سرمقاله
سیاهپوستان را بکشید؟!
یک سال پیش یک پلیس سفیدپوست آمریکایی، جوان سیاهپوست 18 سالهای بهنام مایکل براون را در شهر فرگوسن، بدون هرگونه دلیل موجهی با شلیک گلوله به قتل رساند. آنچه از این حادثه دلخراش باقی ماند، تبرئه پلیس سفیدپوست آمریکا، دل داغدیده یک خانواده سیاهپوست و خشم هزاران شهروند آمریکایی از جنایت سازماندهیشده علیه سیاهپوستان بود. همزمان با سالگرد قتل مایکل براون و تظاهراتی که به همین مناسبت در اعتراض به کشت و کشتار پلیس آمریکا برگزار شد، پلیس سفیدپوست آمریکا در حومه شهر دالاس از ایالت تگزاس با شلیک گلوله، یک جوان 19 ساله سیاهپوست را تنها به بهانه ظن به سرقت خودرو به قتل رساند. مسئولان بیمارستانی که جنازه مقتول را تحویل گرفتند، نام وی را «کریستین تیلور» اعلام کردند.
سازمانی موسوم به «آرشیو خشونتهای مسلحانه» اعلام کرده است از ابتدای سال 2015 تاکنون بیش از شش هزار نفر در آمریکا به ضرب گلوله کشته شده و بیش از 13 هزار نفر نیز زخمی شدهاند. ریشه این تعداد کشته و زخمی در فرهنگ آمریکایی است؛ اما مسئله اصلی، قتل مشکوک و سازماندهیشده سیاهپوستان است که به راحتی کشته میشوند و قاتل آنها هیچگاه طعم عدالت را نمیچشد. این موضوع آنقدر بدیهی و رسواست که رئیس پلیس منطقهای که تیلور در آن کشته شده، چنین اعتراف میکند: «ملت ما با موضوعات بیعدالتی اجتماعی، نابرابریها، نژادپرستی و سوءرفتار پلیس درگیر بوده و واحد پلیس تحت امر من متعهد میشود که به شیوهای شفاف عمل کند.» قتلهای زنجیرهای و بدون مکافات سیاهپوستان آمریکا که تمامی ندارد، بیانگر آن است که سیاست نانوشتهای در آمریکا، قتل سیاهپوستان را تشویق میکند و برای قاتلان نیز حاشیه امن ایجاد کرده است. از ظواهر امر برمیآید که اندیشه حاکم بر این سیاست به دلایلی نه اینکه سیاهپوستان را شهروند درجه دو نمیداند، بلکه اعتقاد دارد آنها حق حیات ندارند و باید کشته شوند، شعار اصلی این اعتقاد آسانکردن «قتل سیاهپوستان» است. ننگ و لعنت بر آمریکا که چنین نگاهی به انسان سیاهپوست دارد!
ترجمه
ردّ توافق هستهای؛ انزوای جهانی آمریکا
گروه ترجمه- پایگاه اینترنتی پالیتیکو 10 آگوست 2015 (19 مرداد) در مقالهای به دیدگاههای مخالفان توافق هستهای و انتظارات آنها پرداخت و نوشت: مخالفان توافق هستهای با ایران نظری دارند که برای تعدادی از اعضای کنگره جذاب است و آنها را برای رأیندادن به توافق تشویق میکند. آنها میگویند ردّ توافق مذاکرهکنندگان آمریکایی را قادر میسازد به توافق بهتری دست یابند. این توافق باید براساس نکات مثبت و پیامدهای ردّ آن سنجیده شود؛ بدون این توهم که شانسی دیگر و آسانتر برای رسیدن به توافق بهتر نصیب آمریکا خواهد شد.
در ادامه مقاله آمده است: شانس دیگری وجود ندارد و این پایان خط است. ردّ توافق هستهای ایران بهطور بنیادین توازن قدرت درباره ایران را از رئیسجمهور به سوی کنگره تغییر میدهد؛ بهگونهایکه توافق آینده کموبیش ناممکن خواهد بود. رأی منفی، این رئیسجمهور یا رئیسجمهور آینده را از چانهزنی قدرت بر سر ایرانیها محروم میکند. چنین شرایطی آمریکا را در سراسر جهان منزوی خواهد کرد و به ایران اجازه میدهد بهسوی ساخت تسلیحات هستهای حرکت کند و گزینههای نامطلوبی را پیش روی آمریکا و اسرائیل[رژیم صهیونیستی] قرار خواهد داد. توافق هستهای ایران میبایست براساس ویژگیهای خوب آن حمایت شود. این موضوع بدون خطر نخواهد بود و مسئله تهدید ایران در منطقه را حل نمیکند، اما از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای، حداقل برای 15 سال جلوگیری میکند. مقایسه مناسب این نیست که بگوییم زمان فرار هستهای ایران از 3 ماه به 12 ماه افزایش خواهد یافت. برای ایران تقریباً ناممکن خواهد بود که به روشی چشمگیر و راهبردی فریبکاری کند. تمام گامهای این برنامه هستهای با نظارت بازرسان سازمان ملل حاضر در ایران، دوربینها، مهر و مومها، ماهوارهها و تمام ابزارهای مدرن ردیابی خواهد شد. درصورتیکه ایران اجازه دسترسی به یکی از تأسیسات مشکوک را ندهد، مطابق توافق میتوانیم اقدام کنیم.
در پایان مقاله آمده است: آمریکا میتواند طی 24 روز، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را بهمنظور بازتحمیل تحریمها به تصویب برساند و با مخالفت سایر اعضای گروه 1+5 روبهرو نمیشود. آن دوره زمانی میتواند بهطور مؤثر برای فشار بر ایران بهمنظور اجازه دسترسی به تأسیسات مشکوک به کار رود. البته این توافق سبب توقف حمایت ایران از بشار اسد و حزبالله، بلندپروازیهای منطقهای و نیز حمایت از گروههای تروریستی و سایر اقدامات تهدیدآمیز علیه اسرائیل نخواهد شد. به همین دلیل، باید از این توافق حمایت شود و با آن مخالفت صورت نگیرد. درصورتیکه ایران توانمندی هستهای جدی داشته باشد، موضع قدرتمندتری در کشمکشها خواهد داشت که این مسئله توازن منطقهای را برهم خواهد زد. به هرحال، پرسشهای منطقی نیز وجود دارد که دولت اوباما باید به آنها پاسخ دهد. همچنین، زیرسؤالبردن توافق هستهای ایران به معنای جنگطلبی نیست. اینکه اوباما بتواند 60 رأی در سنا برای لغو تحریمهای ایران کسب کند، متصور نیست. ردّ توافقنامه هستهای (شکست اوباما در سنا و مجلس نمایندگان و نیز ردّ وتوی احتمالی اوباما) بیش از آنکه اهرم فشار اوباما در گفتوگوها را ارتقا دهد، سبب تضعیف اهرم فشار وی خواهد شد. در چنین وضعیتی، ایرانیها دیگر ادامه مسیر را بیمعنا خواهند دانست.
اخبار
1- آمریکاییها وابستگی فتنه به خود را تأیید کردند!
«مایکل لدین» مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا و از چهرههای برجسته محافظهکار، روز یکشنبه با انتشار مطلبی در نشریه «فوربس» متن کامل نامهای را که گفته میشود سران فتنه و در پاسخ به پیام دولت آمریکا نوشتهاند، منتشر کرده است. وی که از حامیان ایجاد انقلاب رنگی در ایران است و بارها به مقامات آمریکایی توصیه کرده است برای تحقق این هدف تلاش کنند، با اشاره به انتخابات سال 1388 و اتفاقات پس از آن نوشته است: «دولت (آمریکا) تصمیم گرفت پیامی برای گروه (میرحسین) موسوی، جنبش سبز بفرستد. سناتور شامر دوستی در والاستریت داشت که با سبزها در ارتباط بود و همان فرد بهعنوان رابط انتخاب شد». وی در ادامه میگوید، در این نامه که وزیر امورخارجه آمریکا خطاب به سبزها فرستاده، از آنها پرسیده شد ما باید چه کاری انجام دهیم؟ چه کاری نباید انجام دهیم؟ لدین در ادامه مینویسد: «پاسخ این نامه در قالب یک یادداشت تایپشده هشتصفحهای، به تاریخ 30 نوامبر 2009 (9 آذر 1388) برای آمریکا ارسال شد. نویسندگان (نامه) بسیار دقت کردهاند. این (نامه) امضا نشده و من دلایل روشنی دارم که چند نفر در تهران روی آن کار کردهاند». در این نامه نظام ایران با «شدیدالحنترین» الفاظ، نظیر «خشن» و «دیکاتوری» توصیف و در آن نوشته شده است که رفتار نظام ایران تغییر نمیکند. در این نامه تأکید شده بود، نیروهای حامی تغییر داخل ایران، قدرتمند هستند و به خوبی رهبری میشوند. لدین در ادامه مینویسد: «نویسندگان آن نامه به واشنگتن هشدار دادهاند که اگر با تهران به توافق هستهای دست یابد، باید در برابر رویکردهای خارجی و داخلی تهران سکوت کند».
2- اعتراف بزرگ و منطقی
روزنامه «دنیا الوطن» در یادداشتی با نکوهش حکومتهای عرب از آنها خواسته است تا ایرانهراسی را کنار گذاشته و بهجای مقابله نظامی با این کشور، به فکر الگوبرداری از پیشرفت ایران در زمینههای علمی و اقتصادی باشند. سامی کلیب مینویسد:
«طبق گزارش رویترز، ایران در ابتدای سال 2013، با 2925 مقاله علمی، هفدهمین کشور تولید علم شد و با این رشد، بالاترین میانگین رشد علمی را از آن خود کرد و تاکنون نیز هر سه سال این رشد افزایش داشته است.
ایران از سال 1996 تا 2008 تولیدات علمی خود را 18 برابر کرد... تعداد دانشجویان از 167 هزار (پیش از انقلاب) به 4 میلیون نزدیک شده و درصد باسوادان پیش از انقلاب [کمتر از] 50 درصد بوده و حال به 86 درصد رسیده است».
وی در پایان مینویسد: دلیل اینکه غرب با ایران مذاکره میکند، این است که ایران از علم خود در افزایش توان نظامیاش بهره میبرد و از اینرو است که تهران از موضع قدرت با غربیها گفتوگو میکند، نه چون ما که همواره مذاکراتمان ذلتآور بوده است؛ مذاکراتی همچون کمپ دیوید، مادرید، اسلو و...!
خبر کوتاه
* پایگاه اینترنتی «دبکافایل» رژیم صهیونیستی در خبری مدعی شد، دولت روسیه پیش از سفر روز ۱۱ آگوست «عادل الجبیر» وزیر امورخارجه آلسعود به مسکو تلاش کرده تا با تهدید، ریاض را به خط خود درباره سوریه بیاورد. دبکا فایل مدعی شده است، روسها، مقامات سعودی را تهدید کرده بودند که اگر در مسیر آنها حرکت نکرده و مقاومت کنند، آنها پیشنویس قطعنامهای را در شورای امنیت سازمان ملل درباره محکومیت حمله سعودیها به یمن ارائه خواهند کرد و خواستار توقف فوری درگیریها و حملات خواهند شد.
* برخلاف هزینه ۴۰ میلیون دلاری آمریکا برای آموزش و تسلیح معارضان (تروریستهای) سوری به بهانه مقابله با داعش، «فارنپالیسی» گزارش کرد که این معارضان نهتنها نتوانستند ضربهای به تکفیریهای داعش وارد کنند، بلکه مورد حمله القاعده قرار گرفتند. طبق این گزارش، این تروریستها که مقامات آمریکایی آنها را «نیروهای سوری جدید» یا همان «NFS» مینامند، پس از اتمام دوران آموزشی هفته گذشته خود در ترکیه وارد مرز سوریه شدند و در همانجا مورد حمله جبهه النصره قرار گرفتند. بنا بر گزارشات رسیده، دستکم یکی از این معارضان سوری در حین حمله مسلحانه کشته شد و پنج نفر دیگر از آنها نیز به اسارت گرفته شدند.
* «فیلیپ هاموند» وزیر امورخارجه انگلستان در مصاحبه با روزنامه «الشرق الاوسط» در اظهاراتی مداخلهجویانه و البته حمایتآمیز از اصلاحطلبان! گفت: «ما درباره ایران باید واقعنگر باشیم. این [کشور] نظامی با یک صدا نیست. صداهای مختلفی شنیده میشود؛ افراطیها و اصلاحطلبان. ما باید امیدوار باشیم اصلاحطلبانی که میخواهند ایران نقشی مثبتتر [در دنیا] ایفا کند، بحث را به نفع خود تمام کنند(!) اما این مسئله یک شبه اتفاق نمیافتد و مسئلهای قطعی نیست که آنطور که امید داریم، رخ بدهد».
اخبار و تحلیلها: امیدبستن انگلیسیها به اصلاحطلبان درحالی است که قرار است جاسوسخانه روباه پیر دوباره در ایران راهاندازی شود. سفارت انگلیس نقش مهمی در فتنه 88 داشت که اسناد آن نیز موجود است.
* «محسن رهامی» رئیس کمیته انتخابات اصلاحطلبان در جلسه پرسش و پاسخ که در شهر ایلام برگزار شد، با درخواست از اصلاحطلبان برای تقویت کار گروهی و حزبی در اظهاراتی تند علیه رئیسجمهور گفت: یک شخص با رأی احزاب، اشخاص و انجمنها بالا میآید و رئیسجمهور میشود، اینکه آن آقا (روحانی) بگوید من به هیچ حزبی وابسته نیستم، نشان از بیعرضگی اوست، از کجا آوردید؟ ما ده به ده و شهر به شهر گشتیم و آرا را به حساب جاری شما حواله کردیم، مگر ما مرض داشتیم که هزینه دادیم، اگر کمک نمیکردیم، جلیلی روی کار میآمد.