوند هم درست نيست. قانون ميگويد اگر شرايطي را که مجمع تشخيص مصلحت نظام تعيين کرده وجود داشته باشد تاييد صلاحيت تمام است.اميدواريم يک مجلس عاقل و خردورز داشته باشيم تا مشکلات کشور را که در اين چند سال باقيمانده حل کنند. نکته ديگر درباره وحدت اصلاحطلبها است.آنها همگي مصمم هستند با وحدت وارد صحنه شوند.از تجربه سال 92 استفاده کردند و ميخواهند وارد صحنه شوند. البته معتقد هستيم چه اصلاحطلبها و چه اصولگرايان نبايد افراد افراطي را وارد صحنه کنند. جلسات متعددي براي تحکيم اصلاحطلبها برگزار شده است.يکسري سوءتفاهمهايي بوده رفع شده تا همه با وحدت کلمه پيش بروند.
روش اصلاحطلبها براي حضور در انتخابات برگرفته از مردمسالاري است
وي افزود:يک اصل راهمه اصلاحطلبها پذيرفته اند که ما نبايد از مرکز براي سراسر کشور تصميم بگيريم. در دوره دوم مجلس حزب جمهوري اسلاميميخواست براي سراسر کشور کانديدا معرفي کند که من خودم جزو آن ستاد بودم. حضرت امام در نامه اي مخالفت خود را اعلام کردند و فرمودند کسي حق ندارد براي حوزههاي انتخابيه تصميم بگيرد. علما راهنمايي کنند اما تصميم نگيرند. لذا حزب جمهوري اسلاميآن ستاد را جمع کرد و به صورت حوزه انتخابيه درآمد.
اصل اين است که در تهران تصميمگيري نشود .در استانها و شهرستانها چه انتخابات استاني شود و چه نه، در کنار بزرگان و نخبگان بهترينها شناسايي و انتخاب کنند.تهران از آنها حمايت خواهد کرد.تلاش بايد باشد تا اصلاحطلبها متحد باشند و اگر جايي اختلاف پيش آمد جمعي پدري کنند اما نبايد تنها تصميم بگيرند. لذا همه بزرگان ما عقيده دارند احزاب اصلاحطلب در همه جا بايد فعال شوند. من فکر ميکنم اين روش برخاسته از تجربيات گذشته، به وحدت و دموکراسي نزديک است.
سوءتفاهمهاي جبهه راهبردي و شوراي هماهنگي برطرف شده است
منتجبنيا خاطر نشان کرد:اصلاحطلبان احزاب مختلفي دارند و به قوت پيش ميروند و ضعفهاي گذشته را جبران ميکنند. در مرکز جلسه هماهنگي وجود دارد که اکثر احزاب اصلاحطلب در آن عضو هستند.22 حزب در حال حاضر و 5 حزب در مسير پيوستن هستند. از طرفي شوراي مشورتي هم هست که در انتخابات يازدهمين دوره رياستجمهوري شکل گرفت. جمعي از نخبگان هستند که بزرگان ما مثل آقاي خاتميو آيتالله هاشمي پيشنهاد ميدهند. اين شورا هم قويتر و فعالتر به عنوان يک اتاق فکر کار خود را انجام ميدهد. واسطهاي هم به نام شوراي راهبردي وجود دارد که يک سال و اندي است تشکيل شده و فلسفه وجوديش افزايش وحدت و انسجام اصلاحطلبان بوده است.
مقداري در استانها مداخله شده بود و دوستان تصور ميکردند که ميتوانند خودشان در استانها ورود کنند و به نحوي جايگزين احزاب شوند که از طرف بزرگان اصلاحات به آنها تذکر داده شده است. نه شوراي راهبردي و نه شوراي هماهنگي و نه حتي شوراي مشورتي حق دخالت در حوزههاي انتخابيه را ندارند. احزاب و شخصيتهاي موثر در کنار هم بايد از کساني که در استانها انتخاب شدند حمايت کنند.سوءتفاهمهايي که ايجاد شده بود و جاي نگراني بود براي برخي از جمله خود بنده، رفته رفته حل ميشود و اميدواريم اين قاعدهاي که مورد قبول همه قرار گرفته که از حوزههاي انتخابيه شروع شود به مرحله اجرا در بيايد. براي معرفي کانديداها پيشنهاد شده تا از چهرههاي فعال در حزب و داراي سابقه استفاده شود.
براي راهاندازي مجدد خانه احزاب با اصولگرايان همکاري کرديم
قائم مقام حزب اعتماد ملي گفت:خانه احزاب بشارتي است که وزير کشور به همه آزادي خواهان داد. همانطور که همه اقشار، مرکزي به عنوان صنف دارند. احزاب هم در دوران اصلاحات خانه احزاب را شکل دادند که در دولت گذشته کاملا آن را منحل کردند. بعد هم که خواستند بازگشايي کنند،اصولگرايان نگران بودند که اگر بخواهيم در اين خانه شرکت کنيم چون در اقليت هستيم حذف ميشويم، چون اکثر احزاب اصلاحطلب هستند . بعد از صحبتهايي که شد قرار شد اصولگرايان و مستقلها هم سهمي داشته باشند و بنا بر راي حداکثري نباشد. قرار بر اين شد که از 21 سهم خانه احزاب، هر سه جناح 7 عضو داشته باشند.اين 7 عضو هم در فراکسيونها خودشان انتخاب شوند . اين کارها براي پاگرفتن اين خانه بود و به همين دليل اصلاحطلبان در اين مورد با اصولگرايان همکاري کردند.